فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۸۱ تا ۳٬۸۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک یکی از عوامل مهم زمینه ساز تنیدگی در دانش آموزان به حساب می آید که پیامد های روانی ـ فیزیولوژیکی مختلفی دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسة آثار تنیدگی زایی محاسبة ذهنی (جمع بندی متوالی اعداد بدون استفاده از قلم، کاغذ، و ماشین حساب) و تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک (تعارضی که بر اثر خواندن واج های فارسی نگارش شده به حروف انگلیسی در زمینة شناسایی کلمه، تداعی واژگانی و معنایی آن پدید می آید)، بر فعالیت محور هیپوتالاموس ـ هیپوفیز ـ آدرنال (تغییرات کورتیزول بزاقی) در دانش آموزان است. در این بررسی، 30 دانش آموز دختر از یک دبیرستان در منطقة 5 آموزش و پرورش شهر تهران به صورت نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. پس از اطمینان از سلامت جسمی و روانی، آن ها به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک (آزمون خواندن متن پینگلیش) و گروه دوم محاسبة ذهنی (آزمون PASAT) را انجام دادند. نمونه های بزاقی در هر دو گروه 3 بار (قبل از آزمون، بعد از آزمون، و 15 دقیقه بعد از آزمون) گرفته شد و میزان کورتیزول بزاقی در آزمایشگاه با روش الایزا تعیین گردید. یافته ها: دو تکلیف محاسبة ذهنی و تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک در تغییر میزان متغیر وابسته (کورتیزول بزاقی) در سه نوبت تفاوت معناداری ندارند (05/0>P)؛ تغییرات شاخص فیزیولوژیک در دو گروه آزمایشی بیان گر افزایش کورتیزول بزاقی پس از هر دو آزمون است. نتیجه گیری: محاسبة ذهنی و تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک، به مثابة منابع تنیدگی زایی، کورتیزول بزاقی را در دختران دانش آموز دبیرستانی افزایش می دهند و افزایش در دو گروه یک سان است.
تغییرات تلفظی واژگان فارسی هنگام استفاده درگفتار رسمی زبان نوشتاری ترک زبانان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان عنصر اصلی فرهنگ است و چند زبانگی دقیق ترین بازتاب چند فرهنگی است. کشور ما را به اعتباری می توان چند زبانه دانست، زیرا که در درون مرزهای سیاسی خود اقوام مختلفی را جای داده که هر کدام از آنها همچنان که دارای فرهنگی کم و بیش خاص خوداند، دارای زبان خاص خود به عنوان یکی از عناصر فرهنگی خود نیز به شمار می روند.اقوام مختلف، در عین حال که هر یک از مراحل تاریخ اجتماعی خود را به شکل خاصی پیموده اند، هیچ وقت به حالت انزوا نزیسته اند بلکه در حال ارتباط با اقوام دیگر به سر برده اند. همین مسئله ارتباط اجتناب ناپذیر جوامع بشری، به تنهایی می تواند دلیل کافی برای تأثیر متقابل زبان های آنان دریکدیگر باشد. به این ترتیب، زبان درگذرزمان، تحت تأثیر زبان همسایه قرار می گیرد و دچار تحول و دگرگونی می شود، به طوری که در سیر عادی و طبیعی خود حتی ناگزیر به قبول کلمات بیگانه می گردد، منتها اثراین قرض گیری را معمولاً با مجزا ساختن واژه ی مورد نظر از وابستگی های دستوری زبان اصلی و تعدیل و تغییر آن براساس قوانین آوایی خود از بین می برد. بنابراین، کلمه ای که به این شکل وارد زبان می شود با قواعد خاص تطبیق یافته و خللی در استقلال زبان وارد نمی سازد.
بر اساس بررسی انجام یافته، زبان آذری نیز پس از قرض گیری واژه های فارسی به دلایل مختلف )پرکردن خلاء فرهنگی، اعتبار اجتماعی زبان قرض دهنده و... (تغییراتی را در سطح آوایی به روی واژه وارد کرده است که می توان آن را معلول فرآیندی دانست که طی آن، واژه های قرضی، خود را با ساخت آوایی زبان قرض گیرنده تطبیق می دهند و تلفیق لازم در آنها صورت می گیرد.
در این مقاله سعی برآن بوده تا قواعد واجی حاکم بر فرآیندهای واجی که با عمل کردن تعدادی از آنها نمودهای روساختی وام واژه ها به دست می آید کشف و معرفی شوند. این فرآیند ها )هماهنگی واکه ای، همگونی همخوان ها، فرآیند مربوط به ساخت هجا، فرآیند درج واکه – تقویت و تضعیف) با قاعده های مختلف، با استفاده از توصیف تغییرات حاصله در مشخصه های واجی و گاهی با استفاده از متغییر های α و ß و قواعد گشتاری بیان شده اند.
PERSAN SCIENTIFIQUE
بررسی صوت شناختی شیوه تولید همخوان ملازی /G/در زبان فارسی معیار
منبع:
علم زبان سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶
130 - 101
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از منابع آواشناسی زبان فارسی، بر سر شیوه تولید همخوان ملازی /G/ در فارسی معیار اتفاق نظر وجود ندارد. در این مقاله، به بررسی صوت شناختی شیوه تولید این همخوان در زبان فارسی محاوره ای معیار، در بافت های آوایی میان واکه ای، آغازی، پایانی و در خوشه همخوانی پرداخته شد و نمونه های گفتاری ده گویشور بومی فارسی معیار (پنج زن و پنج مرد) از طبقهْ تحصیل کرده، بدون آشنایی با زبان شناسی و در محدودهْ سنی 20-30 سال، از طریق نرم افزار پرت ضبط و تحلیل شد. طبق نتایج تحلیل ها، سه گونه انسدادی واک دار [G]، ناسوده [ʁ] و سایشی واک دار [γ] به عنوان واج گونه های اصلی شیوه تولید این واج شناسایی شدند که این واج گونه ها در اکثر بافت ها در تناوب آزاد با یکدیگر قرار می گیرند. از طرفی، آوای سایشی بی واک [x] نیز در گفتار محاوره ای برخی گویشوران، در واژه های خاصی، به صورت گونه ای از این واج در تناوب آزاد با گونه های دیگر قرار می گیرد. شواهد آماری نشان می دهد که گونه انسدادی واک دار [G] در بافت های مذکور دارای تظاهر آوایی و تنوع بافتی بیشتری در مقایسه با سایر واج گونه های این همخوان بوده و لذا گونه غالب واجی و نماینده این همخوان در فارسی معیار، گونه انسدادی واک دار /G/ می باشد.
معرفی دستگاه عددنویسی پهلوی و رهیافتی موثر به حساب اعداد پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعداد پهلوی برپایه حروف الفبای پهلوی نوشته می شوند و از یک دستگاه عددنویسی توانمند و درخور توجه برخوردارند، با آنکه در این عددنویسی نمادی برای صفر نداریم و در نگاه نخست، ناموضعی به نظر می رسد ولی شیوه نگارش آنها به گونه ای است که به سادگی می توان جایگاه یا مرتبه هر عدد را روشن ساخت. رویکرد ما به حساب این اعداد نشان می دهد، در جمع این اعداد نیازمند الگوریتم ویژه ای نیستیم، همچنین شمار حاصل ضرب هایی که یک کودک ایران باستان می بایست از بر می بوده در مقایسه با دیگر دستگاه های عددنویسی کهن بسیار کمتر است. افزون بر همه این ها برخی از اعداد بزرگ (بزرگتر از ده هزار) بیش از یک نمایش دارند و این خود توانمندی این دستگاه عدد نویسی را نشان می دهد.
آموزش زبان فرانسه و ایجاد انگیزه در زبان آموز: چه شرایطی در کلاس زبان، علاقه به آموختن را تقویت می کند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش صامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: برتری ترجمه نسبت به تالیف: تحلیلی از دیدگاه روان شناسی زبان
حوزههای تخصصی:
با بررسی و مقایسه فعالیتهای ذهنی لازم برای تولید یک قطعه ادبی و ترجمه آن به زبان دیگر، مشخص شد که مترجم بیش از نویسنده درگیر فعالیتهای ظریف ذهنی است. او باید ابتدا متن اصلی را درک کند و سپس به گونه ای واژه ها و جمله های معادل در زبان هدف را انتخاب کند که خواننده متن ترجمه شده، همان پیام را دریافت و همان زیبایی متن اصلی را احساس کند. نتیجه اینکه به لحاظ ذهنیت و احترام اجتماعی، مترجم بر نویسنده تفوق دارد؛ اگر چه در جوامع متمدن هر دو از مقام والایی برخوردارند
توصیف و تحلیل فرآیندهای واجی گویش گالشی: رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، توصیف و تحلیل فرایندهای واجی کشش جبرانی، حذف، تضعیف، ارتقاء واکه ای و قلب در گویش گالشی اشکور است. چهارچوب نظری این پژوهش، واج شناسی بهینگی است. به همین منظور، با ده گویشور، هرکدام به مدتِ یک ساعت گفت وگو شده و داده ها گرد آوری شده اند. افزون بر این، نگارنده خود، گویشور بومی است. داده ها برمبنای الفبای آوانگار بین المللی IPA آوانویسی شده و روش تحقیق نیز توصیفی تحلیلی بوده است. در گویش گالشی، حذف همخوان های چاکنایی //h, ? در واژه های دو هجایی در ساخت های هجایی cvc.cv(c)رخ می دهد و منجربه کشش جبرانی واکه در هجای اول می شود. فرایند حذف همخوان /t/ و /d/ به عنوان عضو دوم خوشه یا توالی همخوان ها، حذف همخوان واک دار پایانی پس از واکه های کشیده رخ می دهد، در فرایند تضعیف تبدیل همخوان /b/ به [v] و/q/ به [X] رخ می دهد و در فرایند ارتقاء واکه ای، واکه افتاده /e/ به واکه افراشته] [i تبدیل می شود. در فرایند قلب نیز در واژه های «مدرسه، کبریت، تاکسی» دیده می شود. نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که فرایند تضعیف و حذف در این گویش دارای بیشترین بسامد و فرایند قلب دارای کمترین بسامد است.
بلاغت استفهام در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث های علم معانی بررسی کاربرد جملات انشایی در اغراض ثانوی است. جملات استفهامی، یکی از انواع جملات انشایی است. هدف اصلی از استفهام، کسب خبر و آگاهی می باشد، اما در برخی از کتب بلاغی تا 32 مورد غرض ثانوی برای استفهام نوشته اند. دراین تحقیق که به صورت توصیفی– تحلیلی انجام گرفته، اغراض ثانوی جملات استفهامی در بوستان سعدی بررسی و تحلیل شده است. بایدگفت که در این کتاب 405 مورد استفهام بکار رفته، که 379مورد آن از نوع استفهام بلاغی است. این آمار که بیش از93 درصد کل پرسش های کتاب را شامل می شود، نشانگر آن است که بوستان سعدی از نظرکاربرد جملات استفهامی، از ارزشهای بلاغی زیادی برخوردار است. در این تعداد سؤال بلاغی،33 مضمون و موضوع ضمنی مطرح شده است. در این میان مفاهیمی چون توبیخ و سرزنش، نهی و بازداشت، انکار و هشدار پر کاربردترین مفاهیم هستند. همه این موارد جزو مضامینی محسوب می شوند که مناسب طرح و تعلیم آموزه های اخلاقی و حکمی هستند.
تحلیل پدیدارشناختی نماد در اندیشه آلفرد شوتز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
7 - 30
حوزههای تخصصی:
نماد یکی از اصطلاح های رایج در حوزه علوم انسانی است که در تحلیل های مربوط به مردم شناسی، روان کاوی، هرمنوتیک و ادبیات به مثابه مفهومی بنیادین به شمار می رود. به همین سبب، بحث درباره جایگاه، اهمیّت و ساز و کار درونی نماد در حوزه های متفاوت از مرتبه ویژه ای برخوردار است. با وجود این، تا جایی که نگارنده کاویده است پژوهشی که به صورت مستقل موضوع نماد را از چشم انداز پدیدارشناسی بررسی کرده باشد، به چشم نمی خورد. بنابراین، پژوهش حاضر در پی آن است تا با تکیه بر آرای شوتز- که در زمینه پدیدارشناسی اجتماعی چهره شناخته شده ای است- تحلیلی درخور به دست دهد. چنین پژوهشی نیازمند بررسیِ برخی از مبانی نظری شوتز درباره آگاهی، بینافردیت، و مفهوم بازنمایی است؛ مفهومی که وی آن را از هوسرل اقتباس کرده و در تبیین سازوکارِ نشانه، به معنای عامِ آن، به کار بسته است. در پایان این پژوهش، معلوم می شود که تلقی پدیدارشناختی شوتز در باب نماد، پیامدهای نظری خاص خود را دارد.
An Analysis of Social Systems in the Translation of The Great Gatsby(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article was written based on the key concept of polysystem theory which, in translating any literary text, emphasizes the transference of the social systems in which a text is embedded. As stated by Tynjanov (1978a), polysystem theory saw translated literature as a system operating in the larger social systems of the target text. Thus, the task of understanding as well as transferring such systems in their translations, which can certainly affect the readers’ adequate understanding of texts, is a challenging job for most of the literary translators. After identifying three main social systems in The Great Gatsby as the corpus which was ranked second in the lists of the 100 Best Novels of the 20th Century, the source and the target texts were studied attentively, to study the way the respective systems were translated by the Iranian literary translators. Therefore, the prominent element of Nord’s textual analysis (1991), macrostructure, was focused throughout data collection procedure. Then, it was demonstrated that especially through an appropriate transference of the major conflict between the two predominant classes in the novel, the translator has managed to suitably convey most of the text’s social systems in his translation. Finally, it could be deduced that most of the literary translators in Iran, somehow transferred the concerned systems into some significantly adequate equivalents in their works.
زبان و فرهنگ آرامی (2)
منبع:
دانش شهریور ۱۳۲۸ شماره ۶
l''internet et la didactique de FLE اینترنت و آموزش در FLE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاهی به مشکلات دانشجویان رشتة مترجمی زبان فرانسه دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش ترجمة حرفه ای، نوعی فرآیند آموزشی است که بر پایة یادگیری صورت می پذیرد و در آن دانشجوی مترجمی نقشی محوری و پویا ایفا می کند. طبق تعریف فیولا از چهارچوب آموزشی ترجمة حرفه ای، دانشجوی مترجمی به عنوان اولین و مهم ترین عنصر تشکیل دهندة چهارچوب، با توجه به دانش از پیش آموخته، انگیزه ها و نیاز هایش به محتواهای آموزشی گوناگون معرفی می شود. بر اساس مدلی که کِرالی طبق رویکرد «سازاگرایی اجتماعی» توصیه می کند، رفع این نیازها مستلزم استقلال و مسئولیت پذیری دانشجوی مترجمی در فرآیند یادگیری ترجمه است. در پژوهش حاضر دانشجویان کارشناسی مترجمی فرانسه را از طریق پرسش نامه ای که بر اساس نیازهای آموزشی آن ها تدوین شده، مورد پرسش قرار داده ایم تا با به چالش کشیدن جایگاه، نقش و مشارکت آن ها در تحصیل مهارت های لازم برای ترجمه، نقاط ضعف و علل ناکامی شان را در تبدیل شدن به یک مترجم توانمند شناسایی کنیم. نتایج پژوهش حاکی از عدم استقلال، مشارکت فعال و مسئولیت پذیری دانشجویان این رشته در فرآیند یادگیری ترجمه است که با رویکرد سازاگرایی اجتماعی سازگار نیست. بر اساس این رویکرد، آموزش ترجمه از طریق منابع واقعی، با هدف آشنا کردن دانشجو با ملزومات دنیای حرفه ای ترجمه و نیز تأکید بر کار گروهی برای تقویت انگیزه و استقلال دانشجو نسبت به مدرس، از راهکارهایی است که در کنار اصلاح برنامة درسی و سیستم پذیرش دانشجو در این رشته توصیه می شود.