مطالب مرتبط با کلیدواژه

تحلیل پدیدارشناختی


۱.

تحلیل کیفی سقط جنین های ارادی و پدیدارشناسی تجربه زیسته زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصاحبه عمیق تحلیل پدیدارشناختی سقط جنین ارادی نظریه ترکیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹۲
این مقاله به مساله سقط جنین ارادی در ایران پرداخته است و با در نظر گرفتن آن به عنوان یک مساله آسیب شناختی و با استفاده از مطالعه ای پدیدارشناسانه، برای یافتن راه حل های مناسب در کاهش آثار سوء این نوع سقط جنین های تلاش تجربی و نظری می کند. این مقاله همچنین سعی دارد تا هنجارها و ارزش های اجتماعی و فرهنگی پنهان را در رابطه با سقط جنین های ارادی، کشف و تحلیل کند. برای انجام این مطالعه از تجربه زنانی که سقط جنین های ارادی انجام داده اند، استفاده می کنیم تا به ابعاد ناپیدای این مساله پرداخته شود و تجربه واقعی زنان از سقط جنین های ارادی نشان داده شود. داده های موردنیاز برای تحلیل این مساله از طریق روش کیفی و مصاحبه عمیق با 26 زن ساکن تهران، که تجربه سقط جنین ارادی داشته اند، به دست آمده است. نتایج مطالعه اگرچه قابل تعمیم نیست، بیانگر آن است که سقط جنین در جامعه ایران همچون گذشته تابو و ممنوع است و برخی از زنان هنگام مواجهه با حاملگی ناخواسته بدان مبادرت می ورزند. همچنین، به علت آن که این مساله یک امر غیرقانونی محسوب می شود، این گونه زنان معمولا به افراد غیرمتخصص رجوع می کنند و سلامت خود را به خطر می اندازند. آموزش های کارگاهی در خصوص قوانین مربوط به سقط جنین، یافتن ملاحظات قانونی که به این دسته از زنان فرجه قانونی بدهد و نیز بالابردن آگاهی زوجین در نحوه استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری، می تواند ضمن حفظ سلامت زنان، در نهایت به کاهش سقط جنین های غیربهداشتی منجر شود. حاصل این مطالعه همچنین تدوین نظریه ترکیبی است که از این مطالعه پدیدارشناسی به دست آمده است.
۲.

تحلیل پدیدارشناختی نماد در اندیشه آلفرد شوتز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نماد تحلیل پدیدارشناختی آلفرد شوتز آگاهی بینافردیت بازنمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۵ تعداد دانلود : ۵۸۶
نماد یکی از اصطلاح های رایج در حوزه علوم انسانی است که در تحلیل های مربوط به مردم شناسی، روان کاوی، هرمنوتیک و ادبیات به مثابه مفهومی بنیادین به شمار می رود. به همین سبب، بحث درباره جایگاه، اهمیّت و ساز و کار درونی نماد در حوزه های متفاوت از مرتبه ویژه ای برخوردار است. با وجود این، تا جایی که نگارنده کاویده است پژوهشی که به صورت مستقل موضوع نماد را از چشم انداز پدیدارشناسی بررسی کرده باشد، به چشم نمی خورد. بنابراین، پژوهش حاضر در پی آن است تا با تکیه بر آرای شوتز- که در زمینه پدیدارشناسی اجتماعی چهره شناخته شده ای است- تحلیلی درخور به دست دهد. چنین پژوهشی نیازمند بررسیِ برخی از مبانی نظری شوتز درباره آگاهی، بینافردیت، و مفهوم بازنمایی است؛ مفهومی که وی آن را از هوسرل اقتباس کرده و در تبیین سازوکارِ نشانه، به معنای عامِ آن، به کار بسته است. در پایان این پژوهش، معلوم می شود که تلقی پدیدارشناختی شوتز در باب نماد، پیامدهای نظری خاص خود را دارد.