فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۲۱ تا ۳٬۵۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحقیقاتی که دربارة تعیین مرجع ضمایر انجام شده اند، دو نوع وضعیت ارجاعی وابسته به گفتمان و ناوابسته به گفتمان را معرفی می کنند؛ برای بیان اینکه اطلاعات مربوط به مرجع، از پیش در گفتمان وجود داشته اند یا نه. در این مقاله می کوشیم با ارائة شواهد و نمونه هایی از زبان فارسی و با استفاده از مدل نحوی- گفتمانی مشخص کنیم که ضمایر انعکاسی و ضمایر متصل شخصی زبان فارسی در مقاطعی بسته به نوع گزاره، وابسته به گفتمان هستند. در ابتدا وابسته به گفتمان و ناوابسته به گفتمان را معرفی می کنیم، سپس با مقایسة مدل نحوی- گفتمانی با نظریة مرجع گزینی چامسکی، نمونه هایی ارائه می کنیم که این نظریه برای توجیه آن ها چندان کارآمد به نظر نمی رسد و با معرفی اصول مدل نحوی- گفتمانی به توجیه و بررسی آن نمونه ها می پردازیم.
نحوة ترکیب افعال مرکب فارسی با دو پایة واژگانی بر مبنای دیدگاه کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنوان این تحقیق نحوة ترکیب افعال مرکب فارسی با دو پایة واژگانی بر مبنای دیدگاه کمینه گرایی است. در این تحقیق، نحوة تشکیل تعدادی از افعال مرکب دو تایی در چهارچوب کلی کمینه گرایی[1] بررسی می گردد. هدف از این تحقیق مطالعة ساختاری معنایی این نوع افعال و دستیابی به روابط معنایی و واژگانی میان اجزای تشکیل دهندة آنهاست. منظور از افعال مرکب دوتایی، افعال مرکبی هستند که دو وابسته (پایه واژگانی) قبل از هسته (عنصر فعلی) آنها قرار دارد.
نتیجه اینکه این افعال مرکب دوتایی، در چهار گروه طبقه بندی می شوند:
گروه اول: رابطة واژگانی میان دو وابسته از نوع هم معنایی نسبی بوده، رابطة معنایی آنها از نوع نشان داری معنایی است.
گروه دوم: رابطة واژگانی آنها از نوع تقابلی و رابطة معنایی آنها از نوع نشان داری توزیعی است.
گروه سوم: رابطة معنایی آنها از نوع نشان داری صوری است.
گروه چهارم: رابطة معنایی آنها از نوع تکمیلی و حوزة کاربردی دو وابسته قبل از هسته یکسان است.
به عنوان نتیجة کلی می توان گفت که در تمامی این افعال مرکب دوتایی، صورت بی نشان دور از هسته و صورت نشان دار نزدیک به هسته قرار گرفته است.
نمونه ای چند از لغت آذری
تفاوتهای زبانی میان گویشوران مرد و زن ایرانی در برخی موقعیتهای تعامل مکالمهای بر پایة میزان کلام (Amount of Speech)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاوت های زبانی مردان و زنان در جوامع زبانی مختلف، همواره مورد مطالعه پژوهشگران و زبان شناسان اجتماعی قرار گرفته است و در همه این جوامع میان این دو گونه زبانی، تفاوت هایی مشاهده شده است. مطالعات اخیر زبان شناسان بر روی جوامع زبانی کشورهای صنعتی، نتایج مطالعات گذشته را مبنی بر وجود تفاوت میان رفتار زبانی مردان و زنان، مورد تایید قرار داده است. در این مقاله که داده های آن بر پایه پیکره زبانی صورت می گیرد، تفاوت های جنسیتی در تعامل مکالمه ای گویشوران مرد و زن ایرانی، با توجه به متغیر زبان شناختی (کلامی) "میزان کلام" و با در نظر گرفتن دو عامل "موضوع و نسبت تعداد گویشوران مرد به زن" مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرند. پس از بررسی و تجزیه و تحلیل آماری داده ها، تفاوت های قابل توجهی در توزیع الگوهای جنسیتی مشاهده می شود. نتایج این بررسی همچنین نشان می دهد که درباره دو عامل موضوع و نسبت تعداد گویشوران، تفاوت های قابل ملاحظه ای میان گویشوران مرد و زن وجود دارد. گویشوران مرد و زن با توجه به موضوع و دامنه اطلاعات خود پیرامون آن، تعامل مکالمه ای متفاوتی از خود نشان می دهند و تعداد گویشوران مرد نیز بر رفتار زبانی گویشوران مرد و زن تاثیر گذار می باشد.
مازندرانی
حوزههای تخصصی:
L’acquisition d’une langue minoritaire en appliquant des stratégies discursives et la lecture dialogique(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Élever un enfant bilingue est le souhait de certains couples appartenant aux sociétés monolingues qui n’ont pas le moyen naturel pour offrir aux enfants la chance de devenir bilingue. Nombreux sont les pères et les mères qui pratiquent une deuxième langue, y tiennent et souhaitent pouvoir transmettre cette passion à leurs enfants. Cependant la question qui s’impose c’est la manière de faire pour qu’un enfant devienne bilingue sans qu’il y prouve aucune obligation. Cet article est centré sur les stratégies discursives à adopter dans le cas d’un bilinguisme précoce quand on implique la règle «un parent, une langue» en faisant une étude longitudinale sur l’acquisition de français en Iran par une petite fille de 3 ans dans un cadre familial monolingue. Les données sont retirées des enregistrements sonores entre l’âge de 36 et 40 mois, réalisés par la mère de l’enfant lors d’interactions dyadiques pendant les séances de jeux et de la lecture dialogique.La création des situations qui mettent en priorité la présence de la langue française lors des échanges langagiers, aboutira aux changements des habitudes langagières de l’enfant en lui attribuant plus d’occasions pour employer la langue française.
بحث لغوی تن زدن
حوزههای تخصصی:
هیچ، ایچ
مقاله به زبان انگلیسی: عبارت متمم ساز: موضوع پرسشواره های درونه شدگی زبان انگلیسی (Complementiser Phrase: The Case of English Wh-Embedded Clauses)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسشواره های اصلی زبان انگلیسی شامل عبارات متمم سازی هستند که در آنها کلمه پرسشی به جایگاه شاخص منتقل شده است. این اتفاق بدین دلیل می افتد که کلمات پرسشی زبان انگلیسی، که در اصل متمم فعل می باشند، آنقدر قوی هستند که به ابتدای جمله حرکت کنند و موجب وارونگی فعل کمکی شوند. فارسی زبانانی که انگلیسی را به عنوان زبان خارجی فرا می گیرند با یک دشواری ناشی از تفاوتی اساسی بین دو زبان مواجه می شوند که مربوط به فراگیری قاعده وارونگی فعل کمکی در پرسشهای استاندارد زبان انگلیسی است. پس از یادگیری قاعده مذکور، احتمال زیادی وجود دارد که فراگیران این قاعده را به شکل نابجایی به پرسشواره های غیرمستقیم یا درونه شدگی زبان انگلیسی تعمیم دهند. هدف از این پژوهش بررسی دانش فراگیران فارسی زبان درمورد پرسشواره های درونه شدگی زبان انگلیسی مخصوصا هنگام تولید شفاهی این پرسشواره ها است. بدین منظور 48 زبان آموز فارسی زبان در سطح دانشگاه به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند. یک آزمون بیان شفاهی پرسشواره های درونه شدگی زبان انگلیسی، یک آزمون ترجمه، و یک آزمون قضاوت دستوری شامل پرسشواره های درونه شدگی به عنوان ابزارهای جمع آوری داده استفاده شدند. نتایج نشان داد که فراگیران سطح متوسط پایین در تولید و بیان صحیح پرسشواره های درونه شدگی مشکلاتی داشتند. به همین شکل دشواری هایی در آزمون قضاوت دستوری مشاهده شد. همچنین دشواری هایی برای فراگیران سطح متوسط و متوسط بالا هم مشاهده شد. نتیجه اصلی در آزمون بیان شفاهی به دست آمد، جایی که تفاوت معناداری بین فراگیران در سه گروه بسندگی زبانی در مورد تولید صحیح پرسشواره های درونه شدگی زبان انگلیسی مشاهده نشد. این یافته تایید می کند که کار بیشتری پیرامون تولید شفاهی زبان انگلیسی توسط فراگیران فارسی زبان با تاکید بر پرسشواره های درونه شدگی زبان انگلیسی مورد نیاز است.
مرگ مجاز
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر چیدمان حروف در موسیقی و معنای ابیات وصفی معلقات سبع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابیات وصفی، قسمتی بزرگ از معلقات سبع را تشکیل می دهد. سرایندگان این قصاید، علاوه بر غرض های شعری خود، منازل یار، پدیده های طبیعی، مرکب، صحنه های نبرد و عناصری دیگر را توصیف کرده و به تصویر کشیده اند و به همین منظور و برای ملموس کردن تصاویر ادبی شان، این ابیات را با موسیقی مناسب، به ویژه موسیقی آوایی حروف همراه کرده اند. با توجه به اینکه در فرایند توصیف حسی، شاعر برای تأثیر بیشتر هدف خود، نیازمند ذکر دقیق اوصاف و احوال امور مورد نظرش است، اصحاب معلقات سبع در توصیف های حسی خود، از عنصر موسیقی بهره فراوان برده اند تا طنین آوایی پدیده های مورد نظرشان را نیز برای شنونده محسوس کنند. از آنجا که موسیقی حروف بر خلاف وزن عروضی می تواند در هر بیت، با دیگر بیت ها متفاوت باشد، این هفت شاعر در ابیات وصفی خود، با استفاده از چیدمان مناسب حروف، به تقویت موسیقی و انسجام آوایی و تطابق آن با معنای مورد نظر خود پرداخته اند. در میان این هفت شاعر، امرؤالقیس و لبید از تطابق لفظ و معنی و موسیقی حروف بیشتری بهره جسته اند و تأثیر چیدمان حروف در شعر این دو شاعر، به ویژه در وصف طبیعت، بیش از بقیه است. شاید دلیل این مسئله، وجود تعداد بیشتر ابیات وصفی مربوط به طبیعت در معلقه های ایشان و توجه زیاد این دو شاعر به طبیعت نسبت به دیگر اصحاب معلقات سبع باشد. عنتره و عمرو بن کلثوم نیز از موسیقی رزمی برخاسته از چینش هجایی و حروف، به بیشترین میزان استفاده کرده اند و موسیقی ابیات آنها در توصیف صحنه های نبرد، ملموس تر است؛ زیرا این دو شاعر، حروفی را به کار برده اند که در کنار یکدیگر، صدای به هم خوردن شمشیر ها و نیزه ها، و هیاهوی جنگ را تداعی می کنند. در مقابل شعر این شاعران، ابیات وصفی طرفه، زهیر و حارث از موسیقی حروف، بهره ای کمتر دارد و تطابق لفظ و معنا در شعر این سه شاعر، نسبت به بقیه، کمتر است. این مسئله دو دلیل مهم دارد: نخست آنکه این سه شاعر، در مقایسه با امرؤالقیس و لبید، به توصیف-های حسی طبیعت، چندان توجهی نکرده اند و دوم اینکه این شاعران، موسیقی شعر خود را بیشتر در وزن عروضی قرار داده اند.
رویکردی کمینه گرا به توزیع نشانة نفی در جملات پرسشی بلی – خیر در گویش دشتستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر حاضر به بررسی توزیع نحوی نشانة نفی جمله در جملات پرسشی بلی خیر در گویش دشتستانی می پردازد. در این گویش، نشانة نفیِ جمله علاوه بر جایگاه منضم به فعل، در جایگاه ماقبل متمم های گروهی جمله و همچنین ابتدای جملات پرسشی بلی خیر قرار می گیرد. بر این اساس، با ارائة شواهدی چند، رفتار انتخابی این نشانه و نیز سازوکارهای حاکم بر توزیع آن در سلسله مراتب جمله در دو جایگاه منضم به فعل و غیرمنضم به فعل از منظر برنامة کمینه گرای چامسکی (1995؛ 2001) تببین می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد که نشانة نفی در جایگاه ماقبل فعل، «پیشوند منفی» و در جایگاه ماقبل متمم های گروهی، «جزء قیدی منفی» است که هر یک در گروه های جداگانه ای تولید شده و با فعل در رابطة مطابقه شرکت می کنند. در جملات پرسشی بلی خیر، نشانة نفی به عنوان جزء قیدی منفی از جایگاه هستة گروه نفیِ غیرمنضم به فعل حرکت می کند و در جایگاه هستة گروه متمم نما قرار می گیرد تا ضمن اقناع معیار نفی، تعبیر پرسشی جمله را فراهم سازد. عدم تحقق این حرکت، ساختی غیردستوری تولید می کند.
تاتی و گرینکان
یک درس لغت
منبع:
مهرسال اول ۱۳۱۲ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
توصیف گویش گیوی در مقایسه با زبان پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر قصد دارد با توصیف گویش گیوی و مقایسةآن با زبان پهلوی- بویژه از جنبة فرآیند های واجی- این گویش را به دلیل اهمیّت تاریخی و فرهنگی اش معرفی نماید و نشان دهد که در گویش گیوی می توان واژه های بسیاری یافت که با وجود اینکه تحت تاثیر فرآیند های واجی قرار گرفته اند در مقایسه با گویش معیار از نظر تلفّظ و معنا نزدیک به زبان پهلوی هستند. فرآیند های واجی که در این تحقیق مدّ نظر بوده اند عبارتند از: حذف،افزایش، ابدال، ادغام و قلب. داده های اصلی این تحقیق، فهرستی از واژه هاست که به عنوان شاهد انتخاب شده اند. این تحقیق، بیانگر روابط عمیق تاریخی میان گویش گیوی و زبان پهلوی است
فارسی کرمان
حوزههای تخصصی: