فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۴۱ تا ۲٬۹۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر اقسام «مضاعف سازیِ[1]» کامل در زبان فارسی (شامل مضاعف سازیِ کاملِ محض[2]، مضاعف سازیِ کاملِ میانی[3] و مضاعف سازیِ کاملِ پایانی[4]) متمرکز می شود و ویژگی های نحوی و معناییِ برون دادِ این فرایندهای واژه سازی را در الگوهای متفاوت و متعدد مورد بررسی قرار می دهد. تحلیل الگوهای موردنظر در چارچوبِ نظریه جدیدِ «دوگان سازیِ ساخت واژی[5]»، موسوم به رویکردِ MDT (اینکلاس و زُول[6]، 2005)، انجام گرفته است که خود در مقامِ رفعِ کاستی های نظری و روش شناختیِ رهیافت های عمدتاً واج شناختیِ پیشین تدوین یافته است. پرسش این است که آیا الگوهای مضاعف سازیِ کامل در زبان فارسی مؤیّدِ یافته های نظریِ مدلِ دوگان سازیِ ساخت واژی هستند یا خیر؟ به عبارت دیگر، آیا می توان با توسّل به رویکردِ MDT، توصیف و تحلیلِ موجه و قابل قبولی از فرایندِ مضاعف سازیِ کامل در زبان فارسی ارائه داد؟ گردآوریِ داده ها به روشِ کتابخانه ای و با مراجعه به مراجعِ ساخت واژه زبان فارسی صورت گرفته است و الگوهای موردنظر با استفاده از «طرح واره های ساختمانیِ» معمول در رویکردِ دوگان سازیِ ساخت واژی تحلیل گردیده اند. در میانِ مهم ترین نتایجِ تحقیق که عمدتاً مؤید، و بعضاً مغایرِ یافته های چارچوبِ نظریِ مذکور بوده اند، می توان از موارد زیر یاد کرد: 1) الگوهای مضاعف سازیِ کامل در زبان فارسی محدود به سطحِ تحلیلِ ساخت واژی نمی شوند و دامنه ای متغیّر از واژه های منفرد تا ساخت های کاملِ نحوی را در بر می گیرند. 2) ویژگی های معناییِ مترتب بر برون دادِ فرایندِ مضاعف سازیِ کامل در زبان فارسی بسته به نوعِ الگوی موردنظر بر روی پیوستاری نسبی از معانیِ مؤلفه ایِ محض تا معانیِ اصطلاحی و استعاری تغییر می کند و در برخی از الگوها متأثر از تأثیراتِ بافتی است. 3) الگوهای حاصل از فرایندِ مضاعف سازیِ کامل در زبان فارسی بعضاً دارای ارزش سبکی هستند و در معرض محدودیت های کاربردیِ معین قرار دارند. 4) برخی از الگوهای مضاعف سازیِ کامل در زبانِ فارسی از جهاتِ مختلف، مخصوصاً از حیثِ ویژگی های معنایی، روشِ تحلیلیِ الگوی دوگان سازیِ ساخت واژی را به چالش می کشانند.
بررسی برخی از ویژگی های متمم در زبان روسی (در مقایسه با زبان فارسی)
حوزههای تخصصی:
در زبان روسى متمم عضو فرعى جمله است که به نشانه و چگونگی موضوع "شىء" اشاره مى کند و به چنین سؤالاتى مثل چگونه؟ مال چه کسى؟ و کدام یک؟ پاسخ مى گوید. این تعریف بیان کننده این موضوع است که در زبان روسى صورت متمم از اهمیت برخوردار نیست و کافى است تنها به بیان چگونگى موضوع اشاره شود. بنابراین شکل ظاهرى و صورت متمم مى تواند به هر شکل باشد و با هر عنصرى ترکیب شود. به همین خاطر در زبان روسى متمم هاى هماهنگ5 "پزشک با تجربه/ ماهر" و متمم هاى غیر هماهنگ "عینک آندرى"مجسمه داستایفسکى " وجود دارد. در حالى که در زبان فارسى اکثر زبان شناسان بر این عقیده اند که متمم بر اساس معنا و صورت مشخص مى شود و براى داشتن متمم وجود حرف اضافه لازم و ضرورى است. در این مقاله سعى شده است انواع متمم هاى زبان روسى مورد بررسى قرار گیرد و به شکل مختصر با متمم زبان فارسى مقایسه شود.
آندره ژید و قصه های آیینه وار
حوزههای تخصصی:
آندره ژید از همان ابتدای نویسندگی ا رو آیینه وار، یا قصه در قصه (en abyme mise) را، در دفترچه های آندره والتر به کار گرفت و درنتیجه شیوه تازه ای در سبک رمان نویسی ارائه کرد. او با به کارگیری این نوع ادبی نه چندان مرسوم قصد داشت که امکان دیگری از زندگی اشرا در نثر به وجود آورد. بعدها در رساله نارسیس، قصد عاشقانه و نی در تب نبه، و چند اثر دیگر از این نوع ادبی بدیع استفاده کرد. در مقاله حاضر روش مذکور در آثار او بررسی خواهد شد تا سهمش در تحول سبک رمان نویسی اش نشان داده شود.
ادبیات معاصر: پیش گامی قائم مقام فراهانی در نهضت ساده نویسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یاد بعضی نفرات روشنم می دارد
حوزههای تخصصی:
The Short Vowels /i/ and /u/ in Iranian Balochi Dialects(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of the present paper is to study the status of the short vowels /i/ and /u/ in five selected Iranian Balochi dialects. These dialects are spoken in Sistan (SI), Saravan (SA), Khash (KH), Iranshahr (IR), and Chabahar (CH) regions located in province Sistan va Baluchestan in the southeast of Iran. This study investigates whether these two vowels have the same qualities as the short /i/ and /u/ do in the Common Balochi inventory (i, iː, u, uː, a, aː, eː, oː). The Common Balochi inventory is the vowel system represented generally for Balochi language, which is a North-Western Iranian language, a sub-branch of the Indo-Iranian family. The data for this survey are gathered from villages, rural areas, and cities in these regions in the forms of free speech and verbal elicitation from more than 20 literate and non-literate male and female language consultants, 2 males and 2 females for each dialect. The investigation reveals that the short /i/ and /u/ show strong tendencies towards a lower position. This study suggests phonemic systems in which the short /i/ is modified to short /e/ in all dialects, but /u/ is modified to /o/ only in SI, SA, and CH; the lowering of the short /u/ to short /o/ in KH and IR may still be in the transition stage. It is possible that Persian, as the dominant language has had its influence on these dialects causing a lowering tendency in the two vowels under study.
فاعل ارجاعی ، فاعل نما و فاعل جاگیر در زبان انگلیسی فراگیر ایرانی ( Referential, Quasi, and Expletive Subjects in L2 English of Persian Speakers)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه ی حاضر بررسی فراگیری سه نوع فاعل اجباری رجوعی، ساختگی و اشباعی توسط فارسی زبانان فراگیر زبان انگلیسی بود. شرکت کنندگان در این تحقیق در امتحان تعیین سطح آکسفورد (OPT) شرکت کردند و از لحاظ دانش گرامر انگلیسی به سه دسته ی مبتدی، متوسط و پیشرفته دسته بندی شدند. فراگیران در دو تست ""تشخیص صحت گرامری"" و ""ترجمه"" نیز که در مطالعه ی حاضر طراحی شده و سپس روایی آن مورد سنجش قرار گرفته بود، شرکت کردند. در ضمن،6 نفر انگلیسی زبان نیز به عنوان گروه معیار در این مطالعه حاضر بودند. نتایج بررسی ها نشان داد که عملکرد فراگیران در فاعلهای اجباری ارجاعی و جاگیر به عملکرد انگلیسی زبانان نزدیک است. اما در مورد فاعلهای اجباری فاعل نما عملکرد فراگیران متفاوت است. علت این امر این است که در فارسی دو نوع فاعل ارجاعی و جاگیر موجودند اما فاعل نما موجود نیست. این مساله یافته های تحقیقات اسمیت و تسیمپلی(1995) و هاکینز و چن (1197) را در این که فراگیران بزرگسال ویژگیهایی را که در زبان خودشان ندارند نمی توانند تعدیل کنند تایید می کند.
بررسی دامنه نفوذ، گسترش و دگرگونیِ معناییِ واژه های فارسیِ شطرنج در زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفوذ و گسترش شایان توجه واژه های زبان فارسی، در ادوار مختلف، در زبان های گوناگون، از جمله موضوعات قابل توجه در حوزه ریشه شناسی و مطالعات تاریخی است. از جمله زبان هایی که در طول تاریخ، به طور غیرمستقیم، وام گیرنده واژه هایی از زبان فارسی بوده اند، می توان به زبان های اروپایی، و از آن جمله انگلیسی، اشاره کرد. بررسی این دسته از واژه ها خود ارائه کننده تصویری گویا از فرهنگ، تمدن و رویدادهای اجتماعی و تاریخی ایران زمین است. بنابراین، در این مقاله، با بهره گیری از پیکره حاصل از بررسی جامع ریشه شناختی واژه های فارسی در زبان انگلیسی، با شیوه ای توصیفی تحلیلی، به طور مشخص به سیر انتقال و گسترش شگرف چهار واژه فارسیِ بازی شطرنج در زبان انگلیسی پرداخته می شود. نتیجه حاصل نه تنها تصویری از دامنه نفوذ این واژه ها را ترسیم می نماید، بلکه ابعادی ارزشمند از دگرگونی های معنایی و آوایی را در این دسته از واژه های قرضی آشکار می سازد.
ساخت سببی ریشه ای، تک واژی و کمکی در ترکی آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود اهمیت ساخت سببی- که جزء جهانی هاست- و نیز انجام شدن پژوهش های گسترده درباره این گونه ساخت ها در زبان های دیگر، تحقیق درباره ساخت سببی ریشه ای، تک واژی و کمکی ترکی آذری، محدود به بررسی های سنتی است، و توصیف ها به افزوده شدن تک واژ سببی دئر (dir) به پایه های فعلیای چون قاچ دیرماق (qaçdirmaq)، یعنی دواندن/ دوانیدن و یاتدیرماق (yatdirmaq)، یعنی خواباندن/ خوابانیدن اختصاص دارند؛ بنابر این، در پژوهش حاضر، به بررسی معنایی، نحوی و کار برد شناختی ساخت سببی ریشه ای، تک واژی و کمکی در چهار چوب دستور نقش و ارجاع می پردازیم. مهم ترین نتایج حاصل از این بررسی به شرح ذیل است:
الف) سببی های ریشه ای، تک واژی و کمکی، القا کننده سببی مستقیم هستند؛
ب) فعل ها بیشتر، فرایند های مفید و دست آورد را نشان می دهند؛
ج) ساخت های سببی در حالت بی نشان، دارای تأکید محمولی هستند؛ ولی در حالت نشان دار هم می توانند تأکید محدود و هم نوع جمله ای را داشته باشند.
بررسی ترجمه دانشجویان قبل و بعد از دروس ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه به عنوان یک موضوع مورد بحث در تدریس و یادگیری همیشه مطرح بوده است. اصطلاحات بخش جدانشدنی از زبان را تشکیل می دهند و ترجمه مناسب آنها امری بسیار ظریف بوده که نه تنها به ذوق و استعداد بلکه به داشتن اطلاعات نظری نیازمند است. مسئله مورد نظر ما در این تحقیق این است که آیا دانشجویان گروه انگلیسی از اصول و روشهای مناسب در ترجمه اصطلاحات استفاده می نمایند یا خیر. در این رابطه ابتد مبانی نظری اصطلاحات که می تواند، راهنمای مترجم باشد و نیز روشهای ترجمه که نشانگر امکانات مختلف در ترجمه اصطلاحات است, بررسی گردیده سپس دو گروه از دانشجویان که یک گروه دروس ترجمه را نگذرانده و گروه دیگر این دروس را گذرانده و با مبانی و روش های ترجمه آشنائی کافی داشتند، مقایسه شده اند. سی جمله حاوی اصطلاحات متداول در زبان انگلیسی جهت ترجمه از انگلیسی به زبان فارسی در اختیار دو گروه از دانشجویان قرار گرفت. بررسی ترجمه ها نشان داد که تعداد زیادی از دانشجویان معنی اصطلاحات انگلیسی را نمی دانستند. دانشجویانی که اصطلاح را از غیر اصطلاح تمیز داده بودند نیز در عمل از اصول نظری مربوط به ترجمه اصطلاحات پیروی ننموده بودند. مقایسه دو گروه نشان داد که عملکرد دانشجویان بعد از گذراندن دروس ترجمه برتر از گروهی بود که این دروس را نگذرانده بودند؛ اما هنوز هم فاصله زیادی بین ترجمه مناسب و مطابق با اهداف ترجمه اصطلاحات به صورتی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته و ترجمه دانشجویان، وجود دارد. نتایج این تحقیق می تواند در تدریس ترجمه اصطلاحات مورد استفاده قرار گیرد.
L2 Learners’ Lexical Inferencing: Perceptual Learning Style Preferences, Strategy Use, Density of Text, and Parts of Speech as Possible Predictors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study was intended first to categorize the L2 learners in terms of their learning style preferences and second to investigate if their learning preferences are related to lexical inferencing. Moreover, strategies used for lexical inferencing and text related issues of text density and parts of speech were studied to determine their moderating effects and the best predictors of lexical inferencing. To this end, a posttest group design with 142 students studying engineering was adopted for the study. Perceptual style preferences questionnaire was administered to identify the students’ major learning styles, followed by strategy training for deriving the meaning of unknown words. Finally, lexical inferencing texts were given to the students to study and extract the meaning of unknown words and concurrently determine the type of strategy used for lexical inferencing. The results indicated that a great proportion of students belonged to the kinesthetic category of styles while the predominant treatments in the class were audio-visually structured. The analysis also revealed that tactile, kinesthetic, and group categories of style preferences are meaningfully related. Moreover, it was found that learning style preferences lead to statistically different lexical ineferncing. As for the strategies, the ‘syntactic knowledge analysis’ showed the highest correlation with ‘auditory learners’. Lexical density and parts of speech were also shown to moderate the effect of perceptual style preferences on lexical ability. On the whole, strategy and perceptual style preferences were found to be the two best predictors of successful lexical inferencing.
English Through Fun(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Code-Copying in the Balochi language of Sistan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The main West Iranian languages، i.e. Old Persian، Parthian، Middle Persian،
New Persian and – in some respects – Avestan، may be studied in a uniquely
continuous development stretching over close to 3 000 years. These languages
are not only the result of their genetic inter-relations but also of their cultural،
religious and political history. They may be labelled ‘high languages’
(‘Hochsprachen’)، in the sense that they are cultured and standardized and
used for a great number of purposes by people of various linguistic
backgrounds. This article presents an over-view of their development seen from
a specific perspective. The traditional Iranian walled-in garden، the pairi-daēzaof
the Avesta، is used as a metaphor for a high language in contrast to the free
vegetation of spontaneous human speech in social interaction. The latter is
here called ‘dialect’، a concept that includes both ‘geolect’ and ‘sociolect’. These
high language ‘gardens’ are thus viewed as a kind of cultural artefacts. Among
other things، this has implications for views on the dichotomy literacy/orality،
showing that writing is not language and that ‘orality’ belongs both to ‘high
language’ and ‘dialect’. It is furthermore argued that literacy and orality were
present in complementary distribution throughout the whole known history of
the Iranian cultural sphere.
کار گروهی: یک روش موثر در کلاس های EFL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فارسی کرمان
حوزههای تخصصی:
فعل در زبان هرزنی
پژوهش متن ، اسکار وایلند و شکل گیری دریافت عمومی از آثار وی در قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکار وایلد (1900- 1854)، نویسنده نامدار انگلیسی - ایرلندی، یکی از چهره های شاخص ادبی دهه پایانی سده نوزدهم انگلستان است که سخن از این دوره اثر گذار در ادبیات این کشور، بدون ذکر نام وی ناممکن است. با این وجود، او در زمان مرگ، نویسنده ای گمنام بود که در صورت عدم تلاش مجدانه رابرت راس (1918- 1859) دوست و اولین ویراستار مجموعه آثار وی در قرن بیستم، اکنون به یقین چهره ای فراموش شده به حساب می آمد. راس با استفاده از ابزار موثر «مجموعه آثار» در صنعت چاپ و نشر و کاربری فنونی که تمامی در علم «پژوهش متن» (textual criticism) یا ویراستاری قابل مطالعه اند نام وایلد را «احیا» کرده و به تثبیت متن آثار او پرداخت و با وجود انتقادات بسیاری که بر شیوه کار او و ارزش پژوهشی آن وارد است، موفق شد زمینه کلاسیک شدن نام وی را فراهم آورد. این مقاله به بررسی بعضی از اقدامات راس در این زمینه و تاثیر آن بر دریافت عمومی از آثار وایلد در بخش عمده قرن بیستم می پردازد.
نقش تجسم فرهنگ در تدریس زبانهای خارجی راسخ بر مسایل فرافرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش تجسمات زبان آموزان در مورد فرهنگ و زبان بیگانه (مقصد)، همواره از دهه هفتاد قرن بیستم میلادی مورد توجه نظریه پردازان علم آموزش زبان های خارجی بوده است، چرا که یک زبان آموز از تجسمات خود که منشأخودی (مبدأ) دارد در مورد آموختن زبان و فرهنگ مقصد استفاده می کند. این تصورات به دو دسته تقسیم می شوند؛ دسته اول تصوراتی که تعامل و همخوانی با فرهنگ و زبان مقصد دارد که به آموزش کمک می کند و دسته دوم تصوراتی که ریشه در تفکرات اشتباه و یا عدم درک مناسب از زبان و فرهنگ مقصد دارد که در کوتاه مدت به مشکل تبدیل می شود ولی در دراز مدت به پیشرفت آموزش کمک می کند. این تصورات می توانند در بحث های کلاسی به «تفاهم و یا سوء تفاهم فرا فرهنگی» بینجامند، در اینجا نقش مدرس زبان و اشراف او به مباحث دستوری، ترجمه و فرهنگی بسیار تعیین کننده است. مقاله حاضر سعی دارد با توجه به برخی از تئوری های مطرح در مسایل فرافرهنگی آموزش زبان به تجزیه و تحلیل دو نمونه در مورد تعامل و همخوانی و دو نمونه در مورد عدم همخوانی و تفاهم فرهنگی اشاره کند. در انتها راه کارهایی که یک مدرس زبان با کمک آنها بتواند از این تصورات در جهت آموزش بهتر استفاده کند، ارایه می شود.