فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در زبان هایی که ویژگی آرایش نحوی آزاد دارند، قلب نحوی می تواند سازه های مختلف جمله را جابه جا کند. می یاگاوا (2001) مدعی است که در زبان ترکی با اعمال قاعدة قلب نحوی، عناصر غیر فاعلی به مشخصگر گروه زمان حرکت می کنند و فاعل در جایگاه اصلی خود، یعنی مشخصگر گروه فعلی سبک باقی می ماند. در این مقاله می خواهیم با تکیه بر رویکرد مطابقت در مدل کاوشگر- هدف برنامة کمینه گرایی و ارائة مثال های کافی نشان دهیم برخلاف ادّعای می یاگاوا، سازة موجود (فاعل) در مشخصگر گروه فعلی سبک با توجه به نقش دوگانة مطابقت (بازبینی مشخصه های غیر قابل تعبیر عنصر زمان و دریافت حالت فاعلی) باید به مشخصگر گروه زمان حرکت کند و در زبان ترکی آذری با اعمال قاعدة قلب نحوی، عناصر غیر فاعلی مانند مفعول طی عملکرد مطابقت در طول اشتقاق نحوی، به جایگاهی قبل از گروه زمان که از آن به عنوان جایگاه تأکید یاد می شود ارتقاء پیدا می کنند، زیرا مشخصگر گروه زمان توسط فاعل پر می شود. پس قاعدة قلب نحوی در زبان ترکی آذری همان مبتداسازی است و چنانچه در فرایند تولید جمله، به دلایل معنایی و کلامی، نیازی به تأکید یا مبتداسازی باشد، گروه نقش نمای یادشده در جایگاهی قبل از گروه زمان قرار می گیرد.
واکاوی نظریه ها در ماهیت، و کارکرد حروف جر در زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان حروف، حروف جر از جایگاه ویژه ای برخوردارند؛ زیرا در جمله، به عنوان رابط میان فعل ها و اسم ها عمل می کنند. در نتیجه، فهم رابطه میان فعل و اسم، منوط بر تعریف دقیق حروف جر و شناخت ماهیت آن ها و نوع رابطه ای است که میان فعل و اسم ایجاد می کنند. نحویان متقدم، حروف جر را رابط میان فعل و اسم می دانند؛ اما نحویان متأخر، عادتا حروف جر را حروفی معرفی می کنند که اسم پس از خود را مجرور می سازند. این اختلاف در تعریف، موجب بروز اختلاف فراوانی در تعیین تعداد حروف جر و تحلیل معانی آن ها شده است. این جستار، با بررسی تعاریف گوناگون حروف جر، به روش تحلیلی-توصیفی، در صدد یافتن تعریفی دقیق برای حروف جر است که با وضع طبیعی این حروف در کاربرد عرب، به ویژه کارکرد آن ها در قرآن منطبق باشد تا با بهره گیری از آن به عنوان یک شاخص علمی بتوان، آراء نحویان را در ماهیت، تعداد، تقسیمات و معانی حروف جر، ارزیابی کرد. بر اساس نتایج این پژوهش، تعریف متقدمان از حروف جر به صواب نزدیک تر و مناسب تر است و آن به معنای رساندن یا تعدیه معنای فعل و مانند آن به اسم است و اسم ها را به فعل ها اضافه می کند پس اصطلاحات «جر» و «اضافه» بر هم منطبقند و اصطلاح «خفض» جنبه عمل اعرابی این حروف را می نمایاند.
دستور زبان در متن و نقش آن در آموزش زبان فرانسه به خارجیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۶ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
"اگر نگاه به متن بر ای تحلیل و بررسی انسجام محتوایی آن باشد؛ برای رسیدن به این هدف دیگر پرداختن به جمله در مقام واحد متن موضوعیتی ندارد و کلیت متن در درجه نخست اهمیت قرار می گیرد.
داشتن انسجام محتوایی کل متن، مولفه ای پیچیده و ظریف است که نبود آن در نوشته های خود فرانسه زبانان نیز مشاهده می شود. چنین چالش هایی در تکالیف زبان آموزان ایرانی بی تردید روند یادگیری زبان را دچار آسیب هایی می کند که بی تردید می باید در کلاس های درس به آن پرداخت. ما هم در این مقاله تلاش کرده ایم تا با طرح این مهم تا اندازه ایی به راهکارهای تحلیل و بررسی انسجام محتوایی متن بپردازیم."
رابطه بین جمعیت کلاس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر رشته تجربی دوره پیش دانشگاهی شهر تهران در درس
حوزههای تخصصی:
مقایسه کنش های گفتار در پیامک های فارسیِ زنان و مردانِ جوان بر اساس طبقه بندیِ سرل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیامک، به عنوان یکی از جدیدترین و در عین حال پرکاربردترین ابزارهای ارتباطیِ امروز، به سرعت در حال نفوذ در فرهنگ رسانه ایِ جوامع مختلف است و تحلیلِ متنِ پیامک ها، از دیدگاه های زبانی و کاربردشناختی، می تواند برخی زوایای پنهانِ هویت فرهنگیِ گروه های مختلف را برای پژوهشگران آشکار سازد. مقاله حاضر به تحلیل کنش های گفتار، بر اساس دسته بندیِ سرل، در 400 پیامک فارسی در دو گروه مساوی از دانشجویانِ زن و مرد بین سنین 17 تا 27 سال می پردازد. نتایج نشان داد که هرچند ترتیبِ فراوانیِ انواع کنش های گفتار در هر دو گروه تقریباً مشابه است، میزان کاربرد کنش های گفتاری عاطفی، اظهاری و تعهدی در زنان بیشتر از مردان بوده است. در مقابل، مردان نیز از کنش ترغیبی بیشتر از زنان استفاده کرده اند. اهمیتِ یافته ها از این لحاظ است که کاربرد بالاترِ کنش های عاطفی و تعهدی در زنان می تواند حاکی از نگرش ارزش مدار و اخلاق محور ایشان در تعاملاتِ رسمیِ اجتماعی، از طریق ابزارهای رسانه ای، نظیر پیامک، باشد. همچنین بسامد بالای کنش ترغیبی در پیامک های مردان می تواند نشانگر نوعی عمل گرایی و تبادل خواسته ها و توصیه ها و اوامر و نواهیِ مبتنی بر نیازهای کاریِ روزمره قلمداد شود. به دلیل ویژگی های بافتیِ داده های تحقیق، کنش اعلامی در پیامک ها مشاهده نشد.
نگاهی به ویژگی های اعرابی کتاب إعراب القرآن نحاس و إملاء ما مَنَّ به الرَّحْمن عکبری (بررسی موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دانش هایی که با قرآن کریم ارتباطی تنگاتنگ دارد، علم نحو است؛ زیرا هر چند خود از قرآن برخاسته است، عامل اصلی برای درک مفاهیم و تفسیر آن محسوب می شود. از میان شاخه های این علم، اعراب قرآن از جایگاهی ویژه برخوردار است؛ چون اگر نحو را ستون استوار دانش های قرآنی بدانیم، اعراب قرآن خلاصه آن به شمار می رود؛ به همین دلیل، از زمان های گذشته تاکنون، بزرگ ترین عالمان در این عرصه گام نهاده و با خلق آثاری جاودان، هر یک به سهم خود در جهت حفظ زبان این کتاب آسمانی کوشیده اند. تحقیق درباره اعراب قرآن و عالمان برجسته این حوزه بیانگر آن است که نحاس و عکبری از بزرگ ترین عالمانی هستند که در کتاب های تفسیر و نحو، به نظر هایشان تکیه شده است؛ بنابراین، در این مقاله، کتاب های اعرابی ایشان، یعنی إعراب القرآن نحاس و إملاء ما منّ به الرحمن عکبری را معرفی و روش تألیف آن دو را بررسی می کنیم و محتوای آنها را نیز به صورت موردی با یکدیگر مقایسه می کنیم. با توجه به اینکه عکبری دو قرن پس از نحاس می زیسته است، این دو کتاب با وجود شباهت های فراوان، مثل بررسی اعراب قرآن از اوّل و به ترتیب سوره ها، تفاوت هایی هم با یکدیگر دارند. در این پژوهش، نمونه هایی از این تفاوت ها را در سه حوزه اعراب، قرائت و شواهد نشان خواهیم داد.
بررسی راهبردهای ترجمه دانشجویان مترجمی زبان انگلیسی با تکیه بر فکرگویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه فرآیندهای ترجمه در سه دهه گذشته در کانون توجه متخصصان این حوزه بوده است. در همین راستا، محققان متعددی راهبردهای ترجمه را مورد مطالعه قرار داده اند. اما نتایج به دست آمده به دلیل کلی بودن و یا از طرف دیگر جزیی بودن قابل استفاده در حوزه های آموزشی نبوده است. این مساله ناشی از اهداف خاص این مطالعات و یا دامنه محدود آنهاست. مطالعه حاضر با تکیه بر فکرگویی دانشجویان مترجمی می کوشد تا راهبردهای ترجمه را چنان دسته بندی نماید که در حوزه آموزش قابل استفاده باشد. دسته های اصلی شناخته شده عبارتند از: شناختی، فراشناختی، اجتماعی، و عاطفی که به طور مشروح در این مقاله آمده اند.
ادبیات معاصر: ویژگی های سبکی شعر نسیم شمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Vergleichende Gramatik دستور زبان مقایسه ای
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی کتاب: ترجمه و هویّت در قاره آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب ترجمه و هویت در قاره آمریکا (2008)، اثر پروفسور ادوین گنتزلر، نظریه پرداز آمریکایی است. نویسنده در این کتاب به بررسی نقش ترجمه در شکل گیری هویّت قاره آمریکا می پردازد و بیان می کند که ترجمه یکی از ابزار اولیه شکل گیری فرهنگ هاست. سبک نگارش این کتاب بسیار شباهت به مقاله ای پژوهشی دارد و در عین حال از ساختارهای دستوری پیچیده ای استفاده شده است که فهم آن را با دشواری مواجه می کند. نویسنده در تدوین آن از منابع بسیاری بهره گرفته و به سفرهای تحقیقاتی زیادی رفته است. این اثر در حوزه مطالعات پسااستعماریِ ترجمه جای دارد و موضوعات نسبتاً جدیدی حول مسائل فرهنگی و زبانی ترجمه در آن بررسی می شود. اگرچه عواملی چون چند زبانگی، بدیع بودن موضوعات مطرح شده و ساختارهای نامأنوس دستوری کتاب مذکور بر پیچیدگی خواندن و درک آن افزوده است، ولی مطالعه آن برای دانش پژوهان ترجمه سودمند است. کتاب حاضر منبع تحقیقاتی مهمی برای دانشجویان و پژوهشگران مطالعات ترجمه، ادبیات مقابله ای و مطالعات فرهنگی است.
گزارشی از یک تجربه: کارورزی مترجم در برگردان زبان علمی (گزارشی از یک تجربه)
حوزههای تخصصی:
بررسی سبک شناختی ترجمه داستان کوتاه «بچة مردم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر ارتباطات و انتشارات، اهمیت مطالعات ترجمه بر هیچ کس پوشیده نیست. ترجمه پل ارتباطی و فصل مشترک میان فرهنگ ها و مردمان سرزمین های مختلف است. مسئلة سبک در ترجمة ادبی از مسائل موردتوجه اغلب پژوهشگران و نظریه پردازان حوزة مطالعات ترجمه است. در مقالة حاضر قصد بر آن است تا به بررسی موضوع سبک و چیستی و چرایی رعایت آن در طی فرایند ترجمة ادبی پرداخته شود. با این هدف، در این نوشتار به بررسی سبک شناختی ترجمة داستان کوتاه «بچة مردم» جلال آل احمد که هلنا انگیزی آن را به زبان فرانسه ترجمه کرده است، پرداخته می شود. همچنین، با تکیه بر نظریات بیکر در سبک شناسی ترجمه به این پرسش ها پاسخ داده می شود که رعایت سبک تا چه اندازه در ترجمة آثار نویسندة صاحب سبکی چون جلال آل احمد به بازآفرینی معنا کمک می کند و اینکه آیا مترجم در برگردان متن اصلی مجاز به تغییر سبک نویسنده است و سرانجام اینکه دامنة اختیارات مترجم در تغییر سبک نویسنده تا کجا است؟
باز هم تات و تاجیک
چگونگی اشتقاق مفاهیم غیر مکانی از مفهوم مکانی حرف اضافه «در» در حوزه معنا شناسی شناختی و بر اساس نظریه LCCM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرف اضافه «در» یکی از حروف اضافه مکانی[1]فارسی و روشن ترین مفهومش، بیانگر رابطه هندسی- فضایی[2]بین شیء[3]متحرک (TR) و زمینه ای[4](LM) است که در آن واقع شده است؛ اما این واژه در کنار مفهوم مکانی اش، مفاهیم غیر مکانی[5]یا حالتی[6]متعددی را هم منتقل می کند. حال، سؤال این است که آیا این مفاهیم، مستقل از هم هستند و به طور تصادفی، به یک صورت واژگانی واحد نسبت داده شده اند یا اینکه به هم مربوط اند و ریشه ای مشترک دارند. فرضیه مقاله حاضر، این است که پیامد های نقشی متعلق به مفهوم مکانی حرف اضافه «در»، نقطه اتصال و ارتباط مفاهیم غیر مکانی این واژه با مفهوم مکانی اش هستند. برای روشن شدن این مطلب، نخست، بر اساس مثال های موجود در متون نوشتاری معمول در زبان فارسی، کاربرد های مفهوم مکانی این حرف اضافه و پیامد های نقشی مرتبط با این مفهوم را در بافت های مختلف به دست آورده ایم؛ سپس بافت هایی را شناسایی کرده ایم که در آنها، زمینه جدا شدن پیامد های نقشی از فضا های سازنده اولیه شان، یعنی رابطه هندسی- فضایی بین شیء و زمینه در مفهوم مکانی این واژه فراهم می شود؛ آن گاه به جدا شدن پیامد های نقشی مربوط به مفهوم مکانی این حرف اضافه، تبدیل شدن آنها به متغیر های مستقل و در نهایت، شکل گیری مفاهیم غیر مکانی برای حرف اضافه «در» پی برده ایم؛ به این ترتیب، ارتباط بین مفاهیم به ظاهر دور از هم حرف اضافه «در» را مشخص کرده و در نتیجه، چند معنایی بودن آن را ثابت کرده ایم.
بررسی «نهاد» در زبان ایتالیایی بر اساس نظریة مارتینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس نظریه نقشگرای آندره مارتینه، نهاد مفهومی جهانی نیست، اما در بسیاری از زبان ها می توانیم به نقش نهاد اشاره کنیم. به هر حال در هر زبان باید وجود احتمالی آن و ویژگی هایش بررسی شود. در زبان ایتالیایی کوتاهترین جمله از نهاد و گزاره تشکیل می شود، بنابراین وجود هر دو برای ساخت جمله لازم و بایسته است. مهمترین نقش نهاد، تحقق بخشیدن به گزاره است، به همین دلیل امکان حذف آن وجود ندارد. جایگاه نهاد اجباری در این زبان ثابت است و در شمار کثیری از جمله ها به صورت شناسه فعل ظاهر می شود. به همین دلیل نمی توان آن را از گزاره جدا کرد. افزون بر این نهاد، در مواقع زیادی عنصر دیگری هم در جمله ها ظاهر می شود که از حیث شمار و شخص و گاه از نظر جنس با نهاد اجباری مطابقت دارد و مشخصه اصلی آن اختیاری بودن آن است. نهاد اختیاری قابل حذف است و جایگاه ثابتی در جمله ندارد.