فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Given that students’ personality traits can have a powerful role in language learning, this study sought to investigate how well L2 leaners’ communication apprehension and request speech act can be predicted through the components of the Big Five Personality traits (extraversion, agreeableness, conscientiousness, neuroticism, and openness). The study also examined which of these traits could be the best predictor of L2 learners’ communication apprehension (CA) and request speech act. One hundred and seventy-nine Iranian EFL learners at three universities in Shiraz, Iran were recruited. To single out the participants for the study, Oxford Placement Test was employed. To identify the learners’ personality traits, gauge their pragmatic competence of request speech act, and measure their communication apprehension, The Big-Five Inventory, Discourse Completion Task, and the Personal Report of Communication Apprehension (PRCA-24) were applied, respectively. Standard multiple regression was used and the results showed that the Big Five personality can predict L2 learners’ communication apprehension and request speech act ability. Moreover, the results evidenced that extraversion and neuroticism largely contributed to L2 learners’ request speech act ability and CA, respectively. The findings offer implications for EFL teachers in helping their students increase their speech act productions and managing their communication apprehension based on their personality traits.
نشانگر های ساخت کنایی در گویش تالشی سه سار و وابستگی آن به زمان گذشته و نمود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
45 - 64
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی حالت کنایی درگویش تالشی می پردازد. این گویش در مناطقی از گیلان رایج است و به سه گونه عمده، یعنی مرکزی، شمالی و جنوبی تقسیم می شود. گونه مورد بررسی در این مقاله از نوع جنوبی است که در روستای سه سار رایج است. داده های این پژوهش به صورت میدانی و از طریق مصاحبه با سی گویشور جمع آوری شده اند. موضوع حالت کنایی به تفاوت و شباهت رفتاری فاعل بند های لازم و متعدی و همچنین مفعول بند متعدی می پردازد. این گویش دارای حالت کنایی گسسته است. به این معنی که در بندهای زمان حال از الگوی فاعلی مفعولی و در بندهای متعدی زمان گذشته (غیر استمراری) از الگوی کنایی مطلق بهره می برد. این پژوهش در پاسخ به این سؤال ها انجام شده است: آیا تنها حالت نمای i- نشانگر حالت کنایی و ساخت کنایی در این گویش است؛ چه ساخت هایی می توانند در این گویش از نوع کنایی باشند و حالت کنایی در این گویش وابسته به چه عواملی است. پس از بررسی شواهد زبانی این نتایج به دست آمد: ساخت کنایی در این گویش تنها محدود به حالت نمای کنایی نیست، بلکه وجود ضمایر غیرفاعلی، صورت های جمع مختوم به -unدر یک ساخت و زمان گذشته و نمود کامل جمله از نشانگرهای ساخت کنایی هستند. به طور کلی می توان چنین نتجه گیری کرد که حالت کنایی در این گویش وابسته به زمان گذشته و نمود کامل است.
بررسی بقایای صورت آوایی تکواژ صفرِ پیشوند استمراری در کردی کلهری: رویکردی تطبیقی و درون زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان کردی به سه شاخه اصلی شمالی، مرکزی، و جنوبی تقسیم بندی می شود که از مهم ترین گویش های این سه دسته می توان به گونه های کرمانجی (کردی شمالی)، سورانی و اردلانی (کردی مرکزی) و کلهری و ایلامی (کردی جنوبی) اشاره کرد. در کردی کرمانجی پیشوند استمراری به شکل-di، در کردی سورانی به شکل-da، در کردی اردلانی به شکل a-، در کردی ایلامی به شکل-də و در کردی کلهری بدون بروز آوایی و به شکل تکواژ صفر است. با این حال، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد تکواژ استمراری در کردی کلهری نیز هم چون سایر گونه های کردی، در دوره های گذشته، صورت آوایی آشکار داشته است. مقاله حاضر با رویکردی تطبیقی در تلاش است صورت هایی از کردی کلهری را معرفی کند که در آن ها بقایایی از این پیشوند دیده می شود. به این منظور، ابتدا وضعیت صورت آوایی پیشوند استمراری در گونه های سورانی، اردلانی، ایلامی و کلهری مورد بررسی قرار می گیرد. داده های پژوهش حاضر از طریق مصاحبه با 10 گویشور از هر کدام از این چهار گونه کردی به دست آمده است. این داده ها در گام بعدی آوانگاری شده و سپس با یکدیگر مقایسه می شوند. پس از بررسی داده ها، مشخص شد که این پیشوند در هیچ کدام از گونه های سورانی، اردلانی و ایلامی حامل تکیه نیست و تنوع صوری این پیشوند در گونه های مذکور حاصل تضعیف هجای فاقد تکیه این پیشوند است. با بررسی صورت های حال استمراری فعل های «آمدن»، «آوردن» و «دیدن» و نیز بررسی صورت آوایی پیشوند منفی ساز حال استمراری در کردی کلهری و مقایسه آن ها با سه گونه دیگر، شواهدی مبنی بر بقایای این پیشوند در این گونه از زبان کردی آشکار شد.
تکوین گفتمان نمای «راستی» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
169-188
حوزههای تخصصی:
گفتمان نماها، به عنوان هدایت کنندگان و یکپارچه کنندگان گفتمان، از عناصر مهم زبانی در نظام زبان به شمار رفته و مطالعه آنها از مباحث مهم و جدید در زبان شناسی است. این واحدهای زبانی به کلمات و گروه هایی اشاره دارد که به تنهایی بدون معنی و فاقد نقش نحوی می باشند و نقش شان در جمله معمولاً ایجاد ترابط در میان پاره گفتارها بوده و نشان دهنده وجود یک رابطه کلامی اند. این کلمات که معمولاً از نظر نحوی، قید یا حرف ربط می باشند، نقش های متفاوتی را در نظام زبان ایفا می کنند. از آنجا که نقش اصلی گفتمان نماها در سطح گفتمان، یعنی در توالی پاره گفتارها است نه در سطح پاره گفتارها یا جملات، بر همین اساس، مستقل از نحو محسوب می شوند. در این بررسی، نقش های تقابلی، تأکیدی و تأییدی گفتمان ها مطمح نظر قرار گرفته اند. از این رو، در این پژوهش، بررسی سیر تحوّل درزمانی نقش های واژه فارسی «راستی» از قرون متقدم تا قرن معاصر در کانون توجه قرار گرفته است. ازآنجایی که این پژوهش ماهیتاً پیکره بنیاد و اسنادی است، پیکره ای متشکل از 22 اثر نوشتاری مربوط به دوره متقدم و 58 اثر نوشتاری مربوط به دوره متأخر برگزیده شده است. بر بنیاد یافته های پژوهش حاضر، واژه «راستی» در قرون متقدم عموماً به صورت اسم، اسم مصدر، صفت و قید به کار رفته است، امّا با گذشت زمان از رهگذر کاربردی شدگی، این عنصر زبانی به جایگاه آغازین منتقل شده و به گفتمان نما تبدیل شده است. در بررسی تطبیقی با مشخصه های گفتمان نمایی اسکوراپ (1999) و هاینه (2013) اثبات شد که در زبان فارسی، واژه «راستی» یک گفتمان نما محسوب می شود. همچنین مشخص شد که نقش هایی که گفتمان نمای «راستی» در زبان فارسی می پذیرد، با سبک های تقابلی نورویکواُ آنودرا (2004) و نقش های معنایی تراگوت (1982) مطابقت داشته است. از سوی دیگر، مشخص شد که با نقش های تأکیدی و تأییدی برینتون (1996) همسانی دارد. بر اساس یافته-های این پژوهش، گفتمان نمای «راستی» در نقش تأکیدی بسامد بیشتری داشت.
Effects of Careful vs. Pressured Online Planning on Learning Multiword Expressions among Intermediate EFL Learners
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۷, No. ۳, Summer ۲۰۲۲
107 - 122
حوزههای تخصصی:
This research was carried out to examine the effect of using careful online planning vs. pressured online planning on learning multi-word expressions among intermediate English learners. To this end, two samples of learners through an Oxford Placement Test (OPT) were selected as the careful online group and pressured online group. After the pretest, the researcher exposed the experimental group to all multi-word expressions, adapted from input text. The experimental group was supposed to listen to some audio files and learn the multi-word expressions and then they must have been able to produce those expressions while speaking. They were asked to watch a film of The Donkey and The Master , take notes, and retell the story in six minutes for pressured online planners and then the time for careful online planners. The first time was for pleasure; the second time, they were expected to retell the story using Multi-Words Expressions in the film. After three weeks of instruction, the posttest was given to the students of both groups to assess their achievement. After quantitative data analysis, an independent sample T-test was performed. The results indicate that pressured online planning was more effective. This study has implications for EFL teachers and instructors.
مفهوم سازی فعل «shekanen» (شکستن) در کُردی کلهری: رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از بین انواع روابط واژگانی، چند معنایی جایگاه مهمی در حوزه معنا دارد، چون زایایی معنا و گسترش مفاهیم، به طور چشمگیری، در نتیجه کارکرد چند معنایی محقق می شود. پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی فعل «شکانن» (شکستن) در کُردی کلهری براساس انگاره چند معنایی اصولمند ایوانز و گرین (2006) در رویکرد شناختی انجام گرفته است. بدین منظور، در این پژوهشِ کیفی، داده ها به دو روش اسنادی و مصاحبه ای به ترتیب از کتاب ضرب المثل های کُردی (جعفرزاده، 1385)، مصاحبه با گویشوران کُرد زبان گویش کلهری و مکالمه روزمره آنها گردآوری و به روش توصیفی-تحلیلی واکاوی شد. نتایج نشان داد که مفهوم اولیه این فعل، «شکستن» است و در شبکه معنایی آن سی وشش معنای متمایز، همچون «تکه کردن»، «نصف کردن»، «ترکیدن»، «کاهش یافتن»، «زیان رساندن»، «درد گرفتن» و امثال آن هست که این معانی در هفت خوشه معنایی قرار می گیرند. معانی متمایز با خوشه های معنایی آنها در یک شبکه معنایی ترسیم شد. بازنمایی مفهومی فعل در کُردی کلهری ازمنظر شناختی دانش ما را درمورد درک و فهم معانی آن کامل تر و به پویایی دستور زبان کُردی کلهری کمک می نماید.
بررسی تحوّلات صنعت جناس اشتقاق در متون ایرانی میانه غربی مانوی و سابقه آن در ادبیات هندوایرانی و ایرانی باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از صنایع ادبی بکار رفته در متون ودایی، متون ایرانی باستان و متون ایرانی میانه غربی صنعت جناس اشتقاق است. جناس اشتقاق آوردن دو یا چند کلمه هم ریشه است. جناس شبه اشتقاق آوردن دو یا چند کلمه است که به دلیل داشتن حروف مشترک هم ریشه به نظر می رسند، در حالی که هم ریشه نیستند. نمونه های جناس اشتقاق در متون ایرانی باستان و میانه، از جهت شیوه ساخت قابل دسته بندی است. بکار بردن یک واژه واحد با دو پیشوند گوناگون، بکار بردن یک واژه واحد یکبار با پیشوند و یکبار بدون پیشوند، بکار بردن دو واژه هم ریشه با دو پیشوند گوناگون، بکار بردن دو واژه هم ریشه یکبار با پیشوند و یکبار بدون پیشوند و نیز بکار بردن واژه هایی دوجزئی به همراه واژه ای که با یکی از آن دو جز هم ریشه است، از این شمارند. موارد دیگری از جناس اشتقاق هم در این متون به کار رفته اند. جناس شبه اشتقاق نیز در این متون بکار رفته است. در مواردی که در این متون جناس شبه اشتقاق بکار رفته، ممکن است نویسنده یا شاعر تصور کرده باشد که واژه هایی که بکار برده واقعا هم ریشه هستند و به زعم خود جناس اشتقاق بکار برده باشد. صنعت جناس اشتقاق و جناس شبه اشتقاق در ادبیّات ایرانی دوران باستان و میانه و نو (فارسی دری) استمرار و توالی داشته است.
Baker's Strategies Applied in Translation of Idioms in Persian Dubbing of Selected Movies in Comedy Genre
حوزههای تخصصی:
Audiovisual translation is the term that has been utilized to mention mainly the transfer from one language to another language of the verbal elements that existed in audiovisual products. Among various modes of AVT, dubbing is the most common. Generally, in AVT there are problems in the field of idioms translation because idioms are considered one of the most problematical and complicated aspects of language. Moreover, since the meaning of idioms is not recognized by their words, translating them is hard task for translators. For solving this problematic issue, translators use different strategies. Therefore, the purpose of this research is to investigate and analyze the translation of idioms in dubbing. This research investigated the translation of English idioms in Persian dubbing of two comedy films named, “The Grand Budapest Hotel” and “21 Jump Street” according to Baker's (1992) strategies. To analyze the data, the frequency and percentage distribution were calculated for each Baker's strategy, which had been applied in the translation of English idioms into Persian dubbing of mentioned movies. Results showed that translation by paraphrase was the most frequent applied strategy, and using an idiom of similar meaning and form was the least frequent applied strategy in Persian dubbing of two mentioned comedy movies. The results of this study could be helpful for translators to recognize the frequent strategies of idiom translation used in dubbing and university teachers can train them for their students.
تبیین حرکت مفعول مستقیم بر پایه شواهد روان زبان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
203 - 231
حوزههای تخصصی:
جایگاه موضوع های درونی فعل مسئله ای زبان ویژه است. در زبان فارسی تقدم و تاخر موضوع های درونی نسبت به هم در ساخت های دو متعدی موضوعی قابل توجه و متفاوت از ساخت های دو مفعولی در زبان های دیگر است. در دستور زایشی جابه جایی مفعول که با قلب نحوی متفاوت است و در برخی از زبان ها مانند زبان های اسکاندیناوی رخ می دهد و نخستین بار توسط هولمبرگ(1986) مطرح شد، فراگشت مفعول نام دارد. در این فرایند سازه مفعول از محل تولید خود به جایگاهی بالاتر منتقل می شود . در زبان فارسی کریمی(2005) و انوشه(1400) معتقدند مفعول مستقیم مشخص و همراه با «را» به جایگاهی بالاتر از مفعول غیرمستقیم جابه جا می شود. در این پژوهش برآنیم تا فراتر از مرزهای زبان شناسی با تکیه بر شواهد عملی و با کمک دو آزمون روان زبان شناختی از جمله قضاوت دستوری بودن و خوانش خودگام و بر اساس نظریه پیچیدگی اشتقاقی مرنتز(2005) نشان دهیم در ساخت های دومتعدی و نیز در ساخت های دارای محمول ثانویه فراگشت مفعول مستقیم رایی رخ می دهد و جمله حاصل بی نشان است اما، مفعول مستقیم بدون «را» دچار فراگشت نمی شود. جابه جایی های مفعولی دیگر به جز فراگشت به انگیزه های کلامی صورت می گیرد و جملات نشان دارتولید می کند.
A Comparative Error Analysis: Iranian Monolingual and Bilingual Male and Female EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۰, Spring & Summer ۲۰۲۲
24 - 46
حوزههای تخصصی:
Error analysis is considered as an invaluable pedagogical tool in teaching English as a foreign/second language (EFL/ESL). Despite abundant research, there are still lacunae in studies investigating the written grammatical errors among monolingual and bilingual male and female Persian and Turkmen EFL learners. To fill the gap, 158 Persian and Turkmen EFL learners from Golestan Province wrote two descriptive scripts that were examined for their most recurrent written grammatical errors. The errors were then analyzed and compared based on the framework of the study. Statistical analyses indicated significant relationships between Persian and Turkmens’ written grammatical errors and their gender. The frequency of monolingual Persians’ errors was significantly lower than that of bilingual Turkmens. These findings might interest EFL teachers, syllabus designers, and materials developers. Moreover, they could be a prerequisite to corrective feedback research while opening doors to further pertinent studies.
میزان زایایی وندهای اشتقاقی در زبان کردی سورانی، رویکرد پیکره بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از پیکره کردپرس(1) به بررسی زایایی وندها در زبان کردی سورانی پرداخته است. در علم صرف، میزان زایایی یک وند را به میزان تعداد کلمات جدیدی بیان کردند که یک وند ساخته است. بدین ترتیب به بررسی میزان زایایی پسوند به صورت پیکره بنیاد پرداخته ایم. در گام نخست فهرستی از پسوندهای زبان کردی مشخص گردید. سپس با استفاده از برنامه نویسی خزش وب به زبان پایتون از وب سایت شبکه خبری کردپرس داده تهیه گردید. معیار سنجش برای زایایی هر یک از این وندها معیار باین مقدار p است. درنهایت مشخص گردید که وندهای «-چی، -دان، -ین، -زن، -یلانە» از زایاترین وندهای زبان کردی با مقدار زایای بالاتر از ۵۰ درصد بوده است. از دیگر موارد بحث شده در حوزه صرف تفاوت مفهوم زایایی و میزان اهمیتی است که یک وند دارد. میزان اهمیت یک وند را در تعداد کلماتی می دانند که در فهرست واژگانی برای زبان به کار برده می شود و در علم صرف این دو مفهوم از یکدیگر متمایز شناخته می شوند.
بررسی ساخت های همپایه تقابلی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
323 - 354
حوزههای تخصصی:
این مقاله برآن است تا امکانات زبان فارسی برای بیان ساخت های همپایه تقابلی را مورد بررسی قرار دهد. زبان فارسی علاوه بر استفاده از همجواری، از همپایه سازها نیز برای نشان دادن همپایگی تقابلی استفاده می کند که عواملی همچون مقوله دستوری، کاربردشناسی و معنایی در انتخاب نوع همپایه سازها مؤثر هستند. عموماً وقتی که تأکیدی بر روی همپایه ساز تقابلی نیست یا نوع ارتباط بین دو پایه از طریق مراجعه به بافت قابل تأویل است از همجواری استفاده می شود. در صورت استفاده از همپایه ساز، زبان فارسی از سه نوع آن بهره می برد که عبارتند از: بسیط، مرکب و گسسته (دوتایی). هدف پژوهش حاضر مشخص ساختن همپایه سازهای تقابلی فارسی، تعیین جایگاه آنها و بررسی حساسیت همپایه سازهای تقابلی فارسی به مقوله پایه ها است. داده های این پژوهش مشتمل بر ۹۰ جمله است که از گویشوران بومی یا موتور جستجوگر گوگل جمع آوری شده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که: اکثر همپایه سازهای تقابلی زبان فارسی به مقوله پایه ها حساس هستند و بیشتر آن ها با بندها به کار می روند. در بین این همپایه سازها تعدادی می توانند علاوه بر بیان همپایگی تقابلی، دیگر انواع همپایگی را نیز بیان کنند. دیگر نکته قابل توجه درباره همپایگی در زبان فارسی استفاده این زبان از «و»، «که» و «هم» به صورت هم زمان به عنوان همپایه سازهای عطفی، تقابلی، علّی و انفصالی است. به لحاظ جایگاه همپایه سازها زبان فارسی جزو معدود زبان هایی است که همپایه ساز می تواند در اول یا آخر بند به کار رود [co- A][B]) و [A][B-co]).
شگرد افعال گذشته درکدبرگردانی ترجمه رمان پرندگان می روند در پرو می میرند اثر رومن گاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار سعی بر آن بوده است تا بر مقوله کاربرد زمان گذشته در ترجمه متون روایی بپردازیم. بنا به نظر جاکوبسون (Jakobson) و نیدا (Nida) چگونگی تعبیر پیام نویسنده و برگزیدن معادل صحیح یکی از مشکلات عمده ترجمه متون ادبی از جمله ترجمه متون روایی است. مفهوم زمان از منظر روایت شناسی تعریف خاص خود را دارد و برای درک بهتر داستان از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ از سوی دیگر کاربرد زمان ها بویژه زمان گذشته بدنه اصلی یک متن روایی را تشکیل می دهد که مطالعه نمودهای فعل و زمان های آن در تعامل با جنبه های روایت شناختی، مفاهیمی همچون نظم و ترتیب، تداوم یا دیرش و نیز بسامد افعال را در داستان جهت ارائه ترجمه صحیح با در نظر گرفتن نقش فعل در زمان پریشی روایت شفاف می سازد. در این پژوهش مشاهده شد که شگردهای فعل در متن روایت، تاثیر بسزایی در انتقال معنای داستان و ضرب آهنگ روایت داشته است که بطور کلی در ترجمه این متون می تواند مشکلاتی برای مترجم ایجاد نماید. به این منظور در ترجمه اثری فاخر از رومن گاری، نویسنده فرانسوی، به نام پرندگان می میروند در پرو می میرند به نحوه خوانش مترجم از متن اصلی و چگونگی نمودهای فعل در روایت متن مقصد پرداخته شده تا ظرفیت های فعل در بازسازی متون روایی در ترجمه را نمایان کند. این بررسی نشان داد که عملکرد افعال و مفهوم زمان تا چه اندازه در ترجمه، مترجم را به مسیر روایی متن نزدیک نموده است.
پدیدارشناسی چالش های شکل گیری محیط یادگیری مکالمه عربی از نگاه دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط یادگیری درکنار سایر ارکان یادگیری یکی از مهم ترین عوامل بهبود برنامه درسی موفق و به تبع آن پیشرفت تحصیلی است. اهمیت محیط در یادگیری زبان با توجه به ضرورت کاربرد آن در محیط های واقعی، دوچندان است. علی رغم تلاش گروه های عربی کشور برای تقویت محیط مکالمه عربی اما همچنان به نظر می رسد این محیط در بیشتر گروه ها به زبان فارسی باشد. اینکه علی رغم این تلاش ها چه موانعی سبب عدم شکل گیری چنین محیطی شده، مسئله این پژوهش است. بنابراین جستار حاضر می کوشد تا با رویکرد پدیدارشناسی و روش تحقیق کیفی، چالش های شکل گیری محیط یادگیری مکالمه عربی را از طریق مصاحبه با دانشجویان تحلیل و راهکارهایی برای رفع آن ها پیشنهاد دهد. برخی از یافته ها نشان داد؛ چالش های محیط یادگیری زبان عربی، شامل مواردی مثل عدم استفاده از فعالیت های گروهی، اضطراب، عدم اجبار به تکلم عربی، ارائه فارسی بیشتر درس ها، عدم تکلم استادان به عربی در محیط گروه و فقدان تکالیف مناسب برای خارج از کلاس است.
اهمیت تشخیص گفتمان و دال مرکزی متن از سوی مترجم با تکیه بر ترجمه کلمن بارکس از مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلمن بارکس از مطرح ترین مترجمان آثار مولانا در آمریکاست. آثار او به دلیل دخل و تصرفات متعدد در اشعار مولانا موردنقد قرار گرفته است. منتقدان کلمن بارکس، دلایل مختلفی برای تصرفات بسیار او در آثار مولانا برشمرده اند که از مهم ترین آن ها می توان به عدم آشنایی او با زبان فارسی، فرهنگ و دین مولانا و تحریف و حذف عامدانه عناصر اسلامی اشاره کرد. در این پژوهش کوشیده ایم شواهدی در نقض این فرضیات ارائه دهیم. سپس برمبنای تحلیل گفتمان و ایده دال مرکزی در نظریه لاکلا و موف نشان دهیم که علت اصلی تصرفات بارکس، تشخیص نادرست او از گفتمان مولانا و یکسان پنداری دال های مرکزی در همه آثار مولاناست. این امر ساختار و دلالت تمثیل های مثنوی را شکسته و سبب شده است که شخصیت ها، داستان های قرآنی، سمبل ها و سنت های عرفانی به اشیاء، اشخاص و اعمالی عینی تبدیل شوند که همین موضوع، بارکس را به تصرف در آثار مولانا وادار کرده است. او ناگزیر با تصرفات خود می کوشد تا براساس گفتمان خود و مخاطبانش، و نه مولانا توجیه و توصیف جدیدی از اشعار ابداع کند. در تبیین این فرضیه به تحلیل ترجمه وی از نی نامه، داستان اصحاب کهف و نگاه او به اشعار مولانا درمورد عیسی (ع) و توصیف وی از سماع پرداخته ایم.
تیرگی واج شناختی در فارسی کرمانشاهی: بررسی نمونه ای براساس «نظریه بهینگی -زنجیره های گزینه ای»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی فرایند ساخت وجه استمراری/ اخباری در گویش فارسی کرمانشاهی، افزودن پیشوند فعلی /mi-/ به ستاک فعلی دارای آوای گرد، سبب گرد شدن واکه پیشوند می شود. این نوع همگونی در مواردی که واکه یا همخوان گرد در ستاک فعلی نباشد، رخ نمی دهد. بااین حال، در فارسی کرمانشاهی صورت فعلی [mo.xɑm] وجود دارد، که در آن واکه پیشوند ظاهراً بدون وجود هیچ انگیزه ای گرد شده است. این وضعیت گونه ای از تیرگی واج شناختی است. در این پژوهش به بررسی نقش این پدیده در تغییر بازنمایی آوایی و واجی پیشوند استمراری در گویش فارسی کرمانشاهی برمبنای نظریه بهینگی زنجیره های گزینه ای ( McCarthy, 2007 ) که نسخه ای از نظریه بهینگی متوالی است، پرداخته ایم. داده های این تحقیق از طریق گفت وگو با گویشوران گویش فارسی کرمانشاهی، در دو رده سنی بالای پنجاه سال و زیر بیست سال و با اتکا به شم زبانی پژوهشگران بومی، گرد آوری شده است. نتایج حاصل از این پژوهش گویای آنند که علت بروز تیرگی در واکه پیشوندِ وجه استمراری در گویش فارسی کرمانشاهی از آن نوع است که در واج شناسی اشتقاقی، تحت عنوان تعامل «عکسِ زمینه برچینی» مطرح است و نظریه بهینگی متوالی در تبیین این تغییر، عملکردی موفق تر از نظریه بهینگی موازی داشته است.
بررسی تأثیر قدرت و جنسیت مخاطب بر گزینش راهبردهای ادب در کنش گفتاری تشویق کردن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر قدرت و جنسیت مخاطب بر گزینش نوع و تعداد راهبردهای تشویق کردن به کاربرده شده توسط دانشجویان پسر و دختر فارسی زبان براساس نظریه بروان و لوینسون ( 1987 ) است. جامعه آماری این پژوهش شامل 60 دانشجو (30 پسر و 30 دختر) کارشناسی ارشد دانشگاه سیستان و بلوچستان بود. داده های زبانی با استفاده از پرسش نامه تکمیل گفتمان و روش ایفای نقش گردآوری و به وسیله آزمون آماری خی دو و تی مستقل (05/0 p< ) بررسی و تحلیل شدند. نتایج حاصل از دو روش گردآوری داده ها نشان داد رابطه معناداری بین قدرت مخاطب و نوع و تعداد راهبردهای به کاربرده شده توسط دانشجویان پسر و دختر وجود داشت. پرکاربردترین راهبرد تشویق کردن «راهبردهای ادب سلبی» از نوع احترام گذاشتن برای مخاطب با قدرت بالاتر (استاد) بود. متداول ترین راهبردهای تشویق کردن از لحاظ تعداد نیز راهبردهای ترکیبی دوتایی و کم کاربردترین، راهبردهای ترکیبی نه تایی بودند. جنسیت مخاطب در سه موقعیت بر نوع راهبردهای به کاربرده شده توسط دانشجویان پسر تاثیر داشت؛ در حالی که بر تعداد راهبردهای به کار برده شده توسط دانشجویان پسر و همچنین بر نوع و تعداد راهبردهای به کاربرده شده توسط دانشجویان دختر موثر نبود. بدین ترتیب، پرکاربردترین نوع راهبرد استفاده شده توسط دانشجویان دختر برای مخاطب مرد و زن راهبردهای «ادب ایجابی» و ترکیبی سه تایی بود. پرکاربردترین راهبرد درمیان آزمودنی های پسر در مقابل مخاطب های مرد راهبردهای «ادب ایجابی» و برای مخاطب زن راهبردهای «ادب سلبی» و ترکیبی دوتایی بود.
A Small-Scale Corpus-Based Study for The Varietal Differences in American and British English: Implications for Language Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This small-scale corpus-based study delineates the most common and significant dialectal variations between the two most commonly spoken English varieties: American English (AmE) and British English (BrE). As a result of the corpus analysis, four main areas have emerged as to where dialectal variations take place: pronunciation, vocabulary, grammar, and orthography/punctuation. A total of 26 variations ( f =10 in pronunciation, f =5 in vocabulary, f =6 grammar, and f =5 in orthography/punctuation) was identified by analyzing a variety of sources, including books, articles, online dictionaries, and websites. The significance of the variations in the abovementioned language areas and their implications for language teaching were discussed empirically and pedagogically. Notwithstanding the limitations, the research is expected to contribute to our understanding and awareness of the dialectal variations and assist language learners and teachers with the learning and teaching of these variations pedagogically and systematically since it might serve as a guide or a framework of reference.
آزمون بسندگی سنجش زبان پارسی (آسپا): طراحی و بررسی ساختار، پایایی، و روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
9 - 34
حوزههای تخصصی:
گسترش آموزش زبان فارسی در مؤسسه ها و مراکز دانشگاهی مختلف در ایران و تقاضای فارسی آموزان خارج از ایران برای شرکت در این دوره ها به دلایل گوناگونی، دست اندرکاران امر را بر آن داشت تا شیوه واحدی را برای سنجش میزان دانش زبانی فارسی آموزان ارائه کنند. این امر سبب طراحی آزمون های سامفا و آمفا شد. در این راستا، مرکز زبان فارسی دانشگاه الزهرا هم بنا به اعلام نیازِ یکی از مراکز آموزش زبان فارسی، اقدام به طراحی یک آزمون بسندگی با نام آسپا نمود. مقاله حاضر، به بررسی زوایای مختلف این آزمون و میزان پایایی و روایی آن می پردازد. تعداد فارسی آموزان شرکت کننده در این مطالعه 41 نفر از دانشجویان دوره های آموزش زبان فارسی در شهر مشهد بودند. یافته های این آزمون نشان می دهد که بخش واژگان و دستور از سطح آسانی بیشتر و نوشتن از سطح سختی بالاتری در جامعه آماری موردِ بررسی برخوردار است. لازم به گفتن است که برای سنجش پایایی این آزمون از روش آلفای کرونباخ و به منظور سنجش میزان روایی محتوایی آن از دیدگاه های 20 کارشناس آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان بهره گرفته شد. نتایج این بررسی نمایانگر آن است که این آزمون دارای پایایی و روایی محتوایی مناسبی است. بررسی شاخص روایی محتوایی این آزمون نشان می دهد که مهارت های دستور و نوشتن با کسب 90% دیدگاهِ مساعد کارشناسان، بالاترین میزان و در پرسش های مربوط به مهارت خواندن کمترین روایی محتوایی را دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که آسپا به عنوان آزمون سنجش سطح بسندگی زبان فارسی از پایایی و روایی مطلوبی برخوردار است و می توان از آن برای سنجش مهارت های زبانی فارسی آموزان استفاده کرد.
ارزیابی ادب گوینده و منزلت اجتماعی نابرابر و برابر در محیط دانشگاهی با توجه به متغیر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
9 - 32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی میزان ساختارهای کلامی ادب موردِ استفاده دانشجویان، با توجه به جایگاه اجتماعی مخاطب بر مبنای نظریه لیکاف (Lakoff, 2004) می پردازد. داده های پژوهش، پس از فرستادن پرسش نامه برخط به دانشجویان و بررسی پاسخ های 100 دانشجوی دختر و 100 دانشجوی پسرِ 18 تا 30 ساله گردآوری شدند. سنجش میزان ادب، بر اساس تعداد و نوع ساختار های موردِ استفاده هر یک از دانشجویان در رویارویی با افرادی که در محیط دانشگاهی جایگاه های اجتماعی مختلفی داشتند، انجام گرفت. مخاطب های تعاملات، بر پایه جایگاه اجتماعی خود در دانشگاه به چهار گروه دسته بندی شدند. برای بررسی نقش جایگاه اجتماعی افراد در پاسخ به درخواست در محیط دانشگاهی از آزمون تحلیل واریانس بهره گرفته شد و برای بررسی میزان بهره گیری دختران و پسران از پاسخ های مؤدبانه از آزمون مقایسه ای دو گروه مستقل استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میزان ادب موردِ استفاده دختران و پسران دانشجو تحتِ تأثیر جایگاه اجتماعی مخاطب گفت وگو قرار داشته و با تنزل جایگاه اجتماعی مخاطب، استفاده از ادب نیز در برابر آن ها کاهش می یابد. مقایسه میزان بهره گیری دختران و پسران از ادب نشان داد که دختران و پسران از میزان ادب تقریباً یکسانی در برابر مخاطب ها بهره می گیرند. در تعاملات تک جنسیتی، تفاوت چندانی بین کاربرد میزان ادب در بین دختران و پسران وجود نداشت، ولی هر دو گروه در برخورد با پسران مؤدب تر بودند.