فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
پازند سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
105 - 118
حوزههای تخصصی:
آموزش و آگاهی بخشی عمومی یکی از کارکردهای مهم رسانه ها است. رسانه در تشویق به برخی رفتارها و عادت ها به ویژه در حوزه سلامت نقش مهمی دارد. ازاین رو، در حوزه سلامت و با تاکید بر «پیشگیری»، از انواع رسانه و مخصوصاً تلویزیون برای پخش پیام های سلامت بهره برده می شود. با توجه به تفاوت های فردی و اجتماعی، تاثیرپذیری از پیام ها در افراد متفاوت است و بر همین اساس باید در انتخاب محتوای پیام بسیار دقت شود. طراحی پیام های سلامت حوزه ای میان رشته ای است و از ارتباطات سلامت نشأت می گیرد. رایج ترین الگوهای پیام های سلامت الگوهای سلبی و ایجابی و پیام های یک یا دوطرفه است. دنیاگیری بیماری ویروسی کرونا، بار دیگر اهمیت تولید پیام های حوزه سلامت را برای ارتقا بهداشت عمومی نشان داد. این مقاله به روش تحلیلی – توصیفی پیام های سلامت در رسانه (اعم از تلویزیون و فضای مجازی) را از منظر زبان شناسی در مورد بیماری کرونا در ایران و چند کشور غربی بررسی کرده است. تحلیل پیام های سلامت داخلی نشان می دهد در طراحی پیام به ملاحظات زبان شناختی کمتر توجه شده است.
تأثیر جنسیت نویسنده در به کارگیری کنش های گفتاری در ادبیات کودکان در زبان کردی
منبع:
پازند سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۱
41 - 63
حوزههای تخصصی:
کاربران زبانی برای بیان و انتقال منظور خویش پاره گفتارهایی را تولید می کنند، این پاره گفتارها علاوه بر رساندن معنا و مفهوم، به انجام عملی نیز ختم می شوند که کنش های گفتاری نامیده می شود (یول، ۲۰۱۱: ۴۷). در پژوهش حاضر، سعی بر آن است تا کنش های گفتاری در ادبیات داستانی کودکان در زبان کردی بررسی، انواع کنش های گفتاری سرل (۱۹۶۹) شناسایی و بر اساس فراوانی توزیع آنها دسته بندی و همچنین تأثیر جنسیت نویسنده بر میزان استفاده از کنش های گفتاری سنجیده شود. بدین منظور پیکره ای خام شامل ۲۰ کتاب داستان کودکانه تهیه شد که در مجموع دربردارنده ۱۲۰۳ جمله است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج حاصل از آمار توصیفی نشان می دهد که در مجموع از ۵ نوع کنش گفتاری اظهاری، ترغیبی، عاطفی، تعهدی و اعلامی استفاده شده است. همچنین میزان استفاده از کنش های گفتاری توسط نویسندگان زن و مرد یکسان نیست یعنی نویسندگان زن از کنش های گفتاری اظهاری، عاطفی و اعلامی بیشتر از نویسندگان مرد و در مقابل، نویسندگان مرد از کنش های گفتاری ترغیب و تعهدی بیشتر از زنان استفاده کرده اند. بر اساس نتایج حاصل از آمار استنباطی نیز، تأثیر عامل جنسیت در میزان استفاده از کنش های گفتاری خنثی نیست و تأثیر آن قابل تأیید است. نویسندگان با به کار بردن کنش های گفتاری سعی کرده اند تا خواننده را بیشتر با حوادث و رویداد های داستان ها آشنا سازند، بر این اساس، وجود کنش های گفتاری جهت روشن ساختن منظور و اهداف نویسنده ضروری است.
Synchronous-Asynchronous Blending or Fully Real-Time Course Delivery? Implications for Distance Language Education(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۱, No. ۱, June ۲۰۲۲
157 - 187
حوزههای تخصصی:
Parallel with the global outbreak of Covid-19 disease in 2020 which widely affected the educational milieu, many institutions of higher education shifted to fully online blended and/or synchronous courses and programs. The extent to which each of these modalities (i.e. fully online blended courses versus online real-time ones) may contribute to language learners’ achievement is largely unknown. Previous studies on blended learning (BL) across various disciplines including foreign language teaching have largely focused on courses featuring a combination of face-to-face and online sessions. This quantitative quasi-experimental study presents an attempt to compare the effectiveness of a fully online blended technical English course with a mix of online synchronous sessions and asynchronous interactive content with that of an online real-time course. The language achievement of 25 university level students attending this online blended course was compared with that of students in an online synchronous course. Drawing on independent and paired sample t-test results obtained from two sets of pre and posttests, it was observed that while both groups performed significantly better in the final language achievement test, students in the fully online synchronous course outperformed those in the blended one. The findings speak to the significance of careful design of online blended courses in terms of session and content delivery along with the essence of increasing peer-to-peer and learner-teacher interaction opportunities to improve the effectiveness of these courses for language learners.
Uncovering Domains of Novice Language Teachers’ Professional Decision Making and Pedagogical Reasoning(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۱, No. ۱, June ۲۰۲۲
281 - 312
حوزههای تخصصی:
Decision-making and pedagogical reasoning constitute the foundation of teacher professional practice. This qualitative study was conducted to explore novice Iranian EFL teachers’ professional decision-making and pedagogical reasoning in the three domains of (1) planning and preparation, (2) classroom management, and (3) professional responsibilities during the three phases of pre-active, interactive, and post-active teaching. Data from two sources including scenarios and audio journals revealed five novice teachers’ decisions in each domain and their relevant reasoning. Decisions in the first domain were discovered to embody teachers’ choices about materials, teaching methods, and assessment. In the second domain, teachers’ decisions were focused on management, flexibility, and accountability. In the third domain, their decisions were aimed at professional interaction and professional development. Moreover, a new decision domain, ‘dispositions’, was discovered, which comprised novice teachers’ choice of ethical conduct, care, and accountability. This led to the introduction of a new phase of teaching, beyond-active, which greatly influenced all other decision domains and teaching phases. Additionally, novice teachers’ pedagogical reasoning was uncovered to stem from their knowledge, skills, and personality attributes. These findings suggest that knowledge about teachers’ decisions and underlying reasoning provides insights into the scope of their professional knowledge and practice.
The Comparative Effects of Neurofeedback Training (NFT) and English Instruction through the Total Physical Response (TPR) Method on the Attention of Young Learners with Attention Deficit Hyperactivity Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Attention plays a vital role in education. Children who have attention deficit hyperactivity disorder (ADHD) suffer from impairing levels of inattention. ADHD is a relatively common childhood disorder (Scahill & Schwab-Stone, 2000), which, if left untreated, results in adverse consequences (American Psychiatric Association, 2013). This necessitates employing attention-training methods, such as neurofeedback training (NFT). But although conventional, NFT is expensive and time-consuming; therefore, the need for finding other methods is felt. The total physical response (TPR) method can provide a suitable venue for teaching young learners with ADHD (Nunan, 2011). Hence, this study was conducted to investigate the comparative effects of NFT and TPR on ADHD young learners’ attention. To do so, 16 students with ADHD were selected from a school in Shahryar. They were randomly assigned to NFT and TPR groups, receiving these treatments for twenty sessions, respectively. The Integrated Visual and Auditory Continuous Performance Test (IVA+Plus) was used as the pre- and post-test to measure full, auditory, and visual attention. To answer the research questions investigating the comparative effects of NFT and TPR on ADHD young learners’ attention, non-parametric one-way Analysis of Covariance (ANCOVA) was conducted. Moreover, the Wilcoxon Signed Rank test was used to explore within-group differences. The results indicated significant improvements for both groups. Nevertheless, NFT was found to be more effective regarding full and auditory attention. Concerning visual attention, both treatments were similarly effective. The findings suggest both treatments can improve participants’ attention. The study has implications for education by shedding light on attention-training methods.
زبان معیار و شاخص های آن در نوشته های تحقیقی محمدعلی اسلامی نُدوشن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
383 - 408
حوزههای تخصصی:
زبان معیار یکی از گونه های نوشتن در محافل علمی و دانشگاهی است که مهم ترین هدفش انتقال صحیح و سریع و دقیقِ مفاهیم به مخاطب است. از دهه چهل به بعد در میان پژوهشگران مباحث درباره تعریف زبان معیار و مصادیق آن مطرح شده که تا به امروز ادامه داشته است. اگرچه وحدتی درباره چیستی و چگونگی زبان معیار وجود نداشته، اما می توان گفت که این گونه زبانی به واسطه آثار مکتوب علمی ادیبان برجسته معاصر در کتاب ها و نشریه ها تثبیت یافته است. هدف از نگارش این مقاله آن است که تعریف مشخصی از زبان معیار و همچنین مصادیق آن ارائه شود و براساس آن، نوشته های علمی یکی از نویسندگان مطرح و پرکار معاصر یعنی محمدعلی اسلامی ندوشن سنجیده شود. مرور نتایج پژوهش نشان می دهد که اسلامی ندوشن ضمن الگوپذیری از گویندگان سرآمد زبان فارسی همچون سعدی و فاصله گیری از عناصر ادبی و دوری گزینی از خطاهای زبانی، به رعایت ساده نویسی و کوتاه نویسی در نوشته های خود نظر داشته و در این چارچوب مشخص، توانمندی های فردی و انعطاف پذیری های سبکی خود را نمایان ساخته است. وی در طی بیش از شصت سال نویسندگی خود، نثری مبتنی بر کارکرد طبیعی زبان به یادگار گذاشته است که عوام با آن ارتباط برقرار کرده و خواص آن را پسندیده اند.
تأثیر دوزبانگی و جنسیت بر استفاده از استراتژی های شنیدار و درک شنیداری زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گوش دادن در ارتباطات روزانه و فرآیند آموزشی از اهمیت بسزایی برخوردار است. داشتن تسلط خوب به زبان دوم (L2) برای برقراری ارتباط موفق در زبان دوم ضروری است. علیرغم اهمیت آن، در فراگیری زبان دوم، تحقیق، تدریس و ارزیابی مورد توجه کمی قرار گرفته است. هدف ازاین مطالعه مقایسه عملکرد زبان آموزان دو زبانه و تک زبانه بین دو جنس از نظر درک شنیداری و استفاده از استراتژی های شنیداری است. علاوه بر این، مطالعه حاضر به بررسی ارتباط بین استراتژی های شنیداری و درک شنیداری زبان آموزان می پردازد. برای تحقق این منظور، 112 فراگیر تک زبانه (67 پسر و 45 دختر) و 120 فراگیر زبان های خارجی دو زبانه (61 پسر و 59 دختر) برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند و پس از پر کردن پرسشنامه استراتژی های شنیداری، در آزمون درک مطلب شنیداری شرکت کردند. نتایج تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه و آزمون درک مطلب با استفاده از آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) و همبستگی پیرسون نشان داد که تفاوت معناداری بین فراگیران زبان تک زبانه و دوزبانه، به نفع گروه دوم، از نظر درک شنیداری و استراتژی های شنیداری وجود دارد. همچنین یافته ها حاکی از این بود که تأثیر جنسیت بر درک شنیداری واستفاده از استراتژی های شنیداری معنی دار نبود. در نهایت، همبستگی مثبت معناداری بین درک شنیداری و استفاده از استراتژی های شنیداری مشاهده شد. مطالعه ی فوق در بردارنده ی مفاهیم اساسی برای طراحان برنامه های درسی و تهیه کنندگان مواد درسی می باشد.
تحلیل ترکیب های برون مرکزِ بهووریهی وهمپایه در لکی الشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه ترکیب یکی از فرایندهای اصلی واژه سازی در همه زبان های جهان است و همواره مورد توجّه پژوهشگران حوزه صرف بوده؛ امّا هنوز یکی از بحث برانگیزترین حوزه ها در توصیف زبانی است. تاکنون تقسیم بندی های متعدّدی برای واژه های مرکّب ارائه شده است که یکی از رایج ترین انواع آن ها واژه های مرکّب برون مرکز است. در زبان لکی که یکی از زبان های متعلّق به شاخه غربی - شمالیِ زبان های ایرانی است، ترکیب از مهم ترین فرایند های واژه سازی به شمار می آید و بخش عمده ای از ترکیب های این زبان از نوع برون مرکز هستند. هدف پژوهش حاضر این است که دو نوع از ساخت های برون مرکز در زبان لکی گویش الشتری را براساس طبقه بندی بائر (2017) شناسایی و تحلیل نماید. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که ترکیب برون مرکز بهووریهی در این گویش دارای پنج ساختار متفاوت است: (1) صفت + اسم؛ (2) اسم + صفت؛ (3) اسم + اسم؛ (4) کمیت نما + اسم؛ (5) اسم + حرف اضافه + اسم. ترکیب برون مرکز هم پایه نیز به دو دسته کلّی حفظ کننده طبقه و تغییردهنده طبقه تقسیم می شود که اولی به صورت (اسم + اسم) و دومی به صورت (فعل + فعل) یا (گروه اسمی + گروه اسمی) ظاهر می شود. تحلیل معنایی داده ها همچنین نشان دهنده نقش بدن م ندی، مجاز، استعاره، شاخص های فرهنگی و سبک زندگی گویشوران الشتری بر ساخت ترکیب های برون مرکز در زبان آن هاست.
رابطه بین برو ن گرایی/درون گرایی، وابستگی به زمینه/استقلال از زمینه و تمایل فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی برای برقراری ارتباط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه، بررسی تمایل فراگیران به برقراری ارتباط، ارتباط احتمالی بین سبک های شناختی و تیپ های شخصیتی آنها است . برای انجام این تحقیق، 198 دانشجوی زبان انگلیسی (131 زن و 67 مرد) در مطالعه شرکت کردند . ابتدا، از طریق پرسش نامه تیپ شخصیت آیزنک، فرم بزرگسالان (EPQ)، ویژگی های شخصیتی شرکت کنندگان (درون گرایی/ برون گرایی) تعیین شد. در مرحله دوم، شیوه های شناختی مختلف شرکت کنندگان (وابستگی به زمینه و استقلال از زمینه) از طریق آزمون اشکال درهم تنیده گروهی تعیین شد. پس از تکمیل پرسش نامه های مربوطه، شرکت کنندگان به فراگیران درون گرا، فراگیران برونگرا، فراگیران وابسته به زمینه و فراگیران مستقل از زمینه تقسیم شدند و سپس از پرسش نامه (WTC) برای تعیین تمایل فراگیران به برقراری ارتباط استفاده شد. از طریق همبستگی دو رشته ای نقطه ای و همبستگی پیرسون داده ها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده، یک رابطه معنادار بین سبک های شناختی و تمایل به برقراری ارتباط را نشان داد. مقایسه افراد وابسته به زمینه و مستقل از زمینه نشان داد که تمایل به برقراری ارتباط، در بین فراگیران وابسته به زمینه بالاتر بود. فراگیران برون گرا به طور قابل ملاحظه ای از وابستگی به زمینه بیشتری برخورداربودند و تمایل بیشتری به برقراری ارتباط در مقایسه با فراگیران درون گرا داشتند. مطالعه به اهمیت آگاه سازی فراگیران با سبک های شناختی و تیپ های شخصیتی آنها و توجه بیشتر به این متغیرها برای ارتقاء مهارت های زبانی به طور کلی و رابطه احتمالی این عوامل با افزایش تمایل به برقرای ارتباط در زبان خارجی به طور اخص اشاره دارد.
جنس دستوری در زبان خُلُصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی ویژگی جنس دستوری در خُلُصی می پردازد. این زبان از خانواده زبان های هند و آریایی است که در روستاهای «خُلوص» و «گُتاو» در استان هرمزگان بدان تکلم می شود. خُلُصی این ویژگی دستوری به ارث رسیده از زبان سندی را از دیرباز تاکنون حفظ کرده است. داده های این تحقیق با ضبط گفتار گویشوران بومی جمع آوری شده است. پس از تحلیل داده ها با توجه به رویکرد کوربت (1991)، شیوه تشخیص جنس دستوری در واژه های مشتق، مرکب و وام واژه ها تعیین شده است. یافته ها حاکی از آن است که جنس دستوری در خُلُصی در افعال و وابسته های اسمی مانند صفات (ساخت وصفی و صفت برتر)، ساخت ملکی، حروف تعریف (معرفه و نکره) و اعداد مشاهده می شود. محدودیت هایی بر مطابقه میان اسم و وابسته های آن از نظر جنس دستوری اعمال می شوند. جنسیت در افعال، تنها در صورت گذشته و مفرد مشاهده می شود و فعل ربطی «شدن» در زمان گذشته و به شکل مفرد دارای تمایز جنس دستوری مذکر و مؤنث است. در بیش تر وابسته های اسمی تنها شکل مفرد اسم تمایز جنس دستوری دارد و هسته اسمی به صورت جمع فاقد جنس دستوری است.
مطالعه واج شناختی گونه سربازی از گونه های زبان بلوچی مکرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان ها در اثر تحولات تاریخی و پراکندگی های جغرافیایی دارای گوناگونی های گویشی و لهجه ای می شوند که مطالعه زبان شناختی آن ها از نیازهای دانش امروزی بشر می باشد. بلوچی مکرانی که از زبان های ایرانی غربی است در جنوب سیستان و بلوچستان و شرق هرمزگان صحبت می شود. هدف این تحقیق بررسی توصیفی-تحلیلی مشخصه های تولیدی-آکوستیکی دستگاه واجی گویش بلوچی سربازی در دستور زایشی و تعیین هویت آن ها به کمک الگوی استخراج واج برکوئست (2006) می باشد. انگاره منبع/ صافی جهت برخی توضیحات علمی استفاده شده است. داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی، از 40 فرد بی سواد 30 تا 80 ساله از دهکده های گرک، مچان و بندیگان در حومه سرباز سیستان و بلوچستان گردآوری شده اند. داده ها با فرمت WAV ضبط و توسط Praat و Excel تحلیل و با الفبای IPA آوا نویسی شدند. یافته ها نشان می دهند: 1. این گویش دارای 21 همخوان شامل صداهای انسدادی، سایشی، انسایشی، خیشومی، لرزشی، کناری و غلت، 6 واکه ساده و 2 واکه مرکب است. 2. در میان همخوان های انسدادی دو همخوان برگشتی یافت می شود. 3. نمودار کیفیت واکه های به دست آمده تفاوت هایی را با نمودار واکه های IPA، از جمله پیشین شدگی [u] و نشانه هایی از خنثی شدگی تمایز واجی بین [i] و [e] و بین [u] و [o] نشان می دهد. 4. کشش واکه ای در این گویش بر خلاف دیگر گویش های بلوچی نقش واجی را از دست داده است. این یافته ها از اقتصادی ترشدن دستگاه واجی سربازی و قرارگرفتن آن در سیر تحولات واکه ای خبر می دهد.
بررسی حرکت فراگیر پرسش واژه در کردی سنندجی: بر اساس رویکرد ادغام موازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی حرکت فراگیر پرسش واژه در ساخت هم پایگی در کردی سنندجی، با استفاده از رویکرد سیتکو (2005) بر مبنای ادغام موازی در ساختار اشراف چندگانه می پردازد. در بررسی داده های گونه کردی سنندجی، شواهد حاکی از آن است که پرسش واژه های موضوعی که حاوی اطلاعات ضروری هستند و در جایگاه های موضوع به عنوان متمم فعل قرار گرفته اند، رفتار ابقایی دارند و بدون حرکت به گستره دامنه خود، در جای اصلی باقی می مانند؛ در این حالت حرکت فراگیر نمی تواند پرسش واژه منفرد در جایگاه مفعولی را تحت تأثیر قرار دهد. در کردی سنندجی، پرسش واژه ها در شرایطی که بین دو بند هم پایه به اشتراک گذاشته شده باشند، می توانند به حاشیه چپ ساخت هم پایه، پیشایند سازی شوند. از طرفی، داده هایی که بندهای شامل آن، خوانش تک جفتی دارند نیز نمی توانند فرض مطلق پرسش واژه در جای اصلی در کردی سنندجی را خدشه دار سازند؛ زیرا در این حالت حرکت پرسش واژه اختیاری است و از این نظر نیز نمی توان ادعا کرد که پرسش واژه ها در کردی سنندجی رفتار آمیخته ای را از خود نشان می دهند. همچنین در داده هایی حرکت فراگیر پرسش واژه از تأثیر تطبیقی تأثر می پذیرد و خلأ موجود در ساخت هم پایه با آن منطبق است. داده ها نشان می دهند که حرکت پرسش واژه افزوده ای در کردی سنندجی به حاشیه چپ، محصول مبتدا شدگی و کانونی سازی است. همچنین، عبارت پیشایند سازی شده، در جایگاه مشخص گر در داخل فرافکن گروه کانون فرود می آید و حرکت پرسش واژه افزوده ای در ساخت هم پایگی، در این گونه زبانی، اختیاری است و در صورت منطقی انجام می پذیرد.
تأثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و ارتباطی بر تنوعات نحوی و واژگانی زبان هورامی (گویش پاوه) از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی تنوع گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
65 - 82
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، تنوعات نحوی و واژگانی زبان کردی هورامی (گویش پاوه) از منظر زبان شناسی اجتماعی تنوع گرا را مورد بررسی قرارداده است. بدین منظور، پس از بررسی مطالعات انجام شده تاکنون، چهار مؤلفه عوامل فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی و ارتباطی به عنوان متغیرهای اثرگذار بر تنوعات نحوی و واژگانی شناسایی شدند و پرسش نامه ای برای آن ها تدوین و در بین گویشوران توزیع شد. داده های حاصل از این پرسش نامه ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان داد که مؤلفه ها به طور معناداری در ساخت عوامل اثرگذار بر تنوعات واژگانی و نحوی نقش ایفا می کنند. در پایان به منظور رتبه بندی مؤلفه های اثرگذار بر تنوعات واژگانی و نحوی از آزمون فریدمن استفاده شد. براساس نتایج آزمون فریدمن مشخص شد که به ترتیب مؤلفه عوامل اجتماعی با میانگین رتبه 37/3، عوامل خانوادگی با میانگین رتبه 16/3 و مؤلفه عوامل ارتباطی با میانگین رتبه 46/2 به عنوان مهم ترین مؤلفه ها در عوامل اثرگذار بر تنوعات واژگانی و نحوی نقش ایفا می کنند.
نقش اصول گرایس در تعبیر فیلم فروشنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصول همکاری گرایس درمورد چگونگی کاربرد زبان در میان انسان ها و بر این اصل استوار است که سخنگویان باید سهم خود را در مکالمه براساس هدف موردنظر به درستی ایفا کنند. گرایس (1975) در این باره چهار اصل کمیت، کیفیت، ارتباط و شیوه را معرفی کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارکرد اصول گرایس در کیفیت تعبیر متن از سوی مخاطب، بررسی میزان اختلال در تعبیر متن درصورت تخطی از اصول گرایس و بررسی میزان تخطی از اصول گرایس توسط زنان و مردان در فیلم فروشنده انجام شده است. این پژوهش بر مبنای نظریه اصول گرایس و در چارچوب رویکرد ادراکی، و به صورت توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، منتخبی از دیالوگ های فیلم فروشنده به عنوان داده مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد در فیلم فروشنده، هیچ یک از اصول گرایس به طور کامل رعایت نشده اند و این مسئله در کیفیت تعبیر متن از سوی مخاطب تأثیرگذار بوده است؛ امّا تعبیر متن با اختلال مواجه نشده و مخاطب به تعبیری از فیلم رسیده است. همچنین نتایج نشان می دهند که مردان و زنان در پاسخ به جنس موافق یا مخالف، به میزان متفاوتی از هر یک از اصول گرایس تخطی می کنند.
تحلیل مفهوم «زندگی« از نگاه اجتماعی-شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دو روش پیکره ای و پرسش نامه ای به تحلیل مفهوم «زندگی» در زبان فارسی پرداخته است. بدین منظور، فراوانی نگاشت های تأثیرگزار بر مفهوم سازی «زندگی» در 120 جمله ی شاهد پایگاه داده های زبان فارسی بررسی شد. مشخص شد که در پیکره های زبان فارسی حوزه ی مبدأ «مکان» بیش تر از حوزه های مبدأ دیگر در مفهوم سازی «زندگی» نقش دارد. در تحلیل پرسش نامه-مدار، پرسش نامه ای با 11 جمله ی استعاره-محور و گرایش-محور (گرایش فکری) به 120 نفر نمونه ی تصادفی ارائه شد. افراد نمونه به 6 گروه زنان زیر 20 سال، مردان زیر 20 سال، زنان بین 25 تا 35 سال، مردان بین 25 تا 35 سال، زنان بالای 50 سال و مردان بالای 50 سال تقسیم می شدند. جمله های پرسش نامه، خبری و با ضمیر متکلم وحده طراحی شدند. گزینه های انتخابی پرسش نامه 5 مورد و به صورت طیفی از «بسیار موافقم» تا «بسیار مخالفم» انتخاب شدند. در این مطالعه مشخص گردید که سنین و جنسیت های مختلف جامعه ی فارسی زبان در تعریف مفهوم «زندگی» با یکدیگر اختلاف نظر دارند. در پایان، نگاشت های استعاری مفاهیم «زندگی» به دو روش پیکره بنیاد و پرسش نامه بنیاد با یکدیگر مقایسه گردید و این نتیجه حاصل شد که جامعه ی فارسی زبان تا حد زیادی با پربسامدترین نگاشت های پیکره بنیاد مفهوم «زندگی» موافق است.
زمینه های پیدایش ترجمه جعلی و شبه ترجمه در فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
207 - 232
حوزههای تخصصی:
جستار پیش رو بر آن است تا با واکاوی ترجمه های جعلی و شبه ترجمه های معاصر، مهم ترین دلایل پیدایش این آثار را در زبان فارسی روشن کند. پیدایش این گونه آثار نه به شکل تألیف، بلکه با نقاب ترجمه در زبان فارسی، ما را بر آن داشت تا با روش اسنادی، این متن ها را با توجه به عامل برون متنی بافت و با رویکرد توصیفی و مقصد-محورِ توری (Toury, 1995) بررسی کنیم. بررسی چرایی عرضه این آثار نشان می دهد گذر از سد ممیزی و تیغ سانسور در زمانه های مختلف به ویژه پیش از انقلاب، از جمله مهم ترین دلایل پیدایش این آثار بوده است. چراکه معمولاً آستانه تحمل حکومت ها در انتشار دیدگاه های ناهمخوان و نقدهای تند یا انتشار مطالبی برای برانگیختن مخاطب به انجام کنش سیاسی، به ویژه اگر در پیوند با فرهنگ و جغرافیایی دیگر و برای مخاطبی دیگر باشد -و از رهگذر ترجمه به فرهنگ مقصد راه یابد - بالاتر است. همچنین، عامل مؤثر دیگر در پدید آمدن ترجمه های جعلی و شبه ترجمه جایگاه کانونی ترجمه در نظام ادبی فارسی در دوره معاصر و به دنبال آن جذب مخاطب بیشتر و در نتیجه کسب درآمد اقتصادی بالاتر بوده است. از دیگر دلایل خلق این آثار آفرینش، شخصیت (پرسوناژ) جایگزین برای نویسنده، ستایش یا بدگویی از چهره ها و گروه های سیاسی، تغییر اسلوب در نویسندگی یا سرایش شعر، بیم از ناکامی در مسیر فعالیت ادبی و محدودیت در شخصیت پردازی در برخی گونه های ادبی فارسی را می توان نام برد.
اشراف چندگانه در ساختار کافت در زبان های فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ساختار کافت در دو زبان ایرانی پیش از اسلام؛ زبان فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی با استفاده از رویکرد ادغام متقارن و اشراف چندگانه تحلیل و بررسی می شود. بدین منظور، نخست ساختار کافت و ویژگی های آن معرفی می شود و سپس به بررسی کافت در زبان فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی بر اساس رویکرد چیتکو (ب 2011 و 2012) پرداخته می شود. بر اساس این پژوهش، بررسی نمونه های زبانی جمع آوری شده از زبان فارسی باستان که دارای ساختار کافت هستند، نشان می دهد که نوع حذف ساختاری مشاهده شده در این زبان با تعریف کافت متفاوت است. در ساختار کافت وجود دو هم پایه در جمله لازم است اما در نمونه های زبانی یافت شده از فارسی باستان، شاهد وجود یک جمله هستیم که در آن قلب نحوی مشاهده می شود به گونه ای که ساختاری که حذف سازه در داخل آن انجام شده است، خود یک سازه واحد (گروه اسمی مفعول) است. بررسی نمونه های زبانی از فارسی میانه زردشتی که دارای ساختار کافت هستند، نشان دهنده این است که یکسان بودن زمان، جهت، نمود فعل و همچنین فعل واژگانی در همپایه ها در ساختار کافت و عدم امکان وجود ارزش های مختلف برای این مشخصه ها در هم پایه ها می تواند دلیلی بر ادغام متقارن هسته زمان، هسته نمود، هسته فعلی کوچک و هسته فعل واژگانی و اشتراک آن ها بین هم پایه ها در ساختار کافت در زبان فارسی میانه باشد.
EFL Learners’ Attitudes toward Peer and Self-Assessment of Descriptive Type of Writing: An Exploratory Sequential Mixed-Methods Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigated the attitudes of Iranian female and male elementary English as a foreign language (EFL) learners toward peer and self-assessment of descriptive writing. It also attempted to find any gender-specific differences in their attitudes toward peer and self-assessment of descriptive writing. In so doing, the study relied on exploratory sequential mixed-methods procedures including qualitative and quantitative phases. The first group of participants was 40 EFL teachers (20 males and 20 females). The second group of participants was 50 individuals (25 males and 25 females) who took part in a five-session descriptive writing course, participated in interviews, and filled out the questionnaires. The content of the course was a combination of Bartlett's (2015) peer and self-assessment methods and Spencer's (2005) models of assessing composition. In the qualitative phase, a thematic analysis of the interviews, known as the constant comparative method of analysis, helped to extract four main themes shaping the participants’ attitudes, namely ‘Cooperation’, ‘Knowledge’, ‘Motivation’, and ‘Practice’. In the quantitative phase, exploratory factor analysis and a one-way MANOVA test were carried out to examine any gender-specific impacts on the learners’ attitudes toward peer and self-assessment of descriptive writing. Finally, the results of the study implied that the participants had positive attitudes towards the descriptive writing course, although females were more positive than males. This study has some educational implications for those involved in peer and self-assessment.
خطاهای زبانی دانش آموزان در کاربرد گروه اسمی انگلیسی از منظر روان شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
189 - 209
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تأثیر واژگان زبان فارسی بر فرایند تولید گروه اسمی انگلیسی درگفتار دانش آموزان از منظر روان شناسی زبان مطالعه شده است. داده ها (خطاهای زبانی) از گفتار دانش آموزان دوم انسانی دوره متوسطه در کلاس های درس انگلیسی جمع آوری شده است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. نخست، 221 خطای زبانی مرتبط با گروه اسمی انگلیسی از میان داده ها استخراج گردید و در شش گروه دسته بندی شد. سپس، خطاهای زبانی طبق اصول و فرضیه های مطرح در سطوح انتزاعی تولید گفتار تحلیل شدند. وجود ویژگی های نحوی ساختواژی زبان فارسی در پاره گفتارهای انگلیسی دانش آموزان، نشان دهنده آن است که واژگان زبان فارسی در سطوح انتزاعی تولید پاره گفتارها فعال بوده و انتخاب شده اند، زیرا پردازش ویژگی های دستوری از پیامدهای انتخاب واژگانی است. همچنین طبق فرضیات انگاره های مرتبط با فعال سازی بازنمایی واحدهای واجی، مشخص گردید که جریان فعال سازی به راه افتاده از سطح مفهومی با فعال کردن مدخل های انتزاعی زبان فارسی به سطح واجی در تولیدات زبانی نیز گسترش یافته است. بنابراین، روساخت پاره گفتارهای تولیدی انگلیسی براساس نظام زبان فارسی شکل گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که زبان فارسی تا آخرین مرحله سطوح انتزاعی تولید پاره گفتارها (سطح واجی) حضور داشته است و معادل انگلیسی واژه های روساخت، قبل از تولید فیزیکی پاره گفتارها از واژگان زبان انگلیسی برگزیده شده و نمود آوایی پیدا کرده اند. نتایج پژوهش حاضر با پیشنهاد انگاره تداعی کلمات مطابقت دارد که بر اساس آن واژه های زبان دوم زبان آموزان در اوایل دوره یادگیری آن زبان، از طریق واژه های زبان اول به سطح مفهومی دسترسی دارند.
تعبیر مکانی محورهای چپ- راست و جلو- پشت در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
31-56
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تعبیرهای مکانی محورهای چپ راست و جلو پشت زبان فارسی در چارچوب لوینسون و دنزیگر می پردازد. در سطح افقی سه چارچوب ارجاع اصلی وجود دارند که از میان آنها چارچوب مطلق در فارسی کاربرد روزمره ندارد، اما دو مورد دیگر، یعنی چارچوب های ارجاع نسبی و ذاتی، به صورت بالقوه می توانند تعبیر هر دو محور اصلی سطح افقی باشند. برای اخذ داده های واقعی از گویشوران بومی از بازی «توپ و صندلی» استفاده شده است. تحلیل داده ها نشان می دهد تمام مواردی که توصیف گوینده از یک عکس برای شنونده ایجاد سوءتفاهم کرده بود، مربوط به این امر بوده اند که منظور گوینده نسبی بوده، اما شنونده از توصیف برداشت ذاتی داشته است. در خصوص محور چپ راست، وقتی گوینده «]از نگاه[ ما» را حشو دانسته و آن را از جمله کاهش داده، و از عباراتی چون «چپ/راست صندلی» استفاده کرده، احتمال ایجاد سوءتفاهم برای شنونده وجود داشته، اما هنگامی که از آن حتی در حالت کاهش یافته «چپ/راست ما» استفاده کرده، شنونده به خوبی متوجه به کار رفتن چارچوب نسبی شده است. براساس داده های پژوهش، در زبان فارسی کاربرد غالب «چپ» و «راست» نسبی است و تنها در شرایط خاص از این محور به صورت ذاتی استفاده می شود. در خصوص کاربرد «جلو» و «پشت» هم با اختلاف اندکی چارچوب نسبی بر ذاتی غلبه داشته است.