فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۵۲۱ تا ۸٬۵۴۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
قلم ۱۳۸۵ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
ترجمه متون مطبوعاتی (فرانسه به فارسی و بالعکس) یکی از واحدهای تخصصی دانشجویان زبان فرانسه در دانشگاه های ایران است. با توجه به اینکه روزنامه نگاران برای نگارش این نوع متون اغلب از واژگان، عبارات و ساختارهای خاص خود استفاده می کنند و جوانان دانشجو معمولا آشنایی کامل با آنها در زبان خارجی ندارند، لذا در ترجمه آن با مشکلاتی مواجه می شوند. مقاله حاضر به بررسی اجمالی این مشکلات از دیدگاه فردی می پردازد که سالهای متمادی این واحدها را در دانشگاه های مختلف برای گروه های بسیاری تدریس کرده است. هم چنین، نویسنده مقاله، بعنوان مدرسی که از نزدیک با جنبه های گوناگون مشکلات دانشجویان آشناست، پیشنهاداتی را در زمینه های مورد نظر ارایه می دهد.
رابطه قوم مداری زبانی و جمع گرایی با کاربرد زبان فارسی در محیط های آموزشی یک منطقه ترک زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان عوامل متعددی که ممکن ست با کاربرد یک زبان دوم مرتبط باشند، بررسی رابطه دو عامل اجتماعی فرهنگی قوم مداری زبانی و جمع گرایی با کاربرد زبان فارسی در میان دانش آموزان ترک زبان منطقه مغان، موضوع این پژوهش است. جامعه آماری این تحقیق تمام دانش آموزان شاغل به تحصیل در منطقه مغان اعم از شهری و روستایی و دختر و پسر هستند که در سال تحصیلی 83-82 به تحصیل مشغول بوده اند. انتخاب یکصد و بیست نفر آزمودنی این تحقیق به صورت نیمه تصادفی صورت گرفته است و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است و اطلاعات بدست آمده از طریق آن، توصیف و تحلیل شده اند. این تحقیق نشان داد که جامعه دانش آموزان منطقه، اساسا جامعه ای جمع گراست و این خصوصیت یکی از موانع کاربرد زبان فارسی به شمار می رود. از سوی دیگر، علاقه به قومیت و زبان مادری یکی از ویژگی های دانش آموزان منطقه است. اما این ویژگی بر خلاف تصور، رابط مثبتی با میزان کاربرد زبان فارسی به عنوان زبان دوم دارد.
پیشینة درمانگری در سنّت هند و اروپایی، ژرمنی و ایرانی بر اساس شواهد زبان شناختی و اساطیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تاریخچة درمانگری در طب هند و اروپایی، ژرمنی و ایرانی بر اساس شواهد زبان شناختی و اساطیری می پردازد. آدالبرت کوهن دانشمند آلمانی دربارة طب سنتی ژرمنی و بر اساس کتاب مرزه برگ ژرمنی و مقایسة آن با هندی ودایی (آتهاروودا) دربارة به کارگیری طلسم برای مداوای بسیاری از بیماریها مقالة مفصلی عرضه کرد. او بیشتر بیماریهای مداوا شده با طلسم و جادو را بیماریهای حیوانات می دانست. ضمناً پی برد که آنها تعداد بیماریها را به صورت ارقامی با یکان و دهگان یکسان می شماردند؛ مثلاً 55، 77، 99 و ... همچنین علت بیماریها را حلول روح شر در بدن شخص بیمار می پنداشتند. سه دانشمند دربارة طب هند و اروپایی مقاله نوشته اند: بنونیست، یان پوول و دومزیل.
طبق نظریة بنونیست بر اساس شواهد زبان شناختی در دورانی بسیار قدیم هند و اروپاییان دارای مهارتهایی برای درمان بیماریها بودند و این سنت درمانگری برای شخصِ درمانگر، توانایی به همراه می آورد. پوول اعتقاد دارد طب هند و اروپایی بیشتر یک پدیدة اجتماعی، دینی و اسطوره ای بوده تا یک واقعة علمی و برای بازسازی آن دوران از اساطیر ودایی بهره می جوید. رسالة دومزیل بر اساس خویشکاریهای سه گانة سنت هند و اروپایی است. دربارة طب در ایران باستان در ادبیات پهلوی و سنت فلسفی - اخلاقی ایرانی به طور مشروح صحبت شده است. در ایران باستان، سلامت در نتیجة اعتدال امزاج چهارگانه در بدن و بیماری بر اثر به هم خوردن این اعتدال به وجود می آید. در اوستا سه نوع راه درمان عرضه شده است: 1- با کارد ، 2- با گیاهان دارویی و 3- با کلام جادویی (مانتره).
در زادسپرم و بندهشن نیز به طور مفصل دربارة سلامت مزدیسنان و چگونگی تأیید پزشک برای درمانگری بحث شده است. همچنین آناتومی بدن در این آثار تشریح می شود.
مطالعه تطبیقی ترجمه های انگلیسی سوره حمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله مطالعه و بررسی تطبیقی شصت و سه ترجمه انگلیسی سوره حمد قرآن مجید است. این نوشتار بر آن است تا نشان دهد که مترجمان انگلیسی این سوره‘ چگونه مشکل تعادل واژگانی را به عنوان جزئی از تعادل ترجمه ای حل کرده اند. بررسی موردی ترجمه های انگلیسی سوره حمد‘ بیانگر این واقعیت است که معادل یابی واژگانی در ترجمه متون مذهبی‘ به علت تفاوت های فرهنگی زبان مبدا و مقصد‘ از پیچیدگی های خاصی برخوردار است. نتایج این تحقیق کاربردی نشان می دهد که مترجمان این سوره‘ بر اساس مبانی نظری ترجمه‘ راهکارهای خاصی را برای نیل به تعادل واژگی برگزیده اند. بنابراین تبیین این راهکارها‘ با ذکر نمونه و مثال‘ می تواند راهگشا و الگویی عینی برای مترجمان متون مذهبی باشد
آفرینش اثر ادبی از دیدگاه پروست و بارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسندگان، منتقدان ادبی و حتی خوانندگان تعاریف بسیاری از چگونگی پیدایش یک اثر ادبی ارائه داده اند. بحث ها و پرسش ها درباره این که یک اثر تا چه اندازه می تواند زاییده روح، عوالم درونی، غریزه، استعداد، عقل و الهامات نویسنده باشد، همچنان ادامه دارند. این مقاله نیز بر آنست تا به بررسی و مطالعه درباره آفرینش ادبی، از دیدگاه دو نویسنده صاحب نام اوایل قرن بیستم، مارسل پروست و موریس بارس، بپردازد. الگوبرداری از آثار اهل ادب، به عنوان عامل باروری روح یک نویسنده، توجه به قدرت های درونی و بهره وری از ژرفای درون و وجود نویسنده و زندگی اش، و سرانجام، جاودانه سازی عقاید و نام نویسنده با یک اثر، از جمله نکاتی اند که به نظر پروست و بارس، در آفرینش ادبی مطرح می شوند.
بررسی ساختار تقابل رستم و اسفندیار در شاهنامه بر اساس نظریه تقابل لوی استروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان شورانگیز رستم و اسفندیار با قابلیت های شگفت انگیزش در جذب مخاطبان متعدد‘ با علایق و سلایق گوناگون بی تردید از عالی ترین داستان های شاهنامه محسوب می شود. با این حال‘ این داستان و داستان های مشابه‘ با وجود ارزش والای ادبی شان‘ کمتر در چارچوبی نظری‘ برگرفته از علوم جدید‘ مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. با مطالعه عمیق و دقیق متن‘ ساختاری (Structure) منسجم به مانند تار و پودی در هم تنیده در پس پشت داستان نمایان می شود. تشخیص این ساختار‘ بی شک از گذر تحلیلی متکی بر نظریات ساختار باوران (Structuralistes) از جمله نظریه تقابل دوگانه لوی استروس امکان پذیر است. بر اساس نظریه اخیر دو کارکرد اصلی برای متن می توان قایل شد که برقرینه های درونی و بیرونی دو شخصیت اصلی داستان‘ یعنی رستم و اسفندیار متکی است. کارکرد اول که بیشتر مربوط به گزارندگان داستان و طرفداران دو جبهه است‘ و همچنین بر قرینه های بیرونی محیط دو پهلوان متکی است به کارکرد فکری تعبیر شده و به اندیشه هایی که در پس این تقابل وجود دارد می پردازد. کارکرد دوم که به قرینه های درونی دو پهلوان باز می گردد‘ به کارکرد حماسی داستان تعبیر شده است. با بررسی قراین موجود در داستان و در چارچوب این دو کارکرد‘ متوجه می شویم که دلیل رخ دادن تراژدی مرگ اسفندیار به عوامل درونی محرک این دو پهلوان در رویارویی با یکدیگر برمی گردد و نه عوامل بیرونی از جمله گشتاسب و جاماسپ.
نیل به بهشت درون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از متفکران و نویسندگان رمانتیک – به رغم حساسیت بسیار و آگاهی وافی از فساد و تباهی دنیا – امیدشان را برای بازیابی بهشت از دست رفته از دست ندادند. همان بهشتی که آدمیان با هبوط آدم در مضامین مذهبی و یا با پشت سر نهادن وضعیت طبیعی و به وجود آوردن قراردادهای اجتماعی برای زندگی در وضعیت جامعه مدنی به قول روسو از دست داده بودند. سرخوردگی شدید رمانتیک ها از انقلاب فرانسه آنها را به این نتیجه رهنمون شد که در دنیایی فاسد نمی توان آرمانشهری واقعی بنیان نهاد بنابراین مصمم شدند که آرمانشهری معنوی را در وجود خود بنا نهند. در روند به انجام رساندن چنین امری بود که ایشان اسطوره های رهایی و رستگاری خود را آفریدند. این اسطوره ها تا حدی تحت تاثیر دیدگاه های افلاطونی و همچنین اسطوره آفریده میلتون در بهشت گمشده و بهشت باز یافته بود. اما اسطوره های رمانتیک در برگیرنده تمام انسان ها نیست. سالک تنهای روسو و آلبیون بلیک و افتردینگن نوالیس انسان های خاص و منحصر به فرد در میان ابنای بشرند که قادرند جام مقدس معنوی را در جست و جو برای نیل به اهدافشان به دست آورند. آن ها آن جام را در روح خود می یابند و از این راه پس از عمری جست و جو به آرامش خاطر نایل می شوند. بدین طریق است که بهشت از دست رفته آدم و حوا در درون انسان بازیافته می شود.
در آستانه متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخستین بندهای یک رمان یا هر اثر ادبی دیگر، از جمله جایگاه های کلیدی متن است. آستانه قطعی ورود خواننده به دنیای تخیل و گذرگاهی بین سکوت و گفتار برای نویسنده است. منتقدان فرانسوی برای اشاره به این بخش از اثر، واژه لاتین incipit را به کار می برند و از دیدگاههای گوناگون به مطالعه آن می پردازند. مقاله حاضر، پس از نگاهی کوتاه به تحول این کلمه و پیشنهاد معادلی فارسی برای آن، اهمیت ویژه «نخستین بخش متن» را خاطر نشان میکند. سپس چگونگی تعیین حد و مرز و نقش های ویژه آن را یادآور می شود و مفاهیمی چون «ارکان اصلی دنیای تخیل»، «عناصر پیرامتن» و «قرار داد خوانش» را بررسی می کند. شایان ذکر است که در توضیح مقوله های فوق و بررسی مفاهیم، همواره از رمان ها و داستان های کوتاه فارسی نمونه هایی ارایه می شود تا درک و دریافت مطالب مورد بحث، با سهولت بیشتری میسر گردد.
محدودیت های صرفی و نحوی در زایایی فرایند اشتقاق در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان زایایی ساختواژی و تعداد محدودیت های حاکم بر عملکرد زایای فرایندهای ساختواژی رابطة معکوس وجود دارد؛ به این ترتیب که با افزایش تعداد این محدودیت ها، زایایی ساختواژی کاهش می یابد. گروهی از محدودیت های زایایی ساختواژی، ساختاری هستند که از آن جمله می توان به محدودیت های صرفی و نحوی اشاره کرد. محدودیت های صرفی شامل طبقة صرفی پایه، ساخت صرفی پایه و وند موجود در آخرین لایة پایه و محدودیت های نحوی شامل محدودیت های چهارچوب زیرْمقوله ای و ساخت موضوعی هستند.
آموزش زبان و مقوله ی فرهنگ در بستر کلاسیک و دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراگیری زبان به صورت تکلیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم بازدهی برنامه های درسی گرامر- ترجمه و ساختارگرایی باعث شد که هم معلمین و هم زبانشناسان کاربردی روشهای دیگری را برای ارتقا یادگیری و آموزش زبان به وجود بیاورند. یکی از این روشها گرایش به سوی روند ارتباطی نسبت به فراگیری زبان بود و در این راستا به کارگیری "تکلیف" یکی از این روشهای عملی و اجرایی برای انجام ارتباط راحت است. در سالهای اخیر یادگیری و آموزش تکلیف محوری به خاطر تاثیر به سزایی که در تسهیل فراگیری و کاربرد آن دارد، به صورت گسترده ای مورد استقبال قرار گرفته است. تمایل به تکلیف محوری اساسا از فرضیه درون داد (کرشن، 1981)، فرضیه تعاملی (لانگ، 1981) و دیدگاه اجتماعی- فرهنگی (ویگوتسکی، 1978) به وجود آمده است. اولین بار رویکرد تکلیف محوری به وسیله برنامه درسی روندی (پرابهو، 1987) اجرا گردید. پروژه آموزشی ارتباطی وی که برای اولین بار در مدارس هند انجام یافت، کلا تکلیف محور بود.این روش سعی داد که توانش ارتباطی، کلامی، زبانشناختی، استراتژیکی و اجتماعی- فرهنگی یادگیرنده را از طریق فعالیتهای طبیعی، معتبر، و خلاق بالا ببرد، (مسکوویتز، 1997). خواسته کلی آموزش تکلیف محور، ایجاد انگیزش برای فراگیری از طریق فعالیتهای مبتنی بر معنی و فرم می باشد، (الیس 2004). این مقاله سعی دارد تا ابعاد مختلف آموزشی و یادگیری تکلیف محور را شفاف سازد.
واژه ها برای پیوند با گذشته در سه نوشته زویا پیرزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۵ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
"در ادبیات معاصر، بازگشت به گذشته مضمونی ست که به توالی به آن بر می خوریم، مخصوصا در کتاب های نویسندگان زن که در آنها خوشبختی در زندگی روزمره و حال به ندرت به چشم می خورد. این مضمون مربوط به حسرت گذشته و زاده پیوستگی چهره ها و مکان های معرف گذشته، زمانی که هنوز آرزوها بر باد نرفته بودند، می شود.
در این مقاله، پیوستگی مضمون پدر و خانه کودکی - یا ساختمانی قدیمی که یادآور پدر و خوشبختی از دست رفته باشد - در سه نوشته زویا پیرزاد بررسی می شود. زندگی شخصیت اصلی این سه داستان، زنی ست با تجربه ای ناموفق از زندگی مشترک، غرق در فراموشی خود برای راحتی کسانی که او را نادیده می انگارند. هویت او بر مکان هایی که خاطرات پدر را زنده نگه می دارد و زمانی که پدر او را دوست می داشت و حمایت می کرد، حک شده است."
ابعاد کاربرد شناختی گذشته دستوری در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"مفهوم ’اشاره‘ (deixis) موضوعی بسیار مهم در کاربرد شناسی زبان محسوب می شود که توجه محققین فراوانی را در حوزه های مختلف از جمله فلسفه، مردم شناسی، و زبان شناسی بخود معطوف داشته است. با این وجود، باب پژوهش درباره آن همچنان گشوده مانده است. مهمتر اینکه تاکنون مطالعه جدی پیرامون پدیده ’اشاره‘ در زبان فارسی انجام نگرفته است. از آنجایی که زمان های دستوری مطلق (absolute tense) یکی از مقوله های ’اشاره‘ محسوب می گردند، مطالعه حاضر سعی دارد با تمرکز بر روی دو کاربرد نشاندار زمان دستوری گذشته زبان فارسی (یعنی کاربرد گذشته برای بیان آینده متقن و کاربرد گذشته برای بیان الزام و هشدار) ابعاد اشاره ای و ذهنی آنها را تشریح و تحلیل نماید. به عبارت روشن تر، استدلال مقاله حاضر این است که تنها براساس دو اصل کابرد شناسی زبان یعنی پدیده ’اشاره‘ و ’ذهنیت‘ می توان کاربرد زمان گذشته را برای بیان مفهوم آینده حتمی و الزام توجیه نمود. نویسنده این مقاله علاوه بر استدلال های معناشناختی و کاربرد شناختی، گاهی اوقات از تحلیل های اجتماعی و فرهنگی نیز کمک گرفته است.
"
فرایند معنی یابی در زبان عربی (مبانی - نتایج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تولید شفاهی گفتار و خطاهای تولید به لحاظ عصب شناسی زبان در زبان اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه های کاربرد داستان در داستان و ریشه های شرقی آن در ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"با بررسی ادبیات ایرانی و آلمانی دیده می شود که چارچوب داستان در داستان‘که روشی شرقی است و از راه ایران به ادبیات اروپایی راه یافته در ایران و اروپا با هدف های مختلفی به کار برده شده است. در اروپا روش داستان در داستان گونه جدیدی در ادبیات داستانی را پدید آورد که در آغاز به عنوان یکی از ویژگیهای گونه ادبی نوول (داستان کوتاه) شناخته شد. (تئوری) نظریه شهباز(سمبل نقطه عطف یا چرخش داستان) که برای نوول ارائه شد به عقیده برخی از ادبا لازم دانسته شده است‘ ولی برخی دیگر از ادبا به آن چندان پایبند و معتقد نبوده اند مانند تئودر اشترمTheodor ، Storm . گوته بر این باور بوده است که گونه ادبی نوول باید حاوی واقعه ای باشد که «هرگز تا کنون شنیده نشده باشد» (فون ویزه‘1971‘ص5) . در ادبیات ایرانی سازندگان این گونه داستان ها با بکار گیری روش داستان در داستان‘ بیشتر قصد روان درمانی فرد روان پریش را دنبال می کردند. در صورتی که نویسندگان اروپایی در بکارگیری داستان در داستان هدف دیگری را مد نظر داشته اند که با هدف نویسندگان ایرانی‘ در کاربرد این روش‘ تا اندازه ای متفاوت است. این تفاوت در دوره های مختلف ادبی اروپا نیزاز یکدیگر متمایزند.
"
نقش فعالیت های واژگانی در یادگیری واژگان توسط فراگیران ایرانی EFL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشست ماه: گونه های زبانی
تاثیر دست نخوردگی جمله اول و آخر در نتایج آزمون cloze(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه داستان قلب سگی در آثار میخاییل بولگاکف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان آثار میخاییل بولگاکف‘ داستان قلب سگی‘ از اهمیت خاصی برخوردار است. داستان در سال 1925 نوشته شد‘ ولی به دلیل نظریات ‹‹ضد انقلابی›› آن‘ تا سال 1987 در روسیه به چاپ نرسید. این مقاله ابتدا به موضوعات بررسی شده در آثار بولگاکف‘ نوسنده کلاسیک قرن نوزده می پردازد و سپس به دیدگاه های نویسنده درباره بحران شدید اقتصادی‘ سیاسی و وضعیت اجتماعی حاکم بر شوروی در دوران بعد از انقلاب اکتبر 1917 به ویژه در سال های 20 و 30 اشاره می کند. شخصیت پروفسور پری آبراژنسکی و شخصیت جدید فانتزی داستان‘ یعنی شاریکوف‘ ثمره انقلاب اکتبر 1917 نشان از خلاقیت خارق العاده بولگاکف دارد. با بررسی رفتار شاریکوف‘ این انسان آزمایشگاهی‘ که خود را ‹‹عنصر کار›› معرفی می کند‘ و با تاثیرپذیری اش از شوندر‘ نماینده انقلاب اکتبر و ‹‹مدافع منافع انقلاب››‘ می بینیم که چگونه عرصه بر دیگران تنگ شده‘ تا آن جا که حتی دیگر قادر به ادامه زندگی عادی خود نیستند. از موضوعات مهم دیگر بررسی شده در مقاله‘ بیان نقطه نظرات بولگاکف درباره دیوان سالاری حاکم بر جامعه شوروی‘ بعد از انقلاب اکتبر است. این نکته با مقایسه برخورد متفاوت دو قهرمان انقلابی (شوندر) و ضد انقلابی (پروفسور پری آبراژنسکی)‘ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.