فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۴۱ تا ۵٬۹۶۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
Abstract in every research paper has always been functioning as an attention-grabber which can encourage readers to keep reading the research or to dissuade it. Although abstracts are believed to play an important role in distributing the research findings, few studies have been done to evaluate the rhetorical organization of thesis abstracts, especially in the field of Teaching English as a Foreign Language (TEFL). Thus, the purpose of the present study was to analyze the rhetorical moves of the MA thesis abstracts written from 1988 to 2015 in the field of TEFL in Allameh Tabataba’i University (ATU), an Iranian university. To this end, 300 MA thesis abstracts were analyzed based on Hyland’s (2000) rhetorical move framework. To track the rhetorical move trends of the thesis abstracts and for the ease of analysis, they were analyzed in three time intervals. The results revealed that while in the first interval (1988-1997) the most frequent rhetorical moves were the “Purpose”, “Method”, and “Product”, in the other two intervals (1998-2007 and 2008-2015) the “Purpose” was the most used rhetorical move. In addition, the least frequent rhetorical moves were the “Introduction” and “Conclusion” for the three intervals. The findings, on top of these, indicated that the rhetorical move patterns of thesis abstracts moved from Purpose-Method-Product (P-M-Pr) to Introduction-Purpose-Method-Product-Conclusion (I-P-M-Pr-C). That said, it can be concluded that in the examined thesis abstracts, the highest average of information was provided on the “Purpose” of the study, while the other moves, especially the conclusion move, was not deemed important; moreover, an increasing rate of information provision was detected on the “Method” and “Product” moves. This research bears some implications for L2 learners to better know their community of practice and writing instructors to prepare genre-based writing materials.
بررسی ریشه شناختی واژه هایی از گویش اَبَرج
حوزههای تخصصی:
دهستان ابرج در جغرافیای امروزی ایران از جمله اراضی جلگه مرودشت به شمار می رود که از نظر تاریخی میان مناطق باستانی پارسه (تمدن هخامنشی) و انشان (تمدن عیلامی) قرار گرفته است. وجود روستاهای متعدد در دشت های هموار به مرکزیت درودزن و نیز در مناطق کوهستانی مانند روستاهای دشتک و کندازی، تنوع فرهنگی و گویشی ویژه ای به این ناحیه از استان فارس داده است. در این جستار با معیار قراردادن گویش روستاهای نام برده که یکی نماینده گویش های مناطق هموار در حاشیه رودکر (درودزن) و دیگری نماینده گویش های مناطق کوهستانی (دشتک و کندازی) است، دگرگونی های آوایی و معنایی به همراه ریشه شناسی گزیده ای از واژگان پرکاربرد این نواحی بررسی شد. همچنین، براساس موضوعات مختلفی همچون اعضای بدن، اسامی حیوانات و جانوران، اشیاء و ملزومات روزمره و تعدادی قید و فعل های رایج، طبقه بندی گردید. همان گونه که بیان خواهد شد، برخی از این واژگان (مانند «بینی» noft در درودزنی) دارای اصلی کهن هستند اما به فارسی میانه و نو نرسیده اند؛ همچنین با واژگانی (مانند «پریشب» parvandušna در کندازی) مواجه می شویم که در فارسی میانه رایج بوده اند اما در زبان فارسی نو، کاربرد خود را از دست داده و یا بسیار کم کاربرد شده اند. این پژوهش برپایه تحقیق میدانی و جست وجوی اسنادی انجام گرفته است. حاصل سخن آن که گویش مردمان کوهستان نشین منطقه، نماینده گویشی به شمار می رود که روزگاری در سراسر جلگه مرودشت رایج بوده و بعدها با ورود اقوام مهاجر در مناطق هموار حاشیه رودکر گویش آن ها جایگزین گویش پیشین گردیده است. با این حال در مناطق کوهستانی هم چنان گویش کهن تر کاربرد دارد.
دگرگونی زبانی: شواهدی از الگوی کنایی گسسته در گویش های تاتی جنوبی
حوزههای تخصصی:
این مقاله برآن است تا نگاهی به ساخت کنایی گسسته در گویش های تاتی جنوبی و دگرگونی آن به صورت الگوی فاعلی داشته باشد.در گویش های تاتی جنوبی ساخت کنایی در نمود تام و فعل های مشتق از بن ماضی ظاهر می شود. در این صورت عامل در جملات متعدی دارای حالت غیرمستقیم و مفعول دارای حالت مستقیم است. در جملات لازم تنها موضوع فعل دارای حالت مستقیم است. ساخت کنایی گسسته در گویش های مختلف تاتی جنوبی توصیف شده و با یکدیگر مقایسه شده اند. در این مقاله نشان داده می شود که بر اثر نفوذ زبان های فارسی و ترکی که فاقد ساخت کنایی هستند، این ساخت در گویش های تاتی در حال ناپدیدشدن و تبدیل به الگوی فاعلی/ مفعولی است. در این میان گویش اشتهاردی محافظه کارترین گویش محسوب می شود و کنایی گسسته به طور کامل در آن حفظ شده است. در گویش های دیگر، عامل حالت غیرمستقیم خود را از دست داده است. برای تبیین چگونگی دگرگونی ساخت کنایی در تاتی به پیروی از یانگ (2000) عوامل بیرونی و درونی در تغییر الگوی کنایی موثر تشخیص داده می شوند.
تحلیل و توصیف فرایند نرم شدگی در زبان کردی (گویش کلهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از فرایند های رایج در نظام آوایی گویش کردی کلهری فرایند نرم شدگی است. این فرایند در گویش کلهری هنگامی رخ می دهد که در خوشه های همخوانی پایانة هجا محدودیت حاشیة هجایی رعایت نشده باشد. در این تحقیق با استفاده از نظریة بهینگی نشان داده می شود که محدودیت رعایت توالی رسایی در خوشه های همخوانی نمی تواند عامل تحریک فرایند نرم شدگی در خوشه های همخوانی پایانة هجا در گویش کلهری باشد و این محرک را باید محدودیت حاشیة هجایی دانست. همچنین استدلال می شود که اولویت دادن به محدودیت حاشیة هجایی در این گویش باعث می شود با وجود ارضا نشدن محدودیت توالی رسایی، فرایند نرم شدگی نسبت به فرایند های حذف و اضافه فرایند بهینه تری قلمداد شود.
بررسی عناصر انسجام در متون داستانی و شعرهای مجله رشد نوآموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک نوشته را زمانی می توان متن نامید که دارای انسجام باشد. هلیدی و حسن(1976 :4)، انسجام را در برقراری روابط معنایی بخش های مختلف و ایجاد یک متن، موثر دانسته و معتقدند که عناصر انسجام، بر درک و تفسیر خواننده (یا شنونده) از متنی که با آن مواجه شده، تأثیر می گذارند. برپایه همین نظریه، این تحقیق داستان ها و شعرهای مجله رشد نوآموز را به لحاظ رعایت یا عدم رعایت عناصر انسجام مورد مطالعه قرار داده است. جامعه آماری تحقیق متشکل از 5 داستان و 5 شعر است که به شیوه تصادفی از مجله «رشد نوآموز» منتشر شده در سال تحصیلی 91-1390 انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد که پدیدآورندگان مجله رشد نوآموز در تولید متون داستانی، عناصر انسجام را به خوبی رعایت کرده اند. شعرهای مورد بررسی نیز به میزان قابل توجهی از انسجام برخوردار بودند، اما به لحاظ ماهیت، عناصر انسجام متن در آن ها کم تر از داستان ها بود. نتایج این تحقیق برای نویسندگان نشریات کودک و نوجوان قابل استفاده است.
تکرار به مثابه دوگان سازی صرفی: شواهدی از زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر نظریه دوگان سازی صرفی اینکلاس و زول (2005) و ادعای اصلی این نظریه را مبنی بر شکل گیری دوگان ساخت ها با نیاز مضاعفِ صرف به یک سازه زبانی با ویژگی های معین صرفی معنایی، با استفاده از برخی ساخت های صرفی زبان فارسی بررسی می کند. نظریه دوگان سازی صرفی فرایند تکرار را که در رویکردهای به دست آمده پیشین، نسخه برداری واجی تلقی می شود اغلب ناشی از تکرار ویژگی های معیّن صرفی معنایی می داند. برای پاسخ به این پرسش که آیا شکل گیری دوگان ساخت های زبان فارسی در چهارچوب نظریه دوگان سازی صرفی قابل توجیه و تبیین است یا خیر، با درنظرگرفتن دو دسته شواهد معنایی و واژآرایی، داده هایی از زبان فارسی در چهارچوب نظریه دوگان سازی صرفی تحلیل و بررسی می شوند. شواهد معنایی شامل تکواژگونگی ریشه، ساخت های مترادف، تکرار بازتابی، تکرار کامل میانی و ساخت های متقابل معنایی می شود. شواهد واژآرایی نیز عبارت اند از کسره میانی، ساختار «که» مبین بی تفاوتی، میانوند، پیونده یا پی بست « و» و رونوشت موزون. این پژوهش با ماهیت و روشی توصیفی تحلیلی، براساس داده هایی انجام شده که از زبان طبیعی و روزمره مردم، آثار مکتوب در حوزه مطالعات صرف زبان فارسی و شم زبانی نویسندگان گردآوری شده است. تحلیل داده های گرد آوری شده نشان می دهد که اتخاذ رویکرد دوگان سازی صرفی، افزون بر ارائه توصیف و تحلیلی جامع از فرایند تکرار در زبان فارسی، امکان توصیف و بررسی ساختار و معنای دوگان ساخت هایی را به دست می دهد که پیش از این امکان تحلیل مناسبی نداشتند.
The Impact of Motivation on English Language Learning
حوزههای تخصصی:
This study overviews current research on the role of motivation in second or foreign language learning. Motivation is an important factor for explaining the success or failure of any complex task. In this paper, the researcher defines the term motivation, explains different types of motivation, reviews previous studies about the role of motivation in language learning, mentions conditions of motivation, and finally states key factors of motivation. The review of literature indicated that motivation has a very important role in learning English as a foreign or second language successfully.
سازگاری واژگان قرضی: رویکردی درکی-واجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی فرایند سازگاری واژگان قرضی انگلیسی در زبان فارسی در قالب رویکرد درکی-واجی سیلورمن (1992) می پردازد. در این پژوهش در پی پاسخ به این دو سوال هستیم که آیا درج واکه به عنوان یک راهکار اصلاحی در سازگاری واژه قرضی نوعی توهم درکی است یا اساس واجی دارد و فرایند سازگاری واژه های قرضی انگلیسی در فارسی را در قالب کدام یک از رویکردهای مطرح در این حوزه می توان مورد بررسی قرار داد. در پاسخ به پرسش اول دو آزمایش با حضور 12 شرکت کننده که با زبان انگلیسی آشنایی کمی داشتند ترتیب داده شد که نتایج حاکی از آن بود که پدیده درج واکه در خوشه های همخوانی وام واژه های انگلیسی در فارسی نوعی توهم درکی است و در سطح درک کلام اتفاق می افتد. در خصوص پاسخ پرسش دوم نیز نتایج نشان می دهد فرایند سازگاری واژگان قرضی بهتر است با نگاهی درکی-واجی مورد بررسی قرار گیرد، که در این میان مدل دو سطحی سیلورمن (1992) به عنوان یک مدل درکی-واجی می تواند گزینه مناسبی باشد.
روایی و پایایی پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن برای براورد هوش هیجانی درانگلیسی آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق نتیجه اجرای پرسشنامه هوش هیجانی « بار-آن » بر زبان آموزان را گزارش می کند. این پرسشنامه 15 سازه و نود گویه دارد.پرسشنامه به 600 دانشجوی رشته زبان انگلیسی داده شد. بعضی از دانشجویان پرسشنامه ها را برنگرداندند و بعضی هم پرسشنامه مخدوش تحویل دادند. جمعاً 509 پرسشنامه گردآوری شد. آزمون نرمال بودن داده ها نشان داد که54 نفر از پاسخ دهندگان با نمونه حاضر سنخیت ندارند. بنابر این، تجزیه و تحلیل داده های مربوط به 455 نفر انجام شد. برای برآورد روایی از روش« تحلیل عامل تأییدی» و برای تخمین پایایی (اعتبار) از آلفای کرونباخ استفاده شده است. یکی از شاخص های برازش یعنی « مجذور خی نسبی» 96/1 است و شاخص نابرازش آن یعنی« ریشه مجذور میانگین خطای برآورد» برابر با 04/ . و با 90 درصد اطمینان در همین حد خواهد بود. بنابر این، این پرسشنامه با نمونه تحقیق حاضر تطبیق می کند؛ یعنی پرسشنامه مورد بحث از روایی سازه برخوردار است. ضمناً آلفای کرونباخ آن 942/. است. بنا بر این، می توان پایایی آن را تأیید نمود.
The Effect of Multimedia-Based Instruction on Improving Iranian EFL Learners’ Grammar Knowledge and their Attitudes(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics, Vol.۹, No.۱۹, Fall & Winter ۲۰۱۶
161 - 177
حوزههای تخصصی:
Applying technologies has recently caused language education to undertake influential modifications. Hence, this study tried to investigate the impact of using technology in form of multimedia on improving grammar knowledge of Iranian high school students and also examined their attitudes toward multimedia-based mode of instruction. To do so, three intact classes of lower intermediate students were randomly divided into three groups: multimedia, multimedia + textbook, and control group. After homogenizing the groups regarding their proficiency level, the pre-test was run and results indicated no significant difference. Treatment lasted for 8 sessions, during which the first experimental group was taught through using multimedia elements like cartoons, texts, and Power Point Presentation. The second group had their textbook besides multimedia, while the control group was instructed traditionally by means of the textbook. Comparing the groups’ scores on the post-test revealed the superiority of multimedia + textbook group over the other groups in their grammar test performance. The questionnaire outcomes also showed more positive tendency of the students in this group in comparison to the multimedia only group toward application of multimedia programs. Findings of this study might open a novel way to assist EFL learners to increase their grammar knowledge more successfully.
بررسی انسجام در گفتمان روایتی کودکان طبیعی تک زبانه فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، در چارچوب نظریه انسجام هلیدی و حسن (1976) میزان تسلط کودکان تک زبانه فارسی زبان بر حروف ربط و ارجاع ضمیری به عنوان دو نوع از ابزارهای انسجامی مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور، 80 کودک در چهار رده سنی 3، 5، 7 و 9 سال از 2 مهدکودک و 4 مدرسه ابتدایی در تهران انتخاب شدند و با یک گروه 20 نفره از آزمودنی های بزرگسال به عنوان گروه کنترل مورد مقایسه قرار گرفتند. به منظور بررسی عملکرد این کودکان در استفاده از این ابزارهای انسجامی، دو آزمون تولید داستان با استفاده از دو کتاب مصّور کودک اجرا گردید. با در نظرگرفتن رشد انسجام دستوری، داستان های آن ها برحسب کاربرد این دو ابزار انسجامی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که کودکان 3 ساله از راهبرد اسمی استفاده کردند و برای ایجاد انسجام در داستان از حروف ربط زمانی استفاده کردند. کودکان 5 ساله از تعداد بیشتری حروف ربط زمانی استفاده کردند. داستان های روایت شده توسط آن ها با استفاده از راهبرد فاعل موضوعی از سازماندهی برخوردار بود. از 7 سالگی به بعد داستان های روایت شده آزمودنی ها پیچیده تر شدند و تنوع حروف ربط به طور معناداری افزایش یافت. کودکان از نشانگرهای زبانی مختلفی (راهبرد پیش مرجعی کامل) برای سازماندهی داستان به صورت یک واحد زبانی کل استفاده کردند. آن ها از ضمایر برای حفظ ارجاع استفاده کردند و همزمان با آن نیز تلاش کردند از ارجاعات واضح و بدون ابهام برای اشاره به شخصیت های داستان استفاده کنند و برای این کار از صورت های اسمی جهت تعویض ارجاع استفاده کردند.
استعارة دستوری در مقالات پژوهشی پزشکی: بررسی مقایسه ای مجلات ایرانی به زبان انگلیسی و مجلات انگلیسی/ آمریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعارة دستوری مهم ترین ویژگی گونة علمی زبان انگلیسی به حساب می آید که باید به طور مناسب، بجا، و در دفعات کافی به کار گرفته شود، در غیر این صورت زبان به نوع محاوره ای نزدیک می شود. هدف این پژوهش مقایسه بین انواع استعاره های دستوری اندیشگانی به کاررفته در مقالات اصیل پزشکی ایرانی به زبان انگلیسی و مقالات انگلیسی/آمریکایی بوده است.از این رو، میزان استفاده از استعارة دستوری در سه نوع اطلاعات ارائه شده از بخش بحث (مطرح کردن یک یافتة ویژه، تفسیر یافته، و مقایسة نتایج قبلی با نتایج مطالعه) در دو دسته مقاله 32 تایی، که از ژانویة 2007 تا فوریة 2008 در مجلات انگلیسی- آمریکایی و مجلات پزشکی ایرانی به زبان انگلیسی متعلق به پایگاه اطلاعات علمی ISIچاپ شده بودند، مقایسه گردیدند. داده ها از طریق آزمون تی محاسبه شدند. یافته ها نشان دادند گرچه در مقالات پزشکی ایرانی، در مقایسه با نویسندگان انگلیسی/آمریکایی، به صورت معنی داری نسبت کمتری از مجموع استعاره های دستوری اندیشگانی و همچنین هر یک از صفت شدگی ها به کار رفته بود، اما در استفاده از اسمی شدگی ها تفاوت معنی داری بین دو دسته مقاله وجود نداشت. از این یافته ها می توان برای آشنا ساختن دانشجویان پزشکی، پزشکان و دیگر علاقمندان به چاپ مقالات علمی انگلیسی با اهمیت کاربرد انواع استعاره های دستوری در زبان انگلیسی علمی و نحوة نگارش آنها و همچنین در ارزیابی مقالات پزشکی برای چاپ در مجلات انگلیسی بهره برد.
The Prestigious World University on its Homepage: The Promotional Academic Genre of Overview(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In response to the competitive demands for establishing their international academic and financial credentials, the universities globally distribute some online introductory information about themselves. To this end, the university homepages have increasingly turned into the rhetorical space for the development of promotional academic texts in recent years. In this study, we examined university overview genre that provides the visitors with brief presentation of the simple facts while endorsing a specific perspective of the university and strengthening its position in the academic community. The corpus comprised 70 overviews extracted from the academic websites of the first top 500 universities. We analyzed and coded the texts to specify their overall rhetorical framework, functional moves and constituting steps, and optimal order of moves. The findings indicated that overview genre incorporates six obligatory moves including 'source of reputation', 'historical origin', 'current status of development', 'commitments, goals and orientations', 'global state', and 'services and supports'. Also, the results demonstrated that the academic genre did not follow a single, invariant pattern of sequenced moves in a clearly linear order. The findings further suggest that the nature of overview genre could be characterized by its twofold informative and persuasive functions. Finally, implications of the findings of the study are presented
فسیل شدگی در یادگیری زبان دوم: راهبردهای اجتناب برای فارسی آموزان غیرفارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیدة فسیل شدگی یا ثبات غلط در زبان میانی برای اولین بار توسط سلینکر در 1972 مطرح شد. این پدیده در زبان دوم زبان آموز رخ می دهد و یکی از ویژگی های زبان دوم زبان آموز است که ناشی از انحراف از هنجارهای گویشور بومی زبان و عدم رشد زبان دوم است. این پژوهش به عامل فسیل شدگی یا ثبات غلط، عوامل مهم در این پدیده، و انواع آن در سطوح مختلف زبانی پرداخته است و همچنین با ذکر نمونه هایی از خطاهای فارسی آموزان روسی زبان، انواع فسیل شدگی در سطوح مختلف زبانی را در این دسته از فارسی آموزان مورد تبیین قرار داده است. نمونه خطاهای ذکرشده از انشاهای نوشتاری فارسی آموزان روسی زبان که در سطح میانی فارسی آموزی هستند، استخراج شده است. در نهایت، راهبردهای کاهش این عامل مؤثر در فرایند یادگیری زبان دوم، به منظور بهره گیری از آن در آموزش مؤثر فارسی به غیرفارسی زبانان بحث شده است. با توجه به اهداف این پژوهش، نتیجة حاصل از درک و شناخت این عامل مؤثر در فرایند یادگیری زبان فارسی در درک و رشد بهتر این زبان برای غیرفارسی زبانان مؤثر خواهد بود. همچنین بهره گیری از شیوه های ارائه شده در اجتناب از این عامل در زبان فارسی به عنوان زبان دوم، سبب بهبود و رشد بهتر فرایند زبان آموزی در فارسی آموزان غیرفارسی زبان می گردد.
بررسی استعارة مفهومی در سورة بقره(رویکرد زبان شناسیِ شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره به خاطر انتزاعی بودن حوزة مذهب، از فراوانی بالایی در قرآن کریم برخوردار است. تا چندی پیش و قبل از پیدایش زبان شناسی شناختی، استعاره بیشتر به عنوان رویکردی برای زیبایی آفرینی و روشی برای ابداعات هنری قلمداد می شد، امّا با طرح نظریة استعاره مفهومی، استعاره، ابزاری برای تفکّر و اندیشه به شمار رفت که در سراسر زندگی بشر جریان دارد و به کمک آن بسیاری از مفاهیم انتزاعی مفهوم سازی می شوند.
این پژوهش در صدد است تا نشان دهد قرآن کریم، مفاهیم انتزاعی و مجرّد را با چه ساز و کاری، مفهوم سازی می کند و قلمرو مبدأ استعاره های مفهومی تا چه اندازه با تجارب انسان سروکار دارد. این بررسی نشان می دهد که استعاره در سراسر گفتمان قرآن در سورة بقره حضور دارد و ابزاری است که به کمک آن مفاهیم انتزاعی چون زندگی، زمان، فهمیدن، انفاق و ... مفهوم سازی می شوند و معمولاً قلمرو های مبدأ از حوزه های ملموس و مرتبط با زندگی بشر انتخاب شده اند.
کاهش واکه ای در لهجه کرمانی
منبع:
علم زبان سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶
100 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، مطالعه کاهش واکه ای در واکه های لهجه کرمانی است. کاهش واکه ای فرایندی است که در هجای بی تکیه رخ می دهد و طی آن واکه ها به سوی واکه هایی دیگر گرایش می یابند. برای بررسی کاهش واکه ای در این لهجه، از 10 گویشور لهجه کرمانی (5 زن و 5 مرد) خواسته شد که 24 واژه (که در 12 واژه، واکه ها در هجای تکیه بر و در 12 واژه دیگر همان واکه ها در هجای بی تکیه قراردارند) را سه مرتبه تکرار کنند. صدای این افراد توسط میکروفون شور ضبط شده و به وسیله نرم افزار پرت مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. برای هر واژه یک شبکه متنی ساخته شد. سپس، مقادیر دیرش، بسامد سازه های اوّل، بسامد سازه های دوم و بسامد پایه واکه ها در هجاهای تکیه بر و بی تکیه اندازه گیری شد و تأثیر تکیه بر این متغیرها مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج نشان داد که بسامد پایه و دیرش واکه ها در هجای بی تکیه کاهش می یابد. در مجموع می توان نتیجه گرفت که بسامد سازه اوّل تمامی واکه ها و بسامد سازه دوم واکه های [ɑ, e, o, u] در هجای بی تکیه به سوی بسامد سازه اوّل و بسامد سازه دوم واکه شوا گرایش دارند. همچنین نتایج گویای آن است که کاهش واکه ای در لهجه کرمانی مرکزگرا است.
Loss of the Socio-cultural Implicit Meanings in the English Translations of Mu’allaqat(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۴, Issue ۱۴, Summer ۲۰۱۶
11 - 21
حوزههای تخصصی:
Translation of literary texts, especially poetry, is one of the most difficult tasks; it requires mastery and knowledge of the language system and culture, and lack of this might lead to wrong translation. This study aimed to examine the loss and gain of the sociocultural implicit meanings in the English translations of the Mu’allaqat, and assess whether the translators of the Mu’allaqat have succeeded or failed in transferring the sociocultural implicit meanings from the source text (ST) to the target text (TT). The study examined four English translations of two poems; namely, Labid’s poem and Tarafa’s poem. The selected poems are considered as masterpieces of the Arabic ancient poetry loaded with cultural signs. This study combined New mark's approach (1988) of translation with Baker’s taxonomy (1992-2011), i.e. translation equivalence, in analysing the data. The findings of the study showed that there are two types of loss made by translators in translating the Mu’allaqat: inevitable loss and avertable loss. The findings also revealed that the loss of socio-cultural implicit meaning occurred because of the inadequate use of the communicative equivalence by the translators and absence of employing pragmatic equivalence.
An Ethnographic Approach to Exploring Degree of Involvement in Oral Interactions: The case of L2 classrooms(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۴, Issue ۱۴, Summer ۲۰۱۶
23 - 34
حوزههای تخصصی:
One of the main concerns in educational settings has been the degree of the learners’ involvement in learning and the extent to which they actively participate in classroom talks and interactions. The present study is an emic-based ethnographic study aimed at providing insights about patterns of talk and different degrees of interaction in EFL university classes with a specific focus on teacher’s role. To this end, three different classes were observed for twelve consecutive sessions. Students were both male and female senior EFL students at Najafabad Azad University. The age of the participants ranged between 22 and 28. These classes were taught by the same instructor so that the researcher was directly involved in observing participants’ interactions in the targeted classrooms and in the data collection procedures. The participants’ oral behavior was carefully observed and recorded. To guarantee higher validity, some participants were also interviewed. The results of data analysis revealed that male and female students showed different degrees of contribution to classroom interactions. However, the students’ degree of involvement in the classroom discussions were linked to the related schemata, type of activity, and learners’ interest in the conversation topic rather than interactants’ gender. In addition, most of the involvements were teacher-initiated and directed. Notably, the findings can be of considerable value to teachers’ professional development and can highlight the importance and the value of using specific strategies that can be introduced and employed by the teacher to increase the degree of the students’ involvement in classroom interactions as well as motivate them to take responsibility of their own learning.