فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
گفتار قالبی شده بخشی از یک زبان است که می تواند حامل معانی و مصادیق متعددی باشد. گفتارهای قالبی شده معمولاً به صورت ضرب المثل، کنایه، اصطلاحات و زبان زدها و بیشتر در زبان محاوره به کار می روند و نقش مؤثری در ارتباط های اجتماعی و گسترش زبان از لحاظ ساختاری و مفهومی دارند و بخشی از هویت، فرهنگ و تاریخ هر جامعه هستند که شناخت آن ها موجب شناخت بهتر فرهنگ، زیرساخت ها و تحولات زبانی هر جامعه زبانی می شود و تحلیل آن ها در یک متن نیز موجب شناخت بهتر زوایای پنهان و سبک آن متن می شود. در مقالات دهخدا، گونه های مختلفی از گفتارهای قالبی وجود دارد که در بطن هر یک از آن ها، مفاهیم عمیق اجتماعی، فرهنگی و زبانی نهفته است که شناخت آن ها به شناخت سبک و زبان مقالات دهخدا و جامعه روزگار او کمک می کند. هدف از پژوهش حاضر که با روش کیفی (تحلیلی توصیفی) انجام می شود، تحلیل و بازشناسی گونه های قالبی شده در چرندوپرند دهخدا در سه دسته ضرب المثل، کنایه، اصطلاحات و زبان زدهاست. این پژوهش به منظور بررسی کاربرد این ساخت ها در چرندوپرند و تأثیر آن ها بر زبان و سبک این مقالات انجام می شود. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که دهخدا با استفاده از این ساخت های قالبی، اوضاع و شرایط جامعه خود را ترسیم کرده و مطالبش را با سرعت و در عین حال به صورت فشرده و عمیق به مخاطب منتقل کرده است. استفاده از این ساخت ها موجب شده تا نثر چرندوپرند به زبان محاوره ای نزدیک شود. همچنین بررسی ها نشان می دهد که اصطلاحات و زبان زدها (220 مورد)، کنایه (81 مورد) و ضرب المثل (51 مورد)، به ترتیب پرکاربردترین گونه های ساخت های قالبی در مقالات دهخدا هستند.
Evaluating Global EFL Coursebooks in the Iranian Context: A Multiliteracies Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Global EFL coursebooks are used in numerous educational contexts throughout the world based on the assumption that they are the optimal source of English educational input. Their widespread use calls for a systematic analysis of these coursebooks using a framework that can reveal their defining characteristics. One such framework is the knowledge process framework, which is based on the multiliteracies pedagogy. The present study deployed this framework in an attempt to analyze seven widely taught coursebooks in the Iranian context. The findings revealed that knowledge processes of "analyzing functionally" and "applying appropriately" were more frequent in the analyzed coursebooks and the other knowledge processes were present in lower numbers. Based on the findings of the study, EFL teachers in the Iranian context are encouraged to include more activities with the knowledge processes of "analyzing critically" and "applying creatively" to address the absence of these knowledge processes while teaching the global coursebooks.
Epistemological and Ecological Perception of the Roots of EFL Writing Problems: A Phenomenology and a Path Analysis(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۸, Autumn ۲۰۲۱
11 - 25
حوزههای تخصصی:
Delving into the sources of foreign language writing problems is usually neglected. This necessitates more scrutiny of finding out where these problems originate from. To this end, the present study sought to follow a two-fold aim: finding the roots of the Iranian EFL learners’ writing problems, and discovering how these roots are interconnected with each other and come up with a corresponding model. In the qualitative part of the study, a phenomenological research tradition was adopted and 20 EFL learners were selected through purposive sampling. In the quantitative part, through convenience sampling 120 language learners from an English language school in Gorgan, Iran, were selected to be the participants of the study. A semi-structured interview and a researcher-developed questionnaire were used as the instruments for data collection. The results obtained from the analysis of data revealed that writing problems originate from various sources, mainly linguistic, personal, epistemological and ecological, and enjoy a model in which epistemological, linguistic and ecological sources have direct effects and personal source has indirect effect on writing problems. Recognition of epistemological and ecological sources as a novel finding can make teachers revisit their view of these less-approached issues.
نوع شناسی مکان در رمان ملکوت از بهرام صادقی با رویکرد نشانه - معناشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر معناآفرینی در ادبیات داستانی، عنصر مکان است. نویسنده از طریق کاستن از معنای ارجاعی و عینی مکان، از این عنصر به منزله ابزاری مهم در خلق و تقویت معنای مورد نظرش بهره می جوید. مکان با توجه به میزان عینیت خود، در طیفی از معانی مختلف از ارجاعی تا انتزاعی سیر می کند. مکان های انتزاعی به دلیل ماهیت تخیلی و استعلایی خود می توانند در برخی از انواع ادبی جایگاه ویژه ای داشته باشند. این مقاله درپی آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد نشانه معناشناسانه انواع مکان های ترسیم شده در رمان ملکوت از بهرام صادقی را بررسی کند و ضمن طبقه بندی این مکان ها، به این پرسش پاسخ دهد که ابزار مکان تا چه اندازه در خدمت القای معانی مورد نظر نویسنده بوده است. نتایج نشان می دهد بهرام صادقی در رمان ملکوت تلاش کرده است تا با بازآفرینی خلاقانه اسطوره آفرینش، به شکل ضمنی فضای یأس آلود حاکم بر جامعه در دوران پس از کودتای 28 مرداد 1332 را در اسطوره یادشده بازنمایی کند. او در مسیر اجرای این خواسته نگاه ویژه ای به عنصر مکان داشته است. از همین رو، با استفاده از فضاسازی های وهمناک و هول انگیز و با بهره گیری از انواع مکان های روایی، پدیداری، گردبادی و استعلایی، سرشکستگی، یأس و امیدهای ازدست رفته جامعه را به تصویر کشیده است.
The Impact of Sequencing Repeated Familiar Tasks on Listening Performance(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Over the years, much research has been done on the role of tasks in L2 learning, but little is known about how sequencing tasks affects listening comprehension. Thus, the present study evaluated the effect of sequencing repeated familiar tasks (SRFT) along three dimensions of complexity i.e. +/- visual support, +/- few elements, and +/- planning time. Sixty upper-intermediate EFL learners were randomly selected as experimental group (n=30) and control group (n=30) in this experimental research. To control the homogeneity of the participants and their topic familiarity, the Success Placement Test designed by Fricker (2007) and the listening comprehension test (developed by Richards, 2005) were administered respectively. Then the posttest of listening for IELTS which included 3 levels of task complexity was employed to analyze the results of SRFT. The participants in the experimental group were required to listen to keeping fit tasks ordered from simple to complex tasks during 10 sessions. The participants in the control group performed disordered tasks. T-test and SPSS version 20 were utilized to analyze the tests. Before employing treatment, the placement test addressed that both of the groups obtained no marked difference level of English language knowledge. They also displayed the same topic familiarity of listening comprehension on the pretest. In the end, the t-test indicates a positive influence of SRFT for the experimental group in the posttest. The findings of this study recommend sequencing tasks in English classes as a basic tool to improve the listening performance of learners.
بازنمایی مفهوم آیندگی در نوشته های فارسی آموزان خارجی: تحلیلی بر پایۀ رویکرد مفهوم محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بازنمایی مفهوم آیندگی در نوشته های فارسی آموزان خارجی بر پایه مراحل سه گانه (کاربردشناختی، واژگانی و ساخت واژی) رویکرد مفهوم محور می پردازد. پیکره این پژوهش 50 متن نگارش فارسی آموزان خارجی از کشورهای (چین روسیه عراق ازبکستان سوریه) در سطوح زبانی مقدماتی، میانی و پیشرفته است. فارسی آموزان یک ترم تحصیلی در مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان دانشگاه علامه طباطبائی در نیمسال اول 98-99 به یادگیری زبان فارسی پرداختند. هدف از این پژوهش دستیابی به پاسخ این پرسش است که آیا کاربرد مفهوم آیندگی در نوشته های فارسی آموزان مبتنی بر مراحل رویکرد مفهوم محور بازنمایی یافته است یا خیر. بررسی و تحلیل نوشته های فارسی آموزان نشان داد که مفهوم آیندگی مطابق مراحل سه گانه رویکرد مفهوم محور در نوشتار فارسی آموزان سطوح مقدماتی تا پیشرفته بازنمایی یافته است. نتایج نشان داد که فارسی آموزان، در مرحله اول (کاربردشناختی) با مفهوم آیندگی آشنایی دارند و از دانش زبان اول خود برای درک و شناخت این مفهوم بهره می گیرند. آنها در سطوح زبانی بالاتر با یادگیری بیشتر زبان فارسی، علاوه بر داشتن مرحله واژگانی به مرحله ساخت واژی نیز می رسند و در بیان مفهوم آیندگی از صورت های متعددی نیز استفاده می کنند.
پردازش زمان دستوری: بازنمود ذهنی زمان مطلق و نسبی در فارسی و انگلیسی از رویکرد روان شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی این تحقیق واقعیت روان شناختی پیچیدگی بازنمودی زمان دستوری در فارسی و مقایسه آن با نتایج به دست آمده از زبان انگلیسی است. در این پژوهش با به کارگیری روش تصمیم گیری واژگانی بیناحسی سعی شده است نحوه پردازش جملات حاوی انواع زمان های دستوری (اعم از مطلق و نسبی) با برنامه نرم افزاری انداز گیری زمان واکنش به هزارم ثانیه (dmdx ) بررسی شود. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر رمزگان چندبخشی/ چندگانه در روان شناسی زبان (Shapiro & Levine 1990) و طبقه بندی زمانی در زبا ن شناسی (Comrie, 1985) است. متغیر مستقل نوع زمان دستوری و متغیر وابسته زمان واکنش آزمودنی ها به محرک دیداری است. آزمودنی ها 25 نفردانشجوی 18 تا 30 ساله بوده اند که در دو گروه مرد و زن مرتب شده اند. نتیجه آزمون اول نشان می دهد جملات حاوی زمان دستوری مطلق حال ساده مشتمل بر حقایق علمی، کارگفت های کنشی/ اجرایی و نیز جملات حاوی فعل آینده همراه با «خواستن» سریع تر از انواع دیگر پردازش می شوند. توجیه و توضیح این امر را می توان به این حقیقت نسبت داد که حقایق علمی در تجربه زیسته ابناء بشر ثبت شده است و بسامد بالایی دارد و نیز افعال کنشی-اجرایی که وابسته به زمان ادای جمله هستند و افعال در زمان دستوری آینده که تنها یک کارکرد بر آن ها مترتب است، سریع تر پردازش می شوند. نتیجه آزمون دوم نشان می دهد جملات ساده حاوی زمان دستوری نسبی بی زمان (مصدر) دیر تر از انواع دیگر (حال کامل، گذشته کامل و التزامی) پردازش می شوند. توجیه و توضیح این امر را می توان به این حقیقت نسبت داد که مصادر از آنجا که بی نشان ترین صورت فعلی هستند و فاقد وجه، زمان، شخص و شمار هستند شمول معنایی بیشتری دارند و دیرتر پردازش می شوند. نتیجه آزمون های جانبی اول و دوم نشان می دهد که زمان پردازش جملات مرکب حاوی زمان های مختلف مطلق و نسبی تفاوت معنی دار با هم ندارد. به عبارت دیگر، با مرکب شدن نوع جمله تفاوت های معنی داری که سابقاً قابل مشاهده بود از بین رفته است. دستاورد پژوهش حاضر این است که می توان در امر آموزش زبان فارسی از مفهوم بار شناختی بهره گرفت و آموزش زمان هایی را که بار شناختی بیشتری را بر ذهن متحمل می کنند در فرایند آموزش به تأخیر انداخت.
بررسی اندیشه نگار مرکب M153+ M342در نگارش آغاز ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خط آغاز ایلامی قدیمی ترین سیستم نگارشی در فلات ایران است که به صورت گسترده در محدوده ذکر شده مورد استفاده قرار می گرفت. احتمالاً کاتبان برحسب نیاز، از این خط برای متون پیچیده و ساده استفاده می کردند. ساختار نگارشی بخش وسیعی از گل نبشته های باقیمانده که تحت عنوان متون استاندارد شهرت یافته اند نسبتاً یکسان است که این امر موجب شده شناخت بیشتری از این خط بدست بیاوریم. هدف از این پژوهش بررسی کارکرد اندیشه نگار M153 و اندیشه نگار مرکب M153+M342 در قسمت های مختلف لوح های استاندارد آغاز ایلامی است. نگارندگان با روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری به روش پژوهشی کوشیده اند تا پس از شناسایی کاربرد متفاوت دو اندیشه نگار مرکب به بررسی علل قرارگیری این نشانه در قسمت های مختلف متن گل نبشته ها بپردازند. به طور کلی در نیمی از متون در انتهای کتیبه یک زنجیره نشانه آوایی و سپس اندیشه نگارM153+M342 آورده شده و در نیمی دیگر از متون این اندیشه نگار بعد از نگارش یک سیستم عددی به عنوان نشانه پایانی به متن لوح خاتمه میدهد. در نتیجه گمان میرود که نماد قبیله یا خاندانی باشد که در مواردی همراه با اسم آوایی (که شاید نشان اسم شخص خاصی از آن خاندان) نگاشته می شد. در مواردی دیگر بدون اسم آوایی، بعد از یک سیستم عددی، تنها با نشانه خاندان شخص طرف قرارداد یا پرداختی مشخص می شده است.
میدان و نظم گفتمانی در بوف کور
منبع:
رخسار زبان سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
65-79
حوزههای تخصصی:
اثربخشی تدریس مهارت نوشتار براساس روش وارونه بر عملکرد مهارت نوشتاری و خودتنظیمی زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش تدریجی ابزارها و تکنولوژی های خلاقانه در سال های اخیر از یک سو و پررنگ تر شدن رویکردهای زبان آموز بنیاد به نسبت رویکرهای معلم بنیاد از سوی دیگر، زمینه لازم را برای خلق فرصت های جدید جهت بهبود کیفیت آموزش مهیا کرده است. یکی از تازه ترین متدهای آموزشیِ زبان آموز محور و متکی بر فناوری های مدرن، متد وارونه است که توانسته در مدت زمان کوتاهی توجه بسیاری از محققان حوزه آموزش را به خود جلب کند. پژوهش حاضر درصدد است تا تأثیر برگزاری کلاس های آموزش مهارت های نگارش را در قالب متد وارونه بر عملکرد نگارشی و نیز میزان خودتنظیمی نگارشی زبان آموزان ایرانی ارزیابی کند. بدین منظور، تعداد 48 زبان آموز در دو کلاس در دانشگاه آزاد اسلامی به منزله شرکت کنندگان در این مطالعه انتخاب شده و به طور تصادفی به گروه های کنترل (تعداد 25 نفر) و آزمایش (تعداد 23 نفر) منصوب شدند. به منظور تحقق اهداف پژوهش زبان آموزان گروه کنترل به مدت یک ترم براساس روش های معمول آموزش دیدند و در مقابل در گروه آزمایش از روش یادگیری وارونه برای آموزش استفاده شد. علاوه براین از یک پرسش نامه خودتنظیمی نگارشی به همراه دو فعالیت زمان بندی شده مربوط به مهارت نوشتاری برای جمع آوری داده های موردنظر بهره گرفته شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که عملکرد زبان آموزان گروه آموزش وارونه از نظر مهارت نگارشی و همچنین میزان خودتنظیمی به مراتب بهتر از زبان آموزان گروه کنترل بوده است. از منظری عمل گرایانه، یافته ها و پیشنهادات جستار پیش رو را می توان به مثابه الگویی برای گنجاندن روش های آموزشی وارونه در برنامه های درسی معرفی کرد. به طور خاص با توجه یافته ها، دستاورد اصلی پژوهش می تواند این باشد که استفاده از روش وارونه در کلاس های نگارش می تواند به بهبود مهارت نوشتاری زبان آموزان کمک شایانی کند.
A Qualitative Investigation of Language Learners’ Epistemological Beliefs: Core Dimensions and Development in Focus(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Language Learners’ epistemological beliefs (LLEBs), as their conceptions about the nature of L2 knowledge and L2 knowing, are among the determinants of the route and the outcome of language learning; however, research into their dimensional and developmental nature is at the premium. This qualitative study was designed to (a) unravel the dimensions of LLEBs, and (b) delineate data-driven dimension-specific developmental patterns. Following “maximum variation” sampling, data obtained in 30 one-to-one semi-structured oral interviews were subjected to directed qualitative content analysis to detect utterances related to L2 knowledge and knowing conceptions. Seventeen themes each reflecting beliefs about one of epistemological beliefs’ core dimensions (i.e., knowledge certainty: N=4; simplicity: N=4; source: N=5; and justification: N=4) were extracted, and inter-coder agreement ensured. In the second phase, data obtained in three separate focus-group interviews from another 18-member sample selected via “critical case sampling” were analyzed to sketch differential dimension-related beliefs, if any, and sketch possible developmental paths. The results showed clear distinctions across the three sub-samples in terms of all the 17 LLEBs’ themes extracted in phase 1, roughly reflecting Baxter Magolda’s (1992) four-point epistemological development continuum from “absolute knowing” through “transitional knowing” and “independent knowing” to “contextual knowing.” The findings indicate the dimensionality and developmental nature of LLEBs, and the alignment of LLEBs with research on domain-general epistemology.
زمان زیست زرتشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اطلاعات ما پیرامون زندگی «زرتشت» پیامبر بزرگ ایرانی چندان زیاد نیست به طور مثال از زمان و محل تولد وی به طور دقیق آگاهی نداریم. هدف مقاله حاضر، به دست آوردن زمان زیست این پیامبر، با استفاده از اطلاعات موجود در حماسه ملی، «آثار الباقیه» ابوریجان بیرونی و «مجمل التواریخ و القصص» است. در این مقاله نشان داده شده که 345 تا 390 سال مربوط به دوران حکمرانی مادها و هخامنشیان از حماسه ملی ایران حذف شده است. با در نظر گرفتن مدت زمان پادشاهی شاهان کیانی از گشتاسب تا دارا، مدت زمان حذف شده مربوط به دوران مادها و هخامنشیان و با عنایت به اینکه اسکندر در 330 سال پیش از میلاد بر هخامنشیان غالب شده، تولد زرتشت 975 تا 1020 سال پیش از میلاد برآورد می شود. این یافته با تاریخ سنتی ذکر شده در ارداویرافنامه و بندهش حدود چهار قرن اختلاف دارد که برابر با مدت زمانی است که افتادگی در حماسه ملی رخ داده است
The Effect of Post-teaching Techniques on the English Vocabulary Recall and Retention of Iranian Students with Learning Disability(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۴۰, Issue ۱, Winter ۲۰۲۱
117 - 152
حوزههای تخصصی:
One of the most important needs in learning a second or foreign language is vocabulary acquisition. Certainly, failure to keep vocabulary in mind is a problem for both typically-developing learners as well as those with a learning disability (LD). This language demand requires teachers to use techniques in order to reinforce vocabulary recall. The current study is an attempt to investigate the effect of two post-teaching vocabulary learning techniques of diglot-weave and cooperative learning on vocabulary knowledge of LD students and to compare them with the common instruction of picture-word definition. To this end, 90 Iranian female LD students from 10 intact classes in two Junior Exceptional Schools in Shiraz were randomly assigned to one of the three groups. After the intensive teaching sessions, the test was administered to examine their vocabulary recall performance in each group and after a two-week interval, the same test was used to examine their vocabulary retention. The results by conducting the one-way ANOVA indicated that both experimental groups of diglot-weave and cooperative learning techniques outperformed the control group of picture-definition in the vocabulary recall and retention tests. However, there was no significant difference between the performance of diglot-weave and cooperative learning groups. Therefore, the findings of the present study could provide useful implications for foreign language teaching programs particularly in Special Education and students with LD.
جایگاه قید در ساخت های چندپرسش واژه ای زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت های چندپرسش واژه ای زبان فارسی به دو نوع اصلی متوالی و گسسته تقسیم می شوند. گروه متوالی شامل دو نوع ساده و هم پایه است. در گروه گسسته، پرسش واژه های هم پایه جدا از هم هستند. هدف از جستار پیش رو، بررسی رفتار نحوی ساخت های چندپرسش واژه ای در رابطه با جایگاه قیدهای گوینده محور است. بدین منظور، ابتدا عملکرد ساخت های چندپرسش واژه ای را از نظر باهم آیی بررسی کرده، سپس به جایگاه قیدهای گوینده محور در این نوع ساخت ها می پردازیم تا بدانیم جایگاه قید با آرایش پرسش واژه ها چه ارتباطی دارد. چارچوب نظری پژوهش گراشانین-یوکسِک (2017)، لیپتاک (۲۰۱۱) و نیز چیتکو و گراشانین-یوکسِک (۲۰۱۳) و از نوع توصیفی - تحلیلی است. بررسی داده ها در رابطه با ترتیب پرسش واژه ها نشان می دهد که باهم آیی پرسش واژه ها به جز ساخت های پرسشی چندگانه با ترتیب افزوده ای - افزوده ای در بقیه موارد دستوری است. بررسی جایگاه قیدهای گوینده محور نیز نشان می دهد «ازهمه مهم تر»، تنها قیدی است که بیشترین کاربرد را در این نوع ساخت ها دارد. در مقابل، حضور قیدهایی همچون «قطعاً، صادقانه، شاید، بارها، خوشبختانه و حقیقتاً»، در ساخت های چندپرسش واژه ای موجب نادستوری شدن ساخت پرسشی می شود. در ساخت پرسشی افزوده ای - افزوده ای از نوع هم پایه متوالی، جایگاه «احتمالاً»، پیش از پرسش واژه دوم است. در افزوده ای - موضوعی از نوع هم پایه متوالی، جایگاه قید «به راستی»، پیش از پرسش واژه اوّل است. در افزوده ای - موضوعی از نوع چندگانه، جایگاه «واقعاً»پیش از پرسش واژه اوّل است؛ همچنین، در موضوعی- موضوعی از نوع هم پایه متوالی، جایگاه «احتمالاً»، پیش از پرسش واژه دوم است.
Iranian EFL Learners’ Understanding of Ubiquitous Learning: Examining Factors Affecting L2 Learner’s Classroom Achievement Using Structural Equation Modeling(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۶, Summer ۲۰۲۱
77 - 90
حوزههای تخصصی:
Ubiquitous learning can be described as a daily learning environment supported by mobile, computers, and wireless networks to provide learning anytime and anywhere. As the concept of Ubiquitous learning is little known in Iran, this study considers a sample of Iranian EFL learners to identify the effects of different aspects of Ubiquitous learning including omnipresence, context customization, interactivity, perceived self-efficacy, and m-learning motivation that influence L2 learner’s classroom achievement. The participants included 150 high school students in Shiraz. A questionnaire adapted from Jung (2014) was the main data collection instrument used in the present study. Moreover, classroom achievement scores of the students taken from their final exam results were also analyzed. Structural equation modeling results showed that among aspects of Ubiquitous learning, omnipresence, context customization, perceived self-efficacy, and m-learning motivation affected classroom achievement but interactivity did not influence classroom achievement. The results also revealed the positive effect of integration of technology on student learning. EFL learners with a clear understanding of innovation in education are better positioned to move their efficiency and effectiveness from the traditional English learning environment to one that fully integrates learning into learners’ daily routines. The study concludes that developments in technology need to be transmitted into the pedagogical areas and carefully considered in the forms of curriculum and contents for language teaching.
Vocabulary Retention of EFL Learners through the Application of ANKI, WhatsApp and Traditional Method
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۶, No. ۴, ۲۰۲۱-۲۰۲۲
77 - 98
حوزههای تخصصی:
With the advancement of technology and its role in making life more convenient, some EFL teachers prefer to use it in their classrooms. In view of this, the current study aimed to explore the effect of Anki and WhatsApp on the vocabulary retention of Iranian EFL learners. The study’s design was quasi-experimental with three groups of WhatsApp-based vocabulary instruction, Anki-based vocabulary instruction and the traditional one. Sixty EFL learners studying English in a language institute participated in the study, and were divided into three groups of twenty. To ensure their homogeneity, a Solution Placement Test was given to them. After the treatment, the post-test was given to them to check their vocabulary retention. The results of the repeated measures ANOVA indicated that Anki-based and WhatsApp-based vocabulary instruction were effective in enhancing their vocabulary retention. The results of MANOVA showed that there were significant differences among the three groups in their vocabulary retention.
تحلیلی گفتمان شناختی بر طیف های نقشی گفتمان نماها در نقد ترجمه: کاربردهای آموزشی و پژوهشی در مدیریت گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
91 - 116
حوزههای تخصصی:
نقش های منظورشناختیِ قدرتمند و گوناگونِ گفتمان نماها، معنای واژگانی آنها را در گفتمان بی اعتبار می کند. نتیجه این فرایند، حساسیتِ گسترده این عناصر گفتمانی در پیوند با متغیرهای بافتی است. نقش ها و راهبردهای دقیقِ گفتمان نماها فقط در چارچوب هدف های ارتباطی خلاق، آشکار می گردد. بنابراین، به باور پژوهشگران، بررسی نقش گرایانه آنها در بافت اجتماعی، کاربردی ترین روش مطالعه آن هاست. مبانی معرفت شناختی این پژوهشِ توصیفی، کیفی و اکتشافی مشتمل بر تحلیل دیدگاه های پژوهشگران به نام و تجزیه و تحلیل منظورشناسانه پیکره خلاق و پیچیده متون نقد ترجمه است. این پژوهش با بهره گیری از الگوهای گفتمان شناختی فریزر (Fraser, 2006) و برینتن (Brinton, 1996) به تجزیه و تحلیل طیف های گوناگون نقشی گفتمان نماها در متن های نقد ترجمه، طی سه دهه و بر پایه نمونه برداری تصادفی خوشه ای پرداخته است. در این پژوهش، الگوی طیفِ نقشیِ شش وجهیِ مدیریت گفتمان در حوزه نقد ترجمه کشف گردید که پیش تر در کتاب های دستور و فرهنگ لغت ها بحث نشده و از دستاورد های این مقاله هستند. یافته کاربردی پژوهش حاضر این است که معنای گزاره ای گفتمان نماها در نتیجه فرایند کاربردی شدگی به شدت تغییر می یابد؛ دارای نقش ها و رفتارهای منظورشناختی می گردد؛ و سرانجام طیف نقشی چندگانه تعاملی گفتمان نماها را به وجود می آورد. این طیف نقشی، تحت تأثیر استنباط های پیچیده و خلاق قرار گرفته و همیشه در حال دگرگونی، تحول و گسترش است. در پایان، کاربردهای گوناگونی نیز تحلیل و پیشنهاد گردید.
چارچوب های ارجاع زمانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مباحث مربوط به چارچوب های ارجاع زمانی در زبان فارسی پرداخته است. در چارچوب های ارجاع زمانی آنچه بیش از همه آشکار است پراکندگی نظری است. مقاله حاضر با نگاه به زبان فارسی، مروری بر رویکردها و مسائل اصلی این حوزه داشته است؛ مشاهده شده که در این زبان، میان حوزه های مکان و زمان رابطه وجود دارد؛ اما اگرچه مثال های عمده ای از بیان زمان براساس مکان یافت می شود، این رابطه یکسویه نیست و توضیح مکان براساس زمان نیز در این زبان ممکن است. مثال هایی از زبان فارسی برای مفاهیم نظری مرتبط، هم چون انگاره های خود متحرک و زمان متحرک، تسلسل الف و ب و چارچوب های اشاری، پی در پی و خارجی ارائه شده است و با نظرسنجی از گویشوران این زبان، مشخص شده معنی زمانی «جلوتر» در فارسی برای بیشتر گویشوران معادل «زودتر» بوده است. درخصوص کاربرد چارچوب های ارجاع مکانی در حوزه زمان نکاتی مطرح شده و نگاهی انتقادی به بحث استعاره درخصوص ارجاع زمانی نیز ارائه شده است.
موادی در آواشناسی گویش ایرونیِ زبان آسی از گویش های شاخۀ شرقی زبان های ایرانی (مطالعۀ موردی بر پایۀ منابع روسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نام های «آلان» / «آس» بر اوست ها، گونه آوایی از «آریا» است که خود بر « ایرونی» بودن ایشان دلالت دارد. زبان آسی در گروه ایرانی زبان های هندواروپایی قرار می گیرد. صورت نوشتاری کنونی زبان آسی به کمک الفبای سیریلیک، به سال 1844 برمی گردد که آ.م. شگرن بنیانگذار آن بود و در ادامه و.ف. میلر آن را تکمیل نمود. مبنای ورود به پژوهش های زبان شناسی زبان آسی، آشنایی و فراگیری خوانش درست این زبان است. ازین رو در این پژوهش به آشنا ساختن خوانندگان و زبان شناسان ایرانی با واکه ها، همخوان ها و نظام آوایی زبان آسی پرداخته ایم. در این مسیر به مواردی چون بی واک شدگی، ابدال، محل قرارگیری ضربه و ... نیز توجه شده است. هدف از این پژوهش فراهم آوردن بستر پژوهش های بعدی در زبان آسی به عنوان شاخه ای از زبان های ایرانی است. در کار حاضر، زبان روسی راهی برای انتقال پژوهش های زبانی در زبان آسی برای زبان شناسان ایرانی گشته است. نتایج نشان داد که نظام الفبایی زبان آسی و نشانه های آوایی این زبان می تواند در مقایسه با نظام آوایی دیگر زبان ها خیلی متفاوت باشد.
ساخت های همسانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
243 - 267
حوزههای تخصصی:
ساخت های همسانی به سببِ شباهت صوری و معنایی با ساخت های تشابهی، به شیوه مطلوبی مورد پژوهش قرار نگرفته اند. هسپلمت و همکاران (Haspelmath et al, 2017) بر مبنای بررسی های رده شناختی، شش گونه پایه از ساخت های همسانی را به صورت الگوهای جداگانه ای ارائه می کنند و بر اساس این شش الگو، سه تعمیم بینازبانی را نیز ارائه می دهد. در پژوهش حاضر، با بررسی ساخت های همسانی در زبان فارسی به این نتیجه دست یافتیم که در این زبان می توان به وجود چهار گونه از شش گونه ساخت های پایه موردِ اشاره در زبان فارسی معتقد بود و دو گونه دیگر نیز به صورت مشروط مورد پذیرش هستند. نگارندگان با بررسی دیگر شیوه های بیانِ ساخت های همسانی در زبان فارسی، گونه هفتمی از ساخت های موردِ اشاره را نیز ارائه می دهند. همچنین در پیوند با تعمیم های مطرح شده، تعمیم های یک و دو در زبان فارسی معتبر بوده اند، ولی بخش نخستِ تعمیم سه، با داده های زبان فارسی ناسازگار است. شاید دلیل آن را بتوان به ماهیتِ ترتیبِ واژگانیِ آزاد زبان فارسی نسبت داد. گفتنی است که داده های پژوهش حاضر بر مبنای پیکره ای متشکل از متن کتاب های داستانیِ نزدیک به زبان گفتار، گفتارِ عادیِ گویشوران و شِّم زبانی نگارندگان فراهم شده اند.