فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
Linguistic and semantic differences are some of the main problems of translating the Holy Qur’an into English. The present study highlights the problem of lexical gap and examines a number of terms- totally 117 in 110 verses- of the Holy Qur’an, including the referential meaning of ‘sin’ and their English translations. The researcher aimed to find the strategies applied by three translators and three machine translation systems (MSTs) and to compare them. In this regard, five frequent and common terms – ‘اثم’, ‘جناح’, ‘سیئه’, ‘ذنب’, and ‘وزر’-were selected. The strategies proposed by Mollanazar (2009) were employed to fill the gap. To do so, the English translations produced by three machine translation systems (MTSs), namely Google Translate, SDL Free Translation and Systranet were compared with three human translation by M.H. Shakir, A.Qaraei and T.B.Irving. The results revealed that in most verses, almost in six English translations, a generic term was used without any additional information to make the sense clearer. There was no noticeable difference between human and machine translations in applying the proposed strategies to fill the gap and make the English version more meaningful in terms of these apparently similar but contextually different terms. Thus, it seems that these differences were not focused on, while rendering these given verses to English.
Integration of Flipped Classroom Model for a Hotel English Course in China(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۰, Spring ۲۰۲۲
11 - 29
حوزههای تخصصی:
“Flipped” or inverted classrooms are designed to utilize class time for application and knowledge building, while course content is delivered through the use of online lectures and watched at home on the students’ time. It is believed that flipped classrooms promote student engagement and a deeper understanding of the class material. The implementation of flipped classroom has been conducted in China’s higher education for more than a decade. However, its implementation in Hotel English courses has not received any attention. By doing a needs analysis, it was proved that the implication of flipped classroom model would be promising in Hotel English courses. Hence, the author redesigned the Hotel English course based on the results of the needs analysis. This course is expected to improve the cultural awareness of the students and offer them with more opportunities to practice speaking English, especially in an authentic situation. Meanwhile, their problem-solving ability and critical thinking ability can be upgraded. As a result, the students can be well prepared to enter their future career not only in hotel industry but other areas.
Representation of National Identity in English Vision Textbook Series for Iranian Senior High Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Textbooks in ELT perform different functions since their content can serve different purposes. Particularly, the content of textbooks can affect learners’ views to a great deal. Accordingly, designing ELT textbooks can generate much disagreement. Thus, textbook content is considered important and demands critical evaluation. This study explored the representation of national identity in the English Vision textbook series for Iranian senior high schools. For this aim, corpus analysis and content analysis were carried out, respectively, aimed at providing a description of the terms associated with nationalities, and describing aspects of national identity represented in the textbooks. The data in the corpus analysis phase were collected through obtaining frequencies of reference to nations and in the content analysis phase by means of a researcher-made checklist. Results revealed that Iranian identity is the most frequent aspect, for which 13 categories of reference were observed. Similarly, six major themes were found regarding aspects of national identity. This study offers implications for Iranian education policy-makers, textbook designers, and education practitioners.
The Interplay between Disciplinary Conventions and Research Methodologies in the Introduction Section of Research Articles: Citation Functions and Evaluations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite the voluminous body of research investigating linguistic, disciplinary, and cultural variations in citation practices in research articles, these practices have not been examined in light of the interplay between disciplinary conventions and research methodological underpinnings in the field of linguistics. Adopting a multi-faceted design, this study analyzed 180 research article introductions from two close-knit disciplines (Theoretical Linguistics and Applied Linguistics) to look into the contextualized citation functions and authorial evaluative stance toward citations. The corpus was purposively selected to sample three research methodologies. Comparisons were carried out at disciplinary, research methodological, and combinatory levels. The findings of the study show clear variations in the citation functions and evaluative stances taken toward citations. These variations are thought to be the result of the disciplinary conventions which authors must abide by as well as the paradigmatic underpinnings of the research methodologies which the articles are built upon, though the latter have greater impacts. As a partial contribution to the field of second language writing, a practical taxonomy is also proposed to account for the contextualized citation functions in the two disciplines. The study concludes with some pedagogical implications
جهان ممکن حقیقی در جملات شرطی زبان پهلوی: دستگاه فعلی گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جملات شرطی چهاردهمین مورد از جهانی های زبان و قابل ارزیابی در چارچوب های رده شناختی اند. هدف از این پژوهش توصیفی-کمی، بررسی جملات شرطی زبان پهلوی ساخته شده با افعال دستگاه گذشته و بررسی نوع جهان ممکن آن بر اساس زمان دستوری بند شرط است. پیکره پژوهش کتاب های زند بهمن یسن، گزیده های زادسپرم و روایت پهلوی بود. بررسی آماری بر کتاب روایت پهلوی با حدود 250 جمله شرطی انجام شد و برای پیکره آماری، 160 جمله مشخص گردید. براساس آمار بدست آمده از پیکره تحلیل، زمان دستوری بند شرط در 85% موارد بر دستگاه حال و 15% باقیمانده در دستگاه گذشته ساخته شده بود. تحلیل معنایی نشان داد در زبان پهلوی، اگر زمان دستوری در بند شرط و جواب شرط گذشته باشد، گرایش زیادی برای حقیقی بودن جهان ممکن آن جمله شرطی وجود دارد. این نتیجه با برآیند پژوهش بقایی و نغزگوی کهن(1397) برای جملات شرطی زبان فارسی معاصر،بر اساس رده شناسی دکلرک و رید، همخوانی داشت. در ساخت جملات شرطی پهلوی بر دستگاه گذشته، علاوه بر فعل ماضی شرطی نامحقق، ماضی ساده و ماضی نقلی، فعل غیرشخصی، جمله اسمیه و اسم مصدرکاربرد داشت. در این پژوهش کاربرد فعل ماضی شرطی نامحقق در ساختار چند جمله مرکب با وجه اخباری نیز مشاهده شد.
تحلیل خطاهای املایی فارسی زبانان روسی آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
97 - 118
حوزههای تخصصی:
در دوره مقدماتی زبانِ روسی، موضوعِ املاء یکی از ارکان مهم برای مهارت نوشتن به شمار می رود. از آن جا که زبان روسی در دسته زبان های صرفی قرار دارد، پایانه های صرفی اسم ها، صفت ها، اعداد، ضمایر و موارد مشابه به اعتبار ایفای نقش دستوری آن ها در جمله تغییر می یابد. بنابراین، آگاهی از شکل درست واژه ها اهمیت بسزایی در املاء و جمله سازی دارد. در این ضمن، بروز خطا در نوشتار واژه های روسی از سوی دانشجویان روسی آموز فارسی زبان امری بدیهی و اجتناب ناپذیر است. مقاله حاضر، به بررسی و تجزیه و تحلیل خطاهای املایی 51 فارسی زبان روسی آموز در سطح مقدماتی زبان روسی در دانشگاه های گیلان، اصفهان و گنبد می پردازد. به این منظور، پیکره زبانی متشکل از 51 برگه املاء دانشجویان روسی آموز به دست آمد. نخست، نوع خطاها، فراوانی و علت بروز آن ها شناسایی شد، سپس صورت درست خطاها مشخص گردید. یافته های بررسی ها نشان داد که بیشترین فراوانی خطاهای نوشتاری به خطاهای «فرایند جایگزینی حروف صدادار» و خطاهای فرایندهای واجی شامل فرایندهای «تبدیل حروف بی صدا» «حذف» و «همگونی» مربوط می شود.
تحلیلی منظور شناختی بر ترکیب و همایی گفتمان نماها در متون: کاربردی شدگی نقش گفتمان نماها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
119 - 144
حوزههای تخصصی:
در آفرینش گفتمان نویسنده و گوینده روابط بین واحدهای گفتمان را ایجاد می کنند و مخاطب هم برای تفسیر گفتمان این روابط را کشف می کند. نظامِ تولید و شناسایی روابط میان گفتمان ها با بهره گیری از گفتمان نماها محقق می شود که بر پایه قواعدی فراگفتمان مدار به مدیریت این نظام می پردازند. ولی مسئله ترکیب این عناصر موضوع مهمی است و لازم است آثار آن در مدیریت گفتمان بررسی شود. همچنین، ترکیب این عناصر گفتمان شناختی به صورت چند زبانه بررسی نشده است. مقاله حاضر، با روشی توصیفی و کیفی به مطالعه ترکیب گفتمان نماها در پیکره های انگلیسی، عربی، و فارسی بر اساس نظریه گفتمان شناختی انسجام (Schiffrin, 1987; Schiffrin, 2006) و الگوهای تحلیلی گفتمان نما (Fraser, 2006) و نقش نما (Brinton, 1996) پرداخته است. یافته ها نشان داد که از میان گفتمان نماهای تفصیلی، تقابلی، استنباطی و توالی، رتبه اول ترکیب و همایی با 96% به گفتمان نماهای تفصیلی، رتبه دوم با 62% به گفتمان نماهای تقابلی، و رتبه های سوم و چهارم با 54% و 15% به گفتمان نماهای استنباطی و توالی متعلق است. در ترکیب گفتمان نماها، نخستین گفتمان نما رابطه ای عام را نشان می دهد و گفتمان نمای دوم به بازنمایی رابطه ای ویژه می پردازد. واکاوی دقیق نقش منظورشناختی این عناصر فراگفتمانی در این پیکره ها منجر به کشف یک منظومه سیال طیف نقشی شش وجهی برای گفتمان نماها گردید. این فرایند سیال و متغیر در آفرینش و تفسیر گفتمان، تحت تأثیر مثلث منظورشناختی فراتفسیر، فراارتباط، و فراگفتمان به وجود می آید. در نتیجه تعامل این سه عنصر، نظام کاربردی شدگی پدیدار می شود. این فرایند سبب ایجاد استنباطات جدید، پیچیده، و خلاق در نقش گفتمان نماها می گردد که همیشه هم در حال تغییر و نوآوری است.
ابزارهای تمایزگذاری فاعل و مفعول در عربی و فارسی: رویکردی تطبیقی-درزمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
105 - 133
حوزههای تخصصی:
این مقاله با نگاهی درزمانی (تاریخی) به بررسی و مقایسه تحولات دو زبان عربی و فارسی در سه حوزه آرایش واژگانی، مطابقه و حالت نمایی به مثابه ابزارهای متمایزکردن فاعل و مفعول پرداخته است. در واقع، مسئله اصلی این پژوهش، بررسی و پیگیری تحولاتی بوده که در تاریخِ این دو زبان در زمینه روش های تفکیک فاعل و مفعول رخ داده است. در زبان عربی، گونه عربی قدیم با دو گونه امروزی اش مقایسه شده و در فارسی نیز تحولات مذکور از دوره باستان تا امروز دنبال شده است. داده های عربی قدیم و فارسی از منابع مکتوب استخراج شده و بخش میدانیِ این پژوهش، گردآوری داده هایی از عربی خوزستان و لبنان ازطریق مصاحبه با شش گویشور (سه گویشور از هرکدام) به وسیله ابزار پرسشنامه و توصیف تصویر بوده است. تحلیل داده ها نشان می دهد که زبان عربی ابزار حالت نمایی را از دست داده، ابزار مطابقه را گسترش داده و میزان اتکای زبان بر ابزار آرایش واژگانی بیشتر شده است. در مقابل، فارسی در طول تاریخ خود، ابزارهای حالت نمایی و مطابقه را از دست داده و مجدداً هردو را بازسازی کرده و آرایش واژگانی ارکان اصلی جمله اش نیز تغییری نکرده است. همچنین در این پژوهش، هیچ شواهدی مبنی بر تأثیرگذاری عربی و فارسی بر یکدیگر در این حوزه ها یافت نشد و ظاهراً این تحولات، درون زبانی بوده اند یا دست کم این دو زبان در این زمینه تحت تأثیر یکدیگر نبوده اند.
بهمن علاءالدین و حیات جاودانه او در ترانه های ایل: بررسی زبان شناختی و ادبی دو شعر بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش می شود تا به تحلیل زبان شناختی و ادبی شعری از بهمن علاءالدین (شَوِ چهارده «شب چهارده») و شعری در ستایش وی از فیض الله طاهری اردلی (تا لَوتِه غزل خونِ کُنی باز به آواز «تا لب غزل خوانِ خود را به آواز می گشایی») پرداخته شود. بدین منظور، ابتدا این اشعار به خط بختیاریِ پیشنهادی آنونبی و اسدی (2018) ترانویسی شد؛ سپس ترجمه فارسی و انگلیسی و «میان نویسی» ( interlinearization ) آن ها ارائه گردید. به دنبالِ آن، تحلیل زبان شناختی این دو شعر با تمرکز بر ساخت های واجی و دستوری آمده است. ازآنجایی که بختیاری گونه های متعددی دارد، این تحلیل ها، تفاوت های زبانی بین این دو شعر را برجسته ساخته است. از چشم انداز ادبی، تلاش شده است به مهم ترین ویژگی های زبانی، صوَر خیال و آرایه های ادبیِ مطرح در اشعار پرداخته و تحلیلی از آن ها ارائه شود.
مقایسه شناختی مؤلفه های استعاره مفهومی ترس بین نابینایان و بینایان جغرافیای زبانی-فرهنگی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۸
141 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی و مقایسه مفاهیم استعاری ترس در گفتار روزمره بزرگسالان بینا و نابینای مادرزاد در جغرافیای زبانی-فرهنگی ایلام می باشد. به این منظور، داده های پژوهش از 50 گویشور این منطقه در دو گروه آزمودنی شامل 25 نفر بزرگسال نابینا به عنوان گروه آزمایش در رده سنی70-18 سال و 25 نفر بزرگسال بینا به عنوان گروه کنترل همتای آنها گردآوری شدند. به منظور نمایش چگونگی بیان استعاری ترس در گفتار این دو گروه از افراد علاوه بر نگاشت-ها، پربسامدترین حوزه های مبدأ نیز شناسایی و معرفی شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی در نرم افزارSPSS صورت گرفت. یافته های مربوط به درک استعاره های مفهومی عواطف مشخص ساخت که از نظر فراوانیِ استعاره ها، تفاوت معنی داری بین بزرگسالان بینا و نابینا وجود نداشت، اما فراوانی منشأهای حسی به کاررفته برای قلمروهای مبدأ ترس در گفتار این دو گروه با یکدیگر متفاوت بود، به طوری که افراد نابینا برای بیان ترس به طور معنی داری حواس چشایی و لامسه را بیشتر از افراد بینا به کار بردند(P<0.05). مقایسه داده های به دست آمده از پژوهش با مدل قلمروهای مبدأ کووچش (2002) نشان داد که از نظر کاربرد قلمروهای مبدأ ترس، مطابقت کامل بین آن ها وجود نداشت.
تحلیل ریز نحو بنیان حروف اضافه فضایی در زبان تاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به شیوه تحلیلی-توصیفی به بررسی حروف اضافه فضایی در زبان تاتی براساس رویکرد ریزنحو می پردازد. در این رویکرد، گره های پایانی در ساخت های نحوی کوچک تر و ریزتر از یک تکواژ هستند و به عبارتی، چندین پایانه می تواند با یک تکواژ در نمودار درختی نمایانده شود. تاتی زبانی پس اضافه ای است. حروف اضافه فضایی به دو دسته تقسیم می شود، حروف اضافه واژگانی با گروه جزءمحوری نمایانده می شود و حروف اضافه نقشی در دو هسته مکان و مسیر قرار می گیرد. براساس رویکرد ریزنحو، تجزیه گروه حرف اضافه ای به صورت] گذر]مبدأ] مقصد] مکان]جزءمحوری]گروه حالت]گروه حرف تعریف[[[[[[[[ انجام می گیرد. در این زبان مسیرنمای مقصد در اکثر موارد نمود آوایی ندارد. برهمین اساس، فعل حرکتی مؤلفه ]+جهتی[ را به هسته مقصد اعطا می کند و تکواژی که هسته فعل را واژگانی می کند درواقع هسته مقصد را نیز واژگانی می کند. مکان نما، مسیرنمای مبدأ و گذر با پس اضافه -a (da) صورت بندی می شود. یکی از اصول ریزنحو، اصل فرامجموعه است که بیان کننده وجود همتابینی در تکواژهاست. الگوی همتابینی در این زبان به صورت «مقصد≠ مکان = مبدأ= گذر» و از جمله الگوهایی است که در میان زبان های دنیا نادر است.
Peer Observation, Reflection, and Expert Feedback: Pre-Service EFL Teachers’ Online Teaching Vocabulary to Young Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The objective was threefold: (a) to investigate the difference among online teaching performance of EFL student teachers at Iran University of Science and Technology who received peer feedback, expert feedback, and reflected on their own teaching practice; (b) to examine the difference between rating scores given by student teachers and those by instructor to online teaching; and (c) to determine student teachers’ best experiences, challenges, and lessons they learnt from expert feedback, peer observation, and reflection. The results of this mixed methods experimental research revealed no statistically significant difference in the three group’s scores on their second teaching practice; however, there was statistically significant difference between the scores of the first and second practices for all three groups. The results also showed that student teachers mostly underrated their first teaching, while they overrated their second teaching. The findings also indicated that their best experiences were related to using technological tools, working with Adobe Connect, making interesting materials, and using games and songs. Their challenges included lack of face-to-face communication, engaging all participants, and preparing suitable materials, whereas teaching new vocabulary in context, simplifying songs by pre-teaching their unknown words, and using online games and websites were the lessons they learnt.
مدل علّی رابطه بین اضطراب آزمون و عملکرد در آزمون زبان انگلیسی، با میانجی گری انگیزه و اضطراب یادگیری زبان انگلیسی: مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
135 - 162
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری بین اضطراب آزمون با عملکرد تحصیلی (عملکرد در آزمون های کشوری زبان انگلیسی نظام متوسطه)، با واسطه گری مؤلفه های انگیزه و اضطراب یادگیری زبان انگلیسی، انجام شد. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان سال سوم مقطع متوسطه استان اصفهان بود که ابتدا تعداد 340 نفر به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های مورد نیاز از آزمون کشوری زبان انگلیسی مقطع متوسطه، پرسشنامه اضطراب آزمون (ساراسون، 1984) و مقیاس های اضطراب یادگیری و انگیزه یادگیری زبان انگلیسی (گاردنر، 2004) استفاده شد که نهایتاً 303 نفر (142 پسر و 161 دختر) اطّلاعات لازم را فراهم نمودند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عامل تأییدی، آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. نتایج حاصل از مدل یابی ساختاری نشان داد که دو مؤلفه اضطراب زا (اضطراب آزمون و اضطراب یادگیری) از طریق رابطه معکوس با مؤلفه انگیزه یادگیری بر عملکرد تحصیلی تأثیر معنادار منفی دارند. اگرچه نقش میانجی گری دو مؤلفه انگیزه و اضطراب یادگیری تأیید شد، امّا یافته ها رابطه معنادار مستقیم اضطراب یادگیری با عملکرد تحصیلی را تأیید ننمودند. مدل پیشنهادی پژوهش دارای برازش بوده و مورد تأیید قرار گرفت و 46 درصد از واریانس عملکرد تحصیلی توسط مؤلفه های انتخابی مدل مورد تبیین قرار گرفت. بر این اساس می توان نتیجه گرفت با کاهش اضطراب آزمون و اضطراب یادگیری زبان انگلیسی انگیزه یادگیری افزایش یافته که به نوبه خود می تواند عملکرد آزمونی دانش آموزان را ارتقاء بخشد.
Iranian EFL Teachers’ Motivational Strategy Use in the Classroom: Do Teachers’ Work Engagement and Gender Predict It?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۴, No. ۱, ۲۰۲۲
163 - 180
حوزههای تخصصی:
A large body of research has investigated the role of motivational strategy use in EFL learners’ language achievement, teachers’ work engagement, and creativity. However, there have been very few studies on EFL teachers’ status quo of these variables and the correlation among them. This study was an attempt to investigate the Iranian EFL teachers’ status quo regarding these variables and to explore the correlation among them. To this end, 100 Iranian EFL teachers of both genders were selected. To explore the objectives of this study, the Motivational Strategy Use Questionnaire, Creativity Style Questionnaire, and Work Engagement Scale Questionnaire were employed. Data were analyzed through t-tests and multiple regression. Results revealed that EFL teachers have acceptable levels of motivational strategies usage, work engagement, and creativity. The results of Multiple regression analysis proved a statistically significant relationship between motivational strategy use and creativity in the classroom and no significant relationship was found between motivational strategy use and teachers’ work engagement. Teachers’ gender was found to have no contribution to teachers’ work engagement, creativity, and motivational strategies usage. This study has theoretical and practical implications for teachers.
از زبان نسفی؛ بازخوانی پژوهش های صورت گرفته درباره عزیزالدین نسفی
منبع:
پازند سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
69 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، پاسخی به حوزه نسفی پژوهی است و با هدف آشناسازی عرفان پژوهان و دوست داران عرفان در ایران، با مطالعات و پژوهش های عرفانی ذیل آثار و شخصیت علمی- فلسفی عزیزالدین نسفی، فراهم گردید. در این پژوهش، نسفی پژوهی در عرصه آثار خطی، کتب، مقالات(علمی و کنفرانسی) و پایان نامه ها در ایران از آغاز تا زمان معاصر معرفی می شود. روش پژوهش حاضر، جستجو بر پایه کلیدواژه «عزیزالدین(عزیز، عزالدین، عزیزبن محمد) نسفی» است که با توجه به جستجوی آن در بانک های اطلاعاتی مانند مجلات، اسناد، سایت ها، کتابخانه ها و ... مجموعه آثار مرتبط با نسفی پژوهی نیز شناسایی و تحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سیر تحول نسفی پژوهی در ایران از نظر زمانی، سیر صعودی دارد و از اواخر دهه 80 و 90، پژوهش ها به سوی مقایسه دیدگاه های عزیزالدین نسفی با سایر اندیشمندان و متفکران در حوزه ها و رشته های مختلف پیش رفت. آسیب شناسی در زمینه پایان نامه ها و مقالات حوزه نسفی پژوهی، نشان می دهد به دلیل فقدان اطلاعات پژوهشی جامع به منظور غنی سازی مطالعات در این حوزه، شاهد تکرار تحقیقات پیشین هستیم. نگارندگان امیدوار هستند این پژوهش بتواند با معرفی آثار به جای مانده از عزیزالدین نسفی و تحلیل و تبیینِ تحقیقات و مطالعات علمی عرفان پژوهان معاصر در حوزه شخصیت علمی- فلسفی ایشان و تحلیل آثار و اندیشه های نسفی، راه میانبر و کوتاهی بر سر راه علاقه مندان ترسیم نماید تا بهره برداری از این آثار گران سنگ، سهل الوصول تر گردد و از طریق دانشجویان با آشنا شدن نقاط ضعف روش شناسی موجود در پژوهش های قبلی، بتوانند در جهت رفع آن تلاش کنند.
Impact of Metacognitive Intervention Program Instruction on the Reading Development of Dyslexic Primary School Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۲, Autumn ۲۰۲۲
173 - 184
حوزههای تخصصی:
This experimental study aimed at discovering the impact of Metacognitive Intervention Program instruction on the reading advancement of Iranian dyslexic primary school learners. The participants consisted of 32 male and female, grade three primary school students, with the age range of 8 to 11 years and 90 to 110 IQ average. They were selected through convenient sampling and divided into two control and experimental groups of equal size. Then, the experimental group was exposed to the Metacognitive Intervention Program instruction for 10 weeks. Wechsler Intelligence Scale for Children (WISC) and Dyslexia and Reading (NEMA) tests were used as instruments. To evaluate the participants’ reading progress, a pre-test and a post-test (NEMA) were conducted. The results of covariance analysis showed that the employed program was effective in the reading comprehension development of the participants. The findings of this study suggest that primary school instructors need to think more about using the Metacognitive Intervention Program instruction on different steps of reading comprehension and do more effective activities to assist students in removing their reading difficulties.
The Interrelationship between Iranian Translation Students’ Classroom Anxiety, Emotional Intelligence, and the Quality of their Consecutive Interpreting Performance
حوزههای تخصصی:
This study aims to explore the relationship between Iranian undergraduate translation students’ level of anxiety and emotional intelligence (EI) when performing consecutive interpreting, and the quality of their interpreting performance. To this end, thirty Iranian undergraduate English translation students were invited based on convenience sampling to participate in this study. A researcher-made questionnaire was designed to measure students’ interpreting anxiety. Participants completed Schering's emotional intelligence and interpreting classroom anxiety scale (ICAS) to measure their level of EI and anxiety. The participants were then asked to consecutively interpret a three-minute video clip from English into Persian about anxiety disorder. Students’ interpreting performance was assessed by three experienced raters based on Carroll’s model of translation quality assessment for consecutive interpreting. The results showed that there was no statistically significant relationship between the students’ total score of EI and the quality of their consecutive interpreting performance. However, there was a negative correlation between students’ interpreting anxiety and the quality of their interpreting performance. Additionally, a negative association was found between students interpreting classroom anxiety and emotional intelligence. Consequently, the findings demonstrated that negative emotions and thoughts such as anxiety and stress reduce translation students interpreting ability. Moreover, based on the results, the interpreting theoretical instructions, as well as teaching psychological factors should be included in the translation teaching syllabus to train proficient and skillful interpreters in Iranian universities.
فارسی ستیزی در یک سدۀ اخیر در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی که آن را در ایران «فارسی»، در افغانستان «دری» و در تاجیکستان «تاجیکی» می خوانند، از گذشته های دور زبان رسمی و درباری سرزمینی که امروزه افغانستان می خوانند، بوده است. این زبان از زمان شکل گیری حکومت مستقل در افغانستان و تغییر نام خراسان به افغانستان (1747م) تا به امروز سرگذشت غم انگیزی داشته است. سیاست به حاشیه راندن زبان فارسی که از دوره امیر حبیب الله خان (1901-1919م) شروع شد، در دوره های بعد و تا امروز با فرازونشیب هایی دنبال شده است. چنانکه در دوره نیم قرنه حکمرانی خاندان آل یحیی (1308-1357ش) برای مدت کوتاهی به کلی از نظام اداری و آموزشی حذف شد و سپس در سال 1343ش اسم «دری» بر این زبان تحمیل شد و به عنوان یکی از دو زبان رسمی در کنار زبان پشتو در قانون اساسی دوره ظاهرشاه درج شد. این جایگاه در دوره نظام های کمونیستی نیز حفظ شد؛ اما پس از جنگ های داخلی و تسلط طالبان (1375-1380ش) بیش ازپیش مورد بی مهری قرار گرفت. با روی کار آمدن دموکراسی و شکل گیری نظام جمهوری اسلامی (1380-1400ش) و در قانون اساسی مصوب 1382ش، زبان پشتو و فارسی به عنوان دو زبان رسمی در افغانستان شناخته شد، با این تفاوت که ارجحیت به زبان پشتو داده شد و سرود ملی این کشور نیز به زبان پشتو ساخته شد. همچنین اصطلاحات دانشگاهی، نظامی و اداری تنها به زبان پشتو واگذار شد. سرانجام، با سقوط نظام جمهوری و تسلط دوباره طالبان بر خاک افغانستان، این گروه مجددا درصدد حذف زبان و اصطلاحات فارسی از ادارات و لوایح دولتی شده است.
پازند، زبان یا خط؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
211 - 243
حوزههای تخصصی:
متون پازند بخشی از میراث فکری کیش زردشتی است که فارغ از محتوای اغلب نیایشی و آیینی آنها، معمایی در تاریخ زبان فارسی است. آنچه را به نام پازند می شناسیم، پاره ای از متن های فارسی میانه هستند که حدود سده 12م از خط مبهم پهلوی به خط روشن و آوایی اوستا نقل شده اند. پازندنویسی تا سده 19م در ایران و هند ادامه داشته است و پیکره ای پدید آمده است که به اعتبار برخی قرائت ها ویژگی دوره نو زبان فارسی را گرفته است. اما هم پازندنویسان و هم کاربران آثار آنها بر این باور بودند که متنی از دوره میانه را ارائه کرده اند.همواره بر سر این موضوع که تغییر خط منجر به تغییر زبان شده یا نه، بحث بوده است و دلایلی می توان ذکر کرد. در گفتار پیش رو کوشش شده تا با بررسی هشت نمونه متن از دوره های مختلف پازندنویسی در ایران و هند، به این پرسش پاسخ داده شود که آیا در فرایند پازندنویسی دامنه تغییرات زبانی به اندازه ای بوده که به وجود زبان مستقلی قائل باشیم؟
نمود در زبان پشتو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
269 - 293
حوزههای تخصصی:
زبان پشتو از لحاظ رده شناسی از زبان های (فاعل _ مفعول_ فعل) یا (SOV) است و از جمله زبان های پس اضافه ای به شمار می رود. این زبان در بندهای مستقل، همپایه و وابسته ترتیب واژگانی (فاعل_ مفعول_ فعل) دارد. زبان پشتو در کشورهای افغانستان، پاکستان و حتی در هندوستان صحبت می شود و زبان رسمی و ملّی گویشوران افغانستان است. هدف پژوهش حاضر، ارائه تحلیلی از نظام نمود در زبان پشتو است. روش اتخاذ شده در این مقاله مبتنی بر نظریه دوبخشی اسمیت (1997) است. در این راستا برای واکاوی انواع نمودهای موقعیتی در زبان پشتو پیکره وسیعی از افعال ساده و مرکب بررسی خواهد شد. پرسش های اصلی پژوهش به دنبال این هستند که نمود در زبان پشتو چگونه بازنمایی می شود و چه ویژگی های دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که پنج گونه از نمودهای موقعیتی در این زبان وجود دارند که هم نشانگر رخدادهای بیرونی و هم تابع محاسبات نحوی هستند. زبان پشتو در زمان های حال و گذشته نمود تام و ناقص دارد. نمود، که در زبان پشتو «aṛx» گفته می شود زمان درونی فعل است و مطلق بودن یا استمرار فعل را نشان می دهد. نمود در زبان پشتو با وندهایی که پس از فعل می آید، همچنین با تغییر جایگاه تکیه بازنمایی می شود.