مطالب مرتبط با کلیدواژه

دستور ساخت


۱.

ساخت اضافه ملکی در زبان فارسی: تحلیلی از منظر دستور ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی شناختی دستور ساخت ساخت ساخت اضافه ملکی زبان فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۱ تعداد دانلود : ۵۰۵
زبان شناسیِ شناختی، شاخه ای است که به مطالعه زبان به منزله بخشی از قوه شناخت می پردازد؛ ازاین رو، بسیاری از پژوهشگرانِ حوزه های زبان شناسی، علوم شناختی، عصب شناسی زبان به آن توجه ویژه ای داشته اند. دستور ساخت، یکی از دستورهای شناختی است که همچون زبان شناسی شناختی، قوه شناخت را مبدأ تحلیل قرار داده است. به دلیل اینکه این دستور، برخلاف دستورهای پیشین، تمام واحدهای زبانی اعم از کلیات و استثنائات را تحلیل می کند، دستوری توانمند در ارائه تحلیلی جامع و یکپارچه از زبان به شمار می رود. بر این اساس ، در پژوهش حاضر این دستور مبنای تحلیل و مطالعه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی ساخت های اضافه ملکی در زبان فارسی از منظر دستور ساخت می پردازد. براساس نتایج، ساخت های اضافه ملکی به سه طبقه مالکیت، اضافی و تخصیصی تقسیم می شوند و در میان انواع ساخت های اضافه در زبان فارسی، ساخت های اضافه ملکی بیشترین بسامد را دارند
۲.

ساختار موضوعی فعل حسی «دیدن» در زبان فارسی: رویکرد دستور ساختِ گلدبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساخت موضوعی فعل حسی دستور ساخت دستور ساخت شناختی چندمعنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۲۰۴
فعل های حسی طبقه مهمی از افعال در زبان های طبیعی اند که برای بیان رویدادهای حسی و ادراکی مربوط به انسان و سایر موجودات ذی شعور به کار می روند. مقاله حاضر به بررسی ساختار موضوعی مهم ترین فعل حسی در زبان فارسی، یعنی «دیدن»، در چارچوب دستور ساخت شناختی گلدبرگ (1995، 2006) می پردازد. داده های پژوهش شامل مجموعه ای بیش از 500 جمله نوشتاری فارسی معیار است که از پیکره همشهری استخراج شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که فاعل فعل «دیدن» از لحاظ معنایی نقش حسگر و مفعول آن نقش پدیده دارد که گاه به صورت گروه اسمی و گاهی به صورت بند پیرو ظاهر می شود. فعل «دیدن» از درجه بالایی از چندمعنایی برخوردار است و در این پژوهش 17 معنای مجزا برای آن کشف شده است که در هر یک از این معانی، ساختار موضوعی فعل از لحاظ ویژگی های صوری یا معنایی مفعول ویا از لحاظ تعداد متمم ها متفاوت است. در نتیجه می توان استدلال کرد که ساختار موضوعی فعل «دیدن» برخلاف دیدگاه رایج در رویکرد فرافکن گرا، وابسته به خود فعل نیست، بلکه وابسته به ساخت خاصی است که فعل در آن قرار می گیرد. این نتیجه گیری همسو با دیدگاهی است که در رویکرد ساخت گرا اتخاذ می شود و ساخت را به خودی خود واجد صورت و معنای مستقل می داند.
۳.

ساختار موضوعی افعال حسّی شنوایی در زبان فارسی در چارچوب دستور ساختِ گلدبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساخت موضوعی فعل حسی دستور ساخت دستور ساخت شناختی رویکرد ساختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۸۷
افعال حسّی طبقه مهمی از افعال در زبان های طبیعی اند که رویدادهای حسّی و ادراکی مربوط به انسان و دیگر موجودات ذی شعور را بیان می کنند. هدف پژوهش حاضر این است که ساختار موضوعی افعال مربوط به حس شنوایی در زبان فارسی را در چارچوب دستور ساخت گلدبرگ (1995، 2006) بررسی نماید. داده های پژوهش مشتمل بر 320 جمله نوشتاری فارسی معیار است که از پیکره همشهری (نسخه دوم) استخراج شده اند. نتایج بررسی داده ها نشان می دهد که فعل بسیط «شنیدن» چندمعناترین فعل حسّی شنوایی در زبان فارسی است که پنج معنای متفاوت دارد: شنیدن غیرارادی، شنیدن ارادی، مطلع شدن، اطاعت کردن و استشمام کردن. فعل «شنیدن» در این معانی پنج گانه در مجموع سه نوع ساختار موضوعی را از خود نشان می دهد: [فاعل + مفعول اسمی]، [فاعل + مفعول بندی] و [فاعل + مفعول حرف اضافه ای]. سایر افعال مربوط به حس شنوایی نیز دارای ساخت ساختار موضوعی خاصی هستند که تعیین کننده معنا و نحو آنهاست اما درجه چندمعنایی آنها کمتر از فعل «شنیدن» است. براساس رویکرد ساخت بنیاد می توان نتبجه گرفت که چندمعنایی این افعال از نوع چندمعنایی ساختی است که در سطح ساخت های کمابیش انتزاعی و طرحواره ای قابل تبیین است و نه در سطح واژه های عینی.