فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله، قرآن را به منزله متنی ادبی بررسی می کند. ابتدا به (عدم) جواز ترجمه قرآن اشاره و دیدگاه های مخالفان و موافقان بررسی می شود. آن گاه پیشینه مطالعه قرآن از منظر متنی ادبی مطرح شده و از ترجمه متون ادبی و روشهای حاکم بر آن به اختصار ذکر به میان می آید. در آخر، ترجمه های گوناگون فارسی و انگلیسی مولفه های زبانی (عمدتا آوایی و واج شناختی) و بلاغی قرآن به لحاظ ترجمه (نا) پذیری مطالعه می شود. برخی از این مولفه ها عبارتند از: همگونی آوایی؛ جفتهای کمینه مانند موسیقی کلمات و بازیهای کلامی و موسیقی آیات در قالب قافیه، وزن و سجع. در پایان این نتیجه حاصل می آید که ظرافتهای زبانی و بلاغی قرآن اگر نه تماما ترجمه ناپذیر، که سخت ترجمه پذیر است.
اطلاعات تازه ای از زبانهای رمزی (آرگو) در آسیای میانه/ « گروه قومی، قوال، درکولاب و آرگوی آن»
منبع:
فرهنگ بهار ۱۳۷۵ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
در سال های 53-1952 نگارنده این سطور اطلاعاتی درباره گروه قومی کوچکی در شهر«کولاب»واقع در جمهوری تاجیکستان دریافت نمود مبنی بر آنکه افراد این گروه، در ارتباط میان خود، زبان یا گویش خاصی را به کار می برند که اهالی تاجیک زبان یا ازبک زبان منطقه نامفهوم است.اطلاعات به دست آمده از پرس وجوها حاکی از آن بود که این گروه در میان اهالی محلّی به«قوال» )qaval( 2 مشهورند و در محلّه ای (گذری)در شهر کولاب ساکن هستند که براساس نام ساکنان آن«گذر قوالها» guzar-i ) (1).این مقاله، برگرفته از منبع زیر است. در همان زمان فرصتی دست داد تا بتوان چند واژه از این گویش را ثبت نمود.واژه از«گریز آچلوف»که در آموزشکده اقتصاد و دارایی«استالین آباد» 1 تحصیل می کرد، پرسیده و ثبت شد.او متولد محلّه قوالها بود؛اما تعلّق خود را به گروه مذکور انکار می کرد. خصوصیت واژه های ثبت شده این تصوّر را به وجود می آورد که ما با یک آرگوی محلّی سروکار داریم.مقایسه برخی واژه هایی که آچلوف ذکر کرده بود( danap عزن،-دختر، kalbak -سگ، lomaki -گوشت، talxaki -چای)با مجموعه واژه های آرگو که و.ایوانوف 2 ، آ.آ.روماسکویچ 3 و آ.ل.ترویتسکایا 4 منتشر کرده بودند، چنین پیش فرضی را تأیید می کرد.در ماههای ژانویه و فوریه سال 1957 نگارنده فرصتی یافت تا به کولاب برود و از ساکنان محلّه قوالها اطلاعاتی را گردآوری کند که انتشار بخشی از آن موضوع این مقاله را تشکیل می دهد.
بازجستن ضراب خانه های ساسانیان در فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان پارس، در جنوب ایران، به لحاظ نقش خاستگاهی، مرکزیت دینی، سیاسی و موقعیت اقتصادی و تجاری، مهم ترین ایالت شاهنشاهی ساسانیان (226 - 651 م) محسوب می شد. تولیدات انبوه این ایالت، همچون پارچه های کتانی و ابریشمی یا فرش و مروارید که تا چین و سایر نواحی دوردست نیز صادر می شد و موقعیت جغرافیایی آن، در پس کرانه خلیج فارس، آن جا را به مکان مهمی برای حمل و نقل و تجارت زمینی و دریایی تبدیل کرده بود. رونق تجارت با سایر سرزمین ها موجب افزایش میزان ضرب سکه در آن ایالت شده بود و بسیاری تعداد سکه های مکشوفه در این ایالت حکایت از کثرت ضراب خانه هایی دارد که در این منطقه قرار داشته اند. در این پژوهش ضراب خانه های منطقة پارس در دورة ساسانیان بر اساس سکه های نبشته دار ساسانی بررسی شده اند و بر پایة شواهد موجود پیشنهادشده علامت اختصاری WLC، که به گفتة اکثریت سکه شناسان تاکنون ناشناس باقی مانده است، اشاره به شهر برازگان (برازجان) در جنوب ایالت پارس دارد.
بررسی گونه های زبانی در استان آذربایجان غربی با روش فاصله سنجی گویشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، اطلس زبانی جامعی از گونه های ترکی آذری در استان آذربایجان غربی ارائه می شود و روشی برای اندازه گیری درجه تراکم تفاوت های واژگانی، آوایی، ساختواژی و نحوی، در میان گونه های ترکی آذری، طرح می گردد. بدین منظور، چهار سطح زبانی «واژگانی»، «آوایی»، «ساختواژی» و «نحوی»، در نظر گرفته شده و سپس، درهم فشردگی کلی مقوله های زبانی در یک منطقه جغرافیایی، بر اساس مفهوم واین رایش اندازه گیری گردیده است. تحلیل داده ها نشان می دهد که، از میان همه سطوح و گونه های زبانی در استان آذربایجان غربی، ویژگی های واج شناختی، در قیاس با سطوح واژگانی، ساختواژی و نحوی، به تفاوت های اجتماعی و منطقه ای حساس تر است. بنابراین، با در نظر گرفتن تفاوت میان گویش و لهجه، باید گفت که گونه های مختلف ترکی آذری گویش نیستند، بلکه زیرلهجه های آن محسوب می گردند.
جلوه های نمادگرایی در شعر نیما یوشیج دو تأویل از یک شعر: «هست شب»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از نمادها در شعر فارسی، قدمتی دیرینه دارد. شعرهای نمادین (سمبولیک) در پس معنای ظاهری شان، معنا یا معناهایی پنهان دارند، که برای دستیابی به آن ها همواره تلاش هایی صورت گرفته است و می گیرد. نیما یوشیج یکی از شاعران برجسته معاصر است که تحت تأثیر شاعران سمبولیست فرانسه، نماد و نمادگرایی در شعرهایش از جای گاهی ویژه برخوردار است. به خاطر فضای اجتماعی-سیاسی بسته ی حاکم بر عصر نیما، به ویژه از 1316 به بعد، وی با توسل به نمادها کوشیده است تا معانی و پیام هایی را به خواص منتقل کند، که عوام از درک آن عاجزند. شعر «هست شب» یکی از شعرهای نمادینِ آخرین سال های عمر نیماست که به لحاظ ساخت مندی و استفاده از نمادهای «شب»، «ابر» «باد» و «هوا»، که از نمادهای طبیعی جا افتاده و شناخته شده در شعرهای نیما هستند، فضاهایی نمادین را در خود نهفته دارد. یافته های هرمنوتیک جدید می تواند تأویل گران را در کشف این معانی یاری دهد. نگارنده در این مقاله، بر اساس روش های هرمنوتیک جدید، دو تأویل ممکن از شعر «هست شب» نیما یوشیج ارائه داده است.
استعاره و فرهنگ: رویکردی شناختی به دو ترجمة رباعیات خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیدة استعاره و ویژگی های فرهنگی آن یکی از مشکلات اساسی فراروی نظریات ترجمه است. ترجمه پذیری استعاره همیشه نسبتی معکوس با فرهنگ داشته است. هدف این پژوهش بررسی رابطة استعاره و الگوهای فرهنگی در فرایند ترجمة استعاره است. در این راستا سه رباعی خیام را انتخاب کردیم و ترجمه های انگلیسی و کردی آن ها را بررسی کردیم. نتایج پژوهش نشان می دهد که مترجمان بیشتر در ترجمة استعاره های وابسته به الگوهای فرهنگی مشترک موفق بوده اند و استعاره های وابسته به الگوهای غیر مشترک در متون مقصد بازآفرینی نشده اند؛ به همین دلیل می توانیم شرایط انطباق یکسان و متفاوت در مدل ترجمة مندلبلیت را به ترتیب مرتبط با الگوهای مشترک و غیر مشترک فرهنگی بدانیم.
نقش معلم در دوره فرامتد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق موجود بر آن است که با توجه به انتظار حاضر از معلم زبان مبنی بر داشتن دانش لازم جهت ایجاد تغییرات متناسب در تدریس مبتنی بر درک درست از شرایط مختلفی که در کلاسهای مختلف وجود دارد خصوصیاتی را که چنین معلمی باید دارا باشد تا به این مهم دست یابد را بررسی و ارائه نماید. به این منظور چنین خصوصیاتی که در این نوشته عملکردهای اصلی معلم نامیده می شود با نظر به مسائل مطروحه در رشته آموزش زبان انگلیسی تعیین و در معرض قضاوت زبان آموزان معلمین و مدیران موسسات آموزش زبان قرار داده شد و اطلاعات حاصله از این منابع و نیز بازدیدهای کلاسی که توسط افراد واجد شرایط انجام شد تجزیه تحلیل آماری گردید. نتایج حاصله نشان داد که از هفت عملکرد اصلی تدریس که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت یعنی (1) کنترل رفتار زبان آموزان (2) نحوه ارائه مطلب درسی (3) نظارت بر روند تدریس (4) گرفتن بازخورد آموزشی (5) سعی در تسهیل روند آموزش و فراگیری (6) ایجاد ارتباط با زبان آموزان و (7) انجام فعالیت های آموزشی مرتبط در خارج محیط کلاسی عملکرد ششم و هفتم به ترتیب از نظر کلیه شرکت کنندگان در این تحقیق با عملکردهای دیگر تفاوت معنی داری داشت. باید خاطر نشان ساخت که نتایج حاصله در این تحقیق با روند موجود در بحث های مربوط به تربیت معلم که در آن ها اهمیت زیادی به ایجاد ارتباط با زبان آموزان و بالا بردن دانش تئوریک و درایت معلم داده می شود هماهنگ است.
آیا تفسیر متن امکانپذیر است(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۴ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
راجع به برخی اشتباهات مرسوم زبان آموزان ایرانی در گفتار روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"اشتباه به معنی دور شدن از قواعد کلی پذیرفته شده در سطوح واژگان ‘ ترکیب کلمات و جملات می باشد. از آنجا که بررسی و مطالعه و مشاهده اشتباهات گفتاری زبان آموزان‘ امکان تعیین میزان سطح سختی مبحث مورد نظر در آموزش و ارائه راه کارهای مناسب جهت تکمیل روند آموزش را فراهم می سازد‘ در روش تدریس زبان های خارجی‘ دارای اهمیت خاصی می باشد. اشتباهات گفتاری(زبانی) ممکن است بر اثر تداخل زبانی (زبان مادری و زبان بیگانه) به وجود آیند. اشتباهات دستوری به معنی دور شدن از قوانین و قواعد دستوری در گفتار که عدم تناسب و هماهنگی در بیان مفهوم جمله را دربر دارد‘ می باشند. این گونه اشتباهات به اشتباهات صرفی و نحوی تقسیم می شوند. در اشتباهات نحوی می توان به نقض ترکیب کلمات‘ قواعد ساخت جملات و نقض نظم کلمات و در اشتباهات صرفی می توان به انتخاب اشتباه شکل(کلمه) اشاره کرد. بررسی اشتباهات دستوری زبان آموزان ایرانی برای اولین بار در ایران انجام می شود ونتایج حاصله از آن می تواند به زبان آموزان و اساتید زبان روسی در درک درست مطلب و ارائه روش تدریس مناسب تر و کارایی بیش تر کمک نماید.
"
کاربرد پیکره های یکبار مصرف در آموزش ترجمه: با نگاهی به وضعیت آموزش ترجمه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی کاربرد پیکره های یکبارمصرف (Disposable Corpora) در ترجمه می پردازد. پیکره های یکبارمصرف در مواقع نوعی جدید از پیکره ها هستند که به واسطه همگانی شدن اینترنت و کاربردهایی که به صورت بالقوه دارند وارد عرصه ترجمه شده اند و به دلیل ویژگی های خاص خود بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. چنین پیکره هایی شامل مجموعه ای کوچک از متون اینترنتی هستند که مترجم به صورت موردی و برحسب نیاز برای ترجمه یک متن خاص می سازد. اینگونه پیکره ها معمولا زمانی ساخته می شوند که مترجم در درک متن مبدا و یا در ایجاد متن مقصد نیازمند اطلاعاتی است فراتر از آنچه که اکثر فرهنگ های لغت ارایه می دهند. پیکره های یکبارمصرف که می توانند یک زبانه مقصد یا دوزبانه مقایسه ای باشند، برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد زبان مبدا و یا زبان مقصد ساخته می شوند و معمولا بعد از استفاده رها می شوند. از ویژگی های منحصر به فرد این پیکره ها سهولت فرآیند ساخت آنهاست که این امکان را به مترجمان می دهد تا بدون نیاز به پیکره های بزرگ تر که معمولا دسترسی به آنها مشکل است، از فواید قابل توجه آنها در ترجمه بهره گیرند. با توجه به عدم وجود پیکره های بزرگ در زبان فارسی و مشکلات موجود بر سر راه مترجمان در دسترسی به اندک پیکره های فارسی موجود، پیکره های یکبار مصرف می توانند به صورت کاربردی به عنوان منبعی جدید توسط مترجمان و معلمین ترجمه به منظور آموزش ترجمه در ایران مورد استفاده قرار گیرند.
بررسی فضاهای واکه ای در لهجه کرمانی و لهجه فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه فضاهای واکه ای در دو لهجه کرمانی و معیار است. به این منظور از ده گویشور کرمانی و ده گویشور لهجه معیار خواسته شد تا شش واکه زبان فارسی را سه مرتبه تکرارکنند. صدای گویشوران توسط میکروفون Shure ضبط شده و پس از آن توسط نرم افزارPRAAT مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. سپس با ایجاد یک شبکه متنی، مقادیر بسامد سازه های اوّل و دوم آن اندازه گیری شد و با بررسی آمار توصیفی و تحلیلی به دست آمده، به مقایسه فضاهای واکه ای این دو لهجه پرداخته شد. نتایج به دست آمده از این قرار است: با توجه به اینکه مقادیر بسامد سازه های اوّل و دوم واکه های [ɑ] و [u] در لهجه کرمانی بیشتر از مقادیر آن ها در فارسی معیار است می توان چنین نتیجه گیری کرد که در لهجه کرمانی این واکه ها افتاده تر از فارسی معیار هستند و در جایگاهی پیشین تر تولید می شوند. همچنین در لهجه کرمانی واکه های [i,e,o,æ]، نسبت به لهجه فارسی معیار، دارای بسامد سازه اوّل بالاتر و بسامد سازه دوم کمتری می باشند. این مسئله موجب می شود که واکه های مذکور در لهجه کرمانی افتاده تر باشند و در جایگاه پسین تری نسبت به واکه های معیار تولید شوند.
ویژگی های معنایی پیشوندهای روسی و توصیف آنها
حوزههای تخصصی:
در زبان روسی پیشوندها با افعال زیادی ترکیب می شوند و نقش عمده ای در بیان معانی مختلف ایفا می کنند و مشکلات زیادی را برای زبان آموزان (ایرانی) در درک و فهم این مبحث مهم و پیچیده ایجاد می کنند و از آن جایی که در کتاب های موجود توصیف معانی پیشوندها برای زبان آموزان کامل نمی باشد‘ بایستگی آن به شدت احساس می شود و در این مقاله سعی می شود به مواردی کاربردی- آموزشی توصیف معانی پیشوندها اشاره شود. اگر توصیف معانی پیشوندها درست و کامل باشد و در تضاد نباشد و معانی پیشوندها به درستی دسته بندی و طبقه بندی شده باشند و به شرایط بیان آن ها در بافت جمله اشاره شود به نظر می رسد که زبان آموز در درک درست معانی پیشوندهای روسی کمتر دچار مشکل شود.
بر سر چاه شاهین یا خرد اودین؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله جستاری است درباره سودای جاودانگی انسان. نویسنده‘ با اشاره به اسطوره ها و افسانه ها و آرا صاحب نظران‘ به بررسی این نکته می پردازد که مراد از جستجوی نامیرایی کدام است: مانایی تن یا جاودانگی جان که با عشق‘ خلاقیت‘ خرد و هنر بدست می آید؟ برای پاسخ به این پرسش ها‘ نویسنده به بررسی آثاری چون گیل گمش‘ ضیافت‘ اسطوره های اسکاندیناویایی و شماری از آثار ایرانی می پردازد. پس از آن‘ نویسنده با نگاهی تفصیلی به نمایشنامه بر سرچاه شاهین و اسطوره اسکاندیناویایی اودین دو نمونه از تلاش برای مانایی را بررسی می کند: اولی به عنوان نمونه تلاشی بیهوده برای مانایی تن و دیگری جستجویی روحانی برای مانایی جان که در قالب عشق و آفرینندگی شدنی است.
ریشه شناسی عامیانه جای نام های ایرانی (جعل تاریخ و هویت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نخست ریشه شناسی از دید زبان شناسی تاریخی تعریف شده است و پس از آن، پیشینه ای از ریشه شناسی های انجام شده ذکر گردیده است؛ سپس انواع ریشه شناسی شامل عالمانه، شبه عالمانه و عامیانه مطرح شده ، آن گاه، بحث ریشه شناسی های عامیانه به طور مفصّل و همراه با مثال هایی در حوزه فرهنگی ایران شرح داده شده است. این مثال ها مربوط به جای نام های ایران است که به دلایل و اغراض گوناگون از جمله مسائل و تعصبات قومی وقبیله ای ریشه های غیر ایرانی برای آنها تراشیده شده است. در این مقاله کوشش شده ریشه ایرانی آنها روشن شود. در پایان، هدف از این نوع ریشه شناسی و دامن زدن بدان از سوی برخی اقوام ایرانی و نیز پیامد های آن به بحث گذاشته شده است.
فارسی - یهودی
حوزههای تخصصی: