فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی زبان شناختی طنز از دیرباز مورد توجه بوده و از زمان طرح نظریة معناشناختی تولید طنزِ راسکین (1985) انسجام روش شناختی بیشتری یافته است. در کنار عواملی مانند عدم تجانس، ابهام و اغراق، نقض اصل همیاری مکالمه ای گرایس (1975) و اصول چهارگانة آن یکی از مهم ترین عواملی است که به ایجاد موقعیت طنز می انجامد. تأثیر نقض اصولی مانند اصل ارتباط و کیفیت بر ایجاد لطیفه و موقعیت طنز بارها از رویکردهای مختلف مطالعه شده است.
هدف این پژوهش، بررسی نقض اصول همیاری مکالمه ای گرایس و نقش آن در تولید لطیفه های موسوم به «پَ نه پَ» است که به تازگی در فضای اینترنت و پس از آن در گفت وگوهای روزمرة گویشوران بسیار رواج پیدا کرده است. در این پژوهش، سازکار تولید این گونه لطیفه ها در قالب روند نمایی سه مرحله ای نمایش داده می شود. پرسش اصلی پژوهش این است که نقض اصول گرایس چگونه به خلق موقعیت طنز می انجامد و سازکار زبانی تولید این گونه از لطیفه ها چگونه است. چارچوب نظری پژوهش، اصل همیاری گرایس است و داده ها به صورت تصادفی از میان لطیفه های منتشر شده در فضای مجازی انتخاب شده اند. این نسل جدید از لطیفه های ایرانی از آنجا که ضعف های ارتباطی و اجتماعی جامعه را دست مایة طنز قرار می دهند، میتوانند موضوع پژوهشهای بیشتری به لحاظ زبان شناسی و جامعه شناسی باشند؛ زیرا علاوه بر ویژگی های زبانی درخور توجه آن ها، عدم تمرکز این دسته از طنزها بر لهجه&"">تحلیل گفتمان؛ جامعه شناسی زبان؛ کاربرد شناسی زبان
بررسی ریشه شناختی نام چشمه سو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مکانهای باستانی دشت توس در خراسان چشمه سویا چشمه سبز است که نام آن بارها در متون پهلوی و تاریخی نظیر بندهش، گزیده های زادسپرم، شاهنامه و ... به عنوان چشمه ای مقدس و یا دریاچه ای مشهور و یا مکانی که یزدگرد اول ساسانی در آنجا به صورتی شگفت و غریب کشته شده آمده است. از طرفی وجود یکی از آتشکده های مهم دوره ساسانی در کنار این چشمه بر اهمیت آن افزوده است. به نظر می رسد این چشمه تقدس خود را در دوره اسلامی همچنان حفظ کرده به طوری که در منابع این دوره به آن اشاره شده است. این مقاله سعی بر آن دارد که با ...
Transmission of Ideology through Translation: A Critical Discourse Analysis of Chomsky’s “Media Control” and its Persian Translations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Among factors that might manipulate translators’ mind while producing a text
is the notion of ideology transmission through text or talk. Adopting Critical
Discourse Analysis (CDA) with particular emphasis on the framework of Van
Dijk (1999)، the present investigation is an attempt to shed light on the
relationship between language and ideology involved in translation in general،
and more specifically، to uncover the underlying ideological assumptions
invisible in the texts، both source text (ST) and target text (TT)، and
consequently ascertain whether or not translators’ ideologies are imposed in
their translations.
The corpus consists of the full text of two different Persian translations of
the book Media Control by Noam Chomsky، written in English. In a qualitative
phase، a detailed contrastive/comparative study at the micro-level in terms of
fore/back-grounding mechanisms including explanation of lexical items and
dominant grammatical metaphors (passive vs. active، nominalization vs. denominalization،
addition vs. omission، and modalization) was conducted to
examine، describe and subsequently interpret the patterns in the English source
text and its Persian translated versions. In order to make the research data
interpretations as objective as possible، having computed frequencies of
ideologically significant instances، and percentages، Chi-square formula was
applied to find out any difference between proportions of information
extracted from the target text concerning their fore/back-grounding and their
positions against the source text as well as to test the research null hypothesis،
which was consequently rejected.
The findings reveal that there are significant changes made by the two
translators، either intentionally or unintentionally، in their selection of lexical
items and syntactic structures in comparison to those in the source text. The
findings of the study also show that many distortions or transformations
between the original and the two translated versions were not only arbitrary،
but also ideologically encoded in the texts، with specific purposes and functions
دستور زبان ایلامی هخامنشی: بخش نخست: درآمد؛ آواشناسی؛ صرف اسم و فعل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان ایلامی هخامنشی چندان متفاوت با دوره های پیشین این زبان است که می توان و بجاست دستور زبانی مستقل بر آن نوشته شود، چنان که پِیپِر (1955) نزدیک به شصت سال پیش چنین کرده است. نوشته حاضر دستور مستقلی است بر این زبان بنا بر متن های ایلامی هخامنشی در کتیبه های شاهی هخامنشی و گل نوشته های دیوانی ایشان که بخش های درآمد، آواشناسی و صرف اسم و فعل را شامل می شود. بخش های دیگر این دستور در مقاله ای مستقل منتشر خواهد شد.
نقدی بر تقسیم کلمه در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقسیم مشهور و کهن کلمه در زبان عربی آن است که کلمه یا اسم است یا فعل و یا حرف . این تقسیم بندی حاکمیت و خدشه ناپذیری خود را در قرنها بر زبان عربی و نحویان عرب ، مشروعیت بخشید . هر چند در تاریخ نحو چالشهایی بر سر این تقسیم بندی بوده است ، اما هیچ گاه به صورت یک نظریه مطرح نشده است . زبان شناسان معاصر عرب تلاشی در سامان مند نمودن نظریه ای جدید نموده اند که امید است این مقاله در بازنگری این مباحث راه تازه ای به تقسیم بندی جدید بگشاید .
وام واژه های بلخی در پارسی نو
حوزههای تخصصی:
بلخ یکی از خاستگاه های ادبیات پارسی نو است. ازاین رو، در زبان پارسی نو، شماری از واژه ها از زبان بلخی وام گرفته شده اند. این واژه ها را می توان به دو دسته بخش کرد. دسته نخست واژه هایی که در آن ها d ایرانی باستان به l تبدیل شده اند و شمارشان بیش تر است؛ دسته دوم واژه هایی که این دگرگونی آوایی در آن ها صورت نگرفته است.
وأدالبنات؛ دراسة دلالیة سیمیولوجیة (پژوهشی از منظر معنی شناسی و نشانه شناسی در زمینه زنده به گور کردن دختران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلایل و اسباب متعددی در رابطه با زنده به گور کردن دختران گفته شده است. این اختلاف اقوال، خواننده را به تفکر و اندیشه وا می دارد تا در ریشه های فرهنگی این عادت تأمل نماید، تأملی که از خلال آن این نتیجه به دست می آید که دلایل وجود و بروز این عادت، ریشه در مسائلی غیر از آنچه تا کنون گفته شده دارد، آن گونه که شاید این علل بتواند زیر مجموعه آن علت اصلی باشد.
به هر حال، با بررسی علل و انگیزه های وجود این سنت نزد عرب های جاهلی و تحلیل آن از دیدگاه نشانه شناسی، پرده از روی این عادت برداشته می شود. بررسی های نشانه شناسی ثابت می کند که ""دال""های نسبتا زیادی وجود دارد که ""مدلول""هایی غیر از تفسیرهای مذکور می طلبد، علائمی که این عادت و سنت را به دین و اعتقادات دینی پیوند می دهد.
آنگونه که در تاریخ مشهود است، قربانی کردن انسان ها برای خدایان ، نزد دیانت های گذشته و امت های سابق مرسوم بوده است. بررسی های نشانه شناسی و استفاده از روش تقابلی در تفسیر یک عادت میان اقوام و آیین های مختلف، نشان می دهد که میان قربانی کردن انسان ها نزد اقوام گذشته و قربانی کردن پسران برای خدایان، نزد عربهای جاهلیت و همچنین میان زنده به گور کردن دختران ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد؛ ارتباطی که ما را به این نتیجه می رساند که این سنت با اعتقادات ماورائی پیوند و خویشاوندی دارد.
بررسی تأثیر دستوری متقابل نهاد و گزاره در جملات روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان روسی، وجه تمایز جمله، به عنوان یک واحد نحوی، از کلمه ترکیب (c?o?oco?e???e) بار خبری یا پیام آن است. نهاد و گزاره به عنوان ارکان اصلی جمله حامل این پیام ها هستند، که در ساختار ظاهری جمله، حداقل وجود یکی از آن ها ضروری است. رابطه نحوی نهاد و گزاره یعنی مطابقت در شخص، شمار و جنس را می توان بر حسب نوع نهاد در جمله، تعیین نمود. چنانچه در جمله، نهاد گرامری باشد، رابطه مطابقت و هماهنگی برقرار است. که در این رابطه، گزاره تابعی از نهاد است و در مقوله های گرامری جنس، شخص و شمار از نهاد پیروی می کند. اگر نهاد این ویژگی های گرامری را نداشته باشد، رابطه مطابقت و هماهنگی نیز میان نهاد و گزاره وجود نخواهد داشت. و چنانچه در جمله نهاد منطقی باشد، رابطه آن با گزاره، از نوع هدایت نحوی است. یعنی به گونه ای است که حالت گرامری نهاد را گزاره فعلی مشخص می کند و در این صورت، نهاد تابعی از گزاره است.
تحول معنایی وامواژه های عربی در کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول معنایی یکی از تغییرات زبانی است که در سطح واژه ها رخ می دهد و منظور از آن، حفظ شکل ظاهری واژه و تغییر معنای نخستین و پذیرش معنایی تازه است. وام واژه ها یکی از زمینه های به وجود آمدن تحول معنایی هستند. در این مقاله، به تحول معنایی برخی از وام واژه های عربی کتاب کلیله و دمنة فارسی می پردازیم. ابتدا عوامل و نحوة تحول معنایی را از نظر زبان شناسان مطرح می کنیم و سپس وام واژه های تحول معنایی یافتة کتاب کلیله و دمنه را براساس این اصول مورد بررسی قرار می دهیم. در این بررسی که مطالعه ای طولی است، تحول معنایی وام واژه های عربی را در زبان فارسی قرن ششم هجری نسبت به قرون پیشین مقایسه کردیم. برای این کار، چهار لغت نامة عربی در قرن های دوم، سوم و پنجم را انتخاب و معنی آن ها را با لغت نامة دهخدا در زبان فارسی مقایسه کردیم. هدف این پژوهش بررسی جایگاه وام واژه ها در ادبیات تطبیقی و اهمیت بررسی آن ها در متون ادبی فارسی است. پس از بررسی چرایی تحول معنایی وام واژه ها، چرایی اهمیت آن ها در ادبیات تطبیقی را مشخص کردیم.
تحلیل مثال های مربوط به پیشه ها و تاثیر آنها بر گفتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" گوناگونی پیشه ها در هر جامعه ای، منطبق با نیازها و شرایط آن جامعه است. ابزار، اصطلاحات و محیط کار این پیشه ها نیز با یکدیگر متفاوت است. وجود پیشه های مختلف در هر جامعه ای، این سوال را پیش می آورد که آیا مشاغل و موقعیت اجتماعی افراد بر گفتار آنان تاثیر داردیا خیر و آیا از طریق بررسی مثل های مرتبط با فعالیت این پیشه ها، می توان این پیشه ها را مورد نقد و بررسی قرار داد یا خیر? در این مقاله، کوشش شده تاثیر پیشه های روستایی و شهری بر مثل ها به عنوان بخش از زبان و فرهنگ عامه مورد بررسی قرار گیرد...
"
معنی شناسی جملات امری در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به تحلیل جملات امری از دیدگاه معنی شناسی صوری می پردازد. این جملات، افزون بر معنای «دستوری»، به عنوان یک نیروی منظوری پیش فرض، از طیف وسیعی از نیروهای منظوری دیگری نیز برخودارند. با توجّه به تعدّد معانی این ساخت در فارسی، در این مقاله کوشیده می شود به گونه ای نظام مند، به تبیین این نیروهای منظوری چندگانه پرداخته شود. بدین منظور، با بهره گیری از رویکرد «معنی شناسی جهان های ممکن» کراتزر در زمینه تبیین عناصر وجهی و نیز با الگوگیری از قیاس معنی شناسی ساخت های امری بر پایه معنی شناسی عناصر وجهی، به وسیله شواگر، در این پژوهش نشان داده می شود که ساخت امری در فارسی در لایه زیرین خود، تنها از نیروی منظوری واحد «دستور» برخوردار است و خوانش های چندگانه این ساخت نظیر «قدغن»، «درخواست» و... ناشی از تأثیر عوامل موقعیّتی خاصّی است که جمله امری در آنها به کار می رود. در واقع، جمله امری، حاوی یک «عملگر وجهی « است که به فعل وجهی «باید» شبیه است. این عملگر، نوعی «الزام» را به عنوان «نیروی وجه» نسبت به «زمینه مشترک» گوینده و مخاطب به عنوان «پایه وجه» و محدودیت هایی از نوع «مبتنی بر اولویّت» به عنوان «منبع ترتیب» بیان می کند. اتّخاذ چنین رویکردی، بدان معناست که تبیین خوانش های مختلف ساخت های امری مستلزم پیوند معنی شناسی با کاربردشناسی است.
تفاوت های بین فرهنگی و انتقال منظورشناختی در کنش گفتاری رد کردن در انگلیسی و فارسی (Cross-Cultural Differences and Pragmatic Transfer in English and Persian Refusals)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر تفاوت های بین فرهنگی فراوانی قواعد معنایی در انجام کنش گفتاری رد کردن درخواست بین فارسی زبانان و انگلیسی زبانان را بررسی می کند. همچنین این مسئله مورد بررسی قرار گرفت که آیا زبان آموزان ایرانی که انگلیسی را به عنوان زبان دوم یاد می گیرند راهکارهای رد کردن در زبان اول خود را به زبان دوم انتقال می دهند یا نه و آیا رابطه ای بین سطح مهارت آنها و انتقال این راهکارها وجود دارد. بدین منظور،66 بومی زبان فارسی و 59 بومی زبان انگلیسی از هر دو جنسیت به ترتیب نسخه های فارسی و انگلیسی از یک پرسشنامه تکمیل گفتمان را پر کردند. از آزمون تعین ســطح آکسفورد (OPT) برای تشکیل دو گــروه 61 نــفری از زبان آموزان سطح بالا و 81 نفری از زبان آموزان سطح پائین ایرانی استفاده شد. این دو گروه پرسشنامه انگلیسی تکمیل گفتمان را تکمیل کــردند. راهکارهای رد کردن درخواست که شرکت کنندگان در این تحقیق از آن استفاده کردند به قواعد معنایی تبدیل شدند و سرانجام به سه دسته مستقیم، غیرمستقیم و راهکارهایی که به ردکردن ضمیمه می شوند، طبقه بندی شدند. نتایج تحقیق تفاوت معناداری در کاربرد راهکارهای مستقیم رد کردن بین انگلیسی و فارسی نشان نداد. بر خلاف فارسی زبانان که در کاربرد راهکارهای غیرمستقیم از انگلیسی زبانان پیشی گرفتند، انگلیسی زبانان راهکارهای که به ردکردن ضمیمه می شوند را بیشتر به کارگرفتند. نتایج تحقیق همچنین نشان داد که هردو گروه زبان آموزان سطح بالا و پائین در به کار گیری رد کردن غیرمستقیم و راهکارهایی که به ردکردن ضمیمه منجر می شوند انتقال منظور شناختی داشتند. البته زبان آموزان سطح پائین بیشتر از زبان آموزان سطح بالا راهکارهای زبان اول خود را به زبان دوم انتقال می دهند.
The Status of [h] and [ʔ] in Sistani Dialect of Miyankangi(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this article is to determine the phonemic status of [h] and [ʔ] in
the Sistani dialect of Miyankangi. Auditory tests applied to the relevant data
show that [ʔ] occurs mainly in word-initial position، where it stands in free
variation with Ø. The only place where [h] is heard is in Arabic and Persian
loanwords، and only in the pronunciation of some speakers who are educated
and/or live in urban centres، where inhabitants are in closer touch with Persian
than in rural areas. The sound [h] also occurs in the pronunuciation of some
Arabic loanwords where it replaces the glottal plosive، particularly in word
medial، intervocalic position. The investigation shows that neither [ʔ] nor [h]
have phonemic status in the Sistani dialect of Miyankangi at present، but that
more intense contact with Persian may change this state in the future،
particularly for [h].
بررسی جنبه های شفاف سازی در برخی از ترجمه های فارسی به انگلیسی گلستان سعدی بر مبنای بافتی متناظر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به دنبال بررسی فرضیه شفاف سازی و بررسی پدیده شفاف سازی در بافتی متناظر یک سویه فارسی- انگلیسی است. برای انجام این کار، ده حکایت که به صورت تصادفی از گلستان سعدی انتخاب شدند به همراه سه ترجمه انگلیسی آنها، توسط رهاتسک (2004)، ایستویک (1979)، و راس (1890)، مورد مطالعه قرار گرفتند. در همین راستا، محقق با مطالعه جمله به جمله این حکایتها و ترجمه های آنها به بررسی جنبه های پدیده شفاف سازی پرداخت و با استفاده از تقسیم بندی کلودی (2004) موارد شفاف سازی به کار گرفته را از ترجمه ها استخراج کرد. یافته های تحقیق، فرضیه شفاف سازی را تایید کرد و نشان داد که مترجمان از تمام انواع شفاف سازی اجباری، اختیاری، کاربرد شناختی، و ترجمه- ذاتی استفاده کرده اند. از این میان شفاف سازی اجباری نسبت به دیگر موارد بسامد بالاتری داشت.
تشبیه حرفی در واژه سازی انگلیسی و راههای ترجمه آن به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشیا و ابزارها و پدیده ها در انگلیسی و زبانهایی که از الفبای لاتین و مشتقات آن استفاده می کنند گاهی به دلیل هم شکل بودن دقیق یا تقریبی شان با یکی از حروف الفبا، به آنها تشبیه می شوند و ترکیب جدیدی ساخته می شود. در این مقاله راههای معادل یابی و معادل سازی برای این ترکیبها بررسی شده و در پایان برای آشنای بیشتر با این گونه واژگان فهرستی از آنها همراه با معادلهای معنا یا نقش بنیادشان آمده است.
مقاله به زبان انگلیسی: سبکهای یادگیری و آموزشی در کانون توجه: زبان آموزان و مدرسان زبان انگلیسی در ایران (Learning and Teaching Styles in the Focus: The Case of Iranian EFL Learners and Teachers)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هر فرآیند آموزشی و یادگیری استوار بر مجموعه ایی از سبکهای یادگیری و آموزشی است که مبین سیاستهای کلی آموزشی بوده و شناسایی آنها شرط نخستین هر گونه اصلاح در سیستم آموزشی می باشد. هدف پژوهش کیفی و .... حاضر بررسی گرایش معلمان ایرانی زبان انگلیسی نسبت به پنج سبک یادگیری متخصص، دست اندرکار رسمی، الگوی شخصی، تسهیلگر، و مشارکتی و نیز مطالعه تمایلات زبان آموزان ایرانی نسبت به سه سبک یادگیری دیداری، شنیداری، و جنبشی-حرکتی بود. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه سبکهای آموزشی گرآشا (1996) و نیز پرسشنامه سبکهای یادگیری بارش (1991) به دست آمد که از نمونه 30 نفری معلمان و 300 نفری زبان آموزان به دست آمده بود. آمار توصیفی داده های تحقیق نشان داد که بیشتر زبان آموزان ایرانی به سبکهای یادگیری دیداری و جنبشی-حرکتی و اکثر معلمان به سبکهای آموزشی تسهیل گر و مدل شخصی تمایل دارند، در حالیکه سبک یادگیری شنیداری و سبک آموزشی مشارکتی کمترین فراوانی ها را نشان می داد. نتایج ضرورت توجه معلمان به سبکهای یادگیری زبان آموزان را مورد توجه قرار می دهد تا بتوانند تدریس خود را هماهنگ با تمایلات زبان آموزان تعدیل نمایند.
فارسی شناسی
حوزههای تخصصی:
زیبایی شناسی فرآیند آموزش/ یادگیری در زبان های خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۴ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
"آموزش زبان امروز بیش از هر روز دیگر نیازمند هدایت به سوی مسیری نو یعنی زیبایی شناسی می باشد. در حقیقت، زیبایی شناسی آموزش زبان امری است که فعالیت آموزش و یادگیری را به جریانی لذت بخش، تعاملی، تحسین برانگیز و پویا تبدیل می سازد. در نظر گرفتن بعد زیبایی شناختی برای آموزش زبان یعنی دستیابی به شگردی که به جای تکیه بر انتقال اطلاعات مربوط به زبان، قواعد و عناصر شناختی آن، بر حضور (اینجا و اکنون) و احساس (""وجود"" و""هست"") زبان آموز تکیه دارد. همین دو عنصر هستند که زبان آموز را همواره در حالت فعال و پویا نگاه می دارند.
از این جهت، آموزش زبان باید به دنبال ایجاد نوعی شناخت زیستی در کلاس های زبان باشد. چنین شناختی با توجه به راهکارهای ارایه شده در این مقاله سبب می گردد تا میزان حضور و حساسیت هر زبان آموز آن قدر افزایش یابد تا دیگر به جای شناخت های مکانیکی زبان و فراگیری قواعد آن در کلاس های زبان، با واقعیت جدیدی روبرو شویم که می توان آن را زبان زیستی نامید. بر این اساس و با توجه به بعد زیبایی شناختی زبان، همان طور که در این مقاله نشان داده می شود، زبان آموز تبدیل به موجودی پویا و حساس می گردد که همواره در وضعیت تعامل و عکس العمل دایم نسبت به موقعیت زبانی که در آن می باشد، قرار می گیرد"