فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی صوت شناختی فرایند واجی همگونی واکه با همخوان در گفتار فارسی زبانان می پردازد. در این راستا، تحلیل صوت شناختی در حوزه های شدت صوت ، دیرش ، سازه اول (F1)، سازه دوم (F2) ، و سازه سوم (F3) آواهای همجواری انجام می گیرد که در آنها فرایند همگونی اعمال می گردد. بدین منظور، تعدادی گفتار ضبط شده مورد تجزیه و تحلیل صوت شناختی قرار می گیرد. در ابتدا تحلیل ویژگی های صوت شناختی هر یک از آواهای مورد نظر در بافت غیرهمگون در مواضع آغازین ، میان دو واکه و پایانی آمده، و سپس ویژگی های به دست آمده آواهای مورد نظر با ویژگی های صوت شناختی همان آواها در بافت همگونی مقایسه می گردد. در این حال، در مواردی که ارزش میانگین هر یک از مشخصه های صوت شناختی آوای همگون شده به مشخصه های صوت شناختی آوای تاثیرگذار بر فرایند همگونی در بافت همگون نزدیک شود آن متغیر خاص در فرایند مورد نظر نوعی همگونی ایجاد کرده است. نتایج تجزیه و تحلیل ها در این تحقیق نشان می دهد در زیربنای فرایند واجی همگونی واکه با همخوان در فارسی محاوره ای نوعی همگونی صوت شناختی در متغیرهای فیزیکی شدت، دیرش، سازه اول، دوم، و سوم وجود دارد.
تحلیل رده شناختیِ اسم مرکّب در گونه رودباریِ قلعه گنج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به زعم بسیاری از زبان شناسان، بیشترِ زبان های دنیا از «ترکیب» به عنوان یکی از زایاترین فرایندهای واژه سازی به منظور گسترش دامنه واژگانی خود بهره می گیرند، مدّعایی که در مورد گویش رودباری (استان کرمان) و گونه های جغرافیایی متعدّد آن نیز صادق است. در این فرایند، همنشینیِ دو یا چند تکواژِ واژگانیِ آزاد سبب پیدایش یک واحد زبانیِ مرکّب می گردد. از آنجا که در رودباری اسامیِ مرکّبْ از بسامدِ کاربرد بسیار بالاتری نسبت به دیگر کلمات مرکّب برخوردارند، کانون توجّه پژوهش حاضر بر تحلیل اسامیِ مرکّب این گویش معطوف است. به بیان فنّی تر، پژوهش حاضر می کوشد بر پایه پیکره زبانیِ حاصل از مصاحبه و ضبط گفتار آزاد گویشورانِ مناسب، توزیع پرسشنامه، برگه نویسی و بهره گیری از شمّ زبانی، به تحلیلِ همزمانیِ اسامیِ مرکّبِ رودباری از دیدگاه رده شناختی و بر پایه سه مورد از معیارهای پیشنهادی بائِر (2009: 555-547) شامل هسته داری، ترتیب اجزای ترکیب و معنی شناسیِ ترکیب در گونه رایج در شهرستان قلعه گنج بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد رودباری همانند بیشتر زبان های دنیا، ویژگی های رده شناختیِ یکدستی نداشته بلکه از این حیث، به صورت پیوستاری عمل می کند و لذا بایستی از اصطلاح «گرایش کلّی» برای توصیف ویژگی های رده شناختیِ مورد مطالعه بهره گرفت. به طور مشخّص، گرایش کلّیِ رده شناختیِ رودباریِ امروز از منظر این سه معیارِ رده شناختی، به ترتیب به سوی اسامیِ مرکّبِ بدونِ هسته، اسامیِ مرکّبِ هسته آغازین و اسامیِ مرکّبِ برونْ مرکز است.
گویش های بشکردی، کردشولی و کمزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت مطالعه ی دانش فراکلامی (مقاله به زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر دانش فراکلامی متمرکز است، نامی که به اجزایی در متن داده می شود که معنا را منتقل می کنند نه آن دسته از اِلمان هایی که اساساً ارجاعی هستند. در این مقاله به پیش زمینه تئوری مطالعات فراکلامی اشاره می شود و بطور خلاصه طبقه بندی نشانه های فراکلامی بررسی شده و در آخر چهار دلیل برای اهمیت و جذابیت دانش فراکلامی ارائه می گردد: 1) این تحقیق نشان می دهد که زبان تا چه اندازه به صورت پیچیده ای نظام بند است. 2) در این مطالعه سوال های جالبی در ارتباط با اصول اخلاقی و استفاده زبان مطرح می شود. 3) این تحقیق، هم چنین به تفاوت های استفاده ی نشانه های فراکلامی در بافت های مشابه در زبان های متفاوت اشاره می کند. 4) و دراین مطالعه دلایلی فراهم خواهد شد که چرا دانش فراکلامی مستحق جایگاه ویژه ای در آموزش زبان دوم می باشد.
پژوهشی دربارة تأثیر ترگوم ها (ترجمة آرامی عهد عتیق) بر ادبیات دینی فارسی - عبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان عبرانیان مهاجر و تبعید شده به ایران در دو مرحله تغییر کرده است: اول در دورة هخامنشی از عبری به آرامی و سپس در دورة اسلامی از آرامی به فارسی. بدین ترتیب زبان ادبیات دینی عبرانیان نیز به موازات این تغییر، متحول شده است. در تحول اول، متون دینی، بویژه تورات از عبری به آرامی و در تحول دوم از آرامی به فارسی ترجمه شد. در هرکدام از این تحولات، زبان قبلی بر ادبیات بعدی تأثیر گذاشت. در این مقاله تأثیر ترجمه های آرامی عهد عتیق که به ترگوم مشهور است بر ترجمه های فارسی عهد عتیق و متون دینی دیگر بررسی خواهد شد. خواهیم دید که این تأثیر در حد قرض گیری تعدادی واژه است. از آنجا که عبری و آرامی از یک خانوادة زبانی هستند، در مرحلة بعد با این سؤال اصلی روبه رو هستیم که آیا این لغات آرامی ارتباطی با معادل های عبری خود دارند؟ از آنجا که پاسخ این سؤال مثبت است، مشخص می شود که جایگاه زبان عبری همچنان برای عبرانیان جایگاهی تأثیرگذار است. به علاوه در این مقاله بررسی می شود که این لغات بیشتر در چه حوزه هایی قرار دارند. خواهیم دید که اغلب این لغات در حوزة امور دینی، بویژه فقه و الهیات هستند. البته تعدادی لغت نیز از حوزه های عمومی وارد ادبیات دینی فارسی عبرانی شده است.
نقش ساخت اطلاعاتی از دید نقشگرایی و روانی در ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که اغلب در ترجمه با آن روبرو می شویم، مسئله روانی متن ترجمه شده است که گفته می شود باید جملات را به شیوه ای روان به زبان مقصد برگرداند. آیا روان بودن ترجمه، به هرشیوه و شکلی، ضروری است، یا حدود و ثغوری دارد؟ به عبارتی، آیا صرف روان بودن متن ترجمه شده، بدون توجه به حفظ نظم عناصر کلامی متن زبان مبدا کافی است و تغییری در هدف نویسنده متن اصلی آن ایجاد نمی کند؟ در این مقاله سعی کرده ایم مسائلی چند که آرایش عناصر کلامی یا ساخت اطلاعاتی متن را تعیین می کند، از قبیل اطلاعات موضوعی، جابجایی عناصر نحوی به ابتدای جمله یا مبتداسازی، مجهول و موارد مشابه که عناصر مهم در دستور نقش گرایی است را در ترجمه متن مورد بحث قرار دهیم. در نظر نویسنده متن زبان اصلی، این عناصر به وقت نگارش، چه از لحاظ پردازش ذهنی از سوی نویسنده و چه از لحاظ برقراری ارتباط با خواننده، از اهمیت خاصی برخوردار است و بر مترجم فرض است که نظم و توالی این عناصر را در زبان مقصد حفظ کند تا لطمه ای از این باب به هدف نویسنده وارد نگردد.
الگوهای هماهنگی واکه ای و هم تولیدیِ واکه به واکه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هماهنگی واکه ای، واکه( ها) مشخصه(های) واکة مجاور را می پذیرند و به آن شبیه می شوند. در این مقاله، نشان داده ایم که این فرایند در فارسی، درون تکواژی و بین تکواژی است و برخی همخوان ها مانع از هماهنگی و برخی دیگر تسهیل کنندة آنند. در هماهنگیِ درون تکواژی، [i,u,ɑ] آغازگر و [e, o, a] هدفند. در هماهنگیِ بین تکواژی، هر شش واکه آغازگرند، ولی تنها [e] و [a] هدفِ تغییرند. در ادامه، به پدیدة آواییِ هم تولیدیِ واکه به واکه پرداخته ایم که طی آن واکه ها بر یک دیگر تأثیر می گذارند، اما این تأثیرات را شنوندگانِ زبان نمی شنوند و تنها با بررسی های آکوستیکی قابل تشخیص اند. هم تولیدیِ واکه به واکه در گفتارِ آزمایشگاهیِ دو مردِ فارسی زبان، در توالی های بی معنای [CiV1.CiV2]، که در آن ها C شامل شش همخوانِ انسدادیِ دهانی و V شامل شش واکة سادة فارسی بود، بر اساسِ تأثیرِ هر واکه بر سازة دومِ واکة دیگر در این توالی ها، اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که در فارسی، [i] کمترین و [e] و [a] بیشترین میزانِ تأثیرپذیری را دارند و واک داری/ بی واکی و جایگاهِ تولیدِ همخوانِ بین واکه ای، در میزانِ هم تولیدیِ واکه به واکه مؤثرند. این ملاحظات ارتباط تنگاتنگی را بین الگوهای واجی و آوایی در زبان فارسی نشان می دهد.
جایگاه شناخت کنشی و شناخت زیست - فرهنگی در فرایند یاددهی / یادگیری زبانهای خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عناصر بسیاری در فرایند آموزش و یادگیری زبان دخیل هستند، ازمیان آنها میتوان به عناصر شناختی اشاره کرد که خود به دو بخش شناخت کنشی و شناخت زیست- فرهنگی تقسیم میشوند. شناخت کنشی شناختی است مکانیکی وبه شناخت درمورد چگونه عمل کردن مربوط میشود درحالیکه شناخت زیست- فرهنگی به حوزه انسانی و احساسی متعلق بوده و از حضور کنشگر در دنیا با توجه به ویژگی های فرهنگی گواهی میدهد.
شناسایی این شناختها امکان دستیابی مدلی آموزشی را فراهم میاورد که درآن همزیستی وجه انسانی وفنی میسرمیگردد. دراین مقاله میکوشیم با نشان دادن این مطلب که کدام نوع شناخت در فرایند آموزش و یادگیری زبانهای خارجی قبل ازسایرین قراردارد مدرسان رادرراستای انتخاب شیوه آموزشی مناسب ازجهت روش شناختی و تعلیمی یاری رسانیم
گویش گیلکی و مروری اجمالی بر تاریخچه مطالعه آن
حوزههای تخصصی:
بررسی برهم کنش صرف و معنی شناسی در مطالعات دستوریان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نگرش های معنی شناختی دستوریان مسلمان تا نیمه نخست قرن دهم هجری قمری بررسی شده است. پس از معرفی گذرای چهار پژوهش انجام شده در این زمینه در قسمت دوم، با مراجعه به منابع دسته اولِ نگاشته شده از سوی دستوریان، از سیـبویه [161/ 180 هـ.ق] تا سیـوطی [911 هـ.ق]، ابتدا مباحث «تصریف» از مباحث «نحو» جدا شده و سپس برمبنای تقسیم بندی مباحث تصریفی از سوی ابنعصفور [669 هـ.ق] به برجسته سازی نکات معنی شناختی در هر قسم پرداخته شده است تا در قسمت پایانی اینگونه نتیجه بگیریم که جایگاه معنی در مطالعات تصریفی دستوریان این دوره، چه در استدلالهای صرفی و چه در توصیفات صرفی آنان، جایگاهی محوری بوده است؛ چنانکه «معناداریِ» ساختهای صرفی در استدلالهای قیاسیِ آنان حد وسط در اقترانی حملی و مقدم مثبت یا تالی منقوض در استثنایی اتصالی قرار می گرفته و «معنا»ی صورتهای صرفی در توصیفات صرفیِ اینان تعیین کننده نوع رابطه صوری بین صورتهای صرفی بوده است.
بررسی نحوة تعامل نشانه های زبانی با سایر نشانه های ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی جایگاه نشانة زبانی و نحوة تعامل آن با سایر نظام های نشانه ای ارتباطی از چشم انداز نوعی نشانه شناسی ارتباط-محور و انسان مدار است. بر اساس بررسی تاریخچة نشانة زبانی و جایگاه آن در مطالعات نشانه شناختی معاصر در چارچوب دو پارادایم اصلی نشانه شناسی پیرسی و سوسوری و از دیدگاه های مختلف فلسفی- منطقی، رایانه ای، فلسفة علم و ادبی، این تعریف از نشانة زبانی پیشنهاد می شود که همة واحدهای زبانی در کاربردهای مختلف تحت اللفظی و غیرتحت اللفظی به شرط وجود تفسیرگر انسانی در ارتباط، نشانه هستند. این نوع نشانه در کنار دیگر نشانه های ارتباطی غیرزبانی می تواند موضوع مورد مطالعه نشانه شناسی باشد. در هر واقعة ارتباطی، عناصر نشانه ای زبانی و غیرزبانی با توجه به بافتِ رمزگانِ وقوع آن (منطقی، اجتماعی یا زیبایی-شناختی) به نسبت های متفاوت در تعامل هستند و برجستگی هر یک از این مجموعه نشانه ها در ارتباط به تجربة تفسیری متفاوتی منجر می شود.
نقد ترجمه «اینس»
بررسی لغوی و اصطلاحی پیرنگ و عناصر ساختاری آن در فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشکلات تدریس زبان عربی در ایران
حوزههای تخصصی:
بررسی طبقه نماهای عددی در گونه دروی زبان تاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبقه نمای عددی تکواژی نقشی است که در گروه اسمی دارای عدد به کار می رود. این مقاله به بررسی طبقه نماهای عددی در گونه دروی زبان تاتی اختصاص دارد. دو گروه اصلی طبقه نما در این گونه وجود دارد. طبقه نماهای عددی گروه بندی در گروه های اسمی شمارپذیر بر اساس ویژگی های معنایی اسم همچون انسان بودن، جان دار بودن، شکل، ویژگی های فیزیکی و... عموماً به صورت اختیاری در کنار اعداد به کار می روند. طبقه نماهای عددی کمّی در گروه های اسمی شمارناپذیر به عنوان واحد شمارش برای قابل اندازه گیری کردن این اسم ها در کنار اعداد به صورت اجباری به کار می روند و بسیار متنوع هستند. طبقه نمای عددی گروه بندی gəla در گونه دروی با تمام اسم های شمارپذیر به کار می رود و جایگزین سایر طبقه نماهای عددی در گروه های اسمی شمارپذیر شده است.
آرایش واژگانی در جملات خبری گویش آتنی (ساروی) در چارچوب نظری بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توسعة دیدگاه های رده شناختی زبان، چارچوب بهینگی به عنوان فرانظریه ای بر دیگر نظریه ها مطرح شد. بر این اساس پژوهش حاضر در قالب حاکمیت و مرجع گزینی در چارچوب نظری بهینگی برای بررسی آرایش واژگانی جملات خبری گویش آتنی (از گویش های مازندرانی) به انجام رسیده است. هدف از این پژوهش شناخت و تحلیل گویش آتنی به عنوان یکی از گویش های ایرانی در معرض خطر است که با به کارگیری فرانظریة بهینگی در تعیین محدودیت های حاکم بر آرایش جملات خبری گویش و رتبه بندی آنان به انجام رسیده و با استفاده از تابلوها و نمودارها در چارچوب بهینگی ارائه شده است. در تحلیل بهینگی گویش، محدودیت های مورد استفاده به طور کلی در سه دسته، تقسیم بندی می شوند که عبارت اند از: محدودیت های انطباق (چپ هسته، چپ مشخص گر، چپ متمم)، محدودیت عناصر اجباری (هستة اجباری، مشخص گر اجباری) و محدودیت های ساختاری (به اقتباس از: Kuhn, 2003؛ مشتمل بر محدودیت وفاداری (خوانش کامل، تجزیه) و محدودیت نشانداری (عامل مشخص گر، عدم حرکت واژگانی، اقامت، فاعل، مبتدا انداز). نتایج پژوهش با تأیید مفهوم وحدت در تنوع در انگاره های آرایش واژگانی ساخت های خبری گویش آتنی، وجود تنوعات میان زبانی را حاصل رتبه بندی متفاوت آنان به شمار آورده و جهان شمولی نظریة بهینگی را در ارتباط با تعداد ثابت تخطی ها از محدودیت های انطباق تأیید می کند.