فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به یکی از ویژگی های مهم زبان فارسی که آن را از زبان های ضمیرانداز نسبی(partial NSL) متمایز می کند می پردازیم. براساس پارامترهای ضمیراندازی ریتسی (1982) که بیشتر با تمرکز بر تهی بودن ضمیر فاعلی شخصی و تأکید بر مفهوم ارجاعیت (referentiality) ارائه شده است انتظار می رود زبان های ضمیرانداز ثابت (consistent NSL) در هرنوع بافتی ضمیراندازی را مجاز بدانند. درمقاله حاضر خلاف این پیش بینی در یکی از زبان های ضمیرانداز ثابت یعنی زبان فارسی به تصویر کشیده می شود و با استفاده از داده های زبانی نشان داده می شود هرچند به نظر می رسد فاعل تهی در زبان های ضمیرانداز ثابت نسبت به زبان های ضمیرانداز نسبی معمول تر باشد، در خصوص ضمیر فاعلیِ غیر شخصی سوم شخص مفرد وضعیت برعکس است. به صورت خاص در زبان فارسی همانند دیگر زبان های ضمیرانداز ثابت، برخلاف زبان های ضمیرانداز نسبی فاعل ناملفوظ سوم شخص با خوانش عام (generic) یافت نمی شود. در این مقاله به تبعیت از رویکرد هولمبرگ (2010) سعی داریم با اصلاح پارامترهای ریتسی (1982) و جایگزینی مفهوم ارجاعیت با معرفگی (definiteness) تمایز زبان فارسی با زبان های ضمیرانداز نسبی را بالاخص در بکارگیری ضمیر آشکار و غیرآشکار غیرشخصی از نوع عام تبیین نماییم.
بررسی آکوستیکی همبسته های آوایی تکیه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، به منظور مطالعه همبسته های آوایی تکیه در زبان فارسی، یک جفت کمینه ""تاب-ِش"" (تاب او) و ""تابش"" (انعکاس نور) در جایگاه مسند جمله ی «اون- مسند- فعل ربطی» قرار داده شدند و جمله های مذکور به صورت خبری و سؤالی و با یک بار تکرار ضبط شدند. با استفاده از نرم افزار PRAAT، متغیرهای دیرش، انرژی، بسامد سازه های اول، دوم و سوم، مقدار بسامد پایه و مرکز ثقلِ طیفی واحدهای آوایی اندازه گیری شد. آزمون تولید با دوازده گویشور نشان داد که بسامد پایه مهم ترین همبسته ی آوایی تکیه در زبان فارسی است و مقدار دیرش، انرژی، مرکز ثقل طیفی و بسامد سازه در تمایز تکیه نقش موثری ندارد.
واکاوی چالش های برابریابی در ترجمه فرهنگ های تخصصی چندزبانه بر اساس ترجمه فرهنگ سه زبانه معجم المصطلحات الإقتصادیه والمالیه اثر دکتر مصطفی هنّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد تحلیلی توصیفی به بررسی مهم ترین چالش های برابریابی در ترجمه فرهنگ لغات و اصطلاحات تخصصی چندزبانه می پردازد. واکاوی این چالش ها از رهگذر ترجمه فرهنگ اصطلاحات تخصصیِ فرانسه انگلیسی عربی معجم المصطلحات الإقتصادیه والمالیهاثر دکتر مصطفی هنّی به زبان فارسی، از سوی نگارندگان این اثر حاصل شده است. چالش ها در این پژوهش به دو بخش تخصصی و عمومی دسته بندی گردیده است. آسیب ها و چالش های تخصصی که ویژه ترجمه لغت نامه ها و فرهنگ های اصطلاحات چندزبانه است، عبارتند از: «ناهمگونی فرهنگ لغت ها در ترجمه و چالش مترجم فارسی در ارائه برابرنهاده یکسان»، «اختلاف در برابریابی واژگان و اصطلاحات از زبان اصلی»، «ناهمگونی در برگردان واژگان و اصطلاحات بین زبان های مختلف» و «برابریابی و برگردان دقیق علایم اختصاری». چالش های عمومی نیز که چالش هایی مشترک در انواع متون تخصصی چندزبانه (به ویژه متون مالی و اقتصادی) است، عبارت است از: «برابریابی در ترجمه اصطلاحات تخصصی» و «آشنایی با زبان اصلی متن مبدأ در گزینش برابرنهاده مطلوب». نگارندگان در فرایند واکاوی این چالش ها، ضمن استناد به مثال های متعدد برای تبیین مسئله، راهکارهایی کاربردی برای رفع چالش مورد نظر و ارتقای سطح ترجمه متون چندزبانه در کشورمان ارائه داده اند.
بررسی انواع آغازگر در متون تخصصی فیزیک فارسی و انگلیسی از منظر فرا نقش متنی نظریه نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، بخشی از متون علمی فیزیک را در دو زبان فارسی و انگلیسی، از منظر فرانقش متنی دستور نقش گراینظام مند هلیدی بررسی کرده ایم؛ پس از تجزیه و تحلیل بند ها، ده نوع آغازگر را شناسایی کرده و میزان کار برد و فراوانی آن ها را نشان داده ایم. نتایج پژوهش بیانگر آن است که میزان وقوع آغازگر ساده در کل پیکره، بیش از آغازگر مرکب (58 در صددر برابر 42در صد) و آغازگر بی نشان، بیش از آغازگر نشان دار )81 در صد در برابر نوزده در صد) است. در این بررسی، انواع آغازگر ها و فراوانی آن ها را در دو زبان فارسی و انگلیسی نیز مقایسه کرده و دریافته ایم که میزان استفاده از آغازگر تجربی محذوف و همچنین آغازگر نشان دار در زبان فارسی، بیش از زبان انگلیسی است؛ اما در انواع دیگر، تفاوت هایی اندک دیده می شود. در این پژوهش همچنین انواع آغازگر ها و میزان استفاده از آن ها را در کتاب ها و مقاله ها بررسی کرده و نتیجه گرفته ایم که تنوع آغازگر در کتاب های فیزیک، نسبت به مقاله های فیزیک در کل پیکره، بیشتر و بسامد وقوع آغازگر در بیشتر آن ها بالا تر است.
مقایسهء نقش های اسم در زبان های فارسی و روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان هاى فارسى و رومى، با توجه به ساختار نحوى، واژه در جمله مى تواند نقش هاى زیادى ایفا کند. نقش اسم در جمله، بستگى به واژه اى دارد که از لحاظ نحوى تحت تاثیر آن قرار مى گیرد. دستورنویسان زبان فارسى، با توجه به وظیفه اسم در جمله. براى آن نقش هاى مختلفى را در نظر گرفته اند. این نقش ما، عموما از لحاظ تعریف در یک چهارچوب قرار مى گیرد. زبان شناسان روسى براى نقش هاى اسم، معمولا از نام هاى یکسان استفاده مى کنند اخیرا دستورنویسان زبان فارسى، با پژوهش و مطالعاتشان توانسته اند، نقش هاى اسم را به طور کامل طبقه بندى کرده و براى هر کدام از این نقش ها، تعاریف مشخص و قابل درک، ارائه ک هند که در این مقاله به نقطه نظرات دستورنویسان زبان فارسى، از لحاظ تعداد و نام گذاری نقش هاى اسم پرداخته خواهد شد.
در زبان قرآن « نشستن » و « ایستادن » مفهوم سازی های استعاریِ مبتنی بر مفاهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی بیان مخالفت در استدلال میان زبان آموزان ایرانی با توجه به عوامل محیطی؛ Investigating disagreements through a context-specific approach: A case of Iranian L2 speakers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی بیان اختلاف در استدلال میان زبان آموزان پیشرفته ی ایران و ارتباط آن با عوامل محیطی می پردازد. داده ها های تحقیق نتیجه استدلال نمیان ۲۶ گقتگوکننده به زبان انگلیسی در سه حالت مختلف: 1) موسسه زبان، 2) محیط خانه، 3) محیط دانشگاه است. نمونه مطالعه بر اساس دسترس پذیری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل این استدلال ها نشان دهنده ی تاثیر عوامل محیطی مانند روابط طرفین و بافت موقعیتی که در آن شرکت کنندگان بحث می کنند، بر نحوه ی ابراز مخالفت بود. نتایج این مطالعه تایید کرد که عمل گفتارمخالفت پیچیده و چند بعدی است و جنبه های مختلف محیط بر بیان آن به عنوان یک عمل گفتار تهدید کننده وجهه طرفین یا بهبود بخش تاثیرگذار خواهند بود. بنابراین در این پژوهش پیشنهاد شد که نمی توان این عمل گفتار را بدون در نظر گرفتن عوامل محیطی مورد مطالعه قرار داد، و نشانگرهای زبانی به سادگی نمی توانند مخالفت را در دسته بندی مودبانه / بی ادبانه یا ترجیحی/غیرترجیحی قرار دهد. این پژوهش همچنین نشان داد که روابط، صفات شخصی، پس زمینه، سطح مهارت زبانی و بافت موقعیتی که در آن استدلال می کنند از عوامل مهم است که تعیین کننده ی مخالفت به عنوان حفظ کننده یا تهدیدکننده ی وجهه هستند.
تحلیل ساختاری شعر«زمستان» اخوان ثالث
منبع:
رخسار زبان سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶ و ۷
۴۶- ۲۵
حوزههای تخصصی:
Computer Assisted Reading (CAR)versus Traditional Print Format in EFL Academ- ic Reading Comprehensi(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۶ شماره ۳۲
ماهیت واکه درج شده در وام واژه های انگلیسی در زبان فارسی بر مبنای نظریه بهینگی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی شکسته شدن خوشه های همخوانیِ آغازین وام واژه های انگلیسی در زبان فارسی، که منجر به تغییر هجا می شود، می پردازد. داده های پژوهش از سه فرهنگ معتبر، انوری (1383)، مشیری (1371) و زمردیان (1384)، جمع آوری شده است. چارچوب این پژوهش نظریه بهینگی ـ یکی از رویکرد های محدودیت بنیاد ـ است که پرینس و اسمولنسکی در سال 1993 آن را در چارچوب مکتب زایشی مطرح کردند. در این پژوهش، در پی پاسخ به این سؤال هستیم که نظریه بهینگی چگونه می تواند تغییر و تحولات خوشه های همخوانی آغازین وام واژه ها را، که منجر به تغییر ساخت هجا در زبان فارسی می گردند، تجزیه و تحلیل کند؟ پاسخ مقاله حاضر به سؤال مذکور این است که زبان فارسی برای دستیابی به برون داد های بهینه به تعارض محدودیت های نشانداری و پایایی در نظریه بهینگی پرداخته، با فرایند درج واکه (میانجی و آغازی) خوشه های همخوانی را می شکند و تغییری در ساخت هجا پدید می آورد. علت اصلیِ درجِ واکه همگونی در نظر گرفته شده است.
مدیریت زمان در گویش خاوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی زبان ها و گویش های ایرانی می تواند بسیاری از ویژگی های هویتی اقوام ایرانی را نشان دهد. دستاورد چنین پژوهش هایی می تواند، ضمن تبیین استعدادهای مردمی که در کشور زندگی می کنند، راهنمای صدیقی در خدمت مهندسی فرهنگی به حساب آید. این پژوهش، که با دقت نظر در بخش کوچکی از واژه های گویش خاوران صورت گرفته است، نشان می دهد که گویشوران این گویش تا چه اندازه به تقسیم بندی زمان و انتخاب رمزگان مناسب برای آن اهمیت قائل شده اند. این بررسی نشان می دهد که تقریباً به تعداد ساعات شبانه روز تقسیمات زمان در این گویش صورت گرفته است، ولی این تقسیمات دقیقاً با ساعت رسمی برابری نمی کند. یکی به این دلیل که زمان در طول فصول تغییر می کند و در این گویش بیشتر مبنای زمان، طول شب و روز و طلوع و غروب آفتاب است و از طرف دیگر، در این گویش، تقسیم زمان با توجه به شروع و پایان کار صورت گرفته است؛ به طوری که در برخی از اوقات هر بیست دقیقه یک واحد زمانی دیگر رمزگذاری شده است. در این گویش یکی از واحد های پایدار در تقسیم زمان اوقات شرعی است که نقش مهم دین را در عرصه مدیریت زمان در این گویش نشان می دهد. همچنین، در این گویش، تقویم سال بر مبنای عید نوروز، با توجه به روزهایی که از اول فروردین گذشته است (در نیمه اول سال) و روزهایی که مانده است (در نیمه دوم سال)، صورت می گیرد. در این تقویم برخی از نام ها برگرفته از تقویم برج سال شمسی، نظیر عقرب (آبان) و قوس (آذر) است. طلوع و غروب برخی از ستارگان نیز از جمله مواردی است که در تقویم سالانه مؤثر بوده است.
تداخل زبان مادری در گفتار روسی دانشجویان ایرانی (اولین تجربه برطرف کردن تداخل زبان مادری)
حوزههای تخصصی:
هر زبان براى بیان معانى گوناگون داراى ویژگى هاى صرفى و نحوى مختص به خود است و از نظام منحصر به فردى پیروى مى کند. این نظام در ذهن زبان آموز طى سال ها نقش بسته است. زبان آموز در فرایند یادگیرى زبان دوم ویژگى هاى صرفى و نحوى زبان مادرى را در زبان دوم دخالت داده و همین موضوع باعث مى شود که روند یادگیرى زبان مختل شود. در این مقاله سعى شده است تداخل زبان مادرى (زبان فارسى) در زبان آموزان رشته روسى از جنبه هاى گوناگون مورد بررسى قرار گیرد و براى نیل به این هدف لازم دیدیم تفاوت هاى سیستمى و اشتباهات زبان آموزان در مراحل مختلف آموزش تجزیه و تحلیل شوند. نویسندگان مقاله بر این باورند که با دانستن شکل و مرحله زمانى تداخل زبان مادرى مى توان از تاثیرات منفى آن بر یادگیرى ساختار زبان دوم جلوگیرى نمود. با توجه به این که تداخل زبان مادرى در سطوح مختلف بروز مى کند، در این مقاله فقط تداخل لغوى و معناى حرف اضافه Ha مورد نظر قرار گرفته است.
بررسی باهم آیی پیش فعل و همکرد«کردن» در فعل مرکب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی و تحلیل باهماییِ پیش فعل و همکرد «کردن» در فعل مرکب فارسی بر مبنای نظریة واژگان زایشی (پاستیوسکی، ۱۹۹۵) نگاشته شده است و می کوشد تا با بهره گیری از مفاهیم مطرح در این نظریه، علل معناییِ تاثیرگذار بر ترکیب و باهم آیی عناصر مذکور و محدودیت های حاکم بر آن را مورد بررسی قرار دهد. در این مسیر پس از طبقه بندی عناصر پیش فعلی ترکیب شده با همکردِ «کردن»، تلاش می کنیم به بررسی سهم معنایی آن در مجموعه داده های مورد تحلیل بپردازیم. از نتایج این تحلیل می توان به نقش و تأثیر اطلاعات رمزگذاری شده در سطوح چندگانة بازنمایی های واژگانی-معناییِ عناصر پیش فعل و همکرد «کردن» در باهمایی عناصر تشکیل دهندة فعل مرکب و محدودیت های حاکم بر آن اشاره کرد. روش این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. افعال مرکب مورد بررسی و معانی و مثال های مربوطه از فرهنگ بزرگ سخن (انوری، ۱۳۸۱) استخراج شده است.
فرایندهای واجی همخوانی در واژه های مشترک بین زبان فارسی معیار و زبان هورامی (گویش هورامان تخت)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی و توصیف فرایندهای واجی همخوانی در واژه های مشترک بین زبان فارسی معیار و زبان هورامی (گویش هورامان تخت)، یکی از زبان های ایرانی نو شاخه شمال غربی، است. برای گردآوری و ثبت داده ها، از ده گویشور بومی بی سواد و با سواد از زن و مرد در سنین بین 30 تا 80 سال در حدود 5 ساعت بهره گرفته شده است. از شمّ زبانی یکی از نگارندگان که گویشور بومی این گویش است و همچنین منابع مکتوب در این زمینه به عنوان پیشینه پژوهش استفاده شده است. داده ها در چارچوب نظریه واج شناسی زایشی تحلیل و بر اساس الفبای آوانویسی بین المللی « IPA» آوانگاری شده اند. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی است. با بررسی داده ها انواع فرایندهای واجی همخوانی از قبیل همگونی، حذف، درج، تقویت، تضعیف و قلب مورد بررسی قرار گرفته اند. پر بسامدترین فرایندهای واجی همخوانی به ترتیب حذف، تضعیف و همگونی و کم بسامدترین آنها، درج، قلب و تقویت هستند.
مقاله به زبان فرانسه: تدریس و یادگیری مکالمه به زبان فرانسه در دانشگاه های ایران: مورد مطالعه دانشگاه تبریز (L’enseignement/apprentissage de l'oral en français dans les universités iraniennes : le cas de l’Université de Tabriz)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، هدف ما مطالعه جایگاه تدریس و یادگیری مکالمه به زبان فرانسه در دانشگاه های ایران است. برای بررسی این امر که در تدریس زبان فرانسه به وضوح تعریف نشده است، در نظر داریم مکالمات شفاهی دانشجویان ورودی سالهای 1394-1391 مقطع لیسانس در رشته زبان و ادبیات فرانسه را در دانشگاه تبریز مورد مطالعه قرار دهیم. در واقع، مشکل گفتمان و مکالمه شفاهی به زبان فرانسه تعداد نسبتا زیادی از زبان آموزان را تحت تأثیر می گذارد. در نتیجه سعی خواهیم داشت با بررسی تحلیلی و کامل این مشکلات به دلایل آنها پی ببریم و پیشنهاداتی کلیدی ارائه دهیم که به کسب مهارت های درک و بیان شفاهی منتهی می شود. قصد ما به کارگیری آموزش شفاهی در تدریس زبان فرانسه است که بر اساس رویکردی ارتباطی پایه ریزی شده است. هدف از این رویکرد رشد مهارت ارتباطی و مکالمه شفاهی زبان آموزان فرانسه می باشد. در نهایت، امید است که این روش در بطن نظام تربیتی و آموزشی تدریس زبان فرانسه در ایران واقع شود.
گونه شناسی ساخت های قالبی در زبان عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر زبان و گویش از اجزا و مواد قالبی چون زبانزدها و اصطلاحات، کنایه ها و ضرب المثل ها تشکیل می شود که باعث غنای آن زبان هستند. گفتارهای قالبی کاربرد خاص و موقعیت شناسانه و نقش مؤثری در برقراری ارتباط های اجتماعی دارند. این گفتارها اغلب شفاهی هستند، زایایی فراوان دارند و حامل معانی عمیق و فشرده هستند. این اجزای کلیشه ای و قالبی درطول سالیان و سینه به سینه به نسل های بعد منتقل یا در فرهنگ ها ثبت می شوند و برخی به آرامی در زبان رسمی و حتی ادبی راه می یابند. بخش مهمی از ذخایر زبانی غیرمکتوب در فرهنگ ها را همین گفتارهای قالبی شده تشکیل می دهند که ضرورت توجه علمی به این انواع را دوچندان می کند. مسئله اصلی این مقاله تبیین مبانی نظری و گونه شناسی و نشان دادن تنوع گسترده این کلیشه های قلبی زبان فارسی است. برای این منظور، ابتدا به معرفی پیشینه و کارهای انجام شده خواهیم پرداخت، سپس ریشه و خاستگاه این کلیشه های زبانی را بررسی می کنیم وضمن تبیین و تشریح این گفتارهای قالبی و زیرگونه های هریک (نفرین ها، دشنام ها، تعارف ها، دعاها، سوگندها، تهدیدها، تکیه کلام ها، متلک ها و کنایات و امثال)، ساخت زبانی، مضامین، کاربرد و تنوع آن در زبان عامه را با مثال های کافی تبیین می نماییم. این مقاله را به عنوان الگویی برای گونه شناسی وبررسی های ساختاری و محتوایی زبان عامه پیشنهاد می کنیم. تحلیل های دستوری، جامعه شناسانه و فرهنگی جایگاه قابل بررسی دیگری دارند.
قابلیت تدریس حساسیت میان فرهنگی از دیدگاه قومیت محوری در مقابل تعادلگرایی قومی: مطالعه ای در ایران (Teachability of Intercultural Sensitivity from the Perspective of Ethnocentrism vs. Ethnorelativism: An Iranian Experience)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر ارتباط احتمالی بین سطح حساسیت میان فرهنگی و بسندگی زبانی زبان آموزان ایرانی را مورد مطالعه قرار می دهد. هدف دیگر این تحقیق بررسی امکان افزایش سطح حساسیت میان فرهنگی این زبان آموزان از طریق آموزش کلاسی است. بدین منظور سی و شش دانشجوی سال آخر مذکر ومونث پس از همگون سازی انتخاب شدند. در ابتدا از دانشجویان خواسته شد آزمون حساسیت میان فرهنگی را کامل نمایند. این دانشجویان پس ازشرکت در دوره آموزشی نیم ترمی حساسیت میان فرهنگی همان آزمون را بار دیگر کامل نمودند. اطلاعات کسب شده از طریق پیش امتحان و پسا امتحان با استفاده از آزمونهایی از قبیل کای دو و ویل کاکسن سایند رنک مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج کسب شده حاکیست که اولا ارتباط بین سطح حساسیت میان فرهنگی و بسندگی زبانی زبان آموزان مورد مطالعه به لحاظ آماری معنی دار می باشد. دوما، آموزش حساسیت میان فرهنگی امکان پذیر می باشد و موجب ارتقای قابل توجه سطح حساسیت میان فرهنگی زبان آموزان مورد مطالعه گردید. نتایج مطالعه حاضر در صورت تعمیم علاوه بر بهبود احتمالی کیفیت آموزش زبان انگلیسی می تواند مدرسان این زبان را به بذل توجه در خور به توانش میان فرهنگی بعنوان جزء لا ینفک آموزش زبان در عصر حاضر ترغیب نماید.
تولید تکیه واژگانی زبان انگلیسی توسط فراگیران فارسی زبان (Production of English Lexical Stress by Persian EFL Learners)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در یک مطالعه آزمایشگاهی ویژگی های آوایی تکیه واژگانی در زبان انگلیسی تولید شده توسط گویشوران بومی زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفت. شرکت کنندگان همگی دانشجویان سال آخر رشته زبان انگلیسی بودند. در این مطالعه، مقادیر متغیرهای فرکانس پایه، فرکانس سازه ها (همبسته کیفیت واکه) شدت انرژی و دیرش هجاهای تکیه بر و بدون تکیه به عنوان معتبرترین همبسته های آوایی تکیه واژگانی در زبان انگلیسی در پنج جفت واژه تکیه ای این زبان که عضوهای آنها تنها از نظر محل قرار گرفتن تکیه با یکدیگر تفاوت داشتند (مثلcontract (noun)/ contract (verb)) اندازه گیری و مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد شرکت کنندگان، نشانه های نوایی تکیه واژگانی (یعنی فرکانس پایه، شدت انرژی و دیرش هجا) را به گونه ای مشابه با گویشوران بومی زبان انگلیسی تولید کردند، ولی الگوی فرکانس سازه ها در تولید فارسی زبانان به طور قابل ملاحظه ای با گویشوران بومی انگلیسی متفاوت بود. کیفیت واکه های تولید شده توسط فارسی زبانان در اغلب موارد، چه در موضع تکیه بر و چه در موضع بدون تکیه، از تولیدهای هدف (بومی) فاصله داشت. مقایسه فضای واکه ای دو زبان نشان داد که در تمامی مواردی که بین کیفیت واکه های تولیدی فارسی زبانان از نظر الگوی فرکانس سازه ها با تولیدهای بومی تفاوت قابل توجه ای وجود داشت، واکه های موردنظر یا در نظام واکه ای زبان فارسی وجود نداشتند و یا کیفیت آنها با معادل های فارسی اشان متفاوت بود. این واقعیت نشان می دهد تجربه زبانی فارسی زبانان با نظام واکه ای اشان بر توانایی آنها در تولید واکه های زبان های دیگر تاثیر می گذارد.