آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۵

چکیده

در دو دهه اخیر رویکردهای مختلفی در تبیین ساخت واژه سربرآورده اند که گاه تفاوت های بنیادی با یکدیگر دارند. از آن میان، صرف توزیعی، در تقابل با نظریه های واژه گرا، برآن است تا تحلیلی همگون از ساخت سازه های مرکبی مانند کلمه، گروه و جمله به دست دهد. براین اساس، پژوهش حاضر می کوشد تا با بررسی مرکب های ترکیبی زبان فارسی و به ویژه تمرکز بر اشتقاق صفت های فاعلی مرکب این زبان، این فرضیه را تأیید کند که در ساخت واژه این کلمات که مانند جمله در نحو شکل می گیرند، دو عنصر دستوری نمود و زمان حضور دارند. برای این منظور، پس از معرفی مبانی صرف توزیعی، ساخت جملات ساده در این چارچوب نظری تحلیل می شود و در ادامه استدلال می شود که همین ساختار و سلسله مراتب فرافکن های واژگانی و نقشی، درون ساختار صفت های فاعلی مرکب نیز یافت می شود. بدین ترتیب، این تحلیل بر پایه ملاحظات نظری و شواهد تجربی ارائه شده، نتیجه می گیرد که الگوهای توصیفی دستور سنتی در بازشناسی صفت های فاعلی زبان فارسی چندان کارآمد و دقیق نیستند و برای مثال، جفت هایی همچون «درس خوان» و «درس خوانده»، فارغ از این که از ستاک حال یا گذشته ساخته شده اند، هر دو تعبیر فاعلی دارند و تنها در ارزش مشخصه زمان و بود یا نبود گروه نمود کامل در ساختار درونی شان متفاوت اند.

تبلیغات