فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
علم زبان سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
7 - 36
حوزههای تخصصی:
مطابقه را می توان رخدادی دانست که طی آن، کلمه ای مشخصه های صرفی ای می گیرد که از جای دیگر نشئت می گیرد، و این به معنای وضعیتی است که در آن، صورت هدف دارای نشانه های دستوری ای است که توسط ناظر نظارت می شود. از سوی دیگر، ارجاع متقابل (در خصوص نشان دار شدن فعل) را غالباً می توان، در مورد زبان های ضمیرانداز، برای سازوکاری به کار برد که از رهگذر آن، فعل با عناصری مقید نشان دار می شود تا موضوع های خود را بیان کند. این فعل به تنهایی می تواند بیانگر موضوع هایش باشد، زیرا از لحاظ تصریف غنی است. ازآنجاکه فارسی نیز، به عنوان زبانی ضمیرانداز، دارای ویژگی های مذکور است، پس قاعدتاً این عنوان را می توان برای نظام فعلی فارسی معیار به کار برد؛ اما ظاهراً ارجاع متقابل، در این کاربرد، در زبان فارسی، به طور فنی و جامع بررسی نشده است و در عوض، معمولاً اصطلاح مطابقه در این مورد به کار می رود؛ بنابراین، این پژوهش بر آن شد تا با بررسی 43 فیلم نامه فارسی (معیار، گونه محاوره ای) دریابد: آیا می توان اصطلاح ارجاع متقابل را برای وضعیت رده شناختی نظام مطابقه فعل فارسی نیز به کار برد؟ اجزای ارجاع متقابل و شروط حاکم بر آن چیست؟ آیا برای اصطلاح مزبور می توان حوزه ای مناسب معرفی کرد؟ در این راستا، مطالعه حاضر، در چارچوب رده شناختی، بر مبنای آرای سیویرسکا و بیکر (2005) و کوربت (2006)، اجزای ارجاع متقابل فعل، شروط حاکم بر آن و حوزه فنی مربوط به آن را معرفی کرده و برای انتخاب از میان دو اصطلاح ارجاع متقابل و مطابقه، پیوستاری دوسویه ارائه داده است.
The Impact of Peer Feedback on EFL Learners’ Writing Performance and Writing Anxiety
حوزههای تخصصی:
The present study aimed at investigating the effect of peer feedback (PF) on EFL learners’ writing performance and writing anxiety. To this end, two intact classes including 48 intermediate EFL learners were selected and assigned into two groups of experimental and control (24 learners in each). This study had a quasi-experimental design including pre-test, treatment, and post-test to assess the students’ overall writing performance before and after the PF sessions. For data collection, the researchers used pre-test, post-test, 7 writing topics, and Cheng’s (2004) Second Language Writing Anxiety Inventory (SLWAI). The results of paired sample t-test and Mann-Whitney U Test revealed that the experimental group outperformed the control group due to the implementation of PF. Moreover, the researchers conducted Cheng’s SLWAI questionnaire at the end of the study. The findings indicated that the anxiety level of the experimental group receiving PF decreased to a significant extent. The implications are discussed in terms of writing instructors’ use of PF into writing classes to make the environment safer and more comfortable for the language learners to flourish their ideas.
معنی شناسی روایت، منطق موجهات و جهان های ممکن داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه جهان های ممکن، الگویی برای معنی شناسی روایت ارائه می کند. این مقاله بر کاربرد نظریه جهان های ممکن در معنی شناسی روایت با رویکردی بینارشته ای تمرکز دارد. فهم روایت بر اساس دیدگاه جهان های ممکن هدف و نتیجه عمده ای است که این جستار درپی تبیین آن است. در این نظرگاه پی رنگ تنها عبارت از جهان واقعیِ متنی نیست که رویدادهایی در آن رخ می دهد، بلکه شامل جهان های ممکنی است که بدون لحاظ کردن آن ها معنی شناسی روایت ناقص خواهد ماند. چنین دیدگاهی برگرفته از دلالت شناسی منطق موجهات است. بنابراین، برای تبیین این دیدگاه باید به منطق موجهات توجه داشت. نظریه های معنایی معاصر سه شاخه عمده دارد: معنی شناسی فلسفی، منطقی و زبانی. معنی شناسی زبانی از معنی شناسی صوری یا منطقی به مثابه یک منطق معنایی برای چگونگی مطالعه معنی استفاده می کند. در این جستار نشان داده می شود که معنی شناسی صوری در قلمروی معنی شناسی روایت نیز کاربرد دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، با لحاظ کردن دنیاهای درونی شخصیت ها، دنیاهای اذهان داستانی و جهان های ممکن گوناگون در خوانش متن، فهم کامل تر و عمیق تری از معنای روایت حاصل خواهد شد، زیرا داستان به مثابه یک نظام وجهی کامل درک می شود و بازنمودهای ذهنی شخصیت ها به منزله «جهان های ممکنِ یک نظام وجهی» درک می شوند. از مهم ترین دستاوردهایی که در پرتو نظر افکندن به معنای متن روایی بر اساس این الگو حاصل می شود، بازتعریفِ مفهومِ پی رنگ و نیز مفهوم تعارض داستانی است. برای توضیح عملی مباحث، دوگانه جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان از سیمین دانشور انتخاب شده است.
سواد دیجیتالی اساتید زبان انگلیسی برای اهداف آکادمیک: چالش ها، فرصت ها و وضعیت کنونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
417 - 433
حوزههای تخصصی:
با ظهور آموزش زبان به کمک رایانه (CALL)، سواد دیجیتال دانش آموزان و معلمان موردتوجه بسیاری از مطالعات قرارگرفته است. بااین حال، آموزش انگلیسی برای اهداف آکادمیک یک حوزه نادیده گرفته شده است وتحقیقات بسیار محدودی در این زمینه انجام شده است. هدف از انجام این مطالعه، مشخص کردن سطوح سواد دیجیتال اساتید آموزش زبان انگلیسی برای اهداف آکادمیک و شناسایی موانع محدودکننده ارتقاء سواد دیجیتال اساتید بود. در راستای نیل به اهداف مطالعه، 79 نفر از اساتید ایرانی آموزش زبان انگلیسی برای اهداف ویژه در تکمیل پرسشنامه ها و 29 نفر از آنان در پاسخ به سوالات مصاحبه شرکت داشتند. یافته های پژوهش نشان داد که استادان ایرانی آموزش زبان انگلیسی برای اهداف ویژه دارای سطح متوسطی از سواد دیجیتال هستند و از انواع محدودی از ابزارها و برنامه های کامپیوتری استفاده می کنند. بااین حال، اساتید آگاه بودند که سطح سواد دیجیتال آن ها برای اهداف آموزشی ممکن است پایین تر از سطح سواد دیجیتال آن ها برای اهداف عمومی و شخصی باشد. این مطالعه همچنین نشان داد که این اساتید به دلیل برخی عوامل مانند کمبود زمان، محدودیت های برنامه آموزشی و عدم توجه مدیران آموزشی تصمیم به تقویت سواد دیجیتال خود نمی گیرند. هرچند که آن ها دیدگاه مثبتی نسبت به ارتقاء سواد دیجیتال خود داشتند. علاوه بر این، بر اساس نتایج به دست آمده اساتید آموزش زبان انگلیسی برای اهداف آکادمیک سواد دیجیتال خود را از طریق تجربه شخصی کسب کرده اند و هیچ آموزش رسمی به آن ها ارائه نشده است.
بررسی اندیشه نگار مرکب M153+ M342در نگارش آغاز ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خط آغاز ایلامی قدیمی ترین سیستم نگارشی در فلات ایران است که به صورت گسترده در محدوده ذکر شده مورد استفاده قرار می گرفت. احتمالاً کاتبان برحسب نیاز، از این خط برای متون پیچیده و ساده استفاده می کردند. ساختار نگارشی بخش وسیعی از گل نبشته های باقیمانده که تحت عنوان متون استاندارد شهرت یافته اند نسبتاً یکسان است که این امر موجب شده شناخت بیشتری از این خط بدست بیاوریم. هدف از این پژوهش بررسی کارکرد اندیشه نگار M153 و اندیشه نگار مرکب M153+M342 در قسمت های مختلف لوح های استاندارد آغاز ایلامی است. نگارندگان با روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری به روش پژوهشی کوشیده اند تا پس از شناسایی کاربرد متفاوت دو اندیشه نگار مرکب به بررسی علل قرارگیری این نشانه در قسمت های مختلف متن گل نبشته ها بپردازند. به طور کلی در نیمی از متون در انتهای کتیبه یک زنجیره نشانه آوایی و سپس اندیشه نگارM153+M342 آورده شده و در نیمی دیگر از متون این اندیشه نگار بعد از نگارش یک سیستم عددی به عنوان نشانه پایانی به متن لوح خاتمه میدهد. در نتیجه گمان میرود که نماد قبیله یا خاندانی باشد که در مواردی همراه با اسم آوایی (که شاید نشان اسم شخص خاصی از آن خاندان) نگاشته می شد. در مواردی دیگر بدون اسم آوایی، بعد از یک سیستم عددی، تنها با نشانه خاندان شخص طرف قرارداد یا پرداختی مشخص می شده است.
بررسی تطبیقی عوامل انسجام در ترجمه داستان ادبی «برف های کلیمانجارو» براساس رویکرد انسجام متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تطبیق مقابله ای متون ادبی با بررسی عوامل انسجامی در متن مقصد پیوندی ناگسستنی دارد. یکی از اهداف زبان شناسی تطبیقی مقایسه متون مبدأ و مقصد و کشف نقاط ضعف و قوت ترجمه است. هدف این پژوهش، بررسی عوامل انسجامی متن در داستان برف های کلیمانجارو در دو متن مبدأ (انگلیسی)و مقصد (فارسی) است. بنابراین در بررسی مقابله ای این اثر، به برگردان واژگانی و ساختاری متن و سپس انتقال آن ازطریق فرایند ترجمه توجه شده ولی سایر جنبه های معنایی متن نیز بررسی شده است. از این رو، پژوهش حاضر در قالب نظریه انسجام متن هلیدی و حسن (1976) عناصر انسجام در کتاب داستان برف های کلیمانجارو (همینگوی، 2004) در دو متن با ترجمه (حسینی، 1396؛ دریابندری، 1378) را مورد بررسی قرار داده و نحوه انتقال عناصر طی فرآیند ترجمه متن انگلیسی و ترجمه آن با روش مقابله ای و تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که نحوه معادل سازی واژگان و عناصر انسجام، در ترجمه و بازآفرینی متن اصلی نقش بسزایی دارند و بیشترین بسامد وقوع در متن اصلی به زیرمؤلفه ارجاع اشاری و ارجاع شخصی تعلق دارد و در ترجمه عناصر ارجاع شخصی و پس از آن، پیوند افزایشی از بسامد وقوع بالایی در متن برخوردار بوده اند. نویسنده و هر دو مترجم به یک اندازه توانسته اند با بهره مندی از این عناصرِ انسجام متنی میان الفاظ و معانی پیوند ایجاد کنند.
تأثیر سلسله مراتب رده شناختی شخص و شمار در تحول تاریخی ضمیرهای انعکاسی فارسی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
89 - 114
حوزههای تخصصی:
این مقاله، به بررسی تحول تاریخی ضمایر انعکاسیِ مبتنی بر «خود»، در زبان فارسیِ نو می پردازد. همراهی ضمایر شخصی پی بستی با «خود» در همه قرن های این دوره مشاهده نشده است. بر این مبنا، پژوهش حاضر بر آن است که از منظر رده شناختی و با بهره گیری از سلسله مرتبه های جهانی نمایه سازی شخص و شمار، به بررسی ترتیب ظهور و چگونگی تحول این ضمایر بپردازد. به این منظور، پیکره ای منتخب از سه متن روایی از هر یک از یازده قرن این دوره تهیه شد و جمله های دربردارنده ضمایر انعکاسی شخصی استخراج گردید. فراوانی رخدادِ شخص ها و شمارهای مختلف این ضمایر و همچنین فراوانی نقش های گوناگون آن ها در هر قرن در جداولی نمایش داده شده است. بر مبنای پیکره مورد بررسی، نخستین نشانه همراهی ضمیر شخصی با «خود» در قرن هشتم هجری اتفاق افتاده است. همچنین بررسی پیکره نشان می دهد که همراهی ضمایر شخصی پی بستی با «خود» چه از منظر ترتیب ظهور و چه فراوانی رخداد دارای اولویت سوم شخص بر اول شخص و اول بر دوم شخص است و در نتیجه جان داری نقشی در این تحول ندارد. همچنین در مشخصه شمار اولویت با شمار مفرد است. افزون بر این، نخستین همراهی ضمایر پی بستی با «خود» در نقش ملکی و پس از آن در سایر تأکیدی ها و سپس انعکاسی بوده است.
اصطلاحات صوری و جوهری در زبان فارسی: مطالعه موردی برخی «اگر»- ساخت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۴
109 - 126
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو ازمنظر دستور ساختی آن دسته از اصطلاحات صوری و جوهری را در زبان فارسی بررسی می کند که نشانه «اگر» دارند. در حالت متعارف، نشانه «اگر» در جملات شرطی به کار می رود. برای این هدف، با درنظرگرفتن نظرات فیلمور و دیگران (1998)، شواهد فرهنگ فارسی عامیانه (1387) بررسی شده است. اصطلاحات صوری شامل «اگر»، مفاهیمی همچون احتمال ضعیف، انکار و نفی، قطعیت، ترغیب و شرط بندی، تأکید و تهدید را بیان می کنند و اصطلاحات جوهری شامل «اگر»، بیان گر مفاهیمی نظیر آرزو، تعجیل، خواهش، امر محال و اعتراض هستند. یافته ها نشان داد که اصطلاحات صوری، به توالی نحوی غیر متعارف تمایل دارند، امّا اصطلاحات جوهری به توالی نحوی متعارف گرایش دارند؛ همچنین، جابه جایی در توالی نحوی و تغییر زمان افعال در برخی اصطلاحات صوری و جوهری، موجب خروج آن ها از مفهوم اصطلاحی می شود. آهنگ کلام نیز یک ویژگی ساختی متمایزکننده در برخی اصطلاحات صوری و جوهری است.
رده شناسی آرایش سازه های متن سغدی بودایی «وسنتره جاتکه»؛ بر اساس مؤلفه های وابسته به اسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان سغدی از زبان های ایرانی میانه ی شرقی ست که به سه گروه مانوی، بودایی و مسیحی تقسیم می شود. در این پژوهش به بررسی آرایش سازه های متن سغدی بودایی «وِسَنترَه جاتَکَه» پرداخته شده است. تاکنون پژوهشی در باب رده شناسی زبان سغدی بودایی صورت نگرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و تحلیل ها از نوع کمی و کیفی است، گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای است. چارچوب تحلیل، مؤلفه های تحلیل آرایش سازه ی معرفی شده در دبیرمقدم (۱۳۹۲) و درایر (۱۹۹۲) است. از میان مجموع ۲۸ مؤلفه ی معرفی شده در این آثار، ۱۵مؤلفه ی وابسته به اسم بررسی شده اند. بر مبنای نظریه ی جهت انشعاب (BDT) برای زبان های گوناگون می توان دو وضعیت را متصور شد: راست انشعابی و چپ انشعابی. پس از بررسی۲۹۱۲ جفت عنصر وابسته به اسم موجود در متن، مشخص شد که زبان سغدی بودایی بر اساس فرضیه ی جهت انشعاب، گرایش به چپ انشعابی بودن دارد. به طوری که در ۵ مؤلفه راست انشعابی یا هسته آغاز است و در ۸ مؤلفه چپ انشعابی یا هسته پایان است.
بررسی کارایی آزمون های شناسایی سازه در نحو زبان فارسی؛ رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی سازه، به عنوان یک واحد مستقل نحوی و معنایی که شالوده اصلی جمله های زبان است، هم به منظور اجتناب از ابهام و هم از لحاظ درک و تحلیل صحیح فرایندهای نحوی از اهمیت بسیاری برخوردار است. بدین منظور آزمون هایی در نحو معرفی شده اند که زبان شناس را در امر شناسایی مرز بین سازه ها یاری می کنند. در تحقیق حاضر، در چارچوب برنامه کمینه گرا هشت آزمون مهم همپایگی، حذف، پرسش سازی، پاره جمله، جایگزینی، اسنادی سازی، شبه اسنادی سازی و مبتداسازی را که دارای بیشترین بسامد بودند، بر روی هفت سازه منتخب و مهم جمله یعنی گروه فعلی، گروه حرف تعیین، گروه حرف اضافه ای، گروه صفتی، گروه قیدی، گروه متمم نما و گروه زمان در زبان فارسی به کار بردیم. از مقایسه ی نتایج آزمون های یادشده به این نتیجه رسیدیم که آزمون های شبه اسنادی سازی و مبتداسازی در زبان فارسی کارایی کمتری دارند و قادر به شناسایی سازه های کمتری هستند؛ به علاوه در زبان فارسی نمی توان از همپایگی زنجیره مشترک به عنوان آزمونی مجزا بهره برد. از مجموع مباحث تحقیق نیز دریافتیم که با توجه به وجود مثالهای نقض و استثنائات فراوان، نمی توان آزمونهای فوق را ابزاری مطلق برای شناسایی سازه ها در نظر گرفت.
زمان زیست زرتشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اطلاعات ما پیرامون زندگی «زرتشت» پیامبر بزرگ ایرانی چندان زیاد نیست به طور مثال از زمان و محل تولد وی به طور دقیق آگاهی نداریم. هدف مقاله حاضر، به دست آوردن زمان زیست این پیامبر، با استفاده از اطلاعات موجود در حماسه ملی، «آثار الباقیه» ابوریجان بیرونی و «مجمل التواریخ و القصص» است. در این مقاله نشان داده شده که 345 تا 390 سال مربوط به دوران حکمرانی مادها و هخامنشیان از حماسه ملی ایران حذف شده است. با در نظر گرفتن مدت زمان پادشاهی شاهان کیانی از گشتاسب تا دارا، مدت زمان حذف شده مربوط به دوران مادها و هخامنشیان و با عنایت به اینکه اسکندر در 330 سال پیش از میلاد بر هخامنشیان غالب شده، تولد زرتشت 975 تا 1020 سال پیش از میلاد برآورد می شود. این یافته با تاریخ سنتی ذکر شده در ارداویرافنامه و بندهش حدود چهار قرن اختلاف دارد که برابر با مدت زمانی است که افتادگی در حماسه ملی رخ داده است
تأثیر روش تدریس درون دادمحور در مقابل برون دادمحور بر یادگیری و به یاد سپاری واژگان انگلیسی توسط فراگیران خردسال ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
123 - 145
حوزههای تخصصی:
تاکنون مطالعات بسیاری بر چگونگی یادگیری واژه توسط بزرگسالان در زبان دوم به انجام رسیده است. بسیاری از محققان معتقدند یادگیری واژه در بین فراگیران خردسال متفاوت بوده و شیوه های جدید آموزش زبان، مانند روش تکلیف محور که بر استفاده و تولید زبان دوم تأکید دارند، برای این افراد مناسب نیستند. هدف مطالعه حاضر، بررسی تطبیقی دو نوع روش تدریس (درون دادمحور در مقابل برون داد محور) بر یادگیری و به یادسپاری واژگان انگلیسی در میان فراگیران خردسال ایرانی است. 45 زبان آموز 6 تا 7 ساله به 3 گروه کنترل، درون دادمحور و برون دادمحورتقسیم شدند. در روش برون دادمحور، لغات مد نظر با استفاده از تکالیف برون داد محور به شرکت کنندگان آموزش داده شد. اما در روش درون دادمحور، لغات مد نظر به صورت تکالیف درون دادمحور به آن ها ارائه شد و هیچ گونه تولید زبانی از آن ها درخواست نگردید. پس از 4 هفته تدریس، دو نوع آزمون واژگانی (درک شنیداری و تولید) به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پس آزمون تأخیری از آنان گرفته شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون و پس آزمون با تاخیر درک شنیداری و تولید گروه درون داد و برون داد با هم یکسان است اما به طور معناداری از میانگین نمرات پس آزمون و پس آزمون با تاخیر گروه کنترل بیشتر است. لذا بر اساس این نتایج می توان این گونه نتیجه گرفت که هر دو روش منجر به افزایش دانش درکی، شنیداری و تولیدی واژگان مد نظر در میان فراگیران گردیده است. به طور کلی، نتایج تأییدکننده نظر لانگ (2015) مبنی بر این نکته است که هر یک از روش های آموزش زبان، نقاط ضعف و قوت خود را دارند و ترکیب مناسبی از همه ی روش ها، با توجه به نیاز و مشخصات زبان آموزان می تواند نتایج مثبتی در پی داشته باشد.
Iranian EFL Learners’ Understanding of Ubiquitous Learning: Examining Factors Affecting L2 Learner’s Classroom Achievement Using Structural Equation Modeling(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۶, Summer ۲۰۲۱
77 - 90
حوزههای تخصصی:
Ubiquitous learning can be described as a daily learning environment supported by mobile, computers, and wireless networks to provide learning anytime and anywhere. As the concept of Ubiquitous learning is little known in Iran, this study considers a sample of Iranian EFL learners to identify the effects of different aspects of Ubiquitous learning including omnipresence, context customization, interactivity, perceived self-efficacy, and m-learning motivation that influence L2 learner’s classroom achievement. The participants included 150 high school students in Shiraz. A questionnaire adapted from Jung (2014) was the main data collection instrument used in the present study. Moreover, classroom achievement scores of the students taken from their final exam results were also analyzed. Structural equation modeling results showed that among aspects of Ubiquitous learning, omnipresence, context customization, perceived self-efficacy, and m-learning motivation affected classroom achievement but interactivity did not influence classroom achievement. The results also revealed the positive effect of integration of technology on student learning. EFL learners with a clear understanding of innovation in education are better positioned to move their efficiency and effectiveness from the traditional English learning environment to one that fully integrates learning into learners’ daily routines. The study concludes that developments in technology need to be transmitted into the pedagogical areas and carefully considered in the forms of curriculum and contents for language teaching.
The Comparative Effect of Self-Assessment and Peer Assessment on Reflective and Impulsive EFL Learners’ Speaking Skill
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۶, No. ۴, ۲۰۲۱-۲۰۲۲
99 - 120
حوزههای تخصصی:
This study aimed to compare the effect of two types of assessment, i.e., self-assessment and peer assessment, on reflective and impulsive EFL learners’ speaking skill. To this end, a group of 51 (24 impulsive and 27 reflective) intermediate EFL learners were selected based on their performance on a PET (Preliminary English Test), and the Impulsiveness Sub-Scale of Eysenck’s Impulsivity Inventory. They were randomly divided into two experimental groups (i.e., self-assessment and peer assessment), each containing impulsive, and reflective learners. In the self-assessment group, the assessment was based on the Speaking Self-Assessment Sheet designed by Babaii, Taghaddomi and Pashmforoosh (2015). In the peer assessment group, the assessment was based on the Peer Assessment Rating Sheet by Yamashiro and Johnson (1997). At the end of the treatment, the participants received the speaking section of another PET as a posttest. The results of two-way ANOVA revealed that (a) the assessment type and cognitive type had no significant interaction, (b) self-assessment and peer assessment had the same effect on impulsive and reflective learners’ speaking skill, (c) irrespective of the assessment type, learners with different cognitive types performed differently, with the reflective learners outperforming their impulsive counterparts.
میدان و نظم گفتمانی در بوف کور
منبع:
رخسار زبان سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
65-79
حوزههای تخصصی:
برخی از اقسام «اسم» در گویش لای زنگانی
منبع:
رخسار زبان سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۸
133-156
حوزههای تخصصی:
L’énigmatique singularité de l’œuvre dans la peinture de Mehdi Sahabi. Pour une sémiotique de l’ « effet de l’art »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
D’un point de vue sémiotique l’art est un effet de sens ; l’ effet de l’art , le saisissement artistique, est un événement esthétique, affectif, cognitif, présent dans toute œuvre d’art. Cet effet résulte d’un processus que nous pouvons reconstruire, l’ artistisation . Nous devons donc circonscrire un objet (l’ œuvre ), qui induit un effet (l’ art ), en exprimant un processus (l’ artistisation ). L’œuvre picturale ne se résume donc pas à des images : c’est un objet sémiotique composite, un hybride composé de processus, supports, matières, énergies, et tout ce qui lui confère un mode d’existence social et culturel. C’est précisément le cas des œuvres de Mehdi Sahabi ; nous ne pouvons examiner ici la totalité de ce qui en fait des œuvres, et nous nous limiterons au fait essentiel : une œuvre , pour Sahabi, est toujours une série , c’est sa manière de faire œuvre d’art . Nous examinerons donc dans ses séries picturales (1) les tensions caractéristiques de la « nouvelle figuration », et les manifestations d’une pratique inter-picturale ; (2) les isotopies et allotopies transversales de l’expression sérielle et multilinéaire ; (3) le travail des strates picturales et des couches actantielles, et l’expérimentation des dynamiques imaginaires. Le processus d’artistisation, en production comme en interprétation, est celui de l’ intuition (impression > synthèse > anagogie > imagination).
همسانی ساختاری بند و گروه حرف تعریف: حالت و مطابقه در ترکی آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
301 - 324
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی حالت و مطابقه درون گروه حرف تعریف در ترکی آذری می پردازد. در ترکی آذری، بین هسته اسم (مملوک) و سازه مالک، در فرافکنی گروه حرف تعریف، نوعی همپراشی ساختواژی وجود دارد که از چند جهت مشابه مطابقه فعل و فاعل در فرافکنی گروه زمان/ متمم ساز است. این پژوهش ضمن برشمردن ویژگی های توصیفی این همپراشی، به تحلیل مطابقه هسته اسم و مالک در ترکی آذری، در چهارچوب نحو کمینه گرا، می پردازد. به طور مشخص، نتایج این پژوهش نشان می دهد که مطابقه هسته اسم (مملوک) با مالک، در گروه حرف تعریف ترکی آذری، مبتنی بر تبادل مشخصه های فای و حالت، در نتیجه رابطه تطابق، در همان پیکره بندی ساختاری است که مطابقه فعل با فاعل از آن بهره می گیرد. به این ترتیب، ضمن تایید فرضیه همسانی ساختاری فرافکن های گروه زمان و گروه حرف تعریف، استدلال خواهد شد که مطابقه و حالت در فرافکن های نحوی گوناگون از فرایندی واحد مشتق می شوند.
نوآوری های دستوری طنز آمیز در مطبوعات معاصر از دیدگاه دستور کاربرد بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در چارچوب دستور کاربردبنیاد به دگرگونی زبان به بررسی نوآوری های دستوری طنزآمیزِ سال های اخیر در مطبوعات طنز می پردازد. هدف پژوهش این است که با جمع آوری داده ها از مطبوعات طنز دریابد این نوآوری های براساس چه سازوکارهایی شکل گرفته، در چه ساخت هایی به کار رفته است و از میان آنها مواردی که در زبان بسامد بالایی دارند چه ویژگی هایی دارند. این نوآوری ها در سه بخش طبقه بندی و تجزیه و تحلیل شده اند: ساخت های اشتقاقی، ساخت فعل جعلی و ساخت های «ال»دار. با بررسی مشخص شد که بیشتر این نوآوری های براساس فرایندهای قیاسی در زبان شکل گرفته است که حاصل کاربرد زبان است. علاوه بر این، به نظر می رسد بیشتر نوآوری های دستوری طنزآمیز را می توان نشانه نیاز زبان فارسی به ساخت های جدید دانست، ساخت هایی که در زبان معیار قابل قبول نیستند اما در فضای طنز و شوخ طبعی می توان آنها را به کار برد
بازنمایی شیوه آموزش حروف اضافه در مجموعه آموزش فارسی به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
91 - 114
حوزههای تخصصی:
حروف اضافه نقش بسزایی در معنای جملات فارسی دارند و این بحث، در آموزش/ فراگیری این زبان، یکی از دشوارترین نکات است. در زبان آموزی زبان دوم، این حروف در آخرین رده از مقوله هایی هستند که زبان آموزان آنها را فرامی گیرند. ازاین رو، ضرورت دارد تا کتاب های آموزش زبان فارسی اهتمام ویژه ای به آموزش این حروف داشته باشند. هدف این پژوهش بررسی مجموعه آموزش فارسی به فارسی از منظر آموزش این حروف است تا شیوه های آموزش، تعداد حروف اضافه آموزش داده شده و بسامد رخداد آنها را بررسی کند. دلیل انتخاب این مجموعه پرکاربردبودن و دامنه وسیع استفاده کنندگان از آن است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که روش آموزش حروف اضافه سنتی، آموزشی و در برخی موارد استقرایی/ ضمنی است و باید زبان آموزان، از طریق مثال های ارائه شده یا خواندن متون و به طریق اکتشافی، آنها را فراگیرند. از میان 89 حرف اضافه ساده و مرکب/ گروهی به کاررفته، بیشترین بسامد رخداد ازآنِ حروف «به»، «را»، «در»، «از»، «با» و «برایِ» است. استفاده از تصاویر مناسب برای آموزش، عدم استفاده از زبان واسطه، استفاده از فن تقویت درون داد و اشاره به باهم آیی برخی افعال با حروف اضافه خاص از نقاط قوت این مجموعه به شمار می رود و عدم اشاره به گونه گفتاری حروف اضافه، استفاده صِرف از روش استقرایی و پاورقی های آشفته و بی نظم از نقاط ضعف این مجموعه است. نتایج پژوهش حاضر می تواند مورد استفاده مؤلفان چنین کتاب هایی قرار گیرد.