فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۲۱ تا ۵٬۷۴۰ مورد از کل ۱۲٬۰۳۲ مورد.
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
137 - 162
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی رابطه بین تخصص صنعت حسابرس با ریسک پذیری شرکت و همچنین، نقش سرمایه گذاران نهادی بر رابطه بین آن ها می پردازد. فرضیه های تحقیق با استفاده از نمونه ای متشکل از 96 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و با بهره گیری از مدل های رگرسیون چند متغیره مبتنی بر تکنیک داده های تلفیقی مورد آزمون قرار گرفت. یافته های تحقیق حاکی از آن است که با بکارگیری حسابرسان متخصص در صنعت، میزان ریسک پذیری شرکت افزایش می یابد. علاوه بر این، نتایج نشان می دهد که مالکیت سرمایه گذاران نهادی، رابطه بین تخصص صنعت حسابرس و ریسک پذیری شرکت را تضعیف می کند. یافته های تحقیق ضمن پر کردن خلاء تحقیقاتی صورت گرفته در این حوزه، می تواند برای سرمایه گذاران، سازمان بورس اوراق بهادار و سایر ذینفعان اطلاعات حسابداری در امر تصمیم گیری راهگشا باشد.
نقش توانایی مدیریت در پیش بینی بحران مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که مدیریت ضعیف یکی از مهم ترین عوامل شکست تجاری شناخته می شود، انتظار می رود توانایی مدیریت متغیری سودمند برای پیش بینی بحران مالی باشد؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر بهبود عملکرد الگوهای پیش بینی بحران مالی با استفاده از توانایی مدیریت به عنوان یک متغیر پیش بین است. در این راستا، با استفاده از داده های نمونه ای شامل 201 سال- شرکت بحران زده و 201 سال- شرکت سالم پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1385 تا 1394، عملکرد الگوهای پیش بینی بحران مالی مبتنی بر نسبت های مالی و مبتنی بر نسبت های مالی و توانایی مدیریت مقایسه شد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد عملکرد الگوهای پیش بینی بحران مالی با حضور توانایی مدیریت به طور معنا داری بیشتر از الگوهای مبتنی بر نسبت های مالی در روش های طبقه بندی کننده تجمیعی بوستینگ، بگینگ و جنگل های چرخشی است. به بیان دیگر، افزودن توانایی مدیریت به الگوهای پیش بینی بحران مالی، دقت آنها را افزایش می دهد. همچنین، یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که هرچه فاصله دوره زمانی پیش بینی با وقوع بحران مالی بیشتر باشد، لحاظ کردن توانایی مدیریت در الگوهای پیش بینی بحران مالی عملکرد آنها را به میزان بیشتری بهبود می بخشد. بر اساس یافته های پژوهش نتیجه گیری می شود توانایی مدیریت، متغیری ارزشمند در پیش بینی بحران مالی است.
از حسابداری به اقتصاد: نگرشی نوین در تأیید اهمیت اطلاعات حسابداری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم پژوهش های فراوان صورت گرفته در خصوص قابلیت استفاده از داده های مختلف در پیش بینی شاخص های اقتصادی، شواهد اندکی در ارتباط با روابط اطلاعات حسابداری و اقتصادی، در محیط کشورهای درحال توسعه نظیر ایران و با توجه به ویژگی های آن ارائه شده است. بدین منظور داده های موردنیاز 88 شرکت بورسی در بازه زمانی 1385 تا 1395 جمع آوری شده اند. در این پژوهش از مدل های شبکه های عصبی المانی و الگوریتم پرواز پرندگان استفاده شده است. نتایج حاکی از این است که نوسانات اطلاعات حسابداری به عنوان شاخص پیش نگر نوسانات متغیرهای اقتصادی محسوب می شوند.
بررسی تأثیر خصوصیات کیفی اطلاعات حسابداری (مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران) بر هزینه سرمایه سهام عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۶
50-35
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر خصوصیات کیفی اطلاعات حسابداری (مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران) بر هزینه سرمایه سهام عادی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای انجام این پژوهش تعداد 133 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 5 ساله 1391-1387 بررسی شده است. البته از اطلاعات سال های 1385، 1386 و 1392 نیز جهت محاسبه و سنجش متغیرهای پژوهش استفاده شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش در دوره 5 ساله پژوهش از مدل های رگرسیونی ترکیبی اثرات ثابت (با توجه به نتایج آزمون های F لیمر و هاسمن) استفاده شده است. به طور کلی نتایج حاکی از آن است که در سطح کل شرکت ها، تنها تأثیر احتیاط (محافظه کاری) بر هزینه سرمایه سهام عادی (بازده مورد انتظار سهامداران) منفی و معنی دار بوده و سایر خصوصیات کیفی اطلاعات حسابداری بر هزینه سرمایه سهام عادی تأثیر نداشته است. این امر بیان گر این واقعیت است که رعایت محافظه کاری در گزارشگری مالی از دید سرمایه گذاران در بازار سرمایه ایران، مربوط و اثرگذار بوده و بازده مورد انتظار آن ها را کاهش داده است.
تاثیر عوامل غیر استدلالی در تصمیم گیری های مالی و مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرداختن به ابعاد روانشناسی و غیراستدلالی و بررسی اهمیت و میزان تاثیر آنها بر روی تصمیم گیریهای سرمایه گذاری و مدیران موضوع اصلی این مقاله می باشد. رویکردهای استدلالی همانند شیوه های بکار گرفته در اقتصاد سنتی و حتی نئوکلاسیکها بیان می کنند که سرمایه گذاران و مدیران با رفتار کاملاً عقلائی به دنبال حداکثر سازی مطلوبیتشان هستند ، اما رویکردهای غیر استدلالی همانند تأثیر هیجانات افراد ،احساس مالکیت آنها ، ادراک و پیشینه های اخلاقی و فرهنگی و همچنین برخی جنبه های روانشناسی اجتماعی نیز می توانند تأثیراتی عمیق در اتخاذ تصمیمات و اجرای آنها داشته باشند. محققین تجربی در حوزه های مالی و حسابداری مدت زمان زیادی است که تأثیر عوامل غیراستدلالی فوق را در موضوعات حسابداری و مالی تشخیص داده و علیرغم امتناع تئوریهای سنتی و نئوکلاسیک اقتصادی برای درگیر شدن در حوزه های روانشناسی و ادارکی بیان می کنند که عوامل غیراستدلالی اثرات با اهمیتی بر روی تصمیم گیریهای مالی و مدیریتی دارند.
نظریه اختیارات حقیقی برای مدیریت ریسک در پروژه های فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب سازمان ها درباره چگونگی ارزیابی سرمایه گذاری های آینده فناوری اطلاعات دانش کافی ندارند. بیشتر این نوع سرمایه گذاری ها براساس معیارهای شخصی مدیریت ارشد انجام می گیرد، درنتیجه تعداد بسیار کمی از سازمان ها، دانشی عمیق درباره ارزش حاصل از هزینه صرف شده در حوزه فناوری اطلاعات دارند. در این پژوهش، روش اختیارات حقیقی به ارزش گذاری سرمایه گذاری در پروژه برنامه ریزی منابع بنگاهی با درنظرگرفتن دو اختیار گسترش و کوچک سازی پروژه بررسی شده است. براساس یافته های پژوهش، ارزش برآوردشده در روش اختیارات حقیقی با درنظرگرفتن انعطاف های مدیریتی، متفاوت با ارزش تخمینی به روش تنزیل جریان های نقدینگی به دست آمد؛ زیرا در تحلیل نتایج ارزش گذاری اختیار گسترش، ارزش فعلی دارایی برای عملیات جاری 8/199 میلیون تومان برآورد شده است. اگر عملیات امروز گسترش داده شود، برآورد ارزش دارایی برابر 6/308 میلیون تومان خواهد شد که این مقدار از ارزش دارایی بدون اعمال اختیار گسترش، بزرگ تر است و درنتیجه اعمال اختیار گسترش، ارزش مازادی معادل 8/108 میلیون تومان به همراه خواهد داشت. همچنین تحلیل نتایج ارزش گذاری اختیار کوچک سازی نشان داده است که ارزش اعمال اختیار کوچک سازی با استفاده از روش اختیارات حقیقی برابر 2/118 میلیون تومان است؛ بنابراین اعمال اختیار کوچک سازی، ارزش مازادی برای پروژه نخواهد داشت. در نهایت با ارزش گذاری اختیارات، اختیاری در نظر گرفته شده است که حداکثر ارزش را برای دارایی در بر داشته باشد و براساس آن نقشه ای راهبردی برای پروژه در طول یک سال عمر اختیارات تدوین شده است.
ضرورت استقرار حسابرسی عملکرد از دیدگاه حسابرسان بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسابرسی عملکرد از طریق ارائه تجزیه و تحلیل های عینی و بی طرف از عملکرد مقامات و کارکنان بخش عمومی تلاش دارد به آن ها در مواردی همچون بهبود عملکرد، کاهش هزینه ها و اتخاذ تصمیمات داده محور و آگاهانه کمک نماید. هدف این پژوهش بررسی نقش حسابرسی عملکرد در بهبود عملکرد بخش عمومی است. جامعه آماری این پژوهش حسابرسان شاغل در بخش عمومی است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک های آمار توصیفی همچون میانگین و رتبه بندی میانگین استفاده شد. با توجه به نتایج پژوهش توجه به هر سه مؤلفه حسابرسی عملکرد (صرفه اقتصادی، کارآیی و اثربخشی) در انجام حسابرسی عملکرد ضروری است. به علاوه، نتایج پژوهش نشان داد علاوه بر حرفه حسابرسی به تخصص سایر حرفه ها در انجام حسابرسی عملکرد نیاز است. مهم ترین محدودیت حسابرسی عملکرد، عدم همکاری و تعهد مدیران ارشد در فرایند اجرای این نوع حسابرسی تشخیص داده شده است. در نهایت، یافته های پژوهش نشان داد که حسابرسی عملکرد می تواند باعث ارتقای پاسخگویی بخش عمومی و استفاده اقتصادی، کارآمد و اثربخش از منابع بخش عمومی شود.
بررسی اثر سوگیری تجمعی در برآوردهای محافظه کاری شرطی با استفاده از مدل بال، کوتاری و نیکولایو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی آثار سوگیری تجمعی در برآوردهای محافظه کاری شرطی با استفاده از مدل بال، کوتاری و نیکلاوی (2013) پرداخته است. برای این کار، تأثیر دو عامل سوگیری تجمعی که شامل سوگیری نشئت گرفته از حذف متغیر و سوگیری نشئت گرفته از نمونه ناقص است، بررسی می شود. این پژوهش در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1379 تا 1394 اجرا شد که نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل رگرسیون داده های ترکیبی برای 1898 مشاهده سال شرکت طی دوره زمانی نمونه گیری حاکی از آن بود که برآوردهای محافظه کاری شرطی مبتنی بر مدل بال، کوتاری و نیکلاوی، تحت تأثیر سوگیری تجمعی قرار داشته و موجب می شود این مدل به هنگام بودن اخبار خوب را کمتر و به هنگام بودن اخبار بد را بیشتر برآورد کند، در نتیجه به بیشتر برآوردکردن تفاوت به هنگام بودن تأثیر اخبار بد و خوب بر سود منجر می شود
رقابت در بازار محصول، معاملات با اشخاص وابسته و بهای خدمات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
61 - 80
حوزههای تخصصی:
معاملات با اشخاص وابسته ممکن است ناقض فرض متعارف بودن معاملات بازار شود و به خدشه دار شدن قابل اتکا بودن و بیان صادقانه داده های حسابداری بینجامد و متعاقب آن، ریسک تجاری مشتریان را که توسط حسابرس ارزیابی شده، افزایش بخشد. بنابراین چنین معاملاتی، احتمالاً موجب افزایش بهای خدمات حسابرسی خواهد شد. از طرفی، هزینه های حسابرسی برای شرکت هایی که با اشخاص وابسته معامله دارند، کمتر خواهد بود؛ زیرا حسابرسان در بررسی این گونه معاملات نسبت به معاملات با اشخاص ثالث با دشواری کمتری مواجه می شوند. پژوهش حاضر برای فراهم آوردن شواهدی در خصوص تأثیر معامله با اشخاص وابسته بر بهای خدمات حسابرسی انجام گرفته است. افزون بر این، اثر تعاملی رقابت در بازار محصول بر رابطه بین معاملات با اشخاص وابسته و بهای خدمات حسابرسی بررسی شده است.برای آزمون فرضیه های پژوهش از داده های مربوط به 112 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1394- 1386 استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها با بهره مندی از الگوی رگرسیون چندمتغیره و داده های ترکیبی انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد میان معاملات با اشخاص وابسته و بهای خدمات حسابرسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و رقابت در بازار محصول، موجب کاهش این رابطه نمی شود
تبیین مسائل و واقعیت های مرتبط با عبارت «ارائه به نحو مطلوب» در اظهارنظر گزارش حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
323 - 348
حوزههای تخصصی:
با هدف شناسایی و تجزیه و تحلیل مسائل و واقعیت های زبان حسابرسی، عبارت کلیدی «ارائه به نحو مطلوب» در پژوهش حاضر با روش شناسی نظریه پردازی زمینه بنیان مطالعه شده است. این مطالعه از طریق مصاحبه عمیق با خبرگان و شرکای مؤسسه های حسابرسی اجرا شده و با انجام 15 مصاحبه به روش گلوله برفی به اشباع رسیده است. بر اساس نتایج به دست آمده از مصاحبه ها، مهم ترین مسئله موجود در رابطه با کاربرد عبارت «ارائه به نحو مطلوب» به نا هماهنگی میان مضمون مطلق واژه «مطلوب» با ماهیت نسبی کار حسابرسی بازمی گردد. علاوه بر این، یافته ها واقعیت تعریف نشدگی عبارت «ارائه به نحو مطلوب» را نشان می دهد که به زعم حسابرسان پیامد نامساعدی نداشته و بنابراین به راهکاری برای ارائه تعریف از این عبارت نیاز ندارد. مسئله فاصله ادراکی در ارتباط با عبارت «ارائه به نحو مطلوب» نیز از اختلاط این واقعیت با مسئله نا هماهنگی حاصل شده است. در آخر نتایج به دست آمده از مصاحبه ها به تأیید دو خبره دانشگاهی با تجربه فعالیت در حرفه حسابرسی رسیده است.
قدرت بازار محصول و نقد شوندگی بازار سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس پیش بینی های موجود در نوشتار،قیمت سهام شرکتیکهقدرتبازار محصول بیشتری دارد، حساسیت کمتری به جریان سفارش معاملات سهام نشان میدهد که این امر به نوبهخود به نقدشوندگی بیشتر در بازار سهام منجر می شود. در این مقاله پیش بینی فوق در یک نمونه از 75 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره 1388 تا 1391 و با استفاده از سه معیار مختلف نقدناشوندگی (معیار آمیهود، شکاف قیمت نسبی و شکاف قیمت مؤثر) آزموده شد. نتایج حاصل از رگرسیون های ترکیبی (پنل) نشان داد نقدشوندگی سهام به تناسب سهم بازار (شاخص اول قدرت بازار محصول) افزایش می یابد. یافته ها همچنین نشان می دهد نسبت سود عملیاتی (شاخص دوم قدرت بازار محصول)، رابطه معنادار و منطبق با نظریه با نقدشوندگی بازار سهام ندارد. به نظر می رسد نام آوری شرکت ها در بازار محصول (به لحاظ سهم بازار) بیش از سودآوری، موجب افزایش نقدشوندگی سهام آن ها می شود. سایر نتایج نشان می دهد تبلیغات در بازار محصول تأثیری مستقیم در نقدشوندگی در بازار سهام ندارد.
بهینه سازی سبد سهام برمبنای روش های تخمین ناپارامتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائل عمده ای که سرمایه گذاران بازارهای سرمایه با آن مواجه هستند، تصمیم گیری جهت انتخاب اوراق بهادار مناسب برای سرمایه گذاری و تشکیل سبد بهینه سهام است که این فرایند از طریق ارزیابی ریسک و بازده صورت می گیرد. از طرفی در بحث سبد سهام در صورتی که بازده دارایی ها دارای توزیع نرمال باشد از واریانس و انحراف معیار برای محاسبه ریسک استفاده می شود، اما در دنیای واقع بازده دارایی ها لزوماً نرمال نبوده و گاهی نیز تفاوت فاحش با توزیع نرمال دارد. مقاله حاضر با معرفی ارزش در معرض خطر مشروط (CVaR)، به عنوان معیار محاسبه ریسک در یک چارچوب ناپارامتریک و به ازای بازده معین سبد بهینه سهام را ارائه می دهد و این روش را با روش برنامه ریزی خطی مقایسه می کند. داده های مورد استفاده در این مقاله را بازده های ماهانه 15 شرکت منتخب از 50 شرکت برتر بورس اوراق بهادار تهران در زمستان 1392 تشکیل می دهند که در دوره زمانی فروردین ماه 1388 تا خرداد ماه 1393 در نظر گرفته شده اند. در نهایت سبد بهینه حاصل از به کارگیری دو روش ناپارامتریک و برنامه ریزی خطی ارائه شده و مقادیر CVaR آنها مورد مقایسه قرار گرفته است که در این مورد برتری روش ناپارامتریک نسبت به برنامه ریزی خطی را نشان می دهد.
دقت پیش بینی رفتار هزینه ها در پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آﮔﺎﻫﯽ از دورﻧﻤﺎی ﻋﻤﻠﮑﺮد اﻗﺘﺼﺎدی واﺣﺪﻫﺎی ﺗﺠﺎری، ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاران ﺑﺎﻟﻘﻮه و اﻋﺘﺒﺎردﻫﻨﺪﮔﺎن را در اﺧﺬ ﺗﺼﻤﯿﻤﺎت اﻗﺘﺼﺎدی ﯾﺎری ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﺪ. ﺗﺼﻤﯿﻢﮔﯿﺮی ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاران بر ﻣﺒﻨﺎی ﺳﻮدﻫﺎی ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﺷﺪه انجام می گیرد. لذا دقت این پیش بینی ها اهمیت دارد. مطالعات اخیر نشان داده که خطای پیش بینی هزینه ها از خطای پیش بینی فروش بیشتر بوده و تاثیر چشمگیری بر خطای پیش بینی سود دارد. طبق این تحقیقات، علت خطای پیش بینی هزینه ها عدم درک و توجه به اطلاعات رفتار هزینه می باشد. در تحقیق پیش رو با مطالعه اطلاعات 104 شرکت طی سال های 1393-1388، دقت پیش بینی رفتار هزینه ها توسط مدیران بررسی شد. در این راستا شرکت های دارای خطای پیش بینی فروش مساعد و نامساعد تفکیک و خطای پیش بینی سود شرکت هایی که قدرمطلق خطای پیش بینی فروش آنها معادل بود، با یکدیگر مقایسه گردید. در صورتی که خطای پیش بینی سود این شرکت ها تفاوت معناداری نداشته باشد، می توان نتیجه گرفت که مدیران در پیش بینی های خود به رفتار هزینه توجه دارند. نتایج آزمون های آماری t و من ویتنی نشان داد که مدیران تغییرپذیری هزینه های شرکت را به درستی پیش بینی نمی کنند؛ اما رفتار هزینه را در پیش بینی های خود لحاظ می کنند. تناسب خطای پیش بینی سود و خطای پیش بینی فروش بیانگر آن است که علت اصلی خطای پیش بینی سود، خطا در پیش بینی فروش است.
تأثیر شاخص های کیفیت حسابرسی بر ارتباط بین دستکاری سود و سرمایه گذاری بیش از حد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضرا رتباط میان دستکاری سود و سرمای هگذاری بیشا ز حد را بررسی کرده وا ثر شاخ صهای کیفیت حسابرسی )دوره تصدی حسابرس، اندازه موسسه حسابرسی و اندازه اهمیت صاحبکار( را بر این دو متغیر تبیین کرده است. نمونه آماری پژوهش، متشکل از 124 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق 1394 م یباشد. برای سنجش آزمون فرضی ههای پژوهش از مدل - بهادار تهران برای دوره زمانی 1385 رگرسیون چند متغیره از نوع لاجستیک استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضی ههای پژوهش نشان داد که، بین دستکاری سود و سرمای هگذاری بیش از حد رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. این یافته استدلال م یکند که، مدیران با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری، تصمیات نادرست سرمای هگذاری را اتخاذ م یکنند و منجر به سرمای هگذاری بیش از حد م یشود. همچنین، هر چند دوره تصدی بالای حسابرس باعث افزایش شناخت و تجارب حسابرس م یشود، ولی به دلیل خدش هدار شدن استقلال حسابرس بر اثر روابط طولانی با صاحبکار، انگیز ههای فرص تطلبانه مدیران را برای سرمای هگذاری بیش از حد ناشی از مدیریت سود بیشتر م یکند. دیگر یافت ههای پژوهش حاکی از این است که، اندازه بزرگ موسسه حسابرسی باعث کاهش ارتباط میان دستکاری سود و سرمای هگذاری بیش از حد م یشود. این دلایل ناشی از ارائه کیفیت بالای مؤسسات بزرگ حسابرسی م یباشد که باعث کاهش اقلام تعهدی نشان داده شد که، اندازه اهمیت صاحبکار اثر معکوسی »ً اختیاری برای دستکاری سود م یشود. نهایتا بر رابطه میان دستکاری سود و سرمای هگذاری بیش از حد دارد. در واقع، صاحبکاران با اهمیت به دلیل انتخاب حسابرسان شایست هتر، امکان استفاده از فرص تهایی که باعث کاهش تصمیمات سرمای هگذاران م یشوند را کاهش م یدهند.
بررسی رابطه بین بیش اطمینانی مدیران با نگهداشت وجه نقد و حساسیت جریان نقدی وجه نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیش اطمینانی مدیران یکی از ویژگی های رفتاری است که بر سیاست های مالی و عملیاتی شرکت ها تأثیر می گذارد؛ بنابراین، هدف این پژوهش بررسی رابطه بین بیش اطمینانی مدیران با وجه نقد نگهداری شده و همچنین، بررسی اثر بیش اطمینانی مدیران بر تغییرات صورت گرفته در سطح موجودی های نقد نگهداری شده، در واکنش به جریان های نقدی (حساسیت جریان نقدی وجه نقد) است. نمونه پژوهش شامل 127 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1389 تا 1394 است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از الگوی رگرسیون چند متغیره و روش حداقل مربعات معمولی در مجموعه داده های تابلویی استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد رابطه مثبت و معناداری بین بیش اطمینانی مدیران و وجه نقد نگهداری شده وجود دارد. همچنین، نتایج به دست آمده بیانگر آن است که بیش اطمینانی مدیران اثر مثبت و معناداری بر حساسیت جریان نقدی وجه نقد دارد. به بیان دیگر، مدیران بیش اطمینان وجه نقد بیشتری از جریان های نقدی عملیاتی جاری را در شرکت ذخیره می کنند. این یافته ها مطابق با این دیدگاه است که مدیران بیش اطمینان هزینه های تأمین مالی آتی خارج از شرکت را بیش از اندازه تلقی می کنند؛ بنابراین، سعی می کنند با نگهداری وجه نقد، سرمایه گذاری های پیش رو را از منابع داخلی شرکت تأمین مالی کنند.
بررسی محتوای اطلاعاتی صورت های مالی تلفیقی در برابر صورت های مالی شرکت اصلی با تأکید بر نقش استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی (شواهد حاصل از دو بازار سرمایه ایران و سنگاپور )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، محتوای اطلاعاتی صورت های مالی تلفیقی و اصلی شرکت های عضو در دو بازار سرمایه ایران و سنگاپور بررسی شده است. با استفاده از روش بررسی میدانی و کتابخانه ای، نمونه آماری شامل اطلاعات واقعی 46 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و 92 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار سنگاپور در بازه زمانی 1393-1389، استخراج و با استفاده از روش های آماری مورد آزمون و تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از آزمون های مورد نظر، بیانگر این است که در هر دو بازار سرمایه ایران و سنگاپور، صورت های مالی تلفیقی محتوای اطلاعاتی بیشتری نسبت به صورت های مالی اصلی دارد. هم چنین در این پژوهش بر نقش استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی در تهیه صورت های مالی تلفیقی متمرکز شدیم. نتایج تحقیق بیانگر این بود که صورت های مالی در بازار سرمایه سنگاپور محتوای اطلاعاتی بیشتری نسبت به صورت های مالی در بازار سرمایه ایران دارند.
الگویی برای محدودیت مالی در شرکت های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
365 - 388
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارائه الگویی برای تشخیص محدودیت مالی و رتبه بندی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به لحاظ محدودیت مالی است. به همین منظور با مطالعه ادبیات موضوعی و پژوهش های پیشین، 19 متغیر برای ارائه الگو شناسایی و انتخاب شدند، سپس با استفاده از ابزار رگرسیون چند متغیره با داده های تابلویی، نسبت به ارائه الگوی نهایی محدودیت مالی مبتنی بر جریان نقد عملیاتی اقدام شد. نمونه آماری این پژوهش شامل 171 شرکت برای دوره زمانی 1385 تا 1395 است. در نهایت، الگوی نهایی پژوهش با عنوان اختصاری (BNPO) و مشارکت نه متغیر شامل نرخ بازده دارایی ها، اندازه شرکت، ارزش شرکت، نسبت وجه نقد، نرخ رشد فروش، نسبت سرمایه در گردش، نسبت سود عملیاتی، نسبت فروش، نسبت هزینه بدهی ها با قدرت تبیین 46 درصد ارائه شد.
بررسی آثار سیاست پولی، نرخ ارز و طلا بر بازار سهام در ایران با استفاده از مدل MS-VAR-EGARCH(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
389 - 414
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی آثار تغییرات گذشته و جاری در سیاست پولی، بازار ارز و بازار سکه طلا بر عملکرد کلی بازار سهام تهران است. برای این منظور اطلاعات ماهانه متغیرهای نقدینگی، نرخ ارز، قیمت سکه طلا و شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی فروردین 1380 تا اسفند 1395 جمع آوری شد. نتایج برآورد مدل تحقیق با استفاده از رویکرد غیرخطی خودرگرسیون برداری تغییر رژیم مارکف و الگوی ناهمسانی واریانس شرطی نمایی نشان داد که در یک مدل با دو رژیم، در رژیم 1، بین مقادیر گذشته بازده نرخ ارز و بازده شاخص کل بازار سهام، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین بازده شاخص کل بازار سهام و وقفه بازده سکه بهار آزادی رابطه منفی و معنادار برقرار است. نتایج مربوط به رژیم صفر نیز حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین مقادیر گذشته نرخ رشد نقدینگی و بازده شاخص کل بازار سهام در رژیم صفر است. نتایج همچنین نشان داد که شوک های جاری نرخ ارز و نقدینگی اثر منفی و معناداری بر بازده شاخص کل بازار سهام دارد.
خبر خوب، خبر بد، تغییرات اعضای هیات مدیره و مدیر عامل
حوزههای تخصصی:
از گذشته تا کنون مسئله اخبار صادر شده توسط سیستم حسابداری و تأثیر آن ها بر بازار و سرمایه-گذاران در پژوهش های بسیاری مورد مطالعه قرار گرفته است و لیکن در معدود پژوهشی اثر این اخبار بر ارکان راهبری شرکت بررسی گردیده است. این که اخبار حسابداری بتواند در جابه جایی و یا ترکیب اعضای هیأت مدیره اثر داشته باشد می تواند به ابزاری جهت ابقای ارکان راهبری شرکت مبدل گردد. در این پژوهش ارتباط میان اخبار خوب و بد با تغییر مدیر عامل و نیز تغییر اعضای هیأت مدیره برای نمونه آماری متشکل از 236 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1387 تا 1392 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش که با مبنا قرار دادن فزونی بازده دارایی ها از نرخ سود سپرده یکساله بانکی به عنوان خبر خوب صورت پذیرفت، نشان می دهد که بین خبر خوب و یا بد صادر شده توسط سیستم حسابداری شرکت ها و تغییر مدیر عامل و همچنین تغییر اعضای هیأت مدیره رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین وجود ارتباط مثبت معنادار بین تغییر مدیر عامل و تغییر اعضای هیأت مدیره و وجود ارتباط منفی معنادار بین تغییر مدیر عامل و نوع گزارش حسابرس و در نهایت عدم وجود ارتباط معنادار بین تغییر سهامداران اصلی با تغییر مدیر عامل و همچنین تغییر اعضای هیأت مدیره از دیگر نتایج این پژوهش هستند.
بررسی و تطبیق میزان دقت نتایج حاصل از مدل های «بنیش» و «تعدیل شده بنیش» بر اساس محیط اقتصادی ایران در کشف و افشای گزارش گری مالی متقلبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده تقلب، پدیده ای است که انحرافات و دستکاری های صورت گرفته در صورت های مالی را شامل می شود و توسط طرف های درگیر در یک امر مالی صورت می گیرد. گزارشگری مالی متقلبانه که با مواردی همچون تحریف یا تقلب در صورت های مالی سروکار دارد، در سال های اخیر بسیار موردتوجه سرمایه داران و همچنین خود حسابداران قرار گرفته است. از آنجاکه در ایران مدلی برای کشف تقلب وجود ندارد از یکی از مدل های کشف تقلب بسیار رایج به نام مدل بنیش استفاده می شود. در این پژوهش سعی بر این شد تا 100 شرکت موجود در بورس را بر اساس مدل اصلی بنیش و همچنین مدل تعدیل شده بنیش و بر اساس وضعیت اقتصادی ایران موردبررسی قرار گیرد، تا مشخص شود کدام یک از این دو مدل در کشف تقلب بهتر عمل می کنند. بعد از انجام پژوهش بر روی این 100 شرکت مشخص شد که مدل تعدیل شده بنیش با دقت کلی 2/66% و خطای کلی 8/33% نسبت به مدل اصلی بنیش که دقت کلی آن 61% و خطای کلی 39% به میزان بیشتری نشان دهنده میزان تقلب صورت گرفته در صورت های مالی شرکت ها است.