فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۱۲٬۰۳۲ مورد.
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
495 - 522
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین اهرم های بدهی، به خصوص اهرم بدهی عملیاتی و مالی با حق الزحمه حسابرسی، اجرا شده است.
روش: جامعه آماری پژوهش، 113 شرکت بر ای دوره زمانی 1390 تا 1397 است. همچنین، در این پژوهش با استفاده از رگرسیون چند متغیره، روابط بین متغیرهای پژوهش، آزمون شده است.
یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش، بین اهرم کل بدهی، اهرم مالی و اهرم عملیاتی برآوردی با حق الزحمه حسابرسی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ اما بین تغییر در اهرم های بدهی و تغییر در حق الزحمه حسابرسی، رابطه معناداری مشاهده نمی شود. بر اساس نتایج آزمون های بیشتر، افزایش اهرم کل بدهی و اهرم مالی در شرکت های کوچک و بزرگ، بر افزایش حق الزحمه حسابرسی تأثیر می گذارد و زمانی که اهرم مالی در شرایط بحران مالی بالا باشد، حسابرسان با دریافت حق الزحمه بیشتر، با ریسک حسابرسی آن برخورد می کنند. همچنین بین اهرم کل بدهی، اهرم مالی و اهرم عملیاتی برآوردی با حق الزحمه غیرعادی حسابرسی نیز، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: به طور کلی، نتایج این پژوهش، اهمیت تمایز بین انواع مختلف اهرم را در مطالعات مربوط به حسابرسی و به طور اخص، حق الزحمه حسابرسی برجسته می کند. همچنین، نتایج بر ادبیات موجود هزینه های نمایندگی و تأثیرهای افتراقی انواع مختلف اهرم، در بستر حسابداری و مالی نیز می افزاید.
تأملی بر مرتبه حقوقی حاکمیت شریعت و تولیت آن در بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
23 - 46
حوزههای تخصصی:
بخشی از فعالیت در بازار سرمایه ناظر به معاملاتی است که فعالان آن در چارچوب ضوابط و مقررات منعقد می کنند. بخش دیگر، منوط به قواعد و اصول نظارتی و هدایتی است که به فراخور نظم حقوقی در قالب قوانین بالادستی قابلیت اجرایی می یابد. در کنار امور متعارف، یکی از مسائل مهمی که در نظام های مبتنی بر شریعت مورد توجه قرار می گیرد، مسأله حاکمیت شریعت و ابتنای قوانین و مقررات بر موازین شرعی است. به رغم اینکه اطلاق و عموم موضوع به عنوان یک بنای گسترده در سه حوزه هدایت، نظارت و رقابت قابل توجه است، این مهم بعضاً در بازارهای سرمایه مبتی بر موزاین شرعی چندان نظام مند نشده و از این حیث ساختارهای موجود با چالش هایی مواجه است. مسائل مورد ابتلاء از سویی مربوط به ابهامات قانونی است و از سویی به ایرادات سازمانی بازمی گردد. از این رو برای ابتنای مطلق بازار سرمایه بر اهداف حاکمیت شریعت لازم است در کنار تحقق نظام مطلوب معاملاتی، مرتبه هدایتی و نظارتی متولیان ضوابط شرعی نیز به عنوان یک رکن شناخته شود. بنابراین، آنچه در خصوص ساختار ترسیم شده برای بازارهای مبتنی بر موازین شرعی حائز اهمیت است، این واقعیت است که به رغم هدف انطباق مقررات و فعالیت ها بر استانداردهای شرعی، تولیت حاکمیت شریعت در بازار سرمایه وابستگی زیادی به نهادهای متعارف بازار دارد که در جای خود مسائلی را در پی خواهد داشت.
تاثیر دانش عصبی بر تصمیم گیری ها و ریسک فعالیت های حسابداران مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش برای اولین بار در ایران از دانش عصب شناسی جهت تعمیم موارد حسابداری عصبی در حسابداری استفاده می کند. به گونه دقیق تر، به بررسی تأثیر نیم کره های مغز بر فعالیت های تصمیم گیری حسابداران مدیریت با توجه به نقش میانجی ارزیابی ریسک فعالیت ها می پردازد. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی از نوع نظرسنجی است. جامعه آماری، حسابداران مدیریت شاغل در بورس اوراق بهادار در سال 1398 است. بدین منظور 300 پرسش نامه طراحی و بین حسابداران مدیریت توزیع شد. در نهایت 154 فقره آن با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) بررسی گردید. یافته ها نشان داد که نیم کره های مغزی جمعاً معادل 3/55 درصد بر تصمیم گیری های مختلف حسابداران مدیریت تأثیر مثبت و معناداری دارند. تأثیر مثبت نیم کره مغزی راست (9/77 درصد) بیشتر از نیم کره مغزی چپ (1/77 درصد) بوده است. تأثیر اطلاعات مربوط به ریسک فعالیت ها، به عنوان متغیر میانجی، بر رابطه بین نیم کره های مغزی و تصمیم گیری حسابداران مدیریت نیز مثبت و برابر 3/92 درصد است. تأثیر نیم کره مغز راست بر ریسک (3/36+ درصد) کمتر از تأثیر نیم کره مغزی چپ (4/37+ درصد) است. هم چنین تأثیر ریسک بر تصمیم گیری مختلف حسابداران مدیریت مثبت و معنادار ( 7/33 درصد) است. نیم کره های مغزی چپ و راست مشترکاً به میزان 8/8 درصد از تغییرات فعالیت های تصمیم گیری حسابداران مدیریت را به طور مستقیم تبیین می کنند. هم چنین، نیم کره مغزی راست حسابداران مدیریت دارای بیشترین تأثیر بر فعالیت های منابع انسانی و بازاریابی است و نیم کره مغزی چپ آنان دارای بیشترین تأثیر بر فعالیت های عملیاتی و بودجه ای است. این یافته ها می تواند تأثیر بسزایی در گسترش مبانی نظری و هم چنین عملکرد حسابداران
مدل قیمت گذاری چندعاملی در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
9 - 32
حوزههای تخصصی:
مدل هشت عاملی اسکاکیر و لانکرسکی (2018)، بسط یافته مدل پنج عاملی فاما و فرنچ (2016) است. این دو محقق با افزودن سه عامل ریسک نکول، نقدشوندگی و مومنتوم سعی در بهبود قدرت تبیین کنندگی مدل داشته و دنبال یافتن پاسخی برای برخی نابهنجاری های این مدل بوده اند. هدف این پژوهش بررسی کارایی عوامل یادشده در قالب مدل قیمت گذاری دارایی ها در بازار سرمایه ایران است. یافته ها نشان می دهندکه قدرت توضیح دهندگی مدل ها تا حد بسیار زیادی به نحوه گزینش عوامل بستگی دارد. کارایی مدل ها در سطح معنی داری مورد توجه، مورد تأیید نبوده است. لیکن نتایج درباره قدرت عوامل جدید و اثر آن ها بر ارتقای مدل پنج عاملی در ترکیبات مختلف نشان می دهد که در ترکیب تنها یکی از عوامل با مدل پنج عاملی، مومنتوم عملکرد بهتری داشته و ریسک نکول ضعیف ترین عملکرد را ارائه کرده است. در ترکیب دو عامل از میان عوامل، بررسی عرض از مبدأ نشان می دهد که ترکیب ریسک نقدشوندگی و مومنتوم باعث بهبود بیشتری شده است.
استخراج شاخص ترکیبی گرایش احساسی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در مالی کلاسیک جایگاهی برای بروز احساسات معامله گران وجود ندارد؛ اما پارادایم مالی رفتاری نشان می دهد در برخی مواقع، تغییرات قیمت اوراق بهادار هیچ دلیل بنیادی ندارد و گرایش احساسی سرمایه گذار نقش مهمی در تعیین قیمت ها بازی می کند. روش: احساسات سرمایه گذار، گرایش فعالان بازار برای بورس بازی تعریف شده است و این گرایش ممکن است به وضعیت روان شناختی ذهن سرمایه گذاران مرتبط باشد. با توجه به اینکه معامله گران اختلال زا با تأثیرگرفتن از احساسات و هیجانات بازار تصمیم گیری می کنند، برای تبیین رفتار این نوع معامله گران، از شاخص گرایش احساسی استفاده می شود. شاخص های گرایش احساسی به دو روش مستقیم (به روش پیمایشی) و غیرمستقیم (ازطریق تحلیل آمار و داده های بازار) استخراج می شوند. نتایج: این پژوهش با توجه به پژوهش های گذشته و شرایط بازار سهام ایران، به روش تحلیل مؤلفه های اساسی، متغیرها و نماگرهای احساسی مختلفی را برای استخراج شاخص ترکیبی احساسی برای معامله گران اختلال زا در بورس اوراق بهادار تهران بررسی و تحلیل کرده است که درنهایت، با توجه به مقدار ویژه مؤلفه مشترک اول و بار عاملی (ضرایب) متغیرها، از سه متغیر در شاخص نهایی استفاده شد. این سه متغیر عبارت اند از: حجم ماهانه معاملات خرد به حجم کل معاملات سهام، حجم ماهانه معاملات آنلاین به حجم کل معاملات سهام و حجم ماهانه معاملات سهام به وسیله صندوق ها و شرکت های سبدگردان به حجم کل معاملات بازار.
تاثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت ها با توجه به نقش عدم تقارن اطلاعاتی و قابلیت مقایسه صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تبیین تأثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت ها و بررسی نقش تعدیلگر عدم تقارن اطلاعاتی و نقش تعدیلگر همزمان این متغیر و قابلیت مقایسه صورت های مالی در این بستر است. قلمرو زمانی این پژوهش برای دوره 5 ساله از ابتدای سال 1392 لغایت پایان سال 1396در نظر گرفته شده است و نمونه پژوهش شامل 91 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. برای تحلیل های آماری از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل ها حاکی از آن است که کیفیت اطلاعات حسابداری بر هزینه حقوق صاحبان سهام تاثیر معکوس دارد؛ به نحوی که هرچه کیفیت اطلاعات حسابداری بالاتر باشد، هزینه حقوق صاحبان سهام کاهش می یابد؛ وبالعکس. هم چنین، عدم تقارن اطلاعاتی ارتباط مستقیمی با این تاثیر دارد. اما تاثیر همزمان قابلیت مقایسه صورت های مالی و عدم تقارن اطلاعاتی بر تاثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر هزینه حقوق صاحبان سهام مورد تائید نمی باشند. نتایج این پژوهش در دو فرضیه اول مشابه نتایج پژوهش ایموف و همکاران (2018) می باشد که در کشور آمریکا به بررسی تاثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر هزینه حقوق صاحبان سهام پرداختند اما نتیجه فرضیه سوم حاکی از عدم تطابق با آن می باشد.
تأثیر تجدید ارزیابی دارایی های ثابت بر رابطه میان بیش اعتمادی مدیران و درماندگی مالی
حوزههای تخصصی:
سلامت مالی به مفهوم توان سودآوری و تداوم فعالیت واحد اقتصادی برای کلیه سهامداران و ذینفعان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر تجدید ارزیابی دارایی های ثابت بر رابطه میان بیش اعتمادی مدیران و درماندگی مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می باشد. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی می باشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از داده های 142 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1391-1397 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیش اعتمادی مدیران تأثیر مثبت و معنی داری بر درماندگی مالی شرکت دارد. همچنین تجدید ارزیابی دارایی های ثابت بر رابطه بین بیش اعتمادی و مدیران و درماندگی مالی شرکت، تأثیر منفی و معنادار دارد.
از دفترداری تا بالاترین مقام مالی
حوزههای تخصصی:
تحولات نوین پساکرونایی حرفه ی حسابرسی
حوزههای تخصصی:
حسابداری فعالیت ساخت املاک: مقایسه استانداردهای حسابداری ایران و بین المللی
حوزههای تخصصی:
حسابداری و گزارشگری مالی نقل و انتقال بازیکنان فوتبال
حوزههای تخصصی:
حسابرسی فره نگ سازمانی، مروری بر رهنمود انجمن حسابرسان داخلی (The IIA)
حوزههای تخصصی:
قیمت گذاری واکسن کرونا؛ فرصتی تاریخی برای نقش آفرینی حسابداران
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه آمیخته های بازاریابی سبز بر قصد خرید مشتری (مورد مطالعه: مشتریان فروشگاه های آنلاین شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه می باشد. هدف این پژوهش بررسی رابطه آمیخته های بازاریابی سبز بر قصد خرید مشتری می باشد. جامعه آماری پژوهش، مشتریان فروشگاه های آنلاین شهر مشهد بوده اند و تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران384 نفر محاسبه شد. روایی سؤالات پرسشنامه توسط اساتید و متخصصان حوزه روان شناسی مورد تأیید قرار گرفت، پایایی آن نیز با آزمون آلفای کرونباخ 0.82 محاسبه شد. پرسشنامه پس از تأیید و تعیین روایی و پایایی، توسط محقق در بین مشتریان فروشگاه های آنلاین شهر مشهد با روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، از نرم افزارspss استفاده شده است. آزمون کولموگروف اسمیرنوف غیرنرمال بودن داده ها را نشان داد که در نهایت برای بررسی فرضیات پژوهش از آزمون های اسپیرمن استفاده شده است. نتایج تحلیل یافته ها نشان داد که رابطه همبستگی بین دو متغیر آمیخته های بازاریابی (محصول، قیمت، ترفیع، مکان) و قصد خرید محصولات سازگار با محیط زیست با ضریب 769/0و 0.001 sig = تایید شده و با سطح اطمینان 95 درصد مورد قبول است. به دلیل این که سطح معناداری در ضریب همبستگی کمتر از پنج درصد است، لذا رابطه مستقیم و معناداری بین دو متغیر آمیخته های بازاریابی و قصد خرید محصولات سازگار با محیط زیست وجود دارد و در نتیجه فرض H0رد شده و فرض H1 مورد تأیید است.
ریسک ورشکستگی شرکت ها؛ مطالعه مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
55 - 72
حوزههای تخصصی:
انتخاب بین اطلاعات مبتنی بر حسابداری یا اطلاعات مبتنی بر بازار برای پیشبینی ورشکستگی شرکتها از مباحث مطرح در تحقیقات حسابداری مالی است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی هر کدام از مدلهای مبتنی بر اطلاعات حسابداری و مبتنی بر اطلاعات بازار و همچنین مدل ترکیبی حاصل از آنها است؛ از آنجایی که بارگذاری اطلاعات میتواند عامل مؤثری بر استفاده از هر کدام از رویکردهای پیشبینی ورشکستی باشد، در این پژوهش رابطه عوامل موثر بر بارگذاری اطلاعات (اندازه شرکت، حجم معاملات سهام شرکت، اقلام تعهدی اختیاری حسابداری، عدم تقارن اطلاعات و بحران) با هرکدام از رویکردهای ورشکستگی بررسی شده است. جامعه آماری تحقیق شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی آن سالهای 1388 تا 1397 میباشد که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند تعداد 95 شرکت انتخاب شدند. برای بررسی فرضیههای تحقیق از نرمافزار EVIEWS و روش رگرسیون لاجیت استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که هر سه رویکرد در پیشبینی ورشکستگی موثر بوده که در بین آنها رویکرد تلفیقی با بارهای عاملی از اهمیت بالاتری برخوردار میباشد. همچنین نتایج حاصل نشان داد که از میان بارهای عاملی، حجم معاملات و اقلام تعهدی اختیاری در پیشبینی ورشکستگی شرکتها و انتخاب رویکرد مناسب تأثیرگذار هستند.
بررسی رابطه استقلال، حرفه ای گرایی و شک و تردید حرفه ای با کیفیت حسابرسی
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی رابطه استقلال، حرفه ای گرایی و شک و تردید حرفه ای با کیفیت حسابرسی پرداخته است. تحقیق حاضر کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی- پیمایشی، مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی شهر مشهد انتخاب شد. جهت آزمون فرضیه ها از مقدار احتمال حاصل از برازش مدل در حالت معنی داری پارامترها استفاده شد. مناسبت (برازندگی) مدل پیشنهادی با تبیین فرضیه ها در حالت تخمین استاندارد و معنی داری پارامترها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس بررسی گردید. نتایج در سطح خطای پنج درصد نشان داد؛ بین متغیرهای استقلال، حرفه ای گرایی و شک و تردید حرفه ای با کیفیت حسابرسی رابطه معنی داری وجود دارد.
نقش مدیریت سود در شناسایی صورت های مالی متقلبانه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارائه گزارش های سالانه منبع باارزشی برای سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری است؛ با این حال، بخشی از گزارش ها به دلایل مختلف به صورت واقعی ارائه نشده است و این موضوع سبب کاهش سودمندی گزارش ها می شود. مسئله مهم در حسابداری، پیش بینی و کشف صورت های مالی متقلبانه است. روش: این پژوهش برای کمک به شناسایی این صورت های مالی، رابطه مدیریت سود و صورت های مالی متقلبانه را در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی کرده است. برای سنجش توانایی الگو های مدیریت سود در شناسایی صورت های مالی متقلبانه، داده های 1303 سال – شرکت (شامل 21 شرکت متقلب و 168 شرکت غیرمتقلب) طی سال های 1388 تا 1394 انتخاب و تجزیه و تحلیل با استفاده از روش های داده کاوی شامل درخت تصمیم، شبکه های عصبی و روش بیزین انجام شده است؛ بدین منظور 7 معیار مشهور مدیریت سود استفاده شده در پژوهش های قبلی بررسی شده است. نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد از بین الگو های پژوهش، الگوی درخت تصمیم و از بین الگو های اقلام تعهدی، الگوی اقلام تعهدی تعدیل شده جونز1 (1991) با نسبت ارزش دفتری، بیشترین ارتباط را با صورت های مالی متقلبانه دارد.
گرایش احساسی سرمایه گذار، نوسان پذیری غیرسیستماتیک و قیمت گذاری نادرست سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۸
175-200
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر گرایش احساسی سرمایه گذار و نوسان پذیری غیرسیستماتیک بر قیمت گذاری نادرست سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور جهت اندازه گیری قیمت گذاری نادرست سهام از مدل رودز و همکاران(2005) و برای اندازه گیری گرایش احساسی سرمایه گذار و نوسان پذیری غیرسیستماتیک به ترتیب از شاخص جونز(EMSI) و انحراف معیار باقیمانده رگرسیون (CAPM) استفاده شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از اطلاعات 106 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1387-1396 (1060 سال-شرکت) استفاده شده است. داده های مورد نیاز به صورت ماهانه و سالانه با استفاده از روش غربالگری انتخاب شده اند و برای تجزیه و تحلیل آنها و آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است. شواهد و نتایج تجربی پژوهش حاکی از آن است که هر دو متغیر گرایش احساسی سرمایه گذار و نوسان-پذیری غیرسیستماتیک دارای اثر مثبت و معنادار بر روی قیمت گذاری نادرست سهام هستند. به این معنی که با افزایش گرایش احساسی سرمایه گذار و نوسان پذیری غیر سیستماتیک، قیمت گذاری نادرست سهام نیز افزایش می یابد و بالعکس. اما نقش میانجی گری گرایش احساسی سرمایه گذار بر ارتباط بین نوسانات غیر سیستماتیک و قیمت گذاری نادرست سهام اثر معناداری ندارد.
اهمیت و کاربرد اطلاعات آینده نگر در بخش دولتی و بازار سرمایه
حوزههای تخصصی:
در ایالات متحده، سه نوع دولت محلی، ایالتی و فدرال وجود دارد؛ دولت های محلی و ایالتی از معیارهای هیئت استانداردهای حسابداری دولتی (GASB) و به خصوص مباحث بیانیه های 34 و 44 که شامل گزارش مالی جامع سالانه دولت (CAFR) می شود و دولت فدرال از معیارهای هیئت مشورتی استانداردهای حسابداری دولت فدرال (FASAB) برای گزارشگری مالی استفاده می کنند. هدف متداول روش های حسابداری و گزارشگری مالی در دولت های ایالتی و محلی، ارائه اطلاعات سوابق عملکرد نهادهای دولتی به کاربران صورت های مالی بوده است تا تصویر کلی از وضعیت مالی این نهادها را در تاریخ های مشخص و نمایی پس نگرانه از نتایج عملیات این نهادها را در یک بازه زمانی خاص (معمولاً یک ساله) به این کاربران ارائه کنند. هدف مقاله حاضر آن است تا دیدگاه ها را نسبت به اطلاعات آینده نگر تشریح نماید و از طرفی به کاربران گزارش های مالی دولتی نشان داده شود که چطور می توانند از این نوع اطلاعات برای ارزیابی بهتر سلامت مالی فعلی هر دولتی و هم چنین توانایی آن برای انجام تعهدات خود در آینده استفاده کنند. همچنین کاربرد این اطلاعات در شرکت ها و بازار سرمایه نیز محسوس بوده و مطالعات نشان داده است که افشای اطلاعات آینده نگر، از یک طرف موجب کاهش نوسانات بازده سهام شرکت ها می شود و از طرف دیگر با ریسک حسابداری شرکت ها در ارتباط است.
چارچوب حسابرسی هوش مصنوعی
حوزههای تخصصی: