فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۴٬۷۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
کاربرد برنامه ریزی آرمانی در تعیین الگوی بهینه کشت محصولات زراعی با تاکید بر آب مجازی دراستان کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه تولید محصولات مقرون به صرفه ،همواره از دغدغههای کشاورزان و سیاستگذاران میباشد. بر این اساس، لازم به نظر میرسد تا بتوان در سیاستگذاریهای کشت ،افزون بر هدفهای سیاستگذاران، نیازمندیها و اهداف کشاورزان در کنار یکدیگر در نظر گرفته شود. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اقتصادی الگوی بهینه کشت محصولات زراعی استان کردستان به تفکیک شهرستانهای آن با تاکید بر حداقل آب مجازی طرح ریزی و اجرا شد. به این منظور آمار و اطلاعات موردنیاز در سال زراعی 95-1394 در قالب تدوین الگوی برنامهریزی آرمانی استفاده گردید. نتایج مطالعه نشان داد، الگوی کشت فعلی واحدهای تولیدی شهرستانهای استان دارای مزیت نسبی نبوده و از اینرو الگوی فعلی کشت باید تغییر یابد. به بیان دیگر، تغییرات الگوی کشت محصولات زراعی به سمت تخصصی شدن و متناسب با مزیت نسبی منطقه در حال تغییر هستند و محصولاتی وارد الگوی کشت شدهاند که با امکانات و شرایط هر منطقه (شهرستان) سازگار میباشند. این تغییرات به نحوی است که سطح زیرکشت برخی از محصولات نسبت به وضعیت فعلی کاهش و برخی دیگر افزایش معنیداری پیدا کرده است. به طوری که محصولی مانند گندم آبی به طور کلی در الگوی بهینه وارد نشده است. همچنین بیشتر محصولات به دلیل عدم مزیت نسبی و غیرمتناسب با شرایط منطقه و همچنین بازدهی پایین آنها از الگو حذف شدند.
طراحی و رتبه بندی پارادایم های لارجس در مدیریت زنجیره تامین رقابتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه شرکت ها به علت تغییرات سریع محیطی، انتظارات مشتری و رقبا، به ناچار با استفاده از تکنیکهای جدید بهبود دهنده، به بازنگری در الگوی کاری و فرایندی زنجیره تامین می پردازند. مدیریت زنجیره تامین با رویکرد پنج گانه تلاش دارد رویکردهای ناب، چابک، تاب اور،سبز و پایدار را در فضای مدیریت زنجیره تامین کنار هم بنشاند تا از مزایای تک تک آنها بهره مند شده و همزمان کاستی های آنها را بپوشاند. از این رو طراحی مدل زنجیره تامین با رویکرد پارایم های پنج گانه در ارائه ی محصولات و خدمات می تواند مؤثر باشد. این پژوهش با هدف طراحی مدل ترکیبی زنجیره تأمین با رویکرد پارایم های پنج گانه در شرکت لاستیک سازی دنا-شیراز صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش حداقل مجذورات جزئی (VIKOR, FAHP & PLS) استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داده است که پارادایمهای پنجگانه، در موفقیت عملکرد زنجیره تامین نقش بسزایی دارند. بنابراین ادعای توسعه مدل لارج به لارجس از اعتبار بالایی برخوردار است. همچنین نتایج مدل کلی حاکی از این است که ابعاد عملکرد در کسب مزیت رقابتی نقش تعیین کننده دارند. در نتیجه بر اساس یافته های این پژوهش می توان دریافت که استفاده از مدل ترکیبی پارادایم پنجگانه لارجس می تواند تاثیر مثبتی برعوامل عملکردی جهت کسب مزیت رقابتی داشته باشد. این مدل توسعه یافته می تواند الگو و راهکاری برای شرکت مذکور و شرکت های مشابه، و حتی برای دیگر صنایع هم کارامد باشد.
بررسی نظری ارزش افزایی در زنجیره تأمین با استفاده از منطق «ارائه خدمت-کسب برتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت زنجیره تأمین و مدیریت بازاریابی هر دو از مدل ها و اهداف صرفاً متمرکز بر کالاها و محصولات فاصله گرفته اند و به سمت مدل ها و اهداف متمرکز بر شبکه های ارزش، سهامی مشترک، تأمین خدمات و خلق ارزش حرکت می کنند. برخی از این حرکت ها تحت تأثیر مفهومی معروف به نام منطق ""ارائه خدمت-کسب برتری"" قرار گرفته اند.
این مقاله بر آن است تا از منطق ""ارائه خدمت-کسب برتری"" جهت تفکّر و اندیشه در مورد مدیریت زنجیره تأمین بر اساس تأمین خدمات استفاده کند که در آن کالاها به عنوان سازوکارهای تأمین کننده و توزیع کننده خدمات در نظر گرفته می شوند.
این تحقیق از نوع کاربردی است و از استراتژی تحلیلی-توصیفی جهت تجزیه و تحلیل موضوع تحقیق و از منابع کتابخانه ای و پایگاه داده الکترونیک جهت گردآوری ادبیات نظری تحقیق استفاده گردید.
از نتایج تحقیق آن است که با استفاده از منطق ""ارائه خدمت-کسب برتری"" می توان امکان درک آگاهانه تری از ماهیت حقیقی تبادل اقتصادی فراهم کرد تا نیاز به مدیریت زنجیره تأمین و نیز مدیریت بازاریابی را باز مهندسی کرد و آن ها را به یک فرآیند و سیستم یکپارچه ای همگرا کرد تا عملکرد سازمانی، ارزش مشتری و رفاه جامعه افزایش یابد.
34 رهنمود به مدیران پروژه
منبع:
تدبیر ۱۳۷۹ شماره ۱۰۷
حوزههای تخصصی:
نگرش رفتاری، رویکردی نوین در مدلسازی تصمیمات سازمانی (مورد مطالعه: مدیران صنایع استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به مدل سازی الگوی تصمیم گیری مدیران بخش صنعت و عوامل اثرگذار بر آن، با توجه به رویکرد رفتاری پرداخته می شود. برای این منظور با طراحی پرسشنامه و جمع آوری اطلاعات از مدیران صنایع استان فارس، داده های مورد نیاز را جمع آوری می گردد و سپس به مدل سازی الگوی تصمیم گیری مدیران براساس روش رگرسیون لجستیک پرداخته می شود. نتایج تحقیق نشان می دهند که بیشتر مدیران مورد بررسی در تصمیم گیری های خود، از الگوی رفتاری تبعیت می کنند. یکی از علل اصلی این موضوع، وجود خطاهای رفتاری در مدیران است؛ به طوری که این خطاها باعث می شوند مدیران از الگوی عقلایی در تصمیم گیری استفاده نکنند و به تصمیم گیری رفتاری گرایش بیشتری داشته باشند. علاوه بر خطاهای رفتاری، متغیرهایی مانند جنسیت، سطح تحصیلات، تجربه و مالکیت، بر انتخاب الگوی تصمیم گیری مدیران تأثیر می گذارند. با توجه به اینکه خطاهای رفتاری معمولاً به عدم تصمیم گیری بهینه توسط مدیران منجر می شود، راهکارهای لازم برای کاهش این خطاها و انتخاب الگوی تصمیم گیری بهینه ارائه شده است. Abstract In this study, manager’s decision-making pattern and its internal parameter effects in industrial departments with respect to behavioral and rational perspective were investigated. For this purpose, a questionnaire was designed, and mention the 50 number of managers of manufacturing industries were interviewed and data were collected with respect to the inter organization factors affecting decision making process, including identifying behavioral errors and general information related to the managers. Then, based on the logistic regression, the pattern of the model decision-making the managers were designed. Results showed that more than 68 percent of the managers surveyed decided based on the behavioral patterns. Also, variables such as gender, education-level, experience and manager’s ownership affected the choice of their decisions making pattern. In addition, the behavioral errors lead them to behavioral decision making. Given than the behavioral errors in the organizations usually leads to a lack of optimal decision making by managers, the necessary strategies are provided to reduce errors and to obtain the optimal decision making pattern by the managers. Keywords: Rational Decision Making; Behavioral Decision Making; Behavioral Errors; Logistic Regression
کاربرد روش های چند معیاره در رتبه بندی تامین کنندگان قطعات (مطالعه موردی)
حوزههای تخصصی:
تحقیق در بازار خرید و انتخاب مناسب ترین تامین کننده، یکی از مهمترین فعالیت ها در سازمان های امروزی است. عدم توجه به شرایط تامین قطعات و مواد اولیه در هر سیستم و همکاری با تامین کنندگان ممکن است به افزایش هزینه های خرید و خدمات نهائی منجر گردد. رتبه بندی و انتخاب تامین کنندگان به منظور همکاری در تامین قطعات باید با توجه به چندین معیار و شاخص صورت گیرد. در مقاله حاضر جهت ارزیابی و رتبه بندی تامین کنندگان شرکت تراکتورسازی ایران، به بررسی روشها و مدل های تصمیم گیری چند معیاره و در نهایت انتخاب مدل مناسب پرداخته ایم.
جامعه آماری تحقیق حاضر، کارشناسان بخش تامین قطعات شرکت تراکتورسازی ایران را شامل می شود. در تحقیق حاضر ابتدا معیارهای مهم در ارزیابی و رتبه بندی تامین کنندگان شرکت تراکتورسازی ایران بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با کارشناسان تعیین و سپس با استفاده از پرسش نامه و بر اساس روش انتروپی شانون درجه اهمیت هریک از معیارها تعیین گردید. با توجه به شرایط مساله، بررسی مدل های تصمیم گیری چند معیاره، نشان داد که تکنیک برترین پیشنهاد از راه حل ایده آل 1 TOPSIS مناسب ترین مدل تصمیم گیری چند معیاره به منظور رتبه بندی تامین کنندگان شرکت تراکتورسازی ایران می باشد.
قطعات مورد نیاز شرکت تراکتورسازی ایران در سال 1384 به شش گروه عمده:
سیستم های تولید
حوزههای تخصصی:
سیستم اطلاعات جغرافیایی ابزاری برای مشارکت مردم در امر برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل اثرگذار بر موفقیت فرآیند انتقال دانش در همکاری های استراتژیک میان سازمانی مطالعه موردی: همکاری-های میان شرکت های داروسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مزیت رقابتی سازمان ها در عصر حاضر بیش از هر چیزی به دسترسی آنها به منابع دانشی بستگی دارد. تحول سریع دانش و گستردگی منابع دانشی بین شرکت های مختلف، دسترسی به دانش را برای یک سازمان به تنهایی دشوار ساخته است. این موضوع سازمان ها را وادار کرده که برای دسترسی به دانش مورد نیازشان به همکاری با یکدیگر روی بیاورند. آمارها نشان از افزایش همکاری های میان سازمانی با هدف کسب دانش، علی الخصوص در صنایع دانش بنیانی مانند صنعت داروسازی دارد. ادبیات گسترده ای در زمینه عوامل اثرگذار بر فرآیند انتقال دانش و یادگیری در همکاری ها وجود دارد و هر یک از اندیشمندان این حوزه، از دیدگاه خودشان به تعدادی از عوامل اشاره کرده اند اما تاکنون یک پژوهش فراگیر درباره روابط میان این عوامل و اهمیت آنها انجام نشده است. این پژوهش سعی در شناسایی عوامل اثرگذار بر موفقیت فرآیند انتقال دانش و یادگیری در همکاری میان سازمانی و سنجش اهمیت این عوامل و همچنین روابط آنها دارد. در این راستا ده عامل اثرگذار بر فرآیند انتقال دانش از ادبیات استخراج می شوند و در دو دسته عوامل سطح سازمان، عواملی که در کنترل سازمان هستند، و عوامل سطح همکاری، عواملی که در تعامل دو سازمان معنا پیدا می کنند، دسته بندی می شوند. سپس با استفاده از نظر سنجی از مدیران شرکت های دارویی که شرکت های آن ها در همکاری های صنعت داروسازی درگیر بودند، روابط میان عوامل و اهمیت آنها تحلیل می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که استراتژی سازمان تاثیرگذارترین عامل و سرمایه اجتماعی مهم ترین عامل از میان تمامی عوامل می باشد. شناسایی عوامل اثرگذار بر فرآیند انتقال دانش و اهمیت آنها می تواند به مدیران، در مدیریت بهتر فرآیند انتقال دانش و موفقیت در همکاری های دانشی کمک کند.
معرفی سازمان های بین المللی مرتبط با فناوری ( یونیدو )
حوزههای تخصصی:
بکارگیری رویه جستجوی تصادفی تطابقی حریصانه برای زمانبندی مسئله جریان کارگاهی بدون صف های میانی با استفاده از تبدیل به مسئله فروشنده دوره گرد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله یافتن توالی بهینه به منظور کمینه کردن فاصله زمانی ساخت برای مسئله زمانبندی جریان کارگاهی بدون صفهای میانی میباشد. مسائل زمانبندی بدون انتظار در آن دسته از محیطهای تولیدی رخ میدهد که در آن یک کار میبایست از آغاز تا پایان بر روی یک ماشین یا چند ماشین بدون وقفه پردازش شود. از آنجایی که ساختار این مسئله شباهت بسیاری با مسئله فروشنده دورهگرد دارد، در تحقیق حاضر از یک رویکرد جدید جهت بدست آوردن دیرکردها کمک گرفته شده به گونه ای که با هدف یافتن توالی بهینه عملیاتی که کمترین فاصله زمانی ساخت را داراست از ماتریس دیرکردهای بدست آمده از مسئله فروشنده دورهگرد استفاده شده است. همچنین از الگوریتم جستجوی تصادفی تطابقی حریصانه برای حل مسئله تعیین توالی جریان کارگاهی بدون صفهای میانی استفاده و کارایی آن پس از تعیین پارامتر از طریق روش فاکتوریل، با الگوریتم کلونی مورچگان مقایسه شده است.
ارزیابی ارتباط بین هزینه آموزش های حین کار و سودآوری بنگاه های اقتصادی (مطالعه موردی: واحدهای تولیدی برگزیده استان کرمان درسال 94)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نگاه به آموزش به عنوان یکی از شاخص های رشد و توسعه درکشورها مورد توجه جدی قرارگرفته است.انجام فعالیت های آموزش درحین کار به همراه انتخاب درست و بجای محتوای آنها از جنبه های مختلف می تواند فوایدی دوجانبه برای کارمند وکارفرما به همراه داشته باشد.باتوجه به رقابت روز افزون شرکت ها و احساس ضرورت جهت ارتقای هرچه بیشتر توانمندی ها، این موضوع در شرکت های تجاری و تولیدی روز به روز جایگاه ارزشمند تری می یابد.دربسیاری از مدلهای رشد و تعالی سازمانی شاخص آموزش به عنوان یکی از پارامترهای مهم مورد توجه ارزیابان و بررسی کنندگان قرارگرفته است.اهمیت این موضوع از آنجایی است که تاثیرات فراوان آن درخروجی های مهم شرکت اثبات شده است.دراین مقاله شرکت های برگزیده استان کرمان درسال 1394 براساس اطلاعات اخذشده مربوط به سال 1393مورد بررسی قرارگرفتند و ارتباط بین هزینه هایی که درامر آموزش داشتند و سودناخالص قبل ازکسرمالیات آنها مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد بین هزینه های آموزش و سودناخالص قبل ازکسرمالیات شرکت ها رابطه معنادار وجود دارد.
بهبود عملکرد موجودی مبتنی بر پیش بینی تقاضا با خوشه بندی مشتریان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مدیریت صحیح و کنترل بهتر موجودی اقلام فروشگاه مواد غذایی، یکی از ضروری ترین و مهم ترین اهداف مدیران فروشگاه های مواد غذایی می باشد. در این مطالعه تلاش می شود تا دانش تقسیم بندی مشتریان را بر اساس ویژگی های مختلف به عنوان ورودی در پیش بینی تقاضای یک خرده فروشی ارائه دهد. هدف این مقاله ارائه یک مدل پیش بینی برای خرده فروشان بر اساس خوشه بندی مشتریان، به منظور بهبود عملکرد موجودی می باشد. خوشه بندی مشتریان با الگوریتم ژنتیک در نرم افزار MATLAB R2016a صورت گرفته است. مدل ارایه شده برای پیش بینی تقاضای پنج قلم کالای یک سوپرمارکت در شهر گرگان به کار گرفته شده است. در این مقاله، جهت پیش بینی از مدل های ARIMA، ARIMA فصلی، شبکه عصبی پیشخور Mlp و شبکه عصبی GMDH استفاده شده است. مدلسازی این مدل ها در نرم افزار متلب صورت گرفته است. نتایج نشان داد که شبکه عصبی GMDH با خوشه بندی مشتریان کمترین خطای پیش بینی را دارد. مدل پیش بینی ارایه شده با سیاست کنترل دوره ای سطح موجودی منجر به کاهش روزهای مواجه با کمبود و افزایش سطح خدمت به مشتری می شود. خرده فروشان می توانند مدل ارایه شده را برای پیش بینی تقاضای اقلام گوناگون به منظور بهبود عملکرد موجودی و سودآوری عملیات مورد استفاده قرار دهند.
انتخاب سبد سهام با کمک مدل مارتل و زاراس و رویکرد تلفیقی تصمیم گیری چندشاخصه و خوشه بندی: مورد بررسی صنعت دارو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طی سالیان اخیر بازار سرمایه یکی از بخش های جذاب و روبه رشد سرمایه گذاری و سود آوری بوده است. اما به واسطه تعدد و پیچیدگی فاکتور ها و روش های تصمیم سازی در این حوزه، اتخاذ رویکردی علمی درخصوص گزینش سبد سهام گاه با مشکلاتی مواجه بوده است. این پژوهش بر آن است تا راه کاری نوین مبتنی بر ادبیات تصمیم گیری چندشاخصه و خوشه بندی به منظور گزینش سبد سهام ارائه دهد. نتایج پژوهش گویای آن است که پنج شاخص اصلی (شاخص های اهرمی، نسبت کارایی، نسبت ارزش بازار، نسبت نقدینگی و نسبت کارایی) و 24 شاخص فرعی شناسایی در گزینش سبد سهام دخیل هستند. ابزار تحلیل تصمیم گیری چندشاخصه و خوشه بندی، و مورد بررسی، شرکت های صنعت دارو سازی موجود در بورس بوده اند. نتایج خوشه بندی شرکت ها در حالت بهینه، آن ها را به دو خوشه طبقه بندی می کند و درنهایت شرکت های خوشه برتر با کمک مدل مارتل و زاراس رتبه بندی می شوند. براساس نتایج ، شرکت البرز دارو با توجه به امتیاز بالایی که در معیارهای ارزش بازار و نسبت های فعالیت به دست آورد، برترین شرکت داروسازی انتخاب شد؛ پس از آن نیز به ترتیب شرکت داملران در رتبه دوم و داروسازی اکسیر و رامک در جایگاه سوم قرار گرفتند. ابزار فوق با حذف قسمت چشمگیری از نمونه بررسی شده کمک شایانی به طبقه بندی و رتبه بندی شرکت های برتر می کند. با این وجود، پیشنهاد می شود در کنار روش کمی از روش های کیفی نیز بهره گیری شود.
ترکیب روش شناسی سیستم های نرم در دو سطح به منظور بهبود سیستم ارتقای شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
1 - 34
حوزههای تخصصی:
رویکردهای نرم تحقیق در عملیات متاثر از پارادایم تفسیری در مسائلی که شامل ذینفعان متعدد با دیدگاه های متفاوت و تضاد منافع می باشند از توانمندی بالایی برای ساختاردهی و به دنبال آن بهبود مسائل برخوردار هستند. این روش ها با تعریف مسئله و مدلسازی مشارکتی به ساختاردهی و بهبود شرایط آشفته اقدام می کنند. در این مطالعه روش شناسی سیستم های نرم به عنوان یکی از معروف ترین روش های تحقیق در عملیات نرم در دو سطح مورد استفاده قرار گرفته است. در ابتدا با استفاده روش شناسی سیستم های نرم فرایندمحور، فرایند دخالت در سیستم ارتقاء شغلی کارکنان یک شرکت فعال در حوزه نفت و گاز طراحی شده است. در ادامه به کمک روش سیستم های نرم محتوامحور نارضایتی کارکنان از این سیستم بر اساس جها ن بینی های متنوع مدیران وکارمندان بررسی شده است. در این مرحله شرایط به منظور بیان آزادانه دیدگاه های افراد در سطوح قدرت متفاوت سازمان فراهم شده است. سپس تعاریف بنیادین و مدل های مربوطه در قالب مدل ایده آل نهایی جمع بندی شده است. در پایان با ایجاد فهم مشترک اقدام توافقی از طریق مذاکره برای کاهش میزان نارضایتی کارکنان از سیستم ارتقاء شغلی پیشنهاد شده است.
الفبای تکنولوژی را به خوبی فراگرفته ایم
حوزههای تخصصی: