فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۰۱ تا ۵٬۸۲۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور مدل سازی امنیت فرهنگی کشور در شبکه های اجتماعی مجازی با تاکید بر رسانه های اجتماعی، با استفاده از تحلیل محتوای قیاسی؛ با شناسایی 930 کد مفهوم، کدگذاری و دسته بندی آنها در سه مرحله نهایتا 374 شاخص اصلی؛ در هفت بعد و 28 مولفه، تبیین و در ادامه با استفاده از تکنیک دلفی سه مرحله ای با استفاده از نظر 22 نفر از خبرگان علمی و اجرایی مدل کیفی امنیت فرهنگی کشور در شبکه های اجتماعی مجازی با تاکید بر رسانه های اجتماعی در هفت بعد تقویت اعتماد و اعتبار رسانه ای، وفاداری مخاطب به رسانه خبری، امپریالیسم رسانه ای، تقویت اخلاق حرفه ای رسانه ای، امنیت فرهنگی، تقویت آموزه های دینی و رسانه های اجتماعی ارائه شد. در مرحله دوم تحقیق، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 242 نفر برآورد شد و پس از گردآوری داده ها، تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش با استفاده از آزمون های لوین، آزمون تی تست، تحلیل عاملی تاییدی، به وسیله نرم افزارهایSpss وLisrel صورت گرفت. یافته های حاصل از تحلیل ابعاد بیانگر آن بود که از بین ابعاد امنیت فرهنگی با میانگین (94/0) و وفاداری مخاطب به رسانه خبری با میانگین (64/0) کمترین تاثیر را در امنیت فرهنگی کشور در شبکه های اجتماعی مجازی را داشته و پاسخ دهندگان با وضعیت موجود مولفه های دیگر در سوالات مذکور رضایت ندارند ونظرات منفی دارند وهمه ی مولفه ها در امر امنیت فرهنگی کشور در شبکه های اجتماعی مجازی از قابلیت بهبود بالایی برخوردار می باشند.
نقش ساختار مالکیت و مدیریت در سرعت تعدیل قیمت سهام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۱
29 - 44
حوزههای تخصصی:
نوسانات قیمت سهام و بازدهی حاصل از آن یکی از محورهای اصلی موردتوجه سهامداران و سرمایه گذاران است که برای انتخاب فرصت مناسب جهت سرمایه گذاری به آن توجه می کنند. بنابراین هدف این مقاله بررسی نقش نظام حاکمیت شرکتی در سرعت تعدیل قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای سنجش سرعت تعدیل واکنش قیمت سهام از مدل ضریب تعدیل واکنش قیمت سهام اصلاح شده توسط تئوبلد (1996) استفاده گردید و اندازه گیری ساختار مالکیت و مدیریت شامل: سهامداران کنترلی، نسبت اعضای غیرموظف، اندازه هیئت مدیره، حضور سهامداران راهبردی و شفافیت است. نمونه آماری پژوهش شامل داده های 245 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1386 تا 1395 بوده، فرضیه های تحقیق با استفاده از الگوهای رگرسیونی چند متغیره مورد آزمون قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان داد، بین متغیرهای مستقل، حضور سهامداران کنترلی، اندازه هیئت مدیره، حضور سهامداران راهبردی و شفافیت با سرعت تعدیل واکنش قیمت سهام رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد، همچنین نتایج حاکی از آن است که بین اعضا غیرموظف و سرعت تعدیل واکنش قیمت سهام رابطه معکوس و معنادار است.
Moral licensing as a predictor of counterproductive work behavior in public administrations(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
181 - 212
حوزههای تخصصی:
Voluntary deviation from self-control, commonly referred to as moral licensing, is a phenomenon in which an individual justifies his or her immoral and counterproductive behavior depending on various factors, especially past creditable behaviors and activities, without worrying about the loss of his or her reputation and esteem. Considering the undesirable consequences of this phenomenon for the individual, organization and society, this study attempts to find the reasons and factors that lead to the formation of moral licensing in addition to the individual's previous creditable behaviors and activities. The research philosophy was descriptive, the approach was qualitative, and the strategy was emergent-based grounded theory. The population under study consists of managers and employees of public administrations in northeastern Iran. 17 individuals were selected as purposive samples until theoretical saturation was reached. A semi-structured interview was used to collect data. Analysis of the interviews based on actual and theoretical coding shows that the causes of moral licensing are classified into six categories. Identifying these causes can provide solutions to prevent moral licensing in the organizations.
ارائه مدلی برای توسعه منابع انسانی بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۶
106-125
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی عامل مهم و تاثیر گذار در موفیقت و توسعه سازمان ها و جوامع است و توسعه منابع انسانی فرایندی است که این سرمایه مهم را به روز نموده و مجهز به شایستگی های مورد نیاز نگه می دارد. از طرفی دیگر هماهنگی و سازگاری سیاست های توسعه منابع انسانی و سیاست های کلی کشور یک ضرورت انکار ناشدنی است. هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای توسعه منابع انسانی بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب است. برای این منظور از رویکر پژوهش کیفی و روش تحلیل محتوای مصاحبه ها و متن بیانیه گام دوم استفاده شده است. بر اساس یافته های در محور ابعاد، 3 بعد اساسی (فرد، سازمان، جامعه) ، در بعد مولفه ها 16 مولفه اصلی (توانمندسازی، برنامه ریزی شغلی، نیازها، انگیزها، نیازسنجی، هدف گذاری، طراحی آموزش، نظام اطلاعات و ارتباطات، حفظ و نگهداری، گزینش و بکار گیری، محتوای آموزش ها، اجرای برنامه ها، ارزشیابی، فرهنگ، ارزش ها و الزامات جامعه/ سازمان) و در بعد شاخص ها نیز 9 شاخص اساسی (رشد همه جانبه، مدیریت صحیح ظرفیت های مادی معنوی کشور، تاکید بر آرمان های انقلاب، عدالت محوری، فساد ستیزی، پژوهش محوری و علم محوری، هماهنگی و انسجام اقدامات و سیاست ها، مشارکت و همکاری و واقع بینی) برای مدل توسعه منابع انسانی مبتنی بر بیانیه گام دوم مورد شناسایی قرار گرفت.
تأثیر رهبری دوسوتوان بر دوسوتوانی کارکنان با تأکید بر میانجیگری رفتارهای منعطف و سازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، تأثیر رهبری دوسوتوان بر دوسوتوانی کارکنان با تأکید بر میانجیگری رفتاهای منعطف و سازگار بررسی می شود. این پژوهش کاربردی، کمی و توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری آن را کارکنان و مدیران شرکت های کوچک و متوسط در شهر کرمان تشکیل می دهند برای نمونه گیری نیز از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است که روایی آن از طریق روایی صوری و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ ارزیابی و تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که رفتارهای باز و بسته رهبران به ترتیب به بروز رفتارهای نوآوری اکتشافی و بهره بردار از سوی کارکنان منجر خواهد شد. بر طبق نتایج به دست آمده، استفاده از آمیزه ای از هر دو رفتار رهبری یا رهبری دوسوتوان به افزایش بروز رفتارهای نوآورانه دو جانبه یا دوسوتوان توسط کارکنان منجر می شود و در پیش گرفتن رهبری دوسوتوان از سوی مدیران شرکت های کوچک و متوسط در دستیابی به رفتارهای بهینه و نوین کاری کارکنان ضروری است.
عوامل رفتاری موثر بر احیاء فرهنگ توسعه ورزش چوگان در یگان ویژه سوار تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در راستای بررسی عوامل رفتاری موثر بر احیاء فرهنگ توسعه ورزش چوگان در یگان ویژه سوار تهران، انجام شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها کمی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان شاغل در یگان ویژه سوار تهران می باشند. از آنجا که تعداد اعضای جامعه آماری این پژوهش 70 نفر می باشند. به علت حجم کم جامعه، نمونه گیری به صورت تمام شماری صورت گرفته است. در مرحله بعد بر اساس مدل مفهومی پژوهش، سوالات و فرضیه های پژوهش، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته, گویه های مستخرجه در نمونه آماری تحقیق مورد پرسش قرار گرفته است. در بخش آمار توصیفی، توصیف داده ها در دو بخش متغیر های زمینه ای و متغیر های اصلی ارائه گردیده و در بخش آمار استنباطی، جهت بررسی فرضیه ها از آزمون های کولموگروف اسمیرنف جهت تعیین نرمال بودن داده ها و آزمون آزمون t یک نمونه و آزمون فریدمن استفاده شده است. با توجه به مثبت بودن علامت ضریب رگرسیون می توان گفت عامل رفتارهای محیطی، رفتارهای فرهنگی، رفتارهای بین فردی، رفتارهای مدیریتی و رفتارهای سازمانی اثر مثبت بر احیاء فرهنگ توسعه ورزش چوگان دارد. با توجه به مقدار قدر مطلق ضریب استاندارد شده بتا می توان گفت عامل رفتارهای بین فردی با ضریب 743/0 بیشترین تاثیر را بر احیا فرهنگ توسعه ورزش چوگان و عامل رفتارهای مدیریتی با ضریب بتا 359/0 کمترین تاثیر را بر فرهنگ توسعه ورزش چوگان دارد.
بررسی تجربه سالمندان در رسانه های اجتماعی با رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع جمعیت سالمند در جهان، اهمیت مطالعات سالمندی را دوچندان کرده است. همچنین، ارتباط رسانه های اجتماعی آنلاین و زندگی روزمره گروه های مختلف شهروندان، موضوعی است که موردتوجه محققان قرار گرفته است. مطالعه عمیق تجربیات سالمندان در استفاده از شبکه های اجتماعی آنلاین و معانی و احساسات حاصل از استفاده از این شبکه ها، هدف این پژوهش است. درک، توصیف و تفسیر تجربه سالمندان در مطالعات اجتماعی، با بهره گیری از روش های کیفی، ممکن است. لذا در این مطالعه، روش تحلیل مضمون در طراحی مطالعه، جمع آوری و تحلیل داده ها انتخاب شده است. ده سالمند در نمونه گیری هدفمند، برای مصاحبه انتخاب شدند. مفاهیم و مقولات در سه محور شناسایی شدند: 1-محرک های استفاده از شبکه های اجتماعی آنلاین (مهارت کار با کامپیوتر و اینترنت، اقتضای شغلی، مهاجرت اعضای خانواده، عقب نیفتادن از دیگران، فراگیر شدن و کارایی گوشی هوشمند)؛ 2-دلایل ادامه استفاده از آنها (توان بدنی کمتر و اوقات فراغت بیشتر، حفظ ارتباطات و پیگیری اخبار و اطلاعات به عنوان سرگرمی)؛ 3-معانی و تجربیات حاصل از شبکه های اجتماعی (حس مثبت، حس منفی، نگرانی، وابستگی، خودکنترلی و امور خیریه).
تحلیل و ارزیابی ذهنیت مدیران در راستای شایسته گزینی منابع انسانی در عصر پساکرونا (مورد مطالعه: سازمان های دولتی استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شایسته گزینی را می توان ابزاری مناسب برای ارائه بهترین خدمات، دستیابی به حداکثر ظرفیت، بهبود قابلیت پاسخگویی و افزایش درآمد تلقی نمود. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و ارزیابی ذهنیت مدیران درراستای شایسته گزینی منابع انسانی در عصر پساکرونا با استفاده از رویکرد کیو انجام پذیرفت. جامعه پژوهش را مدیران عالی و میانی سازمان دولتی (سازمان مدیریت و برنامه ریزی، دانشگاه لرستان، اقتصاد و دارائی، میراث فرهنگی، ثبت اسناد و املاک و سازمان تأمین اجتماعی) در استان لرستان تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند و براساس اصل کفایت نظری 24 نفر از آنها به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. باتوجه به رویکرد پژوهش که درزمره پژوهش های آمیخته قرار می گیرد؛ لازم به ذکر است که در بخش کیفی پژوهش با استفاده از 24 مصاحبه فضای گفتمان حاصل شد و با استفاده از نظرها ودیدگاه های آنها نمونه و گزینه های کیو و درادامهً آن، مجموعه کیو به دست آمد. همچنین در بخش کمی نیز با استفاده از نرم افزار Spss داده های به دست آمده در بخش کیفی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده آن است که هوش هیجانی بالا، تفکر تحلیلی و نوآورانه، مهارت های دیجیتالی، تطبیق پذیری، مهارت های فرهنگی، یادگیری فعالانه و هوش فرهنگی، هفت الگوی ذهنی مدیران درراستای شایسته گزینی منابع انسانی در عصر پساکرونا می باشند.
بررسی رابطه صفات شخصیتی و سبک های مقابله ای با اضطراب اجتماعی در افراد نابینای شهر قزوین
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳)
129 - 109
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه صفات شخصیت و سبک های مقابله ای با اضطراب اجتماعی در افراد نابینا انجام شد. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش کلیه افراد نابینا شهر قزوین بین سنین 18 تا 50 سال بودند که از میان آن ها 170 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های صفات شخصیت neo (کاستا و مک کرا،1992)، پرسش نامه مقابله با موقعیت های استرسزا(اندلر و پارکر،1990) و مقیاس اضطراب اجتماعی(واتسون و فرند1969) را تکمیل کردند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج این پژوهش در سطح معناداری 05/0نشان داد که بین صفات شخصیتی روان نژندگرایی با اضطراب اجتماعی افراد نابینا رابطه مثبت و معنادار و بین صفات انعطاف پذیری، وجدانی بودن، توافق پذیری و برون گرایی با اضطراب اجتماعی این افراد رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین بین سبک مقابله ای مسئله مدار با اضطراب اجتماعی افراد نابینا رابطه منفی و معنادار؛ و بین سبک های مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی با اضطراب اجتماعی آن ها همبستگی مثبت و معنادار برقرار است. نتیجه آن که بر اساس یافته های این پژوهش می توان استنباط کرد که صفات شخصیتی و سبک های مقابله ای توان پیش بینی اضطراب اجتماعی را در افراد نابینا دارند.
تبیین نقش پدیده های مثبت سازمانی بر سلامت روان کارکنان (مورد مطالعه: کارکنان صنعت نفت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
231 - 213
حوزههای تخصصی:
وجود رفتارهای کاری مخرب در سازمان ها می تواند بر سلامت جسمی، روانی و عملکرد کاری افراد تأثیر بگذارد و حتی نتایج کارآمد مربوط به پدیده های مثبت را از بین برده یا کاهش دهد؛ بنابراین رویکرد پیش گیرانه برای آینده سازمان، سرمایه گذاری سنجیده تری محسوب می گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل گری قلدری سازمانی در ارتباط میان پدیده های سازمانی مثبت گرا و سلامت روان انجام شده است. برای رسیدن به این هدف، کارکنان فعال در شرکت نفت کشور را به عنوان جامعه آماری انتخاب و بر اساس فرمول کوکران، 196 نفر تعیین شده اند. برای بررسی متغیرهای پژوهش از پرسش نامه های سلامت روان (5 MHI-) ویر و همکاران (1993)، رفتارهای فردی مثبت کیشلی و همکاران (1994)، فضیلت سازمانی کامرون و همکاران (2004) و قلدری سازمانی اینرسن و هول (2001) استفاده شده است. داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و از طریق نرم افزار SMART PLS تحلیل شد. یافته های حاصل نشان داد که فضیلت سازمانی و رفتار های فردی مثبت رابطه معنادار و مثبتی با سلامت روان دارند و متغیر قلدری سازمانی روی رابطه متغیرهای فضیلت سازمانی و رفتار های فردی مثبت با سلامت روان نقش تعدیل گر و معکوس ایفا می کند
سبک تفکر و سبک اسنادی حسابرسان مستقل و رابطه آن با سبک تصمیم گیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
87 - 103
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان می دهد قضاوت و تصمیم گیری افراد تحت تأثیر شرایط فردی و موقعیتی آنان قرار دارد. افراد در حضور دیگران تصمیمی می گیرند که ممکن است متفاوت از تصمیم آنان در تنهایی باشد. روابط میان ویژگی های فردی و محیطی حاکم بر افراد، در هر لحظه موقعیتی منحصر به فرد را برای افراد خلق می کند که تکرار ناشدنی است. هدف مقاله حاضر بررسی رابطه سبک های تفکر (قانونی، اجرایی، قضاوتگر، کلی، جزیی، آزاداندیش، محافظه کار، سلسله مراتبی، سلطنتی، اُلیگارشی، آنارشی، درونی و بیرونی) و سبک اسنادی (خوش بینانه و بد بینانه) با سبک های تصمیم گیری (اجتنابی، وابسته، شهودی، عقلایی، آنی) حسابرسان مستقل بوده است. پژوهش در سال 1398 انجام گردیده و جامعه آماری عبارت از 1600 عضو جامعه حسابداران رسمی شاغل در سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی بوده است که از میان آنان 310 حسابرس به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. روش پژوهش حاضر توصیفی پیمایشی بوده است و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش معادلات ساختاری و تجزیه و تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که سبک های تفکر و سبک اسنادی رابطه مثبت و معنی داری با سبک تصمیم گیری حسابرسان مستقل دارند.
شناسایی موانع اجرای بهینه نیازسنجی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت و نقش فزاینده نیازسنجی آموزشی به عنوان اولین گام فرایند آموزش بهینه کارکنان و کم توجهی به شناسایی جامع موانع این فرایند ارزش آفرین، در پژوهش حاضر تلاش گردید تا با استفاده از رویکردی کیفی، ضمن واکاوی عمیق این پدیده، موانع فرایند نیازسنجی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران شناسایی شده و راهکارهایی برای بهبود آن پیشنهاد گردد. بدین منظور از روش گروه های کانونی استفاده شد. میدان پژوهش شرکت ملی گاز ایران بود و شرکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی از بین کارکنان واحد آموزش و تجهیز نیروی انسانی انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از فن مصاحبه کانونی انجام شد و در چهارمین مصاحبه کانونی (شامل 20 نفر) به سطح اشباع داده ها رسید. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون، به شناسایی 207 گزاره مفهومی، 19 مضمون پایه و 4 مضمون اصلی منتج گردید. مضامین اصلی شامل موانع فردی (مشارکت ناکافی کارکنان سازمان در فرایند نیازسنجی آموزشی و غیره)، موانع سازمانی (اشکال در فرایندهای واحد برنامه ریزی نیروی انسانی سازمان و غیره)، موانع مدیریتی (مشارکت ناکافی مدیران، رؤسا و سرپرستان سازمان در فرایند نیازسنجی آموزشی و غیره) و موانع محیطی (کمبود زیرساخت های لازم و مناسب در سازمان و غیره) است. با توجه به یافته های پژوهش، توجه به موانع شناسایی شده به منظور اجرای بهینه فرایند نیازسنجی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران ضرورت دارد؛ لذا در پایان راهکارهایی به منظور کاهش تأثیر موانع بر اجرای بهینه فرایند نیازسنجی آموزشی و بهبود آن ارائه شد.
بررسی تطبیقی استانداردهای اعتباربخشی مؤسسه ای در دانشگاه های غیر علوم پزشکی و علوم پزشکی (مطالعه موردی: دانشگاه های کرمان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۹
54 - 73
حوزههای تخصصی:
اعتباربخشی و ارزشیابی مراکز آموزش عالی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا نقش بسیار مهمی در تربیت نیروی انسانی در جوامع دارند که باعث توسعه کمی و کیفی کشورها است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی استانداردهای اعتباربخشی در دانشگاه های غیرعلوم پزشکی و مقایسه این استانداردها با استانداردهای دانشگاه های علوم پزشکی انجام شد. در این تحقیق ارزشیابی مبتنی بر نظر متخصصان و خبرگان و پرسشنامه اعتباربخشی محقق ساخته است. ابتدا با مطالعات کتابخانه ای پیشینه پژوهش های صورت گرفته در جهان درزمینه اعتباربخشی بررسی شدند. سپس با بهره گیری ازنظر خبرگان پیش نویس حوزه ها و سپس استانداردهای اعتباربخشی و نشانگرها مربوط به هر حوزه اعتباربخشی طراحی شدند. حوزه ها و استانداردها و نشانگرهای نهایی با استفاده از تکنیک دلفی و نظر نهایی صاحب نظران به صورت نهایی درآمدند و درنهایت از روش تحلیل عاملی جهت خلاصه سازی و تعیین سهم هریک از عوامل استفاده شد. حوزه ظرفیت، منابع، امکانات و تجهیزات، در دانشگاه های غیر علوم پزشکی کرمان به عنوان مهم ترین حوزه در تدوین حوزه های اعتباربخشی موسسه ای است. در دانشگاه های علوم پزشکی، حوزه مدیریت در اولویت اول قرار دارد. نتایج این پژوهش می تواند راهنمایی باشد برای مراکز آموزش عالی که بدانند ازنظر توسعه کمی و کیفی در چه سطحی قرار دارند و برای رسیدن به بهترین سطح توسعه چه راهی باید طی شود.
رابطه ی آموزش مدیریت استرس با خودکارآمدی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
283-306
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش ارائه الگوی آموزش مدیریت استرس و رابطه آن با خودکارآمدی کارکنان است . جامعه آماری این پژوهش، شامل مدیران و کارکنان سازمان های دولتی در سال 1399است. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 220نفر به عنوان حجم نمونه استفاده شد به نحوی که در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ملاک ورود (متخصصان و صاحب نظران با حداقل5 سال سابقه کارکه دوره آموزش مدیریت استرس را گذرانده اند) انتخاب شده اند.ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش دو پرسشنامه استانداردوهنجاریابی شده شامل پرسشنامه استانداردمقابله باشرایط پراسترس توسط اندلروپارکر(1990)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شوارترز و جروسالم (1992) بوده است.بعد از جمع آوری داده های پژوهش،اطلاعات و نتایج به دست آمده بااستفاده ازآمار توصیفی(میانگین وانحراف معیار)و آمار استنباطی( تحلیل رگرسیون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادکه راهبردهای مقابله با شرایط پر استرس بر خودکارآمدی افراد تاثیر متفاوتی دارند به نحوی که راهبرد مقابله مسئله مدار با خودکارآمدی رابطه مثبت معناداری دارد و اثر راهبرد مقابله مسئله مدار بر خودکارآمدی افزایشی است (05/0< p ) .به معنای دیگر هرچه برراهبرد مقابله مسئله مدار تاکید شود، خودکارآمدی افراد هم افزایش می یابد و در مقابل راهبرد مقابله هیجان مدار و راهبرد مقابله اجتناب مدار با خودکارآمدی رابطه منفی و کاهشی دارد (05/0< p ) به نحوی که هرچه برراهبرد هیجان مدار و راهبرد مقابله اجتناب مدار تاکید شود، خودکارآمدی افراد هم کاهش می یابد.
مطالعه کیفیت ارتباطات ما بین اعضای هیأت علمی، کارکنان و دانشجویان با یکدیگر با تأکید بر ارزش های اخلاقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مطالعه کیفیت ارتباطات مابین اعضای هیات علمی، کارکنان و دانشجویان بر اساس ارزش های اخلاقی انجام شد. به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان، کارشناسان و دانشمندان علوم اجتماعی، سازمان ها وجه انکارناپذیر دنیای نوین امروز را تشکیل می دهند. نحوه ارتباط صحیح در سازمان از جمله ارزش هایی است که چنان چه فرد، سازمان یا جامعه ای فاقد آن باشد، خواه ناخواه افراد از انجام کار صحیح و مولد باز می مانند و عدم ارتباط صحیح به خصوص در سازمان های دولتی از معضلات اساسی در دست یابی به توسعه همه جانبه می باشدکه اثرات منفی بر توسعه جامعه خواهد گذاشت. روش اجرای تحقیق پیمایش و از نوع توصیفی– اکتشافی بود که در سال 1395 انجام شده است و گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه طراحی شده بر اساس طیف لیکرت می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه کارکنان (اعضای هیات علمی و کارمندان) و دانشجویان دانشگاه هنر اسلامی تبریز تشکیل می دهد که 1870 نفر بودند. در این تحقیق حجم نمونه برای هر یک از گروه ها با استفاده از فرمول کوکران 450 نفر برآورد شده است که به صورت طبقه ای متناسب با حجم از بین اعضای هیات علمی، کارمندان و دانشجویان انتخاب شده است. ابزار مورد استفاده دو پرسشنامه کیفیت ارتباطات بین فردی بر اساس ارزش های اخلاقی در سازمان با 29 گویه و ضریب پایایی 72/0 بود. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های تی تک نمونه ای، تی دو نمونه ای و آنالیز واریانس در نرم افزار SPSS تجریه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که اولاً میانگین متغیر اصلی تحقیق اختلاف معنی داری با میانگین عددی (50) داشت. در واقع کیفیت ارتباطات در دانشگاه ازمیانگین عددی (50) پایین تر بود. با توجه به اطلاعات به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات یافته های جانبی نشان دادکه ارتباطات بین فردی کارکنان بر اساس جنسیت، سن، سنوات خدمت و تحصیلات پاسخگویان متفاوت نیست و ارتباط معنی داری بین این متغیرها با متغیر ارتباطات بین فردی افراد یافت نشد.
فهم و بازتاب تجربه نقشِ منتور در منتورینگ معکوس: مطالعه ای با رویکرد پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منتورینگ معکوس مفهومی نسبتاً نوپاست که به دلایلی نظیر تغییر عمده نسل های کاری و پیشرفت های اخیر فناوری اطلاعات، از طریق شالوده شکنی سلسله مراتب سنی و سازمانی در جهت عکسِ فرآیند منتورینگ شکل گرفته است. فارغ از کاربرد، پژوهش های مرتبط با این حوزه اندک هستند و عموماً در سطح مفهوم پردازی و طرح ایده انجام شده اند. هدف این پژوهش آن است که در راستای افزودن به بدنه دانش موجود، تجربه نقش منتور در منتورینگ معکوس را از طریق رویکردی پدیدارشناسانه فهم کرده و بازتاب دهد. به این منظور، مصاحبه های عمیق با سیزده نفر از افرادی انجام شد که در فرآیند منتورینگ معکوس در سه شرکت فعال در زمینه فناوری اطلاعات مالی به صورت رسمی مشارکت داشتند. برای تحلیل داده ها از رویکرد پدیدارشناسی توصیفی و روش هشت مرحله ای کُلایزی استفاده شد و از ارجاعِ نتایج به مشارکت کنندگان برای اعتباریابی یافته ها بهره گرفته شد. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با منتورها به شکل گیری سیزده خوشه تماتیک در قالب چهار تم منتهی شد. نتایج پژوهش نشان داد تجربه منتورها در فرایند منتورینگ معکوس از طریق دو تم «جامعیت و شمولیت نقش» و «تجربه احساسات تراگذر» شکل می گرفت و به «اثر زایشی و بومرنگی توسعه دهنگی» منتهی می شد. سویه تاریک این تجربه ها «انگاره های بازدارنده» در سطح فردی، سازمانی و فرهنگی بود.
مدیریت استعداد؛ مفاهیم و مدل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۸
121 - 138
حوزههای تخصصی:
امروزه منابع مالی و فنی تنها مزیت سازمان ها به شمار نمی روند. در اختیار داشتن افرادی مستعد و توانمند علاوه بر ایجاد مزیت رقابتی در سازمان می تواند فقدان و یا نقص دیگر منابع را نیز جبران نماید. در سال های اخیر متفکران مدیریت از مفهومی به نام مدیریت استعداد سخن گفته اند و طی چند دهه گذشته سازمان ها از برنامه های مدیریت استعداد و تربیت جانشین برای یافتن نسل جدید رهبران استفاده کرده اند. این مقاله با رویکردی کتابخانه ای و استفاده از مقالات و ادبیات مرتبط تلاش می نماید تعاریف و مدل های متنوع مدیریت استعداد را از جنبه های گوناگون مورد تحلیل و بررسی قرار داده و در نهایت با مقایسه آنها، مدل مفهومی جامعی را برای مدیریت استعداد در سازمان ارائه دهد.
تحلیل تحقیقات در زمینه عوامل مؤثر بر موفقیت مدیریت دانش در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۱)
455 - 477
حوزههای تخصصی:
فراتحلیل در زمره روش ها و استراتژی های مهم و کارآمد است. زیرا به شکلی متفاوت امکان تلخیص، ادغام، ترکیب، و تفسیر داده ها و نتایج پژوهش های کمّی و حتی بسط و گسترش نظریه را در بسیاری از حوزه های مدیریت دانش فراهم می کند. در پژوهش حاضر، با هدف ترکیب کمّی نتایج پژوهش های انجام شده در حوزه عوامل مؤثر بر موفقیت مدیریت دانش در سازمان های ایرانی، با استفاده از روش فراتحلیل، به کمک نرم افزار CMA2، تعداد 27 پایان نامه و 31 مقاله، که در مجموع 58 پژوهش را از سال های 1380 تا 1398 در بر می گیرد، بر اساس معیارهای درون گنجی انتخاب و بررسی شد. برای تفسیر اندازه اثر از دیدگاه کوهن استفاده شد. یافته ها نشان داد در مجموع از میان همه متغیرهای مورد بررسی در این فراتحلیل، متغیرهای فرهنگ سازمانی (502/. )، فناوری اطلاعات (526/.)، حمایت مدیران ارشد (604/.)، اشتراک و تسهیم دانش (608/.)، انگیزه (554/.)، آموزش (537/.)، توانمندسازی (540/.)، مشارکت (557/.)، کار تیمی (727/.)، مدیریت منابع انسانی (645/.) بیشترین اندازه اثر را داشتند.
شناسایی سازوکارها و موانع به کارگیری مربی گری به منظور جانشین پروری مدیران (مطالعه موردی: اداره کل کمیته امداد خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۸
168-193
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی فرآیند به کارگیری مربی گری به منظور جانشین پروری مدیران در اداره کل کمیته امداد خراسان رضوی پرداخته است. رویکرد پژوهش کیفی بوده است و از روش مطالعه موردی برای این منظور استفاده شده است. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد دوازده نفر از مدیران و رؤسای این سازمان و نیز تحلیل اسناد و مدارک سازمانی بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری در دو مرحله کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها حاکی از این است که مربی گری می تواند از طریق سازوکارهایی زمینه جانشین پروری مدیران را فراهم سازد. اصلی ترین این سازوکارها عبارتند از: یادگیری ضمن خدمت، ارتقای مهارت حل مسئله، فراهم کردن فرصت رشد، آینده نگری، تفویض اختیار، چرخش و ارتقای شغلی، و فرصت ریسک کردن. همچنین نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که فرآیند به کارگیری مربی گری در سازمان با چالش هایی ساختاری، قانونی، مالی، فرهنگی و فردی نیز مواجه بوده است.
ارائه مدل جذب و آموزش نیروی انسانی در نظام پیش دبستانی مبتنی بر مدل مدارس کسب وکار درکشورهای منتخب با استفاده از نظریه داده بنیاد DOR:20.1001.1.82548002.1400.13.1.7.1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع انسانی دربرگیرنده مجموعه منسجمی از فرایندها برای شناسایی، جذب، نگهداشت و بهسازی و آموزش برترین افراد است. پژوهش حاضر به صورت کیفی با هدف ارائه مدل جذب و آموزش نیروی انسانی درنظام پیش دبستانی مبتنی بر مدل های مدارس کسب وکار در کشورهای منتخب ازطریق نظریه داده بنیاد طراحی و با انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با 30 نفر از اعضای هیئت مدیره این مدارس گردآوری شده است. مؤلفه های جذب و آموزش نیروی انسانی در سه مرحله کدگذاری، شناسایی، استخراج و درنهایت مدل تحقیق ارائه شده است. پایایی و قابلیت اعتماد مصاحبه ها از روش پایایی بازآزمایی و توافق درون موضوعی تأیید شده است. نتایج تحلیل داده ها، حاکی است که جذب و آموزش نیروی انسانی ازطریق مدل های مدارس کسب وکار شامل: شرایط علّی که به عوامل فردی، عوامل شغلی و سازمانی و شرایط انگیزشی به سطح علمی مربیان، سیاست های جذب و نگهداشت، زیرساخت فناوری و تعادل کار و مسئولیت های خانوادگی و سطح علمی اولیا اشاره دارند. سرمایه اجتماعی، افزایش دانش واطلاعات، ارتباطات سازمانی، حمایت هیئت مدیره و... شرایط زمینه ای را به وجود آورده اند. راهبردها، روش های مبتنی بر تعاملی و جمعی، مبتنی بر فناوری و روش های همکاری و کمک رسانی را شامل می شوند. پیامدهای تقویت یادگیری مادام العمر، خودکارآمدی مربی، بهبود زندگی کارکنان دارای دامنه اثرگذاری محتمل محدود و ارتقای شایستگی های فردی و حرفه ای، افزایش اعتماد اجتماعی پیامدهایی با دامنه اثرگذاری محتمل وسیع هستند.