فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۲۱ تا ۴٬۵۴۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
استعاره چیست و چگونه تحول سازمانی را تسهیل می کند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از استعاره ها در جهت تسهیل فرایند تحول سازمانی، یکی از بزرگترین دستاوردهای پژوهشگران و مشاوران سازمان در سال های اخیر می باشد. گرچه به عقیده بسیاری، استعاره ها از گذشته های دور در زبان نقش مهمی داشته اند و مدت هاست که به صورت عملی وارد مدیریت شده اند، اما استفاده از آن ها به صورت هدف دار و برنامه ریزی شده توسط مدیران و مشاوران عمر چندانی ندارد. در نتیجه علی رغم حجم قابل توجهی از ادبیات که به این مساله اختصاص داده شده است، هنوز سوالها و ابهامات فراوانی در حوزه های مختلف استفاده از آن ها وجود دارد. استعاره های مناسب برای تحول سازمانی کدامند و این استعاره ها کدام یک از مراحل تحول را تسهیل می کنند؟ آیا این استعاره ها منحصر به فرد و محدودند و یا هر سازمان می تواند استعاره مخصوص به خود را استفاده کند؟ آیا چارچوب های قابل استفاده برای مدیران در این زمینه موجود است؟ چالش ها و تله های استفاده از استعاره ها چیست؟ شیوه به کارگیری استعاره ها چگونه است؟ این سوالها و ده ها مساله دیگر همگی ذهن مدیران و مشاوران سازمان را در سال های اخیر به خود مشغول کرده است. این مقاله تلاشی است در جهت مرور مختصر ادبیات تحول سازمانی و استعاره ها که به هدف معرفی استعاره های موثر در زمینه تحول سازمانی و ارایه یک چارچوب کلی و قابل استفاده توسط مدیران نوشته شده است. در این مقاله سعی شده است با تفکیک استعاره های سنتی و مدرن و هم چنین دسته بندی استعاره های مدرن، مسیر هموارتری برای مدیران در جهت استفاده از استعاره ها در تحول سازمانی ایجاد شود.
مدیریت سرمایه فکری ضرورتی برای سازمانهای عصر دانایی محور
حوزههای تخصصی:
در عصر اقتصاد مبتنی بر دانش و در پی تغییرات وسیع اقتصادی – اجتماعی، موفقیت سازمان ها به کسب منابع مالی و مادی محدود نمی شود، بلکه منوط به دست یابی به سرمایه های نامشهودی است که به کمک آن ها می توان به برتری رقابتی پایدار رسید. در محیط راهبردی جدید، سازمان هایی پیشرفت خواهند کرد که خود را سازمانی یادگیرنده بدانند که هدفش بهبود مداوم سرمایه فکری است، زیرا سازمانی که قادر به افزایش سرمایه فکری خود نباشد، قادر به بقا نیست. لیکن علی رغم اهمیت فزاینده سرمایه فکری به عنوان منبع حیاتی برتری رقابتی سازمان ها، درک محدودی از آن وجود دارد. این در حالی است که مدیریت سرمایه فکری به مدیران سازمان ها اجازه خلق، پرورش، کنترل و حفظ یک منبع مستحکم مزیت رقابتی را می دهد؛ آن چه که به سادگی به تصرف رقبا در نخواهد. آمد مقاله حاضر چیستی و چگونگی مدیریت سرمایه فکری را در سازمان ها بررسی کرده است.
بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی (برونگرایی-درونگرایی) رؤسای کمیته امداد امام خمینی (ره) سراسر کشور با مهارتهای شغلی آنان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ویژگیهای شخصیتی (برونگرائی – درونگرائی) رؤسای کمیته های امداد امام خمینی (ره) سراسر کشور و ارتباط آن با مهارتهای شغلی (فنی ، انسانی و ادراکی) انجام شده است. بدین منظور با استفاده از نظریه آیزنک 3 و بهره گیری از تست استاندارد شخصیت به اندازه گیری صفت4 برونگرائی و درونگرائی اقدام گردید. طبق این مدل ، صفات به سه عامل برونگرائی (E) ، روان آزرده خوئی (N)و دروغ سنجی (L) تعمیم داده شده است که در این تحقیق صفت برونگرائی مورد نظر قرار گرفت. روش انجام این پژوهش ، توصیفی – همبستگی از شاخه تحقیقات میدانی است و از لحاظ ماهیت و وسعت کاربرد یک پژوهش کاربردی و از لحاظ زمانی ، یک تحقیق مقطعی به حساب می آید . جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مدیران سطح شهرستان ها و منطق کل کشور که در کیته امداد اصطلاحاً رئیس شاخه نامیده می شوند و تعداد آنها بر اساس آمار معاونت نظارت و هماهنگی کمیته امداد در سراسر کشور امام خمینی (ره) در سال 1385پانصد و نود و پنج (595 ) نفر است ، تشکیل می دهد . ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه است . پس از جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی ، درصد، میانگین ، انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه) چهار فرضیه به بوته آزمایش نهاده شد ، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که بین برونگرائی و درونگرائی با مهارتهای فنی مدیران رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. بدین معنی که هر چه فرد برونگراتر باشد از مهارت فنی بالاتری برخوردار است. در بررسی رابطه بین برونگرائی و درونگرائی روسا با مهارتهای انسانی آنها نیز رابطه وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که بین ویژگیهای دموکرافیک( سن ، تاهل ، سابقه خدمت و ... ) و مهارتهای شغلی مدیران رابطه وجود ندارد. در پایان نیز پیشنهاداتی ارائه گردیده است .
ارزیابی عملکرد مدیریَت منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بر اساس مدل تعالی بنیاد اروپایی مدیریَت کیفیَت با دو رویکرد پرسشنامه و پروفرما(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد فرآیندی است منظم ، و جامع که در آن فعَالیَت ها ، فرایندها و نتایج حاصله با اهداف و معیارهای تعیین شده سازمانی مقایسه می شود و بر اساس یافته های حاصله می توان نسبت به بهبود وضعیت سازمان بر اساس یک مدل تعالی مانند EFQM اقدام کرد. فرایند ارزیابى به سازمان اجازه مى دهد به طور شفاف نقاط قوت و زمینه هاى قابل بهبود را شناسایى کند و برنامه هایى جهت بهبود ابعاد مختلف تدوین کند. هدف این پژوهش مقایسه ی نتایج ارزیابی عملکرد مدیریَت منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بر اساس مدل تعالی EFQM با دو رویکرد پرسشنامه و پروفرما بود. روش بررسی: پژوهش حاضرازنوع توصیفی- مقطعی و کاربردی ست. جامعه ى پژوهش 32 نفر مدیران ستادی و معاونان آنان در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1386 است که به صورت سرشماری انتخاب شدند. داده ها توسط دو رویکرد پرسشنامه و پروفرما بر اساس مدل تعالی EFQM جمع آوری؛ و امتیازات کسب شده بر اساس منطق رادار و نرم افزارهای SPSS و EFQM تحلیل شد . یافته ها : مدیریَت منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در این ارزیابی بر اساس رویکرد پرسشنامه و پروفرما به ترتیب 550 و 516 امتیاز کسب نمود . درصد امتیاز هر کدام از عوامل نه گانه به ترتیب بر اساس رهیافت پرسشنامه و پروفرما به این صورت به دست آمد : رهبرى 65و61 درصد ، سیاستگزاری80 و 75 ، کارکنان 60 و 58 ، منابع 50 و52 ، فرآیند ها 60 و53 ، نتایج مشترى 50 و 43 ، نتایج کارکنان 30و29 ، نتایج جامعه 60 و 55 ، و نتایج کلیدى عملکرد50 و52 درصد. نتیجه گیری: با ارزیابی عملکرد بر اساس مدل تعالی EFQM می توان به تشخیص نقاط قوت و فرصتهاى بهبود دست یافت تا فعالیَتهاى الگو بردارى روى حوزه هایى متمرکز شود که بیشترین منافع را براى سازمان دارند، و با مداخله در حوزه های بهبود، و پیگیریِ تغییرات لازم می توان در مسیر تعالی گام نهاد .
مطالعه شاخص های فعالیت تیمی در گروههای آموزشی دانشگاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه شاخص های فعالیت تیمی در گروههای آموزشی دانشگاه بود.
تحقیق به شیوه توصیفی (پیمایشی) انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه اعضاء هیأت علمی دانشگاه آزاد
حجم نمونه 41 نفر برآورد گردید و به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده (N= اسلامی واحد گرمسار بود( 135
انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. داده های گردآوری شده با استفاده از شاخص های آمار
وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار T توصیفی نظیر میانگین، انحراف معیار و آزمون
گرفتند. نتایج نشان داد که فعالیت تیمی در بین گروههای آموزشی در وضعیت پایینی قرار دارد و از این نظر بین
گروههای آموزشی مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود ندارد.
اجرای یک برنامه کارآمد تغییر و تحول
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر ناب بودن سازمان (مطالعه موردی)
حوزههای تخصصی:
سیستم تولیدی ناب4 سیستمی است که با به چالش کشیدن نظام تولید انبوه، در مدت کوتاهی دستاوردهای عظیمی به دنبال داشته است. پژوهش حاضر با هدف به کارگیری این سیستم تولیدی در یکی از شرکت های بزرگ تولیدی کشور یعنی سیمان صوفیان انجام گردیده و تلاش دارد تا میزان ناب بودن مؤلفه های گوناگون تولید در این صنعت را ارزیابی نماید. در این رابطه فرآیند ارزیابی سریع کارخانه5 یوگن گودسان، استاد و محقق دانشگاه میشیگان به عنوان الگوی پایه انتخاب و مورد نقد و بررسی قرار گرفته و برای حذف نقاط ضعف، بهبود و توسعه لازم داده شده است.
بر این اساس متغیرهای اساسی و شاخص های مربوطه آنها شناسایی شده و با ارائه پرسشنامه تناسب سنجی، تناسب آنها با صنعت سیمان سنجیده شده است. پس از حذف شاخص های کم تناسب، با استفاده از متد AHP[1]، ضرایب اهمیت متغیرها و شاخص های مربوطه با استفاده از نظرات خبرگان محاسبه گردیده است. در نهایت با استفاده از این ضرایب اهمیت و نیز امتیازاتی که کارشناسان به وضعیت شاخص ها داده اند، میزان ناب بودن متغیرهای اساسی و نیز شرکت سیمان صوفیان با استفاده از روش دیمانسیون ابعادی (نرخ همگرایی)[2] مشخص گردیده و اولویت توجه به بهبود متغیرها تعیین گردیده و برای ایجاد چرخه بهبود، توصیه های لازم به مدیریت شرکت ارائه شده است.
فراتحلیلی بر رابطه بین ابعاد تعهد سازمانی با جایگزین های شغلی، میل به ماندن و تمایل به ترک خدمت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط بین مؤلفه های تعهد سازمانی (تعهد همانندسازی شده، تعهد مبادله ای و تعهد پیوستگی) با جایگزین های شغلی، میل به ماندن و تمایل به ترک خدمت طی یک مطالعه فراتحلیلی با استفاده از15 مطالعه و حجم نمونه کلی 4129 نفر در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. روش فراتحلیلی مورد استفاده در این پژوهش، فن هانتر واشمیت بوده که از آن طریق برای روابط بین تعهد همانند سازی شده، مبادله ای و پیوستگی با جایگزین های شغلی، میل به ماندن و ترک خدمت اندازه رابطه محاسبه شد. اندازه رابطه محاسبه شده در این فراتحلیل با توجه به فن هانتر و اشمیت فقط براساس ضرایب همبستگی ساده(مرتبه صفر) بوده و امکان وارد کردن نتایج تحلیل رگرسیون در آن وجود نداشته است. شواهد حاصله حاکی از آن بود که بین جایگزین های شغلی با تعهد همانندسازی شده، تعهد مبادله ای و تعهد پیوستگی اندازه رابطه معکوس معنادار (165/0- برای تعهد پیوستگی تا 43/0- برای تعهد مبادله ای، 01/0P<) وجود دارد. همچنین بین میل به ماندن با تعهد همانندسازی شده، تعهد مبادله ای و تعهد پیوستگی اندازه رابطه معنادار مثبت (315/0 برای تعهد پیوستگی تا 43/0 برای تعهد همانندسازی شده، 01/0P<)، اما بین ترک خدمت و تعهد همانندسازی شده، تعهد مبادله ای و تعهد پیوستگی (312/0- برای تعهد پیوستگی تا 43/0- برای تعهد مبادله ای، 01/0P<) اندازه رابطه منفی معنادار وجود دارد. چنانکه مشخص است هر سه بعد میل به ماندن، ترک خدمت و جایگزین های شغلی با تعهد پیوستگی دارای کمترین ارتباط و با تعهد مبادله ای و سپس تعهد همانندسازی شده دارای بالاترین ارتباط هستند. در همین راستا برخی جهت گیری های تحقیقاتی برای آینده مورد بحث قرار گرفته است.
توانمندسازی کارکنان: محتوا، ماهیت، روشها و کارکردها
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها هم از درون و هم از بیرون مورد هجوم قرار می گیرند. از نظر بیرونی ،جهانی شدن ،ظهور پدیده فناوری اطلاعات و ارتباطات ،تجارت الکترونیک و... پاسخ گویی سریعی را از سازمان ها می طلبد. از جنبه درونی ،کارکنان توقع خود را از سازمان افزایش داده اند و طالب کار غنی تر ،خودیابی و خود شکوفایی بیشتر هستند.در این میان، داشتن نیروی انسانی توانا و کارامد که بنیاد ثروت ملی و دارایی های حیاتی سازمان به حساب می آیند ،منافع بسیاری برای سازمان ها ،شرکت ها و بنگاه های اقتصادی به دنبال خواهد داشت. در نوشتار حاضر، ابتدا سیر تاریخی مفهوم توانمندسازی پرداخته شده و عوامل مؤثر بر موفقیت برنامه های توانمندسازی را بررسی قرار گرفته است.در عین حال، راهبردهای منتخب همراه با شاخص های آن ها بر اساس مطالعات میدانی، به معرض نظرخواهی کارکنان جامعه آماری مورد نظر گذاشته شده است. در نهایت نیز، راهبردهای مورد نظر همراه با شاخص ها و رتبه بندی آن ها به عنوان چارچوبی برای سیاست گذاری های آینده معرفی شده اند.
نقش رهبری معنوی در توانمندسازی کارکنان دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود معنویت و خدا به عرصه سازمان و مدیریت، به عنوان چالش قرن بیست و یکم، مدیران و رهبران سازمانها به خصوص نهادهای آموزشی باید الزاماً با این پدیده نوپا دست و پنجه نرم کنند. نقش رهبران معنوی تحریک و بر انگیختن کارکنان با استفاده از چشم انداز معنوی و ایجاد زمینههای فرهنگی بر اساس ارزشهای انسانی میباشد تا کارکنانی توانمند، دارای بهره وری بالا، متعهد و با انگیزه را تربیت و پرورش دهند. در این مقاله تلاش میشود تا نقش رهبری معنوی در توانمندسازی کارکنان دانشگاه تهران تبیین شود. یافتههای مقاله حاکی از آن است که بین رهبری معنوی در دانشگاه تهران و توانمند سازی کارکنان رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین بین چشم اندازسازمانی، عشق به نوعدوستی، ایمان به کار، معناداری در کار و عضویت در سازمان رابطه علی معنی دار و مثبت و تعهد سازمانی رابطه منفی و بازخورد عملکرد رابطه علی معنی دار و معکوسی با توانمندسازی کارکنان وجود دارد. همچنین جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان شاغل دانشگاه تهران میباشد.
ده اصل عالی توانمندسازی کارکنان
حوزههای تخصصی:
تبیین اثر مدلهای ذهنی بر دیدمانپردازی مشترک در سازمان
حوزههای تخصصی:
ظهور عصر ناپایداری و آغاز و انجام پیاپی وحیرت آور قواعد بازی رقابت ، جایگزینی دمادم وضعیت های حاکم برفضای کسب وکار ، ضرورت دستیابی به چهارچوبی برای درک ارتباط روشمند دنیای درون (ذهن) و برون (صنعت)، مارا برمی انگیزند که هم مدل های ذهنی و هم دیدمان (چشم انداز) خویش از آینده را مستمراً باز بیافرینیم و بهبود دهیم. این امر مستلزم شناخت الگوهای حاکم بر دگرگونی های ذهنی تصمیم گیران راهبردی و نیز شیوه تجسم و تصور آنها از آینده کسب وکار و صنعت خودشان دارد. دراین تحقیق شیوه دیدمان پردازی تصمیم گیران راهبردی شناسایی شده و فرایند اثرگذاری مدل های ذهنی بر آن تبیین شده است. داده های موردنیاز ازطریق پرسش نامه های از پیش تعیین شده، از جامعه هدف که صنعت روی ایران متشکل از 37 شرکت بود به شیوه تمام شماری، گردآوری و با نرم افزار LISREL مدل سازی معادلات ساختاری1 تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها، نشان می دهد که تصمیم گیرانی که مدل های ذهنی پویا تردارند دیدمان پردازان موفق تری هستند ونتایج مطلوب تری بدست می آورند.