فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۶۱ تا ۴٬۳۸۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مدل ساختاری بین رهبری سوء استفاده گرانه، گرانباری نقش، فرسودگی و بیگانگی شغلی به مرحله اجرا درآمد. برای بررسی این مدل، از کارکنان مرد یک کارخانه، 168 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه فرسودگی هیجانی (مسلش و جکسون،1981)، پرسشنامه رهبری سوء استفاده گرانه (تپر،2000)، پرسشنامه گرانباری نقش (راد و همکاران،2008) و پرسشنامه بیگانگی شغلی (کورمن و همکاران ،1981) بودند. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادله ساختاری(SEM) مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس مدل ساختاری بدست آمده، طی یک سلسله روابط چندسطحی رهبری سوء استفاده گرانه با گرانباری نقش، سپس گرانباری نقش با فرسودگی هیجانی و در پایان فرسودگی هیجانی با بیگانگی شغلی دارای رابطه معنادار (01/0P<) هستند. یک رابطه مستقیم نیز در مدل نهایی بین رهبری سوء استفاده گرانه با بیگانگی شغلی بدست آمد.
رابطه مدیریت دانش با قابلیت نوآوری با توجه به نقش تعدیل گر جهت گیری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مطالعه رابطه ی مدیریت دانش با قابلیت نوآوری در یک هلدینگ ایرانی بود. همچنین، با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر جهت گیری های استراتژیک سعی شد پیشنهاداتی کاربردی به مدیریت هلدینگ و شرکت های تابعه برای افزایش سطح قابلیت نوآوری از مجرای ایجاد ترکیب مناسبی از مدیریت دانش و جهت گیری استراتژیک در شرکت های مذکور ارایه شود. جهت تعریف مدیریت دانش چهار مؤلفه ی اجتماعی سازی، بیرونی سازی، درونی سازی و ترکیب، برای قابلیت نوآوری سه مؤلفه اداری، فرآیندی و تولیدی و برای جهت گیری استراتژیک سه شکل کارآفرینانه، فناورانه و مشتری گرایانه حاصل شدند. با پیروی از فسلفه ی اثبات گرایی و روش پیمایش، از ابزار سنجش پرسش نامه(مشتمل بر 55 پرسش) جهت گردآوری داده های میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در سطح تحلیل نخست(سازمان) شامل کلیه شرکت های زیرمجموعه(78 مورد) و در سطح تحلیل دوم(فرد) کلیه کارکنان شرکت ها(حدود 11000 نفر) بود. نمونه گیری در سطح سازمان به شیوه تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران(65 سازمان مشتمل بر 8200 نفر) و در سطح فرد نیز به شیوه تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران(367 نفر) صورت گرفت. نرمال بودن داده ها از مجرای آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و روابط بین متغیرها و برازش مدل مفهومی پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون و آزمون معادلات ساختاری تأیید شدند. در نهایت مشخص شد که مدیریت دانش با قابلیت نوآوری و تمامی ابعاد آن در شرکت های با جهت گیری های استراتژیک کارآفرینانه و مشتری گرایانه رابطه ی مثبت و معنادار دارد، اما در شرکت های با گرایش فناورانه این رابطه معنادار نبود.
بررسی و تبیین تأثیر عدالت سازمانی بر فضیلت سازمانی (مورد مطالعه: شهرداری رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تأثیر عدالت سازمانی بر فضیلت سازمانی در شهرداری رشت را بررسی و تبیین می کند. بررسی رابطة بین عدالت سازمانی و فضیلت سازمانی و توصیف متغیرهای آن ها از مبانی نظری هدف این پژوهش است. فرض اساسی این پژوهش این است که آیا بین عدالت سازمانی و فضیلت سازمانی رابطة مثبت و معنادار وجود دارد و متغیرهای عدالت سازمانی می توانند تغییرات فضیلت سازمانی را تبیین کنند. برای این منظور از جامعة آماری 927 نفری کارمند مناطق پنج گانة شهرداری رشت، 248 نفر به عنوان نمونه تعیین شد که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامة 37 سؤالی بوده است. در این تحقیق به منظور آزمون فرضیه های مرتبط با مدل مفهومی پیشنهادی، روش های آمار استنباطی به کار گرفته شده است. در روش آمار استنباطی تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون انجام گرفت. نتایج آزمون همبستگی میان متغیرهای تحقیق نشان می دهد مقدار عدد معناداری مشاهده شده برای همة مؤلفه های عدالت سازمانی، از سطح معنا داری استاندارد (05/0a=) کمتر است و رابطة معنادار بین مؤلفه های فرعی و متغیر اصلی عدالت سازمانی با متغیر فضیلت سازمانی در شهرداری رشت تأیید شد. به عبارت واضح تر، با افزایش عدالت سازمانی، فضیلت سازمانی ارتقا و بهبود می یابد.
ارائه الگوی مدیریت تعامل با ذینفعان راهبردی بانک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت درست و کامل ذینفعان یکی از بخش های اصلی و هنر تصمیم گیری راهبردی است. بانک ها به عنوان بخش مهمی از اقتصاد کشور با ذینفعان متعدد و حساسی مواجهند و تغییرات مختلفی را در ساختار ذینفعان خود تجربه می کنند. شناخت و طبقه بندی درست این ذینفعان و اتخاذ راهبرد راهبرد مناسب برای تعامل با آنان یکی از راهکارهای بهبود عملکرد است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت تعامل بانک با ذینفعان راهبردی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی و از نظر ماهیت و روش اجرای آن داده بنیاد است. راهبرد نمونه گیری، هدفمند و روش آن گلوله برفی بوده است. سنجش اعتبار درونی (قابلیت اعتبار) یافته ها، مقایسه نتایج به وسیله مبانی نظری و تأیید خبرگان و تأیید دقّت و صحّت داده ها با روش بررسی به وسیله اعضای پژوهش و روایی فرم مصاحبه از طریق روایی محتوایی انجام شده است. نتایج به دست آمده حاصل از سه مرحله مصاحبه، اجرای فن دلفی و بارش مغزی، 2 بعد بوده است که بعد اول شناسایی ذینفعان راهبردی شامل 4 مؤلفه (قدرت، نفوذ، تأثیرگذاری، منافع و مشروعیت) و بعد تعامل با ذینفعان راهبردی شامل 6 مؤلفه (سیاست گذاری، قوانین و مقررات، اداره و سازماندهی، کنترل و نظارت، تأمین منابع و فروش خدمات) که از 76 شاخص حاصل شده اند.
مدل معادلات ساختاریِ ارتباط میان ساختار سازمانی و توانمندسازی روانشناختی کارکنان (شاهد تجربی: اداره آموزش و پرورش شهرستان بابلسر و بهنمیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی به معنای آماده کردن کارکنانی است که به اندازة کافی دارای استقلال باشند، و به آن ها اجازه می دهد تا بتوانند موقعیت های مسئله ای پیش بینی نشده از قبیل شکایات را حل نمایند. توانمندسازی روانی یکی از عواملی است که بیش ترین تاثیر را بر موفقیت، رشد اقتصادی و بهره وری سازمان ها و بنگاه ها دارد، و از جهتی یکی از مولفه های مهم در جهت توانمندسازی کارکنان در داخل سازمان، ساختار سازمانی مناسب است. هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه میان ساختار سازمانی و توانمندسازی روانی کارکنان است. جامعه آماری این پژوهش، 113 نفر از کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان بابلسر و بهنمیر می باشند، که برای نمونه گیری آن از روش سرشماری استفاده شد، هم چنین برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه بهره گرفته، و در نهایت 102 پرسشنامه پس از تکمیل و بازنگری مورد بررسی قرار گرفت، و تجزیه و تحلیل داده ها نیز بوسیله نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شده است. یافته ها نشان می دهد میان ساختار سازمانی و توانمندسازی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. هم چنین میان مولفه های ساختار سازمانی و توانمندسازی، ارتباط منفی و معنی داری وجود دارد. امروزه سازمان ها برای بهبود عملکرد و اثربخشی نیازمند به کارکنان توانمند هستند تا به اهداف خود در جهت رشد و بهره وری برسند، از این رو، وظایفة اصلی سازمان ها باید حرکت و توجه بیش تر به سمت توانمندسازی بیش تر در کارکنان و ایجاد ساختاری مناسب برای توسعه آن باشد.
طراحی و اعتباریابی مدل سنجش فرهنگ سازمانی استانداری کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت فرهنگ سازمانی، مستلزم داشتن مدل مناسب است. باتوجه به نبود الگوی فرهنگ سازمانی هم راستا و متناسب با ارزش های اسلامی، فرهنگ بومی، رسالت و مأموریت های استانداری های ایران، هدف اصلی پژوهش، طراحی مدل مناسب شناسایی و سنجش فرهنگ سازمانی استانداری کردستان است. در این پژوهش، از روش کیفی و نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد. در ابتدا با خبرگان استانداری کردستان و فرمانداری شهرستان های تابعه مصاحبه های نیمه ساختاریافته به عمل آمد که تا رسیدن به اشباع نظری (16 نفر) ادامه پیدا کرد. سپس داده های حاصل از مصاحبه ها به روش تحلیل تم و با استفاده از نرم افزار ان ویو 10 تحلیل شد. برای اعتبارسنجی کیفی و اجماع بین خبرگان درجهت واقعی بودن مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده از فن دلفی فازی استفاده شد. بعد از مرحله دلفی فازی، فهرست ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده دراختیار چند نفر از اساتید دانشگاه و مدیران وزارت کشور که در حوزه فرهنگ سازمانی تخصص داشتند، قرار گرفت که با انجام اصلاحات از صحیح و مناسب بودن معادل و اصطلاحات انتخاب شده برای نام گذاری ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها اطمینان حاصل شد. براین اساس، مدل نهایی سنجش فرهنگ سازمانی استانداری کردستان طراحی شد که شامل 5 بعد (فرهنگ: تحول گرا، شهروندگرایی، آینده نگری، بوروکراتیک و اسلامی- سیاسی)، 14 مؤلفه و 54 شاخص می باشد.
تاثیر عوامل مدیریتی بر افزایش بهره وری کارکنان کم سابقه (به انضمام مطالعه موردی)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تاثیر عوامل مرتبط با شغل بر افزایش بهره وری کارکنان کم سابقه در اداره کل رفاه شهرداری تهران به انجام رسید. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد پیمایشی و از نوع مطالعات اکتشافی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر را یک گروه 35 نفره از مدیران ارشد، میانی و عملیاتی اداره کل رفاه شهرداری تهران بودند. تجزیه و تحلیل های لازمه از طریق نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد عوامل مدیریتی بر افزایش بهره وری کارکنان کم سابقه در اداره کل رفاه شهرداری تهران تأثیر معنادار دارند. بر اساس نتایج فرضیه تحقیق پیشنهاد می شود که در اداره کل رفاه شهرداری تهران، مدیران و سرپرستان به موارد زیر توجه خاص مبذول دارند: حمایت عاطفی و معنوی از زیردست، ایفای نقش مربی، بر قراری عدالت مراوده ای بین زیر دستان، ارتباط مؤثر با زیر دست جهت حل مسائل و مشکلات کاری، و نظارت دقیق در ماه های اول استخدام.
افرادی که با مدیریت تفریح می کنند
حوزههای تخصصی:
شناخت عامل های اثرگذار در ارتقای بهسازی منابع انسانی (مورد مطالعه: واحد سازمان جهاد دانشگاهی استانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر نگرش و تنوع بینشی و تأثیر ذهنیت ها می تواند سبب ارتقا یا کاهش بهسازی منابع انسانی سازمان شود و بازاندیشی در نحوه بهسازی منابع انسانی را فراهم نماید. هدف پژوهش حاضر آن است تا عامل ها و الگوهای ذهنی اثرگذار در بهسازی منابع انسانی را به شکل دقیق بازنمایی نماید و با شناخت آنها، الگوهای ذهنی قالب در خصوص ارتقای بهسازی منابع انسانی را تبیین و ارائه نماید. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان ستادی واحد سازمان جهاد دانشگاهی در یک استان کشور می باشند که با توجه به هدف مطالعه کیو و گام های اجرای آن همچون وجود معیار تفسیرپذیر بودن الگوهای ذهنی، تعداد 7 عامل اثرگذار شناسایی و ارائه شده است. بر اساس یافته های تحلیل عاملی، نقش های جدید برای جامعه آماری یا کارشناسان ستادی واحد مورد پژوهش ارائه شده است و ضعف های موجود که به کاهش ارتقای بهسازی منابع انسانی منجر می شود، نیز تبیین شده است.
فراتحلیل پژوهش های تفاوت ارزش های کاری در نسل های مختلف نیروی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله اساسی ترین چالش های نوین پیشِ روی مدیریت منابع انسانی، تنوع نیروی کار است. براین اساس، پژوهش حاضر با ترکیب کمی نتایج تحقیقات، تفاوت ارزش های کاری در نسل ها و چگونگی اثرگذاری ارزش های کاری گروه های نسلی در محیط کار را شفاف تر نمود. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر نوع تحقیق، توصیفی است. جامعه آماری تحقیق، شامل 135 مقاله خارجی و داخلی معتبر بود که تعداد 20 مورد با استفاده از روش قضاوتی وارد فرایند فراتحلیل شد. پایایی شناسایی از طریق توافق داوران در انتخاب و طبقه بندی تحقیق ها، پایایی کدگذاری از طریق توافق داورها در مورد استفاده از مفاهیم خاص برای کدگذاری متغیرها و پایایی سطح معنا داری و اندازه اثر از طریق توافق در محاسبات اندازه اثر بین دو فراتحلیل گر به دست آمد. پس از تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از هر نسل با استفاده از نرم افزار CMA2، نتایج نشان داد که ارزش های کاری، بین نسل های مختلف متفاوت است.
انسان، کار، جامعه و تکنولوژی
حوزههای تخصصی:
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر عملکرد ارزش محور منابع انسانی در بخش دولتی با رویکرد تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای تطور نهضت های مدیریت دولتی، بعد از مدیریت دولتی جدید، نهضت ""مدیریت ارزش عمومی"" نضج گرفت که مفهوم نوینی را در خدمت رسانی عمومی و متعاقبا ارزیابی آن معرفی کرد. این پژوهش با اتکا به شاخص هایی که مفهوم ""ارزش عمومی"" مطرح می کند در صدد شناسایی و رتبه بندی شاخص های خدمت رسانی عمومی مبتنی بر مفهوم ارزش عمومی است تا شاخص های اولویتبندی شده ای را جهت ارزیابی عملکرد منابع انسانی سازمان های دولتی معرفی کند؛ به این منظور معیارها به همراه شاخص های آنها از ادبیات موضوع استخراج شد و جهت سنجش روایی صوری و محتوا در اختیار پنلی از خبرگان قرار گرفت؛ پس از حصول اطمینان از روایی اولیه، 13 عامل موجود در قالب پرسشنامه ای مبتنی بر طیف لیکرت به منظور سنجش روایی سازه(تحلیل عاملی) و پایایی(آلفای کرونباخ) مورد بررسی قرار گرفت، روایی سازه تایید شد و سه شاخص به منظور برقراری پایایی(آلفای بالاتر از 7/0) از مجموعه عوامل حذف شدند. ده عامل باقیمانده در قالب ماتریس مقایسات زوجی در اختیار نمونه ای در دسترس از ارباب رجوعان بانک های دولتی(ملی، سپه و کشاورزی) قرار گرفت؛ در تحلیل سلسله مراتبی فازی، شاخص اهمیت قائل شدن به نیاز مردم از معیار رفتار پاسخگو در رتبه نخست و شاخص رفتار شایسته با همکاران از معیار رفتار دموکراتیک در رتبه دهمِ اهمیت از دیدگاه ارباب رجوعان قرار گرفتند. این اولویتبندی می تواند به عنوان راهنمای برنامه ریزی و عمل در حوزه منابع انسانی مبتنی بر ارزش عمومی در حوزه بانکداری دولتی قرار گیرد.
چهار گام در نشان گذاری
حوزههای تخصصی:
با تکیه بر زیر ساخت ها ، موفقیت های بزرگ بسازیم
حوزههای تخصصی:
مدل یابی ساختاری تأثیر عوامل سازمانی برتوسعه منابع انسانی با نقش میانجی فرایند مدیریت دانش و الگوی انتقال آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مدل یابی ساختاری تأثیر عوامل سازمانی برتوسعه منابع انسانی با نقش میانجی فرآیند مدیریت دانش و الگوی انتقال آموزش در دانشگاه های آزاد اسلامی هرمزگان بوده است . پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی با استفاده از روش های مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان هرمزگان که شامل ۵۶۰ نفر کارمند بودند که ۲۲۸ با استفاده از فرمول کوکران نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های فرآیند مدیریت دانش شکرزاده (۱۳۹۱)، الگوی انتقال آموزش هالتون و بیتس ورونا(۲۰۰۰)، عوامل سازمانی منوس (۲۰۰۴)، توسعه منابع انسانی نجفی و همکاران (۱۳۹۱)استفاده شد، روایی سازه پرسشنامه ها از طریق تحلیل عاملی تأییدی تأیید شد، پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 93/0؛ 89/0؛ 89/0 و 91/۰ گزارش شده است. نتایج نشان داد که عوامل سازمانی بر فرآیند مدیریت دانش تأثیر مستقیم ومعنادار دارد، الگوی انتقال دانش بر توسعه منابع انسانی تأثیر مستقیم و معنادار دارد، فرآیند مدیریت دانش بر توسعه منابع انسانی تأثیر مستقیم دارد، فرآیند مدیریت دانش از طریق سیستم انتقال آموزش برتوسعه منابع انسانی کارکنان تأثیر غیر مستقیم دارد، عوامل سازمانی از طریق فرآیند مدیریت دانش و الگوی انتقال آموزش بر توسعه منابع انسانی تأثیر غیر مستقیم دارد.
نقش تعدیل کننده راهبردهای مقابله با استرس در رابطه بین فرسودگی شغلی و عملکرد خانواده از دیدگاه همسران کارمندان بانک ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه استرس به موضوع همگانی تبدیل شده است. وقتی استرس ها به فرد فشار می آورند و اگر فرد نتواند با آنها مقابله کند، بی تعادلی طولانی مدت و فشارهای زیاد ممکن است، نتایج منفی به بارآورد که یکی از این نتایج منفی فرسودگی می باشد. سطح عملکرد بهینه در درون یک خانواده می تواند از طریق تغییرات در شرایط خانواده، تعامل بین استخدام والدین یا شرایط اقتصادی و زندگی خانوادگی، همچنین استرسورهای بیرونی دیگر که ممکن است محیط خانواده را متأثر سازد، تحت تأثیر قرار گیرد.
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه راهبردهای مقابله با استرس و فرسودگی شغلی بر عملکرد خانواده از نگاه همسران در کارمندان بانک بود. نمونه مورد مطالعه شامل 86 نفر از کارمندان بانک ملی بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گرداوری داده ها از پرسشنامه راهبردهای مقابله با استرس [m1] [p2] (لازاروس و فولکمن،1985 )، پرسشنامه فرسودگی شغلی (مازلاک، 1981) و پرسشنامه عملکرد خانواده (مسلش و جکسون، 1981) استفاده شد. داده ها با روش آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شد.
نتایج نشان داد که بین فرسودگی شغلی با عملکرد خانواده همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. فرسودگی شغلی توانست 39 درصد واریانس عملکرد خانواده را تبیین کند. در نتیجه فرسودگی شغلی نقش مهمی در عملکرد خانواده دارد. ولی بین راهبردهای مقابله با استرس و عملکرد خانواده رابطه معنادار به دست نیامد. به این ترتیب می توان نتیجه گیری کرد با افزایش و کاهش متغیر فرسودگی شغلی احتمال عملکرد ناسالم و عملکرد سالم خانواده در کارمندان بانک بیشتر می شود.[m3] [p4]
بررسی نقش پیاده سازی مدیریت دانش بر افزایش بهره وری نیروی انسانی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش اجرای مدیریت دانش بر افزایش بهره وری نیروی انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی و از حیث هدف نیز کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به تعداد 680 نفر را شامل می شود. روش نمونه گیری در این مطالعه، تصادفی طبقه ای بوده که از طریق جدول نمونه گیری مورگان به تعداد 245 نفر محاسبه شده است. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسشنامه مدیریت دانش و بهره وری می باشد. پرسشنامه مدیریت دانش بر اساس مدل پروبست و همکاران بوده و هفت مؤلفه (شناسایی دانش، کسب دانش، توسعه دانش، تسهیم دانش، نگهداری دانش، استفاده از دانش و در نهایت ارزیابی مدیریت دانش) در بر می گیرد. پرسشنامه بهره وری به صورت محقق ساخته بوده، که بر اساس مدل اچیو طراحی شده است و حاوی شاخص های (اعتبار تصمیمات، شناخت شغلی، بازخورد عملکرد، سازگاری با محیط، رضایت از محل کار و انگیزه) می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها پس از تست نرمال بودن با استفاده از آزمون کلموگروف-اسمیرنف، از آزمون رگرسیون دوگانه و چندگانه استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که هر یک از هفت عامل پیاده سازی مدیریت دانش (شناسایی دانش، کسب دانش، توسعه دانش، تسهیم دانش، نگهداری دانش، استفاده از دانش، و در نهایت ارزیابی مدیریت دانش) بر افزایش بهره وری کارکنان در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز مؤثر می باشد. و به ترتیب اولویت عامل نگهداری دانش دارای بیشترین مقدار (33/0) است و قوی ترین سهم یگانه برای تبیین متغیر ملاک را فراهم می کند و می تواند 33 درصد از تغییرات متغییر بهره وری نیروی انسانی را پیش بینی کند. سپس به ترتیب اولویت، استفاده از دانش (31/0)، ارزیابی مدیریت دانش (27/0)، کسب دانش (17/0)، شناسایی دانش (10/0)، تسهیم دانش (08/0) و در نهایت توسعه دانش (06/0)، در کل سطح معنا داری مدل، با مقدار 25/13F= و با دوربین واتسن (06/2) و سطح معنا داری (000/0=Sig) مورد تأیید می باشد.
تأثیرگذاری عدالت مراوده ای بر انگیزه برای ارائه ی پیشنهاد با تأکید بر نقش میانجی ارزش نظام پیشنهادها (مورد مطالعه: دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سازمانهای امروز، آنچه موجب عملکرد برتر و رقابت جهت بقا در محیط متلاطم می شود قابلیت نوآوری است و دستیابی به این قابلیت، از طریق منابع انسانی امکان پذیر است. مدیریت مشارکتی به عنوان رویکرد نوین در مدیریت که از آن با عنوان انقلاب مشارکت یاد می شود، ازطریق سازوکاری به نام نظام پیشنهادها می تواند سازمان ها رادرتحریک قدرت خلاقیت کارکنان وبهره گیری از سرمایه ی فکری آنها یاری دهد. بنابراین، دراین مقاله پس از بررسی ادبیات نظری تحقیق به بررسی نقش عدالت مراوده ای و ارزش نظام پیشنهادها پرداخته شده است. هدف این مقاله، بررسی نقش میانجی ارزش نظام پیشنهادها در رابطه میان عدالت مراوده ای و انگیزه برای ارائه ی پیشنهاد می باشد. اهمیت بررسی نظام پیشنهادها در تحقیقات و مطالعات مختلفی مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است. بنابراین، تحقیق حاضر به بهبود وضعیت مشارکت در نظام پیشنهادها با در نظر گرفتن متغیرهای عدالت مراوده ای و ارزش نظام پیشنهادها پرداخته است. جامعه ی آماری این پژوهش، کارکنان لیسانس و بالاتر از لیسانس دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل دادند که تعداد آنها 714 نفر بود. برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه ای با طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده، و میان 240 نفر از کارکنان توزیع شد. نتایج تحقیق نشان دادند، عدالت مراوده ای با ارزش نظام پیشنهادها رابطه ی مثبت و معناداری داشت و از آنجاکه رابطه ی مثبت ارزش نظام پیشنهادها با انگیزه برای ارائه ی پیشنهاد نیز معنادار بود، نقش میانجی ارزش نظام پیشنهادها در رابطه میان عدالت مراوده ای و انگیزه برای ارائه ی پیشنهاد مورد تأیید واقع شد. همچنین مشخص شد عدالت مراوده ای به طور مستقیم بر انگیزه ی ارائه ی پیشنهاد تأثیرگذار می باشد.