فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۸۱ تا ۶٬۰۰۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر گفتاشنود (dialogue) منطقی در حلقه های کندوکاو فلسفی، بر کاهش نشانه های اختلالات روان تنی دانش آموزان دختر 11 تا 12 سال شهر تهران پرداخته است. روش انجام این پژوهش شبه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بوده و جامعه آماری آن متشکل از 50 دانش آموز دختر پایه پنجم و ششم مقطع ابتدایی دبستان های دولتی شهر تهران است که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی در چندمرحله از میان مناطق نوزده گانه آموزش و پرورش به طور تصادفی انتخاب شده اند. ابزار تحقیق، پرسش نامه آخنباج، فرم YSR (خودسنجی) بود. ابتدا با استفاده از این پرسش نامه همه دانش آموزان پایه های پنجم و ششم دو مدرسه منتخب غربالگری شدند. 58 نفر از آنان حائز نمره ای بودند که نشانگر اختلال روان تنی بود و از این میان 50 نفر به شرکت در این پژوهش تمایل داشتند که به طور تصادفی به دو گروه شاهد و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش طی دوازده جلسه هفتگی، به مدت یک ساعت، در حلقه کندوکاو فلسفی گرد مربی آموزش دیده نشستند و داستان های فکری شماره 2 و 3 فیلیپ کم را قرائت کردند و درباره آن به بحث پرداختند. پس از پایان جلسات، مجدداً آزمون آخنباج برای تعیین تأثیر مشارکت در حلقه های کندوکاو فلسفی بر اختلالات روان تنی از هر دو گروه گواه و آزمون صورت گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که اجرای این برنامه در کاهش نشانه های اختلال روان تنی گروه آزمایش تأثیر معناداری دارد.
نقد همسانانگارى وحى و تجربه دینى
حوزههای تخصصی:
مفهوم «وحى» یکى از مفاهیم مهم و اساسى ادیان ابراهیمى است که این ادیان را از مکاتب بشرى متمایز مىسازد. چیستى و سرشت وحى یکى از مباحث مهم فلسفه دین و کلام معاصر است. پیرامون سرشت و ماهیت وحى، دو دیدگاه عمده وجود دارد که عبارتند از وحى گزارهاى و وحى تجربى. بر اساس وحى گزارهاى، خداوند حقایق و گزارههایى را بر پیامبر وحى مىکند، اما بر اساس وحى تجربى، پیامبر با خدا مواجههاى داشته و تفسیر آن مواجهه و تجربه دینىاش را براى دیگران منتقل مىکند. مقاله حاضر، در واقع در صدد نقد این دیدگاه؛ یعنى همسانانگارى وحى و تجربه دینى (= وحى تجربى) مىباشد. مقاله پس از توصیف دیدگاه تجربه دینى و مفاهیم اساسى آن، به زمینههاى ظهور این نظریه اشاره کرده و پس از نقد و بررسى این دیدگاه، تفاوتهاى وحى و تجربه دینى را بیان مىکند. بنابراین، با توجه به نقدهایى که دیدگاه تجربه دینى دارد و نیز تفاوتهاى اساسى که میان وحى و تجربه دینى وجود دارد، نمىتوان دیدگاه فوق؛ یعنى تجربه دینى را در مورد وحى و بخصوص وحى اسلامى پذیرفت.
بازخوانی نقادانة دیدگاه ارسطو دربارة ساختار هستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارسطو ساختاری را که برای عالم وجود معرفی می کند بر پایة مفاهیم اوسیا، مادة نخستین، صورت، قوه، فعل و کمال استوار است. به رغم کوشش هایی که او در معرفی اوسیا، به عنوان مسألة کانونی فلسفة اولی، به عمل آورد؛ این مفهوم در معرض ایراد و اشکال است؛ ارسطو گاهی صورت، و گاهی نیز تک فرد مرکب از ماده، صورت و اعراض را اوسیا خوانده و با این وجود، ماده را سبب و موجب فردیت موجودات طبیعی می داند. هر یک از این سه باور ارسطو در معرض اشکال است. اما وی در امتداد تبیین تکوّن طبیعت و دگرگونی های آن به اوسیای غیر متحرک نخستین رهنمون می گردد و آن را فعلیت یا کمال محض معرفی می کند. در این موضع نیز سخنان وی دستخوش نقصان است. این مقال برخی اشکالات در این زمینه را نشان می دهد و در پایان به برخی عوامل نقصان آرای ارسطو اشاره می کند.
علامه طباطبایی در جامه یک متکلم و نسبت ایشان با کلام جدید
منبع:
علامه ۱۳۸۰ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
نگاه انتقادی نیچه به جایگاه اخلاق در تمدن غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیچه راهی را که بشر در مسیر اخلاق تاکنون پیموده است، نه همچون یک فرایند تکاملیِ مثبت و ارزنده، بلکه تاریخچه یدیرپاترین خطاهای انسان و مسبب سرنوشت هولناک و هراس انگیزاو می داند.از این رو به نقد شدیداخلاقکه به اصطلاح میراثی تاریخی و دستاوردی ارزشمند برای بشر تلقی می شد، می پردازد.از نظر او تمامی ابعاد زندگی بشر، حتی پرسش او از وجود،تحت تأثیر ارزش هاستو این ارزش ها،کشمکش ها و بحران هاییرا برای انسان پدید آورده است.نیچه خود را ضد اخلاق می نامد و همه ینظام های اخلاقی را مردود می شمارد.البتهاو در نقد اخلاق می خواهد بنیاد حقیقی اخلاق را بیابد، جایگاه و نحوه ی عمل آن را شرح دهد و ساز و کارارزش گذاری انسان را که او را به انجام افعال اخلاقی وادارمی کند، تشخیص دهد.در پس تمام اظهارات ویرانگرانه نیچه، طرحی جدید و ایده ای نو و در عین حال یکپارچه وجود دارد. او قصد ندارد نظامی همچون نظام هایی که آنها را به نقد کشیده و ویران نموده است، بنیان گذارد. مظهر این ایده ی نو، ابرانسان است. در این مقاله نگاه منفی نیچه را به منزلت اخلاق در تمدن غرب، در پرتو انتقاداتی که به اخلاق وارد می کند، بررسی می کنیم.
بررسی اندیشه رخنه پوش لاهوتی
حوزههای تخصصی:
کلیات نزد لاک و بارکلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلیات در طول تاریخ فلسفه یکی از مهم ترین و بحث برانگیزترین مسایل بوده است. برخی تا اندازه ای به آن اهمیت داده و که آن را وجه تمایز انسان از حیوان دانسته اند و برخی دیگر آن را در حد یک نام تنزل داده اند. اهمیت این موضوع در ادوار مختلف تاریخ فلسفه متفاوت بوده، اما در دوره قرون وسطی بسیار بیش از سایر دوره ها به این موضوع اهمیت داده می شده است. لاک و پس از او، بارکلی که هر دو میراث دار فلسفه قرون وسطی نیز بودند، ناگزیر به این موضوع پرداخته و نظریات بدیعی را در این باب ارائه کرده اند. این مقاله به بحث درباره نظریات این دو فیلسوف اختصاص دارد. در ابتدا نظریه لاک و مشکلات آن و سپس آن نظریه بارکلی و نقاط قوت و ضعف آن بیان می شود و در ادامه، یک طریق میانه برای توصیف کلیات ارائه خواهد شد که جامع نظر هر دو فیلسوف و دربرگیرنده نقاط قوت هر دو خواهد بود.
تحلیل معرفت
منبع:
علامه ۱۳۸۳ شماره ۳ و ۴
حوزههای تخصصی:
تبیین نسبت های جهانی شدن و جهانی سازی با آموزه های دینی در عصر پساتجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازمیان رفتن مرزهای زمانی و مکانی و نزدیکی فرهنگ ها و جوامع، موضوعی به نام جهانی شدن را به محافل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی وارد کرده، چالش ها و فرصت هایی را برای آموزه های دینی ایجاد کرده است. هدف از این پژوهش تفکیک فرایند جهانی شدن و پروژة جهانی سازی غربی و تبیین نسبت های آن با آموزه های دینی است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بود. پس از مطالعة اسناد موجود، تعاریف و نظریه های مختلف در زمینة جهانی شدن، جهانی سازی بررسی و تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد می توان نسبت های مختلفی بین این دو مقوله با آموزه های دینی در نظر گرفت؛ نسبت جهانی شدن با آموزه های دینی، نسبت جهانی سازی با آموزه های دینی و نسبت میان جهانی شدن در وضعیت کنونی، با آموزه های دینی. یافته ها نشان داد جهانی شدن در راستای جهانی کردن دین اسلام، یکی از اهداف آموزه های دینی است. اما جهانی سازی غربی در نقطة کاملاً مخالف با آموزه های دینی قراردارد.
تقریر و تبیین استدلال های اخلاقی سی. اس. لوئیس بر وجود خدا «عینیت گرایی و نگاه مؤمنانه به عالم هستی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تقریرهای متفاوتی از استدلال اخلاقی بر وجود خدا شکل گرفته است. یکی از این تقریرها، استدلال از طریق عینیت گرایی اخلاقیِ سی. اس. لوئیس است؛ لوئیس با توسل به احکام و قوانین اخلاقی متداول در حیات انسانی و با توجه به مجادلات اخلاقی، انتقادات اخلاقی، و عذرآوری انسان هنگام عمل نکردن به قوانین اخلاقی، که همه روزه برای انسان روی می دهد، وجود عینی ارزش ها و قوانین اخلاقی را اثبات می کند و سپس با توجه به تفاوت ماهیت قوانین اخلاقی و قوانین طبیعی، بنیان استدلال اخلاقی خویش را پایه گذاری می کند. لوئیس در جست وجوی مبنا و اساس این قوانین عینی اخلاقی، ذهنی عالی را به عنوان یگانه مبنای حقیقی احکام اخلاقی اثبات می کند. این مقاله به تقریر و تبیین استدلال اخلاقی لوئیس می پردازد و در پایان به نقد و بررسی آن خواهد پرداخت.
جهان های ناممکن و متون التفاتی از نگاه پریست
حوزههای تخصصی:
هین تیکا در تحلیل دلالت شناسی منطق معرفت به قصد پاسخ گویی به مسئله همه چیزدانیِ منطقی از جهان های ناممکن استفاده کرد. پریست نیز همچون هین تیکا در تحلیل متون التفاتی به جهان های ناممکن متوسل می شود. پس از مطالعة رویکردهای متعدد به جهان های ناممکن و کاربردهای گوناگون جهان های ناممکن در منطق موجهات، پاسخ پریست به مسئله همه چیزدانیِ منطقی و سه مسئله دیگر منطق معرفت را بررسی خواهیم کرد. دلالت شناسی ای که او برای متون التفاتی عرضه می کند، کاملاً مبتنی بر جهان های ناممکن است. در پیِ مباحثی که مطرح می شود، جنبه های متعددی از این جهان های نامتعارف را خواهیم دید.