مجتبی منشی زاده

مجتبی منشی زاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۵ مورد.
۱.

بررسی شبکه معنایی حرف «فی» و اهمیت آن در ترجمه قرآن از منظر معنی شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه معنایی حروف اضافه ترجمه قرآن معنی شناسی شناختی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن ترجمه قرآن گونه های ترجمه قرآن ترجمه های فارسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی کلیات مفهوم شناسی
تعداد بازدید : ۵۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۱۵۷
پژوهش حاضر به بررسی معانی حرف اضافه «فی»، در قرآن، در چارچوب معنی شناسی شناختی می پردازد. معنی شناسی شناختی از رویکردهای نوظهور در علم زبان شناسی است که در آن، معمولاً معنای مکانی به عنوان معنای مرکزی و پیش نمونه برای حروف اضافه مکانی در نظر گرفته شده و سایر معانی زمانی، انتزاعی، استعاری و مجازی از آن منشعب می گردد. مجموعه این معانی به صورت یک شبکه به هم پیوسته نمایش داده شده و معنای پیش نمونه درمرکز آن قرار می گیرد. در این پژوهش، تمام کاربردهای این حرف، از قرآن استخراج گردیده و معانی آن ها با توجه به ترجمه های موجود و تفاسیر المیزان و مجمع البیان بررسی شده است. نگارندگان، به کمک دستاوردها و ابزارهای نظری مطروحه در معنی شناسی شناختی از قبیل طرح واره تصویری، مقولات شناختی، مفهوم پیش نمونه، شبکه شعاعی معنا، عنصر متحرک و زمینه، به ارائه معنای پیش نمونه این حرف پرداخته و سایر معانی آن را به کمک فرایندهایی مانند استعاره و مجاز به دست داده و در نهایت شبکه معنایی آن را ترسیم نموده اند. در نوشتگان کلاسیک، حدود ده معنی برای«فی» ذکر شده که شامل «ظرفیت، مصاحبت، تعلیل، استعلاء، الصاق، مترادف الی، مترادف من، مقایسه، تعویض و تاکید» است. در این پژوهش که با رویکردی شناختی به موضوع معانی حرف «فی» پرداخته است، 13 معنی مرتبط برای این حرف ارائه شده است .
۲.

روند تکوین سبک زنانه در آثار زویا پیرزاد: تحلیلی بر پایه سبک شناسی فمنیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زویا پیرزاد سبک زنانه سبک شناسی فمنیستی داستان ایرانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر رمان و رمان نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد فمنیستی
تعداد بازدید : ۴۸۰۷ تعداد دانلود : ۳۰۸۵
درباره ویژگی­های زبانی آثار ادبی زنان دیدگاه های گوناگونی وجود دارد. در پژوهش حاضر بر ضرورت تحلیل سبکی آثار داستانی زنان به عنوان روشی برگزیده در تحلیل ویژگی های زبانی، ادبی و اندیشگانی این آثار تأکید شده است. در ادامه، برجسته ترین وجوه سبکی آثار زویا پیرزاد، با رهیافت سبک­شناسی فمنیستی، بررسی و تحلیل شده است. یافته­های پژوهش نشان می­دهد از نخستین اثر نویسنده یعنی مجموعه داستان مثل همه عصرها تا رمان عادت می کنیم، در سطوح مختلف متن (واژگان، جملات و سطح گفتمان) دیدگاه زنانه نمود یافته است. سیر تحول اندیشه که به تحول زبان منجر می­شود، در آثار پیرزاد این­گونه است: در مجموعه داستان­های مثل همه عصرها، طعم گس خرمالو و یک روز مانده به عید پاک زنان اسیر روزمرگی­اند و از خود اراده­ای ندارند؛ در رمان چراغ­ها را من خاموش می­کنم جایگاه زن مورد پرسش قرار می­گیرد و در رمان عادت می­کنیم با تحول نقش زن به عرصه کنشگری و فعالیت اجتماعی، توصیفی دیگرگون از هویت زنانه در نقش فاعلی ارائه شده است.
۴.

ساختار نحوی خود اصلاحی در محاوره زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خود اصلاحی واحد ساختاری نوبت قسمت نیاز به اصلاح قسمت در حال اصلاح (repairing segment) و تجزیه و تحلیل گفت وگو (conversational analysis)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹۷ تعداد دانلود : ۹۸۸
«خود اصلاحی» (self-repair) فرایندی است که گوینده مشکلی را در «واحد ساختاری نوبت»۱ خویش تشخیص می دهد و درصدد اصلاح آن برمی آید. اینکه چه مقدار به عقب برمی گردد تا اقدام به اصلاح کند، از زبانی به زبان دیگر متفاوت است. در این مقاله این سؤال مطرح است که آیا در عملکردهای خود اصلاحی محاوره زبان فارسی، ارتباطی بین سازه تحت ساخت و میزان «قلمرو بازیابی» (scope of recycling) وجود دارد. دادگان محاوره زبان فارسی نشان می دهد که 89.8% «قسمت های نیازمند اصلاح» (repaired segments) از سازه های واحد (کلی یا جزیی) و 10.2% از ترکیب سازه های بندی تشکیل می شود. اگرچه انواع مختلف سازه ها (نهاد، فعل، مفعول و ...) از نظر تعداد رخدادشان در«قسمت های نیازمند اصلاح» به صورت کلی یا جزیی و همچنین ترکیبی، متفاوت اند؛ اما ارتباطی بین سازه تحت ساخت و «قلمرو بازیابی» یافت نشد.
۵.

الگوی تحول نقش زن از همسر خانه دار تا مصلح اجتماعی براساس نشانه شناسی اجتماعی رمان های سووشون و عادت می کنیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمان سووشون روایت زنانه نشانه شناسی اجتماعی عادت می کنیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۳۵۷
نویسندگانِ زن بر این باورند که در ادبیات مردان، نقشی که به زنان داده می شود، نقشی فرعی است و زن در بیشتر آثار ادبی، عبارت از «دیگری» مرد است و به همین دلیل در ادبیات مردمحور، موضوع تجربه زنان مورد توجه قرار نمی گیرد. این موضوع باعث شد که نویسندگان زن بر این نکته تاکید کنند که زنان به دلیل برخورداری از امتیازات خاص بیولوژیکی، معنی خاصی از تجربه زنانه به خواننده نشان می دهند که ادبیات مردانه قادر به توصیف و بیان آن نیست. زنان داستان نویس در ایران توانستند موقعیت خود را در نوشتن آثار داستانی ابراز کنند و مورد استقبال مخاطبان قرار گیرند. این پژوهش به شیوه توصیفی– تحلیلی مبتنی بر چارچوب نظری زبان به مثابه نظامی نشانه شناختی- اجتماعی، به تحلیل دو رمان سووشون سیمین دانشور و عادت می کنیم زویا پیرزاد پرداخته است. مهم ترین نتیجه حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل رمان های مذکور، تلاش نویسندگان آن ها برای نمایش روایتی زنانه و بازنمود هویتی زنان به شیوه های مختلف در سطوح مختلف متن (نحوی، معنایی و اندیشگانی) است. در دو رمان مذکور تحول در نقش زن از همسری خانه دار تا نیروی کنشگر و فعال در عرصه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی سوق داده شده است.
۶.

رویکرد های غالب روان شناختی زبان پیرامون فرآیند درک اصطلاح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصطلاح روا ن شناسی زبان معنای مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۰۸۴
عبارات اصطلاحی، ساخت های زبان شناختی ای هستند که برخلاف جملات عادی زبان از جمع جبری معنای سازه های تشکیل دهنده شان نمی توان به معنای کل آن ها پی برد و از نظر نحوی نیز ساختاری انعطاف ناپذیر دارند؛ بدین صورت که برخلاف جملات عادی زبان نمی توان همة فرآیند های نحوی را دربارة آن ها اعمال کرد. در پژوهش حاضر کوشیده ایم تا ضمن معرفی مهم ترین مدل های روان شناختی زبان در رابطه با فرآیند درک اصطلاح، کارایی این مدل ها را در تبیین ویژگی های معناشناختی اصطلاحات فارسی به بحث بگذاریم. وجه مشترک رویکرد های سنتی تأکید بر پردازش معنای تحت اللفظی می باشد. به عبارتی دیگر، این رویکرد ها یا قائل به روند پردازشی پیوسته، یعنی پردازش معنای تحت اللفظی پیش از پردازش معنای مجازی بودند و یا بر پردازش متوازن این دو معنا توجه می کردند. اما وجه مشترک دیدگاه های نوین اهمیتی است که برای نقش مؤلفه های بافتی در تسریع فرآیند درک اصطلاح قائلند. تحلیل معناشناختی، نمونه هایی از اصطلاحات زبان فارسی نشان داد که هیچ یک از این رویکرد ها به تنهایی نمی توانند ویژگی های متنوع معناشناختی اصطلاح را تبیین کنند. اصطلاح در زبان فارسی مقوله ای یکپارچه و همگن نیست، بلکه می توان با توجه به ویژگی های درون مقوله ای متنوع اصطلاح از جمله شفافیت معنایی، شناخته شده بودن اصطلاح برای سخنگویان زبان، ترکیب پذیری معنایی و ابهام، تعریفی متفاوت از هرگونه عبارت اصطلاحی ارائه کرد.
۷.

بررسی تأثیر پارامتر تشخیص(نا)پذیری بر روی نمود زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشخیص (نا)پذیری ساخت اطلاع فعال غیرفعال نیمه فعال نمود زبانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
تعداد بازدید : ۱۸۹۰ تعداد دانلود : ۱۰۴۶
در نظریه ساخت اطلاع، موضوعات و مفاهیم متنوعی مطرح هستند که یکی از این موضوعات، مفهوم شناختیِ «تشخیص پذیری » است. مفهوم ذهنی تشخیص پذیری در زبان دارای نمود است. در این مقاله، تأثیر پارامتر تشخیص پذیری بر روی نمود زبانی در حوزه های صرف، نحو و نوا به صورت مقابله ا ی در انگلیسی و فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد میزان تشخیص پذیری مصادیق بر روی نمود صرفی آن ها در دو زبان انگلیسی و فارسی تأثیرگذار بوده است؛ مشخصاً اینکه مصادیق تشخیص پذیر به صورت ضعیف (ضمایر) و مصادیق تشخیص ناپذیر به صورت قوی (گروه های اسمی کامل) نمود پیدا می کنند. یافته دیگر اینکه صورت های صرفی ارجح در انگلیسی و فارسی با هم متفاوت هستند. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد که پارامتر تشخیص پذیری در حوزه های نحو و نوا بر چگونگی نمود زبانی تأثیرگذار بوده است؛ مثلاً عباراتی که دارای مصداق تشخیص پذیر بوده اند، بیشتر با جایگاه نحوی نهاد منطبق شده اند یا به صورت فاقد تکیه نمود یافته اند. یافتة دیگرِ پژوهش این است که برخلاف نحوه نمود صرفی، تأثیر پارامتر فوق الذکر در حوزه های نحو و نوا در دو زبان انگلیسی و فارسی به صورت بندی های زبانی تقریباً مشابهی منجر شده است. در این پژوهش از آزمون های مجذور خی و Z برای تشخیص معنی دار بودن رابطه ها استفاده شده است.
۱۰.

بررسی سبک شناختی فعل در گلستان؛ متأثر از حوزه تعلیمی آن با رویکرد نقش گرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعل گلستان فرایند زبان شناسی نقش گرا نظام گذرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۰۰۶
گلستانِ سعدی همواره از قلل رفیع نثر پارسی به شمار آمده است. از مسائلی که کمتر بدان پرداخته شده، شگردهای هنری گزینش فعل و تأثیر آن بر کیفیت شیوه تعلیم در گلستان است. در دستور نقش گرای هَلیدی مقوله فعل با نام فرایند، از رهگذر نظام گذرایی (قابلیت دستوری بازنمایی تجربه در زبان) و فرانقش اندیشگانی و تجربی بررسی می شود؛ با بررسی انواع و بسامد فرایندهای اثر، می توان به دنیای ذهن نویسنده و درنهایت سبک او پی برد. فرایند رخ داد، کنش، احساس، گفتار یا بود ونبود امری است که در قالب گروه های فعلی تحقق می یابد. نظام گذرایی امکانی برای گزینش نظام مند فرایندها در بررسی سبک شناختی متون و روشن ساختنِ انگیزه های نویسنده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی مؤلفه های اصلی شاهکار ادبی گلستان و تبیین ویژگی های آن با کمک این مقوله است. ازاین رو پس از شرح فرایند و انواع آن، فرایندهای هفت بابِ آغازیِ گلستان بررسی و بسامد هریک مشخص می شود. حاصل آنکه سعدی در ساخت و گزینش فرایندها، افزون بر معنی، وزن، ایفای نقش در تکرارهای هنری و داشتن ظرفیت، به بیان هم زمانِ چند مفهوم برای تقویت اصل ایجاز توجه کرده و صنعت پردازی های وی برای تحقق این اهداف بوده است. بیشترین نمونه ها فرایند رفتاری است؛ این نشان از تمرکز گلستان بر انسان، روابط اجتماعی انسان ها و پیگیری اصل تعلیم دارد.
۱۱.

ساخت سببی ریشه ای، تک واژی و کمکی در ترکی آذری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساخت سببی سببی ساده نقش های عمده ساخت منطقی گروه های فعلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۸ تعداد دانلود : ۶۹۶
با وجود اهمیت ساخت سببی- که جزء جهانی هاست- و نیز انجام شدن پژوهش های گسترده درباره این گونه ساخت ها در زبان های دیگر، تحقیق درباره ساخت سببی ریشه ای، تک واژی و کمکی ترکی آذری، محدود به بررسی های سنتی است، و توصیف ها به افزوده شدن تک واژ سببی دئر (dir) به پایه های فعلیای چون قاچ دیرماق (qaçdirmaq)، یعنی دواندن/ دوانیدن و یاتدیرماق (yatdirmaq)، یعنی خواباندن/ خوابانیدن اختصاص دارند؛ بنابر این، در پژوهش حاضر، به بررسی معنایی، نحوی و کار برد شناختی ساخت سببی ریشه ای، تک واژی و کمکی در چهار چوب دستور نقش و ارجاع می پردازیم. مهم ترین نتایج حاصل از این بررسی به شرح ذیل است: الف) سببی های ریشه ای، تک واژی و کمکی، القا کننده سببی مستقیم هستند؛ ب) فعل ها بیشتر، فرایند های مفید و دست آورد را نشان می دهند؛ ج) ساخت های سببی در حالت بی نشان، دارای تأکید محمولی هستند؛ ولی در حالت نشان دار هم می توانند تأکید محدود و هم نوع جمله ای را داشته باشند.
۱۴.

از اندام واژه صورت تا حرف ربط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دستوری شدگی واژه قاموسی تغییر معنایی تغییر مقوله ای اندام واژه ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۴ تعداد دانلود : ۵۲۷
دستوری شدگی فرایندی است که که طی آن یک صورت واژگانی به یک عنصر دستوری تبدیل می شود. به کمک این فرایند، تغییرات معنایی یک تکواژ قاموسی در کنار برخی تغییرات مقوله ای و آوایی به عملکرد ساختاری در حوزه نحو می انجامد و سازه های واژگانی سابق برای بیان مفاهیم دستوری انتزاعی مانند زمان، وجه و نمود به خدمت گرفته می شود. از جمله منابع واژگانی هر زبانی، اندام واژه ها هستند که شبکه معنایی بزرگ و بسامد کاربردی فراوانی دارند. مشارکت این دسته از واحد های واژگانی آزاد در فرایند دستوری شدگی به وسیله پژوهشگران مختلفی گزارش و نشان داده شده است که برخی اندام واژه ها با حرکت در پیوستار دستوری شدگی و دور شدن از معنای مرکزی خود به حرف اضافه تبدیل شده اند. مقاله حاضر بر آن است در چارچوب عملکرد این فرایند به جست وجوی اندام واژه «صورت» و الگوی تغییرات این واحد قاموسی در نظام زبان فارسی بپردازد و بر این اساس صورت های بسیط، مشتق و مشتق مرکب اندام واژه صورت بیان شده در «فرهنگ کنایات سخن» انوری (1383) و فارس نت(1) را در راستای پاسخ به پرسش هایِ ذیل بررسی کرده است: 1- پیوستار تغییرات درباره دستوری شدن اندام واژه صورت چگونه است؟ 2) پیامد های معنایی، واژنحوی و مقوله ای دستوری شدن این اندام واژه چیست؟ کاوش در داده ها نشان داده که این واحد قاموسی نیز مانند دیگر اندام واژه ها در فرایند شرکت نموده و جلو رفته و پس از اشاره به اندام صورت (معنای مرکزی)، دچار بسط معنایی و تنزل پایگانی شده و در ساخت ها و نقش های جدیدی حضور یافته است. ایستگاه پایانی تغییرات این اندام واژه، عملکرد دستوری به مثابه حرف ربط مرکب ناهمپایه ساز برای بیان شرط و تقابل است. در جریان این تحولات از معنای مرکزی خود دور و دورتر شده تا جایی که در حالت حرف ربط مرکب، دیگر اثری از محتوای قاموسی اولیه و اشاره به اندام صورت نیست.
۱۶.

بررسی پیدایش فعل وجهی «رسیدن» در فارسی از منظر دستوری شدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رسیدن وجهیت دستوری شدگی پویا سزاواری اجازه ای زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۲ تعداد دانلود : ۳۱۱
در این پژوهش، کارکردهای وجهی فعل «رسیدن» در فارسی و روند دستوری شدگی آن بررسی شده است. به این منظور، نویسندگان پس از مروری بر پیشینه تحقیقات انجام شده در حوزه وجهیت، به ویژه دستوری شدگیِ وجهیت در زبان فارسی، به رویکردهای نظری موجود در دو حوزه وجهیت و دستوری شدگی پرداخته اند و سپس، با ارائه شواهد متعدد از دوره های مختلف زبان فارسی، تحولات درزمانی رخ داده را در گذر از فارسی باستان به فارسی میانه، فارسی دری و فارسی امروز تحلیل کرده اند. مطالعه شواهد نشان می دهد که در فارسی دری، «رسیدن» در بافت هایی خاص، پس از بسط استعاری و با پیشرفت در مسیر دستوری شدگی، در صیغه سوم شخص مفرد مضارع، به عنوان ابزاری برای بازنمایی وجهیت های پویا، سزاواری یا اجازه ای مورد استفاده قرار می گیرد. از طرف دیگر، اگرچه در فارسیِ امروز این کاربرد به تدریج از میان رفته است، اما فعل «رسیدن»، از طریق دیگری، برای بازنمایی وجهیت پویا به کار می رود.
۱۷.

ساخت مجهول در گویش تالشی (سه سار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساخت مجهول ساخت معلوم گویش تالشی سه سار حالت فاعلی - مفعولی حالت کنایی - مطلق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۶ تعداد دانلود : ۴۱۲
مقاله حاضر، به بررسی ساختِ مجهول، در گویش تالشی می پردازد. این گویش، در برخی نواحی استان گیلان رواج دارد و به سه گونه مرکزی، شمالی و جنوبی دسته بندی می شود. روش پژوهش، تلفیقی از میدانی و کتابخانه ای است. داده های پژوهش، به روش میدانی و از طریق مصاحبه با 30  گویشور بومی روستای سه سار گردآوری شده اند. در چارچوب نظری، از یافته های مرتبطِ سایر پژوهشگران نیز استفاده شد. گونه مورد  بررسی در این مقاله، از نوع جنوبی بود که در روستای سه سار رایج است. این گویش دارای دو نظام حالت فاعلی - مفعولی و کنایی - مطلق است. بر این مبنا، مقاله حاضر، به بررسی چگونگی ساخت مجهول در این دو نظام حالت می پردازد تا به پرسش هایی پاسخ دهد. آیا در این گویش ساخت مجهول وجود دارد؟ همچنین، با وجود این دو نظام حالت، مجهول سازی در آن چگونه انجام می گیرد؟ یافته های پژوهش نشان داد که در گویش تالشی سه سار، ساخت مجهول وجود دارد. هر چند در این گویش ساخت مجهول با حذف عامل صورت می گیرد، اما در مواردی نیز عامل از جمله حذف نمی شود. بلکه، با تغییر جایگاه  بعد از مفعول به صورت شناسه مبهم متصل می آید. همچنین ساخت مجهول فقط در صورتی به صورت همزمان در ساخت های کنایی رخ می دهد که عامل از جمله حذف نشود.
۱۸.

مقایسه ارقام و سیستم شمارش قوم های کهن ایرانی با دیگر اقوام

تعداد بازدید : ۵۳۸ تعداد دانلود : ۱۱۶۶
بخش اعظم دانشی که درباره علم و معرفت ریاضی کهن به دست ما رسیده است متکی بر دانش بابلی است، زیرا اطلاعات بسیاری درباره همه دانش های سومری که به خط اکدی (بابلی) نوشته شده است، آشکار می شود. می توان به این گونه دانش نام علم بین النهرینی، سومری یا اکدی داد؛ اما آنچه باید به خاطر داشت این است که این علم، رنگ و منشأ سومری دارد. این دانش ها بر روی لوح ها هستند و تاریخ دقیقی برای لوح ها نمی توان در نظر گرفت، زیرا فاقد تاریخ هستند. در این پژوهش مقایسه سیستم های عددی بین النهرین با یکدیگر و سیستم های عددی لوانتین باهم موردبررسی و مقایسه قرارگرفته اند که نشان می دهد در بعضی از اعداد از تأثیر گرفته و شبیه هم هستند و در بعضی اعداد دیگر با یکدیگر متفاوت هستند.
۱۹.

کارکرد گفتمانیِ واژه زندیق: ادبیاتِ پهلوی و نوشته های عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زندیق متون فقهی - حقوقیِ پهلوی طرد بینامتنیت نظریه گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۷ تعداد دانلود : ۳۴۹
در این مقاله، با بهره گیری از رویکردهای مرتبط به تحلیل گفتمان انتقادی، کارکرد واژه «زندیق» در طول زمان مطالعه شده است. ظاهراً این واژه در ادبیات پهلویِ ساسانی، نخستین بار در کتیبه های موبد متعصب زرتشتی، کرتیر، به کار رفته است و به مانویانی اطلاق شد که این موبد، آنان را سرکوب و کشتار می کرد. واژه «زندیق» سپس در ادبیات پهلوی، عربی و فارسی، برای طرد و سرکوب مخالفان عقیدتی به کار برده شد. احتمالاً با تلاش موبدان ساسانی، ارتباط «زند» در واژه «زندیق» با ریشه اوستائیِzan- به معنی «دانستن» پنهان شده بود، که تبیین این نظر تازه، در مقاله حاضر، مبتنی بر تقسیم بندی فوکو (1970) از روش های طرد در گفتمان بوده است. در این تحقیق روشن می گردد که بنابرالگوی سه لایه ایِ فرکلاف (1995) در تحلیل ِ گفتمانی و «بینامتنیت»، با اتکا به متون یک دوره،کارکردِ گفتمانیِ واژه ای چون «زندیق» درک نمی شود. همچنین معلوم خواهد شد که در گذرِ زمان، دامنه طرد با «زندقه»، در گفتمان ها گسترده تر می گردد و رهبران هر گفتمان در کنار پیروان خود، برای کسبِ هژمونی در ایدئولوژی خود، غالباً مخالفانشان را با اتهام «زندقه» طرد می کردند. این مدعا بنابر نظریه گفتمان لاکلائو- موفه (1985) روشن می گردد و نیز مشخص می شود که با عناصر متفاوت، مفاهیمی برای «زندیق» از همان گفتمان فقهیِ عصرساسانی تا دوره های بعدی پدید آمد و معنی و کاربرد «زندیق» از مفسر اوستا به مبدِعِ عاملِ گمراهی، هم ارز با جادوگر در گناه و... دگرگون شد. بدین ترتیب، دلالت های فقه اللغوی، بی یاریِ تحلیل گفتمان انتقادی در فهم «زندیق» و کاربردش، کارساز نیستند.
۲۰.

بررسی تفاوت اعداد در متون پیشگویانه زبان پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعداد پیشگویی زبان پهلوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۳۹۳
مقاله حاضر به بررسی اعداد در متن های پیشگویانه در زبان پهلوی پرداخته است که مطالبی را مربوط به آینده پیش بینی می کنند؛ آینده ای که ممکن است آخرزمان باشد و یا وقایع مربوط به دوره پادشاهی باشد که بعد خواهد آمد و یا حتی وقایع بعد از مرگ. در این مقاله موضوع اعداد و تفاوت های آن در متون زبان پهلوی بررسی شده است. در متون پهلوی و در آثاری مانند بندهش، گزیده های زادسپرم، زند وهومن یسن، ارداویراف نامه و آثاری که جاماسب در آن ها حضور دارد، اشاراتی درباره پیشگویی وجود دارد. از شاخصه های مهم این متون، اشارات به اعداد مختلف و یا تکرار برخی از این اعداد است و گاهی اشاره به اعدادی که در متون مختلف برای یک واقعه ذکر می شود؛ درحالی که باهم تفاوت دارند. این مقاله به روش کتابخانه ای و توصیفی نوشته شده و هدف این بوده که در آن اعدادی که در حوزه پیشگویی مهم بوده اند، بررسی شوند و این نتایج حاصل شده است: برخی از اعداد تکراری هستند مانند هزاره های سوشیانت، سه، چهار، هفت و یا سی و چهل. برخی از اعداد در متون مختلف برای یک واقعه متفاوتند مانند دوره های آفرینش و یا سختی های پایان هزاره. این تفاوت ها از یک متن به متن دیگر غالباً به این دلیل ایجاد شده اند که نویسندگان متون ناگزیر شده اند برای تطبیق پیشگویی ها برخی مطالب را تغییر دهند و یا دلایل دیگری که در این مقاله بررسی شده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان