مطالعات جغرافیایی مناطق خشک
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره 15 بهار 1403 شماره 55 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: استقرار صنایع بزرگ در یک منطقه با مکانیزم تأثیرگذار اقتصادی علاوه بر پایداری نواحی پیرامونی، می توانند چالش ها و مسائل بسیاری را در قالب ناپایداری در جهات مختلف توسعه به دنبال داشته باشند. با توجه به اهمیت موضوع، هدف پژوهش حاضر شناخت و ارزیابی اثرات استقرار و بارگذاری صنایع بر پایداری و ناپایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی منطقه مبارکه است.روش و داده: تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی – تحلیلی بوده و جهت تحلیل اطلاعات از نرم افزار AMOS و همچنین تکنیک AHP بهره گرفته شده است.یافته ها: نتایج حاصل از مدل ساختاری نشان داد که مهم ترین تأثیرات مثبت و منفی ناشی از بارگذاری صنایع بر پایداری و ناپایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی منطقه مورد مطالعه، به ترتیب به متغیرهای کاهش تعداد کشاورزان با ضریب ۱/۰۴، نشر ارزش افزوده و حق آلایندگی صنایع به روستاها با ضریب ۰/۹۸، تنوع شغلی و تغییر نوع معیشت با ضریب ۰/۸۶، رواج کشت مکانیزه با ضریب ۰/۷۹ و افزایش قیمت زمین و مسکن با ضریب ۰/۶۳ اختصاص داشته است. نتایج حاصل از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) نشان داد معیار نشر ارزش افزوده و حق آلایندگی صنایع به روستاها و افزایش درآمد و اشتغال با وزن ۰/۵۱۱ به عنوان مهم ترین اثر مثبت و معیار اضمحلال کشاورزی با وزن ۰/۲۵۴ در رتبه بعدی پیامدهای ناشی از استقرار صنایع پیرامونی معرفی شد.نتیجه گیری: نتایج حاصل از بررسی مذکور نشان داد از دیدگاه سرپرستان خانوار و مدیران نهادهای محلی از یک سو با نشر ارزش افزوده و حق آلایندگی و همچنین بالا رفتن سطح درآمد اهالی و ایجاد فرصت های شغلی، روستاها به سمت پایداری اقتصادی سوق پیدا کرده اند و از سوی دیگر با زوال کشاورزی و افزایش قیمت زمین و مسکن، منطقه با ناپایداری هایی در بعد اقتصادی مواجه شده است.نوآوری و کاربرد نتایج: این مطالعه از معدود مطالعاتی است که در حوزه ارزیابی تأثیرات استقرار و بارگذاری صنایع (به ویژه صنایع مادر) به تبعیت از رویکرد پایداری صورت گرفته و نتایج آن در قالب مدل های ساختاری به نمایش گذاشته شده که می توان نتایج این مطالعه را از سایر مطالعات صورت گرفته در این زمینه متمایز نمود.
بررسی توزیع فضایی خدمات عمومی و سنجش رضایتمندی ساکنان از کیفیت دسترسی به آن ها (مورد مطالعه: شهر تربت حیدریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف بررسی توزیع فضایی خدمات عمومی و سنجش میزان رضایتمندی ساکنان از کیفیت دسترسی به آن ها در شهر تربت حیدریه انجام شده است.
روش و داده ها: این تحقیق با روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری محدوده قانونی شهر تربت حیدریه و نمونه ها به روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده انتخاب شده اند. داده های مورد نیاز به دو روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. داده های جمع آوری شده به روش های آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون مقایسه میانگین ها، آزمون، آنالیز واریانس و آزمون همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. تحلیل توزیع فضایی خدمات بر اساس مدل نزدیک ترین همسایه در فضای نرم افزار Arc Gis انجام شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل فضایی توزیع خدمات عمومی نشان داد که خدمات آموزشی و فضای سبز به صورت نامنظم و خوشه ای، خدمات بهداشتی و درمانی به صورت منظم و کاربری های اداری و تجاری به صورت الگوی پراکنده توزیع شده اند. نتایج حاصل از آزمون مقایسه میانگین ها نشان داد که میزان رضایتمندی کلی ساکنان از کیفیت خدمات عمومی با میانگین (۳/۳۲۵)، بزرگ تر از حد متوسط است. نتایج حاصل از سنجش سطح رضایتمندی ساکنان مناطق مختلف از کیفیت دسترسی به خدمات عمومی بر اساس سطح درآمد ساکنان، به ترتیب بالاترین سطح رضایتمندی در بین ساکنان پُردرآمد با میانگین (۴/۰۵۹)، متوسط درآمد با میانگین (۳/۵۲۵) و کمترین میزان در بین گروه کم درآمد با میانگین (۲/۱۸) مشاهده شد.
نتیجه گیری: با توجه به این که دسترسی به خدمات عمومی نقش مهمی در کیفیت زندگی ساکنان و در نتیجه رضایتمندی سکونتی آن ها دارد، برنامه ریزی در توزیع عادلانه و متناسب با تعداد و تراکم جمعیت در محلات مختلف شهر، با نگاه ویژه به محلات فقیرنشین از اهمیت خاصی برخوردار است.
نوآوری، کاربرد نتایج: جنبه نوآوری این پژوهش نسبت به تحقیقات مشابه این است که علاوه بر سنجش سطح رضایتمندی ساکنان به تفکیک محلات مختلف و نیز نوع خدمات، سنجش رضایتمندی بر اساس گروه های درآمدی نیز مورد اندازه گیری و تحلیل قرار گرفته است.
تحلیل اثرگذاری توسعه اکوتوریسم در توانمندسازی اقتصاد روستاییان (نمونه: روستاهای دارای اقامتگاه بومگردی شهرستان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اکوتوریسم با اهداف چندجانبه یعنی حفاظت از محیط زیست، احترام به جوامع محلی و ارتقای مؤلفه های فرهنگی - اجتماعی و اقتصادی جامعه میزبان سر و کار دارد که این اهداف با مفهوم توسعه پایدار هماهنگ است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر توسعه اکوتوریسم در توانمندسازی اقتصادی روستاهای دارای اقامتگاه بوم گردی شهرستان کرمان بوده است.روش و داده: این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی صورت پذیرفته و از نوع پژوهش های کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز، از مطالعات اسنادی استفاده شده است، نهایتاً به کمک نرم افزار PLS Smart به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. طبق مطالعات صورت گرفته، از بین ۵۲۱ روستای دارای سکنه شهرستان کرمان، ۱۷ روستای گردشگرپذیر و دارای اقامتگاه های بوم گردی به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. جهت تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد ۳۸۰ پرسش نامه در بین روستاییان ساکن دارای روستاهای اقامتگاه بوم گردی به منظور گردآوری داده های لازم توزیع شد.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد بیشتر شاخص ها و مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی، کالبدی و مدیریتی از نظر بار عاملی بین ۰/۶ تا ۰/۸ بوده که عمدتاً میزان اثرگذاری شاخص ها بین ۰/۴ تا ۰/۷ و از نظر معناداری، کلیه مؤلفه ها دارای مقدار T بالاتر از ۱/۹۶ بوده که بدین گونه معناداری و تأثیرات مثبت آن ها تأیید شد. از طرفی تأثیر اکوتوریسم بر مؤلفه کلی اقتصادی برابر با ۰/۷۱۷ بوده که نشان از تأثیرات نسبتاً بالای حضور گردشگران در بهبود وضعیت اقتصادی روستاهای هدف دارد.نتیجه گیری: در مجموع تأثیرات اکوتوریسم بر شاخص های درآمد، معیشت، رفاه عمومی، هزینه زندگی، تولیدات بومی و دیگر عوامل نواحی روستایی منطقه، در سطح نسبتاً بالایی قرار دارد. همچنین تأثیر بوم گردی بر مؤلفه کلی اقتصادی برابر با ۰/۴۸۴ بوده که نشان از تأثیرات نسبتاً بالا دارد. لذا می توان بیان نمود که توسعه بوم گردی در تحقق این امر در تحول اقتصادی روستائیان بسیار تسریع کننده خواهد بود.نوآوری، کاربرد نتایج: نتایج این تحقیق می تواند در نواحی روستایی مشابهی که دارای اقامتگاه بوم گردی هستند، مورد استفاده قرار گیرد.
مکان یابی عملیات اصلاح و احیاء با رویکرد MCDM و روش AHP و ANP (مطالعه موردی: حوزه آبخیز سقزچی چای شهرستان نمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: عوامل اکولوژیکی مناسب، تولیدات گیاهی و دامی بالا، وجود سد مخزنی خاکی در بخش خروجی حوزه آبخیز سقزچی چای، به شدت مورد استفاده و عرصه های طبیعی تخریب یافته هستند. از جانب دیگر یکی از چالش های آبخیزداری در مرحله تهیه طرح و اجرای عملیات اصلاحی و احیایی، انتخاب محل مناسب و صحیح هر یک از عملیات مدیریتی، بیولوژیکی، بیومکانیکی و مکانیکی است، تا حداکثر بهره وری و اثربخشی لازمه را داشته باشند؛ بنابراین، هدف از این تحقیق مکان یابی عملیات مختلف آبخیزداری با استفاده از رویکرد چندمعیاره و با استفاده و مقایسه روش های پشتیبان تصمیم گیری AHP و ANP در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی در سطح حوزه آبخیز سقزچی بوده است.
روش و داده: تحقیق حاضر برای مکان یابی عملیات بیولوژیکی با رویکرد چندمعیاره از روش پشتیبان تصمیم گیری AHP و ANP استفاده شد. معیارها و زیر معیارهای تحقیق شامل: خاک (عمق و بافت)، اقلیم (نوع اقلیم و میزان بارش)، کاربری اراضی و پوشش سطحی (NDVI)، عوامل هیدرولوژیکی و حفاظت خاک (میزان رسوب دهی و شماره منحنی)، پستی و بلندی (ارتفاع، شیب و جهت) و اقتصادی و اجتماعی (فاصله از روستا، فاصله از جاده و فاصله از چشمه) بوده است. قضاوت های کارشناسی جهت وزن دهی، از طریق پرسش نامه و به روش میدانی با جامعه آماری ۲۹ نفر از متخصصان و اساتید دانشگاه جمع آوری شد.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که اولویت بندی مکانی عملیات نهال کاری و پیتینگ به روش ANP در سطح ۹۵ درصد و به ترتیب با شدت ۰/۹۳۷، ۰/۹۵۷ همبستگی معنی داری با روش AHP دارد.
نتیجه گیری: بر مبنای یافته های تحقیق می توان عنوان کرد که با توجه به بازدید میدانی و بررسی موفقیت عملیات اجرایی درون حوزه آبخیز، روش ANP به دلیل شبکه ای بودن و افزایش دامنه تغییرات، با صحت و قدرت تفکیک بیش تری به اولویت بندی پرداخته است.
نوآوری، کاربرد نتایج: در این تحقیق تلاش بر این بوده که یک چهارچوب عملیاتی نوین استخراج و معرفی پروژه های مختلف آبخیزداری بر اساس روش های مبتنی بر اطلاعات و نقشه سازی و استفاده از چهارچوب AHP و ANP با حذف نظرات کارشناسی (به خصوص زمانی که کارشناس از تجربه کافی برخوردار نباشد) به منظور انتخاب بهترین پروژه در بهترین مکان بوده است.
رتبه بندی نواحی شهری از حیث برخورداری از شاخص های کمی – کیفی مسکن (مورد مطالعه: نواحی 22گانه شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف رتبه بندی نواحی 22گانه شهر اراک از حیث برخورداری از شاخص های کمی - کیفی مسکن و شناسایی الگوی فضایی توزیع شاخص های کمی– کیفی بر پیکره فضایی شهر اراک انجام شد.
روش و داده: با دعوت از ۱۹ کارشناس، شاخص های کمی و کیفی، جمع بندی و مورد اشباع نظری قرار گرفت. سپس با استفاده از روش وزن دهی Shannon’s Entropy و روش های تصمیم گیری چندمعیاره Saw, Moora, Copras، 31 شاخص های کمی– کیفی، وزن دهی و در نواحی سطح شهر اراک مورد ارزیابی قرار گرفتند؛ در مرحله نهایی با استفاده از روش تجمیعی Copland رتبه بندی نهایی شاخص ها انجام و با فراخوانی داده ها در نرم افزار Arc-GIS اقدام به تولید نقشه نهایی شد. همچنین از مدل موران جهانی برای شناسایی الگوی فضایی شاخص های کمی- کیفی مسکن استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوی توزیع شاخص های کمی– کیفی مسکن در شهر اراک، یک الگوی «تصادفی» است که عوامل متعددی بر «تصادفی» بودن الگوی توزیع شاخص ها مؤثرند؛ وجود بافت های فرسوده، سکونتگاه های غیررسمی و مرکز شهر ضمن آن که باعث شده اند تا الگوی فضایی توزیع شاخص های کمی – کیفی «تصادفی» باشد، مهم ترین عوامل در عدم برخورداری نواحی از شاخص های کمی– کیفی مسکن به شمار می روند. از طرفی، نواحی برنامه ریزی شده ای نظیر نواحی 3، 5، 18، 20، 10 و 7 دارای وضعیت مناسبی از حیث برخورداری از شاخص های کمی - کیفی هستند.
نتیجه گیری: به صورت کلی نتایج این مطالعه نشان داد که وجود بافت فرسوده و سکونتگاه های غیررسمی در کنار فرسودگی، تراکم جمعیت و گرانی زمین نواحی مرکزی شهر، عمده ترین دلایل در بروز نابرابری فضایی در برخورداری از شاخص های کمی و کیفی مسکن در سطح نواحی شهر اراک است. همچنین مطابق با الگوی توسعه ادواری، نواحی برنامه ریزی شده و جدید، با اهمیت به مسائلی نظیر کیفیت مسکن، دسترسی و سرانه، در وضعیت مناسب تری از حیث برخورداری از شاخص های کمی و کیفی مسکن قرار دارند.
نوآوری، کاربرد نتایج: از مهم ترین جنبه های نوآورانه و کاربردی پژوهش می توان به استفاده از گروه کارشناسان در پایش شاخص ها، استفاده از مدل تجمیعی کوپلند در فرایند پژوهش اشاره کرد. لازم به ذکر است که این مطالعه می تواند شکاف موجود در پژوهش های حوزه مسکن در شهر اراک را تا حد قابل توجهی تعدیل بخشد.
تحلیل غبارآلودگی هوا در مناطق خشک با استفاده از یک شاخص مبتنی بر رویدادهای محلی و فرامحلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل تغییرات زمانی کیفیت هوای این مناطق بر اساس شاخصی مبتنی بر هر دو نوع رویداد به نام شاخص آلودگی توفان گرد و غبار (PDSI) هست.روش و داده: در این مطالعه، از فراوانی رویدادهای محلی و فرامحلی برای محاسبه شاخص آلودگی توفان گرد و غبار و از آزمون من - کندال جهت ارزیابی روند تغییرات زمانی این شاخص در مقیاس های زمانی مختلف استفاده شد.یافته ها: بیشترین غبارآلودگی هوا در دوره آماری مورد بررسی متعلق به شهرهای زاهدان، چابهار، نهبندان و یزد و کمترین غبارآلودگی در ایستگاه های بافت، شاهرود و شهربابک بوده است. تغییرات افزایشی معنی داری برای اکثر ایستگاه ها در خردادماه به وقوع پیوسته است. در مقیاس فصلی، حداکثر و حداقل غبار آلودگی به ترتیب در فصل بهار و پائیز رخ داده است. روند افزایشی رخدادهای گرد و غبار در فصل بهار، و روند کاهشی آن ها در فصل تابستان برای اغلب ایستگاه ها مشاهده شد.نتیجه گیری: یافته های حاصل از ارزیابی روند تغییرات رخدادهای گرد و غبار بر مبنای شاخص PDSI در مناطق خشک کشور به عنوان یکی از مناطقی که در طول سال تحت تأثیر پدیده گرد و غبار با فراوانی و شدت های مختلف قرار می گیرد، می تواند جهت شناسایی مناطق حساس و ارائه اقدامات لازم جهت جلوگیری و کاهش اثرات نامطلوب ناشی از آلودگی های ایجاد شده توسط وقایع گرد و غبار به کار گرفته شود.نوآوری، کاربرد نتایج: علاوه بر رویدادهای گرد و غبار محلی، رویدادهای فرا محلی نیز بر کیفیت هوای مناطق خشک تأثیر می گذارد. تجزیه و تحلیل تغییرات PDSI بر اساس هر دو نوع رویداد می تواند درک ما را از کیفیت هوا در این مناطق افزایش دهد. این مطالعه با هدف تحلیل تغییرات آلودگی هوا با استفاده از این شاخص انجام شده که تاکنون برای مناطق خشک انجام نشده است. این یافته ها می تواند به شناسایی مناطق با سطح آلودگی هوای بیشتر کمک کند و به راه حل های مؤثرتری برای بهبود کیفیت هوا در مناطق خشک منجر شود.
بررسی اثرات تغییرات کاربری اراضی بر تغییر پوشش گیاهی (مطالعه موردی: حوضه میان آب شوشتر در بازه زمانی ۲۰۲۰-۲۰۰۰)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات تغییرات کاربری اراضی بر تغییر پوشش گیاهی در حوضه میان آب شوشتر در بازه ی زمانی ۲۰۰۰ و ۲۰۲۰ است.
روش و داده: در این پژوهش تصاویر ماهواره ای لندست ۵ و ۸ به ترتیب برای بازه های ۲۰۰۰ و ۲۰۲۰ از سایت اداره زمین شناسی آمریکا (USGS) دانلود گردید. بعد از استخراج تصاویر پیش پردازش های لازم شامل تصحیحات اتمسفری، رادیومتریکی و هندسی در محیط نرم افزار Envi-5.3 بر روی آن ها انجام گرفت. جهت تهیه نقشه کاربری اراضی، از با استفاده از الگوریتم های طبقه بندی نظارت شده شامل روش های طبقه بندی حداکثر احتمال، حداقل فاصله از میانگین، سطوح موازی، فاصله ماهالانویی استفاده گردید.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد، در بازه ی زمانی ۲۰۲۰ تغییرات شاخص های کشاورزی (۱/۴۶%)، اراضی مراتع (۱/۱۴%)، پهنه های آبی (۱/۵۴ %) روند کاهشی و اراضی دیم (۱/۹۴ %) و مناطق مسکونی (۳/۶۳ %) روند افزایشی نسبت به سال ۲۰۰۰ دارند. سدها، مراکز صنعتی، کارگاه های آلاینده و افزایش دما باعث تبدیل بیشتر مساحت وضعیت خوب شاخص های پوشش گیاهی به متوسط شده است.
نتیجه گیری: بر مبنای یافته های تحقیق در مناطقی که حوضه دارای شیب تند و لغزنده (۱۵ تا ۳۰ درصد) به دلیل این که عملیات تسطیح در آن ها انجام نمی گیرد، مناطق مسکونی به ندرت مشاهده می گردد. موقعیت طبیعی و نوسانات ارتفاع حوضه میان آب شوشتر گیاهان متنوعی را پدید آورده است. به گونه ای که، در بازه ی زمانی ۲۰۰۰ نسبت به سال ۲۰۲۰ تراکم پوشش گیاهی (NDVI، SAVI)، در نواحی شمال و شمال شرق، جنوب و جنوب شرق حوضه میان آب بیشتر بوده در صورتی که در بازه ی زمانی ۲۰۲۰ از تراکم متوسطی برخوردارند و هرچه به سمت نواحی خشک حوضه پیش برویم از پوشش گیاهی کاسته می شود.
نوآوری، کاربرد نتایج: تبدیل زمین های کشاورزی و بایر و اراضی که جزء محدوده ی بستر رودخانه هستند و درصد تغییرات مساحت شاخص (SAVI) نسبت به شاخص های دیگر کمتر است که دلیل آن رطوبت سطحی خاک این شاخص متأثر از آبیاری محصولات زراعی است.
دیرینه زیستی و قبض و بسط جوامع باستان بر اساس زمین اسطوره شناسی (مورد مطالعه: ایران باستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تحلیل زمین اسطوره های کهن ایرانیان به منظور به چالش کشیدن مطالعات گسترده مختلف قبلی در حوزه های باستان شناسی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی در مورد ایران باستان از یک سو و گشایش چارچوب های نظری دیگر برای مطالعات حوزه های مختلف مذکور از دیگر سو جهت آشکار ساختن وضعیت دیرینه زیستی و همچنین تحلیل ایران باستان از نظر محل جغرافیایی، زمان شکل گیری، فرهنگ دیرینه و جابه جایی استقرارگاهی آنان است.
روش و داده: مبنای مطالعه، نمادشناسی و تحلیل نمادهای مطرح در روایت های اسطوره ای یا آنچه به شکل نثر و نظم در کتب دینی، آئینی و یا متون کهن برجای مانده و انطباق آن با یافته های دیرینه جغرافیایی عصر حاضر بوده است.
یافته ها: بر پایه زمین اسطوره های رایج ایرانی، زمان شکل گیری جوامع ایرانی دست کم به کواترنر پایانی و پس از افزایش دما در حدود ۱۹۰۰۰ سال پیش برمی گردد که در ایران مرکزی، شرق و جنوب شرق کنونی ساکن و توسعه پیدا کرده اند.
نتیجه گیری: سرمای یانگر دریاس در حدود ۱۳۰۰۰ سال پیش آن ها را به سکونتگاه های زیرزمینی کشانده است. شرایطی که سبب شکل گیری میترائیسم و بعدتر ستایش آتش شده است. خشکی اولیه هولوسن نیز سبب انقباض جوامع ایرانی و خشکی حدود ۴۰۰۰ سال پیش با شدت بیشتر، آن ها را پراکنده و مجبور به کوچ به عرض های جغرافیایی بالاتر از جمله آسیای میانه و سرزمین های دوردست تر در جست وجوی آب نموده است. همین دوران، ایرانیان را به پرستش ایزدبانوی آب، آناهیتا یا تیشتر، سوق داده که همواره در حال مبارزه با اپوشه و اژی دهاک، اهریمنان خشکی، بوده است. شکل گیری این دو ایزد، حاکی از تغییرات شدید آب و هوایی و خشک شدن کره زمین در زمانی بوده است که جوامع متمدن ایرانی شکل گرفته و توسعه زیاد پیدا کرده بودند. بر اساس روایت ها احتمالاً قبل از یانگر دریاس و در هولوسن میانی، جوامع ایران باستان شرایط بهینه زیستی را تجربه کرده و دامنه های جنوبی البرز، احتمالاً سواحل دریاچه های ایران مرکزی ناحیه ثقل جوامع ایران باستان بوده است.
نوآوری: این مقاله چارچوب جدیدی در حوزه علوم زمین فرهنگی می گشاید و به بیان یک نظریه جدید در ارتباط با جوامع باستانی ایران مبتنی بر اسطوره های مرتبط با زمین، به ویژه آن هایی که در آثار کتب و متون اولیه بر جای مانده آمده است، می پردازد.