1- مقدمه
در عصر جهانی شدن و اطلاعات رقابت اصلی برای دستیابی ایده هاست و شهرها به عنوان مراکز اصلی پرورش و جذب ایده ها نقشی محوری در این رقابت دارند. از این رو شهرها سعی می کنند زمینه را برای بروز ابتکارات، نوآوری ها و خلاقیت ساکنین خود و نیز جذب نیروهای فکری و خلاق فراهم آورند. برای اینکه محیط شهری بتواند منجر به ظهور خلاقیت افراد شده و نیز افراد خلاق را از بیرون جذب نماید باید حائز شرایط و ویژگی های خاصی باشد. در این تحقیق سعی بر آن است که مفهوم، ویژگی ها و ابعاد شهر خلاق مورد بررسی قرار گیرد.
2- روش های مورد استفاده در تحقیق:
این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی رویکرد شهرهای خلاق در برنامه ریزی پرداخته و در این راستا از شیوه های اسنادی و کتابخانه ای جهت جمع آوری اطلاعات استفاده کرده است.
3- بحث و یافته ها:
فلسفه وجودی شهر خلاق این است که همیشه در یک مکان پتانسیل های خلاقی وجود دارد. لیکن باید شرایط به گونه ای باشد که مردم فکر کنند برنامه ریزی نمایند و در استفاده از فرصت های بوجود آمده، ابتکار عمل داشته باشند و مسائل شهری مهار نشدنی را اداره نماید. زیرساخت های خلاق محدود به مواردی چون شبکه راهها ، فاضلاب، ساختمان و... نیست بلکه ترکیبی از سخت افزار و نرم افزار است . نرم افزارهای شهر خلاق شامل نیروی کار ماهر و انعطاف پذیر، متفکران پویا، خالقان آثار و مجریان می باشد. خلاقیت نه تنها داشتن ایده است بلکه ظرفیت کاربرد این ایده ها نیز هست. شهر خلاق، استعداد ها را شناسایی، پرورش و جذب می کند و امکان تداوم آن را نیز فراهم می سازد.
شهر خلاق را می توان رویکردی جایگزین برای احیای شهری دانست.نقطه کانونی شهر خلاق، فرهنگ، آموزش، جو یا فضای خلاقیت است. خلاقیت در احیا و توسعه مجدد شهری بسیار مهم است . در این رویکرد اقتصاد فکری یا اقتصاد خلاق از اهمیت بسزایی برخوردار است. به عبارتی دیگر شهر خلاق تغییر از اقتصاد کارخانه ای به اقتصاد فکری یا خلاق و دوری از رویکرد دولت محوری به حکمروایی یا همکاری مابین دولت، شرکت ها و NGO هاست.
پایه های شهر خلاق را می توان در سه زمینه اقتصاد، فرهنگ و مکان در نظر گرفت. محیطهای قابل اعتماد شهری با آزادی های تفریحی و فرهنگی مدیریت می شوند تا افراد خلاق را جذب و حفظ کنند.این نیروی کار در عوض، ثروت را در اقتصاد دانش بنیان گسترش می دهد. شهرها برای تولید ثروت، باید محیطهای شهری قوی از نظر فرهنگی از طریق برنامه های بهتر که بین مکان، اقتصاد و فرهنگ یکپارچگی، ایجاد نماید، بسازند.
با توجه به اهمیت بالای فرهنگ در شهر خلاق برنامه ریزان شهری باید رویکردی فرهنگی در برنامه ریزی هایشان داشته باشند و از منابع فرهنگی شهر برای توسعه آن استفاده نمایند. «منابع فرهنگی در افراد شامل خلاقیت، مهارت و استعداد می باشد. آنها مانند ساختمانها، شی نیستند بلکه مانند نمادها، فعالیتها و مجموعه ای از تولیدات محلی در هنر، خدمات و صنایع می باشند. خلاقیت شیوه بهره برداری از این منابع و کمک به رشد آنهاست. وظیفه برنامه ریز شهری نیز شناسایی، مدیریت و بهره برداری از این منابع است.
به طور خلاصه شهرهای خلاق را می توان با واژگانی چون تحمل پذیرش گروههای مختلف اجتماعی، قومی وفرهنگی،قدرت حل مسائل مختلف مدنی، ایجاد محیطی برای جذب افراد خلاق و مبتکر، ایجاد فضایی برای پرورش خلاقیت ها و ایده ها به کارگیری ایده های ساکنین در جهت حل مسائل، رشد اقتصادی و توسعه معرفی نمود. همچنین با توجه به اهمیتی که رویکرد شهر خلاق به ایده ها و نوآوری افراد دارد از نظر مدیرتی می توان مدیریت این شهر ها را بر پایه حکمروایی دانست بطوریکه همه افراد می توانند در تصمیم گیری های توسعه شهری شراکت داشته باشند.
4- جمع بندی و نتیجه گیری:
شهرهای خلاق ، مراکزی هستند که ویژگی های منحصر به فردی را در خود جای داده اند و محیطی جذاب برای فعالیت و زندگی افراد متخصص، هنرمند، پژوهشگر و در یک کلام افراد خلاق فراهم می سازند. فرهنگ، نقطه کانونی شهرهای خلاق است؛ به طوری که سایر بخش ها متاثر از این بخش است. اقتصاد این شهرها پیوند خورده با فرهنگ و منابع فرهنگی است اصطلاحاتی چون صنعت هنر، صنایع فرهنگی و صنایع خلاق -که خمیرمایه آن فرهنگ و هنر است- واژگان رایج در اقتصاد این شهرهاست. این شهرها برای رسیدن به خلاقیت باید بتوانند افراد خلاق یعنی نویسندگان، شاعران، پژوهشگران، هنرمندان ، مهندسین و... را جذب کنند. این عده افرادی هستند که به دنبال محیطهای جذاب می گردند و از این رو در مکانهایی مستقر می شوند که شرایط محیطی و فرهنگی و اقتصادی به بهترین شکل فراهم باشد. از این رو باید محیطی جذاب از لحاظ کالبدی، نهادی، اقتصادی و فرهنگی برای بروز خلاقیت افراد ساکن و نیز جذب افراد متخصص و خلاق از بیرون مهیا سازند.
در نهایت، در یک جمع بندی کلی می توان موارد زیر را به عنوان ویژگی های عمده شهرهای خلاق، برشمرد:
الف: قدرت جذب گروههای مختلف انسانی با فرهنگ های مختلف
ب: فراهم نمودن بستری مناسب جهت ظهور ایده های ساکنین و تبادل این ایده ها و در نهایت استفاده از آن ها جهت حل مشکلات و مسائل و نیز توسعه اقتصادی، اجتماعی و شهری
پ: دسترسی شهر خلاق به استعدادها و منابع انسانی و فکری(طبقه خلاق)
ت: دسترسی این شهرها به فناوری های سطح بالا و داشتن اقتصادی خلاق
ث: قدرت و توان ویژه این شهرها در مواجهه با بحران هایی چون فقر، بی خانمانی، بافت های فرسوده و...
ج: وجود حمکروایی خوب در این شهرها: بطوریکه می توان سه عنصر، دولت محلی، NGO ها و بخش خصوصی را در کنار هم و در تعامل با هم دید.
چ:جایگاه ویژه فرهنگ در ابعاد مختلف شهر و نیز سیاستها و برنامه های شهری و استفاده موثر از تمام منابع فرهنگی
ح: وجود رویکردی جهانی-محلی به توسعه در شهرهای خلاق: بدین صورت که برای موفقیت در رقابت اقتصادی در عرصه جهانی به پتانسیل ها و مسائل درونی خود به دیدی جهانی می اندیشند و سعی می کنند حداکثر استفاده را از ویژگی های منحصر به فرد خود داشته باشند. چرا که هر مکان ویژگی هایی دارد که در سایر مکان ها ممکن است وجود نداشته باشد و همین ویژگی منحصر به فرد می تواند مزیتی رقابتی برای یک شهر باشد.
ویژگی های ژئومورفیک و توپوگرافیک یک مکان جغرافیایی نه تنها در پراکندگی و یا تجمع فعالیت های انسانی مؤثر است، بلکه در نهایت یکی از عوامل مؤثر در شکل و سیمای فیزیکی ساخت های فضایی نیز به-شمار می آید. به علاوه برنامه ریزی های زیربنایی شهر به دور از تأثیرات شرایط توپوگرافی نبوده ونیست، زیرا توپوگرافی محل و جهت گیری ناهمواری ها در مسائلی نظیر ساخت وساز شهری و یا در ارگانیسم جابه جایی جمعیت شهر و غیره نقش انکارناپذیری دارد. بنابراین مهم ترین هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر فرآیندهای ژئومورفیک در مکان گزینی و توسعه شهرخرم آباد بوده است. برای ارزیابی و اولویت گذاری مناطق جهت توسعه و سکونت از مدل تاپسیس استفاده شد. در این روش ابتدا لزوم طبقه بندی مناطق ضرورت پیدا می کند. برای این منظور روش تحلیل سیستم های ارضی به کار گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که روش تاپسیس کارایی بالایی در اولویت گذاری و رتبه بندی مناطق جهت سکونت دارد. به گونه ای که منطقه فلوویال یا رودخانه ای توانست رتبه اول را به خود اختصاص دهد و واحد ارضی تپه های کمالوند در شمال منطقه (B)، دشت های میان کوهی (C)، تپه های جنوب منطقه (B1)، واحدهای دامنه ای (D)، واحد پلویال یا دشت سیلابی (P) و کوه های اطراف (A) به ترتیب اولویت های بعدی را برای توسعه و سکونت شهری کسب کردند. در ادامه فرآیند تاپسیس براساس روش اقلیدسی و منطق فازی مشخص شد که خطرات احتمالی (D) بیشترین تأثیرگذاری را در اولویت بندی مناطق جهت سکونت و توسعه شهر داشته و معیارهای سطح آب زیرزمینی (P)، دسترسی به نرون های منطقه (R)، همواری و ناهمواری (N) و در نهایت شیب (Ø) به ترتیب در اولویت های بعدی قرار می گیرند.
فرشبافی یکی از کهن ترین و برجسته ترین صنایع دستی ایرانیان به شمار می آید که در نواحی روستایی همواره در کنار بخش کشاورزی به عنوان یکی از مهمترین منابع تامین درآمد مردم بوده است. در دوره معاصر، به ویژه در چند دهه گذشته به دلیل تغییرات ساختاری در اقتصاد ملی، رشد شهرنشینی، گسترش صنایع و بوروکراسی مبتنی بر درآمدهای نفتی به تحولات گسترده اجتماعی و اقتصادی از جمله در نواحی روستایی انجامید. این شرایط رکود فعالیت های اقتصادی سنتی در بسیاری از نواحی روستایی همچون فرشبافی را در پی داشته است. براین پایه پژوهش حاضر به شناخت و تحلیل علل رکود صنعت فرشبافی در سه روستا از توابع دهستان جوزان شهرستان ملایر می پردازد. روش تحقیق ترکیبی و اکتشافی است. نخست با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته شناخت علل رکود فعالیت فرشبافی از دیدگاه کارشناسان در منطقه مورد مطالعه با استفاده از روش کدگذاری باز تجزیه و تحلیل گردید و16 علت اصلی اثر گذار در رکود فرشبافی در روستاهای مورد مطالعه شناسایی گردید؛ سپس نتایج این بخش از پژوهش اساس طراحی پرسشنامه در مرحله بعد قرار گرفت. با طراحی پرسشنامه در چارچوب طیف لیکرت دیدگاه فرشبافان روستایی در ارتباط با علل ذکر شده درباره رکود فعالیت فرشبافی مورد بررسی قرار گرفت و روش خوشه بندی سلسله مراتبی برای تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه به کار رفت . بر اساس دیدگاه پاسخگویان مهمترین علت رکود فعالیت فرشبافی در روستاهای مورد مطالعه "گرایش خانواده های روستایی به سبک، شیوه و فرهنگ زندگی شهرنشینی و ناهمخوانی آن با سبک و شیوه زندگی و معیشت سنتی در روستا" و کم اهمیت ترین علت نیز "مشکلات بهداشتی فرشبافی به سبک سنتی در خانه" است.
مقاله حاضر به بررسی تأثیر برابری جنسیّتی (در خانواده میان زن و شوهر)، بر باروری زنان 20 تا 40 سال ساکن در شهر سبزوار می پردازد. بدین منظور نمونه ای 400 نفری از زنان مورد مصاحبه قرار گرفتند. متغیّر وابسته ی تحقیق با شاخص تعداد فرزندانی که زن قصد دارد به دنیا بیاورد، سنجیده شد. علاوه بر متغیّر مستقل برابری جنسیّتی، رابطه متغیّرهای تحصیلات، درآمد، وضعیّت اشتغال زن و شوهر، تعداد حاملگی های ناخواسته، تعداد سقط، تعداد مرگ و میر فرزندان و محلّ تولد زن نیز با متغیّر وابسته مورد بررسی قرار گرفت؛ تا تأثیر متغیّر برابری جنسیّتی در تحلیل چندمتغیّره بهتر مشخص شود. نتایج تحلیل تک متغیّره نشان می دهد که برابری جنسیّتی رابطه ی مستقیم و معنی داری با متغیّر وابسته دارد. تحلیل چندمتغیّره نیز نشان می دهد که با کنترل متغیّرهای اجتماعی اقتصادی، متغیّر برابری جنسیّتی وارد معادله می شود. این یافته ها مؤیّد نظریه برابری جنسیّتی مک دونالد است. او معتقد است زنان که در جامعه امروزی تحت تأثیر عقاید جدید برابری خواهانه در نهادهای فرد محور هستند، در صورتی که در نهاد خانوده، برابری جنسیّتی را تجربه نکنند، برای رسیدن به اهداف خود، از باروری شان می کاهند.
بافت های فرسوده شهری در کشور ما به عنوان نقطه آغاز رشد و تحوّلات شهری نشانگر تاریخ شهرهای و فرهنگ و بینش مردمان ما در طول دوره حیات شهر می باشند. این بافت-ها به علّت رواج رویکرد نوگرایی از اوایل قرن حاضر و عدم همخوانی با وضعیّت نوگرایی حاکم بر ساخت و ساز شهرها در اکثر شاخص های کالبدی به عنوان بافت های ناکارآمد و مسأله زا تلّقی گشته و مورد مداخلات کالبدی قرار گرفته اند. یکی از راهکارهای اصلی شناخت مداخلات صحیح در راستای نگرش پایدار در بافت های فرسوده شناخت نقاط ضعف و قوّت این بافت ها به خصوص در زمینه شاخص های کالبدی است. پژوهش حاضر«توصیفی تحلیلی» است. اهداف پژوهش، آگاهی از وضعیّت محلّات پنجگانه بافت فرسوده مرکزی اهواز بر اساس تقسیم بندی طرح تفصیلی بافت مربوط در شاخص های چها-رگانه ی کالبدی تراکم ساختمانی، نوع مصالح به کار رفته در بنا، کیفیّت ابنیّه و عمر بنا با 24 شاخص فرعی و میزان تأثیر این شاخص ها در پایداری شرایط کالبدی بافت می باشد. جهت تحقّق اهداف یاد شده، داده های به دست آمده برای شاخص های منتخب کالبدی از طرح تفصیلی بافت فرسوده مرکزی اهواز بوده که با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی FAHP و مدل برازش رگرسیونی در محیط نرم افزار اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد: بر اساس انجام تجزیه و تحلیل فازی روی محلّات پنجگانه بافت به صورت جداگانه برای هر کدام از شاخص های منتخب، محلّه CBD نسبت به سایر محلّات در زمینه شاخص های پژوهش شرایط مناسب تری را به خود اختصاص داده است. هم چنین تحلیل این شاخص ها در مدل برازش رگرسیونی در قالب نرم افزار اس پی اس اس جهت مشخص ساختن میزان تأثیر آن ها در پایداری کالبدی بافت تأثیرگذاری آن ها را در روند پایداری شرایط کالبدی بافت فرسوده اهواز نشان می دهد.
تعاونی کشاورزی نهادی اقتصادی است که در پاسخ به اوضاع نامساعد بازار، توسّط کشاورزان تشکیل می شود. این گونه نهادها از طریق مشارکت و «یک کاسه کردن» تولید، به سازماندهی عوامل تولید در سکونتگاه های روستایی، به منظور افزایش کمّی و کیفی تولید و درآمد می پردازد. بنابراین، توسعه و تقویت این نهادها، نقش مهمی در توسعه اقتصاد روستایی خواهد داشت. از این رو، مقاله حاضر با استفاده از شیوه توصیفی-تحلیلی، فرصت ها و محدودیّت های تعاونی های کشاورزی شهرستان خدابنده را مورد مطالعه و ارزیابی قرار می دهد. تا از طریق آن، راهبردهای مؤثّر بر توسعه تعاونی های کشاورزی در اقتصاد روستایی را شناسایی کند. داده های مورد نیاز از طریق مطالعات میدانی و کتابخانه ای جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل SWOT، تحلیل دلفی و روش راه حل توافقی و بهینه سازی چند معیاره(Vikor) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل سه گروه می باشد، که با استفاده از نمونه گیری تخصّصی، 170 کشاورزان عضو تعاونی، 170 کشاورز غیر عضو تعاونی و 30 کارشناسان تعاونی انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که موانع و مشکلات ساختاری که ناشی از ضعف سیاستگذاری و جذب سرمایه در سطح محلی و منطقه ای است، فعّالیّت های کشاورزی و به دنبال آن عملکرد تعاونی های کشاورزی را محدود می کند. از این رو، بیمه نمودن تعاونی ها، اعطای تسهیلات ویژه به طرح های نوآوری و فناوری محور، هدایت سرمایه های بخش خصوصی به سمت اقتصاد تعاونی و کاهش موانع بانکی و اعتباری تعاونی ها، در تقویّت تعاونی های کشاورزی و توسعه آن در اقتصاد روستاها می تواند نقش مهمی ایفا کند.