مطالعات جغرافیایی مناطق خشک
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره 3 تابستان 1392 شماره 12 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هنری لوفور، جامعه شناس و فیلسوف مارکسیست فرانسوی، مُبدِع نظریه تولید فضاست. تحلیل بقای نظام اقتصادی سرمایه داری از طریق فضا و همچنین تاثیرات دولت و مردم بر فضا، از جمله مسائلی هستند که لوفور را به نظریه پردازی درباره فضا به عنوان یک محصول اجتماعی رهنمون کردند. لوفور به دنبال بررسی این موضوع بود که دولت چگونه بر کاربران فضا، از طریق فضا، هژمونی خود را اعمال می کند و همچنین به دنبال تغییری در مفهوم پردازی های رایج درباره فضا در علوم انسانی بود. لوفور با استفاده از منطق دیالکتیکی هگلی-مارکسی و تلقیِ خاصّ خود از این منطق به مفهوم پردازی درباره فضا پرداخت. از نظر وی فضا فی نفسه (در مفهوم دکارتی) مفهومی تهی است و اصالتا باید فضا را اجتماعی در نظر گرفت. فضا از نظر لوفور، بودگاهی است که در آن نزاع طبقاتی رخ می دهد و همچنین محل تسلط دولت با ویژگی های سرمایه دارانه است، از همین نقطه نظر لوفور به این نتیجه می رسد که فضا سیاسی نیز هست. به عبارتی از نظر لوفور، نه تنها فضا ناشی از شرایط و روابط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تولید می شود، بلکه در بازتولید آن شرایط و روابط نقشی مستقیم و اساسی ایفا می کند.
راهبردهای توسعه گردشگری از دیدگاه ارائه کنندگان خدمات با استفاده از مدلهای دلفی و فرایند تحلیل شبکه (مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله چالشهای جدی در برابر توسعه گردشگری، رشد نامتوازن بین قابلیتها و پتانسیلهای گردشگری یک منطقه یا یک کشور با رشد بخش ارائه خدمات به گردشگران میباشد. هر منطقه ای با بسترهای مناسب بازاریابی (داخلی یا خارجی) و جاذبه های گردشگری فراوان، نیاز شدیدی به توسعه بخش ارائه خدمات در آن منطقه دارد. به عنوان مثال، استان آذربایجان غربی با برخورداری از جاذبه های فراوان اکوتوریستی، ژئوتوریستی و مکانهای تاریخی از یک سو و همجواری با بازارهای بین المللی، تنها قادر به جذب 8.3 درصد از گردشگران ورودی به استان در واحدهای اقامتی و پذیرایی خود می باشد. بدین منظور، این پژوهش درصدد کسب دیدگاههای فعالین بخش ارائه خدمات به گردشگران جهت تعیین ارجحیت نسبی شاخصها و راهبردهای توسعه بخش خدمات با استفاده از روش دلفی و فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) می باشد.
یافته های پژوهش نشان میدهد که جهت برخورداری از یک مقصد گردشگری و بازار گردشگری پویا و محصولات گردشگری پرطرفدار، عوامل متعددی تاثیرگذار هستند. در این مقاله، زیرساختها، امنیت، قوانین و مقررات، روابط خارجی، جاذبه های گردشگری، زیست محیطی، بازاریابی، نیروی انسانی به عنوان شاخصهای مهم از دیدگاه فعالین بخش خدمات انتخاب گردیدند. نتایج این پژوهش که متکی بر دیدگاه ارائه کنندگان خدمات در ارتباط با توسعه گردشگری میباشد، نشان میدهد که شاخصهای زیرساختها، امنیت، قوانین و مقررات، روابط خارجی، جاذبه-های گردشگری، زیست محیطی، بازاریابی، نیروی انسانی به ترتیب با ارجحیت نسبی 206/0، 167/0، 164/0، 113/0، 108/0، 092/0، 077/0، 073/0 در اولویتها اول تا هشتم قرار دارند. فاصله بالای شاخص زیرساختها به عنوان اولویت نخست با شاخصهای دوم و سوم (امنیت و قوانین و مقررات)، نشان دهنده اهمیت آن بُعد از توسعه گردشگری برای فعالین و ارائه کنندگان خدمات در استان آذربایجان غربی می باشد. در بُعد راهبردها نیز، وزن غالب راهبردهای پشنهادی برای شاخص زیرساختها مشهود میباشد.
بررسی اثرات اقتصادی-اجتماعی محصولات استراتژیک بر توسعه مناطق روستایی (مطالعه موردی:کشت پسته در بخش ششطراز شهرستان خلیل آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش کشاورزی دارای نقش اساسی در حیات اقتصادی و سیاسی جوامع سرتاسر جهان متناسب با اقلیم های خود می باشد. حال در بین محصولات کشاورزی، محصولات استراتژیک منطقه ای می تواند نسبت به دیگر محصولات جایگاه و نقش ویژه ای را از لحاظ منطقه ای و تأثیرات مختلف اقتصادی و اجتماعی به وجود آورد. محصول پسته به عنوان یک محصول استراتژیک و پربازده کشاورزی با توجّه به مقاومت زیاد در برابر خشکی و شوری، نقش قابل توجّهی در وضعیّت اجتماعی و اقتصادی کشاورزان مناطق خشک و نیمه خشک ایفا می نماید. لذا، یکی از برنامه ریزی های اوّلیّه در زمینه محصولات استراتژیک از جمله پسته، مطالعه و بررسی اثرات اقتصادی و اجتماعی کشت پسته بر خانوارهای بهره بردار کشاورزی و مرتفع ساختن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوّت در این مورد می باشد. در این تحقیق هدف بررسی این موضوع در بخش ششطراز شهرستان خلیل آباد به صورت مطالعه موردی است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و بر مبنای روش و ماهیّت، توصیفی-تحلیلی است. برای جمع آوری اطّلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. تکنیک مورد استفاده در مطالعه میدانی ابزار پرسش نامه بوده، که با استفاده از فرمول کوکران298خانوار مورد پرسش گری قرار گرفتند. تحلیل ها در نرم افزار اس پی اس اس انجام و از آزمون دو جمله ای(binomial)، مرتبط با فرضیّه ها استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین میانگین علل محیطی، اقتصادی و حمایت های دولت و بخش خصوصی و افزایش انگیزه بهره برداران به توسعه کشت محصول پسته رابطه معنی داری وجود دارد. چراکه، مقدار به دست آمده از تحلیل متغیّرها، کم تر از 0.05 می باشد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از آزمون دو جمله ای(binomial)، ، محصول پسته بر وضعیّت اجتماعی و اقتصادی پسته کاران تأثیر گذار بوده است؛ به گونه ای که کشت پسته از لحاظ اقتصادی و اجتماعی، شاخص های مانند افزایش میزان پس انداز در بانک، بهبود وضعیّت مسکن ، بهبود شرایط رفاهی خانوار ، ایجاد درآمد بالا، خرید وسایل نقلیه، آموزش، افزایش تولید و... را ارتقا بخشیده است.
بررسی رابطه متقابل بین توسعه کارآفرینی و گردشگری پایدار روستایی (مطالعه موردی؛ روستای خارستان شهرستان بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با رویکردی متقابل و بر اساس الگوی رایج که ارتباطی منطقی بین کارآفرینی و گردشگری پایدار روستایی برقرار می کند، به بررسی توسعه کارآفرینی در محیط های روستایی پرداخته است و به همین جهت روستای خارستان از توابع شهرستان بهبهان را به عنوان نمونه مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. روش جمع آوری اطّلاعات و داده ها به صورت اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی (پرسشنامه) بوده که پس از تعیین شاخص ها و متغیّرهای تحقیق، با استفاده از پرسشنامه، داده های لازم گردآوری شده است. در این مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 130 نفر روستایی در سن فعّالیّت (15 تا 65 سال) با حدّاقل سطح سواد راهنمایی، مورد مطالعه واقع شدند. سپس با بررسی 5 معیار اصلی جهت بررسی ارتباط متقابل بین کارآفرینی و گردشگری پایدار روستایی، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که کم تر از 10 درصد اهالی روستا با مهارت های کارآفرینی آشنایی دارند. هم چنین با توجّه به خروجی های نهایی تحلیل فرآیند سلسله مراتبی، میزان آشنایی با کارآفرینی و ایجاد زیرساخت های کارآفرینی، دو عامل مهم و تأثیر گذار در توسعه کارآفرینی در روستای خارستان می باشد.
بررسی تأثیر تکتونیک در ویژگی های کمّی شبکه زهکشی (مطالعه موردی: چهار حوضه زهکشی در شمال شرق کشور )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب لندفرم های سطح زمین به آرامی و طی هزاران یا میلیون ها سال تکامل می یابند. از آن جا که تغییرات لندفرم ها در مقیاس عمر بشر قابل تشخیص نمی باشند، ارزیابی شواهد ژئومورفولوژیک می تواند نقش مهمّی در شناسایی حرکات تکتونیکی مناطق ایفا کند. رودخانه ها و شبکه زهکشی از جمله مهم ترین عوارضی هستند که نسبت به تغییرات زمین ساختی بسیار حسّاس می باشند. جهت بررسی تأثیر تکتونیک های فعّال بر مورفومتری شبکه زهکشی، ابتدا 4 حوضه آبخیز در رشته کوه آلاداغ- بینالود و کوه های جغتای در استان های خراسان شمالی و رضوی انتخاب شد. سپس شاخص های ناهنجاری سلسله مراتبی(∆a)، تراکم ناهنجاری سلسله مراتبی(ga)، پارامترهای شاخص انشعابات(R)، شاخص درصد عدم تقارن حوضه(PAF)، نسبت شکل حوضه(BS) و نسبت طول آبراهه اصلی به متوسّط عرض حوضه(LSBW) در آن مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین∆a و ga (r= 0/888)، ∆a و PAF ، ∆a و Bs ، ∆a وLSBW ، ga و PAF ، ga و Bs ، ga و LSBW وجود دارد. ضریب همبستگی بین زوج های ∆a-PAF ، ∆a-Bs ، ∆a-R ، ∆a-LSBW ، ga-PAF ، ga-Bs ، ga-R ، ga-LSBW به ترتیب 957/0 ، 946/0 ، 317/0 ، 856/0 ،897/0، 764/0، 491/0 و 656/0 به دست آمده است. همچنین ضریب همبستگی مناسبی بین R و دیگر پارامترها وجود دارد. بررسی روابط بین پارامتر ها نشان دهنده کارآیی بالای شاخص ∆a وga در مقایسه با شاخص R برای شناسایی تکتونیک فعّال حوضه های زهکشی می باشند. به طور کلّی، براساس شاخص های مذکور، تمام حوضه های مطالعاتی از نظر تکتونیکی فعّال هستند. با این حال، بیشترین فعّالیت تکتونیکی به ترتیب در حوضه های شماره 2 و 1 و 4 و کم ترین مربوط به حوضه شماره 3 می باشد.
ارزیابی زیرساخت های نوآوری در ایران( مطالعه موردی و بازنگری مراکز رشد شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجّه به محیط رقابتی موجود و گسترش روز افزون تکنولوژی های جدید در عصر جهانی شدن، شهرها و در سطح کلان، کشورها باید برای تطبیق خود با این فضا و تسریع فرآیند توسعه در مناطق مختلف، بستر مناسبی را برای تولید افکار جدید و کاربردی کردن آن مهیا کنند. هدف این تحقیق تعیین زیرساخت های لازم برای نوآوری در کشورهای در حال توسعه به ویژه ایران و در سطح منطقه ای در مشهدو ارزیابی آن ها با توجّه به مقوله فرهنگ می باشد. همچنین از اهداف دیگر این تحقیق ارزیابی زیر ساخت های نوآوری در شهر مشهد با توجّه به سابقه فعّالیّت افراد در نوآوری و همچنین جنسیّت افراد می باشد؛ که فرضیّات این تحقیق را شکل می دهند.روش تحقیق این مقاله پیمایشی- تحلیلی است. روش این تحقیق به صورت ترکیبی ۲ مرحله ای به منظور تقویّت نتایج تحقیق(Triangulation) می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که قوانین حمایتی مناسب برای تقویّت نوآوری وجود دارد. ولی، این قوانین از ضمانت اجرایی مناسبی برخوردار نیستند. از طرف دیگر اعتماد کافی برای ایجاد ارتباط مؤثّر بین دانشگاه و صنعت که منبع تولید نوآوری می باشند، وجود ندارد و نیاز به ارتقای اعتماد میان این دو نهاد برای تقویّت نوآوری الزامی به نظر می رسد. همچنین بررسی ها نشان می دهد که اعتماد و مشارکت به عنوان شاخص های فرهنگی بین افراد و سازمان ها کم تر دیده می شود. همچنین حمایت های لازم جهت تشویق نوآوری در مراکز رشد وجود ندارد، سازمان های واسطه مانند پارک های علمی و فناوری نقش اصلی خود را به طور مؤثّر انجام نمی دهند، و مکانیزم های مناسب جهت تشویق نوآوری ماند حقوق مالکیّت معنوی، وجود سرما یه گذران ریسک پذیر، سیاست های تشویقی و معافیّت های مالیاتی بسیار ضعیف می باشد. نتایج آزمون فرضیات همچنین نشان می دهد که تفاوت آماری معنی داری میان مردان و زنان در میزان اهمیّت دو زیرساخت محیط کار و رابطه دانشگاه و صنعت وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که رابطه معنی داری میان زیرساخت های نوآوری و سابقه فعّالیّت های نوآورانه وجود ندارد.
مقایسه تطبیقی کیفیّت زندگی در بافت های قدیم و جدید شهر یزد (مورد مطالعه محلّه شش بادگیری و شهرک دانشگاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیّت زندگی معیاری برای فهم وضعیّت و میزان رضایت شهروندان از برآورده شدن نیازهای مرتبط با ابعاد زندگیشان است. این معیار در دو بعد عینی و بعد ذهنی بررسی می گردد. اندازه گیری آن پیچیده و متأثّر از مجموعه عوامل فراوانی است. با توجّه به اهمیّت سنجش کیفیّت زندگی و نیز لزوم برنامه ریزی صحیح و کارآمد برای بهبود و افزایش رفاه شهروندان، نوشتار حاضر می کوشد از نظر هدف با رویکردی کاربردی و با روش اسنادی و پیمایشی پس از تعریف مفهوم و نظریه های مرتبط با کیفیّت زندگی، دو محلّه شش بادگیری(از محلّات تاریخی) و محلّه شهرک دانشگاه(از محلّات جدید و برنامه ریزی شده) شهر یزد را از بعد ذهنی کیفیّت زندگی بسنجد. در همین راستا پرسشنامه ای در قالب 11 معیار اصلی و 34 شاخص بر اساس طیف لیکرت تنظیم و به صورت تصادفی بین سرپرستان ساکن محلّه توزیع گردید. جامعه آماری پژوهش 4020 نفر در محلّه شش بادگیری و 14555 در محلّه شهرک دانشگاه می باشد؛ که با استفاده از فرمول کوکران دو نمونه به ترتیب 300 و 330 تایی از هر محلّه انتخاب شد. تجزیه و تحلیل پرسشنامه با استفاده از روش آمار توصیفی، مدل تحلیل عاملی، آزمون تی و رگرسیون چند متغیّره انجام گردیده است. با توجّه به نتایج به دست آمده در این پژوهش می توان دریافت که محلّات قدیم شهری علی رغم برخورداری از اکولوژی بومی- ارگانیک، کیفیّت زندگی پایین تری نسبت به مناطق برنامه ریزی شده دارد. این کیفیّت در معیارهای محلّه، وضعیّت بهداشت، امکانات و تسهیلات، تفریحی، مدیریت و به ویژه امنیّت در محلّه شش بادگیری به پایین-ترین مقدار نسبت به میانه می رسد. همین معیارها در محلّه شهرک دانشگاه وضعیّت بهتری داشته هرچند که در حد مطلوب نبوده، امّا، از میانه بالاتر است.