مطالعات جغرافیایی مناطق خشک
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره 4 زمستان 1392 شماره 14 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
بخش عظیمی از بارش حوضه های شمال غرب ایران به صورت برف می باشد و در نتیجه آب حاصل از ذوب برف نقش مهمی را در ایجاد روانابهای سطحی و تغذیه آبهای زیرزمینی دارد. پوشش برف معرف میزان آب ذخیره شده در حوضه های کوهستانی می باشد، بنابراین پایش مکانی و زمانی سطح پوشیده شده از برف، اهمیت بسیار زیادی دارد. هدف این تحقیق، مطالعه تغییرات احتمالی سطح پوشش برف درشمالغرب ایران می باشد، در تحقیق حاضر سطح پوشش برف منطقه مورد مطالعه، با استفاده از تصاویر ماهواره NOAA سنجندهAVHRR استخراج شد. تصاویر سنجنده AVHRRدر محیط نرم افزار ERDAS به صورت مرحله ای پردازش و لایه های ابر، برف و زمین از هم جدا شد. سپس پیکسل های لایه برف استخراج و سریهای نقشه پوشش برف دوره سرد سال ( نوامبر- مارس) برای دوره آماری 2008-1988 با فواصل زمانی پانزده روزه بدست آمد. به منظور بررسی روند تغییرات سطح پوشش برف آزمون ناپارامتریک من- کندال بر روی سریهای بدست آمده (100 نقشه سطح پوشش برف) انجام شد، ونتایج تحت عنوان u(t) وu'(t) آماره من- کندال ارائه گردید. نتایج مطالعه حاضر، روند معنی داری را برای سطح پوشش برف در منطقه را تائید نمی کند، از نتایج این تحقیق می توان به عنوان سناریو برای مدیریت منابع آب در منطقه استفاده کرد.
مکان یابی نیروگاه های بادی در شمال شرق کشور با استفاده از روش AHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدودیت ذخایر انرژی فسیلی در جهان و افزایش سطح مصرف انرژی، همواره بشر را برای جایگزین کردن منابع انرژی جدید به چالش کشیده است. در این بین، باد به عنوان یکی از مظاهر انرژی های نو از جایگاه ویژه ای برخوردار است. منطقه شمال شرق ایران با توجه به وضعیت توپوگرافی و موقعیت نسبی خود یکی از مناسب ترین مکان ها برای احداث مزارع بادی می باشد. لذا، در این پژوهش برای تعیین مکان های مناسب جهت احداث مزارع بادی در استان های خراسان رضوی و شمالی، معیارها و زیر معیارهای مختلفی مد نظر قرار گرفت و با توجه به اهمیت تلفیق اطلاعات، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای وزن دهی به لایه ها انتخاب و به کمک نرم افزار Expert choice پیاده سازی گردید. از نرم افزار Arc GIS، به منظور تحلیل فضایی و همپوشانی لایه ها استفاده شد. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات، استان های خراسان رضوی و شمالی از نظر قابلیت احداث مزارع بادی به چهار سطح عالی، خوب، متوسط و ضعیف تقسیم گردیدند. در نهایت نتایج حاصل نشانگر آن است که سیستم اطلاعات جغرافیایی به عنوان یک سیستم حمایتی تصمیم-گیری، می تواند هم در آماده سازی داده ها و هم در مدل کردن اولویت ها و نظرات کارشناسان در رابطه با عوامل مختلف بسیار کارآمد باشد و طراحان را در انتخاب مکان مناسب جهت احداث مزارع بادی یاری کند. در این تحقیق، 7 منطقه با اولویت احداث مزارع بادی، با در نظر گرفتن همپوشانی و انطباق نقشه های محدودیت و مکان یابی، مساحت مناطق دارای اولویت، شرایط اقلیمی و نیز بازدید میدانی تعیین گردیدند که این مناطق به ترتیب، تربت جام، گلمکان، نیشابور، سبزوار، بجنورد و فردوس می باشند.
بررسی تحلیلی عوامل زمینه ساز حکمروایی خوب، نمونه مطالعاتی : شهر بندرترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی تحلیل عوامل زمینه ساز الگوی حکمروایی خوب در شهر بندرترکمن می باشد. فرآیند تحقیق در دو مرحله توصیف و تبیین به آن جام رسید. در مرحله اوﱢل با رویکرد کارکردی، وضعیّت موجود حکمروایی خوب از طریق چهار شاخص کلّی مشارکت، قانونمداری، شفافیّت و پاسخگویی توصیف می شد. مرحله دوم این وضع موجود با رویکرد ساختاری از طریق سه شاخص کلّی اعتماد اجتماعی (نهادی و عمومی)، کنش غیر ابزاری و نگرش انتقادی با توجّه به نظریه کنش ارتباطی مورد تبیین قرار گرفت. بدین منظور پرسشنامه ایی در دو سطح شهروندان (384 نمونه) و کارکنان شهرداری (21 نمونه) تدوین گردید. نتایج نشان می دهد که وضع موجود حکمروایی در شهر بندرترکمن نامطلوب می باشد؛ که این امر به خاطر مهّیا نبودن بسترهای لازمه عقلانیت ارتباطی در فضای شهری بندرترکمن در قالب روابط دو سویه شهروندان با شهرداری می باشد. در بین عوامل سازنده عقلانیت ارتباطی، متغیّر اعتماد اجتماعی (نهادی و عمومی) دارای بالاترین ارتباط و تأثیرگذاری با کیفیّت برقرای حکمروایی خوب در شهر بندرترکمن بوده است. همچنین نتایج نشان می دهد که شیوه اداره شهر بندرترکمن با خصوصیّات دروان ماقبل مدرن و فضای ارتباطی در این شهر با خصوصیات دوران موسوم به مدرنیته یا سرمایه داری متأخر به زعم هابرماس، انطباق دارد در حالی که حکمروایی خوب محصول فرآیندهایی دوران مدرن است. این عدم انطباق، مانعی مهم در زمینه به کارگیری رهیافت حکمروایی خوب در شهر بندرترکمن می باشد.
بررسی پدیده یخبندان و ارتباط آن با عملکرد محصول گردو و بادام استان کرمانشاه.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، جهت مطالعه پدیده یخبندان و بررسی رابطه آن با عملکرد محصولات گردو و بادام در استان کرمانشاه، داده های دمای کمینه برای ایستگاه های منتخب مورد استفاده قرار گرفت. پس از روزشمارکردن، داده ها در چهار آستانه دمایی قرار گرفتند و شاخص های یخبندان استخراج گردید. روش تجزیه و تحلیل سری های جزیی با دوره بازگشت های مختلف جهت پیش بینی یخبندان ها ی خسارت بار با شدت کم تر از ۵- درجه سانتی گراد برای ایستگاه های منتخب به کار برده شد و از همبستگی پیرسون جهت بررسی رابطه بین تاریخ آغاز و خاتمه یخبندان ها در آستانه های مختلف و عملکرد محصول گردو و بادام استفاده شد. نتایج نشان دادند، مناطق شرقی استان از یخبندان های آستانه ) Dشدیدترین آستانه) تأثیر بیشتری می بینند ودرابن بین شدید ترین یخبندان ها در ایستگاه کنگاور روی می دهد. در سطح استان تاریخ وقوع زودرس ترین یخبندان پاییزه از 5 آبان تا 17 آذر و و دیررس ترین یخبندان های بهاره از4 اسفندتا 31 فروردین متغییر بوده است و ایستگاه کنگاور زودرس ترین و دیررس ترین یخبندان های پاییزه وبهاره را در هرچهار آستانه دمایی تجربه می کند بررسی رابطه عملکرد محصول با نوسان تاریخ وقوع یخبندان ها نیز نشان می دهد. کم ترین تأثیر پذیری عملکرد محصول گردو و بادام از یخبندان های پاییزه وبهاره مربوط به ایستگاه کرمانشاه بوده است و در اغلب ایستگاه ها کاهش عملکرد محصول بیشتر متأثراز یخبندان های دیر رس بهاره بوده است.
ارزشگذاری اقتصادی منطقه گردشگری کهمان استان لرستان با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط (CVM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت، شهرنشینی، توسعه فعالیت های اقتصادی و بالارفتن سطح استانداردهای زندگی سبب افزایش چشمگیر تقاضا برای گردشگری در محیط های طبیعی شده است. کمیابی این منابع و محدودیت های منابع مالی برای احیاء و ایجاد محیط های مناسب تفرجی، مدیریت منابع طبیعی را به سوی ارزشگذاری جاذبه های گردشگری طبیعی و استفاده از مشارکت مردم در جهت حفظ و احیای این منابع سوق می دهد. پژوهش حاضر میزان تمایل به پرداخت ورودیه مردم برای استفاده از منطقه گردشگری کهمان در استان لرستان و تعیین ارزش اکوتوریسمی آن را مورد توجه قرار داده است. میزان تمایل به پرداخت افراد برای بازدید از این منطقه با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط از طریق پرسش نامه دوگانه دو بعدی محاسبه شده است. برای بررسی تاثیر متغیرها بر میزان تمایل به پرداخت از الگوی لاجیت استفاده شده و پارامترهای این الگو با استفاده از حداکثر درستنمایی برآورد شده اند. نتایج نشان داد که بیش از 96 درصد افراد مورد پرسش حاضرند برای بازدید از منطقه کهمان مبلغی به عنوان ورودیه پرداخت کنند و متوسط تمایل به پرداخت برای هر بازدید 9784 ریال می باشد. بر این اساس ارزش تفرجی این منطقه در سال 1761120000 ریال می باشد. این نکته می تواند برنامه ریزان و مدیران اجرایی را در برنامه ریزی تفرجی و بهره برداری پایدار از این منطقه یاری نماید.
بررسی نقش ژئومورفولوژی در تراکم پوشش گیاهی در طاقدیس نواکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
.زاگرس از جمله مناطقی است که دارای پوشش گیاهی متنوع و متراکم می باشد. عواملی مانند ژئومورفولوژی، آب و هوا، توپوگرافی، خاک و عوامل زیستی نقش مؤثری در تراکم پوشش گیاهی ایفا می کنند. هدف این تحقیق بررسی نقش ژئومورفولوژی در تراکم پوشش گیاهی در طاقدیس نواکوه است. منطقه مورد مطالعه بخش جنوب شرقی طاقدیس نواکوه است؛ که در جنوب شرق شهر سرپل ذهاب قرار دارد. بر اساس نقشه توپوگرافی با مقیاس 50000/1 ، نقشه های شیب، جهت شیب و سطوح ارتفاعی منطقه تهیه گردید. سپس، با استفاده از تصاویر ماهواره ای کویک برد، نقشه پوشش گیاهی و رخساره های ژئومورفولوژی منطقه تهیه شد. پوشش گیاهی منطقه شامل مرتع، جنگل های نسبتا متراکم، نیمه متراکم، کم تراکم و بسیار کم تراکم است. ژئومورفولوژی منطقه شامل رخساره های واریزه، سطوح مثلثی شکل، کارست کم تکامل یافته، متوسط و نسبتا تکامل یافته می باشد. همپوشانی لایه ها نشان می دهد که رده جنگل کم تراکم بیشتر منطبق بر دامنه جنوب غربی و رده جنگلی نسبتا متراکم منطبق بر دامنه شمال شرقی است. رده مرتع تنها در ارتفاعات بالای 1800 متری گسترش دارند. در حالی که بیشترین مساحت جنگل نسبتا متراکم مربوط به ارتفاعات 1300 تا 1800 متری می باشد. انطباق نقشه های پوشش گیاهی و ژئومورفولوژی منطقه نشان می دهد که جنگل های کم تراکم و بسیار کم تراکم بیشتر منطبق بر واریزه ها و سطوح مثلثی دامنه جنوب غربی است در حالی که جنگل های نسبتاً متراکم و نیمه متراکم بیشتر با رخساره های کارستی و سطوح مثلثی دامنه شمال شرقی انطباق دارند. رخساره های کارستیکی متوسط و نسبتا تکامل یافته بیشتر منطبق بر دامنه شمال شرقی و رخساره کارستی ضعیف و واریزه ها در دامنه جنوب غربی غالب هستند. به طور کلی تحقیق حاضر نشان می دهد نقش جهت دامنه ها در تراکم پوشش گیاهی نسبت به نقش شیب و سطوح ارتفاعی بارزتر است. با وجود لیتولوژی یکسان دامنه های شمال شرقی و جنوب غربی، در لندفرم های واقع در دامنه شمال شرقی، به علت وجود رطوبت بیشتر و غلبه فرسایش شیمیایی و میکروارگانیزم هایی مانند گل سنگها، خاک بیشتری تولید شده که این موضوع به افزایش تراکم جنگل منجر شده است.
برنامه مدیریت خطر بیابانزایی منطقه آق بند، استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
.به طور کلّی مدیریّت عبارت از: علم و مهارت به کارگیری و هدایت مفید و مؤثّر عوامل و منابع در انجام فعّالیّت رسیدن به اهداف مشخص است. با ارایه راهکارها و روش های مدیریّتی مناسب می توان از شدّت پدیده بیابانزایی کاسته و نیز از گسترش و پیشروی آن جلوگیری به عمل آورد. این تحقیق در منطقه نیمه خشک آق بند استان گلستان با وسعت 5/3062 کیلومتر مربع با هدف ارایه راهکارها و تدوین برنامه مدیریّتی متنوّع کنترل بیابان انجام شده است. در این تحقیق به منظور ارزیابی خطر بیابانزایی از مدل 9 معیاری IMDPA و رخساره های ژئومورفولوژی استفاده شده است. نقشه خسارت با ترکیب نقشه های شدّت خطر، فراوانی عناصر و درجه آسیب پذیری عناصر بر اساس معادله ریسک (R= H. E.V)تهیه شد. برنامه مدیریّت بیابانزایی نیز در قالب 4 استراتژی مدیریّتی شامل: بدون برنامه، حفظ وضعیّت موجود، اجتناب از خطر و اقدامات کنترلی ارایه گردید. نتایج نشان داد که ارزش کمی شدّت بیابانزایی برای کلّ منطقه مورد مطالعه 03/2 کلاس (II) به دست آمد. همچنین 03/30 درصد از سطح منطقه مورد مطالعه در کلاس خسارت خیلی زیاد و زیاد (IV وIII) قرار گرفته است. 43/14 درصد از سطح منطقه در گزینه بدون برنامه، 14/36 درصد در برنامه حفظ وضع موجود، 2/23 درصد در محدوده اعمال برنامه مدیریّتی اجتناب از خطر و 23/26 درصد از سطح منطقه نیازمند برنامه مدیریّتی اقدامات کنترلی است.