مطالعات جغرافیایی مناطق خشک
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره 8 تابستان 1397 شماره 32 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در علوم جغرافیایی مفهوم فضا و موضوعات مرتبط با آن، ازجمله مفهوم برنامه ریزی و آمایش فضا از مفاهیم بنیادین قلمداد می گردد که تفسیر آن در مکاتب مختلف معرفت شناسی متفاوت است. در این راستا، امکان ظهور یکی از دریافت های بنیادین درباره ی فضای جغرافیایی بر پایه ی فلسفه ی اگزیستانسیالیسم به ویژه در تطبیق با آثار ژان پل سارتر، فیلسوف فرانسوی، قابل بررسی است. با وجود تفاوت های مکتبی عمیق در اگزیستانسیالیسم، فیلسوفان بر این باور مشترک اند که اندیشیدن فلسفی با موضوع انسان آغاز می شود و طبق باور آن ها زندگی بی معناست؛ مگر اینکه خود شخص به آن معنا دهد. در اگزیستانسیالیسم سارتری، انسان محکوم به آزادی است و می بایست بار مسئولیت خود را به دوش بکشد که این مسئله در شناخت فرم ها و فرآیندهای جغرافیایی تبعات مهمی خواهد داشت. در این مقاله کوشش گردیده با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به مستندات نظری، مفهوم نظری فضای جغرافیایی در دو ساحت "فضاشناسی" و "فضاسازی" در مکتب اگزیستانسیالیسم با تأکید بر آرای ژان پل سارتر تبیین گردد. نتایج پژوهش گویای آن است که مکتب اگزیستانسیالیسم، مورد تأکید سارتر قائل به شناخت فضا در چارچوب موضع ذهنی و معتقد به مکان مند بودن ذهن انسان است. در فضاسازی اگزیستانسیالیستی برای نیل به موقعیت های زیست بهتر در فضا، نیازمند اهمیت دهی بیش تر به تعامل آزادانه ی افراد با یکدیگر فارغ از تحمیلات ساختاری و نهادی ذیل مفهوم حکمروایی است.
امکان سنجی استحصال آب باران از حوضه های آبخیز پشت بامی در مناطق روستایی (مطالعه ی موردی: بخش رضویه، شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه کشورمان وارد یک دوره ی خشک سالی طولانی مدت شده است، تأمین آب و استفاده ی بهینه از آن به ویژه در نقاط روستایی از اولویت های خاص شده است. مهم ترین هدف تحقیق حاضر، امکان سنجی تأمین بخشی از آب مصرفی روستاها از طریق حوضه های آبخیز پشت بامی است. محقق امیدوار است که با اشاعه ی فرهنگ استفاده ی بهینه از نزولات جوی، علاوه بر تأمین بخشی از نیازهای روستاییان، به خصوص روستاییانی که به وسیله ی تانکر آب رسانی می شوند، از فشار بر منابع آب های زیرزمینی که در معرض مخاطرات جوی قرار دارند، کاسته شود. تحقیق از نوع هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات با دو شیوه ی میدانی و اسنادی صورت گرفته است. با توجه به جامعه ی آماری که 57 روستای بالای 20 خانوار از بخش رضویه ی شهرستان مشهد را تشکیل می داده، حجم نمونه از طریق فرمول کوکران معادل 251 خانوار تعیین گردیده است. ابزار اصلی تحقیق، پرسش نامه با مجموع 28 پرسش بوده است که به روش تصادفی سیستماتیک انجام شد. با توجه به ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده (0.732) پایایی پرسش نامه ی مطلوب ارزیابی می شود. در این تحقیق به بررسی پتانسیل موجود برای جمع آوری آب باران از پشت بام پرداخته شد که با توجه به نتایج به دست آمده با استفاده از این سیستم می توان سالانه در یک کاربری مسکونی روستایی به مساحت 75 مترمربع، 90/32 مترمکعب در سال در مصرف آب صرفه جویی کرد. روستاییان نه تنها از انگیزه ی بالای مشارکت در اجرای این طرح برخوردارند، بلکه به اهمیت و بهره گیری از آن به عنوان یک روش ساده برای مقابله با بحران کم آبی و کاهش اتکا به سیستم های متمرکز آب رسانی به نقاط دوردست از قبیل آب لوله کشی، سد، چاه، قنات و تجدید حیات سطح ایستایی پی برده اند و خواهان حمایت های مالی و فنی نهادهای دولتی و خصوصی در رفع مشکلات هستند. ازجمله راهکارهایی که در این مقاله مورد تأکید قرار گرفته، ایجاد روحیه ی مشارکت در روستاییان و اشاعه ی فرهنگ بهره برداری بهینه از نزولات جوی از طریق آموزش همگانی بوده است.
بررسی تأثیر پساب تصفیه شده ی شهری روی خصوصیات خاک مناطق بیابانی (مطالعه ی موردی: تصفیه خانه ی فاضلاب شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از طرح هایی که می تواند مدیریت یکپارچه ی منابع آب در اکوسیستم ها را تأمین نماید و موجبات کاهش اثرات بیابان زایی را فراهم آورد، استفاده از آب های نامتعارف (پساب فاضلاب شهری) است. در این راستا، بررسی اثرات پساب شهری روی خصوصیات خاک بسیار مهم است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تأثیر پساب تصفیه خانه ی شهری سبزوار روی خصوصیات خاک منطقه ی بوته کاری شده با آن است. جهت انجام این کار، کل منطقه به صورت سیستماتیک به دوازده بخش تقسیم و درون هر بخش، نمونه برداری به صورت تصادفی انجام گرفت. همچنین به صورت هم زمان از مناطق شاهد هم جوار با هر بخش جهت مقایسات نیز نمونه برداری خاک انجام گرفت. نتایج خصوصیات شیمیایی خاک نشان داد که میزان کلسیم، منزیم، اسیدیته و درصد مواد خنثی شونده بدون تغییرات معنی دار و میزان شوری، سدیم، کلر و نسبت جذب سدیم، کاهش معنی داری را نسبت به منطقه ی شاهد نشان داد. همچنین نتایج مربوط به حاصلخیزی خاک، نشان دهنده ی افزایش معنی دار کربن آلی، فسفر و پتاسیم قابل جذب در منطقه ی احیاشده نسبت به منطقه ی شاهد است. درمجموع، طرح بوته کاری با پساب در منطقه ی موردمطالعه ازنظر تغییرات خصوصیات خاک اثرات مثبتی را نشان داده است و درنهایت گونه ی تاغ نسبت به آتریپلکس و قره داغ از نظر بهبود شرایط خاک، مناسب تر ارزیابی گردید.
تحلیل جریان های فضایی سکونتگاه های روستایی در نواحی مرزی (مطالعه ی موردی: روستاهای شهرستان گمیشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی پیوندهای روستایی-شهری در هر مکان، نیازمند تحلیل جریان هایی است که در پیوند مابین سکونتگاه های شهری و روستایی وجود دارد. چنین پیوندهایی تحت عنوان «فضای جریان ها» در چارچوب رویکردی شبکه ای تبلور یافته و دربرگیرنده ی جریان هایی از جابه جایی سرمایه، افراد، کالا، اطلاعات، نوآوری، فناوری و مانند آن است. این جریان ها روندی را شامل می شوند که در شرایط مناسب می توانند موجب همبستگی و پیوندهای روستایی-شهری باشند که نه تنها به برپایی شبکه های فضایی منتهی گردیده، بلکه زمینه ی شکل گیری شبکه های اجتماعی را نیز فراهم می نمایند. این جریان ها دارای اجزاء و اثربخشی چندگانه بوده، به صورت پیوندهای فضایی متفاوتی بروز می یابند؛ ازاین رو مستلزم سیاست گذاری های مناسب و خاص خود هستند. ازآنجاکه تقویت پیوندهای روستایی-شهری با هدف توسعه ی اقتصادی و کاهش فقر، ب ه شرایط جغرافیایی، اجتماعی-اقتصادی و اکولوژیکی محلی و منطقه ای بستگی شدید دارد. در راستای مباحث مطرح شده، این مقاله در چارچوب نظریه ی پویش ساختاری-کارکردی و در چارچوب روش تحلیلی-توصیفی به بررسی جریان های فضایی در نواحی مرزی در استان گلستان با نمونه ی موردی شهرستان گمیشان می پردازد. جامعه ی آماری این تحقیق شامل 29 روستای مرزی واقع در محدوده ی شهرستان گمیشان بوده که تمامی این روستاها موردبررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد جریان های فضایی با توسعه ی روستایی-شهری ناحیه ی گمیشان رابطه داشته است. بااین وجود، تأثیرگذاری برخی جریان فضایی در ناحیه ی گمیشان در حد صفر است.
فرم مناسب ساختمان های مسکونی شهر زابل در جهت کنترل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وقوع خشک سالی در زابل فرسایش زیست گاه های انسانی بالأخص در مناطقی که در معرض انباشت شن و ماسه هستند، دیده شده است. ایجاد فرم شهری بهینه می تواند روشی جهت مقابله در برابر اثرات مخرب آن باشد. روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر روش شبیه سازی جریان هوای دارای پارتیکل و بررسی فرم شهر است. هدف یافتن بهینه ترین فرم شهری متناسب با کاهش نشست آلاینده های باد در منطقه ی شهری زابل است. طراحی فرم شهری از طریق شبیه سازی جریان هوا با استفاده از نرم افزار شبیه سازی سیالاتFlow 3D مورد بررسی قرار گرفت. یک زمین مسطح با یک پیکربندی اولیه برای مدل انتخاب شد و هر بار رفتار جریان هوا در مدل های مختلف مورد آزمایش قرار گرفت. در این مطالعه، رابطه ی بین سرعت باد شهری و پارامترهای مورفولوژیکی مانند ابعاد، هندسه ساختمان و تراکم ساختمان بررسی گردید و این نتیجه حاصل شد که سرعت باد شهری می تواند به کاهش رکود شن و ماسه با در نظر گرفتن مقادیر مناسب این پارامترها کمک کند؛ بنابراین از طریق مطالعه ی شکل شهری و ایجاد تمهیداتی نظیر ارتفاع ساختمان از زمین، تعیین طول مناسب بلوک شهری و نحوه ی اتصال ساختمان های هم جوار می توان با تغییر در سرعت باد، ذرات انباشه شده را تا حد مجاز از شهر تخلیه کرد.
ارزیابی کارایی روش های طبقه بندی نظارت شده و نظارت نشده در پایش ریگزارها (مطالعه ی موردی: ریگ جازموریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریگزارها به علت قابلیت جابه جایی، پیشروی و تأثیر مستقیم آن بر نواحی سکونتگاهی و فعالیت های مختلف عمرانی از مناطق مهم نواحی بیابانی هستند؛ بنابراین پایش آن ها بسیار حائز اهمیت است. با توجه به اینکه استفاده از روش های نظارت شده و نظارت نشده به عنوان یکی از روش های مرسوم در تعیین و پایش انواع کاربری های اراضی محسوب می شوند، در این تحقیق به ارزیابی میزان دقت روش های مختلف طبقه بندی در پایش ریگزارهای چاله ی جازموریان پرداخته شد. در این تحقیق به منظور ارزیابی دقت روش های مختلف طبقه -بندی در تعیین نوع کاربری منطقه ی موردمطالعه به خصوص ریگزارهای منطقه از تصویر ماهواره ی لندست 8، سنجنده ی OLI سال 2017 استفاده شده است. ابتدا محدوده ی ریگزارهای منطقه به روش دستی با استفاده از گوگل ارث و نقشه ی توپوگرافی منطقه تهیه شد. سپس در نرم افزار ENVI نوع کاربری اراضی محدوده ی مطالعاتی به روش های مختلف نظارت شده (حداکثر احتمال، حداقل فاصله از میانگین، متوازی السطوح) و نظارت نشده (k-mean) تعیین گردید و سپس محدوده ی ترسیم شده با محدوده ای که به روش های مختلف طبقه بندی تعیین شده است، با استفاده از دو روش نقطه ای و سطحی مقایسه و میزان دقت هر کدام از روش ها سنجیده شد. با توجه به نزدیک بودن نوع بازتابش تصاویر لندست در مناطق بیابانی، نتایج حاصل از دقت کمی برخوردار است؛ به طوری که نتایج ارزیابی بیانگر این است که در روش نقطه ای و سطحی طبقه بندی حداکثر احتمال به ترتیب با دقت کلی 9/64 و 53 درصد دارای بالاترین دقت است و روش k-mean نیز به ترتیب با دقت کلی 5/15 و 17 درصد دارای کم ترین دقت ممکن است؛ بنابراین به منظور پایش نوع کاربری ازجمله ریگزارهای مناطق بیابانی باید از نوع دیگری از تصاویر ماهواره ای یا الگوریتم های دیگر طبقه بندی استفاده کرد.