مطالعات جغرافیایی مناطق خشک

مطالعات جغرافیایی مناطق خشک

مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره 9 زمستان 1397 شماره 34 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بهینه سازی فرم، نسبت ابعادی و جهت گیری ساختمان بر اساس تابش خورشید و جهت باد (مطالعه ی موردی: شهرهای تبریز، یزد و بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نسبت ابعادی جهت گیری بهینه انرژی خورشیدی جهت باد قانون کسینوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۹
انرژی های تجدیدپذیر (مانند انرژی خورشیدی) می تواند از طریق طراحی فضاهای معماری و شهری سازگار با اقلیم و زیست بوم منطقه و با در نظر گرفتن ویژگی های معماری ساختمان از قبیل فرم، ابعاد و جهت گیری آن تأمین شود. هدف از این پژوهش، تعیین فرم، نسبت ابعادی و جهت مناسب استقرار ساختمان بر اساس انرژی تابشی خورشید و جهت باد غالب در شهرهای تبریز، یزد و بندرعباس است. در این پژوهش، شش فرم هندسی متداول، شامل مربع، مستطیل (با راستای شرقی- غربی و شمالی- جنوبی)، شش ضلعی، هشت ضلعی، شانزده ضلعی و سی ودو ضلعی (دایره) با مساحت و ارتفاع برابر و رو به جنوب موردبررسی قرار گرفته و از میان آن ها، فرم مستطیل با نسبت های ابعادی 2/1:1، 4/1:1، 6/1:1، 8/1:1 و 1:2 و در جهات 120، 135، 150، 165 و 180 درجه جنوب شرقی و غربی مطالعه گردیده است. میزان انرژی تابشی دریافتی بر روی سطوح قائم به صورت نظری و واقعی با استفاده از روش محاسباتی "قانون کسینوس"، برای ماه های مختلف و در 32 جهت جغرافیایی و به تفکیک دوره های سرد و گرم سال محاسبه و پردازش شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بهترین فرم ساختمان در تمام شهرهای موردمطالعه، مستطیل با راستای شرقی- غربی و بعدازآن فرم مربع است. نسبت ابعادی بهینه برای فرم مستطیل با راستای شرقی- غربی، در شهر تبریز برابر 2/1:1 و در شهرهای یزد و بندرعباس برابر 6/1:1 است. جهت مناسب استقرار ساختمان بر اساس تابش و جهت باد غالب، در شهر تبریز، جهت 165 درجه جنوب شرقی و در شهرهای یزد و بندرعباس، جهت 180 درجه جنوب است.
۲.

تعیین ویژگی های ژئومورفولوژی و کاربری اراضی کانون های برداشت گردوغبار (مطالعه ی موردی: خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کانون برداشت گردوغبار کاربری اراضی ژئومورفولوژی استان خراسان رضوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۴
یکی از مهم ترین مخاطرات در نواحی با اقلیم خشک و نیمه خشک، پدیده ی گردوغبار است. وقوع این پدیده با خسارات جانی و مالی و طبیعی بسیاری همراه است. در این تحقیق به بررسی خصوصیات کاربری اراضی و ژئومورفولوژی کانون های برداشت گردوغبار  در استان خراسان رضوی پرداخته شد. در ابتدا با استفاده از شاخص های آشکارسازی گردوغبار بر روی تصاویر ماهواره ای مادیس، تعداد 65 کانون برداشت گردوغبار برای دوره ی آماری (2016-2005) شناسایی گردید. سپس نقشه ی واحدهای ژئومورفولوژی و کاربری اراضی منطقه تهیه گردید و کانون های برداشت گردوغبار بر روی این نقشه ها هم پوشانی داده شد. نتایج حاکی از آن است که از لحاظ ژئومورفولوژی 81 درصد کانون های گردوغبار در واحد دشت سر مشاهده شده است که حدود 5/71 درصد مساحت منطقه را دربر می گیرد. در دیگر چشم اندازهای ژئومورفولوژی، کانون های گردوغبار به ترتیب در واحد پلایا (7/ 10% در 5/17% مساحت) و کوهستان (6/4% در 14% مساحت) قرار گرفته اند. نتایج حاصل از بررسی کاربری اراضی نشان داد که بیش ترین تعداد کانون های برداشت گردوغبار در کاربری مراتع ضعیف (3/35%) و اراضی دیم (6/27%) رخ داده که حدود 3/35 درصد مساحت از کل منطقه را دربر گرفته اند. با محاسبه ی نرخ گردوغبار در سطوح مختلف مشخص شد که علاوه بر نوع ساختار ژئومورفولوژی و کاربری اراضی، ارتباط تنگاتنگی بین مساحت و تعداد کانون های برداشت گردوغبار هر واحد با نرخ انتشار گردوغبار وجود دارد.
۳.

واکاوی عوامل بازدارنده و پیش برنده ی مشارکت کشاورزان در اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی زراعی (موردمطالعه: روستاهای شهرستان نهبندان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه ی کشاورزی یکپارچه سازی اراضی مشارکت شهرستان نهبندان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۹
پراکندگی و تقطیع اراضی کشاورزی یکی از چالش های پیش روی برنامه های توسعه ی روستایی است و اجرای سیاست یکپارچه سازی اراضی در سال های گذشته در اغلب مناطق کشور جهت حل این مسئله همواره با مشکلاتی در زمینه ی مشارکت کشاورزان و اجرای موفق طرح مواجه بوده است. هدف این مطالعه، تبیین پیشران ها و پس ران های مشارکت کشاورزان در اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی زراعی در مناطق روستایی شهرستان نهبندان است. جامعه ی آماری پژوهش، بهره برداران فعال در بخش کشاورزی می باشند که 264 نفر به عنوان نمونه ی آماری با استفاده از فرمول کوکران تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب و موردمطالعه واقع شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از ابزارهای پرسش نامه، مصاحبه و مشاهده استفاده شد. روایی پرسش نامه ی تنظیم شده توسط اساتید دانشگاه و کارشناسان بخش کشاورزی و پایایی آن از طریق پیش آزمون و محاسبه ی آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف پرسش نامه در بازه ی 72/0 تا 82/0 مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد که 8/39 درصد از پاسخ گویان، تمایل کم، 7/11 درصد تمایل متوسط و 6/48 درصد تمایل زیادی نسبت به یکپارچه سازی اراضی دارند. نتایج آزمون همبستگی نشان داد بین متغیر تمایل به مشارکت در یکپارچه سازی اراضی و متغیرهای سابقه ی فعالیت کشاورزی، میزان مالکیت اراضی، تعداد قطعات زراعی، متوسط اندازه ی قطعات، سطح زیر کشت، فاصله ی اراضی تا منبع آب، فاصله ی اراضی تا روستا، میزان اعتماد مقابل کشاورزان به یکدیگر، میزان آگاهی پیرامون یکپارچه سازی اراضی و میزان حمایت های اعتباری دولت از اجرای طرح همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. بر اساس یافته های تحلیل عاملی، 75/71 درصد از واریانس کل عوامل بازدارنده و پیشران یکپارچه سازی اراضی را هشت عامل زراعی، اعتباری- حمایتی، سازمانی، اقتصادی، روان شناختی، انگیزشی، آموزشی- ترویجی و قانونی تبیین می نمایند.  
۴.

پتانسیل سنجی پیاده روی معابر شهر کاشان با تأکید بر شاخص های کالبدی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اندیشه ی پیاده مداری شاخص های قابلیت پیاده روی روش های تصمیم گیری چندمعیاره کاشان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۱۸
پیاده روی به عنوان فرم مناسب برای افراد با استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی و افراد بدون وسایل نقلیه در نظر گرفته می شود. ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺻﻨﻌﺘﻲ ﻣﻬم ترین ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺑﺮﺍﻱ جابه جایی انسان ها ﭘﺎﻫﺎﻱ آن ها ﻣﺤﺴﻮﺏ می شد ﻭ بیش ترین ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺳﻔﺮ ﺣﺮﮐﺖ ﻋﺎﺑﺮ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ، ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﺒﻨﺎﻱ ﻃﺮﺍﺣﻲ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻣﺤﺴﻮﺏ می شده ﻭ نیازهای ﺍﺻﻠﻲ ﻭﻱ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺣﺮﮐﺖ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺟﺎﻧﻤﺎﻳﻲ می شدند. توجه جدی و عملی به سامان-دهی حرکت پیاده و پیاده راه ها به حدود نیم قرن پیش برمی گردد؛ به طوری که اولین گذرهای پیاده در دهه ی 1950 در کشورهای آلمان، هلند و دانمارک جهت بازسازی شهرهای آسیب دیده در طول جنگ دوم جهانی و نوسازی مراکز تاریخی شهرها با هدف جداسازی معابر پیاده و سواره احداث شد و تا سال 1996، گذرها و مناطق ویژه ی تردد پیاده و مزایای ایجاد پیاده راه ها منحصر به چند شهر اروپایی می شد. در پژوهش حاضر، پتانسیل سنجی پیاده روی معابر شهر کاشان با تأکید بر شاخص های برنامه ریزی شهری موردبررسی قرار می گیرد. در این زمینه، مقاله ی حاضر با روش توصیفی تحلیلی است. با استفاده از روش کتابخانه ای به دست آمده است. در بخش تجزیه وتحلیل فضایی از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که شاخص سبزینگی با 076/0 و چگالی مسکونی با 082/0 در اولویت پایین و شاخص اتصال 453/0 و دسترسی به زیرساخت های حمل ونقل عمومی با 215/0 در بالاترین میزان اولویت قرار گرفته است. ضریب ناسازگاری کم تر از 1/0 قرار گرفته که نشان از قابل قبول بودن نظرسنجی است. بر اساس رتبه بندی نظر کارشناسان، خیابان های ملا حبیب الله شریف، بلوار باهنر، خیابان دانش، خیابان ولی عصر، خیابان امام خمینی، خیابان نماز، خیابان اباذر، خیابان 22 بهمن، بالاترین رتبه را به دست آورده اند.
۵.

تحلیل مخاطرات ناشی از جابه جایی تپه های ماسه ای در دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل مخاطرات تپه های ماسه ای کانون فرسایش بادی نیاتک کانون فرسایش بادی جزینک دشت سیستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۳۰
در دشت سیستان شرایط برای فرسایش بادی و در پی آن، جابه جایی ماسه فراهم است. با توجه به استقرار سکونتگاه ها در کانون های فرسایش بادی منطقه ضرورت منشأیابی ماسه ها، تحلیل مخاطرات ناشی از جابه جایی تپه های ماسه ای و عوامل مؤثر بر ایجاد مخاطرات از اهداف این پژوهش است. ﺗﺤﻘﯿﻖ از ﻧﻮع ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ-تحلیلی مبتنی بر روش ﻫﺎی ﻣﯿﺪاﻧﯽ و ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای اﺳﺖ. در ابتدا با بررسی نقشه ها و مشاهدات میدانی مشخص شد که منشأ ماسه ها، بستر خشک رودخانه های منطقه است. سپس پارامترهای مورفومتریک چند برخان (در مدت وزش باد های 120 روزه) و میزان جابه جایی آن ها اندازه گیری و ثبت گردید. نتایج تحلیل آماری نشان می دهد که فقط بین طول برخان ها با میزان جابه جایی شان، رابطه ی معکوس برقرار است و بین سایر پارامتر ها و جابه جایی برخان ها رابطه ی معنی داری وجود ندارد؛ که دلیل آن می تواند استقرار برخان ها در محدوده ی اراضی روستایی، نقش کاربری های مختلف اراضی و عوارض سطح زمین در میزان سرعت باد، مقدار تولید ماسه و در میزان جابه جایی برخان ها باشد. مخاطرات ناشی از جابه جایی تپه های ماسه ای در سطح روستاها شامل تهدید سلامت اهالی، مدفون شدن روستاها، تخریب خاک و زیرساخت های عمومی و ... است. عوامل متعددی از قبیل وزش بادهای شدید و دائمی، کم شیب و کم عارضه بودن دشت، ریزدانه بودن خاک، خشک سالی های متوالی و فقر پوشش گیاهی در میزان جابه جایی ماسه ها در سطح دشت سیستان نقش دارند.
۶.

بررسی اثر پارامترهای اقلیمی بر تغییر غلظت ذرات معلق کم تر از 10 میکرومتر و ارتباط آن با رخداد فرسایش بادی در مناطق خشک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیابان زایی ذرات معلق تغییر اقلیم فرسایش بادی مناطق خشک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۴
یکی از علل اصلی آلودگی هوا در مناطق خشک جهان و به ویژه در ایران، وقوع توفان های گردوغبار حاوی غلظت بالای ذرات معلق با قطر آئرودینامیکی کم تر از 10 میکرومتر (PM10) است. هدف اصلی تحقیق حاضر، شناسایی مهم ترین عوامل اقلیمی مؤثر بر تغییر غلظت PM10 در نزدیکی دشت یزد- اردکان و ارتباط آن با رخداد فرسایش بادی در بازه ی زمانی 2012 تا 2017 است. بدین منظور از متوسط ماهیانه ی داده های اقلیمی، غلظت روزانه ی ذرات کوچک تر از 10 میکرومتر و داده های ساعتی مربوط به پدیده های مختلف گردوغبار ایستگاه سینوپتیک یزد استفاده شد. جهت شناسایی دقیق ترین رابطه بین پارامترهای هواشناسی و غلظت PM10، 10 تابع رگرسیون دومتغیره (لگاریتمی، معکوس، توانی، نمایی، درجه دو، درجه سه، منحنی رشد، ترکیبی، لجستیک و منحنی S) بر اساس چهار معیار ضریب همبستگی، آماره ی F، میزان خطای نسبی و میانگین مربعات خطا با یکدیگر مقایسه گردید. درنهایت از طریق تحلیل ارتباط بین شاخص توفان گردوغبار و PM10، نقش رخداد فرسایش بادی بر تغییرات آن موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در این بازه ی زمانی هیچ رابطه ی خطی معنی داری بین پارامترهای هواشناسی و غلظت ذرات معلق وجود نداشته است؛ درحالی که بین مقادیر متوسط درجه حرارت ماهیانه و درجه حرارت بیشینه با PM10 رابطه ی غیرخطی معنی داری برقرار شده است. مقادیر مربوط به ضریب همبستگی، آماره ی F، خطای نسبی و مجذور میانگین مربعات خطا بر اساس دقیق ترین تابع غیرخطی بین PM10 و متوسط درجه حرارت ماهیانه به ترتیب 67/0، 06/8، 1/0، 09/0 برآورد گردید. مقادیر مربوط به این پارامترها بر اساس درجه حرارت بیشینه به ترتیب 65/0، 3/7، 11/0 و 08/0 تخمین زده شد. همچنین نتایج نشان داد که 24% افزایش غلظت ذرات معلق در سال های اخیر به دلیل وقوع رخداد فرسایش بادی بوده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۵