مطالعات جغرافیایی مناطق خشک
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره 9 پاییز 1397 شماره 33 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
نظریه ی لوفور در زمینه ی تولید فضا بسیار موردتوجه قرار گرفته است و اهمیت آن به ویژه در این است که آن را به طور سیستماتیک در مورد مقوله های شهر و فضا به صورت یک تئوری اجتماعی جامع و قابل فهم ادغام می کنند. نظریه ی لوفور در زمینه ی تولید فضا طی سال های اخیر رنسانس قابل توجهی داشته و برای سؤالات زیادی که در اوایل دهه ی 70 میلادی مطرح شد، پاسخ مناسبی داشته است. نقطه ی عزیمت لوفور سه فرآیند درهم تنیده به شکل دیالکتیکیِ تولید است. سه وجه تولید فضا را باید بسان وجوهی فهمید که اساساً ارزش همسانی دارند. فضا در آنِ واحد درک شده، تصور شده و زیست شده است. هسته ی نظریه ی تولید فضا سه لحظه ی تولید را شناسایی می کند: نخست، تولید مادی؛ دوم، تولید دانش؛ و سوم، تولید معنا. فضا در معنایی کنش گرانه و بسان شبکه ی درهم بافته ی روابطی فهمیده می شود که پیوسته تولید و بازتولید می شوند. نتایج مطالعه نشان می دهد که آنچه بازنمایی فضایی را در مطالعه ی حاضر مهم می نماید، انتزاعی و معقول بودن آن و متکی بودن برنامه ریزی ها بر آن است؛ چراکه سیاست مداران در تصمیم گیری های سیاسی خود و برنامه ریزان شهری به منظور ارائه ی برنامه ها و طرح های شهری بهتر ناگزیر از مطالعه بر روی بازنمایی فضاهای شهری هستند. از سویی تصاویر ذهنی، حاصل تعامل میان انسان و محیط بوده و شامل آگاهی های ذهنی فرد از محیط هستند. ازاین جهت مطالعه ی تصاویر ذهنی نقطه ی آغازین هرگونه تحلیل در زمینه ی روابط متقابل انسان و محیط دانسته می شود. چنین می توان بیان کرد که در شکل گیری تصویر ذهنی، ابتدا محیط شهر ادراک و سپس تصور می شود و وجه سوم این امر، تولید معنا و نماد است و از این نظر می توان گفت که تصویر ذهنی همواره تولید و بازتولید می شود.
اثرات اقلیم و لیتولوژی بر شکل گیری کوهریگ های پیرامون دشت ارنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کوهریگ؛ نوعی تپه ماسه ای است که بر روی یا پای دامنه ی برخی کوه های مناطق خشک و نیمه خشک قرار می گیرد. اگرچه در ظاهر این نوع لندفرم ها تفاوتی با سایر انواع تپه های ماسه ای در این مناطق را ندارد، اما شیب، اندازه ی قطر دانه های رسوبی، مورفولوژی، همگونی رسوبات، چینه بندی، لامیناسیون، کانی های تشکیل دهنده ، شرایط محیط شکل گیری و تحول، محل رسوب گذاری و فرآیندهای به وجودآورنده ی آن ها بسیار متفاوت از دیگر تپه های ماسه ای بیابانی و ساحلی است. بر خلاف تپه های ماسه ای بادی که تنها توسط باد حمل و رسوب گذاری شده اند، در داخل کوهریگ ها، رسوبات آبرفتی و کوه ریختی نیز قابل مشاهده است. هدف این پژوهش، بررسی چگونگی فراهم آوری حجم زیاد رسوب در یک منطقه ی محدود برای شکل گیری این عارضه است. بر این اساس، دو مؤلفه ی سنگ و هوازدگی سنگ ها در شرایط اقلیمی خاص موردتوجه قرار گرفت. برای انجام این پژوهش، رسوبات با روش XRD کانی سنجی شدند که فلدسپار، پلاژیوکلاز، کوارتز، بیوتیت، آمفیبول، مسکویت و آپاتیت عمده ی کانی های تشکیل دهنده ی رسوبات بودند و پس از کانی شناسی، نمونه ای از مونزوگرانیت های منطقه مشاهده گردید که کوهریگ ها مواد رسوبی تخریب شده ی این سنگ ها هستند. سپس برای تحلیل بهتر ویژگی های رسوب و سنگ، برش نازکی (Thin section) از آن ها فراهم شد و در زیر میکروسکپ الکترونی با 60 بار بزرگنمایی مورد تحلیل قرار گرفتند. در ادامه، شرایط بارش و دمای حال حاضر بررسی و با بازسازی برف مرزهای منطقه بر اساس روش های رایت و پورتر، دمای دوره ی سرد بازسازی گردید. نتایج نشان داد که گرانیت های منطقه در شرایط اقلیمی سرد و مرطوب دوره ی سرد پلئیستوسن (شرایط جنب یخچالی) به شدت هوازده شده و حجم زیادی از رسوبات را در دسترس باد برای انتقال بر روی یا پای دامنه فراهم آورده است. همچنین، مشاهدات میدانی نشان داد که در ارتفاعات بالای 2400 متر با بارش خوب و دمای پایین زمستان، هر جا گرانیت ها برون زدگی دارند، کوهریگ ها در حال گسترش هستند.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه ی گردشگری با رویکرد آینده نگاری (مطالعه ی موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد آینده نگارانه، به شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر بر وضعیت آینده ی گردشگری پایدار استان یزد و بررسی میزان و چگونگی این عوامل بر یکدیگر می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت، بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش 18 نفر از متخصصان گردشگری استان یزد می باشند. ابتدا 29 مؤلفه از میان اسناد فرادست و منابع نظری انتخاب و ماتریس اثرات متقاطع مؤلفه ها تشکیل گردید و از طریق نرم افزار میک مک نسبت به تحلیل اقدام شده است. بر اساس نتایج مدل، گردشگری استان یزد سیستمی ناپایدار بوده و «توزیع متعادل و بهینه ی امکانات و تسهیلات، ظرفیت اجتماعی جامعه ی محلی در جذب گردشگر به عنوان عوامل تنظیم کننده عمل می کنند. هیچ کدام از مؤلفه های توسعه ی گردشگری استان یزد به عنوان عامل هدف قابل تعریف نیست. این مسئله نشانگر چندجانبه بودن مسئله ی توسعه ی گردشگری استان یزد از نگاه مدیران و نخبگان گردشگری استان یزد است. «امنیت» و «سطح توسعه ی و وضعیت اقتصادی جامعه ی محلی» بسیار نزدیک به محور مخاطره قرار گرفتند. «خشک سالی»، «تورم» و «مشارکت و تقویت سازمان های مردم نهاد» بیش ترین میزان تأثیرگذاری را داشتند. درمجموع، 10 عامل به عنوان عوامل کلیدی توسعه ی گردشگری استان یزد انتخاب گردید. سطح توسعه و وضعیت اقتصادی جامعه ی محلی، هدفمند کردن تخصیص اعتبارات توسعه ی توریسم، تورم، زیرساخت حمل ونقل، خدماتی، اطلاع رسانی و هوشمند، خشک سالی و کاهش کیفی و کمی منابع آبی، امنیت، طرح جامع، سازمان های مردم نهاد و اصلاح و توسعه ی روابط بین سازمانی از عوامل کلیدی تأثیرگذار بر توسعه ی گردشگری استان یزد بودند.
ارزیابی عملکرد دهیاران از دیدگاه روستاییان (موردمطالعه: روستاهای بخش مرکزی شهرستان ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ارکان مدیریت روستایی در کشور دهیاری ها هستند که بررسی و ارزیابی عملکرد چندساله و آگاهی نسبت به نقاط قوت و ضعف آن از سوی جامعه ی روستایی اقدامی ضروری برای بهینه سازی آینده ی فعالیت دهیاری ها است. پژوهش حاضر با هدف بهینه سازی عملکرد دهیاری ها با تأکید بر مدل شایستگی انجام شده است. جامعه ی آماری، 31 روستای دارای دهیاری بخش مرکزی شهرستان ایذه با بیش از پنج سال سابقه ی تأسیس است که دارای 17624 نفر جمعیت است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 380 نفر برآورد گردید که متناسب با جمعیت هر روستا توزیع گردید. انتخاب تعداد نمونه ها در سطح روستاها به شیوه ی تصادفی سیستماتیک بوده است. شاخص های در نظر گرفته شده برای تعیین شایستگی عملکرد دهیاران در چهار بعد در قالب 47 گویه طراحی گردید. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ 84/0 برآورد گردید. جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار spss و lisrel بهره گرفته شد. نتایج نشان داد از بین ابعاد شایستگی مدیران، عملکرد دهیاران در بعد زیست محیطی با بار عاملی 74/0 دارای بیش ترین شایستگی و عملکرد اقتصادی با 65/0 دارای کم ترین میزان شایستگی بوده است. بر اساس نتایج به دست آمده دهیاران عملکرد مناسبی در زمینه ی عدالت، مشارکت و تحرک اجتماعی، برگزاری مراسمات و جشن ها، بهبود توانمندسازی روستاییان و خودکفایی آن ها داشته اند. مسائل و مشکلات مالی دهیاری ها در زمینه ی ایجاد اشتغال، کنترل و مدیریت هزینه ها، تأمین درآمد جهت بهبود و توسعه ی کارآفرینی و تأمین بازار برای فروش کالا و خدمات کشاورزی و توسعه ی خدمات برتر در سطح روستا از جمله عواملی است که شایستگی عملکرد دهیاران را در بعد اقتصادی تحت تأثیر خود قرار داده است.
اولویت بندی زیرحوضه های قزل اوزن-سفیدرود به منظور شناسایی حوضه های حساس به فرسایش بر اساس مورفومتری، نرخ فرسایندگی و پوشش گیاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اولویت بندی حوضه های آبخیز شامل رده بندی زیرحوضه ها بر اساس وضعیت و شرایط موجود و نیز شدت فرسایش است که درنهایت به عملیات حفاظتی و آبخیزداری در زیرحوضه های حساس و مهم تر منجر می شود. در این پژوهش به منظور اولویت بندی زیرحوضه های سفیدرود-قزل اوزن در مقابل حساسیت به فرسایش از پارامترهای مورفومتری شکلی و خطی به عنوان عوامل فیزیوگرافی دخیل در فرسایش حوضه ها و از عامل فرسایندگی و پوشش گیاهی به عنوان عوامل دینامیک بیرونی و حفاظتی استفاده شد. به منظور برآورد پارامترهای مورفومتری از لایه ی رقومی ارتفاع SRTM با تفکیک زمینی 30 متر و برای تهیه ی نقشه ی پوشش گیاهی از یک فریم تصویر MODIS در زمان حداکثر پوشش گیاهی با استفاده از شاخص NDVI استفاده گردید. به منظور برآورد نرخ فرسایندگی حوضه ها به صورت فضایی از داده های بارشی ماهواره TRMM به همراه شاخص فورنیه استفاده شد. همچنین جهت اولویت بندی نیز از روش رتبه دهی کارشناسی CP استفاده گردید. نتایج اولویت بندی بر اساس پارامترهای مورفومتری نشان داد که زیر حوضه ها در دو کلاس با اولویت زیاد که دربرگیرنده ی 46/45 و اولویت متوسط با 54/54 درصد از مساحت حوضه قرار دارند. اولویت بندی بر مبنای نرخ فرسایندگی و پوشش گیاهی نشان داد که زیر حوضه های موردمطالعه از تنوع و اختلاف بیش تری از منظر فرسایندگی و پوشش گیاهی نسبت به مورفومتری برخوردار هستند که 1/9 درصد اراضی در کلاس استعداد خیلی زیاد، 63/63 زیاد، 17/18 متوسط و 1/9 درصد در کلاس حساسیت کم قرار دارند. اولویت بندی تلفیقی بر مبنای هر سه عامل نیز نشان داد که 45/45 درصد زیرحوضه ها که به ترتیب ارجحیت شامل حوضه های گل تپه، طالقان، ماه نشان، قروه و دیواندره هستند در کلاس حساسیت زیاد قرار دارند که نیاز به اقدامات حفاظتی دارند و 55/54 درصد آن ها نیز در کلاس استعداد متوسط قرار دارند.
منشأیابی رسوبات کلوتک های دلتای قدیمی رودخانه ی هیرمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلوتک ها یکی از اشکال ژئومورفولوژیکی مناطق خشک و نیمه خشک جهان هستند. این عوارض در ایران دارای گسترش و تنوع زیادی بوده که حاصل فرسایش رسوبات رودخانه ای و دریاچه ای دوران چهارم زمین شناسی می باشند. بخش وسیعی از گسترش کلوتک ها در شرق و جنوب شرق کشور بوده که دارای ویژگی های خاص و منحصربه فردی هستند. در این میان، وجود کلوتک ها واقع در پلایای هامون سیستان توسعه ی چشم گیری داشته است. منطقه ی موردمطالعه، قسمتی از کلوتک های این محدوده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و منشأیابی رسوبات نهشته شده ی دلتای قدیمی رودخانه ی هیرمند بوده که محدوده ی اصلی گسترش کلوتک ها بوده است. در این رابطه پنج نمونه رسوب، به صورت مشخص از منطقه ی موردمطالعه برداشت شده و با استفاده از روش های تجزیه وتحلیل آزمایشگاهی XRD و XRF موردبررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد رسوباتی چون کوارتز، آلومینیوم، کلسیم و دیگر رسوبات تبخیری، بیش ترین درصد تشکیل دهنده ی کلوتک ها را دارا می باشند. همچنین با توجه به عناصر به دست آمده از آزمایش های انجام گرفته و بررسی نقشه های زمین شناسی در ایران و افغانستان می توان گفت این رسوبات هم دارای منشأ داخلی و هم دارای منشأ خارجی هستند. سازندهای فرسایش یافته و رسوب گذاری شده ی فلیش شرق ایران در منطقه، منشأ داخلی رسوبات را تأیید و وجود کوارتز، آلومینیم، کلسیت، دولومیت، مسکوویت، آلبیت و سایر کانی ها و عناصر دیگر نیز نشان از خارجی بودن منشأ این رسوبات بوده که توسط رودخانه ی هیرمند انتقال یافته و در پلایای هامون رسوب گذاری شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، رسوبات دلتای قدیمی رودخانه ی هیرمند به دلیل خصوصیات خاک شناسی و عوامل اقلیمی، بهترین شرایط را برای فرسایش و تشکیل کلوتک ها در این منطقه فراهم کرده است.