مدیریت برند

مدیریت برند

مدیریت برند سال 10 تابستان 1402 شماره 34 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

الگوی عوامل اثرگذار بر مقاومت مشتریان در بازارهای صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشتریان صنعتی مقاومت مشتری مدیریت مشتریان مقاوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۷۷
امروزه رقابت روز افزون میان شرکت ها سبب شده است که جذب مشتریان به موضوعی چالش برانگیز تبدیل گردد. در بازارهای صنعتی که تعداد مشتریان کمتر و حجم خرید آن ها بیشتر بوده، مسئله جذب مشتریان، اهمیت بسیار می یابد. بااین حال گاهی مشتریان نسبت به پیشنهاد های شرکت ها مقاومت نشان داده و تمایل به تغییر تأمین کننده فعلی یا استفاده از پیشنهاد های جدید ندارند؛ بنابراین موضوع مقاومت مشتریان صنعتی در برابر پیشنهاد های شرکت ها در بازارهای صنعتی عاملی بازدارنده در جذب مشتریان محسوب می شود. هدف این پژوهش بررسی مبانی نظری و عوامل اثرگذار بر مقاومت مشتریان بر اساس مروری بر پژوهش های پیشین است. این پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی است. جمع آوری داده ها از طریق گرد آوری و بررسی مقالات و پژوهش های پیشین در پایگاه های مختلف اطلاعاتی داخلی و خارجی بوده است. همچنین به منظور انجام پژوهش از روش فراترکیب استفاده شده است. تحلیل یافته ها نیز از طریق کدگذاری متون پژوهش های پیشین حاصل شده است. درنهایت به عنوان نتایج پژوهش، عوامل مؤثر بر مقاومت مشتریان صنعتی شناسایی شد و در سه گروه عوامل فنی، عوامل ادراکی، عوامل اقتصادی دسته بندی شده اند
۲.

بررسی نقش میانجی ارزش ویژه برند در تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر پاسخ مشتری (مورد مطالعه: برند لاکچری درسا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازاریابی رسانه های اجتماعی ارزش ویژه برند پاسخ مشتری برندهای لاکچری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۷
توسعه رسانه های اجتماعی، صاحبان کسب وکارها را به تفکر پیرامون این رسانه ها به عنوان ابزاری جهت ارتباط هرچه بیشتر با مشتریان و معرفی محصولات و خدمات خود واداشته است. یکی از چالش های مهم در این زمینه، اندازه گیری تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر موفقیت یک برند می باشد. ازاین رو، هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر بازاریابی رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه برند و رفتار مصرف کننده در بین مشتریان برند درسا که دنبال کننده صفحات این برند در رسانه های اجتماعی نیز هستند، می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی بوده که به صورت پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کاربران رسانه های اجتماعی که صفحات رسمی برند درسا را در این رسانه ها دنبال می کنند می باشند. از طرفی دیگر، علت انتخاب چرم درسا این است که این برند در رسانه های اجتماعی مخصوصاً اینستاگرام به ارائه فعالیت های تبلیغاتی و برندسازی مشغول است. در این پژوهش حجم نمونه 200 نفر می باشد. همچنین در این تحقیق از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان روش نمونه گیری استفاده شده است. بر اساس نتایج مقدار معناداری و ضرایب مسیر، بازاریابی رسانه های اجتماعی بر پاسخ مشتری و ارزش ویژه برند تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین ارزش ویژه برند بر پاسخ مشتری تأثیر مثبت و معناداری دارد. زیرا مقدار معناداری تمامی فرضیه های مستقیم تحقیق در سطح اطمینان 95 درصد از 1.96 بزرگ تر می باشد. همچنین در این تحقیق جهت بررسی فرضیه چهارم تحقیق از شاخص VAF یا همان شمول واریانس استفاده شده است. با توجه به اعداد به دست آمده می توان نتیجه گرفت که ارزش ویژه برند در تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر پاسخ مشتری در برندهای لاکچری نقش میانجیگری کامل دارد؛ یعنی متغیر میانجی ما تمام اثر متغیر مستقل بر وابسته را منوط به حضور خود می کند.
۳.

توسعه یک مدل سه بعدی برای پیشایندها و پیامدهای مشارکت مصرف کنندگان با برندها در شبکه های اجتماعی: رویکرد تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشارکت مصرف کننده با برند شبکه های اجتماعی روش تلفیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۹۷
این پژوهش، به شناسایی پیشایندها و پیامدهای مشارکت مصرف کننده آنلاین با برند در صنعت رستوران داری در سه بعد مرتبط با مصرف کننده، مرتبط با جامعه و مرتبط با برند می پردازد. در این پژوهش، با کمک روش تلفیقی، در مرحله کیفی، مصاحبه نیمه ساخت یافته ای با دنبال کنندگان صفحات برند رستوران ها در اینستاگرام انجام شد و در مرحله کمی، پرسشنامه ای مبتنی بر یافته های مرحله کیفی طراحی شد و در اختیار دنبال کنندگان صفحات برندها قرار گرفت. 241 پاسخ نامه معتبر جمع آوری شد که پس از بررسی روایی سازه ها به کمک EFA و CFA، با استفاده از تحلیل مسیر، روابط علّی میان مشارکت و پیشایندها و پیامدهای آن تائید شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در بعد مرتبط با مصرف کننده، نیازهای لذت جویانه و کارکردی، به ترتیب، بیشترین تأثیر را بر مشارکت دارند و همچنین هر چه میزان مشارکت مصرف کننده با برند بیشتر شود، عزت نفس و دانش مصرف کننده افزایش می یابد. در بعد مرتبط با جامعه، تأثیر جایگاه طلبی و نفوذ اجتماعی بر مشارکت نسبت به سایر پیشایندهای این بعد بیشتر است. همچنین پیامدهای این بعد، تعامل اجتماعی و آسیب پذیری در برابر نفوذ اجتماعی می باشد. علاوه بر این، آسیب پذیری می تواند بر تعامل اجتماعی تأثیر بگذارد. در بعد مرتبط با برند، رضایت از برند و اعتماد به برند، بر مشارکت با برند تأثیرگذارند و این مشارکت منجر به بشارت برند و همکاری در توسعه برند می شود. همچنین بشارت برند بر همکاری در توسعه برند تأثیر خواهد گذاشت
۴.

الگوی گوناگونی نسل ها در رفتار مصرف کننده و تبیین آن با تأکید بر نگرش به آمیختلأ بازاریابی (مورد مطالعه: برند پوشاک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گوناگونیِ نسل ها رفتار مصرف کننده آمیخته بازاریابی برند پوشاک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۲۰
هدف پژوهش شناسایی نسل ها در رفتار مصرف کننده و تبیین آن با تأکید بر آمیخته بازاریابی است. پژوهش از لحاظ جهت گی ری، در دسته پژوهش های کاربردی و توسعه ای قرار گرفته و از لحاظ ماهیت، توصیفی- پیمایشی می باشد. ب ه لح اظ قطعی ت داده ه ا، آمیخت ه (کمی کیفی) به شمار می رود و راهبرد آن روش کیو است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل افراد شناسایی شده از هر نسل مختلف و در بخش کمی نیز کلیه مصرف کنندگان پوشاک هستند. حجم نمونه از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به تعداد 253 نفر تعیین شد. ابتدا پرسشنامه مربوط به چگونگی پیدایش نسل ها تدوین گردید و در 7 استان کشور توزیع و بعد از جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل آن از طریق نرم افزار Spss، با استفاده از آزمون تحلیل خوشه ای انجام شد. سپس بعد از استخراج نسل ها (در 4 خوشه)، برای پیدا کردن ذهنیت های هر نسل؛ از 75 مصاحبه عمیق با روش نمونه گیری هدفمند بهره گرفته شد. بعلاوه، با استفاده از روش کیو تعداد 47 کارت کیو انتخاب و در اختیار مشارکت کنندگان قرار گرفت. در نهایت تحلیل عاملی کیو برای استخراج الگوهای ذهنی هر نسل مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که نسل اول دارای الگوی ذهنیِ ایده آل گرایان و متوقعان، نسل دوم دارای الگوی ذهنیِ ارزش مداران، واقع گرایان و اعتمادگرایان، نسل سوم دارای الگوی ذهنیِ رضایت طلبان، ظاهرپسندان، کیفیت گرایان، راحت طلبان و شخصیت گرایان و نسل چهارم دارای الگوی ذهنیِ سنت گرایان- کمال گرایان و شاکیان می باشد. در بخش مصاحبه با خبرگان، اساتید حوزه بازاریابی و طراحی پوشاک نیز، دو الگوی ذهنی (توفیق طلبان- متخصصان) پدید آمد.
۵.

عوامل مؤثر بر شکل گیری فرهنگ برند در کشت و صنعت مغان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ برند کشت و صنعت مغان منابع انسانی بازاریابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۹۴
شرکت کشت و صنعت مغان یکی از مهمترین قطب های کشاورزی در شمالغرب کشور است که تولید کننده محصولات زراعی، باغی و دامی و سایر محصولات وابسته می باشد هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر بر شکل گیری فرهنگ برند در کشت و صنعت مغان است. بنابراین این پژوهش در دو مرحله کیفی و کمی به اجرا رسید جامعه آماری در مرحله کیفی مدیران و کارشناسان ارشد این شرکت بودند و در مرحله دوم کلیه کارکنان شرکت کشت و صنعت مغان حاضر بودند حجم نمونه در مرحله کیفی 25 نفر وبه شیوه هدفمند انتخاب شدند و حجم نمونه در مرحله کمی 289 نفر به شیوه تصادفی ظبقه ای بود. ابزار گردآوری اطلاعات در مرحله اول مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و در مرحله دوم پرسشنامه محقق ساخته منتج از مرحله اول به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات معرفی گردید که روایی و پایایی آن با استفاده از آزمونهای مختلف به تایید رسید. در مرحله اول از روش تحلیل تم استفاده گردید که در نهایت 5 عامل موثر بر شکل گیری فرهنگ برند (ویژگیهای محصول، مدیریت ارتباط با مشتری، بازارگرایی، توانمندی های سازمانی و شایستگی های منابع انسانی) در کشت و صنعت مغان شناسایی شدند و در مرحله دوم با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS و تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم در نرم افزار Lisrel برازش مدل مفهومی مناسب ارزیابی گردید و در پایان نیز با توجه به عوامل به دست آمده پشنهاداتی به مدیران شرکت کشت و صنعت مغان ارائه گردید.
۶.

تأثیر بازاریابی تعاملی بر وفاداری به برند با تبیین نقش میانجی شیفتگی به برند و شهرت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وفاداری به برند بازاریابی تعاملی شیفتگی به برند شهرت سازمانی پست بانک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۱۵
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر بازاریابی تعاملی بر وفاداری به برند با تبیین نقش میانجی شیفتگی به برند و شهرت سازمانی  می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش مشتریانی هستند که از خدمات پست بانک در شعب استان لرستان به مدت حداقل یک سال استفاده کرده اند که به علت غیرقابل شمارش بودن، نامحدود فرض می شوند، تعداد نمونه برای جامعه نامحدود 384 نفر تعیین شده است. همچنین روش نمونه گیری به صورت غیراحتمالی در دسترس انجام گردید. برای گردآوری داده ها از 4 پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. داده ها در دو بخش آمار توصیفی با کمک نرم افزار SPSS<sub>23</sub> و آمار استنباطی با روش مدلسازی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تمام فرضیه های پژوهش تأیید شدند، همچنین شیفتگی به برند و شهرت سازمانی نقش متغیر میانجی بین بازاریابی تعاملی و وفادری به برند را دارند. نتایج برازش شاخص،کای اسکوئر بهنجار( χ2 / df )کمتر از 3،شاخص ریشه میانگین مربعات برآورد RMSEA)) کمتر از 08/0 وشاخص برازش مقتصد هنجار شده( (PNFI بیشتر از 05/0،شاخص نیکوئی برازش ((GFI وشاخص نیکوئی برازش تعدیل شده( (AGFI بیشتر از 8/0، و نتایج موارد ،شاخص برازش نرمال شده NFI،شاخص برازش نرمال نشده NNFI،شاخص نیکوئی برازش GFI،شاخص برازش نسبی RFI وشاخص برازش افزایشی IFI بالای 9/0 بود. ضریب تأثیر R2 متوسط بود. با توجه به نتایج این مطالعه، لزوم توجه مدیران پست بانک جهت اتخاذ تصمیماتی به منظور افزایش بازاریابی تعاملی و تأثیر میانجی های شیفتگی به برند و وفاداری به برند، برای افزایش وفاداری به برند در میان مشتریان ضروری به نظر می رسد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶