مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی پیشایندها و پیامدهای عشق برند که یک موضوع نوظهور است می پردازد. با آنکه دهه ها از بررسی نوع نگرش مصرف کنندگان به برندها و اثرات آن بر رفتار مصرف کنندگان می گذرد، اما در طول چند سال اخیر روند پژوهش ها به سمتی حرکت کرده است که بسیاری از این پژوهش ها میزان شیفتگی مصرف کنندگان و به عبارتی بهتر، عشق مصرف کنندگان به برند را کانون توجه خود قرار داده اند. پژوهش حاضر باتوجه به هدف، کاربردی، و از نظر گردآوری داده ها، جزو پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه مصرف کنندگان گوشی تلفن همراه اپل در شهرستان قائمشهر می باشد. برای جمع آوری داده ها تعداد 400 پرسشنامه توزیع شد، اطلاعات جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS22 و PLS2مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده حاکی از آنند که رضایت برند و تجربه نوستالژیک برند، بر عشق برند تاثیر مثبت و معناداری دارند و همچنین عشق برند، بر تعامل فعال، خرید آنی، تبلیغات توصیه ای و وفاداری برند تاثیر مثبت و معناداری دارد.
رتبه بندی ارزش ویژه برند، مبتنی بر بی مقیاس سازی فازی و راهبرد سرمایه گذاری همزمان و آتی: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، رتبه بندی ارزش ویژه برند شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس شاخص های مالی و با استفاده از روش بی مقیاس سازی فازی، به منظور ارایه راهبرد سرمایه گذاری است. بنابراین در این پژوهش پس از حذف سیستماتیک شرکت های فاقد مولفه های لازم ارزش گذاری برند، نمونه ای شامل 268 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1386 تا 1395 انتخاب گردیده و ارزش ویژه برند بر اساس روش داموداران، کیو توبین، هولیهان، ارزش بازار و میانگین سود، محاسبه و بر مبنای مقایسه با استاندارد صنعت به روش بی مقیاس سازی فازی امتیازبندی گردید و سپس عملکرد همزمان و آتی پرتفوی برندهای قوی و ضعیف مورد مقایسه قرار گرفت. نهایتاً با استفاده از رگرسیون داده های تابلویی، به تحلیل روابط بین متغیرها پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد برندهای قوی تر، از عملکرد همزمان بالاتری نسبت به برندهای ضعیف تر برخوردارند، درحالی که رابطه قدرت برند و عملکرد آتی معکوس است. همچنین نتایج، وجود رابطه ی مثبت و معنا دار ارزش برند با بازده همزمان و رابطه ای معکوس با بازده آتی را نشان داد.
شناسایی پیشایندهای سیاست تولید تحت برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به شناسایی پیشایندهای تولید تحت برند، در شرکت های تولیدی کفش، دمپایی و پلاستیک استان قمپرداخته است. درتولید تحت برند، شرکتی که ظرفیت تولیدش جوابگوی حجم تقاضای بازار نیست، می تواند بخشی از محصولات موردنیاز خود را در قالب روش برون سپاری و یا حتی استفاده از پیمانکار فرعی تأمین کند. تحقیق حاضر برحسب نتیجه، کاربردی و برحسب هدف تحقیق، اکتشافی و برحسب نوع داده ها، کیفی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران شرکت های تولید پلاستیک، کفش و دمپایی استان قم است و نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته است؛ ازاین رو بیست مدیر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه و مطالعات کتابخانه ای است. در تجزیه وتحلیل داده ها، از روش تحلیل تم جهت شناسایی پیشایندها و از روش آنتروپی شانون، جهت رتبه بندی عوامل استفاده شده است. نتایج پژوهش در سه دسته عوامل مؤثر بر فروش برندهای معتبر، عوامل ایجادکننده ظرفیت خالی و علل عدم گرایش مدیران به سیاست تولید تحت برند ارائه شده است.
کاربرد روش تحلیل تم در شناسایی مفهوم چابکی برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی تردید اصلی ترین ماموریت برند، ایجاد و حفظ یک تمایز جذاب و پایدار، با توجه به شرایط و امکانات روز می باشد. امروزه با افزایش تعداد برندها و فشرده تر شدن رقابت بین آن ها، برندهایی که دانش تطبیق درست و سریع با تغییرات اثرگذار محیطی را نداشته باشند، زودتر از گردونه ی ترجیح و انتخاب مصرف کنندگان خارج می شوند. مقاله حاضر، پژوهشی کیفی درباره معنای چابکی در برند است. در فاز نخست، با هدف جمع آوری داده های کیفی، پس از بررسی گسترده ی ادبیات حوزه برندسازی و انواع چابکی، چارچوبی برای طرح پرسش های مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان تدوین گردید. در ادامه، 9نفر از کارشناسان دانشگاهی و اجرایی باسابقه در حوزه بازاریابی و برندسازی ایران از طریق روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب ش دند. مصاحبه های ترانویسی شده، در فاز دوم به کمک نرم افزار ان ویوو و با روش تحلیل تماتیک استقرایی شش مرحله ای کلارک و براون، کدگذاری گردید. در تحلیل تم استقرایی که به طور منطقی تم های از قبل تعریف شده ای وجود ندارد، الگوها در طول تحلیل و با قرار دادن کدهای باز یا تم های فرعیِ شبیه به هم در یک تم اصلی، آشکار می شوند. به طور خلاصه، در پژوهش جاری از مجموع 239 کد باز و 24 تم فرعی، 3 تم اصلی محرک ها، الزامات، و ویژگی های سازگاری برند، شناسایی شد و مبنای تعریف مفهوم نوینی به نام چابکی برند قرار گرفت. بر این اساس، چابکی برند یعنی سازگاری عملکردی-ارتباطی هوشمندانه، پیوسته، هویت محور و سریعِ برند در برابر محرک های معنادار و قابل اعتنا که به واسطه ی پنج قابلیت اساسی انعطاف نسبی، پاسخگویی کارآمد، حسگری هوشمندانه، قدرت پیش بینی و یادگیرندگی برند به دست می آید.
تأثیر استراتژی سبز بازاریابی صادرات بر ایجاد تصویر برند سبز: مورد مطالعه صنعت زعفران ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تردیدی نیست که ایجاد برند سبز یکی از مزیت های رقابتی قدرتمند در بازارهای رقابتی محصولات کشاورزی دنیا است و دستیابی به آن، به برنامه ریزی دقیق در سازوکارهای تولید محصول ارگانیک زعفران و ایجاد تفکر مثبت سبز در مدیران عالی شرکت های صادرکننده زعفران و توجه به سطح آگاهی عموم مردم از مباحث سبز نیاز دارد. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و ازنظر روش انجام پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی- تحلیلی است. همچنین، جهت بررسی این موضوع، پرسشنامه استاندارد تنظیم شد و در میان شرکت های صادرکننده زعفران که در سه استان خراسان شمالی، جنوبی و رضوی واقع شده بودند توزیع گردید و با جمع آوری 149 پرسشنامه قابل تحلیل، با نرم افزار پی ال اس و روش معادلات ساختاری تحلیل گردیدند. نتایج این پژوهش نشان داده است که با گنجاندن رویکرد سبز شامل تفکر سبز مدیران عالی، سطح استانداردهای محیطی، سطح آگاهی عموم از مباحث سبز بودن و توجه به ارگانیک بودن محصول در تنظیم استراتژی بازاریابی صادرات زعفران می توان به ایجاد و بهره برداری از مزیت ویژه تصویر برند سبز دست یافت. نتایج این پژوهش می تواند برای فعالین عرصه صادرات زعفران، خطوط راهنمایی جهت تنظیم بهتر استراتژی های بازاریابی صادرات زعفران همچون سرمایه گذاری بر تولید ارگانیک زعفران و پرورش نیروی انسانی آگاه نسبت به استانداردهای محیط زیست به همراه داشته باشد. در این میان، تنها فرهنگ سبز که یکی از ابعاد رویکرد سبز می باشد ارتباط معناداری با استراتژی بازاریابی صادراتی زعفران و سپس با ایجاد مزیت ویژه تصویر برند سبز نداشته است. نوآوری این پژوهش در به کارگیری ابعادی از رویکرد سبز است که در مدل های استراتژی بازاریابی صادرات پیشین در نظر گرفته نشده اند و نیز صنعت زعفران به عنوان یکی از محصولات بااهمیت کشاورزی در کانون توجه این پژوهش قرارگرفته است.
فضاهای خرده فروشی و واکاوی پدیدارشناسانه تجربه زیسته سردرگمی از منظر مصرف کنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، پدیده سردرگمی یکی از معضلات مهم مصرف کنندگان در فضاهای خرده فروشی است که به خرید ناقص آن ها منجر می شود ؛ بنابراین، این مطالعه به دنبال کشف و شناسایی پدیده سردرگمی و ادراک مصرف کنندگان از این مفهوم و جنبه های ناپیدای آن بود. به این منظور، فضاهای خرده فروشی انتخاب شد که محیط مناسبی را برای سردرگمی آن ها فراهم می کند. در مرحله اجرا از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 27 نفر مشارکت کننده جمع آوری شد که طبق نمونه گیری هدفمند چندگانه انتخاب شده بودند. کدگذاری انجام و مفاهیم و مقوله ها استخراج شد. یافته ها نشان داد که 5 مضمون اصلی سبک تصمیم گیری، دانش ترغیب مصرف کننده و هزینه های مصرف کننده، ویژگی محصول و سایر عوامل موجب بروز حالات عاطفی، شناختی و رفتاری تجربه سردرگمی مصرف کنندگان می شود. درنهایت به راهکارهای کاهش و خروج و پیامدهای سردرگمی اشاره شد. این پژوهش هم از جنبه موضوع انتخابی برای بررسی و هم از نظر روش شناسی با سایر مطالعات رفتار مصرف کننده متفاوت است.