مقالات
حوزه های تخصصی:
در راستای اجرای اصل 44 قانون اساسی و کاهش تصدی گری دولت در توزیع سوخت، شرکت های برندینگ جایگاه های سوخت رسانی تأسیس و اصول مدیریت بازاریابی ازجمله برندینگ و وفادار سازی مشتریان به عنوان یکی از راهبردهای این شرکت ها مطرح شده است. این مطالعه با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر وفادار سازی مشتریان جایگاه های سوخت به عنوان مقدمه برند سازی در قالب یک پژوهش کاربردی، آمیخته و مقطعی و با رویکرد استقرایی در دو مرحله انجام شده است. در مرحله کیفی، عوامل با تحلیل محتوا و مصاحبه تعیین و در مرحله کمّی بر اساس نظر مشتریان با تکنیک بهترین- بدترین رتبه بندی شده اند. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل مدیران بازاریابی شرکت های برند شهر شیراز، جایگاه داران و مشتریان جایگاه های سوخت بوده که نمونه آماری در بخش خبرگان به صورت قضاوتی و هدفمند و در بخش مشتریان به صورت غیر تصادفی در دسترس انتخاب شده اند. یافته های پژوهش در قالب مدل مفهومی با 19 مؤلفه و 63 کدارائه شده و رتبه بندی عوامل نشان می دهد موقعیت مکانی، خدمات جایگاه، عوامل رفاهی، عوامل انسانی، عوامل عمرانی و برند به عنوان اولویت های مشتری در انتخاب جایگاه بوده اند.
تاثیر تجربه مشتری بر اعتماد و عشق به برند و تحلیل پیامدهای آن با نقش تعدیل گری هویت نام تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تجربه برند بر عشق و اعتماد به برند و تحلیل پیامدهای آن با نقش تعدیل گری هویت نام تجاری در مشتریان محصولات آرایشی و بهداشتی سینره است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی وازنوع پیمایشی- علی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را مشتریان محصولات آرایشی و بهداشتی سینره که حداقل سه بار طی دوره جمع آوری اطلاعات استفاده کرده اند، تشکیل می دهند که تعداد 384 نفر به طور غیر تصادفی در دسترس برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه استاندارد بومی سازی شده برگرفته از پژوهش های براکس و همکاران (2009)، کارول و آهویا (2006)، دلگادو-بالستر و همکاران (2003)، چاودری و هلبروک (2001) و لام و همکاران (2011) است. روایی پرسشنامه به روش روایی سازه و از طریق تحلیل عاملی تائیدی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ سنجیده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس و اسمارت پی.ال.اس بهره برده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده این است که تجربه برند بر عشق به برند، اعتماد به برند و وفاداری به برند تأثیر دارد. همچنین متغیرهای عشق به برند و اعتماد به برند بر وفاداری به برند مؤثر است. درنهایت هویت نام تجاری رابطه بین «تجربه برند و عشق به برند» و «تجربه برند و اعتماد به برند» را تعدیل کرده، همان طور که رابطه بین «عشق به برند و وفاداری برند» و «اعتماد برند و وفاداری به برند» را هم تعدیل گری می کند. در پایان هم پیشنهادهای کاربردی برگرفته از یافته های پژوهش ارائه می گردد.
فراتحلیل پیشران ها و پیامدهای برند کارفرما در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه جذبوحفظ منابع انسانی با استعداد و شایسته به یک چالشمهم برای سازمان ها تبدیل شده است و پژوهشگران مختلف اهمیت اینسرمایهانسانی رابه عنوانیک منبعمزیترقابتی گوشزدکرده اند. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از روش فرا تحلیل و بررسی نتایج پژوهش های انجام گرفته در زمینه عوامل مؤثر بر برند کارفرما در ایران و با استفاده از نرم افزار جامع فرا تحلیل (CMA) برای تجزیه وتحلیل داده ها انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است. جامعه موردبررسی، تمامی مقالات پژوهشی انجام شده درباره این موضوع هستند که تا سال 1398 در ایران انجام شده است. در این بررسی، تعداد 23 متغیر مستقل و 14 متغیر وابسته شناسایی شد. نتیجه این بررسی فرا تحلیل نشان داد که متغیرهای ظرفیت هایسازمانی، عوامل خارجی، ارزیابی و تأثیر، استراتژی، عوامل داخلی، هویت و سازگاری برند، امنیت و مطلوبیت محیط کاری، شهرت سازمان، همکاری، ارزش متمایز و کاربردی، ارزشاجتماعی، نیازهای گروه هدف، لوگو و تصویر ذهنی، ارزشاقتصادی و بازار، برندسازی و برندگرایی و بازخورد بیشترین تأثیر بر برند کارفرما در ایران را داشته اند. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که برند کارفرما، متغیرهای مهمی مثل پیامد خارجی، پیامد داخلی، تمایل به ترک خدمت، رضایت کارکنان، سرمایهاجتماعی، نگهداشت کارکنان، هویتسازمانی، تصویرسازمان، شفافیتاهداف، تمایلبهاستخدام، تعهدسازمانی و وفاداری را تحت تأثیر قرار می دهد.
شخصیت برند بر سهم خرید مشتریان با توجه به نقش سازه های ارتباطی در صنعت خرده فروشی زنجیره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت بیش ازپیش مشتری منجر به توجه روزافزون به مقوله ی مرتبط به آن شده است. یکی از مهم ترین این موارد سهم خرید مشتری است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر شخصیت برند بر سهم خرید مشتریان با نقش میانجی سازه های ارتباطی در صنعت خرده فروشی زنجیره ای است. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر روش و ماهیت در زمره پژوهش های توصیفی-همبستگی به شمار می رود. جامعه ی آماری پژوهش شامل مشتریان فروشگاه زنجیره ای رفاه در شهر تهران هستند که با توجه به فرض نامحدود بودن جامعه آماری 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه در میانشان توزیع شده بود. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه استاندارد با طیف پنج گزینه ای لیکرت است که پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق روایی محتوا و تحلیل عاملی تائیدی مورد تائید قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که شخصیت برند فعال و مسئول بر رضایت و وفاداری مشتریان تأثیر مثبتی دارند. همچنین نتایج نشان داد رضایت و وفاداری مشتریان بر سهم خرید مشتریان تأثیر مثبتی دارند؛ اما متغیر تعدیل گر سن بر رابطه ی رضایت مشتری و سهم خرید تأثیر نداشت. ازجمله مهم ترین پیشنهادهای پژوهش حاضر توجه به نوستالژی و قدمت برند و ایجاد بخش محصولات جدید و نوآور برای تداعی شخصیت مسئول و فعال است
بررسی تأثیر برند کارفرما بر فرهنگ برند با نقش واسط افتخار سازمانی درسازمان تأمین اجتماعی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان تأثیر برند کارفرمایی سازمان تأمین اجتماعی بر فرهنگ توسعه برند با نقش واسط افتخار سازمانی است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ روش جزء پژوهش های توصیفی و همبستگی و از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان تأمین اجتماعی شهر همدان به تعداد 210 نفر است. نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان و کرجسی و با روش تصادفی ساده به تعداد 132 نفر برآورد شد. ابزار سنجش متغیرهای پژوهش پرسشنامه های استاندارد است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار PLS انجام شد. نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشان داد که برند کارفرمایی با میانجیگری افتخار سازمانی بر فرهنگ برند تأثیر معناداری دارد. برند کارفرمایی به میزان 44 درصد بر افتخار سازمانی تأثیر گذاشت، افتخار سازمانی به میزان 36 درصد بر فرهنگ برند اثرگذار بود و برند کارفرمایی به میزان 66% فرهنگ برند را تبیین کرد. همچنین افتخار سازمانی توانست به عنوان متغیر میانجی رابطه برند کارفرمایی و فرهنگ برند را به میزان 51 درصد تحت تأثیر قرار دهد. به و مدیران سازمان تأمین اجتماعی پیشنهاد می شود با هدف توسعه فرهنگ برند در میان کارکنان باید به تقویت برند کارفرمایی خود پرداخته و حس افتخار سازمانی را در آن ها تقویت کنند.
تحلیل نقش نظارتی شرکت(ویژگی های مدیریتی و کمیته حسابرسی) بر ارزش برند در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از الگوریتم هوش مصنوعی فرهنگی و تخمین گر خطی و غیرخطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به بررسی سودمندی روش فرهنگی در تحلیل تأثیر عوامل نظارتی بر ارزش برند شرکت و همچنین پیش بینی ارزش برند با روش تخمین گر خطی و غیرخطی می پردازد. در این راستا، برای اندازه گیری ارزش برند از نسبت کیوتوبین استفاده شده است. متغیرهای مستقل اولیه در این پژوهش شامل متغیرهای نظارتی (ویژگی های مدیریتی و کمیته حسابرسی) می باشد. یافته های تجربی مربوط به بررسی 190 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390 تا 1397، نشان می دهد که متغیرهای نسبت مالکان نهادی، استقلال هیئت مدیره، تخصص اعضای هیئت مدیره و مالکیت مدیریتی نسبت به سایر متغیرها قدرت بالاتری در تبیین ارزش برند با استفاده از روش فرهنگی دارند. به علاوه، از نتایج دیگر پژوهش می توان به این موضوع اشاره کرد که در پیش بینی ارزش برند، روش تخمین گر غیرخطی توانایی بالاتری نسبت به روش تخمین گر خطی دارد