مدیریت برند

مدیریت برند

مدیریت برند سال 9 بهار 1401 شماره 29 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

سنجش تأثیر تأییدکننده مشهور بر قصد خرید از طریق تصویر برند، نگرش و باورپذیر بودن تبلیغ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاییدکننده مشهور قصد خرید تصویر برند باورپذیری تبلیغ نگرش به تاییدکننده مشهور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۲۸
هدف این پژوهش، سنجش تاثیر استفاده از تاییدکنندگان مشهور در تبلیغات بر قصد خرید مصرف کننده از طریق تصویر برند، نگرش مصرف کننده نسبت به تاییدکننده مشهور و باورپذیر بودن تبلیغ می باشد. پژوهش حاضر از حیث هدف در زمره پژوهش های کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها یک پژوهش توصیفی - پیمایشی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را مصرف کنندگان محصولات برند دلپذیر در شهر بوشهر تشکیل می دهند. روش نمونه گیری، نمونه گیری در دسترس و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است.به منظور جمع آوری داده ها، 408 پرسشنامه به صورت حضوری در بین اعضای جامعه آماری توزیع گردید. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوا و پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار اسمارت پی. ال. اس انجام شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که استفاده از تاییدکننده مشهور در تبلیغات بر قصدخرید مصرف کننده تاثیر مثبت و معناداری دارد. استفاده از تاییدکننده مشهور در تبلیغات بر سه متغیر تصویر برند، باورپذیر بودن تبلیغ و نگرش نسبت به تاییدکننده مشهور تاثیر مثبت و معناداری داشته است. همچنین تصویر برند، باورپذیر بودن تبلیغ و نگرش نسبت به تاییدکننده مشهور بر قصد خرید تاثیر مثبت و معناداری دارد.
۲.

اثر تبلیغات آنلاین بر ارتقای قصد خرید مصرف کنندگان زعفران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش برند تبلیغات آنلاین تصویر برند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۷
توجه به تبلیغات آنلاین در سطح رسانه ها و نقش مهمی که بر رفتار مشتریان دارد امروزه به عنوان عاملی مهم در رقابت پذیری بین برندها تبدیل شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر تبلیغات آنلاین بر روی ارتقای قصد خرید مصرف کنندگان  زعفران   بوده است. روش تحقیق مورد استفاده از نوع توصیفی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه مشتریان شرکت سحرخیز می باشد .حجم نمونه بااستفاده از فرمول جامعه نامحدود 384 نفر تعیین گردید و روش نمونه گیری از نوع خوشه ای می باشد. داده های تحقیق با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده و ابزار مورد استفاده پرسشنامه بوده است. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ 0.887 و روایی ابزار با روش محتوایی و سازه مورد تأیید قرار گرفته اند . اطلاعات پژوهش به کمک نرم افزار اس پی اس اس و لیزرل و با استفاده از آزمون های آماری، توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج این تحقیق حاکی از آن است که نظرات مصرف کنندگان در محیط آنلاین تاثیر مثبت و معناداری بر ارتقای تصویر برند و  ارتقای ارزش برند دارد. همچنین نتایج  تاثیر تصویر برند در تبلیغات آنلاین  بر ارزش برند شرکت و  قصد خرید مصرف کنندگان را تایید می کند به علاوه نتایج نشان می دهد ارزش برند در تبلیغات آنلاین  تاثیر مثبت و معناداری بر روی قصد خرید مصرف کنندگان دارد .
۳.

نقش جنسیت برند بر شکل گیری رفتار شوق محور مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت برند عشق به برند درگیری برند رفتار شوق محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۱۹
جنسیت برند عامل مهمی از ساختار دموگرافیک برند است که پیامدهای مختلف آن مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به نقش جنسیت  در تقویت خودپنداره  و شکل گیری رفتارها، در تحقیق حاضر  به مطالعه رابطه بین جنسیت برند و رفتار شوق محور که رفتاری مهم در شکل گیری ارزش ویژه برند است، پرداخته شده است. از این رو هدف این پژوهش درک عمیق رابطه بین جنسیت برند و رفتار شوق محور با تجزیه وتحلیل نقش واسطه گر درگیری مصرف کننده و عشق به برند در فضای اینستاگرام می باشد. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی پیمایشی است.جامعه آماری پژوهش کاربران اینستاگرام برندهای سارک، سله بن، هاکوپیان و ال سی من هستند.حجم نمونه مبتنی بر فرمول کلاین محاسبه شده است. تعداد 174 پرسشنامه برای برندهای مردانه و 154 پرسشنامه برای برندهای زنانه گردآوری شد و مبتنی بر معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که ویژگی مردانه و ویژگی زنانه برند به طور مستقیم بر رفتار شوق محور تأثیر مثبت و معناداری ندارد. آمیختگی مصرف کننده و عشق به برند تحت تأثیر ویژگی مردانه و زنانه قرار دارند اما شدت اثر ویژگی مردانه برند بر آمیختگی مصرف کننده و عشق به برند نسبت به ویژگی زنانه برند بیشتر است همچنین جنسیت برند به طور غیر مستقیم با تأثیر بر درگیری مصرف کننده و عشق برند بر رفتار شوق محور تأثیرگذار است.
۴.

برندهای ملی در مقابل برندهای فروشگاهی: تاثیر احساس نسبت به برندهای ملی بر احساس نسبت به برندهای فروشگاهی در صنعت فرش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احساس برند ملی برند فروشگاهی قابلیت اطمینان خرده فروش فرش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۰۷
برندها به عنوان هویت های زنده در فضای کسب و کار نقش آفرینی کرده، در بخش هایی با هم رقابت و در بخش هایی با هم رفاقت و یکدیگر را پشتیبانی می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر احساس نسبت به برند های ملی بر احساس نسبت به برند فروشگاهی و تاثیر آنها بر وفاداری مشتریان در صنعت فرش است. نقش قابلیت اطمینان خرده فروش نیز به عنوان یک عامل تعدیلگر در رابطه بین احساس نسبت به برندهای ملی و برند فروشگاهی مورد بررسی قرار می گیرد. جامعه آماری، مشتریان یک فروشگاه معتبر فرش در تهران است که تعداد 404 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند و به منظور گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شد . جهت تجزیه و تحلیل داده ها در آمار توصیفی از نرم افزار اس پی اس اس 25 و در آمار استنباطی نیز از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار  اسمارت پی ال اس 3/3 استفاده شد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر رابطه منفی میان برندهای ملی و برندهای فروشگاهی (قطبی شدن احساسات) تایید نشد بلکه احساس نسبت به برندهای ملی تاثیر مثبت معناداری بر احساس نسبت به برندهای فروشگاهی دارد. بر اساس یافته ها قابلیت اطمینان خرده فروش که از محیط فروشگاه، ادراک مکان یابی برند فروشگاهی و فعالیت ترفیعی درون فروشگاه ناشی می شود به طور مستقیم بر احساس نسبت به برند فروشگاهی تاثیر مثبت معناداری دارد اما قابلیت اطمینان خرده فروش رابطه میان احساس نسبت به برندهای ملی و برندهای فروشگاهی را تعدیل نمی کند. در نهایت احساس نسبت به برندهای فروشگاهی نیز تاثیر مثبت معناداری بر وفاداری به فروشگاه دارد.
۵.

فرایند برندسازی شخصی در صنایع فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برندسازی شخصی قابلیت های بازاریابی اصالت برند جایگاه یابی برند فناوری اطلاعات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۴۰
در این پژوهش به بررسی فرایند برندسازی شخصی در صنایع فناوری اطلاعات پرداخته شد. روش پژوهش از نوع کاربردی، با رویکرد اکتشافی - تبیینی و شیوه انجام کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان و کارشناسان حوزه برندسازی شخصی در صنایع فناوری اطلاعات، است که به روش گلوله برفی هدفمند تعداد 12 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. در این پژوهش برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا مبتنی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، بر اساس نظریه داده بنیاد استفاده شد. نتایج نشان داد، شایستگی های فردی از طریق ویژگی های فردی و تخصص (مهارت) و قابلیت های بازاریابی از طریق عناصر محصول، قیمت، کانال های توزیع، ترویج، کارکنان و فرایندها موجب شکل گیری اصالت برند در صنایع فناوری اطلاعات، می گردد؛ اصالت برند نیز موجب جایگاه یابی برند می شود. همچنین، زیرساخت ها از قبیل زیرساخت های فنی، حقوقی، فرهنگی و سیاسی به عنوان شرایط زمینه و تجزیه وتحلیل بازار هدف (مطالعه رقبا و مشتریان) به عنوان عوامل مداخله گر بر جایگاه یابی برند تأثیر گذاشته و درنهایت موجب برندسازی شخصی در صنایع فناوری اطلاعات می گردد؛ بنابراین می توان گفت، برندسازی شخصی گسترده تر از برندسازی شرکتی است که تحت تأثیر عوامل و شرایط پیچیده ای بوده و صرفاً یک فرآیند بازاریابی حرفه ای محسوب نمی شود
۶.

طراحی و تبیین الگوی رفتارهای برندساز منابع انسانی با روش مدلسازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: برندسازی رفتارهای ارتباطی منابع انسانی رفتارهای برندساز منابع انسانی مدلسازی ساختاری تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۴۱
رفتارهای برندساز منابع انسانی به معنای نمایش ویژگی های متمایز شخصیت یک برند در قالب رفتار کارکنان و نیروهای انسانی آن است، به طوری که کارکنان و نیروی انسانی سازمان با رفتارهای خود، نشانگر راهبردهای مشتری مدارانه سازمان و ویژگی های شخصیتی آن برند باشند. از این رو پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی رفتارهای برندساز منابع انسانی با روش مدلسازی ساختاری تفسیری انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان هستند که بااستفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و براساس اصل کفایت نظری اعضای نمونه آن انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن ها به ترتیب با استفاده از روش های روایی نظری و پایایی درون کدگذار میان گذار و روایی اعتبارمحتوا و پایایی بازآزمون تایید شد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری و نرم افزار Atlas.ti و در بخش کمی از روش مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که الگوی رفتارهای برندساز منابع انسانی مشتمل بر چهار سطح پیشایندی، مهارت های موردنیاز، انواع رفتارهای برندساز و پیامدها است. لذا درخصوص تشریح مدل پژوهش باید بیان داشت که در سطح اول پیشایندهای مرتبط با رفتارهای برندساز منابع انسانی قرار دارند که منتج به ایجاد مهارت های موردنیاز درخصوص رفتارهای برندساز منابع انسانی می شوند. پس از ایجاد مهارت های موردنیاز، سازمان قادر به نهادینه سازی انواع رفتارهای برندساز منابع انسانی خواهد بود که نتیجه آن در سطح پیامدی مشتمل بر خلق مزیت رقابتی غیرقابل تقلید، موضع سازی قوی برند، رضایت و وفاداری مشتری، افزایش اعتماد به برند و تداعی ذهنی مطلوب و ایجاد ذهنیت مثبت برای مشتری می شود. 

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۸