مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: تاکنون تأثیر عوامل مختلفی روی تقلب در گزارشگری مالی بررسی شده است اما جنبه رفتاری آن در تحقیقات پیشین مورد توجه قرار نگرفته است. هدف از انجام تحقیق، بررسی تأثیر ریسک پذیری و انتظارات مدیر بر تقلب در صورت های مالی است. روش: تحقیق، به صورت آزمایشگاهی انجام پذیرفت و جهت آزمون فرضیه ها یک بازی مشارکتی طراحی گردید و از مشارکت کنندگان درخواست شد با توجه به انتظاراتشان از تصمیم دیگران، از بین استراتژی تقلب یا عدم تقلب یکی را انتخاب نمایند. ریسک پذیری بازیکنان با استفاده از انتخاب لاتاری و انتظارات آنها از طریق پرسش مستقیم اندازه گیری شد. در نهایت، برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون لجستیک استفاده شد. یافته ها: بین نگرش افراد به ریسک و تقلب در گزارشگری مالی، رابطه معناداری وجود ندارد. اما بین انتظارات فرد از نحوه تصمیم گیری دیگران و مدیریت سود، رابطه مثبت وجود دارد. به علاوه، افراد در مواجهه با سناریوی مدیریت سود واقعی، تمایل بیشتری برای تقلب کردن دارند و میزان تقلب انجام شده در دور آخر بازی تفاوت معناداری با میانگین تقلب های انجام شده در دورهای قبل نداشت. نتیجه گیری: هرچه فرد انتظار داشته باشد تعداد بیشتری تقلب نمایند، احتمال تقلب کردن او نیز بیشتر می شود. اکثر تقلب ها به صورت مدیریت سود واقعی انجام می شوند و تمایل بیشتری به تقلب در آخرین دور تصدی مدیران وجود ندارد.
ارزیابی پیشران های لنگر ذهنی سرمایه گذاران براساس محدودیت ناشی از ابزارهای مالی مشتقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارزیابی پیشران های لنگر ذهنی سرمایه گذاران براساس محدودیت ناشی از ابزارهای مالی مشتقه در بازار سرمایه ایران است. روش: این پژوهش از نظر روش شناسی توسعه ای است و از نظر نوع جمع آوری داده های پژوهش ترکیبی است. در این پژوهش در بخش کیفی براساس فرآیندهای تحلیل فراترکیب تلاش شد تا ابتدا پژوهش های مرتبط با دو مفهوم لنگر ذهنی سرمایه گذاران و ابزارهای مالی مشتقه مشخص شوند و سپس مؤلفه ها و مضامین پژوهش بر اساس مقیاس ارزیابی انتقادی تعیین گردند. در بخش کمی نیز باهدف تعیین تأثیرپذیرترین پیشران لنگر ذهنی سرمایه گذاران باتوجه به محدودیت ناشی از ابزارهای مالی مشتقه در بازار سرمایه ایران، از ارزیابی فازی شهودی (IFSs) بهره برده شد. یافته ها: نتایج در بخش کیفی از وجود ۵ مضمون محدودیت ناشی از ابزارهای مالی مشتقه و ۳ مؤلفه پیشران لنگر ذهنی سرمایه گذاران حکایت دارد. نتایج در بخش کمی نیز براساس فرآیند تحلیل ویکور فازی نشان داد، مهم ترین پارامتر مضامین پژوهش (محدودیت های استفاده از ابزارهای مالی مشتقه)، عدم قابلیت مقایسه پذیری است. نتیجه گیری: نتیجه کسب شده گویای این واقعیت است به دلیل اینکه سرمایه گذاران احتمالاً بر خطاهای ادراکی خود در تصمیم گیری آگاه نیستند، همواره با وجود استرس و موقعیت های عدم اطمینان در تصمیم گیری، از مبنای عقلانیت محدود برای تصمیم گیری استفاده می نمایند و باتوجه به اینکه معیار عدم مقایسه پذیری به عنوان یکی از محدودیت های ابزارهای مالی مشتقه در بازار ایران تقریباً حاکم است، این موضوع باعث می گردد تا پیشران های شناختی در شکل گیری لنگر ذهنی در تصمیم گیری سرمایه گذاران نقش ایفا نماید.
آزمون تجربی تغییر طبقه بندی جریان های نقدی: شواهدی از عرضه های عمومی اولیه در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: برای استفاده کنندگان از اطلاعات مالی، جریان وجه نقد عملیاتی دارای حائز اهمیت است. تغییر طبقه بندی روشی است، که مدیران می توانند از آن برای تغییر جریان های نقدی بهره گیرند. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی تغییر طبقه بندی جریان های نقدی در میان صورت جریان وجوه نقد است. روش: برای اندازه گیری تغییر طبقه بندی جریان های نقدی، از متغیرهای مبتنی بر نشانه هایی از جریان های نقدی استفاده شده است. آزمون فرضیه های پژوهش، با استفاده از نمونه آماری شامل 70 شرکت با عرضه عمومی اولیه پذیرفت ه شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی 1383 تا 1398 با استفاده از رگرسیون چندگانه انجام شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد بین جریان نقد خروجی فعالیت های سرمایه گذاری و تأمین مالی (همچنین جریان نقد ورودی فعالیت های سرمایه گذاری) با جریان وجه نقد عملیاتی غیرمنتظره ارتباط مثبت (منفی) معناداری وجود دارد؛ اما جریان نقد ورودی فعالیت های تأمین مالی با جریان وجه نقد عملیاتی غیرمنتظره ارتباط معناداری ندارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش از درگیر شدن این شرکت ها در تغییر طبقه بندی جریان های نقدی، از طریق جابجایی جریان های نقدی در میان طبقات مختلف صورت جریان وجه نقد، در سال قبل از عرضه حمایت می کند. یافته های این پژوهش می تواند در تصمیم گیری سرمایه گذارانی که قصد خرید سهام این شرکت ها را دارند، مؤثر واقع شود.
طراحی مدل حسابداری مدیریت ضایعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش طراحی مدل حسابداری مدیریت ضایعات و ارزیابی ابعاد شناسایی شده مدل بر اساس تحلیل ساختاری تفسیری است. روش: این پژوهش با رویکرد گلیزر اقدام به طراحی مدل حسابداری مدیریت زیست محیطی نمود. سپس با تحلیل ماتریس تفسیری، تاثیرگذارترین مؤلفه تعیین شد. جامعه هدف در بخش کیفی ۱۳ نفر از متخصصان خبره دانشگاهی در رشته حسابداری و در بخش کمی، ۲۰ نفر از مدیران شرکت های بازار سرمایه بود که در افشای عملکردهای محیط زیست فعالیت داشتند. یافته ها: نتایج در بخش کیفی شامل ۳ مقوله، ۶ مؤلفه و ۳۱ کد مفهومی است که در قالب یک مدل پکپارچه ۶ ضلعی ارائه شد. نتایج در بخش کمی نشان داد، بالاترین سطح دو مؤلفه توسعه عملکرد یکپارچه مدیریت ضایعات زیست محیطی و قیمت گذاری استراتژیک براساس کنترل ضایعات زیست محیطی و در پایین ترین سطح، سیستم اطلاعات حسابداری محیط زیست و برنامه ریزی استراتژیک منابع سازمانی قرار گرفته اند. نتیجه گیری: تأثیرگذارترین مؤلفه ، مؤلفه های سیستم اطلاعات حسابداری محیط زیست و برنامه ریزی استراتژیک منابع سازمانی است. شرکت های بازار سرمایه برای کنترل ضایعات زیست محیطی و کاهش هزینه های خود به سیستم های اطلاعات حسابداری محیط زیست جهت تبدیل داده به اطلاعات و تصمیم گیری در قالب ستاده های قابل اتکاء به درون سازمان برای برنامه ریزی مناسب جهت برآورد صحیح منابع مورد نیاز احتیاج دارند.
مدیریت سود و تناقض لحن افشای مدیران: نقش تعدیل کنندگی نزدیک بینی مدیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مدیریت سود بر تناقض لحن افشای مدیران و بررسی تأثیر تعدیل کنندگی نزدیک بینی مدیر است. طبق نظریه نمایندگی، لحن مدیران در افشاهای کیفی ممکن است به خاطر منافع شخصی مدیر و به قصد فریب بازار باشد و طبق نظریه رفتاری نیز لحن مدیران ممکن است به خاطر ویژگی های شخصی و روان شناختی مدیر باشد.روش: داده های 143 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران، طی سال های 1390 تا 1399 و جمعاً 1411 گزارش فعالیت های هیئت مدیره به مجمع سالانه صاحبان سهام مورد استفاده قرارگرفت. فرضیه ها به روش رگرسیون چندگانه با در نظر گرفتن اثرات ثابت سال و صنعت آزمون شدند.یافته ها: مدیریت سود و نزدیک بینی بر تناقض لحن افشای مدیران تأثیر مثبت دارند و همچنین نزدیک بینی مدیر، رابطه مثبت بین مدیریت سود و تناقض لحن مدیران را افزایش می دهد.نتیجه گیری: از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت در راستای نظریه نمایندگی و انگیزه های شخصی مدیر، مدیریت سود می تواند لحن مغرضانه مدیران در گزارش های توضیحی را به دنبال داشته باشد. همچنین در راستای تئوری رفتاری، مدیران عامل نزدیک بین به خاطر تأکید بر عملکردهای آتی کوتاه مدت، تناقض لحن بیشتری در افشاهای کیفی دارند و نزدیک بینی مدیرعامل، تأثیر مثبت مدیریت سود بر تناقض لحن مدیران را افزایش می دهد. مهمترین نوآوری پژوهش حاضر این است که برای اولین بار تأثیر مدیریت سود و نزدیک بینی مدیرعامل بر تناقض لحن افشای مدیران و همچنین تأثیر تعدیل کنندگی نزدیک بینی مدیرعامل را بررسی و ادبیات مرتبط را توسعه می دهد. همچنین علاوه بر فهرست واژگان رایج، از ترکیبات مثبت و منفی استفاده و تا حدودی محدودیت لغتنامه های رایج مرتفع شده است.
ارزیابی محرک های دیالکتیک ارجاع هویت اجتماعی صاحبکار به حسابرس در کاهش اثربخشی مذاکره در حرفه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارزیابی محرک های دیالکتیک ارجاع هویت اجتماعی صاحبکار به حسابرس در کاهش اثربخشی مذاکره در حرفه حسابرسی است. روش: این پژوهش بنا به ماهیت جمع آوری داده، ترکیبی است، به این دلیل که در بخش کیفی ابتدا از طریق چک لیست های امتیازی نسبت به شناسایی محرک های دیالکتیک ارجاع هویت اجتماعی صاحبکار به حسابرس و از طریق تمرکز بر پژوهش تروتمن و همکاران (۲۰۰۵) ابعاد اثربخشی مذاکره در حرفه حسابرسی شناسایی و سپس در بخش کمی از طریق تحلیل ماتریس فازی شهودی، نسبت به تعیین اثرگذارترین محرک دیالکتیک هویت اجتماعی صاحبکار به حسابرس جهت کاهش اثربخشی مذاکره در حرفه حسابرسی اقدام گردید. یافته ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی از وجود ۴ محرک دیالکتیک ارجاع هویت اجتماعی صاحبکار به حسابرس جهت سنجش حکایت دارد که طی دو مرحله تحلیل دلفی مورد تأیید قرار گرفت. همچنین نتایج در بخش کمی بر اساس دو هدف تعیین اثرگذارترین بعد محرک های دیالکتیک ارجاع هویت اجتماعی صاحبکار به حسابرس و تأثیرپذیرترین بعد مذاکره در حسابرسی پیگیری شد. نتیجه گیری: براساس نتایج کسب شده باید بیان نمود، بازار حسابرسی برای رقابت پذیری بیشتری نیازمند توجه به ارزش های برآمده از هویت حرفه ای است تا سطح وابستگی حسابرسان به صاحبکاران در مذاکره حسابرسی کاهش یابد. نتایج این پژوهش همسو با تئوری هویت حرفه ای در حسابرسی است که بیان کننده این موضوع است که ارزش های مورد تأکید در حرفه حسابرسی مبنایی برای اثربخشی استقلال و تردید حرفه ای قلمداد می شوند.
ارائه تحلیل مضمون استقرائی جهت مفهوم سازی و ارزیابی رخداد مکانیزم مقاومت در افشاء اخبار بد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هر بازار سرمایه ای بر اساس بنیان گردش اطلاعات بنا نهاده شده است که باعث افزایش قدرت تصمیم گیری سرمایه گذاران بازار می شود. مدیران عامل شرکت ها در یکپارچه سازی افشای اطلاعات و ارتقای سطح قابلیت های اتکایی آن نقش بسزایی را ایفا می نمایند، که بسته به ویژگی های فردی یا اجتماعی و فرهنگی، انگیزه های افشای اطلاعات به خصوص اطلاعات منفی شرکت به بازار متفاوت است. هدف این پژوهش ارائه تحلیل مضمون استقرائی جهت مفهوم سازی و ارزیابی رخداد مکانیزم مقاومت در افشاء اخبار بد است. روش: در این پژوهش از تحلیل مضمون جهت شناسایی مضامین پژوهش در بخش کیفی، از تحلیل دلفی جهت تعیین حد اجماع نظری و تحلیل بازنمایی سیستمی جهت تعیین محرک ها و پیامدهای سیستمی مقاومت مدیرعامل در افشاء اخبار بد در بخش کمی استفاده شد. یافته ها: نتایج در بخش کیفی طی ۱۱ مصاحبه انجام شده و ۲۲۳ کد باز، از ایجاد ۲۶ مضمون پایه؛ ۶ مضمون سازمان دهنده و ۳ مضمون فراگیر حکایت دارد. نتایج در بخش کمی مشخص ساخت مهمترین محرک و پیامد در مضمون فراگیر مقاومت مبتنی بر بینش مدیرعامل در افشاء اخبار بد، ترس از دست دادن جایگاه مدیرعاملی و عدم توانمندی مدیرعامل در شناخت نیازهای اطلاعاتی ذینفعان است. از طرف دیگر محرک و پیامد مهم مقاومت مبتنی بر عملکرد مدیرعامل، وجود استانداردهای ضعیف حسابداری در افشاء اخبار بد و عدم تناسب نیازهای اطلاعاتی ذینفعان با فرهنگ مطلوبیت اطلاعات بود. در نهایت مشخص شد، دو مضمون منبع کنترل بیرونی و عدم خودباوری مدیرعامل در افشاء اخبار بد، محرک اصلی در مقاومت ناشی از علل روانشناختی محسوب می شود. نتیجه گیری: از آنجایی که افشاء اخبار منفی در سطح شرکت های بازار سرمایه معمولاً با تبعات و پیامدهای منفی از جانب بازار مواجه می شود، لذا احتمال بروز مقاومت مدیرعامل در افشاء اخبار بد معمولاً افزایش می یابد و این موضوع می تواند به موقع بودن گزارشگری مالی را با اختلال شفافیت اطلاعاتی مواجه نماید.
ارائه چارچوبی برای تدوین الگوی بهینه گزارشگری مالی صندوق های بازنشستگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، ارائه چارچوبی جهت تدوین الگوی بهینه گزارشگری مالی صندوق های بازنشستگی، متناسب با شرایط ایران است که از طریق تشریح وضعیت فعلی گزارشگری صندوق های بازنشستگی در ایران و سپس شناخت مسائل و اقدامات صورت گرفته توسط کشورهای موفق جهان در زمینه گزارشگری صندوق های بازنشستگی، دست یافته است. روش: این پژوهش به لحاظ ماهیت از نوع کیفی است و با داده های کیفی سر و کار دارد. روش گردآوری و تحلیل داده ها شامل بررسی پژوهش های انجام شده و اسناد و مدارک مربوطه در این زمینه و همچنین انجام مصاحبه با 16 نفر از خبرگان و متخصصان مالی صندوق های بازنشستگی در سال های 1400 و 1401 است. یافته ها: با استفاده از روش تحقیق نظریه زمینه ای، الگویی شامل شرایط علی، شرایط مداخله گر، شرایط زمینه ای، راهبردها و پیامدهای گزارشگری بهینه صندوق های بازنشستگی ارائه گردید که از مقوله های اصلی آن شامل عدم انطباق استاندارد 27 باشرایط ایران، دانش و آگاهی حوزه های تأثیرگذار و عدم وجود نهاد ناظر بر گزارشات اکچوئری هستند. نتیجه گیری: توجه و توسعه بهینه حوزه گزارشگری مالی صندوق های بازنشستگی در داخل کشور و ایجاد نهاد ناظر بر گزارشگری و ایجاد استانداردهای اکچوئری از دستاوردهای مهم این پژوهش است که به ارتقای کیفیت و کمیت گزارشگری مالی صندوق های بازنشستگی کمک می کند.