مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در راستای ارائه نگرشی جدید نسبت به اهمیت، کمیت و کیفیت هیأت مدیره به بررسی تأثیر حدود عملیات شرکت بر ساختار هیأت مدیره پرداخته است. نمونه مورد بررسی شامل 60 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1379 تا 1388، است. روشهای آماری مورد استفاده نیز شامل الگو رگرسیون لجستیک و الگو رگرسیون حداقل مربعات معمولی به روش داده های ترکیبی است. نتایج از پژوهش بیانگر این است که معیارهای حدود عملیات شرکت شامل اندازه شرکت، عمر شرکت و نسبت بدهی بر معیارهای ساختار هیأت مدیره شامل اندازه هیأت مدیره، درصد اعضای غیرمؤظف هیأت مدیره، حضور یکی از اعضای غیر موظف در ریاست هیأت مدیره و حضور حداقل سه عضو غیرموظف در ترکیب هیأت مدیره شرکتهای مورد بررسی تأثیرمعناداری ندارد.
گزارشگری مالی اسمی و پیامد های آن برای عملکرد شرکت و قیمت سهام در وضعیت تورمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی پیامد های گزارشگری مالی اسمی برای عملکرد شرکت و قیمت سهام در شرایط تورمی میپردازد. به این منظور، رابطه بین سود یا زیانهای شناسایی نشده ناشی از تورم به عنوان متغیر مستقل و جریانهای نقد عملیاتی آینده، جریانهای نقد آینده حاصل از فروش دارائیها و بازده غیرعادی حاصل از پرتفویهای طبقه بندی شده بر اساس سود یا زیانهای شناسایی نشده ناشی از تورم به عنوان متغیر های وابسته مورد مطالعه قرار گرفت. متغیر مستقل پژوهش به کمک الگوریتم تعدیل تورم کانچیچکی (2009) محاسبه و در جهت بررسی رابطه بین متغیر مستقل و متغیر های وابسته از سه الگوی بارث، کِرم و نلسون (2001)، کانچیچکی (2009) و فاما و فرنچ (1993) استفاده شد. همچنین، فرضیه ها با تحلیل آماری همبستگی پیرسون آزمون شدند. نتایج با در نظر گرفتن داده های 98 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1378 تا 1387 نشان داد، هر قدر میزان سود یا زیانهای شناسایی نشده ناشی از تورم شرکتی بیشتر باشد، انتظار میرود که آن شرکت در آینده جریانهای نقد عملیاتی کمتری داشته باشد. به علاوه این شرکتها، در آینده بیشتر به فروش دارائیهای ثابت خود مبادرت میورزند و بازدهی سهام آنها نیز کمتر خواهد بود.
تاثیر محافظه کاری شرط ی بر هزینه سرمایه سهام عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رابطه محافظهکاری شرطی و هزینه سرمایه سهام عادی مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور اندازه گیری میزان محافظهکاری شرطی در سطح سال- شرکت از الگو کالن و همکاران (2009)، و برای بررسی تأثیر محافظهکاری شرطی بر هزینه سرمایه سهام عادی در سطح شرکت و در سطح پرتفوی سهام از الگوی سه عاملی فاما و فرنچ (1993) استفاده شده است. داده های مورد استفاده شامل نمونه ای مرکب از 82 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در طی سالهای 1380 به 1388 ، است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیون چندمتغیره برمبنای داده های مقطعی و سری زمانی استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان میدهد که بین محافظهکاری شرطی و هزینه سرمایه سهام عادی شرکت رابطه معکوس و معنیداری هست؛ و هرچه درجه محافظهکاری شرطی بیشتر باشد، هزینه سرمایه سهام عادی شرکت کاهش مییابد. هم چنین، نتایج حاکی است که بین محافظهکاری شرطی و هزینه سرمایه پرتفوی سهام عادی رابطه مثبتی هست. این رابطه در خصوص پرتفوی سهام شرکتهای با محافظهکاری متوسط و پرتفوی سهام شرکتهای با محافظهکاری زیاد، معنیدار است؛ ما در مورد پرتفوی سهام شرکتهای با محافظهکاری کم، پایین معنیدار نیست.
تبیین ارتباط بین حاکمیت شرکتی و کیفیت سود با رویکرد بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با استفاده از تحلیل داده های تلفیقی به بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و کیفیت سود می پردازد. نمونه این تحقیق را 117 شرکت ایرانی برای دوره زمانی 1389-1386 تشکیل می دهد. مطالعات گذشته از جایگزینهای متعددی برای حاکمیت شرکتی استفاده کرده است اما این تحقیق از رویکردی چندبُعدی و ترکیبی به منظور اندازه گیری حاکمیت شرکتی بهره می گیرد. هم چنین کیفیت سود نیز به هفت شیوه اندازه گیری شده است. نتایج تجربی حکایت دارد که حاکمیت شرکتی با معیارهای کیفیت اقلام تعهدی، پایداری سود، هموارسازی سود و محافظه کاری سود، ارتباط منفی معنادار و با معیارهای توان پیش بینی سود و بموقع بودن سود، ارتباط مثبت معنادار دارد اما با معیار ارتباط ارزشی سود ارتباط معناداری ندارد؛ به عبارت دیگر، رابطه بین کیفیت سود و حاکمیت شرکتی، تک بُعدی نیست و لذا نمی توان به طور کامل یکی از دو فرضیه رقیب نظارت یا اطمینان را پذیرفت. علاوه بر این با تفکیک شاخص حاکمیت شرکتی به اجزای تشکیل دهنده از توان توضیح دهندگی الگو ها کاسته می شود. انجام، رابطه بین حاکمیت شرکتی و معیارهای چندگانه کیفیت سود در صنایع مختلف یکسان نیست.
تاثیر استراتژی تصاحب شرکتها بر مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق با استفاده از داده های 46 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سه صنعت مختلف و در فاصله زمانی بین سالهای 1382 تا 1387 به بررسی این موضوع پرداخته شده است که آیا شرکتهای هدف در دوره قبل از تصاحب، سود خود را در جهت افزایش آن مدیریت می کنند یا خیر. در این تحقیق اقلام تعهدی اختیاری به عنوان نماینده مدیریت سود در نظر گرفته شده است و از الگوی تعدیل یافته جونز تحت دو رویکرد ترازنامه ای و جریان وجوه نقد با اعمال تغییراتی در رویکرد ترازنامه ای استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد بین اقلام تعهدی اختیاری شرکتهای هدف در دوره قبل و بعد از تصاحب و همچنین بین اقلام تعهدی اختیاری شرکتهای هدف در دوره قبل از تصاحب و شرکتهای گروه کنترل تفاوت معناداری نیست.
بررسی مقایسه ای توانایی پیش بینی و محتوای اطلاعاتی عناصر صورت سود و زیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، بررسی توانایی اجزای صورت سود و زیان در پیش بینی سود و هم چنین بازده سهام است. برای دستیابی به این هدف تغییر در سود گزارش شده سالانه به تغییر در فروش، سود ناویژه و سایر هزینه ها جدا شد و توانایی پیش بینی و قدرت توضیحی الگوی کلی سود خالص با الگو، تفکیکی سود خالص مورد مقایسه قرار گرفت. این تحقیق با انتخاب 51 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1387- 1383 انجام شده است. نتایج نشان میدهد که در پیش بینی سود آینده و توضیح بازده سهام، تغییر در فروش، سود ناویژه و سایر هزینه ها، توانایی پیش بینی و محتوای اطلاعاتی بیشتری نسبت به سود خالص دارد؛ تغییر در فروش و سود ناویژه توانایی پیش بینی و محتوای اطلاعاتی بیشتری نسبت به سود عملیاتی دارد، و هم چنین تغییر در سود عملیاتی توانایی پیش بینی و محتوای اطلاعاتی بیشتری نسبت به سود خالص دارد. با توجه به نتایج به دست آمده چنین استنباط میشود که جدا کردن سود به اجزای آن سبب افزایش توانایی پیش بینی و محتوای اطلاعاتی سود میگردد.
بررسی کارایی الگوی ارزشگذاری فلتهام- اولسن در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق کارایی الگوی ارزش گذاری فلتهام- اولسن (1995) را در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار می دهد و سعی دارد رابطه بین ارزش ذاتی شرکتها و بازده آنها را مشخص، و ارزش ذاتی شرکتها را با استفاده از ارزش دفتری آنها تعیین کند. جامعه آماری این تحقیق دربرگیرنده کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، و نمونه مورد بررسی 89 شرکت است که داده های آنها برای بازه زمانی 1377 تا 1388 با استفاده از الگوی رگرسیون مقطعی- زمانی (پنل دیتا) مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که این الگو به طور کامل قادر به تعیین ارزش ذاتی شرکتهای مورد مطالعه نیست و بین نسبت ارزش ذاتی به ارزش بازار سهام و نسبت قیمت به درامد سهام رابطة معنی دار آماری نیست علاوه بر این شرکتهایی که کمترین نسبت ارزش ذاتی به ارزش بازار را دارند، در بازار بیشتر از واقع ارزشیابی می شوند.