مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های گزارشگری ریسک و ارائه مدلی برای ارزیابی گزارشگری ریسک شرکتی در ایران است. روش: در راستای اهداف پژوهش، ابتدا با بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان، ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های حاکم بر گزارشگری ریسک شرکتی استخراج و با استفاده از تکنیک دلفی فازی مورد اجماع و غربالگری قرار گرفت ؛ سپس با به کارگیری رویکرد ترکیبی دیمتل و فرایند تحلیل شبکه ای (دنپ)، روابط بین معیارها مشخص و اولویت بندی و وزن دهی آن ها صورت پذیرفت. یافته ها : نتایج پژوهش حاکی از اجماع خبرگان بر پذیرش تمام شاخص ها در مرحله دلفی فازی است. بر اساس دیدگاه خبرگان، بعد کیفیت افشای ریسک اهمیت بیشتری نسبت به ابعاد ساختار متن و کمیت افشای ریسک دارد و شاخص های پوشش، چشم انداز و اندازه اثر اقتصادی افشای ریسک، بیشترین وزن را به خود اختصاص داده اند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهند گزارش ریسک های اصلی شرکت، نحوه مدیریت این ریسک ها و کمی کردن اثرات آنها، در درجه بالاتری از اهمیت قرار دارند. با توجه به اثرگذاری بعد کیفیت و اثرپذیری ابعاد ساختار متن و کمیت افشای ریسک، توجه به بهبود کیفیت افشای ریسک می تواند ساختار متن و کمیت افشای ریسک را نیز بهبود بخشد. نتایج این پژوهش می تواند در ارزیابی، مقایسه و رتبه بندی گزارش های ریسک شرکت ها و تدوین ضوابط و رهنمودهای افشای اطلاعات ریسک توسط نهادهای نظارتی، افشای مناسب تر اطلاعات ریسک توسط شرکت ها و افزایش آگاهی ذینفعان از وضعیت ریسک شرکت و بهبود تصمیم گیری آنها مؤثر باشد.
تأثیر ارزش شرکت و سود حسابداری بر مخارج سرمایه ای: نقش تعدیلی کیفیت اطلاعات داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : تصمیم گیری راجع به میزان مخارج سرمایه ای جزء مهمترین تصمیمات مدیران در شرکتها است. این مقاله با اتکا به فرضیه «کیفیت اطلاعات داخلی» در صدد بررسی نقش تعدیلی است که کیفیت اطلاعات داخلی شرکت می تواند در میزان اثرگذاری ارزش شرکت و سود حسابداری بر مخارج سرمایه ای ایفا کند. روش : دو متغیر عدم تجدید ارائه و شفافیت شرکتی به عنوان شاخص های کیفیت اطلاعات داخلی شرکت انتخاب شده اند. سپس چهار فرضیه تدوین و نمونه ای متشکل از 181 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390 تا 1398 تشکیل شده و فرضیه های پژوهش با استفاده از رگرسیون چندگانه به روش داده های ترکیبی مورد آزمون قرار گرفته اند. یافته ها : ارزش شرکت و سود حسابداری بر مخارج سرمایه ای تأثیر مثبت دارند. همچنین مشخص شد که «فرضیه کیفیت اطلاعات داخلی» در شرکت های فعال در ایران مصداق ندارد. یعنی کیفیت اطلاعات داخلی شرکت ها تأثیری بر میزان اثرگذاری سود حسابداری بر مخارج سرمایه ای ندارد. در خصوص تأثیر کیفیت اطلاعات داخلی بر میزان اثرگذاری ارزش شرکت بر مخارج سرمایه ای نیز نتایج متقن و قابل اتکایی حاصل نشد. نتیجه گیری : مدیران شرکت های فعال در ایران در تصمیم گیری راجع به مخارج سرمایه ای، توجه چندانی به محیط اطلاعات داخلی شرکت و اطلاعات تولید شده توسط آن ندارند. این نتیجه احتمالاً به دلیل غیرقابل اتکا بودن کیفیت اطلاعات داخلی از نظر مدیران است. این به آن معناست که هزینه تولید اطلاعات در داخل شرکت از منافع آن بیشتر است. اگر تلاش مدیران به سوی بهبود و ارتقاء محیط اطلاعات داخلی متمرکز شود، اطلاعات تولید شده توسط این محیط به یک منبع اطلاعاتی قوی برای تصمیم گیری در خصوص مخارج سرمایه ای تبدیل شده و منافع آن بر مخارج آن فزونی خواهد یافت.
ارائه مدل اندازه گیری مدیریت خطا و اثر آن بر گزارشگری مالی متقلبانه با تأکید بر نقش کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مدیریت خطا فرایندی است که با شناسایی بموقع خطاها، در پیشگیری از رویداد خطاها و برخورد با خطاها به عنوان کلید درک تولید کیفیت در حوزه حسابداری نقشی برجسته پیدا کرده است. مدیریت خطا برای کیفیت پیامدهای کار در محیط واحدهای تجاری به خصوص محیط های مالی حیاتی است زیرا، خطاها در تعارض مستقیم با کیفیت گزارشگری مالی هستند و استفاده کنندگان از گزارش های مالی را به نتیجه گیری های غلط می رسانند؛ لذا با توجه به جایگاه ویژه مدیریت خطا در حسابداری و به طور خاص در گزارشگری مالی، انتظار می رود با شناسایی، مدلسازی و آزمون مدیریت خطا بتوان شاهد اطلاعات باکیفیت تری در قالب گزارشگری مالی بود. روش: پژوهش حاضر پژوهشی آمیخته است بدین صورت که ابتدا از طریق مصاحبه با 15 نفر از خبرگان رشته، مدل پژوهش تدوین و در ادامه برای بررسی آثار پیامدهای شناسایی شده عدم مدیریت خطا بر گزارشگری مالی متقلبانه، نمونه 150 تایی از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به روش حذف سیستماتیک انتخاب و در بازه زمانی سا ل های 1398 - 1391 مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای آزمون داده های کمی از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان می دهد از بین سه نوع خطای شناسایی شده که خطاهای رعایتی، عملیاتی و گزارشگری اند، مدیریت خطاهای عملیاتی اثر منفی و معناداری بر گزارشگری مالی متقلبانه داشته و کیفیت حسابرسی موجب تقویت ارتباط مذکور گردیده است. نتیجه گیری: مدیریت خطا در واحدهای تجاری به خصوص در بخش عملیاتی علاوه بر بالابردن کارایی و اثربخشی عملیات واحدهای تجاری، احتمال گزارشگری مالی متقلبانه را کاهش می دهد و موجب ارتقا سطح کیفیت گزارشگری مالی می گردد.
پایداری مالی شرکت و گزارشگری مالی متقلبانه: نقش کیفیت ساز و کارهای راهبری شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در مواردی که شرایط مالی شرکت ناپایدار و رشدی کمتر از میانگین صنعت تجربه می کند، مدیریت ممکن است برای ارائه تصویری پایدار از سلامت مالی شرکت به گزارشگری متقلبانه متوسل شود. از طرفی هرچه کیفیت راهبری شرکتی بالاتر باشد، تمایل به گزارشگری مالی متقلبانه کاهش می یابد. هدف این پژوهش، آزمون رابطه پایداری مالی با گزارشگری مالی متقلبانه و بررسی نقش تعدیل کنندگی کیفیت سازوکارهای راهبری شرکتی بر این رابطه است . روش: چهار فرضیه پژوهش با استفاده از نمونه ای متشکل از 102 شرکت پذیرفته شده در بورس تهران طی دوره 1394 الی 1398 و بکارگیری رگرسیون لجستیک آزمون شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که پایداری مالی (برحسب رشد دارایی ها) رابطه مثبت و معناداری با گزارشگری مالی متقلبانه دارد، ولی رابطه معناداری بین پایداری مالی(بر حسب Z-Score ) و گزارشگری مالی متقلبانه مستند نشد. علاوه بر این، کیفیت سازوکارهای راهبری شرکتی بر رابطه بین رشد دارایی ها وگزارشگری مالی متقلبانه نقش تعدیل کنندگی ندارد، در حالی که رابطه بین Z-Score و گزارشگری مالی متقلبانه را تضعیف می کند. نتیجه گیری: در شرایط پایداری مالی ضعیف، انگیزه گزارشگری مالی متقلبانه افزایش می یابد. این انگیزه در محیطی با کنترل های نامناسب مضاعف می شود. در ناپایداری مالی ارتقای کیفیت سازوکارهای راهبری شرکتی می تواند احتمال گزارشگری مالی متقلبانه را کاهش دهد.
بررسی تأثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر رابطه بین اندازه غیربهینگی ساختار سرمایه و ناکارایی سرمایه گذاری های واحد تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در این پژوهش به بررسی تأثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر رابطه بین اندازه غیربهینگی ساختار سرمایه و ناکارایی سرمایه گذاری های واحد تجاری پرداخته شده است. روش: با جمع آوری داده های 147 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1398 - 1383 فرضیه های پژوهش بررسی شدند. کیفیت اطلاعات حسابداری با استفاده از مدل فرانسیس و همکاران ( 2005 ) و ناکارایی سرمایه گذاری ها با استفاده از مدل بیدل و همکاران ( 2009 ) اندازه گیری شد و اندازه غیربهینگی ساختار سرمایه با استفاده از مدل ساین و ویلیامز ( 2015 ) مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از این است که افزایش اندازه غیر بهینگی ساختار سرمایه منجر به افزایش میزان ناکارایی سرمایه گذاری های واحد تجاری می شود. از سوی دیگر، کیفیت اطلاعات حسابداری، ارتباط میان غیربهینگی ساختار سرمایه و ناکارایی سرمایه گذاری های واحد تجاری را تعدیل می کند. نتیجه گیری: کیفیت اطلاعات حسابداری به عنوان یکی از عوامل کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می تواند با تعدیل جریان های نقد در دسترس و همچنین کاهش نرخ بهره مورد انتظار غیر بهینگی ساختار سرمایه را کاهش و منجر به کاهش ناکارایی سرمایه گذاری های واحد تجاری شود.
بررسی آثار قابلیت مقایسه حسابداری بر کارایی سرمایه گذاری در نیروی کار: نقش تعدیل گر محدودیت در تأمین مالی، نظارت درون سازمانی و برون سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین تصمیمات شرکت ها که دارای پیامدهای مهم اقتصادی در بلندمدت است، تصمیم های مرتبط با نیروی کار است. بر همین اساس در این پژوهش به بررسی نقش یکی از کلیدی ترین ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری (قابلیت مقایسه حسابداری) بر کارایی سرمایه گذاری در نیروی کار پرداخته شده است؛ در این بین نقش تعدیلی ویژگی های محدودیت در تأمین مالی، نظارت درون سازمانی و برون سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است. روش: برای انجام تحلیل های آماری از داده های مربوط به 91 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1388 تا 1398 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل های رگرسیونی پژوهش نشان داد که قابلیت مقایسه حسابداری دارای آثار مثبت بر کارایی سرمایه گذاری نیروی کار است. هم چنین، شواهد نشان داد زمانی که شرکت ها دارای محدودیت در تأمین مالی، محیط حاکمیت داخلی و نظارت بیرونی ضعیف هستند، رابطه مثبت قوی تری بین قابلیت مقایسه حسابداری و کارایی سرمایه گذاری نیروی کار وجود دارد. نتیجه گیری: تدوین کنندگان استانداردها می توانند با در پیش گرفتن شیوه هایی جهت بهبود قابلیت مقایسه اطلاعات شرکت ها، کارایی سرمایه گذاری در نیروی کار را بهبود بخشند. هم چنین، در شرایطی که نظارت درون سازمانی و برون سازمانی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست، می توان از طریق ارائه اطلاعات حسابداری قابل مقایسه، کارایی سرمایه گذاری نیروی کار را بهبود بخشید.
رابطه سبک کاری حسابرس امضاءکننده گزارش حسابرسی با مقایسه پذیری سود: با تأکید بر ویژگی های حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی رابطه بین سبک کاری حسابرس امضاءکننده گزارش و مقایسه پذیری سود با تأکید بر ویژگی های حسابرس پرداخت. روش: پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر روش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران هستند و نمونه پژوهش با لحاظ برخی ویژگی ها در بازه زمانی 1392 الی 1397 انتخاب شد ( 768 شرکت- سال). داده ها با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته برآوردی و حداقل مربعات تعمیم یافته تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد سبک حسابرس با قابلیت مقایسه سود رابطه مثبت و معنا داری دارد. بعلاوه، افزایش تجربه کار مشترک حسابرسان امضاءکننده گزارش، قابلیت مقایسه را بهبود می بخشد؛ اگرچه اندازه مؤسسه حسابرسی بر سبک حسابرسان امضاءکننده گزارش و قابلیت مقایسه سود اثرگذار نیست. نتیجه گیری: آگاهی از اطلاعات تخصص حسابرس در صنعت، سبک کاری حسابرسان و تعداد سال های همکاری حسابرسان در مؤسسات حسابرسی مختلف می تواند از طریق افزایش کیفیت حسابرسی و قابلیت مقایسه سود، سودمندی اطلاعات حسابداری را افزایش دهد. بعلاوه، بنظر می رسد در ایران، حسابرسان مسئول کار، کیفیت حسابرسی را تحت تأثیر قرار می دهند. بنابراین، حسابرسان با جابه جایی خود بین مؤسسات حسابرسی می توانند بر کیفیت کار مؤسسات حسابرسی و قابلیت مقایسه سود بسیار مؤثر باشند.
تأثیر عملکرد مسئولیت اجتماعی بر آشفتگی مالی در طول چرخه عمرشرکت با استفاده از تابع فاصله جهت دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش بررسی تأثیر عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت بر آشفتگی مالی در طول چرخه عمر برای مدت 10 سال است. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل 112 شرکت در طی دوره سال های 1388 تا 1397 است. برای جمع آوری داده ها از تارنمای بورس اوراق بهادار تهران و نرم افزارهای مربوطه استفاده شده است. برای ارزیابی عملکرد مسئولیت اجتماعی از روش ریاضی (تابع فاصله جهت دار) و برای اندازه گیری آشفتگی مالی از مدل های برگر و همکاران، آلمیدا، کامپلو و آلتمن استفاده شده است. فرضیه های پژوهش با استفاده از داده های تابلویی و اثرات ثابت به روش آماری رگرسیون چندمتغیره آزمون شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد عملکرد مسئولیت اجتماعی به تنهایی تأثیری بر آشفتگی مالی ندارد. ترکیب مسئولیت اجتماعی با چرخه عمر در مراحل رشد و بلوغ اثر منفی و معناداری بر آشفتگی مالی دارد. در واقع عملکرد مسئولیت اجتماعی و چرخه عمر به طور مشترک باعث کاهش آشفتگی مالی می شوند. نتیجه گیری: از آنجایی که شرکت ها در مراحل رشد و بلوغ بیشتر از مرحله های دیگر چرخه عمر با هم به رقابت می پردازند، توجه بیشتری نیز به مسئولیت اجتماعی دارند. بنابراین، بر اساس نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت چرخه عمر شرکت و عملکرد مسئولیت اجتماعی به طور مشترک باعث کاهش آشفتگی مالی می شوند.