مقالات
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، رابطه بین میزان محافظه کاری شرطی اعمال شده و احتمال اخبار منفی آینده مورد بررسی قرار گرفته است. برای آزمون فرضیه های تحقیق از روش های رگرسیونی لاجیت و حداقل مربعات معمولی استفاده شده است. این پژوهش در دوره زمانی 8 ساله، از سال 1381 تا سال 1388 و بر روی نمونه ای متشکل از 60 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. بر اساس محافظه کاری شرطی؛ اخبار بد (زیان ها) علیرغم قابلیت تایید پایین، در دوره جاری شناسایی می-شوند، اما شناسایی اخبار خوب (سودها) تا زمان احراز شرط قابلیت تایید لازم، یعنی تا دوره های آینده به تأخیر میافتد. از این رو انتظار میرود که شرکت های که میزان بالاتری از محافظهکاری شرطی را اعمال میکنند، به واسطه شناسایی به موقع اخبار بد؛ احتمال انتشار اخبار بد آینده در مورد آنها کاهش مییابد. لذا، به نظر میرسد که بین میزان محافظه کاری شرطی اعمال شده و احتمال اخبار منفی آینده، رابطه منفی وجود داشته باشد.
یافته های تحقیق نشان میدهد که رابطه منفی و معنادار بین محافظه کاری شرطی اعمال شده و احتمال اخبار منفی آینده وجود دارد. همچنین، نتایج حاکی از عدم وجود رابطه معنادار بین محافظه کاری شرطی و واکنش بازار به اخبار خوب و بد شرکت ها است. علاوه براین، وجود رابطه معنادار بین اندازه شرکت و درجه اهرم مالی آن با بازده غیرعادی شرکت مورد تایید قرار گرفت.
بررسی اثر انتشار پیش بینی سود بر ضریب واکنش سود آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش بینی سود توسط مدیران و خصوصیات آن، نشانه ای از ارائه اطلاعات خصوصی مدیران و یا تایید ادعاهای آنها می باشد. این علامت به سرمایه گذاران کمک می کند تا رابطه بین پیش بینی مدیر و سود آینده را بهتر درک کنند و در نتیجه اوراق بهادار را به درستی قیمت گذاری کنند. هدف این مقاله بررسی این موضوع است که آیا انتشار پیش بینی مدیران و خصوصیات این پیش بینی بر رابطه بین بازده و سود آینده اثر می-گذارد. این پژوهش از ضریب واکنش سود آینده رویکرد استفاده نموده است زیرا خصوصیات مختلف پیش بینی سود می تواند برای پیش بینی سود آینده مورد استفاده قرار گیرد. هرچه خصوصیات پیش بینی بهتر باشد، توانایی سرمایه گذاران برای پیش بینی سود آینده بیشتر می شود و محتوای اطلاعاتی قیمت سهام در مورد سود آینده را افزایش می-دهد در نتیجه ضریب واکنش سود آینده بیشتر می شود. این پژوهش در راستای تحقیقات گلب و زاروئین (2002)، توکر و زاروئین (2006) و چو و همکاران (2008) می باشد. برای این منظور 347 مشاهده شرکت- سال از سال 1384 تا 1389 جمع آوری شده است. نتایج تجربی تحقیق نشان می دهد اگر دفعات پیش بینی مدیریت بیشتر و دقت آن بالاتر باشد، بر رابطه بین بازده و سود آینده اثر می گذارد. بعلاوه الگوی تحقیق با اضافه کردن متغیرهای کنترلی ای نظیر اندازه شرکت، رشد و سودده و زیان ده بودن بسط داده شد تا اثر متغیرهای حذف شده را کنترل کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد پیش-بینی مدیریت بر رابطه بین بازده و سود آینده اثر می گذارد. هرچه دفعات پیش بینی بیشتر و میزان خطای آن کمتر باشد، اعتبار آن از دید سرمایه گذاران بیشتر خواهد شد.
به کارگیری شبکه های عصبی در پیش بینی سودآوری شرکتها شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در مورد دستیابی به پیش بینی سودآوری آینده (شاخصی از عملکرد آینده) شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با کاربست شبکه های عصبی مصنوعی است. نمونه های مورد استفاده ما در این پژوهش 90 شرکت از مجموعه مورد اشاره فوق در بین سال های 1380 تا 1386 (720 شرکت - سال) میباشد و با توجه به چارچوب مقاله این تعداد به 630 شرکت - سال کاهش یافت. این شرکتها به دو مجموعه نمونه آموزشی شامل 540 شرکت – سال ابتدایی (شرکت – سالهای 80 تا 85) و برای ارزیابی اعتبار الگوی آموزش دیده، نمونه آزمایشی متشکل از 90 شرکت – سال انتهایی (شرکت – سال 86)، تفکیک شدند.
برای انجام پیش بینی سودآوری آینده شرکتها در ابتدا نیازمند تعیین متغیرهای پیش بینی کننده ای بود که برای این منظور از متغیرهایی که طی پژوهش های پیشین برای پیش بینی موفقیت یا عدم موفقیت شرکتها به کار رفته بودند، استفاده شده است. در مرحله بعد با برگزاری آزمون های آماری مناسب متغیرهای معنادار در پیش بینی سودآوری آینده تعیین شد. در نهایت تعداد 9 متغیر با استفاده از تکنیک تحلیل گام به گام انتخاب شد. نتایج این مطالعه نشان داد که به کارگیری شبکه های عصبی و 9 متغیر انتخاب شده، 99 درصد الگوبرداری صحیح در پیش بینی سودآوری شرکتها توسط گروه آموزشی را به دست می دهد و کاربست این الگو در گروه آزمایشی، 86 درصد صحت پیش بینیها در طبقات سودآور و زیان آور آینده را رقم می زند.
محتوای فزاینده و نسبی اطلاعات نرخ بازده داخلی مبتنی بر بازیافت جوه نقد نسبت به نرخ بازده داراییها در شرکتهای پذیرفته شده در ورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، محتوای اطلاعاتی نرخ بازده داخلی مبتنی بر بازیافت وجوه نقد و نرخ بازده داراییها مورد بررسی قرار گرفته است، تا از این طریق، میزان اعتبار و درستی هر یک از این شاخص ها در بازار سرمایه ایران مشخص گردد. به منظور دستیابی به پاسخ این مسأله از دو شاخص نرخ بازده سهام و Qتوبین به عنوان شاخص پایه، استفاده شده است و میزان توضیح دهندگی این دو شاخص پایه، توسط شاخص های نرخ بازده داخلی مبتنی بر بازیافت وجوه نقد و نرخ بازده داراییها و با استفاده از الگو رگرسیون چند متغیره مورد آزمون قرار گرفته شد. بر اساس اطلاعات صورت های مالی نمونه ای متشکل از 540 سال - شرکت از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1383 تا 1388، نتایج حاکی از آن است که نرخ بازده داخلی مبتنی بر بازیافت وجوه نقد نسبت به نرخ بازده داراییها، دارای محتوای فزاینده و نسبی اطلاعاتی بیشتری است.
سودمندی اطلاعات حسابداری نسبت به اطلاعات بازار در پیش بینی ورشکستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سودمندی اطلاعات حسابداری همواره به عنوان یکی از دغدغه های استاندارد گذاران مطرح بوده است؛ به طوری که مفاهیم نظری هدف اصلی از گزارشگری مالی را ارائه اطلاعاتی سودمند در تصمیم گیری می داند. پیش بینی ورشکستگی یکی از حوزه هایی است که تاکنون پژوهشگران بسیاری به بررسی سودمندی اطلاعات حسابداری در آن پرداخته اند. با این حال، به منظور درک موقعیت فعلی سودمندی این منبع اطلاعاتی لازم است تا توان پیش بینی آن را در مقابل سایر منابع اطلاعاتی مانند اطلاعات بازار مورد مقایسه قرار داد. در همین راستا با استفاده از الگوریتم ژنتیک، الگو هایی با ترکیبات مختلفی از متغیرهای حسابداری و بازار، طراحی شده و مورد آزمون قرار گرفته است. همچنین به منظور بهبود قابلیت تعمیم نتایج از اعتبارسنجی متقابل استفاده شده است. نمونه مورد آزمون شامل شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران در بین سال های 1380 تا 1388 می باشد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که اطلاعات حسابداری در پیش بینی ورشکستگی از سودمندی بیشتری نسبت به اطلاعات بازار برخوردار بوده و اطلاعات بازار نمی توانند مکمل خوبی برای اطلاعات حسابداری در پیش بینی ورشکستگی باشند.
بررسی رابطه بین مدیریت جریان وجوه نقد و هزینه بدهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی رابطة بین مدیریت جریان وجه نقد و هزینه بدهی می پردازد. جریان وجه نقد عملیاتی به دو جزء مدیریت شده و جریان وجه مدیریت نشده تقسیم می شود. جامعه آماری شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1383 تا 1387 می باشد. نمونه تحقیق شامل 78 شرکت است. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بوده و برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون تلفیقی چند متغیره و روش حداقل مربعات معمولی (OLS) استفاده می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین جریان وجه نقد عملیاتی مدیریت نشده و هزینه بدهی رابطه معنی دار و منفی وجود دارد و بین جریان وجه نقد مدیریت شده (غیرعادی) و هزینه بدهی رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد. همبستگی (منفی) بزرگتر جریان نقد عملیاتی مدیریت نشده با هزینه بدهی - نسبت به همبستگی (مثبت) جریان نقد عملیاتی مدیریت شده با هزینه بدهی که در ضرایب رگرسیون نیز مشخص می باشد- حاکی از توانایی پایین مدیران در مدیریت و دستکاری جریان نقد می باشد.
آزمون تجربی استراتژی سرمایه گذاری معکوس با استفاده از تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های انجام شده در مورد سودمندی استراتژی سرمایه گذاری معکوس در بازار سرمایه ایران را از جهت نوع متغیرهای آزمون می توان در دو گروه دسته بندی کرد: 1) پژوهش های متکی بر بازده تاریخی 2) پژوهش های متکی بر متغیرهای بنیادی. این مقاله با به کارگیری تحلیل پوششی داده ها امکانی را فراهم می آورد که بتوان بازده تاریخی و متغیرهای بنیادی را به طور همزمان مورد استفاده قرار داد و بر مبنای روش -شناسی مطالعات پرتفوی، در سه دوره 2 ساله غیرهمپوشان، طی سال های 1385 تا 1388 در بورس اوراق بهادار تهران اجراء شده است. یافته ها نشان می دهد استراتژی سرمایه گذاری معکوس طی تمامی دوره های تحقیق رویکردی مفید برای کسب بازده اضافی بوده است.
بررسی ارتباط بین کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهـادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی ارتباط بین کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی می پردازد. برای سنجش کیفیت سود از دو الگوی دچو و دی چو (2002)و الگوی اسلوان (1996) و برای سنجش عدم تقارن اطلاعاتی در فرضیه اول از معیار درصد شکاف قیمتی مؤثر و در فرضیه دوم از معیار درصد اثر قیمت استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها از آزمون های آماری آنالیز واریانس و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. روش پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و روش گردآوری داده ها، روش توصیفی و همبستگی است. جامعه مورد بررسی در این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری شامل 59 شرکت در طی بازه زمانی 1383 الی 1388 است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین میزان کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی ارتباط معناداری وجود دارد و کاهش کیفیت سود منجر به افزایش عدم تقارن اطلاعاتی می گردد. همچنین عدم تقارن اطلاعاتی در دوره قبل از اعلان سود نسبت به دوره پس از اعلان سود بیشتر است.