مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف : درگزارش فعالیت ماهانه شرکت ها، درآمد فروش کالا و خدمات شرکت ارائه می شود. این گزارش از سال 1396 از طریق سامانه کدال در اختیار سرمایه گذاران قرار می گیرد. سودمندی این گزارش برای سرمایه گذاران سهام شرکت ها می تواند از طریق ارزیابی محتوای اطلاعاتی آن مورد بررسی قرار گیرد. روش : در این پژوهش برای ارزیابی محتوای اطلاعاتی گزارش فعالیت ماهانه شرکت ها، تغییرات قیمت و حجم معاملات پیرامون زمان انتشار گزارش ها مورد توجه قرار گرفته است. براساس داده های مربوط به 234 شرکت در طول سال های 1396 تا پایان شهریور 1399 و روش شناسی رویداد پژوهی، واکنش بازار به این گزارش ها مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها : یافته های پژوهش نشان می دهد گزارش فعالیت ماهانه حاوی اطلاعات مهمی برای بازار است. بازار نسبت به گزارش های منتشر شده حاوی خبر خوب یا حاوی خبر بد واکنش متناسبی نشان می دهد. با انتشار خبر خوب، قیمت سهام افزایش می یابد و به دنبال خبر بد، قیمت سهام کاهش می یابد که در هر صورت حجم معاملات سهام شرکت ها پیرامون انتشار گزارش فعالیت ماهانه شرکت ها، افزایش قابل توجه مشاهده می شود. نتیجه گیری : گزارش فعالیت ماهانه به عنوان یکی از اطلاعات دارای پیام های مهمی در رابطه با عملکرد جاری شرکت ها است. با توجه به اینکه قبل از اعلان سودهای فصلی منتشر می شود سرمایه گذاران می توانند استراتژی های کوتاه مدت خود را براساس پیش بینی خود از عملکرد جاری شرکت ها تنظیم کنند .
تأثیر پیاده سازی استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی بر صورت وضعیت مالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی (ابگم) از سال 2005 به طور گسترده ای در دنیا مورد پذیرش قرار گرفت و در حال اجرا است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر پیاده سازی ابگم بر صورت وضعیت مالی شرکت های تولیدی است. روش : این پژوهش توصیفی- علّی و پس رویدادی است. جامعه آماری شامل شرکت های تولیدی است که صورت های مالی را طبق ابگم تهیه کرده اند. نمونه آماری شامل 6 شرکت تولیدی است که در صنعت فولاد هستند و بیش از 50 درصد سهم بازار این صنعت را در اختیار دارند. برای تحلیل داده ها از آزمون ناپارامتریک رتبه بندی علامت دار ویلکاکسون استفاده شده است. یافته ها : یافته ها نشان می دهد پیاده سازی ابگم تأثیر معناداری بر ارزش دارایی ثابت ، موجودی کالا، جمع دارایی های جاری وغیرجاری، سود انباشته، تسهیلات پرداختنی، حساب های پرداختنی، ذخایر، مالیات انتقالی، جمع بدهی های غیر جاری وجمع بدهی ها دارد. همچنین باعث تغییرات معنادار در نسبت جاری و نسبت بدهی بلندمدت به حقوق مالکان شده و شکاف ارزش دفتری و ارزش بازار شرکت کمتر شده است. نتیجه گیری : پیاده سازی ابگم باعث تغییرات معنادار در اقلام صورت وضعیت مالی و نسبت های مالی شده است. پژوهش حاضر با توجه به مصوبات سازمان بورس در سال ۱۳۹۲ و ۱۳۹۵ می تواند بینشی برای استانداردگذاران، مدیران، حسابداران و حسابرسان جهت گذار به ابگم ایجاد نماید.
دسترسی به منابع مالی برون سازمانی، قدرت چانه زنی و سرعت تعدیل سرمایه در گردش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : وقتی مقدار سرمایه در گردش بهینه باشد، ارزش شرکت حداکثر خواهد بود. این موضوع باعث می شود شرکت ها نسبت سرمایه در گردش خود را به سمت نسبت بهینه (هدف) تعدیل کنند. در این پژوهش، تأثیر میزان دسترسی به منابع مالی برون سازمانی و قدرت چانه زنی در مذاکرات تجاری بر سرعت تعدیل سرمایه در گردش بررسی شده است. روش : نمونه پژوهش شامل داده های 137 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1399 - 1382 است. به منظور سنجش سرعت تعدیل و نیز آزمون فرضیه ها، مدل های پویا و برآوردگر گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی به کار رفته اند. برای آزمون های تکمیلی، رویکرد دو مرحله ای اورلوا و رائو ( 2018 ) استفاده شده است. یافته ها : نتایج در مجموع نشان می دهد در قیاس با سایر واحدهای تجاری، در شرکت هایی که دسترسی بیشتری به منابع مالی برون سازمانی دارند و از قدرت چانه زنی بیشتری در مذاکرات تجاری برخوردارند، سرعت تعدیل سرمایه در گردش، بیشتر است. یافته های حاصل از آزمون های تکمیلی که مؤیّد نتایج اوّلیه پژوهش است؛ با نظریه توازن (بین هزینه ها و منافع بدهی ها) سازگاری دارد. نتیجه گیری : آگاهی از نقش منابع مالی برون سازمانی و توان چانه زنی در افزایش سرعت تعدیل سرمایه در گردش به منظور دستیابی به سطحی بهینه از آن، می تواند اطلاعات مفیدی در اختیار مدیران واحدهای تجاری و سرمایه گذاران قرار دهد.
اثر مؤلفه های تصمیم گیری مالی و سرمایه گذاری بر قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: توانایی های ویژه دانشجویان رشته حسابداری در زمینه مباحث مالی و سرمایه گذاری از الزامات کارآفرینی محسوب می شود و از طرفی، یکی از مهم ترین چالش های دولت، اشتغال زایی و حل مشکل بیکاری دانشجویان و دانش آموختگان آموزش عالی است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر مؤلفه های تصمیم گیری مالی و سرمایه گذاری بر قصد دانشجویان رشته حسابداری برای ایجاد کسب و کار است. روش: این پژوهش با استفاده از طرح توصیفی- همبستگی و بکارگیری رهیافت مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان رشته حسابداری در کل کشور بودند که تعداد 252 نفر از آن ها با روش نمونه گیری تصادفی ساده از طریق پرسشنامه برخط انتخاب گردید. به منظور گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه برخط و برای آزمون فرضیه ها نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در دو بخش ارزیابی مدل اندازه گیری و ارزیابی مدل ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای هوش مالی، ریسک پذیری، تجربه کاری و تحصیلات حسابداری تأثیر مثبت و معناداری در سطح معناداری یک درصد (اطمینان 99 درصد) بر قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری در ایران دارند، اما تأثیر متغیر خوش بینی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری از لحاظ آماری تأیید نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، سیاست گذاران، برنامه ریزان، مدیران و آموزشگران نظام آموزش عالی می توانند با راه اندازی تعاونی های دانشجویی کارآفرینانه، ارائه دروس کارآموزی و کاروزی و همچنین برگزاری کارگاه های آموزشی کارآفرینی در جهت بهبود هوش مالی، ریسک پذیری و سرمایه انسانی دانشجویان و در نتیجه ارتقای قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری اقدام کنند.
ارائه مدلی برای شناسایی عوامل مؤثر بر تقاضا برای حسابرسی دادگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش معرفی حوزه جدیدی از حسابداری و حسابرسی به نام حسابرسی دادگاهی است تا عوامل مؤثر بر تقاضا برای استفاده ازخدمات حسابرسان دادگاهی را شناسایی و ضمن ارائه مدلی برای آن به تبیین جایگاه این حرفه در اجتماع بپردازد. روش: در این پژوهش در گام نخست با بهره گیری از مقالات مختلف و نظرات خبرگان 120 عامل مؤثر بر تقاضا برای حسابرسی دادگاهی شناسایی و با استفاده از نظر 18 نفر از خبرگان عوامل مؤثر به روش دلفی غربال و 40 عامل تأیید گردید. در گام دوم پژوهش، 38 عامل با استفاده از روش کمی آنتروپی شانون تأیید و پرسشنامه پژوهش بر اساس فرمول کوکران بین 369 نفر از کارشناسان رسمی دادگستری شاغل در استان تهران به عنوان نمونه آماری توزیع گردید. در نهایت عوامل مؤثر با استفاده از روش معادلات ساختاری اولویت بندی گردید. یافته ها: در این پژوهش عوامل مؤثر بر تقاضا برای حسابرسی دادگاهی به 2 دسته درونی و بیرونی طبقه بندی شده است. عوامل درونی شامل ویژگی های مالی و معاملاتی، ویژگی های مدیریت و فردی، ویژگی سیستم های اطلاعاتی و حسابداری، ویژگی های رفتاری و اخلاقی، ویژگی های ساختاری و ویژگی های اقتصادی و عوامل بیرونی نیز شامل عوامل قانونی و نظارتی، عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، عوامل مرتبط با حسابرسان مستقل و عوامل مربوط به مراجع قضایی است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد از بین عوامل مؤثر بر تقاضا برای حسابرسی دادگاهی، عوامل درونی نسبت به عوامل بیرونی از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است. نتایج این پژوهش کمک شایانی به شناسایی گلوگاه های تقلب و فساد نموده و نقش مهمی در ارتقای جایگاه حسابرسی دادگاهی در اجتماع ایفا می نماید.
تحلیل تأثیر افشای اختیاری اطلاعات بر صرف ریسک ضمنی سهام در هر یک از چرخه های بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر تأثیر افشای اختیاری اطلاعات بر صرف ریسک ضمنی سهام در هر یک از دوره های زمانی رونق و رکود بازار سرمایه را مورد آزمون قرار داده است. روش: به منظور اندازه گیری متغیر افشای اختیاری اطلاعات از معیارهای به موقع بودن، تورش و دقت پیش بینی سودهای میان دوره ای و سالانه شرکت استفاده شده است. برای تعیین چرخه بازار سرمایه از فیلتر هودریک- پراسکات و به منظور آزمون فرضیه ها از اطلاعات 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1389 تا 1397 و مدل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار استتا نسخه 16 صورت گرفته است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که افشای اختیاری، برای معیار تورش پیش بینی سودهای میان دوره ای و سالانه در سطح کل نمونه و در دوره زمانی رونق و رکود به طور منفی و معنادار و برای معیار دقت پیش بینی سودهای میاندوره ای و سالانه در سطح کل نمونه و در دوره های زمانی مذکور، به طور مثبت و معنادار، بر صرف ریسک ضمنی تأثیر دارد. همچنین، نتایج پژوهش حاکی از این بود که معیار به موقع بودن پیش بینی سودهای میاندوره ای و سالانه در سطح کل نمونه و به موقع بودن پیش بینی سودهای سالانه در دوره زمانی رکود بازار به طور مثبت و معنادار بر صرف ریسک ضمنی سهام تأثیر دارد. نتیجه گیری : نتایج پژوهش حاکی از این است که چرخه بازار سرمایه می تواند بر رابطه بین معیار به موقع بودن پیش بینی سودهای سالانه و صرف ریسک ضمنی سهام تأثیر گذار باشد. همچنین، رابطه بیان شده برای معیارهای مختلف سنجش افشای اختیاری اطلاعات متفاوت است. نتایج حاصل از پژوهش می تواند به مدیران کمک کند تا از طریق افشای پیش بینی سودهای با تورش کمتر، از طریق جلب اعتماد سرمایه گذاران، میزان هزینه سرمایه خود را کاهش دهند .
بررسی تأثیر حق الزحمه غیرعادی حسابرسی بر رابطه بین آنتروپی صورت های مالی و بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به دنبال بررسی تأثیر آنتروپی صورت های مالی بر بازده سهام و نقش تعدیلگر حق الزحمه غیرعادی حسابرسی بر رابطه بین آنتروپی صورت های مالی و بازده سهام است. روش: پژوهش حاضر، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش از نوع تجزیه و تحلیل همبستگی رگرسیونی است . برای دستیابی به هدف پژوهش، تعداد 94 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1391 تا 1398 مورد بررسی قرار گرفت. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش تجزیه و تحلیل داده های ترکیبی و رگرسیون خطی چند متغیره استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد آنتروپی صورت های مالی (عمومی، پیوشته شنون و پیوسته رنی) ارتباط منفی و معناداری با بازده سهام دارد. همچنین، یافته های پژوهش بیانگر این است که حق الزحمه غیرعادی حسابرسی موجب تعدیل رابطه بین آنتروپی صورت های مالی و شاخص های بکارگرفته شده برای آن با بازده سهام می شود. به عبارت دیگر، حق الزحمه غیرعادی حسابرسی موجب می شود شدت رابطه بین آنتروپی صورت های مالی و شاخص های بکارگرفته شده برای آن با بازده سهام، کاهش یابد. نتیجه گیری: آنتروپی صورت های مالی باعث افزایش ریسک اطلاعات و به تبع آن سلب اطمینان سرمایه گذاران و اعتباردهندگان در تصمیم گیری های خود برای سرمایه گذاری یا اعطای اعتبار شده و منجر به کاهش بازده سهام می گردد. از طرفی حق الزحمه غیرعادی حسابرسی به عنوان معیاری از کیفیت حسابرسی باعث ارتقای کیفیت و اعتبار صورت های مالی به عنوان یکی از مهم ترین منابع اطلاعاتی استفاده کنندگان از صورت های مالی شده و منجر می شود شدت رابطه بین آنتروپی صورت های مالی و بازده سهام کاهش یابد.
تأثیر توزیع آماری نسبت های مالی بر مقادیر مدل آلتمن با استفاده از شبیه سازی مونت کارلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در این پژوهش با استفاده از تکنیک شبیه سازی مونت کارلو به بررسی این موضوع می پردازیم که شکل توزیع آماری نسبت های مالی مورداستفاده در مدل آلتمن تا چه اندازه ای مقدار احتمال ورشکستگی را تحت تأثیر قرار می دهد. روش: در این پژوهش از داده های 104 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در بازده زمانی سال های 1395 الی 1398 استفاده شده است. جهت انجام محاسبات اولیه، پردازش داده ها از طریق نرم افزار Excel صورت گرفته و در ادامه تحلیل های آماری از طریق نرم افزارهای MATLAB و Minitab انجام شد. یافته ها: یافته های حاصل از انجام پژوهش به کمک تکنیک شبیه سازی مونت کارلو نشان داد که از بین نسبت های مالی مورداستفاده در مدل آلتمن، در خصوص نسبت های X1 تا X4 نرمال بودن یا نرمال نبودن توزیع نسبت ها تأثیری در تغییر مقدار احتمال ورشکستگی ندارد. همچنین، نتایج نشان داد که در خصوص نسبت X5 تغییر توزیع آماری می تواند مقدار احتمال ورشکستگی را تغییر دهد که این مطلب به معنی مؤثر بودن این نسبت در افزایش یا کاهش مقدار احتمال ورشکستگی است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از یافته های این پژوهش بیان کننده این مطلب است که اگرچه در مدل آلتمن از نسبت های مالی مختلف به عنوان متغیرهای پیش گو استفاده می شود اما بررسی شکل توزیع این نسبت ها نشان داد که آگاهی از شکل توزیع آماری متغیرهای x1 ، x2 ، x3 و x4 تأثیری در آگاهی از توزیع مقادیر متغیر Z-score ندارد و تنها تغییر شکل توزیع آماری متغیر x5 می تواند برای پیش بینی تغییرات شکل توزیع متغیر Z-score کافی باشد.
طراحی مدل کارکرد استعاره حسابداری گفتمان: نظریه داده بنیاد و تحلیل ماتریس تفسیری فازی (FISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش طراحی مدل کارکرد استعاره حسابداری گفتمان براساس نظریه داده بنیاد و تحلیل ماتریس تفسیری فازی بود. روش: روش شناسی این پژوهش آمیخته بود که در بخش کیفی از تحلیل گرندد تئوری براساس رویکرد گلیزر جهت تدوین مدل و در بخش کمی از تحلیل تفسیری ساختاری فازی استفاده شد. در واقع هدف از انجام تحلیل در بخش کیفی ارائه ی مدل و در بخش کمی، تعیین تأثیرگذارترین مؤلفه ی شناسایی شده در تحلیل داده بنیاد بود. جامعه هدف در بخش کیفی ۱۲ نفر از متخصصان دانشگاهی بودند که چه به لحاظ علمی و چه به لحاظ تجربی، خبره تلقی می شدند. فرآیند انتخاب افراد شیوه نمونه گیری نظری براساس دانش تجربی در حرفه حسابرسی بود. اما جامعه هدف در بخش کمی ۲۵ نفر از مدیران بخش حسابداری شرکت های بازار سرمایه بودند که براساس تجربه های کاری و سطح دانش فنی و تخصصی از طریق نمونه گیری غیراحتمال انتخاب شدند. باتوجه به ماهیت تحلیل ماتریس تفسیری فازی که بر تعداد مشارکت کنندگان محدود در انجام پژوهش تاکید دارد، این تعداد از مشارکت کنندگان مورد تأیید بود. یافته ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی از وجود ۳ مقوله، ۶ مؤلفه و ۳۶ کد مفهومی حکایت دارد که کارکرد استعاره گفتمان در حسابداری را در قالب یک مدل پکپارچه ۶ ضلعی بسترسازی نموده است. همچنین نتایج در بخش کمی از اولویت بندی مؤلفه های حسابداری گفتمان در ۵ سطح از مدل ماتریسی حکایت دارد که سطح پنجم تأثیرگذارترین مؤلفه و در سطح اول کم اثرگذارترین مؤلفه های مرتبط با هریک از مقوله های پژوهش تفکیک شدند. نتیجه گیری: لذا مشخص شد، مؤلفه کارکرد هنجارسازی اعتماد به دانش حسابداری « » به عنوان معیار مقوله ی سازوکار فرهنگی حسابداری گفتمان به استفاده کنندگان تأثیرگذارترین مؤلفه ی حسابداری گفتمان است.