زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)
زن در توسعه و سیاست دوره 15 پاییز 1396 شماره 3 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
شواهد موجود نشان می دهد زنان فقیر شهری به شکل های گوناگونی از طرد اجتماعی رنج می برند. این مقاله در سطح خُرد و زندگی روزمره به جست وجوی ریشه های طرد اجتماعی در زندگی آن ها پرداخته و سعی کرده است بعضی از ابعاد این مسئله را روشن کند. روش تحقیق کیفی است و داده های تحقیق از مصاحبه های عمیق با 32 زن تحت پوشش کمیته امداد شهرستان ارومیه به دست آمده و نتایج با استفاده از رهیافت گراندد تئوری تحلیل شده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد در زندگی این دسته از زنان، 5 مقوله عمده در شکل گیری طرد اجتماعی نقش دارد که عبارت اند از: «ضعف سرمایه فرهنگی»، «محدودیت های مادی»، «رویکرد منفی به فقرا»، «طرد ناشی از تجرد» و «حوادث منفی زندگی». دو مقوله عمده «اجتناب از ادغام اجتماعی» و «عواطف منفی» از پیامدهای این مسئله اند که باعث تقویت و تداوم این پدیده می شود. مقوله نهایی هسته، که در برگیرنده کل فرایند شکل گیری طرد اجتماعی است، با عنوان «شکست هنجار پیوند» مطرح شده است. در خصوص شیوه های ایجاد طرد اجتماعی، شکل های بسیار ظریفی از خوارسازی و محرومیت در زندگی زنان فقیر وجود دارد که با رویکردهای کمّی یا اقتصادی قابل شناسایی نیستند.
تحلیل ارتباط میان نرخ اشتغال زنان و میزان باروری (مطالعه موردی: ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از تحولات بزرگ صورت گرفته طی دهه های اخیر، افزایش چشمگیر مشارکت زنان در عرصه های اقتصادی و اجتماعی بوده و در این راستا رابطه میان مشارکت زنان در بازار کار به عنوان یکی از عوامل مهم و اثرگذار در رشد اقتصادی و نرخ های باروری به منزله عاملی مؤثر در رشد جمعیت مورد توجه قرار گرفته است. بررسی این مسئله، که رابطه بین اشتغال زنان و نرخ باروری منفی است، در بسیاری از مطالعات تجربی تأیید شده است. از طرفی، محققان بسیاری دریافتند که در کشورهای اروپایی همبستگی منفی بین میزان باروری و میزان مشارکت زنان در بازار کار قبل از دهه 1980 به یک همبستگی مثبت در بعد از آن تغییر کرده است. بنابراین، در این پژوهش سعی شده است با استفاده از داده های سال های 1360 تا 1392، که از سایت بانک مرکزی و مرکز آمار ایران استخراج شده اند، و نیز استفاده از رویکرد آزمون کرانه ای با وقفه های توزیعی به بررسی رابطه میان نرخ باروری و میزان اشتغال زنان در کشور ایران پرداخته شود. یافته های مطالعه نشان می دهند که سن ازدواج، نرخ شهرنشینی و درآمد سرانه با نرخ باروری رابطه منفی دارند؛ در حالی که نرخ اشتغال با نرخ باروری رابطه ای مثبت دارد که نشان می دهد با افزایش میزان اشتغال و به تبع آن ایجاد امنیت مالی میل به باروری در میان زنان ایران افزایش پیدا کرده است و رابطه منفی میان این دو متغیر، که در مطالعات قبلی اشاره شده، تأیید نمی شود.
امام خمینی (ره) و بر ساخت هویت زنانه در انقلاب اسلامی چگونگی واسازی گفتمان پهلوی دوم و هژمونی معنایی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران به عنوان ظهور و بروز یک تحول گفتمانی در جامعه ایران قابل شناسایی ا ست. این انقلاب نه تنها در وضعیت جامعه ایران بیان گر تحولی گفتمانی و معنایی بود، بلکه در چارچوب گفتمان های جهانی نیز توانست ایجاد یک پیوند نشانه و معنای جدیدی را به منصه ظهور گذارد؛ بدین گونه است که فوکو نیز از این انقلاب به منزله «روح یک جهان بی روح» نام می برد. پژوهش حاضر در راستای شناخت مشخصه های این تحول گفتمانی، به مطالعه مؤثرترین نظریه پرداز آن، یعنی امام خمینی(ره)، بنیان گذار انقلاب اسلامی، اقدام کرده است. با توجه به لزوم ایجاد حدود و ثغور برای مطالعه تحلیل گفتمان، یکی از نظم های پر مناقشه گفتمانی، یعنی نظم گفتمانی هویت زنانه، برای مطالعه در این گفتمان انتخاب شد. در ادامه، با توجه به دید کلان نگر و ایجاد نقشه های انتزاعی از مفصل بندی های گفتمانی، توسط رویکرد لاکلا و موف، این نظریه و روش برای تحلیل گفتمان سخنان امام خمینی(ره) انتخاب شد. طبق یافته های به دست آمده، دال مرکزی این گفتمان «حفظ عفت و دینداری» ا ست و با وجود همسانیِ نشانه ایِ بعضی از دال های این گفتمان با گفتمان های هژمونیک شده در دنیای غرب، مانند «فعالیت اجتماعی» و «آزادی»، اما همین دال ها نیز در حول محوریت «حفظ عفت و دینداری» در این گفتمان تعریف می شود و معنایی دیگر و متفاوت با گفتمان های رقیب از آن ها خلق می شود. این گفتمان، که در نزاعی آشکار با گفتمان پهلوی دوم ظهور پیدا می کند، به شکل جدی به واسازی گفتمان متخاصم خود می پردازد. گفتمانِ امام خمینی(ره)، گفتمان پهلوی را با «خارجی بودن»، «قائل به شیء بودن زنان»، «موافقت با فحشا» و بالاخص به عنوان گفتمانی که «عفت و دینداری زن را در حاشیه قرار داده»، معرفی می کند و معتقد است گفتمان پهلوی با طرح شعارهایی چون «حرکت به سوی ترقی و پیشرفت»، «طرفداری از آزادی زنان»، «احترام برای زنان»، «برابری زنان و مردان» و «تمدن مدار بودن» تلاش دارد زنان را سوژه گفتمان خود کند.
بررسی نقش اشتغال و تحصیلات زنان بر رشد اقتصادی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند پیچیده توسعه و نقش منابع انسانی، به مثابه یکی از عوامل اصلی آن، نیازمند بازنگری در نقش نیروی انسانی به خصوص نقش زنان است که نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند. در سال های اخیر، جهان شاهد پدیده اجتماعی اقتصادی جدیدی به نام مشارکت زنان در بازار کار بوده است. قدرت دادن به زنان و برداشتن موانع از سر راه آنان باعث بهبود وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن ها در جامعه می شود که این جریان می تواند زمینه ساز رشد و توسعه پایدار باشد. در این مقاله، ارتباط بین متغیرهای تأثیرگذار بر رشد اقتصادی ایران طی دوره 1380 1393 با تأکید بر نقش اشتغال و تحصیلات زنان بررسی شده است. سپس با استفاده از الگوریتم جست وجوی گرانشی (GSA) و الگوریتم بهینه سازی کرم شب تاب (FA)، به برآورد تابع رشد و توسعه اقتصادی کشور در قالب معادلات غیرخطی با تأکید بر نرخ مشارکت اقتصادی زنان و سطح تحصیلات آنان پرداخته شده است. نتایج مطالعه حاکی از آن است که افزایش نرخ مشارکت اقتصادی زنان در بازار کار تأثیر مثبت و معناداری بر تولید ناخالص داخلی کشور داشته و افزایش میزان تحصیلات آنان در قالب متغیر تقاطعی بر نرخ مشارکت اقتصادی زنان و در نهایت تولید ناخالص داخلی کشور تأثیر مثبت داشته است. بنابراین، پیشنهاد می شود که اقدامات مقتضی برای رفع تبعیض علیه زنان در زمینه اشتغال انجام گیرد.
مطالعه تأثیر تحولات جمعیتی بر برابری جنسیتی در ایران (با تأکید بر ترکیب جمعیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات جمعیتی می تواند همه ابعاد توسعه، و از جمله برابری جنسیتی به عنوان یکی از مؤلفه های مهم توسعه را تحت تأثیر قرار دهد. مقاله حاضر با هدف بررسی رابطه بین تحولات در ترکیب جمعیت و برابری جنسیتی در ایران در دوره زمانی 1335 1390 نگاشته شده است. رابطه مذکور، با اتخاذ رویکردی توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های ثانوی و کاربرد مدل های سری زمانی در سطح ملی مطالعه شده است. داده های استفاده شده از سری های زمانی جمعیتی و اطلاعات سرشماری های متعدد از مرکز آمار ایران گرفته شده و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شده اند. براساس نتایج، میزان شاخص ترکیبی برابری جنسیتی در طول دوره بررسی شده، بهبود درخور ملاحظه ای یافته و متغیرهای میزان شهرنشینی، ساختار سنی جمعیت و میانگین سن ازدواج زنان تأثیر معناداری بر شاخص کل برابری جنسیتی داشته اند. همچنین، جزء AR(1) و MA(2) مدل آریمای نهایی نیز تأثیر معناداری بر تغییرات برابری جنسیتی نشان داده اند. متغیرهای پیش بین در مجموع توانسته اند 33 درصد از تغییرات برابری جنسیتی در دوره بررسی شده را تبیین کنند.
بازسازی معنایی تجربه زیسته دختران از تجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دختران مجرد در زمره گروه هایی محسوب می شوند که به دلیل جایگاه شکننده و آسیب پذیر در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی در معرض طرد قرار دارند. هدف این پژوهش، بازسازی معنایی تجربه زیسته دختران از تجرد، کشف زمینه ها، پیامدها و نحوه مواجهه دختران با تجرد از طریق ادراک و معنای ذهنی دخترانی است که درگیر این فرایند شده اند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای میان دختران مجرد شهر ایوان به انجام رسید. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند و حداکثر تنوع و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. در نمونه پژوهش، 28 نفر از دختران مجرد مشارکت داشتند که به لحاظ بهره مندی از سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متفاوت بودند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که زمینه هایی چون تثبیت دال های پذیرفته شده، ازدواج به مثابه نهاد حمایتی، جنسیتی شدن فضای عمومی و تقدیرگرایی در تجرد زنان نقش دارند. در این میان، محدودیت های پذیرفته شده به مثابه زمینه تسهیل گر و بازنمایی وابستگی در رسانه به منزله شرایط مداخله گر عمل کرده اند. بازسازی معنایی تجربه و درک دختران مجرد از تجرد بر الزام های استتار، مکان های مذهبی به مثابه پناهگاه، سیاست حضور و روی آوردن به مشاغل زنانه، بازاندیشی و مجازی شدن روابط دلالت دارد. بر اساس مطالعه حاضر، تجربه تجرد برای دختران، خشونت روانی، انزوای مضاعف، آینده مبهم و احساس سرباری و ابژه های حقارت در پی داشته است. مقوله هسته نیز بر دسترس ناپذیر بودن موقعیت ها دلالت دارد.
اقدام به خودکشی بین زنان آبدانان: انگیزه ها و شرایط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقدام به خودکشی به منزله عملی غیرکشنده تعریف می شود که در آن شخص به شکل آگاهانه و هدفمند و بدون مداخله دیگران، به منظور تحقق تغییرات دلخواه، اقدامی مضر و دردناک علیه خود انجام می دهد. هدف از این پژوهش، کشف و تبیین انگیزه و خواسته های زنان اقدام کننده به خودکشی است که از طریق ادراک و معنای ذهنی زنانی که درگیر این فرایند شده اند انجام می گیرد. پژوهش حاضر به روش کیفی و مصاحبه عمیق در میان زنان شهرستان آبدانان انجام شده است. در پژوهش حاضر، 23 نفر از زنانی که به خودکشی اقدام کرده اند، مشارکت داشته اند که از نظر سنی، تحصیلات، طبقه اجتماعی اقتصادی و تأهل متفاوت بودند. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. داده ها به وسیله کدگذاری نظری تجزیه و تحلیل شد. بر اساس یافته ها، زنان مشارکت کننده اقدام به خودکشی را به منزله «راهی برای ابراز و رسیدن به خواسته ها» ادراک می کنند که در راستای آن سعی دارند به رفتارهای سلطه طلبانه، محدودیت ها، تهمت ها و بدبینی ها واکنش نشان دهند و آن را مدیریت کنند. در پایان، بهبود نقش حمایتی، به خصوص از جانب خانواده و همسر، و روابط تعامل محور، در جلوگیری از خودکشی به منزله راهکاری بسیار مهم پیشنهاد می شود.