زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)
زن در توسعه و سیاست دوره 11 زمستان 1392 شماره 4 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
جذابیت جسمانی از جمله موضوعاتی است که در دوران جدید استاندارد های جدیدی پیدا کرده، به طوری که مدیریت بدن، به طور عام، و جراحی زیبایی، به طور خاص، اهمیت روز افزونی یافته و طیف وسیعی از رفتارهای گوناگون از بهداشت، بدن سازی، رژیم غذایی، و... تا انواع گوناگون جراحی را شامل می شود. این پژوهش با هدف بررسی معانی ذهنی مراجعه کنندگان برای عمل جراحی زیبایی در میان شهروندان تهرانی صورت گرفته است. مشارکت کنندگان این پژوهش را 26 نفر از دختران مراجعه کننده تشکیل می دهند. محققان از رویکرد کیفی نظریه زمینه ای [1] و تکنیک جمع آوری اطلاعات مصاحبه عمیق بهره جسته اند. تحلیل داده ها و مدل پارادایمی ساخته شده حاکی است گسترش فرهنگ ظاهرگرایی به منزله شرایط علی، فرایند جامعه پذیری به منزله بستر و زمینه و افزایش درگیری فضای ذهنی به منزله شرایط مداخله گر تأثیر گذارند. مشارکت کنندگان با قرارگرفتن در شرایط یادشده، راهبرد بازاندیشی را اتخاذ می کنند، که در نتیجه آن پذیرش اجتماعی به منزله پیامد مطرح می شود.
<br clear="all" />
[1]. Grounded Theory
شناسایی تأثیرات یادگیری اجتماعی در خانواده بر میزان مهارت های پیش از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف توصیف میزان مهارت های پیش از ازدواج دختران مجرد 15 سال و بیشتر ساکن استان مازندران، که پدرشان شهید، جانباز، یا آزاده اند، و نیز برای شناسایی میزان تأثیرپذیری مهارت های پیش از ازدواج آن ها از مهارت های والدینشان انجام شده است. بر این اساس، 366 نفر با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و به شیوه نمونه گیری دو مرحله ای تصادفی متناسب انتخاب شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد میزان مهارت های پیش ازدواج در بین دختران در سطحی پایین تر از متوسطِ مورد انتظار است و اکثریت پاسخگویان سنین 14 تا 18 سالگی را مناسب ترین سن برای یادگیری این مهارت ها دانسته و آموزش از سوی والدین در خانواده را به منزله بهترین راه کسب مهارت های پیش از ازدواج معرفی کرده اند. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که متغیرهای مستقل وارد شده در معادله رگرسیونی، 45 درصد از واریانس میزان مهارت های پیش از ازدواج را به منزله متغیر مستقل تبیین می کند و میزان مهارت های پیش از ازدواج در بین دخترانی بالاتر است که آموزش های مستقیم بیشتری را از سوی مادران و پدرانشان در زمینه مهارت های ازدواج و زندگی زناشویی دریافت می کنند. پایین بودن نسبی میزان مهارت های پیش از ازدواج و تمایل دختران جوان به شرکت در دوره های آموزشی، بر لزوم برگزاری دوره ها و کلاس های آموزش مهارت های پیش از ازدواج برای دختران به صورت نظام مند و متوالی دلالت می کند.
مقایسه بین نسلی سرمایه های اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی در دسترس زنان در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه در اشکال مختلف خود منابعی را برای فرد در ساختار اجتماعی فراهم می کند که با استفاده از آن کنش اجتماعی تسهیل می شود. هدف در این پژوهش مقایسه بین نسلی سرمایه های در دسترس زنان است. نمونه از بین زنان 25 40 سال شیراز و مادرانشان انتخاب شده است. پرسشنامه محقق ساخته در بین 386 زن شیرازی و مادران آن ها (جمعاً 772 پرسشنامه) تکمیل شده است. نتایج نشان دهنده آن است که سرمایه فرهنگی نسل حاضر در مقایسه با نسل گذشته بسیار افزایش یافته است. سرمایه اجتماعی کم شده و سرمایه اقتصادی تغییری نکرده است. نتایج پژوهش همچنین گویای این مطلب است که متغیرهای زمینه ای و ساختاری با انواع سرمایه رابطه معناداری دارند. با کنترل این متغیرها مشخص شد که سرمایه فرهنگی فارغ از متغیرهای زمینه ای و ساختاری بین دو نسل افزایش یافته، اما سرمایه اجتماعی خارج از ساختار طبقاتی جامعه تفاوت معناداری بین دو نسل نداشته است. سرمایه اقتصادی نیز در امتداد خطوط طبقاتی توزیع شده و ارتباطی به پویایی های نسلی ندارد. نتایج پژوهش در پرتو نظریه ها و پژوهش های انجام شده تبیین شده اند.
مقایسه بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانواده با زنان دارای سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی مقایسه بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانواده و زنان دارای سرپرست شهر تهران انجام شد. پژوهش حاضر، مطالعه ای توصیفی مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش را زنان سرپرست خانواده تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و زنان دارای سرپرست در شهر تهران در سال 1391 تشکیل دادند. نمونه آماری پژوهش 280 نفر شامل 140 نفر از زنان سرپرست خانواده و 140 نفر زنان دارای سرپرست بودند که به طور تصادفی از جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. داده ها به وسیله روش تحلیل واریانس چندمتغیره و با استفاده از نرم افزار رایانه ای SPSS18 صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که میانگین نمره های زنان دارای سرپرست در بهزیستی روان شناختی و مقیاس های پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، و زندگی هدفمند بیش از میانگین نمره زنان سرپرست خانواده بود که آزمون آماری بیانگر تفاوت معنادار بین دو گروه است. در مقیاس های خودمختاری، تسلط بر محیط و رشد فردی میانگین نمره های زنان سرپرست خانواده بیش از نمره های زنان دارای سرپرست بود، اما فقط در مؤلفه خودمختاری، تفاوت موجود بین میانگین نمره های دو گروه معنادار بود. نتایج دلالت بر این دارد که زنان سرپرست خانوار در مقایسه با زنان دارای سرپرست از خطرپذیری و آسیب پذیری بالاتری برخوردارند. بنابراین، شرکت آن ها در دوره های آموزشی مهارت های ارتباطی و حل مسئله و تصمیم گیری می تواند موجبات افزایش بهزیستی روان شناختی و رشد و تعالی آن ها را در بر داشته باشد.
سبک زندگی ارتقادهنده سلامت زنان در سنین باروری (مطالعه موردی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی ارتقادهنده سلامت، عاملی ارزشمند برای کاهش شیوع و تأثیر مشکلات سلامت، و بهبود کیفیت زندگی است. از آنجا که زنان وظایف مراقبت از سایر اعضای خانواده را بر عهده دارند، سلامتی آن ها امری محوری است. از این رو، توجه به وضعیت سلامتی آنان، از جمله سبک زندگی ارتقادهنده سلامت، بین آن ها بسیار حائز اهمیت است. هدف این پژوهش، مطالعه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت زنان سنین باروری است. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان سنین باروری 15 49 سال ساکن شهر شیراز است و حجم نمونه 392 نفر، با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. نتایج ضریب آلفای کرونباخ برای آزمون روایی شاخص های مختلف مطالعه شامل سلامت عمومی، خودکارآمدی، آگاهی از رفتار سالم، حمایت اجتماعی، سبک زندگی سلامت محور به ترتیب 77 / 0، 72 / 0، 64 / 0، 91 / 0 و 87 / 0 است. یافته ها نشان می دهد که بین تحصیلات، میزان مطالعه در حوزه سلامت، میزان استفاده از وسایل ارتباطی، هویت طبقاتی، حمایت اجتماعی، خودکارآمدی، سلامت عمومی خودگزارش شده، و آگاهی از رفتار سلامتی با سبک زندگی سلامت محور رابطه معناداری وجود دارد. از طرفی نتایج مطالعه نشان می دهد بین سن پاسخگویان، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال، بعد خانواده، درآمد، و تجربه برخی بیماری های خاص با متغیر وابسته رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج مدل های رگرسیونی نشان می دهد 4 متغیر شامل خودکار آمدی سلامت، سلامت عمومی خود گزارش شده، مطالعه در حوزه سلامت، و آگاهی از رفتار سلامتی 51 درصد از تغییرات سبک زندگی ارتقادهنده سلامت زنان در سنین باروری را تبیین می کند که در این میان خودکارآمدی سلامت، مؤثرترین متغیر است.
شناسایی بازدارنده های گرایش زنان روستایی به مشاغل خانگی (مورد مطالعه: بخش سردرود شهرستان رزن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه مشاغل خانگی یکی از زمینه های مناسب فعالیت اقتصادی زنان، به ویژه در مناطق روستایی، به شمار می رود، توسعه آن با موانع و محدودیت های متعددی روبه روست. بر همین اساس، در پژوهش حاضر، به بررسی موانع عمده گرایش زنان و دختران روستایی به مشاغل خانگی پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش را زنان روستایی بالای هجده سال بخش سردرود شهرستان رزن در استان همدان تشکیل می دهند که بر اساس فرمول کوکران 187 نفر از آن ها به صورت تصادفی و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای گزینش و مطالعه شدند. مهم ترین ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی صوری آن به تأیید متخصصان رسید و جهت بررسی پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، پایایی در همه قسمت های پرسشنامه بیشتر از 8 / 0 برآورد شد که بیانگر قابلیت اعتماد آن است. طبق نتایج به دست آمده از تحلیل عاملی، عوامل بازدارنده گرایش زنان روستایی به راه اندازی مشاغل خانگی در شش عامل فرهنگی و اجتماعی، زیرساختی و مالی، شخصیتی، حمایتی، خانوادگی، و آموزشی دسته بندی شدند. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد، به رغم وجود این محدودیت ها، نگرش زنان روستایی به راه اندازی مشاغل خانگی در سطح مطلوبی قرار دارد که بر این اساس می توان گفت در صورت رفع عوامل بازدارنده، مشاغل خانگی در این منطقه توسعه خواهد یافت.
مطالعه تطبیقی حضور زن در قوه مقننه: تحولات قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله تغییر و تحولاتی که در دهه های اخیر در حوزه سیاسی و اجتماعی در ایران به وجود آمد، تغییر در میزان حضور و مشارکت سیاسی اجتماعی زنان بوده است و انتظار می رود با افزایش توانمندی ها و ارتقای سطح تحصیلات زنان و افزایش تعاملات در سطح بین الملل، حضور زنان در حوزه قدرت سیاسی اجتماعی، به ویژه در قوه مقننه، دو چندان شود. این پژوهش با تأکید بر اهمیت مشارکت سیاسی زنان در توسعه و پیشرفت کشور، با رویکردی مقایسه ای تحلیلی درصدد ارزیابی میزان مشارکت و حضور زنان در قوه مقننه از قبل تا بعد از انقلاب اسلامی بوده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد مشارکت سیاسی زنان از دوران پهلوی تا انقلاب اسلامی ایران شاهد فراز و نشیب هایی بوده است و به رغم پیشرفت های علمی و کسب تجارب سیاسی اجتماعی زنان، هنوز تا بهره مندی مناسب از توانمندی آن ها در ساختار مدیریتی کشور فاصله وجود دارد و به نظر می رسد مشارکت آن ها در این سطح، نیازمند ایجاد انگیزه و برطرف کردن موانع پیش روست.
بازنمایی نقش اجتماعی - سیاسی زنان در کتاب های درسی مقاطع ابتدایی و راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب های درسی، در کنار آموزش دانش آموزان، آن ها را برای پذیرش نقش های متناسب با ویژگی های جنسیتی شان، آن گونه که مدنظر مؤلفان این کتب است، آماده می کنند. پژوهش حاضر در صدد است به چگونگی بازنمایی نقش اجتماعی سیاسی زنان در کتاب های درسی دو مقطع ابتدایی و راهنمایی، در سال تحصیلی 1391 1392 بپردازد. روش تحقیق، تحلیل محتوای کمّی بر اساس شاخص جنسیت در بین تصاویر و متن دروس است. آنچه مسلم است، باید دید عمومی به نقش های زنان بسط داده شود و بسیاری فعالیت ها مانند: فعالیت های خیریه و امور عام المنفعه، امدادگری، و انجام دادن فریضه های اجتماعی مهمی مانند: امر به معروف و نهی از منکر به منزله فعالیت های اجتماعی مهمی که زنان جامعه به آن مشغول اند مورد توجه قرار گیرد. همچنین، دسته بندی و تحلیل محتوای گزاره های توصیفی و هنجاری نشان می دهند که بیشتر گزاره ها و تصاویر موجود در کتاب های درسی توصیفی است، اما توصیف آن ها از مقوله های نقش آفرینی زنان در عرصه های سیاسی و اجتماعی، در بیشتر موارد، حضور گسترده و رو به افزونی زنان را در فعالیت های اجتماعی به درستی منعکس نمی کند.