زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)
زن در توسعه و سیاست دوره 17 زمستان 1398 شماره 4 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
به رغم این واقعیت که پول در زندگی انسان ها نقشی مهم ایفا می کند و بر نگرش ها و رفتار آن ها تأثیر می گذارد، تحقیقات تجربی اندکی به منظور بررسی عواملی مؤثر بر این نگرش ها صورت گرفته و روان شناسی پول و باورهای افراد نسبت به پول و سبک های رفتاری آن ها یکی از حوزه های مغفول علم روان شناسی و ارتباطات است. از سویی دیگر، با توجه به افزایش فرصت های اشتغال برای زنان و افزایش تمایل آن ها به درآمدزایی در سال های اخیر، پژوهش حاضر با هدف واکاوی نگرش های پولی زنان شاغل و غیرشاغل شهرستان کاشان و بررسی تأثیر ویژگی های جمعیت شناختی و شخصیت بر این نگرش انجام گرفته است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که زنان بررسی شده بیشتر به پول به عنوان یک منبع یا ابزار تأمین امنیت (و نه ابزار تأمین قدرت) نگاه می کنند و میزان پول به دست آمده را بازتاب تلاش و کوشش خود برای دستیابی به آن می دانند. همچنین، زنان شاغل بیش از زنان غیرشاغل قائل به نگهداری و حفظ پول و ناکافی بودن آن هستند. علاوه بر آن، زنان چهل ساله و بالاتر نسبت به زنان سایر گروه ها تمایل بیشتری به حفظ و نگهداری از پول دارند. همچنین، گروه درآمدی بالاتر به طور درخور توجهی درآمد و پول خود را حاصل تلاش و کوشش خود می دانند. نتایج حاصل از بررسی همبستگی ابعاد شخصیتی و نگرش پولی زنان نیز حاکی از وجود رابطه ای معنا دار ولی ضعیف بوده است.
زنان و دگرگونی های آینده؛ تحلیلی بر تصاویر ذهنیِ دخترانِ متولد دهه 1370 از آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیایی که تغییرْ وجه مشخص و ثابت آن است، تغییرات نسلی سرعت بیشتری گرفته اند و نسل به مفهومی با عمر کوتاه تر از یک دهه تبدیل شده است. متولدانِ هر دهه سبک زندگی متفاوتی دارند، نیازهایشان متفاوت است و خواسته ها و آرزوهای دیگری دارند. از این منظر، مطالعه در ویژگی ها و نگرش های یک نسل و مطالعات میان نسلی برای فهم بهتر رفتارهای اجتماعی و نحوه ساخت واقعیت اجتماعی آینده ضروری است. پژوهش حاضر مطالعه ای آینده پژوهانه است که به کشف کلان روایت های شکل دهنده به تصاویر آینده در ذهن دختران دانشجویِ متولد دهه 1370 پرداخته است. داده های این پژوهش از مصاحبه های نیمه ساختاریافته به دست آمده و با روش های کیفیِ تحلیل مضمون و تحلیل روایت، تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان دهنده 8 کلان روایت از آینده در ذهن مصاحبه شوندگان است. این کلان روایت ها به ترتیب: ۱. گام های کوچک و تغییرات تدریجی، ۲. گذر از زندگی سنتی به زندگی مدرن، ۳. اجتماعِ بی آینده، ۴. رنگِ من، ۵. بهشت وطن، ۶. سهم خواهی زنانه، ۷. آینده بی جنسیت و ۸. همیشه مادر نام گرفتند. در نهایت، یافته های این مقاله نشان می دهد که هر چند مصاحبه شوندگان مانند اکثر جوانان دنیا با دو مقوله ناامیدی اجتماعی و فردگرایی به عنوان تصاویر منفی از آینده مواجه اند، سه روایتِ آینده بی جنسیت، پذیرش نقش مادری و تصویر مثبت از آینده ایران نشان دهنده نقش سازنده زنان متولد دهه هفتاد در آینده کشور است.
تأثیر سرمایه اجتماعی و عوامل اقتصادی بر شادی زنان (تحلیل اقتصادسنجی درباره زنان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی و عوامل اقتصادی بر شادی زنان انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل زنان 18 65 ساله شهر تهران است. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر تعیین شده و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای در مناطق 22گانه شهر تهران انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه استاندارد اصلاح شده سنجش شادی آکسفورد بوده است. برآورد میزان تأثیر متغیرها بر شادی زنان با استفاده از نرم افزار Eviews و برآورد رگرسیون مقطعی با استفاده از برآوردگر حداقل مربعات معمولی انجام شده است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان می دهد که در میان متغیرهای اقتصادی، درآمد خانوار بر شادی زنان تأثیر مثبت داشته و قابل اعتماد است. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی، به عنوان متغیرهای بررسی شده در ارتباط با سرمایه اجتماعی، رابطه معنادار و مثبتی با شادی دارند. علاوه بر این، بررسی اثر تحصیلات نشان می دهد این متغیر با شادی زنان رابطه معنادار و معکوسی دارد. بدین معنا که با افزایش سطح تحصیلات زنان، میزان شادی آن ها کاهش می یابد.
مدل سازی ارزیابی سیاست های علم و فناوری زنان موردکاوی حمایت از محققان زن در بخش پژوهش و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تلاشی است بر ارائه مدل ارزیابی سیاست های علم و فناوری زنان با تأکید بر حمایت از محققان زن در بخش پژوهش و فناوری. ابتدا با مرور ادبیات موضوع و انجام دادن مصاحبه های خبرگی، ابعاد و مؤلفه های ارزیابی سیاست به دست آمد و مدل اولیه ای پیشنهاد شد. این مدل از طریق پرسش نامه خبرگی و با استفاده از آرای 43 نفر از محققان زن و 36 نفر از خبرگان سیاست گذاری مورد آزمون قرار گرفت. بر این اساس، مدل نهایی از هفت بعد (اهداف سیاست، پیش فرض های سیاست، تطابق نهادی، طراحی سیاست، اجرای سیاست، کفایت منابع و نتایج و پیامدها) و درمجموع از 15 مؤلفه و 41 شاخص تشکیل شده است. روش تحقیق کاربردی، مقطعی، توصیفی، پیمایشی و آمیخته است که با تشکیل جدول های توزیع فراوانی و با استفاده از نرم افزار SPSS جهت تحلیل پرسش نامه و تعیین روابط بین متغیرها و پدیده ها صورت گرفته است. نتایج آزمون های میانگین نشان داد که مدل از نظر هر دو جامعه مورد تأیید است. در نهایت و براساس نتایج به دست آمده، توصیه های سیاستی اراﺋﻪ شد.
واکاوی سازه های تأثیرگذار بر بهبود مشارکت زنان روستایی در ارتقاء امنیت غذایی خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف کلی بررسی سازه های تأثیرگذار بر بهبود مشارکت زنان روستایی در ارتقاء امنیت غذایی خانوار انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان روستایی در شهرستان طارم علیا بود (10796N=). با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان 398 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسش نامه ای بود که روایی آن از سوی جمعی از متخصصان امنیت غذایی و اعضای هیئت علمی گروه مدیریت و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران و پایایی آن از سوی ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS win18 و Lisrel 8.54 انجام شد. نتایج پژوهش نشان دهنده وضعیت نامناسب امنیت غذایی و مشارکت پایین زنان روستایی در ارتقاء امنیت غذایی بود. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که سازه های اقتصادی، اجتماعی و روان شناختی رابطه مثبت و معنا داری با بهبود مشارکت زنان در ارتقاء امنیت غذایی دارد. علاوه بر این، نتایج مدل سازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که سازه های اقتصادی، اجتماعی و روان شناختی، با ضریب تبیین 81 درصد (99/0, γ=92/7t=) اثر مثبت و معنا داری بر بهبود مشارکت زنان روستایی در ارتقاء امنیت غذایی خانوار دارد.
کاربرد رویکرد آینده پژوهی در تحلیل سیستمی پیامدهای استراتژی مرسوم توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استراتژی مرسوم توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام و اداره بهزیستی که در قالب تأمین مالی خرد و اعطای اعتبارات اندک است، تأثیرات و پیامدهای مثبت و منفی دارد. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل ساختاری، به مطالعه و تجزیه و تحلیل آرای کارشناسان مورد مطالعه پرداخته است. هدف اصلی این مقاله شناسایی پیامدهای مثبت و منفی استراتژی توانمندسازی ذکرشده در مقیاس منطقه ای (استانی) و تحلیل اثر گذاری و اثر پذیری آن ها بر هم است. به منظور گردآوری اطلاعات، ابتدا از روش مصاحبه عمیق با 28 نفر از کارشناسان آگاه و خبره در حوزه توانمندسازی زنان در نهاد های مختلف استان استفاده و اطلاعات کیفی جمع آوری شد و پس از تحلیل کیفی داده ها به روش مفهوم سازی و توسعه طبقات و استخراج شاخص ها (تأثیرات مثبت و منفی)، پرسش نامه محقق ساخته ماتریس تحلیل متقاطع طراحی شد. از روش مثلث سازی و بهره گیری از اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای، مشاهده مستقیم و مصاحبه عمیق به منظور اطمینان از اعتبار داده های کیفی استفاده شد. پس از طیِ فاز اول و دوم، پرسش نامه طراحی شده در اختیار خبرگان مورد نظر قرار گرفت و آن ها میزان ارتباط متغیرهای مورد نظر را در ماتریس متقاطع و در ارتباط متقابل با هم بررسی کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار میک مک (Micmac) استفاده شده است. نتایج نشان داد که در آینده مهم ترین شاخص های مثبت اثر گذار یا تعیین کننده در تحلیل سیستمی پیامدهای استراتژی مرسوم توانمندسازی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش دو نهاد حمایتی گفته شده، شامل متغیرهای «ایجاد اشتغال پایدار»، «دسترسی به منابع»، «افزایش تولید» و «کارآفرینی» و در بعد منفی شامل متغیرهای «هدررَوی منابع مالی به دلیل سوء مصرف وام ها و نارسایی اعتبارات خرد»، «توجه عمده (و صرفاً) نهاد ها به پرداخت وام» و «افزایش مصرف گرایی های کاذب» است که در قسمت شمال شرقی ماتریس اثر قرار دارند. بر اساس نتایج به دست آمده، برنامه مرسوم توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار در آینده باید به نحوی مدیریت و ساماندهی شود که حداقل اثر گذاری منفی و حداکثر آثار مثبت را به همراه داشته باشد. به عبارتی دیگر، سیستم توانمندسازی ذکرشده در آینده باید به دنبال تقویت و بیشینه کردن آثار و پیامدهای مثبت ذکرشده و کمینه نمودن اثر منفی گفته شده باشد.
فراتحلیل پژوهش های طلاق در ایران در دو دهه اخیر (1377-1397) و ارائه راهکارهای کاهش طلاق و پیامدهای منفی آن برای زنان و فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد طلاق در جامعه ایران و تبعات منفی آن توجه به این مسئله اجتماعی را ضروری ساخته است. در این زمینه، هدف پژوهش حاضر ارائه راهکارهایی برای کاهش طلاق و پیامدهای منفی آن بوده است. به این منظور، با استفاده از روش فراتحلیل کیفی، با بررسی 70 پژوهش منتخب حوزه طلاق در دو دهه اخیر (1377 1397)، به دسته بندی عوامل طلاق و پیامدهای منفی آن و سپس ارائه راهکارهایی برای کاهش طلاق و پیامدهای منفی آن پرداخته است. طبق یافته ها، عوامل طلاق را براساس منشأ عوامل می توان در چهار دسته همسرگزینی نادرست، نقص دانش و مهارت همسران، عملکرد نامطلوب همسران و شرایط اقتصادی نامطلوب قرار داد. بر این اساس، برای کاهش طلاق، راهکارهایی بر پایه اجرای دوره های آموزشی و مشاوره ای از سوی نهادهای مسئول و الزام همسران به شرکت در آن با در نظر گرفتن ضمانت اجرای قانونی مناسب پیشنهاد می شود. پژوهش ها همچنین به پیامدهای منفی طلاق برای زنان و فرزندان پرداخته اند که برای کاهش این پیامدها می توان راهکارهایی بر محور رفع چالش های حقوقی و خلأهای قانونی، آموزش والدین برای به حداقل رساندن آسیب های طلاق برای فرزندان، ارائه خدمات مشاوره ای، فرهنگ سازی برای حمایت خانواده از زنان مطلقه و اصلاح نگرش جامعه به زنان مطلقه و فرزندان طلاق ارائه کرد.