زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)
زن در توسعه و سیاست دوره 19 پاییز 1400 شماره 3 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از طریق ترکیب تحقیقات پیشین با هدف ارائه تصویری جامع از مؤلفه های نقش همسران در اکوسیستم کارآفرینی زنان انجام گرفت. روش شناسی پژوهش، کیفی با رویکرد فراترکیب است. بر این اساس، پس از جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی، در محدوده زمانی 1385 تا 1399 برای پژوهش های داخلی و 2000 تا 2020 برای پژوهش های خارجی، تعداد 143 مطالعه مرتبط ارزیابی و نهایتاً، پس از بررسی 71 مقاله انتخاب شد. با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو، یافته های 62 پژوهش پیشین مرتبط با اهداف مطالعه بررسی، تجمیع، ترکیب و تفسیر شد و با استفاده از روش کدگذاری تعداد 22 کد، 4 مفهوم و 2 مؤلفه شناسایی شد و اعتبار هریک از طریق آزمون کاپای کوهن تأیید شد. سپس با توجه به جامعه کشور ایران، تناسب و میزان اهمیت و اولویت مفاهیم شناسایی شده با استفاده از روش دلفی تعیین و بررسی شد. براساس یافته های تحقیق، مفاهیم نقش همسران بر اکوسیستم کارآفرینی زنان براساس روش دلفی به ترتیب اهمیت، مانع، حمایت گر، مداخله گر و مشوق است. همچنین الگوی نقش همسران در اکوسیستم کارآفرینی زنان ارائه و ترسیم شد. در پایان، همسو با نتایج پژوهش، پیشنهادهایی کاربردی که می تواند راهنمایی بینشی ارزشمند به مدیران و سیاست گذارانی که درصدد بهبود کارآفرینی زنان و افزایش رفتار کارآفرینانه جامعه هستند و در سطوح عملیاتی توسط بازیگرانی که در اکوسیستم کارآفرینی زنان همراهی می کنند، ارائه شد.
زنان کرد در حوزه عمومی: زمینه ها، مؤلفه ها و فعالیت های تشکل های اجتماعیِ زنانه (مطالعه موردی: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هم زمان با گشایش نسبی فضای سیاسی و برآمدن گفتمان جامعه مدنی و گسترش تقریبی حوزه عمومی در اواسط دهه 1370، زنان شهرنشین جامعه کردستان این امکان را یافتند که با ورود به حوزه عمومی تشکل هایی اجتماعی با محوریت امر زنانه و به قصد پیگیری مطالبات، حقوق و خواست های زنان پی ریزی کنند. این تشکل ها از آن زمان تاکنون، به رغم محدویت ها و موانع ساختاری بسیار، به حیات و فعالیت خود ادامه داده اند. موضوع این پژوهش چگونگی برساخته شدن سوبژکتیویته زنانه در این تشکل ها، به مثابه نمادی از حوزه عمومی، است؛ یعنی این مسئله که سوبژکتیویته زنانه در این تشکل ها در متن چه زمینه ها، مؤلفه ها و فعالیت هایی و در مواجهه با کدام نوع قواعد و عرف ها شکل می گیرد؟ و زنان چگونه در تقلای تثبیت موقعیت سوژگی خود از نو خود را در برابر دیگریِ مذکر تعریف می کنند؟ برای پاسخ به این پرسش ها، با هجده نفر از فعال ترین اعضا و بعضاً پایه گذاران تشکل های زنانه، در چهار شهر مهم استان کردستان، مصاحبه های عمیق به عمل آمده است. طبق نتایج به دست آمده، از میان مؤثرترین زمینه های شکل گیری این تشکل ها در کردستان می توان به پیشنیه های تاریخی کنشگری عمومی زنان، رشد فزاینده ورود دختران به دانشگاه ها، رواج نگرش های فمینیستی و پیوستن روزافزون زنان به نیروی کار اشاره کرد. همچنین، تعامل ها، مناسبات و فضاهایی که سوبژکتیویته زنان در این تشکل ها در متن آن ها شکل می گیرد واجد مؤلفه هایی مثل روابط افقی اعضا، زنانگی معطوف به مقاومت، محوریت فعالیت های مدنی و خشونت پرهیزی است. دست آخر اینکه فرایند تثبیت موقعیت سوژگی زنان در این تشکل ها عمدتاً از خلال تلاش آن ها برای از آنِ خود کردنِ فضاهای عمومیِ مردانه، بازپس گیری گستره های فعالیت مدنی از دیگریِ مذکر و تمرین فردیت و خودآیینی در پیشگاه عموم می گذرد. به باور زنان، بسط این تشکل ها یگانه کورسوی امید رهایی آنان از کهن الگوی مردسالاریِ بازتولیدشده در وضعیت کنونی جامعه کردستان است.
تحلیل استراتژیک از راهبردهای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در سکونت گاه های غیررسمی با تأکید بر کارآفرینی، مطالعه موردی: محلات انصار و اروند در شهرک شهید رجایی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، ه مثابه هدف غایی برنامه های رفاه و مددکاری اجتماعی، رویکردی نوین است که بر دو رکن مهم «توسعه توانمندی های زنان سرپرست خانوار در معیشت پایدار برای خود و افراد تحت تکفلشان» و نیز «ارتقای مهارت های فردی و اجتماعی آن ها در مدیریت خانواده» استوار است و اجرای آن نیازمند به کارگیری راهبردها و سیاست های هوشمندانه و متناسب با ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و کالبدی در سکونت گاه های غیررسمی است. از این رو، هدف این پژوهش، سنجش راهبردهای توانمندسازی برای قریب به 2 هزار 560 زن سرپرست خانوار در دو محله اروند و انصار واقع در یکی از سکونت گاه های پرجمعیت غیر رسمی شهر مشهد، یعنی شهرک شهید رجایی، است. روش پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات در روش میدانی، مصاحبه با 14 مدیر مرتبط با حوزه اشتغال بانوان و نیز توزیع پرسش نامه بود. جامعه آماری (N) برابر با مجموع تعداد زنان سرپرست خانوار در دو محله انصار و اروند (2 هزار و 560 نفر) و حجم نمونه (n) با استفاده از فرمول کوکران با مقدار خطای 05 / 0درصد معادل 334 نفر برآورد شد که به صورت تصادفی منظم میان زنان سرپرست خانوار توزیع شده است. شیوه تجزیه و تحلیل بر اساس روش تحلیل استراتژیک کمّی (QSPM) بوده است. نتیجه این پژوهش گویای این امر است که از میان راهبردهای متنوع در توانمندسازی بانوان سرپرست خانوار در محلات انصار و اروند، «گسترش کارگاه های کسب وکار زنان» (با ضریب جذابیت 65/6)، ارتقاء انسجام اجتماعی و شبکه روابط بانوان (با ضریب جذابیت 48/6) و جذب سرمایه گذاری و ارائه تسهیلات (با ضریب جذابیت 29/6) و حمایت از خوداشتغالی زنان سرپرست خانوار (با ضریب جذابیت 17/6) بیش از دیگر استراتژی ها می تواند به توانمندسازی مؤثرتر زنان سرپرستان خانوار و قدرت یابی آن ها در تأمین معیشت پایدار و مدیریت مناسب تر خانواده های آنان کمک کند.
توانمندی سیاسی و رفتارهای محیط زیستی زنان (مطالعه موردی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش نقش توانمندی سیاسی زنان در رفتارهای محیط زیستی آن هاست. روش تحقیق حاضر از لحاظ رویکردی، کمی و از نظر راهبردی و گردآوری داده ها، همبستگی و توصیفی از نوع پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است و جامعه آماری زنان شهر کرمانشاه هستند. حجم نمونه 200 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از دو نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، توانمندی سیاسی زنان در بُعد انتخاب معنادار، اما در بُعد عاملیت و مشارکت غیرمعنادار و در کل با رفتارهای محیط زیستی دارای ارتباط معنادار است. نتایج حاصل از تحلیل متغیرهای زمینه ای نیز نشان می دهد که گروه های سنی، مقطع تحصیلی و وضعیت درآمدی پاسخ گویان در میزان رفتارهای محیط زیستی زنان تأثیرگذارند. ارتباط بین این مفاهیم نشان می دهد که اگر زنان از آزادی های مدنی (انتخاب)، تحصیلات و درآمد بیشتری برخوردار باشند، می توانند در حفظ محیط زیست نقشی مؤثر ایفا کنند. می توان استدلال کرد توانمندی سیاسی زنان به خروجی تصمیماتی منجر می شود که با منافع دغدغه اجتماعی انسان سازگارتر است و باعث تمایل آن ها به اتخاذ برخی سیاست های سخت گیرانه در تغییر اوضاع برای حفاظت از محیط زیست و تحقق توسعه پایدار خواهد شد.
شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های فردی رفتار کارآفرینانه پرستاران زن در گردشگری پزشکی با استفاده از روش مدل سازی ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری یکی از صنایع پویای در حال رشد دنیاست. گردشگری با اهداف مختلفی نظیر بازدید از جاذبه های طبیعی، جاذبه های تاریخی و همچنین کسب سلامت جسم و روح انجام می پذیرد و در این میان، گردشگری سلامت با هدف بهبود سلامت جسمانی و بازیابی سلامت روح انجام می شود. از آنجا که بخش عظیمی از نیروی انسانی فعال در حوزه گردشگری سلامت را پرستاران زن تشکیل می دهند، کارآفرینی این قشر از جامعه از اهمیت به خصوصی برخوردار است؛ به گونه ای که امروزه یکی از شاخص های مهم برای ارزیابی و سنجش توسعه و پیشرفت بخش گردشگری سلامت هر کشور، میزان مشارکت پرستاران زن خلاق در ارائه مناسب خدمات درمانی به گردشگران بیمار و جویای سلامت قبل و بعد از دریافت خدمات درمانی در مقصد گردشگری است. لذا در این پژوهش تجزیه و تحلیل شناسایی و اولویت بندی شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های فردی رفتار کارآفرینانه پرستاران زن در گردشگری پزشکی ، با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) به مرحله اجرا درآمده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه های انگیزه، خلاقیت، اعتمادبه نفس، قدرت مذاکره و مهارت شغلی از مؤلفه های مهم و پررنگ فردی رفتار کارآفرینانه پرستاران زن در بخش گردشگری پزشکی است.
تأثیر حضور زنان در هیئت مدیره بر ویژگی های کیفی اطلاعات مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان نقش شایان ذکری در کسب موفقیت در زمینه های اقتصادی دارند که به ایجاد ارزش آفرینی و افزایش سطح رفاه افراد در جامعه منجر می شود. آنان در مقوله روابط اجتماعی دقت نظر بیشتری دارند و بر انجام دادن صحیح وظایف محوله و پیروی از قوانین حاکم اهتمام بیشتری می ورزند؛ بنابراین، حضور زنان در هیئت مدیره شرکت ها می تواند مفید واقع شود. در این پژوهش، به بررسی نقش حضور زنان در هیئت مدیره بر کیفیت اطلاعات صورت های مالی پرداخته می شود. جامعه آماری پژوهش شامل اطلاعات مالی 125 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا 1398 است. در این پژوهش، متغیر مستقل، تعداد زن در ترکیب هیئت مدیره و متغیر وابسته متغیرهای مرتبط باکیفیت اطلاعات (بیان صادقانه، به موقع بودن و قابلیت مقایسه) هستند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش، که از روش رگرسیون استفاده شد، نشان می دهد که وجود زن در ساختار مدیریت شرکت های بورسی موجب افزایش کیفیت اطلاعات شرکت شده است. بدین شکل که حضور زنان بین اعضای هیئت مدیره، که تنوع جنسیتی اعضای هیئت مدیره است، تأثیر مستقیم و معناداری بر بیان صادقانه گزارش های مالی و به موقع بودن گزارش های مالی دارد و همچنین باعث افزایش قابلیت مقایسه صورت های مالی می شود.
نقش سرمایه اجتماعی در مدیریت پسماند خانگی توسط زنان (مطالعه موردی زنان ساکن شهر سیرجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، بهترین راهکار برای مواجهه با چالش های پسماند تقویت منابع اجتماعی و سرمایه های انسانی است، در این بین، زنان خانه دار که بیشتر وقت خود را در منزل سپری می کنند نقشی بسیار مؤثر در زمینه مسائل محیط زیستی و مدیریت پسماند خانگی دارند. با درک این مهم، پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش سرمایه اجتماعی در مدیریت پسماند خانگی از سوی زنان انجام شده است. برای انجام دادن تحقیق حاضر از روش پیمایش استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل زنان ساکن در شهر سیرجان است. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه مورد نظر از فرمول کوکران استفاده شده است. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. روایی و پایایی پرسش نامه نیز تأیید شد. داده های تحقیق پس از جمع آوری، با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و مدل سازی ساختاری در نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که سرمایه اجتماعی و مؤلفه های آن (اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، امنیت اجتماعی، هنجارهای اجتماعی و انسجام اجتماعی) با مدیریت پسماند خانگی رابطه مثبت و معنادار دارد. بر این اساس، از عواملی که می تواند در مدیریت پسماند خانگی مؤثر باشد مدیریت سرمایه اجتماعی است.