روان شناسی تحلیلی شناختی (تازه های روانشناسی صنعتی سازمانی سابق)

روان شناسی تحلیلی شناختی (تازه های روانشناسی صنعتی سازمانی سابق)

روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم بهار 1399 شماره 40 (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

مقالات

۱.

تبیین پرخاشگری براساس راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان در دختران نوجوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: تنظیم شناختی هیجان مثبت تنظیم شناختی هیجان منفی پرخاشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 651 تعداد دانلود : 43
هدف: هدف پژوهش حاضرتعیین برازش الگوی مفهومی پژوهش در پیش بینی پرخاشگری براساس راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان بود . روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم تهران به تعداد 37389 نفر در سال 1394 بود. از میان آن ها به شیوه تصادفی خوشه ای از شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز، پنج دبیرستان و از هر دبیرستان دو کلاس و در نهایت 500 نفر انتخاب شدند و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2001)، پرخاشگری ابوالمعالی (1391) را تکمیل کردند. پس ازحذف داده های پرت 3 آزمودنی، داده های 497 نفر با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری تحلیل شد . یافته ها: یافته ها رابطه مثبت بین راهبرهای منفی تنظیم شناختی هیجان و پرخاشگری (01/0>P 419/0=β) و رابطه منفی راهبرهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و پرخاشگری (01/0>P، 207/0-=β) را نشان داد. نتیجه گیری: از آن جاکه افراد با راهبردهای منفی تنظیم هیجان از پرخاشگری بیش تری استفاده می کنند؛ بنابراین برای این که افراد به ویژه نوجوانان بتوانند راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان را اتخاذکنند، پیشنهاد می شود بالینگرها و مربیان بر آموزش راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان تمرکز کنند.
۲.

رابطه سبک های دفاعی و ناگویی هیجانی با داشتن افکار خودکشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: سبک های دفاعی ناگویی هیجانی افکار خودکشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 729 تعداد دانلود : 123
هدف: خودکشی به عنوان یک مشکل سلامت عمومی اساسی در سراسر جهان شناخته شده در نظام روان تحلیل گری، دفاع ها نقش مهمی در سلامت روانی افراد ایفا می کننداست. در پژوهش های مختلف، آسیب پذیری های هیجانی از جمله ناگویی هیجانی یکی از عوامل خطر در خودکشی شناخته شده است . این مطالعه با هدف رابطه سبک های دفاعی و ناگویی هیجانی با داشتن افکار خودکشی در بین جوانان شهرستان بوکان انجام گرفته است. روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی جوانان (بازه سنی 20 تا 35 سال) شهر بوکان بودند (15299= N) که از این تعداد 400 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سبک های دفاعی سن مارتینی، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو و پرسشنامه افکار خودکشی بک بود. داده ها با روش همبستگی و رگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک دفاعی رشدیافته و افکارخودکشی رابطه منفی و معنادار و بین سبک های دفاعی رشدنیافته و روان آزرده و افکارخودکشی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات و افکار خودکشی رابطه مثبت و معنادار و بین تفکر عینی و افکارخودکشی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که سبک دفاعی روان آزرده و ناگویی هیجانی بیشترین واریانس تغییرات افکارخودکشی در جوانان را تبیین می کنند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کردجوانانی که سبک های دفاعی رشدنیافته و روان آزرده بیشتر به کار می برند، در واقع میزان افکارخودکشی در آنها بیشتر می شود. دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات ارتباط مثبتی با داشتن افکارخودکشی در جوانان دارد.
۳.

پیش بینی دلزدگی زناشویی براساس تحریف های شناختی و الگوهای ارتباطی در معلمان زن متأهل مقطع ابتدایی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: دلزدگی زناشویی تحریف های شناختی الگوهای ارتباطی معلمان زنان متأهل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 915 تعداد دانلود : 87
هدف : دلزدگی زناشویی یکی از عوامل موثر در طلاق می باشد. از آنجایی که طلاق می تواند بر افراد خانواده و به تبع جامعه تاثیرات منفی بگذارد، در این پژوهش به بررسی رابطه دلزدگی زناشویی براساس تحریفات شناختی و الگوهای ارتباطی پرداخته شد. روش : روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل معلمان زن متأهل مقطع ابتدایی شهر اصفهان در سال 1396 بودند که 335 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دلزدگی زناشویی (CBS)، تحریف های شناختی و الگوهای ارتباطی (CPQ) استفاده شد. داده ها از طریق همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه گام به گام و نرم افزار SPSS-22 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها : نتایج همبستگی نشان داد که رابطه منفی و معناداری بین دلزدگی زناشویی با الگوی ارتباطی سازنده متقابل و رابطه مثبت و معناداری بین دلزدگی زناشویی با تحریف های شناختی و الگوی ارتباطی توقع-کناره گیری وجود دارد (01/0 >P)؛ اما رابطه معناداری بین دلزدگی زناشویی با الگوی ارتباطی اجتناب متقابل وجود ندارد (05/0p>). همچنین نتایج رگرسیون هم زمان نشان داد که (به غیراز الگوی اجتناب متقابل) الگوهای ارتباطی سازنده متقابل و توقع/کناره گیری و همچنین تحریف های شناختی باهم 1/33 % از واریانس دلزدگی زناشویی را تبیین می کنند. نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که تحریف های شناختی و الگوهای ارتباطی توان پیش بینی دلزدگی زناشویی را دارند و می توان آموزش و مداخله در بهبود تحریف های شناختی و الگوهای ارتباطی را به عنوان یک روش مؤثر در کاهش دلزدگی زناشویی به مشاورین و مسولین در امور مرتبط با خانواده پیشنهاد داد.
۴.

مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و آشفتگی روانی در افراد معتاد و عادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: راهبردهای تنظیم شناختی هیجان آشفتگی روانی افراد معتاد و عادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 828 تعداد دانلود : 469
هدف: سوء مصرف مواد یکی از بزرگترین معضلات جوامع بشری است که نه فقط موجب اختلالات رفتاری و اجتماعی میشود بلکه با تأثیر بر جنبه های مختلف سلامت جسمی و روانی خسارت مالی هنگفتی نیز بر فرد خانواده و جامعه وارد میکند از این رو هدف پژوهش حاضر مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و آشفتگی روانی در افراد معتاد و عادی بود. روش : این پژوهش توصیفی، از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه افراد خود معرف جهت ترک اعتیاد شهر مشهد بودند که در زمستان 97 به کلینیک ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. تعداد 60 نفر معتاد به شیشه و 60 نفر عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسش نامه های دشواری تنظیم هیجان DERS ، مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS-21) استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و آشفتگی روانی در افراد معتاد به شیشه بیشتراز افراد عادی است (P=0/001). نتیجه گیری : این یافته ها حاکی از آن است که ناتوانی در تنظیم شناختی هیجانات و عدم کنترل آشفتگی روانی در افراد معتاد دو مولفه مهم می باشد. بنابراین بر اساس یافته ها در نظر داشتن این دو مولفه برای خدمات آموزشی، آسیب شناسی و مشاوره امری ضروری است.
۵.

شیوع شناسی اضطراب اجتماعی در دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر شیوع شناسی مقطع اول متوسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 230 تعداد دانلود : 236
هدف: اضطراب اجتماعی اختلالی با شیوع بالا است که عملکرد اجتماعی افراد را بسیار تحت تاثیر قرار می دهد. هدف این پژوهش، بررسی شیوع شناسی اضطراب اجتماعی دانش آموزان و تفاوت های سنی و جنسیتی و وضعیت اجتماعی اضطراب اجتماعی آنان بود. روش: طرح این پژوهش طرح توصیفی-زمینه یابی بود. جامعه ی آماری مورد نظر تمامی دانش آموزان شهر اصفهان در سال تحصیلی 1397- 1396 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 1200 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کننده ها به پرسشنامه استاندار شده اضطراب اجتماعی نوجوانان (SASA) که دارای روایی و اعتبار می باشد، پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین جنسیت و اضطراب اجتماعی رابطه معنادار وجود ندارد و همچنین بین وضعیت اجتماعی و اضطراب اجتماعی رابطه معنادار وجود ندارد اما بین سن و اضطراب اجتماعی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد 5/39 درصد از دانش آموزان دارای اضطراب اجتماعی متوسط و 5/53 درصد دارای اضطراب اجتماعی شدید می باشند و نرخ شیوع اضطراب اجتماعی در بین دانش آموزان 4/2 می باشد. بحث و نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش نتیجه می گیریم باید امکانات مرتبط به پیشگیری، غربال و مداخله را در مدارس در هر دو جنس و در سنین پایین تر و بدون در نظر گرفتن وضعیت اجتماعی به کار گیریم.
۶.

اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارآمدی درد در بیماران دچار تالاسمی نوع ماژور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی خودکارآمدی درد تالاسمی نوع ماژور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 732 تعداد دانلود : 294
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارآمدی درد در بیماران دچار تالاسمی نوع ماژور انجام گرفته است. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران تالاسمی ماژور که به مرکز تالاسمی شهر چابهار مراجعه کرده بودند، که در این پژوهش 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره(گروه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و گواه) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای با روش های کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کابات-زین، به صورت هفته ای دو جلسه آموزش دید و گروه گواه در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. از پرسشنامه خودکارآمدی درد PSEQ برای جمع آوری داده ها استفاده شد. که تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی وآنالیز کوواریانس یک متغیره انجام گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از بهبود خودکارآمدی درد توسط آموزش ذهن آگاهی در گروه آزمایش داشت(Pنتیجه گیری: به نظر می رسد کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود خودکارآمدی درد در بیماران دچار تالاسمی نوع ماژور موثر بوده و پیشنهاد می شود در کنار درمانهای دارویی، آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی نیز برگزار شود.
۷.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی بر کیفیت زندگی زناشویی زنان دارای تعارضات زناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ایماگوتراپی کیفیت زندگی زناشویی تعارضات زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 893 تعداد دانلود : 962
هدف: تعارضات زناشویی سلامت روان زوجین را با آسیب مواجه می کند. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی بر کیفیت زندگی زناشویی زنان دارای تعارضات زناشویی انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش حاضر زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره مهستا، اوستا، ایرانیان و ارمغان شهر تهران در سال 1396 بودند. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و گمارش تصادفی استفاده شد. پس از انتخاب حجم نمونه (30 زن) و گمارش آنها در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل، گروه های آزمایش مداخلات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (8 جلسه) و ایماگوتراپی (10 جلسه) را طی سه ماه به صورت هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی بود که گروه کنترل این مداخلات را دریافت نکرد. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی براتی و ثنایی(1375) و پرسشنامه کیفیت زندگی زناشویی (باسبی و همکاران، 1995) بود. داده های جمع آوری شده توسط تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با بهره گیری از نرم افزار SPSS 23 تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی بر کیفیت زندگی زناشویی زنان دارای تعارضات زناشویی موثر بوده است (0001/0>p). همچنین بین اثربخشی آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی بر کیفیت زندگی زناشویی زنان دارای تعارضات زناشویی تفاوت معنادار مشاهده نشد (05/0<p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی دارای اثربخشی مشابهی بر کیفیت زندگی زناشویی زنان دارای تعارضات زناشویی بوده و می توان از این دو روش جهت بهبود کیفیت زندگی زناشویی این زنان استفاده کرد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱