مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش رویکرد وجودی بر کیفیت زندگی و رضایت شغلی معلمان دوره متوسطه اول انجام شد. این مطالعه با روش نیمه ازمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان مقطع متوسطه اول شهرستان تاکستان در سال تحصیلی 96-1395 بود که تعداد آنها400 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش وگواه جایگذاری شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی– فرم کوتاه (WHOQOL-BREF) و رضایت شغلی بری فیلدوروث استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوو اریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد اموزش رویکرد وجودی بر افزایش کیفیت زندگی معلمان تاثیر معناداری دارد(p<0.001). . همچنین نتایج نشان داد اموزش رویکرد وجودی بر افزایش رضایت شغلی معلمان تاثیرمعناداری دارد(p<0.001). بنابراین می توان گفت آموزش رویکرد وجودی در افزایش کیفیت زندگی و رضایت شغلی معلمان موثر بوده است.
بازخوانی مفاهیم معلم پژوهنده و درس پژوهی از نگاه دانشجویان علوم تربیتی
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی شناختی مفاهیم معلم پژوهنده و درس پژوهی در نگاه دانشجویان علوم تربیتی پردیس طالقانی قم بود. این مطالعه به روش کیفی انجام و داده های آن به کمک تبیین تجربیات زیسته دانشجویان علوم تربیتی از دوره تحصیلی آنان به روش مصاحبه جمع آوری شده است. دانشجویان علوم تربیتی با دو تجربه برنامه درسی قدیم و جدید و عملیاتی شدن آن از نیمه راه روبه رو بودند. آنان چندین درس با رویکرد پژوهشی پشت سر گذاشتند. یافته عمده این مقاله نشان داد که دانشجویان نتوانسته اند بین مفهوم معلم پژوهنده و درس پژوهی تفاوت عمده ای قائل شوند. تبیین تجربیات زیسته آنان در دروس مختلف با رویکرد پژوهشی، حاکی از آن است که آنان نتوانسته اند به صورت شناختی و کاربردی، درک درست و مستقلی از دروس معلم پژوهنده و درس پژوهی کسب نمانید. تحلیل تجربیات دانشجویان در دروس عملی که مهمترین آنها، کارورزی بوده و می بایست به صورت کاربردی در دروس معلم پژوهنده و درس پژوهی، مهارت کافی به دست آورند، علم و مهارت لازم به دست نیامده است. تحلیل یافته های این مطالعه نشان داد که تغییر برنامه درسی از نیمه راه، مطلوب نبوده و به نوعی هم برنامه قبلی آسیب دید و هم برنامه جدید به کفایت لازم نرسید.
مقایسه گرایش به تفکر انتقادی وخودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان خرم آباد
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای گرایش به تفکر انتقادی وخودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان خرم آباد انجام گرفت. این پژوهش به لحاظ هدف، در زمره پژوهش های کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها، از نوع پژوهش های کمی و مبتنی بر رویکرد علی - مقایسه ای است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه فرهنگیان خرم آباد ( 948 نفر) بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 274 نفرتعیین و به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی اون و فرامن (1988) و پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کلموگروف – اسمیرنوف، آزمون t گروههای مسقل ، تحلیل واریانس چند متغیره و تحلیل واریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد میانگین نمرات گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان پسر از دانشجویان دختربیشتراست و ازبین مولفه های گرایش به تفکر انتقادی، تنها میانگین نمرات خلاقیت دانشجویان پسر از میانگین نمرات دانشجویان دختربیشتر بوده است. همچنین میانگین نمرات خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دختر از میانگین نمرات دانشجویان پسر بیشتر بود. بنابراین افزایش سطح گرایش به تفکر نقاد وخودکارامدی تحصیلی دانشجویان رابایستی در تدوین برنامه های آموزشی دانشگاه مورد توجه قرارداد.
روش تدریس معکوس؛ شیوه ای نوین بر کاهش کمرویی در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
تدریس فعالیتی است به ظاهر آسان ولی در واقع کاری پیچیده، دقیق و تخصصی است، زیرا معلم در امر تدریس با عوامل متعدد در هم پیچیده ای مواجه است که تفکیک آنها از یکدیگر و تغییر آنها برای تدریس مطلوب دشوار است. یکی از این عوامل برقراری ارتباط با دانش آموزان است، به خصوص دانش آموزان کمرو و نحوه مشارکت آنها در دروس؛ همیشه از مباحث و دغدغه های معلمین بوده است. از همین رو هدف تحقیق حاضر ارائه روش تدریسی موثر بر کمرویی دانش آموزان است. روش پژوهش حاضر از نوع مطالعه کیفی به شیوه مطالعه موردی است که از طریق طراحی پروتکل آموزشی به شیوه معکوس همراه با مشاهده مشارکتی به رفع کمرویی دانش-آموزان پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر تهران در دبستان دخترانه شهدای رسانه است که پنج نفر به عنوان دانش آموزان کمرو شناسایی شدند و به صورت غیرمستقیم مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که از طریق یک شاخص و سه مقوله می توان به رفع کمرویی دانش-آموزان اقدام کرد از جمله؛ پذیرش در سطح شاخص و اعتماد، احترام و صمیمیت به عنوان مقولات استخراج شدند، نتایج نشان داد از طریق شاخص و مقولات؛ دانش آموزان کمرو به مشارکت در درس ترغیب
بررسی رابطه ذهنیت فلسفی و بلوغ حرفه ای معلمان علوم اجتماعی با سبک تدریس آنان در مدارس دوره اول متوسطه شهر تبریز
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ذهنیت فلسفی و بلوغ حرفه ای معلمان علوم اجتماعی با سبک تدریس آنان انجام گرفت. این پژوهش توصیفی – همبستگی بوده است. نمونه آماری طبق جدول کرجسی و مورگان به تعداد 87 نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه های ذهنیت فلسفی هاشمی ، بلوغ حرفه ای سوپر ، سبک تدریس گراشا بود. نتایج این تحقیق نشان داد که بین ذهنیت فلسفی و سبک تخصصی یا خبره، سبک مدل شخصی یا فردی، سبک تسهیل کننده و سبک وکالتی یا تعاملی معلمان رابطه وجود دارد . بین مؤلفه های جامعیت، تعمق و انعطافپذیری با سبکهای تخصصی یا خبره، مدل شخصی یا فردی، تسهیل کننده و وکالتی یا تعاملی معلمان رابطه وجود دارد. بلوغ حرفه ای با سبکهای تخصصی یا خبره، مدل شخصی یا فردی، تسهیل کننده و سبک وکالتی یا تعاملی معلمان رابطه دارد .بین مؤلفه های اکتشاف و سبکهای تخصصی یا خبره و اقتدار رسمی یا آمرانه معلمان؛ ثبات با سبکهای تخصصی یا خبره، تسهیل کننده و سبک وکالتی یا تعاملی معلمان؛ ابقاء و سبکهای تخصصی یا خبره، تسهیل کننده و سبک وکالتی یا تعاملی معلمان؛ افول و سبکهای تخصصی یا خبره، تسهیل کننده و سبک وکالتی یا تعاملی معلمان رابطه دارد.
ارزیابی میزان اثر بخشی دوره آموزشی ماده 28 در ارتقاء نگرش، آگاهی و توانایی دانشجویان در دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی میزان آگاهی، نگرش، و توانایی حاصل از برگزاری دوره برای دانشجویان ماده 28 در دانشگاه فرهنگیان انجام شده است. در این تحقیق از روش توصیفی – پیمایشی استفاده گردید. جامعه آماری این تحقیق 129 نفری از دانشجویان جذب شده از طریق ماده 28 در رشته های آموزش ابتدایی و متوسطه دانشگاه فرهنگیان استان فارس (واحد شهید رجایی) بوده اند که به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از 3 پرسشنامه استفاده شد که روایی و پایایی آن توسط محققین تعیین گردید. حداکثر نمره ای که فرد می تواند از پرسشنامه آگاهی، نگرش و توانایی حاصل از برگزاری دوره بگیرد به ترتیب 125 ،45 و 35 است. یافته های تحقیق نشان داد که میانگین نگرش دانشجویان 11/4± 42/88 بود که بیانگر نگرش در حد متوسط دانشجویان نسبت به برگزاری دوره است. میانگین آگاهی دانشجویان 52/4±29 بود که بیانگر آگاهی خوب دانشجویان است. میانگین توانایی حاصل از برگزاری دوره در دانشجویان 68/4± 95/26 بود که بیانگر ایجاد توانایی در حد متوسط دانشجویان است. با توجه به یافته های پژوهش، ارتقای نگرش و توانایی دانشجویان ماده 28 در طول برگزاری دوره دانشگاهی و بعد از آن بایستی مورد توجه بیشتری قرار گیرد.