مطالعات فرهنگ - ارتباطات (نامه پژوهش فرهنگی سابق)
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیستم بهار 1398 شماره 45 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مفهوم خرید در مطالعات فرهنگی، با فراگیرشدن رسانه های اجتماعی در قالب خرید آنلاین و بازار مجازی و به عنوان کنشی هویت بخش، دچار دگردیسی شد. این مقاله با هدف بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی بر تجربه خرید شهروندان تهرانی، این پرسش را دنبال می کند که تجربه خرید در فضای مجازی، چه تفاوت و شباهتی با فضای واقعی دارد؟ این پژوهش برای درک تجربه خرید در فضای اوّل و دوم، از پارادایم دوفضایی شدن ها بهره می برد و با مطالعه الگوی رفتار خرید در اینستاگرام و کانال های فروش در تلگرام با روش اتنوگرافی و نتنوگرافی، به پژوهش در این حوزه دوفضایی می پردازد. مشاهده فضای خرید آنلاین و آفلاین، پس از گونه شناسی و تشریح عوامل تشویق کننده و تحدیدکننده خرید مجازی نشان داد که اینستاگرام و تلگرام، بیشتر از اینکه به عنوان فضاهایی برای خرید مستقیم عمل کنند، کارکرد «تبلیغ کالا در بازار واقعی» را برعهده دارند و بیشتر از اینکه در مرحله اجرا موفق باشند، در مراحل آگاهی ایفای نقش می کنند. پژوهش پیش رو، به این یافته رسید که اگرچه خرید فراغتی و پرسه زنی در بازار واقعی و مجازی رواج دارد، اما برخلاف ایده میشل دوسرتو و متفکرانی که از مقاومت، فراغت، لذت و پرسه زنی مخاطب دفاع می کنند، خریدار با حضور فعال در مراکز خرید شهری و عضویت در کانال های مجازی، درگیر «چرخه مصرف» است؛ به گونه ای که تاکتیک های مصرف کننده نتوانسته به عنوان عنصری رهایی بخش در برابر استراتژی جامعه مصرفی بکار گرفته شود.
بررسی شاخص های عفاف در زنان چادری سریال های تلویزیونی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عفاف و حجاب از آموزه ها و دستورات دینی اند که آشنایی افراد با معیارها، الگوها و احکام مرتبط با آنها در فرایند جامعه پذیری دینی آنان صورت می پذیرد. در این فرایند، فرد با محتوا و معنای این آموزه ها آشنا می شود و آنها را در موقعیت ها و تعاملات زندگی روزمرّه خود بکار می گیرد. چادر به عنوان حجاب برتر مورد نظر دین مبین اسلام، یک پدیده فرهنگی در حوزه پوشش زنان است که در طول سالها در سیمای جمهوری اسلامی ایران به نمایش درآمده است. انتخاب این پوشش به طور معمول نشانه ای از تعهد و تقید فرد به موازین شرعی ازجمله در مراودات اجتماعی است. بنابراین، از زنان چادری به عنوان حاملان حجاب برتر بیش از دیگران انتظار می رود چارچوب های عرفی و شرعی پوشش و رفتار را در مواجهه با نامحرم رعایت کنند. این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش است که شاخص های عفاف چگونه در زنان چادری سریال های تلویزیونی ایرانی بازنمایی شده است. به این منظور شاخص های مذکور، پس از استخراج از احکام اسلامی، با استفاده از روش تحلیل محتوای کمّی، در شخصیت های چادری 40 سریال از پربیننده ترین سریال های پخش شده از تلویزیون ایران در سال های پس از انقلاب اسلامی تحلیل شده اند. براین اساس، 107 شخصیت چادری این سریال ها، به صورت تمام شماری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات، از نرم افزار spss و آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای اسکور) استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آنند که در سالهای پس از انقلاب اسلامی، زنان چادری نمایش داده شده در سریال های تلویزیونی، به رغم انتخاب حجاب برتر به عنوان پوشش بیرونی که خود معرّف سطحی از تعهد و تقید به مبانی دینی و اصول شرعی است، معیارهای عفاف اسلامی را در تعامل با افراد نامحرم رعایت نکرده اند و نحوه ارتباط، نگاه وگفت وگوی آنان با نامحرم و نیز زینت، مو و اندام آشکار آنها در برابر نامحرم، تفاوت معناداری با دارندگان سایر پوشش ها ندارد.
تئاتر خصوصی ایران از منظر فعالان عرصه نمایش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با میانجی مطالعه موردی تئاتر خصوصی، برخی از زمینه های اقتصادی- اجتماعی کلان اقتصاد هنر در ایران را واکاوی می کند. در سال های اخیر، شمار افرادی که به واسطه آموزش های دانشگاهی یا شیوه های معمول دیگر به «جامعه تئاتری» می پیوندند، افزایش یافته است. این در حالی است که به رغم افزایش جمعیت «تئاتری ها»، زیرساخت ها چندان تغییری نکرده اند و امکانات سخت افزاری سالن های نمایشی کم و بیش همان است که بود. از اوایل دهه 80، این ایده که خصوصی سازی تئاتر راه حلّ این مشکل و بسیاری دیگر از دردهای تئاتر ایران است به «ایده ای هژمونیک» بدل شد. بسیاری از فعالان عرصه نمایش این ایده را پذیرفتند. متولیان دولتی نمایش نیز برای خروج از بحران کمبود سالن های نمایش، نیم نگاهی به بخش خصوصی انداختند. اکنون با گذشت نزدیک به دو دهه از آن زمان، بیش از 20 تماشاخانه خصوصی در کنار تماشاخانه های دولتی در تهران فعالیت می کنند. حال وقت پرسیدن این پرسش است که آیا این برنامه توانست گرهی از کار فروبسته نمایش ایران بگشاید؟ دولت و بخش خصوصی در تئاتر چه نسبتی با یکدیگر برقرار کرده اند؟ فعالان و «ذی نفعان» میدان نمایش، این تجربه را چگونه ارزیابی می کنند؟ و اینکه مرور تجربه تئاتر خصوصی چه چیزی درباره «اقتصاد فرهنگ» در ایران به ما می گوید؟ این پژوهش درصدد بوده است که این پرسش ها را بر پایه بازخوانی دیدگاه ها و ارزیابی های «اهالی تئاتر» پاسخ گوید؛ اما فهم «فعالیت بخش خصوصی در تئاتر» به عنوان مقوله ای از اقتصاد هنر، مستلزم درک مناسبات کلی تر اجتماعی اقتصادی است. بدین سبب مقاله کوشیده است «تئاتر خصوصی در ایران» را در پس زمینه تحولات اقتصادی اجتماعیِ دو دهه اخیر ایران تحلیل کند. این پژوهش نشان می دهد که چگونه روند مسئله آمیز اقتصادی اجتماعی دو دهه اخیر ایران در «میدان نمایش» بازتاب یافته است. یکی از پیامدهای این روند، تأسیس «تماشاخانه خصوصی» به جای «تئاتر خصوصی» است.
نقش سواد رسانه ای در تعدیل اعتیاد اینترنتی (مطالعه موردی: دانش آموزان مقطع متوسطه دوم چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی نقش سواد رسانه ای در تعدیل اعتیاد اینترنتی است. این پژوهش با روش آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری، دانش آموزان پایه سوم مقطع متوسطه دوم استان چهارمحال و بختیاری است که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به تعداد 40 نفر در دو گروه کنترل و آزمایش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های استاندارد استفاده مشکل زا از اینترنت کاپلان، اعتیاد اینترنتی یانگ و پرسشنامه محقق ساخته سواد رسانه ای است. از آزمون های آلفای کرونباخ، ویلکاکسون و t زوجی توسط نرم افزار 24spss استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که آموزش سواد رسانه ای، در تعدیل اعتیاد اینترنتی در بین دانش آموزان تأثیر دارد. همچنین نتایج نشان دادند که آموزش سواد رسانه ای، در میزان استفاده از رسانه، افزایش توانایی تحلیل و ارزیابی، توانایی تولید پیام رسانه ای، توانایی برقراری ارتباط با تولیدکنندگان پیام رسانه ای و افزایش تفکر انتقادی دانش آموازان در برخورد با پیام رسانه ای اثر دارد.
بازتعریف نقش و جایگاه روزنامه نگاری علم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود بیش از 100 سال تجربه روزنامه نگاری علم در ایران، رسانه های علمی عمومی، در ارتباط علم و جامعه، بیشتر بر کارکرد انتقال دهندگی تأکید دارند و نقش روزنامه نگاران علم، ترجمه و ساده سازی زبان تخصصی علم یعنی ارتباطات عمومی علم سنّتی است. این پژوهش می کوشد<sub> </sub> تا از طریق مصاحبه عمیق و کانونی با روزنامه نگاران علم با بیش از 10 سال سابقه فعالیت، مقولات مورد نظر آنان در بازتعریف روزنامه نگاری علم خوب را شناسایی کند. نتایج نشان می دهند که بازتعریف نقش روزنامه نگاری علم نیز مبتنی بر مدل سنّتی است. ولی تعداد محدود مخاطبان و احساس نیاز به استقلال اقتصادی، موجب تفکر درباره این رسانه ها به مثابه عناصری هویت بخش و در عین حال سرما یه ای فیزیکی، فرهنگی و اجتماعی شده است. این رویکرد می تواند فعالیت روزنامه نگاری علم را در ایران تغییر دهد و آن را به بخشی پویا و اثرگذار در عرصه رسانه و علم تبدیل کند.
بررسی کیفیت دوستی بین جوانان منزوی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه روابط اجتماعی به دلیل ظهور ابزارهای نوینی چون رسانه های ارتباطی، دانشگاه و ... از لحاظ کمیت و کیفیت تغییر کرده است. کمیت رابطه بر کیفیت روابط فرد با دیگران ازجمله دوستان تأثیرگذار است. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی تأثیر انزوای اجتماعی بر کیفیت دوستی بین دانشجویان دانشگاه کردستان مبتنی بر نظریه شبکه است. این پژوهش به صورت پیمایشی اجرا شده و با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی آسان، 375 نفر از دانشجویان دانشگاه کردستان انتخاب و سپس با بهره گیری از پرسشنامه محقق ساخته، یافته ها جمع آوری شدند. پس از استخراج نتایج پرسشنامه ها، محاسبات آماری برای توصیف و آزمون فرضیه ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Lisrel انجام شدند. نتایج حاکی از آنند که انزوای اجتماعی بر یأس از تداوم روابط، احساس بی قدرتی، مطیع بودن و وابستگی در روابط دوستانه دانشجویان تأثیر معناداری دارد؛ امّا انزوای اجتماعی بر تنفر و بی اعتمادی به دیگران فاقد تأثیر معنادار است . در نتیجه آن باید بگوییم زمانی که دانشجویان تماس با همنوعشان را از دست داده باشند، استعداد کسب تجربه و اندیشه را نیز از دست می دهند که با ازدست دادن اندیشه و عمل، احساس ناتوانی و بی قدرتی می کنند و در نتیجه آن مطیع دیگران می شوند.
تحلیل رابطه عاملیت کنشگر ساختار با عادت واره بوردیو در فرهنگِ کسب وکار دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق رابطه متغیرهای عاملیت کنشگر- ساختار را در فرهنگ کسب وکار دانش بنیان و بر اساس مفهوم عادت واره کسب وکار بررسی می کند. جامعه آماری، تمام اعضای شرکتهای رشد و دانش بنیان دانشگاه فردوسی مشهد با حجم نمونه 204 نفر می باشند. عادت واره کسب وکار بر اساس نظریه بوردیو و با چهار بُعد نوآوری، تعامل اجتماعی، بازارگرایی و تدوین طرح کسب وکار مفهوم سازی و سنجیده می شود. متغیرهای عاملیت نیز شامل حمایت اجتماعی، سیاستهای حمایتی و شبکه حمایتی دانش اند. روابط همبستگی بین متغیرها نشان می دهند که تمام متغیرهای عاملیت، با عادت واره کسب وکار رابطه مستقیم و معنادار دارند و با افزایش آنها، میزان عادت واره کسب وکار افزایش می یابد. در تحلیل رگرسیون گام به گام نیز مشخص می شود که حدود 5/0 از تغییرات متغیر وابسته به وسیله متغیرهای عاملیت تبیین می شود که سهم متغیر حمایت اجتماعی بیشتر از سایر متغیرهاست. نتیجه تحقیق این است که عادت واره کنشگران، در فرهنگ کسب وکار دانش بنیان نقش اساسی دارد و برای افزایش توان کسب وکار خود باید برنامه ریزی منظم و تعامل هدفمند و دوجانبه به منظور برقراری رابطه و جذب و دریافت منابع مختلف از بخشهای گوناگون داشته باشند<em>. </em>
الگوی تقابل رسانه ای انقلاب اسلامی با اسلام هراسی غرب مطالعه موردی نامه رهبر انقلاب اسلامی به جوانان غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب جوشان فنّاوری اطلاعات، فضای جدیدی در عرصه سیاست ایجاد کرده است. با توجه به فرصتهایی که این انقلاب فنّاورانه ایجاد کرده، انقلاب اسلامی به دنبال مدلی برای عبور از شبکه منسجم رسانه ای نظام غرب است. اسلام هراسی اگر چه از زاویه ای تهدید برای جهان اسلام است، اما از سوی دیگر عاملی شده تا دیگران درباره آن کنجکاو شوند و به دنبال پاسخ به پرسش هایی درباره اسلام باشند. انقلاب اسلامی تلاش می کند تا با بهره گیری از سپهر مجازی و ایجاد محیط خودمختاری، نخست از شبکه رسانه ای رقیب عبور و خود با مخاطب ارتباط برقرار کند. دوم؛ مفاهیم و پیامهای انقلاب اسلامی را به این جامعه شبکه ای منتقل نماید. الگوی نامه به جوانان غرب که از سوی رهبر انقلاب اسلامی نوشته و توسط رسانه های مجازی این جبهه پشتیبانی شد، نمونه ای از این دست اقدامات است. در این الگو تلاش می شود تا با ایجاد زنجیره ای از کنشها، محتوا در قالب شبکه ساخته شده، به دست مخاطب هدف برسد.
سنجش میزان مرجعیت گرایی دینی و خوداتکایی دینی (مطالعه دو نسل پس از انقلاب اسلامی-گروههای سنّی 15 تا 30 و 50 تا 65 سال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مطالعه بررسی تغییرات ارزشها، نگرشها و روشهای دینی از طریق سنجش میزان خوداتکایی و مرجعیت گرایی در امور دینی نسل حاضر و نسلهای اوّلیه بعد از انقلاب اسلامی سال 1357 است. فرضیه های تحقیق که از دیدگاههای نظری مرتبط با خوداتکایی و مرجعیت گرایی استخراج شده اند، با استفاده از داده هایی که به روش پیمایشی گردآوری شده آزمون شده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 392 نفر از دو گروه سنّی 50 تا 65 سال و 15 تا 30 سال شهروندان شهرهای قم و تهران هستند که در سال 1396 با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده و مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. نتایج نشان دهنده این هستند که بین طیف خوداتکایی و مرجعیت گرایی دینی در دو گروه مطالعاتی که به نوعی نسل اوّل و سوم انقلاب محسوب می شوند، تفاوت معنی داری وجود دارد و در شاخصهای مرجعیت گرایی و خوداتکایی در مناسک دینی، گرفتن فرمانهای دینی، انعطاف دینی، اخلاق، پذیرش ادیان، مرجعیت سنّت یا عقلانیت و اخذ اطلاعات نیز در میان دو گروه مورد مطالعه تفاوت معنی دار هست؛ به این معنا که نسل اوّلیه بعد از انقلاب، مرجعیت گرایی بیشتری در امور دینی داشته و نسل کنونی مرجعیت گرایی کمتر و خوداتکایی بیشتری در امور دینی دارد.
برآوردی از پیامدهای روندهای دینداری در آینده تبلیغ دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای تبیین شرایط تبلیغ دین در آینده، نیازمند مطالعه وضعیت آینده آن از طریق مطالعه روندهای اثرگذار بر آینده ایم. یکی از مهمترین روندهایی که بر تبلیغ دین اثر می گذارند، روندهای دینداری اند. در این مطالعه، با به کارگیری روش چرخ آینده و با تشکیل جلسات ذهن انگیزی نخبگان، پیامدهای احتمالی متفاوت و باواسطه روندهای اصلی تغییر دینداری بر آینده تبلیغ دین بررسی شده اند. چهار روند اصلی (افزایش گرایش به دین ورزی احساسی، رشد گزینش گری و ترکیب گرایی در دینداری، چالش های حاکمیت دینی و مطالبه و رواج الگوی درمانگرایی در دینداری) موجب خواهند شد اتفاقات متفاوتی در آینده تبلیغ دین رقم بخورد. در آینده، تبلیغ دین کارِ دشوارتری خواهد شد؛ نقش عموم مردم در آن بیشتر می شود و سازمان ها و نهادهای دولتی با چالشِ نقش در آن مواجه می شوند. تکثر در الگوها و روش های تبلیغی مشهود خواهد بود و نیاز به خلاقیت و مهارت های ابداع، محسوس می شود. اعزام مبلّغ، الگویی ناکارآمد تلقی می شود و گروه ها و مؤسسه های تبلیغی با چاشنی درآمدزایی و ارتباط بده بستان با مخاطبان، به سمت الگوهای جدیدی از تعامل پیش می روند. مبلّغان دین بیش از آنکه ارائه دهندگان اطلاعات دینی باشند، پاسخگویان به نیازهای عاطفی، عرفانی و معنوی مخاطبان خود و نیازمند مهارت های ارتباطی خواهند بود.