آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

هر واحد سیاسی، برای حفظ حیات خود نیازمند وجود همگرایی منطقی بین مؤلّفه های تشکیل دهنده اش است. منطقه راهبردی خاورمیانه نیز از این قاعده مستثنی نیست. جمهوری اسلامی ایران، باتوجه به موقعیت خاص و اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی اش در جهان و منطقه و جایگاه برجسته جغرافیایی و فرهنگی اش در خاورمیانه، یکی از هدف های مهم سیاست خارجی خود را بسترسازی برای همگرایی کشورهای منطقه دانسته و برای دست یابی به این هدف، راهبردهایی به کار گرفته است. اما روند رویدادها به گونه ای پیش رفته که منجر به چالش های متعددی شده است و در نتیجه، این راهبردها امکان همگرایی چندانی فراهم نکرده است. هدف اصلی این پژوهش آن است که با جمع آوری داده های مناسب، به روش کتابخانه ای و توصیف و تحلیل آن ها و نیز بهره گیری از نظریه های کارکردگرایی و نوکارکردگرایی، راهبردهای جمهوری اسلامی ایران برای شکل گیری همگرایی در منطقه خاورمیانه و چالش ها و موانعی که در راه رسیدن به این هدف وجود دارد را مشخص و ارزیابی کند. با توجه به هدف مذکور، سؤال این پژوهش عبارت است از اینکه «راهبردهای جمهوری اسلامی ایران برای شکل گیری همگرایی در منطقه خاورمیانه چیست و چه چالش ها و موانعی در راه رسیدن به این هدف وجود دارد؟" فرضیه تحقیق نیز این گونه تدوین شده است: «جمهوری اسلامی ایران، با الهام از قانون اساسی و رسالت انقلاب اسلامی، برای شکل گیری همگرایی در خاورمیانه، در سیاست خارجی خود به راهبردهایی متوسل شده که به دلیل اختلاف مواضع خود با اکثر کشورهای منطقه، به ویژه دولت های عرب حاشیه خلیج فارس در حوزهای مختلف اقتصادی، سیاسی، ایدئولوژیکی و امنیتی، این تلاش با چالش ها و موانعی روبه رو بوده است». یافته های این پژوهش نشان می دهند که تلاش ایران برای همسویی و همگرایی کشورهای خاورمیانه تنها مورد قبول و توجه بعضی از بازیگران منطقه که به «محور مقاومت اسلامی» مشهورند، واقع شده است؛ ولی اکثر دول منطقه که در قطب مخالف قرار دارند و «محور محافظه کار» محسوب می شوند، این تلاش را برنتافته اند.

تبلیغات